سایر منابع:
سایر خبرها
با صدای جیغ مادرم از اتاق بیرون آمدم/ مادرم در وضعیت بدی بود
کثیف زن متاهل با مرد غریبه فاجعه آفرید صبح به خانه ام رفتم/ با صحنه ای روبه رو شدم که باعث شد همسرم را بکشم گلایه مجری تلویزیون از انتشار عکس وی در خبر درگذشت یک بازیگر +عکس از کار های دوستانم تعجب می کردم / ناخواسته به اتاق استراحت شان رفتم تصادف مرگبار ماشین پوتین در مسکو + عکس همکارم از من خواست او را با منشی شرکت تنها بگذارم / او نگاه بدی به دختر جوان داشت+ عکس اقدام زشت دو جوان تهرانی با دانشجویان در پراید +عکس ...
دختر زیبای تلگرام پسرتبهکار شد !
خوبی اجرا کرده بودند در بین راه و در نقطه ای خلوت کنار یک دستگاه پژو پارس توقف کردند و نوجوان مذکور را به صندوق عقب پژو انتقال دادند. 3 عضو باند آدم ربایی قصد داشتند او را به ویلایی ببرند که به مدت چند روز در منطقه ویرانی مشهد اجاره کرده بودند. خودرو پژو در حالی وارد بولوار توس شده بود که الف در صندوق عقب خودرو برای رهایی خود تلاش می کرد. او که دقایقی بعد موفق شده بود چسب دستانش را باز کند نفس ...
از کار های دوستانم تعجب می کردم / ناخواسته به اتاق استراحت شان رفتم
... چند وقت پیش باتری ماشینم خالی کرده بود و موضوع را به ارشیا گفتم. او هم گفت اصلاً نگران نباشم برایم باتری فراهم می کند. فردای آن روز سوار بر خودروی پراید سراغم آمد. پراید را داخل پارکینگ خانه پارک کردیم و باتری اش را برداشتیم.دو روز بعد، زمانی که با ارشیا بیرون رفته بودیم، وقتی او خواست مرا مقابل خانه ام پیاده کند ناگهان مردی به سمتم آمد و از من خواست شیشه ماشین را پایین بدهم. او گفت که پلیس ...
سناریوی عجیب برای قتل عام خانوادگی +عکس
از خود گفت: روز حادثه پدر و مادرم با هم دعوا کردند و عمویم برای آشتی دادن آنها آمد. در این میان مادرم حرف هایی زد که باعث شد غرور پدرم خرد شود. پدربزرگم هم در دفاع از مادرم صحبت کرد. به گمانم پدرم به خاطر همین موضوع،کینه به دل گرفت. شب با دوستانم به سفره خانه رفته و ساعت 22 و 30 دقیقه بازگشتم. روی تختم دراز کشیدم و در حال پیامک بازی با دختر مورد علاقه ام بودم که از داخل پذیرایی صدای درگیری شنیدم ...
در تمام این سال ها به فوت پدرمان مشکوک بوده ایم
آن کار بیرون آمدم. یک مدت هم بدهکار بودم، بعد کم کم در کار ساخت و ساز وارد شدم آن هم الان متوقف است و خودم را بازنشست کردم. حسین آقا مهندس شیمی از دانشگاه پهلوی شیراز مدرک گرفت او هم یک شرکت داشت دید شرکت نمی چرخد، به طالقان رفت و الان گوسفند دارد و چوپانی و کشاورزی می کند. (خنده) ابوالحسن و محمدرضا با هم کار می کنند یک شرکتی دارند دیزل ژنراتور می فروشند، اخیرا شنیدم آنها هم ورشکست شدند (خنده ...
امیدوارم مقابل حاشیه ها انرژی ام را از دست ندهم/فیلمسازی در ایران برایم لذت بخش است
...... برای آنکه در آن فضا که البته فضای لذت بخشی هم بود، نمانم، سراغ ساخت گذشته رفتم. بعد از گذشته فیلمنامه ای نوشتم که قرار بود بیرون از ایران اتفاق بیافتد و چند روز مانده به پیش تولید آن فیلم آمدم و فروشنده را کار کردم. اینکه بین کارهایم فاصله زیاد نیافتاد به من کمک کرد تا همیشه درگیر کار باشم و تحت تاثیر سروصداهای بعد از جدایی... قرار نگیرم. وقتی که می نویسم و یا فیلم می سازم، آن لحظه آن ...
