سایر منابع:
سایر خبرها
امام علی(ع) و زمانه اش(بخش دوم)
تازیانه زدند. این موقع شناسی عایشه بود که به غائله پایان داد و گفت یک نوبت امامت از آن محمد بن طلحه باشد و یک نوبت از آن عبدالله بن زبیر. اینان که یکدیگر را تحمل نمی کردند به طریق اولی معاویه را نمی پذیرفتند. معاویه به لحاظ سوابق شخصی و خانوادگی و قبیله ای اش نمی توانست در موقعیتی فراتر از طلحه و زبیر قرار گیرد و به احتمال فراوان کسانی چون سعد بن وقاص که از بیعت با امام سرباز زد، در برابر معاویه ...
عاقبت بخیری شهید عشریه با عشق ورزی به حرم زینبی/ اخلاص؛ عامل اصلی در شهادت
شهادت ساره عیسی پور، همسر شهید جاویدالاثر ابراهیم عشریه، با بیان اینکه شهدا قبل از شهادت شان زمینه را آماده کرده بودند به خبرنگار خبرگزاری فارس در شهرستان نکا گفت: همسرم محل کارشان تهران و محل سکونت ما در قم بود و فقط چهارشنبه و پنج شنبه را می آمدند و می رفتند و برخی مواقع نیز به دلیل مشغله کاری همین زمان ها را هم نمی آمدند و این دوری باعث شد تا به این دوری ها عادت کنیم. وی ...
عدالت و سماحت حضرت علی (ع) فراتر از زمانه اش
زمامداری او و نیز غنائم بی حسابی که به چنگ آمده بود، خود عامل تحریک داوطلبان بود. در این گیرو دار خوف و رجا، مدینه و سایر قلمروهای مسلمان نشین آرام و متحد بودند. در نیمه دوم غنائم و اسرا سرازیر شدند، رقیب فروشکست و مسلمانان به بزرگترین قدرت آن روز بدل شدند. این جریان جامعه بسیط و بدوی و فقیر آن روزگار را در خود غرق ساخت. خلیفه مدتی بعد پیامدهای این سیل عظیم را دریافت و کوشید تا حد ممکن ...
از تولد یک نوزاد در کارتن تا آرزوی مرگ یک بانو
همین است. یک دانه بستنی! دختری که روبروی من نشسته و به قول خودش از خانه فرار کرده و دختر خیابانی شده و معتاد هم هست یک روز دانشجو بوده. ورزشکار و کوه نورد هم بوده. تازه کتاب هم می خواند کاری که خیلی از ماها انجام نمی دهیم. ولی حالا در هزار توی زندگی دست به گریبان پاک شدن و پاک ماندن است. خودش می گوید مادرم از دستم بیچاره شده. او هم عزیز دل یک مادر است مادری که امید زندگیش حالا دختر جوان و ...
بازگشت از دنیای مردگان/ امام کریم شفایم را از خدا گرفت
؟ ولی چند شب بعد وقتی صبح از خواب بیدار شدم حال دگرگونی داشتم، در خواب دیدم که مرده ام و مادرم من را بغل کرده و گریه می کند. پرستارها و دکترها به من شوک می دهند و من همچنان مرده ام، مادر و خانواده ام را می بینم که گریه می کنند و بالای سرم ایستاده اند. وقتی خوابم را برای مادر و پرستارم تعریف کردند همگی آنها خوابم را تأیید کردند و گفتند همه این صحنه ها برایم اتفاق افتاده بود. ...
همه چیزهایی که باید در باره قانون نفقه بدانید
خونم به جوش آمد و گفتم: ببخشید متوجه منظور شما نمی شوم. مادرم که اصولاً زن آرامی است با لبخندی من را به آرامش دعوت کرد. مادر هومن گفت: پسر من یک بچه بوده و اشتباهی کرده تو هم بچه بودی، از مادرت متعجبم که چطور به خانه راهش می دهد و اسباب با هم بودن شما را فراهم می کند. مادرم گفت: هومن پسر خوبی است من نکته منفی در رفتارش ندیدم. یک روز با گل و شیرینی آمد و هانیه را خواستگاری کرد. گفت که ابتدا آشنا شویم ...
