سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای کشته شدن جوان ایرانی در ژاپن
. به هیچ عنوان هم به حساب کسی پول واریز نمی کنیم. این پول ها را هم به صورت نقدی و به یورو به خانواده مقتول دادیم. مدرکی هم برای اثبات اینکه به آنها پول دادید؛ دارید؟ من آن زمان ژاپن بودم اما دوستانم بواسطه خانواده همدستانم این پول را به آنها دادند که مدارک زیادی هم دراین باره موجود است. بعد چه اتفاقی افتاد؟ دو ماهی از خرید گوشی گذشته بود که متوجه شدیم ...
ماجرای حمله به پاسگاه انتظامی سنندج از زبان یک تکفیری!
...> اقدام علیه امنیت ملی. بیشتر توضیح بده که اقدام علیه امنیت ملی چه بوده است؟ یک سری درگیری مسلحانه صورت گرفت که به خاطر آن دستگیر شدم. اسم گروهتان چه بود؟ اسم نداشت! اسم رویش گذاشتند و به آن گفتند توحید و جهاد. اسم نداشت! پس خودتان به چه نامی گروه را می شناختید؟ هیچی! هدفتان از اقدامات مسلحانه که به خاطر آن دستگیر شدید چه ...
سرنوشت دردناک قربانیان تزریق ژل فاسد
کانادا انجام داده بود تا لب های طبیعی اش را بازیابد، فایده ای نداشت. حمیده در ادامه می گوید: سه سال در بیمارستان بستری شدم. تیم متخصص هر روز معاینه ام می کرد. 90 میلیون هزینه کردم برای 15 بار جراحی های مختلف؛ جراحی هایی که هر بار 5 ساعت بی هوش بودم تا بتوانند عفونت ها را از صورتم تخلیه کنند، اما هنوز در خانه هستم. سه پسر و یک دختر دارم. نوه ام هرگز صورتم را ندیده است، پنهان می کنم اشتباه ...
چراغ سبز شورای نگهبان برای بازگشت ردصلاحیت شده ها ؟
نگهبان بودن تا 25 تیر 83 قائم مقام دبیر شورای نگهبان هم بودم، در سال 1376 شورای نگهبان بنده را برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری احراز صلاحیت کرد، پس باید اقدامی که موجب عدم احراز صلاحیت این دوره شده بعد از سال 1376 باشد، اگر چنین اقدامی صورت گرفته، علی القاعده نمی بایست حداقل در سال 82 برای سالی دیگر به عنوان قائم مقام دبیر انتخاب می شدم . قانون چه اختیاراتی را به شورای نگهبان داده است ...
قلیان کشی خونین جوانان کوچه نشین!
تا تحقیقات تکمیلی درباره جنایت جوانان کوچه نشین انجام شود. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی پس از دستگیری ضارب فراری به خراسان گفت: با توجه به این که در عملیات های تخصصی پرونده های جنایی زمان طلایی نباید از دست برود بلافاصله پس از اعلام قتل مرد 43 ساله، جلسه تجزیه و تحلیل کارشناس این ماجرا، در پلیس آگاهی تشکیل شد و کارآگاهان ساعتی بعد با ردزنی های اطلاعاتی متهم را در حال فرار به شمال کشور ...
مجلس شبیه در ذکر مصایب سیاه
فیروز با کتاب کوچکی در دست به دو پیدا می شود و پیش روی مخاطب می ایستد: از نفس افتادم. عجب روز خر تو خری! و در همین منولوگِ پنج صفحه ای، سه خواهر؛ اُلگا و ماریا و ایرینا را، عادات و آداب شان را به مخاطب می شناساند. شرحی از حال وهوای اخیرِ خانه ژنرال بعد از او به دست می دهد و از ساکن تازه باغ همسایه می گوید: یک آقای قدبلند تکیده با عینک بی دسته که پِت پِت سرفه می کند و رخت هایش قالب تنش است نه مثل ...