55 سال طبابت با بیش از30 هزار جراحی مغز و اعصاب
جراحی اعصاب انجام داده اید؟ فکر می کنم چیزی حدود 3000 جراحی مغز انجام دادم که در نوع خود نایاب است و چیزی حدود شاید 30 هزار جراحی انجام دادم و خوشبختی من این است که بیمار بعد از 40سال دنبال من می گردد. گاهی بچه ای شش ماهه بوده که من جراحی اش کرده بودم والان وقتی می آید به دیدنم نمی دانید چه حس خوبی پیدا می کنم. چند وقت است که کسالت دارید؟ تقریباً دوماه ناراحتی تان چیست ...
اشتباه کردم، بخشش نمی خواهم
را در بیابانی دفن کرده است. این مرد گفت: من به همسرم و باجناقم شک داشتم و فکر می کردم آنها با هم رابطه دارند. یک روز وقتی همسرم به سمت خانه خواهرش رفت او را تعقیب کردم و دیدم وارد خانه شد و باجناقم در را باز کرد و فکر کردم خواهرزنم خانه نیست به همین دلیل هم ناراحت شدم و نقشه قتل را طراحی کردم. متهم گفت: به بهانه اینکه گنجی پیدا کرده ام باجناقم را به بیابان های اطراف تهران بردم و به او گفتم گنج ...
استخدام به شرط ام اس
رسیده که باد خنکی بوزد و نه تابستان رفته است که با خیال راحت در خیابان قدم بزنم و با خودم خلوت کنم. این خلوت های مونولوگی را دوست دارم. قطره ای عرق، روی ستون فقراتم سُر می خورد. قانونی برای به کار گرفتن بیماران خاص ندیده ام و بیشتر حرف هایی از حمایت هایی برای بازنشستگی زودهنگام شنیده ام، حتی برای تصنع، قانونی ندیده ام که امکانات شغلی برای بیماران خاص فراهم کند؛ درحالی که بارها دیده ام که کارفرما ...
گروگانگیری خیالی زن برای رسیدن به رؤیای 500 میلیونی
وسوسه شدم، چون می دانستم همسرم چنین خودرویی برایم نمی خرد بنابراین نقشه آدم ربایی قلابی خودم را طراحی کردم. از طرفی با این کار می خواستم علاقه همسرم را نسبت به خودم بسنجم. چون اگر او واقعاً مرا دوست داشت این مبلغ را تهیه می کرد. ولی بعد از مدتی متوجه شدم که واقعاً همسرم چنین پولی در اختیار ندارد و از طرفی پلیس به واقعیت ماجرا پی برده است. برای همین تصمیم گرفتم خودم به دادسرا بیایم و واقعیت را بیان کنم.در پی اظهارات زن جوان؛ همسر او زمانی که از ماجرا با خبر شد از شکایتش گذشت و زوج جوان پس از یک هفته جنجالی به خانه برگشتند! /ایران ...
از جوی خون خیابان 17 شهریور تا پای قطع شده آقاجری در والفجر مقدماتی - افسانه ای که از مدرسه علوی سا
فعالیت هایتان در این دوره و ارتباط معنوی ای که با امام خمینی داشتید توضیح دهید. همیشه تصویری از مرحوم حضرت امام که در کودکی به دیوار اتاقمان آویخته شده بود را در ذهن دارم. وقتی بسیار کوچک بودم و در روستا زندگی می کردیم و هنوز به تهران نیامده بودیم؛ این تصویر در اتاق خانه مان بود. تا سال ها بعد از انقلاب نیز همان تصویر را در خانه ی روستا داشتیم؛ بنابراین، خانواده ی ما از ابتدای بحث نهضت ...
قدرت بی پایان ذهنتان(3)
اتفاقی می افتد و چه نتیجه ای حاصل می شود، بسیار مهم است. آنتونی رابینز در کتاب خود قدرت بیکران میگوید: جوان چاقی بودم که در اتاق زیرشیروانی یک آپارتمان زندگی می کردم یک روز خود را از دیدگاه دیگری نگاه کردم و به خود گفتم که چرا من باید اینگونه زندگی کنم؟ آیا من نمی توانم بهتر از این زندگی کنم؟ با خود گفتم که اگر تغییر کنم چگونه خواهم بود و به چه انسانی تبدیل خواهم شد؟ وقتی که ...