فریاد این شهید هنوز در گوش آیت الله خامنه ای مانده است+تصاویر
شده؟ فقط می گفت: امام زمان(عج) می داند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این خاطرات را تعریف کرد. و ما دلیل درد سینه اش را فهمیدیم. شیخ عبدالوهاب در حوزه علمیه سلیمانخان مشهد پایداری نهضت و سخنان آتش زایم در مسجد گوهرشاد روزی که از قید و بند مأموران امنیتی خلاص شدم، جای شکنجه در بدنم درد داشت و مرا ناراحت می کرد. اما چنین دریافت کردم که مردم بعد از بگیر و ببند عمال رژیم خیال ...
تحصیل و ازدواج جوانان در آئینه ی خاطرات امام خمینی
....(18) نگفتم آیینه نخرید خانم زهرا مصطفوی: بعد از انقلاب اولین نوه امام که ازدواج کرد دختر من بود. این قدر آقا سفارش کرده بودند که ساده باشد، تجملاتی نباشد، که دو سه روز قبل از اینکه عقد باشد مادرم به من گفت: آخر شما نمی خواهید خریدی کنید، آیینه شمعدانی بخرید؟... گفتم: آخه... خانم حرفی نزدند من هم دیگر حرفی نزدم. بعد خانم برادرم که وارد شد، چون خواهر داماد بود ...
اولین بار نماز جمعه به امامت حضرت آقا در ایرانشهر اقامه شد
به این موضوع پرداخت و با صلابتی که در صدایشان می شد دید رو به سردمداران شوروی فرمودند "شما خطا کردید، خلاف کردید و با تشر فرمودند شما را از افغانستان بیرون خواهند کرد، مسلمانان افغان شما را اجازه نشستن نخواهند داد شما را از افغانستان بیرون می کنند." حتی محرم آن سالی را که در ایرانشهر بودند روز عاشورا برای اولین بار با محوریت حضرت آقا در ایرانشهر سینه زنی به راه افتاد. حضرت ...
کودکانی که آقا را بابا صدا می کردند
فیلم در زمینه شهدای هفتم تیر و شهدای مدافع حرم صورت نگرفته است. محمد علی پنج ساله ام فریاد زد: ای رهبر آزاده...آماده ایم، آماده /آقا برایش دست تکان دادند احمد اعطایی متولد 7 شهریور 1364 و ساکن محله فلاح تهران بود و مهندسی برق می خواند که در 21 آبان ماه 94 و آخرین روز ماه محرم الحرام به شهادت رسید. از این شهید دو فرزند به نام های محمد علی، پنج ساله و محمد حسین، 19 ماهه به ...
زنی که برای رسیدن به پول ، دختران را مجبور به کارهای نامشروع می کرد
بعد از سیلی محکمی که به صورتش نواخت، چند بار پشت سر هم فریاد زد: " خفه شو... خفه شو..." مادر که شاید انتظار چنین حرکتی را نداشت، چند ثانیه غضب آلود به پدر خیره شد و سپس با غیض آب دهانش را به صورت پدر پرتاب کرد و گفت: " خیلی پستی آرش، تو یه حیوونی!" و پدر برای این که دعوایشان بیشتر از این ادامه پیدا نکند و همسایه ها سرو صدایشان را نشوند، کتش را برداشت و از خانه بیرون رفت. من آن روزها ...
کعبه می رفت در دل محراب ... لحظه گریه اذان شده بود
ی وصل علی و فاطمه هموار بود لحظه ی پرواز روح حیدر کرّار بود رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانی اش یعنی اینکه جوشش زخم سرش بسیار بود گوشه ی خانه به سر قرآن گرفته زینبش بر لبش “ امّن یجیب “ و ذکر استغفار بود چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت گوییا آماده ی رفتن به سوی یار بود بعد زهرا روز خوش هرگز ندیده مرتضی در گلویش استخوان و ...
