سایر خبرها
داود رشیدی: دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسم؛ آمد، دید و رفت
در فیلم های جدید دید اما می شد دیدار تازه کرد. تابستان سال 94 به اتفاق دوستان مطبوعاتی به منزلشان رفتیم. مثل همیشه خوش اخلاق و بذله گو و خندان بود. با دیدن کیکی تولد خوشحال شد و ما عصری به یاد ماندنی را کنار او و خانواده مهمان نوازش تجربه کردیم. صبح روز جمعه وقتی خبر کوچ همیشگی او را خواندم غم بزرگی در دلم نشست. شاید استاد دیگر توان بازی نداشت اما بودنش همچنان دلگرم کننده بود و می شد هرسال تابستان ...
روایت مردانگی پدری کُردستانی
شهادت رسید او 9 ساله بود. خودش می گوید: پدرم که رفت، ستون های خانه مان فروریخت و خانه بر سرمان آوار شد. او پشتوانه همه ی ما در زندگی بود. همه ی دلخوشی ما پدر بود. مادرم پس از رفتن پدر دیگر لبخند به لبش نیامد. مادر جوانم از روزی که پدر رفت، به بستر بیماری افتاد و چند سال بعد طاقت دوری اش تمام شد و او هم رفت. مادر که رفت، من ماندم و برادر کوچکترم. محبت پدر را می شود در کلمات پسر لمس کرد ...
ماجرای مثله شدن پاسدارها در پاوه/ امام چگونه از جریان پاوه مطلع شدند
. ما به همین ساختمان منتقل شدیم. در آنجا افراد پیشمرگان کُرد مسلمان از قبل حضور داشتند. دقیقا یادم هست پانزدهم یا شانزدهم ماه رمضان بود، که ما به پاوه رسیدیم. شب نوزدهم ماه رمضان در پشت بام همان ساختمان احیا گرفتیم. بعد از استقرار به همراه تعدادی از پیشمرگان کُرد مسلمان که همگی سلاح برنو و شکاری داشتند یک چرخی در شهر زدیم. روز نوزدهم ماه رمضان نیروها را به چند گروه تقسیم کردند. در هر ...
شهید رجایی به ثروت اندوزان مسئولیت نداد/ عده ای در زمان موسوی یک شبه پول های کلان به جیب زدند
بودند که کشمیری را در این قضیه همراهی کردند و تمام توان خود را به کار گرفتند تا افکار عمومی را نسبت به این مقوله مهم گمراه کنند. وی گفت: افرادی برای دلجویی از خانواده شهدا به منزل آنها می رفتند. در همین راستا به منزل کشمیری هم سر زدند که متوجه شدند تقریبا یک هفته بعد از حادثه انفجار، خانواده کشمیری به خارج رفته اند. از این جهت می توان اطمینان حاصل کرد که این اقدامات با برنامه ریزی قبلی ...
وجود یک عنصر خائن به عنوان جاسوس انگلیسی در تیم مذاکره، باعث نمی شود زحمات بقیه نادیده گرفته شود
، جوادالائمه(ع) از شهر بیرون آمده بودم که آقازاده را گردش و سیر بدهم تا در فراغ پدر خیلی ناراحتی نکند، یک مرتبه دیدم آقازاده غایب شد، نیست، من سراسیمه که چه کنم؟ این آقا کجا رفت؟ جواب خانواده و امام رضا(ع) را چگونه بدهم؟ نکند به سرش بلایی بیاید؟ ناراحت به هر طرف می زدم که یک مرتبه دیدم آقازاده با گریه ظاهر شدند. گفتم آقا کجا بودی؟ کجا رفتی مرا مضطرب کردی؟ گفت من در توس بودم، سرزمین خراسان بودم، بابایم شهید ...