شوهرکشی با کمک خواستگار سابق
هماهنگی داشتم و او زمینه قتل را آماده کرده و گفته بود ساعت 2:30 شب بیا و عشقت را به من ثابت کن . به منزل آنها رفتم. درحالی که مقتول خواب بود تا ساعت 3:30 بامداد در حیاط با لیلا صحبت می کردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم و او در خانه مخفی کرده بود، ضربه ای به سر مقتول زدم. هم زمان با من، لیلا نیز یک بالش را روی ...
مانده از شب های دورادور
آدم هایش را ترک کرده و جای خالی اش همیشه در ذهن او و به ویژه پدرش باقی مانده است: یک روز ما دیگر صدای آن قدم ها را نشنیدیم. ایستاده بودم کنار پنجره و بیرون را نگاه می کردم. پدر جای همیشگی اش نشسته بود. سرم را که برگرداندم چشمان شگفت زده و اندوه بارش را دیدم. او هم دیگر آن صدا را نمی شنید. خانه ساکت بود . مادر و برادرهای دیگر راوی داستان هریک به بدترین شکل ممکن مرده یا به نابودی کشیده شده اند و ...
کنایه سنگین استاندار به مصونیت آهنینی برخی رسانه ها/ اظهارات وزیر کشور درباره رابطه رئیس جمهور با رهبر ...
اصلاح طلبی داشتند پس از اینکه از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفتند به همه چیز و از جمله دوستان خود پشت کردند و پس از مدتی پشت سر خود را نیز نگاه نکردند. در نتیجه آقای روحانی باید یک ارزیابی و تجدید نظر جدی و جسورانه در رویکرد مدیریتی خود انجام دهد و یک خانه تکانی جدی در دولت به وجود بیاورد. اگر آقای روحانی در جریان اصولگرایی ذوب شود به صورت طبیعی بین آقای روحانی و جریان اصلاحات فاصله ایجاد می شود ...
راز جسد رودخانه کن فاش شد (+عکس)
هجدهم مرداد ماه امسال آغاز شد اما او در تمامی اظهاراتش منکر هرگونه مشارکت در مرگ همسرش بود تا اینکه سرانجام در ساعت 16 همان روز لب به اعتراف گشود و به مشارکت در قتل عمد و مرگ همسرش اعتراف کرد. لیلا در اعترافاتش ضمن معرفی حسن . الف ، 23 ساله به کارآگاهان گفت: شب قتل ، من و همسرم در منزل بودیم ؛ حوالی ساعت سه بامداد حسن به در منزل آمد ؛ بعد از اینکه من در خانه را باز کردم ، او مرا هل داد و ...
فرار پزشکان از زندان
. او مصاحبه رئیس سازمان زندان ها را خوانده و موارد دیگری را به آنها اضافه می کند. او به شهروند می گوید: زندان شرایط سختی دارد، هرکس که در زندان کار می کند، پزشک یا نگهبان فرقی نمی کند، همه درشرایط سختی هستند، من هم اگر 20 سال است در بهداری هستم، به خاطر علاقه ام است، الان هم بعد از این همه مدت، دیر است اگر بگویم که پشیمان شده ام، هرچند که دو سه سال پیش از این کار پشیمان شدم، اما باز هم ماندم. آقای ...
لبخندهای مرموز قاتل پسربچه در دادگاه
حادثه وقتی دیدم دارد از مدرسه به خانه اش بر می گردد او را سوار دوچرخه ام کردم و با هم به گندم زار رفتیم. وقتی زیر درخت توت نشستیم و کمی توت خوردیم، وسوسه به سراغم آمد. می خواستم حسن را آزار دهم اما او فرار کرد. من هم با سنگ به سرش زدم. وقتی دیدم بیهوش شد، فرار کردم. چند روز بعد با پسرعموهای حسن به محل برگشتم و متوجه مرگش شدم. برای همین حدس می زنم جسد او را حیوانات وحشی خورده باشند. با ...