معرفی قاتل امام علی(ع) توسط رسول خدا
. مرتبه نبوت ، باز به کمال برسد، می شود مرتبه رسالت. مرتبه رسالت به کمال برسد ، می شود صاحب کتاب. صاحب کتاب به کمال برسد ، می شود اولوا العزم. بعد تازه به آنجا که رسید همه، عصاره می شود، می شود خاتم . ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین، این کلام خداست. پیغمبر خاتم کسی است که خدا در قرآن با او وقتی حرف می زند، می فرماید: لعمرک ، به جان تو قسم. شبی که او را به معراج ...
مادر و پسری که دست به جرایم خشن می زدند دستگیر شدند+ عکس
محل نباشد. اصرار معصومه بر خلوت بودن سالن شک و تردید مدیر آرایشگاه را برانگیخت. او از دختر24 ساله خود خواست در محل حضور یابد و در صورت مشاهده هر گونه مورد مشکوکی موضوع را به پلیس اطلاع دهد. ساعت سه بعد از ظهر روز بعد معصومه با یک خودروی سواری سفید رنگ جلوی آرایشگاه توقف کرد. پسری جوان راننده خودرو بود. زن 50 ساله از خودرو پیاده و وارد آرایشگاه شد. او با شوکری که در ...
اَحسنُ ما اَنزلَ الله، جنب الله؛ علی بن ابوطالب
بوی آن را استشمام می کردم و گرده نانی که سبوس جو داشت می خورد؛ گاهی نان را با زانویش می شکاند و در کاسه می انداخت؛ فرمود: بیا و بخور. گفتم: روزه ام. پس در کناری به فضه گفتم: آیا درباره این پیرمرد از خدا نمی ترسید؟! حداقل سبوس نانش را بگیرید. فضه گفت: دستور خود حضرت است. پس علی علیه السلام از قصه آگاه شد و فرمود: پدر و مادرم فدای کسی که سه روز نه سبوس نانش را گرفتند و نه از نان گندم سیر خورد تا از ...
پدرش گفت حسین دیگر بر نمی گردد/ شهیدی که نشانه بازگشت پیکرش را به مادر داد
سربازش را برای جهاد علیه کفار گرفتم. مادر است دیگر، با همه دل نگرانی های مادرانه اش. دلش شور حسینش را می زند و همسر جوان و دوقلو های یک سال و نیمه اش. خبر شهادت همرزم و همشهری حسین حاج عبدالرحیم فیروزآبادی در آن شهر کوچک به سرعت پیچیده بود و وقتی بعد از 50 روز از سوریه برگشت اولین چیزی که به او گفت این بود که حسین آقا دیگر بس است! صدای مادر از یادآوری سخنان حسین می لرزد: مامان ...
پیامبری که اینک اشک می ریزد
شبانه و با طعام، درِ خانه تان را به صدا در نخواهد آورد... او... **** تو را چه شده است مادر؛ چرا چنین ماتم زده و غمباری؟!... سخنی بگو مادر!... من اینک از سفر مدینه به کوفه می آیم و از همه چیز بی خبرم! چرا مردم، بی قرار و کوچه ها سوگوارند؟ چرا چشم ها گریان و گیسوان پریشانند؟ حکایت چیست مادر؟ برایم سخن بگو! - نمی توانم مادر جان، نمی توانم؛ حکایت، تلخ است! ...
ذکر فضائل امیرالمومنین(ع)
عین حال همه انسانها را از دیدگاه اسلام به یک چشم بنگرد کسی است که شخصیتی والاتر و برتر از حدود نژادی و جغرافیایی خود دارد و در این شکی نتواند بود. امام علی(ع) در دوران شصت و نه ماهه خلافت خود در اجرای دقیق احکام اسلام و حفظ حقوق مسلمانان لحظه ای نیاسود و در این راه از بذل جان نیز مضایقه نکرد. در شهر کوفه پیوسته در بین مردم و در دسترس همه بود. دفتر کار و محل ملاقاتها و بطور کلی مرکز همه ...
