سایر منابع:
سایر خبرها
سرخط ...
کرد و دمار از روزگار مردم بی پناه و بی دفاع کویت در آورد، این ایران بود که مرزهای خود را به روی کویتی ها گشود و حتی اجازه تحصیل در مدارس و دانشگاه های ایران به متواریان کویتی داده شد. در همان زمان یک مهندس جوان کویتی برایم تعریف کرد که بعثی ها چگونه وارد خانه آنان شدند و پدر و مادر پیرش را کشتند، برادرش را به دار آویختند و چگونه او و خاله و خواهرش موفق شدند به ایران بگریزند. من مقالات جراید ...
سردار شهید سامرا در عراق زنده است
پروین مرادی همسر شهید مدافع حرم سردار سید حاج سید حمید تقوی فربا بیان این که همسرم همیشه تاکید می کرد که اگر عاشق پاسداری از انقلاب نبود قطعا روحانی می شد گفت : ما آبان سال 1358 ازدواج کردیم و 4 فرزند دختر داریم، همسرم با انتخاب سپاه، حمایت از امام خمینی (ره) و دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی ایران را دنبال می کرد، سال های اولیه جنگ ایران وعراق در جبهه ها بود و سپس به قسمت اطلاعات سپاه رفت و عضو ...
سهم فاطمه از داشتن پدر یک سال و شش ماه بود/ هدیه شهید به پسرش پس از شهادت
و با درخواست های مکرر فرمانده اش را برای این جابجایی راضی می کند. وقتی بعد از محل کار به منزل برگشت، گفت باید برای یک ماموریت به تهران برود، با توجه به اینکه به شغل سخت و پر افتخارش در ارتش واقف بودم و با علم به سختی های کارش همسرش شده بودم پذیرفتم. روز 26 اسفند 94 بدون اطلاع از تهران برگشت و من و بچه ها را از شاهرود به شیروان منزل پدرم برد تا در ایام عید تنها نمانیم و با سادگی رفت ...
14 روز بعد از ازدواج راهی جبهه شدم
شاهجوئی از بسیجیان و رزمندگان دوران دفاع مقدس است که او نیز به عنوان یک تازه داماد، تنها 14 روز بعد از ازدواجش رهسپار جبهه های دفاع مقدس شده بود. حالا دختر این جانباز دفاع مقدس پا جای پای مادر و پدر مقاوم خود گذاشته و همسر شهید مدافع حرم، محمد طحان شده است. گفت و گوی ما با این جانباز دفاع مقدس را پیش رو دارید. آشنایی با اندیشه های امام من متولد 1340 در محله جهادیه سمنان هستم. ما ...
متن کامل خطبه پیامبر(ص) در غدیر خم
.... هان مردمان! خانه خدا را با دین کامل و دانشی ژرف، زیارت کنید و از زیارتگاه ها جز با توبه و بازایستادن (از گناهان) برنگردید. هان مردمان! نماز را به پا دارید و زکات بپردازید؛ همان سان که خداوند عز و جل امر فرموده است. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید، علی علیه السلام صاحب اختیار و تبیین کننده بر شماست. خداوند عز و جل او را پس از من در میان شما ...
ای کاش آن روز به پارک نمی رفتم / شرمنده پدرو مادرم شدم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، اگر آن روز که عشق مهرزاد چشمانم را کور کرده بود و چیزی جز او نمی دیدم، پدر و مادرم در برابر یکه تازی و خودخواهی های من، مقاومت می کردند، امروز این گونه آواره و بدبخت نبودم. اگر چه در بروز سیه روزی های زندگی، خودم مقصر اصلی هستم، اما آن زمان که درگیر عشق خیابانی شدم، نباید پدر و مادرم به حرف های پوچ من اعتنا می کردند چراکه من بر اثر هیجانات دوران جوانی ...
اشعار ویژه عید سعید غدیرخم
سنگ دیده ایم این کعبه است قبله،ولی بی امیر نه روزِ تولد و همه ی عیدهایمان شاید زِ یادمان رَوَد اما غدیر نه وقتی گدا رسید و به این خانه حلقه زد برگشت از سرایِ تو اما فقیر نه از آب هم مضایقه کردند در منا سیراب دیو و دَد همه...طفلِ صغیر نه این خانواده بیش و کمش فرق میکند *اصلا حسین جنس غمش فرق می کند ...
ماجرای پیشنهاد رضاشاه به مدرس در دوره تبعید
شیوه پدرشان، قبل از اینکه به سن تکلیف برسیم، هر روز صبح ما را از خواب بیدار می کردند و با نهایت محبت و ملاطفت به ما وضو گرفتن و نماز خواندن را یاد می دادند. بعد هم چند آیه قرآن برایمان تلاوت می کردند و می گفتند اگر با قرآن مأنوس شوید، زندگی تان سرشار از برکت خواهد شد. بد نیست به این نکته اشاره کنم که من و خواهرم در همان خانه ای که مرحوم مدرس سکونت داشتند به دنیا آمدیم. مرحوم پدرم در سال 1321 مجبور ...