طاها بهبهانی: مجسمه شناسنامه و سرمایه یک شهر است
که به گفته خود از کودکی مثنوی و معنوی مولانا را از پدر آموخته است و این آموزش ها تاثیرات بی شماری در زندگی شخصی و هنری این هنرمند داشته است. با این هنرمند در خانه اش، عصر یک روز تابستانی درباره آثار و زندگی هنری اش گفت وگو کردیم. او از ده سالگی نقاشی را از استاد علی اکبرخان نجم آبادی آموخته و در سیزده سالگی کار مجسمه سازی را با استاد رفیع حالتی شروع کرده است شاید به همین دلیل این دو رشته را پایه ...
عشقی که با قتل ثابت شد!
خانه آنها رفتم. درحالی که مقتول داخل خانه خواب بود، تا ساعت 30: 03 بامداد داخل حیاط با هم صحبت می کردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم و او در خانه مخفی کرده بود ضربه ای به سر مقتول زدم. همزمان با من، لیلا نیز یک بالش روی صورت مقتول فشار می داد تا صدایش درنیاید، چون پدر و مادر لیلا در منزل کناری زندگی می ...
سخنگوی وزارت ارشاد در قابی متفاوت/ گاهی غذاهای ساده را خودم درست می کنم
سال زندگی مشترک پدر و مادر عزیزم 6 دختر و 3 پسر می باشد و من فرزند چهارم این خانواده هستم. *در دوران کودکی تان بیشتر چه تفریح و سرگرمی داشتید؟ از بدو تولد تا 10 سالگی در روستا زندگی می کردیم و بعد از سوم ابتدایی به شهر آمدیم و تحصیل و زندگی خود را در شهر ادامه دادم. عمده تفریح و سرگرمی من در دهۀ اول زندگی، تحصیل و کمک به خانواده در امر کشاورزی بود و اگر اوقات فراغتی هم پیش می ...
چهار داستان درباره زنان زیرزمین پایتخت
.... چی شد که اومدی مترو؟ یعنی جریان زندگی چطوری تو رو کشوند اینجا؟ لطفا از نگاه بالا به پایین با من حرف نزن. من بچه ی شهرستانم اما یه روز مثل تو بودم. من لیسانس کامپیوتر دارم و از خانواده سطح پایینی هم نیستم. به خوابم نمی دیدم این روز رو... خب تا قطار نیومده تعریف کن که چی شد؟ تو شهرمون دانشجو بودم که عاشق یکی از همکلاسیام شدم. بچه تهران بود. نه که فکر ...
سوال و جواب علمای اهل سنت از ریگی در حضور خانواده شهدای ترور
بودم و بار دیگر دوستم. طبیعتاً آن ها از لحاظ مادی و معنوی ما را حمایت می کردند. باید این نکته را هم بگویم که در سال 1388 یعنی 2008 میلادی یک نفر از اعضای گروهک منافقین با من ملاقات کرد و خواست تا یکی از افراد ناتو با من ملاقات کند. من و یکی از افراد گروه در مراکش با این دو ملاقات داشتیم که در این ملاقات آن ها چند خواسته داشتند. اولین خواسته آن ها، این بود که عملیات و محل فعالیت مان را از ...
گفت وگو با جوان ایرانی که در ژاپن قاتل و یاکوزا شد
.... وقتی رسیدم، خیلی از ایرانی ها را دیدم که مثل من بیکار بودند و به آنها شغل نمی دادند. خوب وقتی فهمیدی به تو کار نمی دهند، چرا برنگشتی؟ نمی شد؛ آنجا برای خودم زندگی ساخته بودم. با یک زن ژاپنی ازدواج کرده بودم و امکان برگشت وجود نداشت. برای همین مجبور شدم آنجا بمانم و هر طور شده به پول برسم. از ماجرای قتل بگو؟ من فقط در درگیری شرکت داشتم؛ اما قاتل من ...