تلطیف فضای جبهه با مهر زنانه
مهمی انجام دهند که بخوبی دیده شوند. اما در ایستاده در غبار اصلا از این خبرها نبود و با وجودی که قاب ها و لنزهای دوربین را به خاطر تجربیات پیشین تصویری می شناختم، با وضعیت تازه ای مواجه بودم. گاهی وقت ها سر فیلمبرداری می دیدم دوربین در لانگ شات (نمای دور) قرار گرفته، من هم چون از شیوه کارگردانی آقای مهدویان در این کار اطلاعی نداشتم، با خودم می گفتم یعنی الان من در کجای این قاب هستم. البته همه ...
دویدن تا زیر 10 ثانیه
تمریناتم رکورد زیر 10 ثانیه را ثبت کنم اما همان طور که گفتم دلایل زیادی باعث شد که نتوانم به قول خودم عمل کنم. آیا امکاناتی که فدراسیون برای شما مهیا کرد مناسب بود؟ به هر حال بهانه زیاد است اما چیزی که خیلی مهم و اساسی است و باید جبران شود این است که باید خیلی بیشتر تلاش کنیم تا در مسابقات آینده بهترین نتیجه را بگیریم. هر چند که من در اردوها کم نگذاشتم و از همه کسانی که در عملکرد من دخیل ...
کار عجیب زن جوان در بزرگراه آزادگان / ایمان قصد اذیت وآزارم را داشت
... من هم قبول کردم و قرار شد مرا به اولین ایستگاه اتوبوس برساند و به این شرط سوار خودرویش شدم. اما وقتی از چند ایستگاه اتوبوس گذشتیم و دیدم نگه نداشت و درنهایت وارد اتوبان آزادگان شد، درحالی که از این رفتارش خیلی ترسیده بودم به اصرار از او خواستم نگه دارد. ولی به من گفت چند ساعتی را با هم باشیم و بعد مرا به خانه می رساند. من هم وقتی دیدم توجهی به خواهش هایم ندارد در ماشین را باز ...
گولیت: شک دارم اگر بارسلونا در انگلیس بازی می کرد می توانست قهرمان شود؛ سبک بازی ما در میلان از بارسلونا ...
! به رییس گفتم باید به من می گفتی. چرا باید این کار را می کردم؟ به خاطر سالی 75 هزار یورو؟ - واقعا سالی فقط 75 هزار یورو؟ بله واقعا (در حال خندیدن). به او گفتم این پول را پیش خودت نگه دار. من تصمیمم را گرفته ام. گولیت در سن 20 سالگی همراه با کرایف در فاینورد، هم بازی شد. وی ادامه داد: من در آن زمان خیلی کنجکاو بودم. کرایف در آن زمان 36 ساله بود. سعی می ...
تریاک موسیقیدان حرفه ای را سارق کرد
...> پس از اینکه معتاد شدم، بیشتر به فکر مصرف مواد بودم تا اینکه چند ماه قبل با پسر جوانی آشنا شدم و از او یک گوشی سرقتی خریدم. پس از این او پیشنهاد سرقت داد و گفت درآمد خوبی دارد. ما دو نفری با هم گوشی و گاهی هم خودرو سرقت می کردیم و بعد از سرقت وسایل داخل آن، خودرو را در خیابانی رها می کردیم. الان چه احساسی داری؟ می توانستم فرد مشهوری شوم، اما اعتیاد همه چیز را از من گرفت. پشیمان هستم و امیدوارم من آینه عبرت جوانان باشم. ...
سریالی که علی حاتمی را کچل کرد!/ افسر اسدی: با هزاردستان به تلویزیون آمدم/ داوود رشیدی محافظم بود
او قرار گرفت تا مقدمات کار را فراهم کند. اما حاتمی به این ها بسنده نکرد و عکس هایی از ساختمان ها، عمارت های دولتی، محله ها، خیابان های تهران و لباس ها و پوشش آن زمان در اختیار وی قرار گفت تا کار دقیق تر جلو برود. حاتمی عکس ها و اسناد را در شهرک سینمایی ایتالیا، به نام چینه چیتا با کمک نقاشی ایتالیایی اتود زد و تابلوهای کوچکی به وجود آورد. بعد از آن هم با کمک یکی از بهترین دکوراتورهای ...