دردسرهای مُردن ؛ سعی کنید زنده بمانید!
بازی سالهای حضور شما تا تمام لحظات بدرقه که هرکدام ازآن ها یک فیش مخصوص دارد، از آمبولانس و سالن عروجی ها تا کفن و دفن و مراسمات پس از آن. بله شما می میرید و این بازماندگان شما هستند که باید با جیب های خالی شده با جای خالی شما هم کنار بیایند. مهم نیست از چه طبقه ای باشید، یک روز شاید خیلی نزدیک و شاید دور راننده یک بنز درست مقابل خانه شما پا را روی پدال ترمز فشار می دهد تا شما را برای ...
برادری که هتک حرمت خواهرش را در فضای مجازی دید
می زد و من جواب می دادم، پدر و برادرانم قشقرقی به پا می کردند که آن سرش ناپیدا بود و با نیش و کنایه به من می گفتند: "لابد به یکی چراغ سبز نشون داده و منتظر تماسش هستی!" اگر روسری یا پیراهنی به غیر از رنگ مشکی می پوشیدم، بدترین تهمت ها از طرف مادرم به سویم سرازیر می شد. او می گفت:" تو، سرخوری! همین که عروس خانواده خواهرم شدی، با قدم نحست اون بدبخت رو فرستادی سینه کش قبرستون! حالا هم از ...
همدستی مادر و دختر برای قتل پدر
در شرق تهران آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد که مقتول به دلیل اصابت ضربه های متعدد جسم تیز به قتل رسیده و دو زن جسد او را در صحنه جرم رها کرده اند. یکی از اهالی محل که شاهد حادثه بود به کارآگاهان گفت: امروز مادر و دختری که خانه شان کمی دورتر از محل کشف جسد است را دیدم که جسد را در کوچه انداختند و فرار کردند. من آنها را می شناسم. دختر خانواده نوجوان است و کمتر از 16 سال سن دارد ...
ماجرای عمامه ای که در عملیات ثامن الأئمه جا ماند
...، بار دیگر اعزام می شوم، این بار به منطقه جنوب می روم و در آنجا شهید می شوم، دلم می خواهد این عکس را بزرگ کنید و روز تشییع جنازه، جلوی جنازه و جمعیت حرکت دهید، این عکس را برای آن روز گرفتم . آن روز این حرف را به شوخی گرفتم اما مدتی گذشت تا اینکه روزی در حال عبور از ورودی روستای اسرم، پارچه نوشته ای دیدم که شهادت موسی صالحی را به عموم مردم اسرم تسلیت گفته بود. آن لحظه ...
شهید دکتر بهشتی مظلوم تاریخ ماند
کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت الاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده اند. روزنامه اطلاعات هم نوشت: گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو ...
درآوردن گلوله از پای یک اسیر بدون جراحی!
! با لحن مظلومانه ای که دلم را آتش زد گفت: به خدا ناز نمی کنم، هر چه سعی می کنم بخورم نمی تونم، بالا میارم. خیلی او را دوست داشتم و دیدن آب شدن لحظه به لحظه ی او برایم سخت بود. هر روز مقدار زیادی چرک از پایش بیرون می کشیدند، تا این که یک روز پرستاری آمد و شروع کرد به فشار دادن پایش تا چرک هایش را خارج کند. بعد از فشار دادن محل زخم، ناگهان تیری که با عمل جراحی هم نتوانسته بودند خارجش کنند ...