چند نما از روزگار زنان معتاد
گرفتار سعید شدم. با هزار وعده و وعید من را به خانه اش برد. بگذریم از خیلی از مسائل ولی چشم باز کردم دیدم که ساقی شده ام. اوایل فقط مواد پخش می کردم اما کم کم وقتی مشکلات به من فشار آورد. برای این که آرام شوم خودم مصرف کننده شدم. تریاک، هروئین، حشیش و هر چه بخواهی کشیده ام. سعید خانه اش را تغییر داد و با من قطع رابطه کرد. مدتی حال و روز خرابی داشتم. یک بار که کنار خیابان بودم، نیروی انتظامی من را به ...
وحشت طاها کوچولو از شکنجه های سیاه
زندان به سر می برد. برای همین من و طاها همیشه تنها بودیم تا این که چند وقت پیش با پسری 20 ساله به نام سعید آشنا شدم. سعید قصد داشت با من ازدواج کند. برای همین مرتب به خانه من رفت وآمد می کرد. تا این که روز حادثه در حالی که پسرم با سعید در خانه بودند، من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم. چند ساعت بعد برگشتم و با صحنه هولناکی روبه رو شدم. سعید، طاها را به داخل حمام برده و او را شکنجه کرده بود. خیلی ...
رمان هایی که آیت الله خامنه ای آنها را خوانده است +عکس
زیبایی است- به یک صورت سوگلی مرد خانه و به یک صورت هم مورد نظر زن خانه است. همه ی اجزای این خانه از او فرمان می برند و برایش احترام قائلند. ناگهان این جوان در معرض یک امتحان قرار می گیرد. در آن امتحانی که هم شنیده اید و می دانید (وسوسه ی بانوی آن خانه) و این جوان، سربلند بیرون می آید. غلبه بر شهوت جنسی بخش کوچک تر مسئله است. ببینید! فرهنگ قرآنی این است. این هنوز مرحله ی پایین تر آن است. این که من راجع ...
آیا اردوغان بعد از کودتا قدرتمندتر شده است؟
دیدگاه حاکم بین تحلیل گران و رسانه های ترک زبان و بین المللی این است که رئیس جمهور رجب طیب اردوغان بعد از کودتای نافرجام 15 جولای قدرت بیشتری پیدا کرده است و حال آنقدر قدرت یافته که میتواند کشور را آنطور که میل دارد هدایت کند. با این وجود، این فرض از نگاه کسانی که از نزدیک به شخصیت اردوغان آشنا هستند و با سبک کلی سیاست ورزی و قدرت در طول 14 سال حکومت اردوغان آشنا هستند، چندان قابل قبول ...
روایتی از علاقه شدید رهبر معظم انقلاب به امام خمینی (ره)
...؛ یعنی از چیزهایی که یادم می آید، این است که افتادم پای حاج آقا را بببوسم؛ از بس عاشق آقای خمینی بودم من. واقعا عجیب محبت این مرد همیشه در دل ما بود. ایشان ناراحت شد و نگذاشت ما پایشان را ببوسیم. بعد نشستیم، من گریه ام گرفته بود، حرف نمی توانستم بزنم. ناراحت هم بودم که حالا ایشان خیال می کند که من چون زندان بودم گریه ام آمده، تصور نمی کند که مثلا به خاطر شوق دیدارایشان است." پایگاه ...
سناریوی قتل شوهر با شلوار
بهناز دو سال پیش با هم آشنا شدیم. آن زمان من در مشهد بودم که از طریق گوشی تلفن همراه دوستم شماره این زن را دیدم و با او تماس گرفتم. از آن زمان ارتباط تلفنی ما ادامه یافت تا این که ده ماه بعد او را ملاقات کردم. بهناز و دخترش مرتب گریه می کردند و از آزارهای محسن می گفتند تا این که من عصبانی شدم و شب حادثه همراه دوستانم به آن خانه رفتیم. در خانه باز بود که وارد شدیم. من قصد قتل نداشتم، برای همین هیچ ...