زنم با باجناقم در خانه خواهرش خلوت کرده بودند / او را تعقیب کردم تا این راز شوم لو رفت
رضا پشت تریبون دفاع ایستاد وبار دیگر خودش را به دیوانگی زد اما صحبت هیات قضایی با وی باعث شد تا از خود دفاع کند. وی گفت: به رفت و آمد های زیاد همسرم به خانه خواهرش مشکوک شده بوم. گمان می کردم همسرم با باجناقم در ارتباط است. یک روز همسرم را تعقیب کردم ودیدم به خانه خواهرش رفته است. وقتی به آنجا رفتم باجناقم و همسرم را دیدم که در خانه تنها بودند. همان موقع عصبانی شدم و با باجناقم درگیر شدم.من آنجا ...
پشت پرده زندگی نخبه کنگانی / انتظاری از مسئولان شهر ندارم
برتر کشور در المپیاد شیمی در مقطع دبیرستان بودم ✍ باتمام مشکلاتی که پیش روی شما بود چه انگیزه ای باعث موفقیت شما در دوران تحصیل شد در مقابل تمام موانعی که در مسیرم قرار می گرفت چیزی که باعث می شد به سمت جلو حرکت کنم اول از همه لطف خداوند بود که شامل حال من شده بود و بعد از ان دعاهای مادرم که همواره مانند سیلی خروشان من رو به جلو هدایت میکرد . در کنار این ها هدفی که داشتم و ...
چرا زلاتان از گواردیولا متنفر است؟
فراری بخری ولی اونو مثل یه فیات برونی. کمی دیگر قضیه را پیچاند و خیلی راحت گفت: باشه؛ شاید اشتباه من بوده. این مشکل منه، خودم حلش می کنم. خوشحال بودم. می خواست حلش کند. شاد و شنگول زمین را ترک کردم. اما بعد گواردیولا سرد شد. به ندرت حتی نگاهم می کرد. من هم کسی نیستم که این چیزها ناراحتم کند. در پست جدیدم هم گلهای زیادی زدم. در باشگاههای اروپا در استادیوم امارات آرسنال طی 20 دقیقه دو گل ...
فائزه وقتی در دانشگاه قبول شد مشکلات ما شروع شد/ همسرم به طور پنهانی به خانه های مردم می رفت
می گوید. حتی آنقدر عجله کرد که دو روز بعد از خواستگاری با هم عقد کردند. جمال بار دیگر رشته حرف را در دست گرفت و ادامه داد: خب جوان بودم و جاهل. راستش نخستین بارم بود که به خواستگاری می رفتم. در آن شرایط فکر می کردم وقتی از دختری خوشم بیاید همه چیز تمام است و مشکلی در زندگی پیش نمی آید... قاضی لبخندی زد و پرسید: انگار شناخت قبلی از هم نداشتید. آیا در دوره نامزدی هم متوجه اختلاف نظر یا ...
ماجرای نفوذ در بیت امام
در این باره توضیح بدهید. وقتی آدمی که با حضرت امام تنها می شود، قوی تر کار نکرده است تا کسی مثل کشمیری؟ کشمیری نتوانست هیچ وقت با امام تنها شود. آن دختر می توانست؛ جثه اش را دیده بودم که می توانست. گفت چرا منتظر باشم سازمان سلاح بفرستد تا او را بزنم. باید برای این کار پروسه ای طی می شد. بازرسی نمی شد، ولی منتظر سلاحش بود. کسی که بازرسی نمی شود، یعنی چه؟ یعنی اطمینان بالایی ...
هوشنگ مرادی کرمانی: بچه بودم شمر می شدم
می توان از روستا در آورد ولی روستا را نمی توان از او درآورد، من از دسته دوم هستم با وجود آن که از سیزده، چهارده سالگی، از روستا درآمدم ولی روستا را نمی توان از من درآورد این حس های روستایی همیشه همراهم هست. یک بار در همین رابطه در جمع معماران گفتم خانه های کودکی مثل لاک "لاک پشت" می ماند با آدم به وجود می آید و در تمام عمر با آدم هست. این که مردم لطف دارند و می گویند با ...