مادرم پشت درب خانه منتظر می نشست
زخمی شدم) آن شب تا صبح نخوابید. ساعت 8 صبح هم که رادیو مارش عملیات را زد، دلمان خالی شد و مادر زار زار گریه می کرد. از آن روز به بعد شب ها معمولا تا صبح پشت در می آید تا تو بیایی.” بعدها برایم تعریف کردند که مادرم در شب های که انتظار مرا می کشید با لباس نازک در حیاط می نشست و می گفت “پسرم در سرما مانده است. من چطور با لباس گرم در خانه بمانم.” مادرم هنوز نمی دانست که چرا برخلاف معمول من ...
آن شب به داغ مولا مهتاب گریه می کرد تصویر ماه در آب بی تاب گریه می کرد
تا آن روز آن گونه گریه نکرده بود. عرض کردند: چه شده است که این گونه گریه می کنید؟ حضرت فرمود: در سجده دعا می کردم که لحظه ای خواب به چشمم آمد، دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: یَا اَبَا الْحَسَنْ طَالَتْ غَیْبَتُکَ فَقَدْ اِشْتَقْتُ اِلَی رُؤْیَاکَ فَقَدْ اَنْجَزَلِی رَبِّی مَا وَعَدَنِی فِیْکَ...؛[7] ای اباالحسن! دوری تو طولانی شده است. به راستی مشتاق دیدار تو هستم، پس به راستی ...
گلایه فرزند حبیب از انتشار تصویر پدرش در سردخانه
...؛ چون من در سکوت فرو رفتم و نمی دانم چه جوابی دادم. روز بعدش زنگ زد که عید را تبریک بگوید؛ تا خواست تبریک بگوید، زد زیر گریه و اصلاً نتوانست حرف بزند و فکر کنم یک دقیقه فقط گریه کرد. بعد مادرم تلفن را گرفت و گفت نگران نباش. حال پدرت خوب است و فقط یک مقدار هیجان زده شده. از آن موقع من یک اضطراب وحشتناکی داشتم که یک اتفاقی می خواهد بیفتد و مرگ پدر درون ذهنم بود و صددرصد خدا داشت من را برای این روز ...
مهمترین تحولات آمریکای لاتین در هفته ای که گذشت
خانه های خود نیز به عنوان مادر و همسر کار می کنند . تمر 12 مه 2016 (23 اردیبهشت ) پس از اینکه مجلس سنای برزیل پس از 20 ساعت بحث با رای مثبت 55 عضو سنا به استیضاح دیلما روسف رئیس جمهوری این کشور رای داد و وی را به اتهام تخطی از قانون بودجه، افزایش هزینه های دولتی و دستکاری در آمار دولتی به مدت 180 روز از ریاست جمهوری معلق کرد، به قدرت رسید. او پیش از این، معاون رئیس جمهوری بود. انتظار می ...
عوامل گسست جامعه کوفه +دانلود کتاب
از ارزش های فرهنگی ریشه دار، متمرکز بود . [87] این عامل فرهنگی در جامعه اسلامی نیز پس از رحلت پیامبر(ص) بروز یافت و مردم عادت کردند از طریق جایز بودن آواز خوانی در خانه های نخبگان – بر اساس بخاری و مسلم – از آن استفاده کنند. 1- از عایشه روایت شده که: ابوبکر بر او وارد شد، در حالی که در روز فطر یا قربان پیامبر(ص) در کنار او بود. در کنار عایشه دو کنیز آواز خوان وجود داشت که ...
توطئه مادر و دختر برای قتل پدر/از شدت ناراحتی تصمیم به قتل پدرم گرفتم
بالشی روی صورتش گذاشتم و مادرم یک ضربه به شکم پدرم زد، اما او بیدار شد و فریاد کشید. چاقو را گرفته و چند ضربه به پدرم زدم که جان باخت. بعد او را لای یک پارچه پیچیده و به راهروی طبقه پایین بردیم. با بازسازی صحنه قتل از سوی مادر و دختر، بازپرس پرونده برای دو متهم قرار مجرمیت صادر کرد. در ادامه با تائید قرار مجرمیت از سوی دادیار اظهارنظر و صادر شدن کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی نهایی به دادگاه کیفری ...