شهادت مرتضی او را برایم جاودانه کرد
افغانستانی به سوریه اعزام شده بود. او روز یک شنبه 21 شهریورماه 95 مصادف با روز عرفه در لاذقیه سوریه به شهادت رسید. ابوعلی آنقدر به سیدابراهیم (شهید مصطفی صدرزاده) وابسته بود که بعد از شهادت او در تاسوعای 94 هر لحظه آرزوی شهادت می کرد و مطمئن بود که سیدابراهیم به قول خود عمل می کند و او را نیز پیش خود خواهد برد. وعده ای که صدرزاده اینطور آن را به ابوعلی بیان داشته بود: خواب دیدم که هر دو در محضر اربابمان ...
تکلیف جهیزیه ام چه می شود؟
سپیدش را زیر چادر پنهان کند: خانم جان، شما می دانی چطوری باید جهیزیه ام را بگیرم؟ یکی از فامیل هایمان می گفت می شود جهیزیه ات را پس بگیری. پدرم می خواست من را بفروشد شمالی حرف می زند، می گوید روز گذشته به خانه یکی از اقوامشان آمده است: من لیلی بودم و او مجنون. عاشق و دلباخته هم بودیم. ترم یک دانشگاه، آنقدر خجالتی بودم که حتی با یک نفر هم دوست نشدم. همیشه ردیف اول می نشستم و زودتر ...
بیوگرافی حجت اشرف زاده
کند به سمت عاشقی کشیده می شود و ما ایرانی ها هم از آن دست انسان هایی هستیم که سرمان برای عاشقی درد می کند. وی گفته های خودش را با بیان ازدواجش در سال 89 کامل کرد و گفت: من سال 89 با همسرم ازدواج کردم. خب در اول روزهای آشنایی عاشقش نبودم ؛ اما بعد این عشق شکل گرفت و ازدواجم ابتدا با عقل و منطق پیش رفت و بعد دوران عاشقی شروع شد. اشرف زاده با بیان اینکه اولین بار پدرم صدای من را ...
من زلاتان ابراهیموویچ هستم
زلاتان ابراهیموویچ. دزد دوچرخه وقتی خیلی کوچک بودم. یک دوچرخه BMX از پدرم کادو گرفتم. همان هفته اول دوچرخه ام را بیرون استخر شنا دزدیدند. بعد از آن ماجرا شروع کردم به بلندکردن دوچرخه ها. توی چند ثانیه قفل آن ها را باز می کردم و بوم بوم؛ دوچرخه مال من شده بود. بعد سوار دوچرخه ها می شدم و به سمت پنجره های مردم تخم مرغ پرتاب می کردم. بالاخره یک روز گیر افتادم. من و ...
آیت الله خزعلی می گفتند: جز یک خادم وطلبه،کسی نیستم
نمی خواستند دشمن شاد شود، حتی دراین واقعه کسی اشک ایشان را هم ندید!. سر جنازه برادرم عنوان کردند: بر تن پسرم، لباس شهادت از لباس دامادی برایم زیباتر است . با ما هم شرط کردند با آرامش واقعیت را بپذیرید که در مسیر امام و حرکت انقلاب و مبارزات خللی ایجاد نشود. به نظر من برای پدر، سخت تر از شهادت برادرم، برائت جستن از برادر دیگرم بود. با اینکه پدر فوق العاده به او علاقه داشتند و دائماً نصیحت ...
مصاحبه با پسری که پدرش را زنده زنده به آتش کشید
: در این حادثه که چندی قبل در محله یافت آباد تهران اتفاق افتاد، پدر 46 ساله جوان کینه توز که بشدت دچار سوختگی شده بود پس از انتقال به بیمارستان جان سپرد و فرزند جوانش نیز پا به فرار گذاشت. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از حضور در محل واقعه به تحقیق از خانواده قربانی پرداختند تا این که مشخص شد جوان فراری – فرامرز- از حدود دو ماه پیش در پی آشنایی با دختری با پدرش اختلاف پیدا ...
امتیاز دادن تهدید را از بین نمی برد/ اگر حرفی برای گفتن داریم در پناه قدرت دفاعی مان است/نمی توان با ...
