سایر منابع:
سایر خبرها
اداره گاوداری توسط جوان نابینا +عکس
ندارد و برای باقی عمرم نابینا شده ام. با وجود آنکه سن زیادی نداشتم اما بخوبی معنای نابینایی را می فهمیدم و درک می کردم. آخرین تصویری که به یاد می آورم و آن را خیلی واضح و روشن به خاطر سپرده ام، چهره نگران پدر و مادرم است که مرا در آغوش گرفته بودند. باور نمی کردم که دیگر قرار نیست تا آخر عمر جایی و کسی و از جمله چهره آنها را ببینم. روح الله ادامه داد: بعد از گذشت مدتی تصمیم گرفتم با این ...
ترفند مرد متجاوز به دختر 14ساله برای جلوگیری از شکایت: من ایدز دارم،اگر شکایت کنی آبرویت می رود
تازه ای را پیش روی قاضی قرار داد. وی گفت: چند وقت پیش خواهرکوچکم را به پارکی در نزدیکی خانه مان برده بودم که در آنجا با مردی حدودا 40ساله به نام محمد آشنا شدم.او شماره موبایلش را به من داد و گفت اگر کاری داشته باشم می تواند مانند پدری دلسوز به من کمک کند. از طریق تلگرام با او در ارتباط بودم تا اینکه جوانی به خواستگاری ام آمد. اما پدرم به خاطر سن کم من و نداشتن پول خرید جهیزیه با ازدواج ...
میرزا آقاسی: اگر برای ما آب ندارد، برای شما نان دارد!
درد و وجع آن آرام و راحت شبانه روزی از آن حضرت مقطوع شده بود، و فی الحقیقه همان قتل مرحوم قائم مقام، یک پای خود را قطع کردن بود. [مشکل هرات در دوره محمدشاه و ناامنی داخل شهرها] و از این معنی گذشته، چند سال مشغول صدمات هراتی و افتتاح قلعه هرات بودند، و لشکر بردن به دور هرات و توقف در قلعه آنجا و آخر هم مایوس از فتح مراجعت کردن، بعد از آن وقوع سرکشی و یاغی شدن محمدحسن خان سالار ...
عشقی که با قتل ثابت شد
منکر هرگونه مشارکت در مرگ همسرش بود تا این که وی پس از 8 ساعت بازجویی به مشارکت در قتل عمد و مرگ همسرش اعتراف کرد. لیلا در اعترافاتش ضمن معرفی حسن 23 ساله به کارآگاهان گفت: شب قتل، من و همسرم در خانه بودیم. ساعت 3 بامداد بود که حسن به در خانه ما آمد. وقتی در خانه را باز کردم، او مرا هل داد و داخل حیاط شد. حسن یک میله آهنی در دست داشت و گفت: امشب می خواهم مرتضی را به قتل برسانم. مرتضی خواب ...
بازخوانی رنجنامه سیداحمد خمینی: آقای منتظری! باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را مقابل زنان و ...
چگونه این طیف در طول چند سال کار روی شما موضع شما را به طرف دفاع از منافقین سوق دادند و جنابعالی را به سقوط کامل پیش حزب الله کشیدند. یادتان هست در ملاقات آخر خود با امام شما نیم ساعت حرف زدید و امام سکوت کردند وقتی بلند شدید بروید امام فرمودند: "بیشتر حرفهای شما درست نبود، خدا انشاءالله مرا ببخشاید و مرگم را برساند." امام تنها همین دو جمله را فرمودند آیا از خود پرسیده ...
خجالتی اما رفیق باز !
. جوان به این کم رویی در شهرش توانسته آنچنان دوستان زیادی دور خودش جمع کند که مشکل زندگی اش بشود و از آن ناراضی باشد. خب، رفیق باز نباش. برای همین اومدم این جا. تعجب را که در چشمانم می بیند برای این که حرفش را باور کنم، می گوید: آره. خداییش رفیقام زیادن. دوستام اون قدر زیاد دوروبرم بودن که دیگه مشتری زیاد نمی اومد. پدرم هم مغازه را جمع کرد اومد این جا. چند ساله پدرت ...