شهید هادی راهنمای دوستانش در فتنه 88
...! پسرم ترسید و گفت: مادر چی شد؟ من فکر میکردم خوشحال میشی؟! جلو آمدم و گفتم: ببینم این کتاب رو... من دقیقًا همین صحنه روی جلد را دیشب دیده بودم! ابراهیم را درست در همین حالت دیدم! بعد مشغول مطالعه کتاب شدم. وقتی که فهمیدم خواب من رویای صادقه بوده، از طریق همسرم به یکی از بسیجیان آن سالها زنگ زدیم. از او پرسیدیم که از آن دو نفر که من در خواب دیده بودم خبری داری؟ خالصه بعد از تحقیق ...
روایت مهران غفوریان از گریه اش با رقصیدن در یک فیلم سینمایی، پس از نقد نمادگرایی افراطی
کارگردان سر صحنه هستم. اما در یکی از فیلم ها یک بار کارگردان از من خواست یک سکانس کامل را برقصم و من قلبا دوست نداشتم. اما خیلی خوب رقصیدم اما شب که به خانه بازگشتم از شدت ناراحتی گریه کردم! اگر فیلمنامه و قصه ایجاب می کرد که من آنجا برقصم اصلا ناراحت نمی شدم اما کارگردان صرفا برای پرکردن فیلم خود و جذابیت آن این خواسته را داشت و این نمونه بازی کارگری بود. غفوریان همچنین به نمونه عجیب ...
14 هزار میلیارد تومان رقم تقریبی بدهی دولت به شهرداری است/ انتخاب شهردار موضوعی تخصصی است و نباید آن را ...
نمی توانست به این صورت بسازد. باید باغ را حفظ می کرد. او معتقد بود که این توافقات بر اساس پیش بینی و رأی قوه قضائیه تا دو – سه سال بیشتر نیست و بعدش نمی تواند باغ بماند و به این دلیل من این ساختمان بلند را ساخته ام. ساختمان هم به نام یک خانمی بود. من می دانستم که خیلی از افراد متنفذ آن جا ساختمان داشتند ولی به اسم او بود. من رفتم سر ساختمان که جلوی کار را بگیرم. یک روز صبح، خودم بودم و یکی از ...
برانکو, رضاییان را بخشید ؟
داستان تکراری این روزهای فوتبال ایران, کم کم تبدیل به فیلم هندی شده است. داستان از اینجا شروع شد. رضاییان با برانکو دعوا می گیرد وسایلش را جمع می کند و با عصبانیت خانه را ترک می کند. کادر بسته رضائیان را می گیرد “آه برانکو تو قلب مرا شکستی” و در را میکوبد برانکو فریاد میزند از این کارت پشیمان میشوی... رضاییان با دلی آزرده زنگ میزند به دوستش مهدی طارمی + کجایی ...
برای مردمی نواختیم که هرگز موسیقی زنده نشنیده بودند
موسیقی زنده محروم می شوند. طبعا وقتی خانواده ای از لحاظ مالی کم می آورد اولین چیزی که حذف می کند، خوراک هنری و موسیقی است. گالری رفتن، کنسرت رفتن، تئاتر رفتن و سینما رفتن را کنار می گذارند. حالا با درنظر گرفتن تمام این موارد این را هم لحاظ کنید که بچه هایی که در چنین خانواده هایی بزرگ می شوند خود بعد از مدتی سرپرست خانواده ای دیگر می شوند و چون خودش به چنین جاهایی نرفته است، بلد هم نیست که ...
می خواهم از دست این فوتبال بالا بیاورم
و با اینکه هیچ کاره نبودم، اسیرم کردند. به قدری خسته شدم که از دیشب تا همین حالا خواب بودم. بعد می آیند می گویند چرا فوتبالمان اینطور است؟! خودمان باعث می شویم فوتبالمان اینطور شود. این ستاره ها هرجای دنیا و آسیا می رفتند، برخورد خوبی با آنها می کردند و وقتی برمی گشتند از خوبی ها می گفتند اما الان به ایران آمدند و با خاطره ای بد کشورمان را ترک کردند. حالم از فوتبال ایران به هم می خورد ...