دسیسه زن جوان برای قتل شوهر
پزشکی قانونی منتقل و حین تحقیقات هویت جسد مشخص شد. بررسی ها نشان می داد این مرد 44ساله کریم نام دارد. همسر این مرد به مأموران گفت: شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و از او خبری ندارم. نمی دانم چه اتفاقی برایش افتاده و از سوی چه کسانی کشته شده است. در ادامه تحقیقات دختر 10ساله نادر (مقتول) گفت مادرش با مردی رابطه داشت. به این ترتیب زن جوان بازداشت شد و به قتل شوهرش اعتراف کرد. او گفت ...
بیوگرافی و عکس های سروش جمشیدی
.... سروش جمشیدی ادامه داد: بازی من در یزد موفق بود و حتی هنوز هم بعضی از مردم یزد مرا با نقشی که در یک سریال داشتم، می شناسند. با این حال با وجود اینکه حدود 18 سال کار هنری کردم اکثر مردم مرا با سریال درحاشیه 1 و 2 شناختند و من در مجموعه های مهران مدیری دیده شدم و خیلی مدیون و ممنون او هستم. عده ای فکر کنند من یک باره پیدایم شده است سروش جمشیدی با اشاره به حضور خود در ...
کشف اسکلت پیرمرد تنها 7ماه پس از مرگش
اسکلت های پیرمرد 90 ساله 7 ماه پس از مرگش در خانه اش در مشهد کشف شد. به گزارش ، ظهر امروز مرد میانسالی در تماس با پلیس مشهد از مرگ مشکوک پدر پیرش در خانه خبر داد. بلافاصله ماموران پلیس آگاهی به همراه بازپرس ویژه قتل در محل کشف جسد در خیابان بهار مشهد حاضر شدند. با حضور تیم جنایی آنها در یکی از اتاق ها با اسکلت های یک پیرمرد روبرو شدند. در تحقیقات اولیه ...
نقشه سیاه پزشک قلابی برای زن جوان
معرفی کرده بود. یک روز برای صحبت درباره کار در مرکز طبی در خانه من قرار گذاشتیم. وقتی به خانه ام آمد، متوجه کمر درد من شد و یک قرص به من داد و گفت اگر این را بخوری، زود خوب می شوی. به خاطر اعتمادی که داشتم، قرص را گرفتم و خوردم و بعد از آن بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم میلاد مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و گریخته است. برای پیدا کردن ردی از او به وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی رفتم که ...
کیهان و خوانندگان
33110065 ساعت 3 تا 6 بعدازظهر 33916546 تمام ساعات شبانه روز سامانه پیام کوتاه 30002323 * به دولت و دولتمردان باید متذکر شد به حراج گذاشتن نفت این سرمایه ملی از طریق قراردادهای خطرناک هنر نیست. سیاست غلط و اشرافی دولت باید اصلاح بشود. 8464---0913 * هر قراردادی تحت هر عنوانی با هر کشوری بسته می شود لازم است مصوبه مجلس شورای اسلامی و سپس تأیید شورای نگهبان را داشته ...
کسی نمی تواند مرا ممنوع الکار کند
دغدغه اساسی من است. این فقط به من مربوط نیست، فیلم های سینمای ایران در واقع سرمایه ملی ماست. برای بسیاری از فیلم ها چاره ای جز اسکن و مرمت وجود ندارد و این کار هزینه بری است. این کار در حال انجام است، اما هر سال تنها تعداد اندکی از فیلم ها مرمت می شوند. احتمالا زنده سازی همه ی فیلم های به یاد ماندنی تاریخ سینمای ایران، در زمان حیات نسل من و نسل بعد از ما اتفاق نخواهد افتاد. ولی به هر حال امیدوارم این ...