اقدام بی شرمانه مرد متاهل پس از تجاوز به دختر نوجوان!
خانه مان بردم و در آنجا با پسر جوانی که همراه یک دختر کوچولو به پارک آمده بود آشنا شدم. وی افزود: هر روز که به پارک می رفتم امیر را ملاقات می کردم و وی ادعا کرده بود که دختر کوچولو خواهرش است. دوستی ما ادامه داشت تا اینکه کامران به خواستگاری ام آمد و پدرم به خاطر نداشتن پول جهیزیه جواب منفی به آنها داد و همین کافی بود تا ساعت 2 بامداد در حالیکه اهالی خانه خواب بودند از خانه فرار ...
با عمل زیبایی ممکن است زیبایی قبلی را هم از دست بدهید!
همان روز همه زندگی ام را باختم. جوانی و زیبایی ام را از دست دادم. حالا درگوشه این خانه افتادم. آرزوهایم همه رنگ باخت. پزشک معالج موادی به صورت ما تزریق کرد که تاریخ گذشته بود. مواد درصورتمان مثل مار می خزید. چند روز پس از این جراحی رفتم تا مواد را از صورتم بیرون بکشد اما عفونت کرد. هنوز درد آمپول بزرگی را که داخل گونه ها و پوست صورتم کرد، فراموش نمی کنم. صورتم درد دارد درد 12ساله. وقتی ...
فروش 3 فرزند فقط یک میلیون و دویست هزار تومان!
گزارش امین سهرابی شهردار ناحیه 5 کمک های زیادی به ما کرد. به فروختنش نرسید الهام فهمیده بود که وقتش است. حتی وقتی خمار بود. حسش می کرد. حدود 9 ماه می شد که بچه را در شکمش حمل می کرد. کنار کارتن خواب ها، مواد فروش ها، معتادها و زنان خیابانی. خودش هم یکی از آنها بود. موادمخدر شیشه، به همه ابعاد بدنش نفوذ کرده بود. دو سه روز قبل از وضع حمل، درد میان خماری هرازگاهی می آمد و می رفت ...
گفت وگو با مهندسی که رتبه اول کنکور تجربی شد
خانه حبس کند. اما من هفته ای سه مرتبه ای ورزش می رفتم. کتاب و رمان می خواندم. شعر و ادبیات را خیلی دوست دارم. سعدی و حافظ می خوانم. مولانا که اصلا مرا به یک عالم دیگر می برد. خلاصه زندگی من در سال کنکور تعطیل شد. آقای عشق پزشکی حالا بعد از دوسه روزی که از استرس خوابش نبرده، الان آرامش دارد و هنوز هم در صدایش می توان هیجان این خوشحالی را متوجه شد. دوست داشتم رتبه یک باشم اما هدف یک شدن نبود. دعای من ...
"لیلا" دروغ می گوید!
حالیکه مقتول داخلِ خانه خواب بود، تا ساعت 03:30 بامداد [ در داخل حیاط ] با هم صحبت می کردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم [ و او در خانه مخفی کرده بود ] ضربه ای به سر مقتول زدم؛ همزمان با من، لیلا نیز یک بالشت را روی صورت مقتول فشار می داد تا صدایش در نیاید چون پدر و مادر لیلا در منزل کناری زندگی می کردند ...
پسر هفت ساله افغان قربانی جنایتی سیاه شد
سلامانه : به گزارش روزنامه فرهیختگان سوم خرداد 93 پسر هفت ساله افغان به نام هادی در راه بازگشت از مدرسه در روستای قلعه نو ورامین ناپدید شد. تلاش برای افشای راز ناپدید شدن پسر خردسال آغاز شده بود که دوستان هادی گفتند آخرین بار این پسربچه را همراه مرد ایرانی به نام امیر دیده اند. به این ترتیب امیر 28 ساله بازداشت شد، اما خودش را بی اطلاع از سرنوشت شوم پسر بچه افغان نشان داد. هشت شبان ...