سکوت به احترام استاد
سکانس مرگ مفتش شش انگشتی با بازی تماشایی او و البته صدای یک زنده یاد دیگر ایرج ناظریان را در سریال ماندگار هزاردستان ساخته یک هنرمند فقید دیگر، علی حاتمی به یاد بیاورید؛ او در شب عروسی اش و در لباس دامادی، به وسیله غلام عمه برادرزاده شعبان استخوانی و به قصد خونخواهی به قتل می رسد. وقتی با لباس غرق در خون، وارد خیابان می شود، رضا خوشنویس بالای سرش می رود و از او می پرسد: اسلحه ات کجاست؟ مفتش شش انگشتی جواب می دهد: زیر کتفم. و وقتی ...
شهیدی که وقت نماز خواندن اشک می ریخت
گذاشت و پیاده می رفت. یک روز به او گفتم: چرا با ماشین نمی روی؟ به من گفت: ماشین جزو اموال بیت المال است و نمی شود از آنها استفاده کرد. من در آن دنیا دنبال خانه ساختن هستم به او گفتم: تو که این همه کار برای مردم انجام می دهی، برای خودت خانه ای هم دست و پا کردی یا نه؟ گفت: بله، دارم برای خودم خانه درست می کنم. به او گفتم: می خواهم خانه ات را ببینم. گفت: من در آن دنیا دنبال ...
یادداشتی از فرزانه طاهری درباره کیارستمی
. این قصه را کوتاه می کنم؛ خیلی طولانی تر از اینهاست تمام آن لحظات و اوج وفرودها که بر ما گذشت تا رسیدیم به آن روز نحس خرداد 79، پس از شش هفته در دو بیمارستان. می خواهم دو، سه قصه کوتاه دیگر بگویم. چهار سال پیش حوالی نیمه شب در پاریس، زمین خوردم و مچ دستم شکست. به اورژانس بیمارستانی دولتی در همان نزدیکی رفتم. نه کارت شناسایی همراهم بود، نه فرانسوی بودم، اما کسی مدرکی از من نخواست. فقط ...
قصه هایی برای کشورداری
پوریا عالمی: بابای سوفیا دیروز زنگ زد و گفت: میدون دوم، مطمئن هستم که هنوز کار پیدا نکردی، اما دیگر غصه نخور. من یک کار خوب برات سراغ دارم. بگو ببینم بلدی قصه تعریف کنی یا نه؟ گفتم چطور؟ گفت رئیس مجلس گفته: با قصه گویی نمی شود کشور را اداره کرد . تو هم که فقط بلدی مثل آقای احمدی نژاد قصه ببافی. پس بیا برو کشور را اداره کن. قصه اول: خب مردم عزیزم. یکی بود، یکی نبود. یکی بود که سیرمونی نداشت ...
بعد از خیانت چه کنیم؟
با همسر خود سازگاری و ارتباط کلامی لازم و موثر را داشته باشد. چنین مردی همیشه به دنبال رابطه های جدید غیر از همسر خود است و این موضوع می تواند رفتار آموخته شده از دوران جوانی یا یک نوع روش زندگی برای این فرد باشد و در نظام خانواده خلل ایجاد کند. *بعد از خیانت چه کنیم؟ مدتی است که همسرتان هر شب دیر به خانه می آید، او معمولا توضیح یک خطی برای این موضوع مطرح می کند و شما را در ...
ناگفته های داود رشیدی از نیم قرن فعالیت هنری اش
مواظب بهروز باش. او سوپراستار است و نقش تو را می خورد و سر تدوین می رود و نقش را کم و زیاد می کند. وقتی این حرف ها را می شنیدم. برایم عجیب بود. اما خیلی با هم دوست شدیم و بسیار من را کمک کرد. اصلا اینگونه که می گفتند نبود و بسیار رفیق و همراه بود. در اولین روز کارم تفاوت زیاد سینما با تئاتر تو ذوقم زد و تصمیم گرفتم ادامه ندهم اما همان شب صحبت های بهروز تأثیر مثبتی در ذهنم گذاشت. دو ...
بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت
...، گفتند این حرفها چیست؟ شش دهم درصد و پنج دهم درصد و از این حرفها است قضیّه، تازه از همان هم همه اش را نمیدهند! خب حالا جوری بشود که بودجه ی پژوهش داده بشود. یکی هم مسئله ی همکاری دانشگاه و صنعت است که بنده از سالها پیش روی این تکیه کردم، خیلی هم روی این اصرار کردم. خدا رحمت کند مرحوم پدر ایشان مرحوم دکتر ابتکار [10] را، آمد اینجا و به او گفتم که من این را از رئیس جمهور خواسته ام ...
این روزها آدم بددل ؛ چه کسی است؟
مطمئن هستید که زهرا یا مرتضی پس از این دیدارِ اتفاقی؛ توسط همسرش سین جیم نخواهد شد؟”. تقریبا همه دانشجویان گفتند که “این مشکل همسر زهرا یا مرتضی است نه ما. او باید به نزدیک ترین کلینیک روان درمانی مراجعه کند !” -در یکی از گروه های تلگرامی، خانمی نوشته است: پس از تعطیل شدن اداره، منتظر تاکسی بودم. یکی از همکاران مرد توقف و تعارف کرد که سوار ماشین او شوم و تا جایی مرا برساند. مرد ...
وقتی فوتبالت تمام می شود فراموش می شوی
گفت من به تو می گویم. موضوع این است که همه ما ستاره هستیم و دنبال قیچی برگردان و استپ سینه هستیم تا تماشاچی ما را ببیند و به علی آقا اینها را گفتم و اسم هم آوردم که من روی دست فرهاد مجیدی بودم ولی فرهاد مجیدی استپ سینه می کند و قیچی برگردان می زند؟! خب معلوم است که 3- صفر می بازیم. البته فرهاد مجیدی بچه خوبی است و بنده خدا اصلا جوابی نداد و توهینی نکرد. الان هم برای ما باخت مصیبت است و من دوست ...
نمی شود زیر باد کولر از مشکلات جامعه حرف بزنیم
دانشگاه گیلان لیسانس مدیریت گرفتم و می خواستم برای ادامه ی تحصیل به دانشگاه تگزاس در آمریکا بروم، ولی وسط راه به انگلیس رفتم که پسرخاله ام در آن جا بود. او هم گفت که آمریکا خیلی دور است و همین جا بمان. گفتم من چند هزار کیلومتر از ایران بیرون آمده ام و چه فرقی می کند که کجا بروم. همان جا ماندم و مدتی بعد مشغول تحصیل شدم. عکس ها: محمود اعتمادی سه ماه کلاس آموزش زبان ...
خانم چادری طراح لباس!
مادربزرگم گفت: تا امثال تو این مدلی تو این شهر می گردن زندگی هیچ کس در امان نیست مثل خواهرت، قدیم ها که همه عفت و حجاب داشتن تمام مردها فکر می کردن زیباترین همسر رو تو خونه دارن ولی الان دیگه آخر و زمون شده دیگه حجب و حیا معنی نداره، بله دخترم حالا برو خوشگلی هاتو به مردم نشون بده تا ببین آه چند تا زندگی از هم پاشیده دامنت بگیره، امام علی (ع) می فرمایند: زکات زیبایی حجاب و پاکدامنی است (1) ولی ...
زن در دادگاه:شوهرم را من نگشتم،خودزنی کرد
افتاد؟ حدود ساعت 9 صبح تازه از خواب بیدار شده بودیم که خواهرشوهرم تماس گرفت و خبر داد به اتفاق برادرش و دیگر اعضای خانواده شان به خانه ما می آیند. اما از آنجا که قرار بود به مسافرت برویم و خرید آنچنانی هم نکرده بودم از شوهرم خواستم که مقداری گوشت و میوه بخرد. اما وقتی متوجه شد برادرش هم قرار است به خانه ما بیاید عصبانی شد و از من خواست که با آنها تماس بگیرم و عذرخواهی کنم. سر همین موضوع هم با ...