ارتباط کثیف زن متاهل با مرد غریبه فاجعه آفرید
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، اما ساعاتی بعد پیکر خونین مرد 35 ساله از سوی اهالی روستا پیدا شد. یکی از اهالی روستای کلبستان شهرستان نکا نیمه شب دوشنبه، هنگام عبور از حاشیه قبرستان روستا ناگهان مردی را دید که بی حرکت کنار قبری روی زمین افتاده است. وی که با دیدن این صحنه متعجب شده بود بلافاصله چند تن از اهالی روستا را باخبرکرد وبعد هم دسته جمعی راهی گورستان شدند. آنان وقتی به چند ...
رزمندگان تیپ الغدیر یزد با کتاب خط شکن کویر خاطراتشان زنده می شود
خیلی روی من تاثیر گذاشت و به آن دوران از وقتی که با حبیب الله در دوران کودکی همبازی بودیم تا دوران جنگ برگشت. وقتی جنازه برادرم را آوردند نشستم و صورتش را بوسیدم، زمانی که خواستم بلند شوم نتوانستم و لحظه ای که امام حسین بر بالای سر حضرت ابوالفضل آمدند برایم زنده شد. از آن روز به مصیبت ایشان علاقه زیادی پیدا کردم. فرهنگ دوست در پایان گفت: هیچ وقت به خاط جنگ نادر و پشیمان نیستم و همچنان خود را بدهکار نظام، رهبری و مردم می دانم. انتهای پیام/ ...
صبح به خانه ام رفتم/ با صحنه ای روبه رو شدم که باعث شد همسرم را بکشم
نمی آمد!در واقع حرف، حرف خودش بود! متهم این پرونده جنایی ادامه داد: با آن که 4 دختر عروس کرده بودم ولی همسرم مدام به من توهین می کرد به طوری که دیگر از فحاشی های او خسته شده بودم. حدود 2 سال قبل بود که برای آخرین بار با او ازدواج کردم ولی در این مدت هیچ وقت او را کتک نزدم تنها چند سال قبل یک سیلی به گوشش نواختم!! با این حال ریشه اختلافات ما همچنان پابرجا بود تا این که حدود 100 میلیون تومان به ...
ماجرای جدایی پسر و پدر در فاجعه منا/ عدم اهمیت دادن مقامات سعودی به وضعیت ایرانیان
ومرا با خود به جلو کشاند ودر این لحظه بود که حاج مهدی در ازدحام جمعیت از نظرم دور شد وتنها یک جمله را می شنیدم که یک نفر داد می زد این پیر مرد را نجات دهید و دقایقی بعد من از هوش رفتم. پدر شهید با بیان این موضوع که شدت فشار جمعیت موجب بی هوشی عده زیادی شده بود ادامه داد: بنده درآن همه ازدحام و تراکم جمعیت دقایقی را در حالت اغما به سر بردم تنها چیزی که به خاطرم مانده لحظه ای بود که یک عرب ...
پریناز ایزدیار از گیاهخوار شدنش می گوید!
ام و کمبودها آزارم نداده است. اما اخبار را می بینم، حرف های مردم را این جا و آن جا می شنوم و در جریان قرار می گیرم. می دانم که مردم با گرانی دارو و سختی های مراحل درمان مواجه هستند. بدون شک این مشکلات در همه جای دنیا وجود دارد، ولی می شنویم که گفته می شود این جا شرایط خیلی سخت تر است و مردم را با مشکل مواجه کرده. همین چند روز پیش درباره بچه های پروانه ای مطلبی می خواندم، متوجه شدم که ...
جلال عین نوشته هایش بود
ایشان رفتند و خواهش کردند دکتر ساعدی به قصر شیرین برگردد و در آنجا مطب بزند و به معالجه بیماران بپردازد. خلاصه و با اصرار زیاد، ایشان را به قصر شیرین برگرداندند. از آن به بعد هر چند روز یک بار به مطب ایشان می رفتم و سر می زدم. یک روز به من گفت نرو که جلال آل احمد می آید. واقعاً ذوق زده شدم. دو ساعتی منتظر ماندم تا بالاخره جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی آمدند. دکتر ساعدی مرا به آنها معرفی کرد. ...