چرا از برخی هنرجویان سینما سوء استفاده می شود؟
.... دوست و همکار شما، آنت بنینگ 58 ساله هم در این فیلم بازی خوبی می کند. (می خندد) بله، چند سال پیش او به همراه برخی اعضای آکادمی اسکار به ایران و به کارگاه بازیگری ما آمد و به قول خودش از این فضا و جدیت امر آموزش لذت برده بود. بنینگ هیچ وقت بازیگر خارق العاده ای نبوده، اما شناخته شده و محبوب بود، ولی وقتی بعدا به آمریکا رفتم، دیدم در یک نمایش، نقش مده آ را بازی می کند. همه ...
شوهرکشی با کمک خواستگار سابق
آسیاب بیفتد. بعد یک روز همراه مادرم، برای خواستگاری به خانه تان می آییم .با اعتراف صریح لیلا مبنی بر وقوع جنایت از سوی حسن. الف ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ضمن شناسایی مخفیگاه حسن در شهرستان اسلامشهر و انجام هماهنگی با مقام قضائی، به این شهرستان اعزام شدند و درحالی که وی قصد داشت با پراید مشکی از محل متواری شود، او را نیز چند ساعت پس از اعتراف لیلا دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند. حسن در ...
هیچ چیز جز شهادت نمی توانست ما را از هم جدا کند/ بعضی تهمت ها داغ روی داغ ما می گذارد
بود بچه ها از طرف مدرسه به اردو رفته بودند و ما درگیر مراسم بودیم در مسجد جمکران به بچه ها گفته بودند که نامه بنویسید و بیندازید داخل چاه جمکران که محمد رضا این نامه را نوشته بود و مسئولشان از نامه محمدرضا عکس گرفته بود که در آن نامه به امام زمان سلام داده بود و دعا کرده بود و نوشته بود پدرم شهید شده و کاشکی من هم شهادت قسمتم شود. اما فاطمه دختر 4 ساله ام مدام می گوید پدرم برمیگردد و ...
اعتراف های قاتل کودک 10 ساله
.... من بچه آخر خانواده هستم، اما برادرزاده هایم از من بزرگ تر هستند. اعتیاد به مرفین دارم و آن را از ناصرخسرو می خرم و تزریق می کنم. در این چند سال دو رگ دستم بر اثر تزریق زیاد خشک شده است. پنج بار به اتهام مواد مخدر و نزاع با خانواده ام دستگیر شده ام. یک بار40 سانت شیشه از من کشف شد که مال دوستم بود. بیشتر مواقع خانه نیستم و کارتن خوابم. کارتن خوابی ژنتیک در خون ما است. برادرم هم که چند بچه بزرگ ...
آزار و اذیت زن جوان توسط دوستان شوهرش
معمولی زندگی می کردم، مادرم مرا همیشه ایّام مورد مهر و محبّت فراوان خود قرار می داد، ولی پدرم آنگونه که می بایست هیچگاه به اعضای خانواده ش و نظرات آنان هیچ بهایی نمی داد و همیشه حرف، حرف خودش بود. فراز و نشیب های گوناگون زندگی دوران کودکی را به سرعت در بستر رویاهای عاشقانه، پشت سر گذاشته و به سن پانزده سالگی رسیده بودم که پدرم به اجبار و بدون انکه هیچ نظری از من بخواهد، در برابردریافت ...
منتظری چگونه به مقابله با نظام اسلامی پرداخت؟/ وقتی حامی منافقین با دستور امام (ره) مخالفت کرد + تصاویر
.... زمینه هایی که مثبت بود و مرا در این تخیل یاری می کرد، چند چیز بود: اول آنکه مسئول دفتر، برادر من بود و آن رابطه و اعتماد متقابلی که بین من و اخوی وجود داشت، این زمینه، پارامتر مثبتی بود که مرا در این فکر موفق بکند. از آن طرف فقیه عالی قدر از سال های دور اعتماد داشتند و این اعتماد را من یک پارامتر مثبتی در جهت اهداف خودم می دانستم. سوم اینکه آقا سعید، فرزند آیت الله هم با ما همدلی و هماهنگی ...