اقدام زشت مرد تنوع طلب و اسیر هوس با سه همسرش
من خودم تو یه اداره دولتی کار می کردم. بعد از فوت شوهرم برنگشتم خونه بابام. تو خونه خودمون که پر از خاطره بود موندم. خواستم مستقل باشم. چرخوندن زندگی برام سخت بود امّا فقط به امید یاسر تحمّل می کردم. مطمئنم که نفرین دخترایی که بیچاره شون کرده دیر یا زود زندگی مون رو نابود می کنه. " شیمای" بیچاره رو هم دو سه روز قبل طلاق داد. بچه هفت ماهه رو هم داد به شیما اصلا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده! حرفهای مهدیه سخت ذهنم را مشغول کرده بود. تصویر چه ...
جزئیات دعوای معروف خداداد عزیزی با فرهاد مجیدی
...> البته فرهاد مجیدی بچه خوبی است و بنده خدا اصلا جوابی نداد و توهینی نکرد. الان هم برای ما باخت مصیبت است و من دوست ندارم ببازیم. فان مان نداریم اگر این بازی برای عده ای فان است نیایند. فان برای سینما و توی خانه است و در این بازی ما فان نداریم. اسم ها باید باشند من از علی آقا خواهش کردم که بیاید. علی هم به من زنگ زد که من داشتم می رفتم شمال و تو من را ...
پژاک یا داعش هر که باشد از ما سیلی می خورد
بوی شهدا را با خود همراه داشت؟ حجت علاقه زیادی به شهدا داشت. همسرم یک ماه قبل از مأموریت سوریه رفت سرکشی خانواده شهدای شهرمان. از مادران شهدا درخواست کرده بود که برای عاقبت به خیری و شهادتش دعا کنند. خیلی در فکر شهادت بود. خوب یادم است یک روز به من پیام داد خانم باید به من قول بدهی که هر شب قبل از خواب برای عاقبت به خیری من 14 تا صلوات بفرستی. اگر یادت رفت جریمه می شوی و فردایش باید صد تا ...
تلاش می کرد از انحراف بیشتر منافقین جلوگیری کند
: قبلاً که دستگیر نشده بودی می شد گفت شهید شده ای، ولی وقتی دستگیرت کردند، دیگر نمی شد از این شیوه استفاده کرد. تا آن روز هم که از تو حرفی بیرون نکشیده بودند و خیالم راحت شد که باز هم نمی توانند بکشند، برای همین اسمت را گفتم ایشان درست می گفت. آنها نتوانستند از من حرفی بیرون بکشند. آن روزها سرتیپ زندی پور و امریکایی ها کشته شده بودند و افشای اسمم نمی توانست تغییری در برنامه بدهد. چه ...
مرد خیانتکار به قصاص محکوم شد
کیفرخواست برای صدور رأی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در نهایت آخرین جلسه دادگاهی دو متهم صبح روز چهارشنبه سوم شهریور ماه در شعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و اولیای دم برای متهم ردیف اول درخواست قصاص کردند. سپس پرویز در جایگاه حاضر شد و درباره حادثه گفت: چند سالی بود که به خانه شاهین رفت و آمد داشتم تا ...
طرح تحول نظام سلامت در کشور نهادینه شود
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، آیت الله علم الهدی، امام جمعه مشهد ظهر امروز، پنجم شهریورماه در خطبه دوم نماز جمعه این هفته در حرم امام رضا(ع)، با اشاره به فرارسیدن روز زیارتی این امام، اظهار کرد: برحسب آنچه در تقویم ها آمده، امروز، بیست و سوم ذی القعده روز زیارتی مخصوص امام هشتم است، اما اول ماه در استهلالی که در سراسر کشور صورت گرفت، برای مقام معظم رهبری و مراجع عالی ...
نوجوان دهه هشتادی عکاس خبری می شود!
تماس گرفتم و گفتم که دوست دارم کار یاد بگیرم. او هم به پدرش انتقال داد تا اینکه این انتقال ها به گوش پدرم رسید و موافقت کرد. قرار شد من عکاسی و ویرایش عکس و نرم افزار را یاد بگیرم. یک ماه از تابستان گذشت و من هر روز منتظر بودم که با من تماس بگیرند که برای کار بروم. تا اینکه خودم تماس گرفتم و آنها به من گفتند که هر روزی که خواستم می توانم بروم. روزی که وارد خبرگزاری شدم. حس بسیار خوبی داشت. با جمع ...