4 داستان کوتاه درباره زنان زیرزمین پایتخت
ی من بزن؛ ببین چقدر سنگینه. کمر و شونه دیگه برام نمونده. چند وقته که داری تو مترو کار می کنی؟ (ماسکش را برمی دارد. بینی جراحی شده اش خودنمایی می کند.) بعد از دو سال امروز، اولین روزیه که دوباره برگشتم، مترو. تا همین دو سال پیش، چند سالی اینجا کار می کردم. بعد تونستم یه پس اندازی جمع کنم و خودم یه شرکت پخش مواد غذایی زدم. دو سالی کار کردم اما خودت که می دونی، بازار خیلی خرابه ...
عمل غیر اخلاقی پسر جوان با عمه اش / آن روز اشکان به خانه عمه آمده بود
... ایران 110 این اخبار را از دست ندید: زن هوس باز مرا به خانه اش دعوت کرد تا با او ارتباط داشته باشم / من پیشنهادش را قبول کردم مردان مزاحم نیمه شب مرا ربودند و بعد از سه شبانه روز در اطراف تهران رهایم کردند زمانی که شوهرم درخانه خواب بود من دوست پسرم را به خانه آوردم +عکس کار زشت دایی با خواهر زاده اش / من محمد را فریب دادم عمل غیر اخلاقی پسر جوان با عمه اش / آن روز اشکان به خانه عمه آمده بود به شکل عجیبی به هوس باز بودن همسرم پی بردم/ او را از روی دستانش شناختم+ عکس ...
کسب 15 رتبه برتر کنکور سراسری 95 توسط دانش آموزان خارج از پایتخت
کردم و در کنار خانواده بودم، حتی در سال کنکور مهمانی هم می رفتم، یعنی به اندازه کافی استراحت داشتم تا از نظر روحی شرایط خوبی برای درس خواندن داشته باشم. تسنیم: خانواده شرایط درس خواندن را چطور برای شما مهیا می کردند؟ افشارزاده: من در خانه درس می خواندم و خانواده سعی می کردند همه چیز را برای آرامش من مهیا کنند. همه برای درس خواندن من همکاری خوبی داشتند و هر زمان سوالی داشتم ...
هفته دوم بارداری
کند حاوی X باشد شما صاحب یک دختر می شوید و اگر با خودش کروموزم Y را حمل کند طبعا نوزاد شما پسر خواهد. قد: 0 سانتی متر وزن:0 گرم وضعیت مادر حتما بارها اسم نطفه را شنیده اید، اما شاید ندانید نطفه دقیقا چه زمانی شکل می گیرد. 2 روز بعد از آنکه تخمک بارور شد سفرش را از لوله های رحم یا همان فالوپ به سمت رحم آغاز می کند. این تخمک بارور شده همان نطفه است. در حین ...
هفته بیست و دوم بارداری
نی نی بان : بشمارید که چند هفته تا پایان این مسابقه طولانی باقی مانده. حتما خوشحالید و هر روز هم بیشتر به غرولندهای او عادت می کنید، اگر یک روز لگدپرانی هایش را رها کند شما سکته می کنید. نگران این مسئله نباشید، این بازیگر تنبل دوست دارد مدام بخوابد. پس نگران چیزی نباشید و دستورات این هفته را اجرا کنید. وضعیت جنین خوب جنین این هفته بیش از هفته های گذشته قصد شیطنت دارد. می ...
هفته بیست و هفتم بارداری
مناسب بوده یا خیر؟ یا این که چگونه می توانید مواد غذایی مناسب را تهیه کنید. شما حتی می توانید برنامه غذایی خود را بنویسید و برای مشورت به پزشک مراجعه کنید. به خاطر بسپارید که در این دوره نباید زیاد به خودتان سخت بگیرید. اگر روزی هوس بستنی کردید، اشکالی ندارد. مصرف چیزهایی که در این دوره هوس می کنید، در صورتی که متعادل باشد، مشکل ساز نخواهد شد. فهرستی از مواد غذایی مصرفی خود را ...
مانده از شب های دورادور
پیکر بی جان آدمی مواجه می شود که پشت میز اتاقش جاخوش کرده. در وضعیت هذیان آلود مرد، تلفن خانه اش زنگ می خورد و او از پشت تلفن تنها صدای نفس های خودش را در شبی بارانی می شنود. اتاق در نظرش به کشتی شکسته ای می مانست که در آب هایی پرهول و توفانی پیش می رفت و به زودی او و میهمان ناخوانده اش را در اعماق فرو می برد و در آنجا دیگر دست هیچ کس به آنها نمی رسید احساس کرد در آن چند لحظه گذرا که به صدای تلفن ...
ارتباط کثیف دختر جوان با یکی از پسران فامیل / فریب هوس بازی هایش را خوردم
ماهواره به خانه ما باز شد آرامش به ما پشت کرد و هر روز پدرم به بهانه های مختلف با مادرم جنگ و دعوا راه می انداخت. وی افزود: برای من و خواهر بزرگترم تحمل چنین شرایطی سخت شده بود. چشم انتظار خواستگار بودیم که زودتر از این محیط فرار کنیم و به آرامش برسیم، دست تقدیر با خواهرم یار بود و با حضور اولین خواستگار راهی خانه بخت شد. بعد از مدتی با رفتن خواهرم خیلی احساس تنهایی می کردم. 25 ...
زن هوس باز مرا به خانه اش دعوت کرد تا با او ارتباط داشته باشم / من پیشنهادش را قبول کردم
جور می کرد. یاسر افزود:چند ساعتی پس از کشیدن مواد خوب بودم اما در آن حال و روز نگاه و اشک ها و صورت رنجور مادرم عذابم می داد، پنج بار ترک کردم؛ اما وقتی می دیدم بعد از ترک هم، همه جا تاریک و ظلمات است دوباره شروع می کردم، انگاری یکی می گفت: آنقدر بکش تا بمیری... وی گفت: چهار سال از اولین تجربه مصرف موادم می گذرد حالا 16 ساله و معتاد به انواع مواد مخدر هستم و می خواهم به خاطر ...
ساختن برای ساخته شدن/ مستندی که اشک مردم روستا را در آورد!
دانشگاه پیام نور بیرجند که دومین مرتبه است به اردوهای جهادی می آید، گفت: اردوی امسال با برگزاری برنامه های فرهنگی متنوع بسیار بهتر از سال قبل بود و هرشب کلیپ مدافعان حرم پخش می شد . او با اشاره به اولین مرتبه حضورش در اردوی جهادی، یادآور شد: ابتدا علاقه ای به این اردوها نداشتم مادرم برای شرکت در اردوی جهادی تشویق می کرد و خودش مرا راهی کرد و گفت برو البته حالا من هم نیت و انگیزه ام ...
گریه اش را فقط هنگام خواندن دعای شهادت دیدم
. شهید همان اولین روز آشنایی و روز خواستگاری به نوعی شما را برای شهادت خودش هم آماده کرد؟ وقتی ایشان را همان بار اول دیدم و این حرف ها را گفت من احساس کردم ایشان زمینی نیست و آدمی نیست که خیلی بخواهد در این دنیا بماند. من تا دیدمشان هزار دل عاشقشان شدم. عاشق سادگی، خودمانی بودن و خدایی بودنش شدم. وقتی کنارش بودم خدا را بیشتر احساس می کردم. یعنی یک روز احتمال می ...
امین تارخ: مگر با تلگرام می شود بازیگر شد؟
بازیگران میانسال و کهنسال داده می شود که بازنشستگی به معنای ازکارافتادگی نیست. یا دنی کالینز را برای آل پاچینو می نویسند تا سندهایی از او در سنین مختلف به یادگار بماند. دوست و همکار شما، آنت بنینگ 58 ساله هم در این فیلم بازی خوبی می کند. (می خندد) بله، چند سال پیش او به همراه برخی اعضای آکادمی اسکار به ایران و به کارگاه بازیگری ما آمد و به قول خودش از این فضا و جدیت امر آموزش لذت ...