هستید و ما بارها در سخنان شما شنیدیم که از سجایای اخلاقی و حرفه ای ایشان صحبت کردید. آخرین دیدار شما با ایشان چه زمانی بود و چه شد که هیات معارف جنگ که صیاد شیاری پایه گذار آن بود، بعد از شهادت ایشان نه تنها تعطیل نشد، بلکه گسترش هم پیدا کرد؟ 4 روز قبل از شهادت صیاد شیرازی یعنی 17 فروردین 78 ساعت 3 بعدازظهر با ایشان ملاقات کردم و ایشان به من مأموریت داد تا برای تعیین محل آموزش ...
شهریاری بر تارک شعر و ادب ایران زمین
انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما. در یک اقدام شایسته در سال 1381 شورایعالی انقلاب فرهنگی 27 شهریور ماه سالروز وفات این شاعر نامدار را به نام "روز بزرگداشت استاد شهریار و روزشعر و ادب" نامگذاری نمود. این اقدام ارزشمند از آن جهت اهمیت دارد که شهریار با مهارت تمام به زبان های فارسی و ترکی شعر می سروده است. نفوذ معنوی کلام این شاعر از یک سو در همه جای سرزمین ...
روح شاعرانه درغزل های شهریار/ اشکال در ترجمه های بازاری شعر حیدربابا سلام
به گزارش ایرنا ، فاطمه حیدری شنبه شب به مناسبت 27 شهریور ماه روز شعر و ادب فارسی و گرامیداشت مقام استاد شهریار به شرح کوتاهی از زندگی 'سید محمد حسین بهجت تبریزی 'معروف به استاد شهریار پرداخت و گفت : انتخاب 27 شهریور ماه به عنوان روز شعر و ادب فارسی انتخاب بجایی بود چرا که شهریار از بازماندگان شعر کلاسیک و غزل است . وی با بیان اینکه شهریار بسیاری از آموزه های خود را از مکتب پدر آموخته بود ...
سازندگی و نقش آفرینی نماز در آثار آیت الله جوادی آملی
شعار سال: قرآن کریم از نماز که برجسته ترین نمود عبودیّت آدمی و ستون دین الهی است به عامل تذکّر یاد کرده و با فرمان به آن، انسان را به تحصیل ذکر واداشته است . اهمیّت این مسأله، بدان حد است که خداوند متعال در نخستین گفت وگوی خود با حضرت موسی و به هنگام ابلاغ رسالت او پس از شهادت به وحدانیّت خود و دعوت حضرت موسی به توحید عبادی، اولین فرمان خویش را به اقامه نماز از سوی موسای کلیم اختصاص می دهد و صلات را مایه ذکر و یاد خود و اتّصال پیوسته با خداوند می خواند: إنَّنی أنا الله لا اِله اِلّا أنا فاعْبدنی و أَقِم الصَّلوةَ لِذکری (طه/ 14) ؛ من خدایی هستم که هیچ خدایی جز من نیست، پس به عبادت من برخیز و نماز را به پادار تا همواره به یاد من باشی. توجّه به این نکته، بسیار آموزنده و سازنده است که خداوند در آغاز سخن هیچ اشاره ای به وظایف سنگین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظا ...
شهید مدافع حرم،علی اصغر شیردل که برای کمک به مردم مظلوم سوریه و دفاع از حریم اسلام زندگی آرام خود را رها ...
همانطور که در وصیتشان نوشتند با آقا امام زمان(عج) صحبت کنند متوجه می شدم که وقتی به آقا سلام می دادند یکجور خالصانه ای سلام می دادند. متوجه نمی شدم به آقا چه می گوید. ولی از نگاه کردن و حرف زدنش احساس میکردم انگار واقعاً احساس می کند در محضر آقاست و با ایشان صحبت می کند. به قرآن اهمیت ویژه ای می داد و سعی می کرد حتما هر روز یکی دو صفحه قرآن بخواند و اعتقادشان این بود که وقتی قرآن می خوانیم ...
صورت زخمی قهرمان من بود
خداحافظی در ذهنم آمد و چهره ای که روی تخت خوابیده بود، اصلا شبیه هم نبودند. نمی توانم آن لحظات را توصیف کنم که بر من چه گذشت. دیدن صورتی که به این شکل درآمده بود خیلی دردناک بود؛ اصلا صورتی باقی نمانده بود. از محمدرضا محمد زاده می پرسم: همان لحظه اول پدرتان را پس نزدید؟ جواب می دهد: مگر می شود پدر را پس زد؟ اصلا امکانش وجود ندارد! پدر، پدر است و فرقی ندارد چطور باشد. پدرم افتخار ...
اشعار آیینی ویژه عید سعید غدیر خم
احترام تو خدایت در آسمانها مجلسی تشکیل می داد پروردگارت کارهای خانه ات را هر روز و هر شب دست میکائیل می داد گرد و غبار لحظه ی جنگیدن تو همواره بوی صور اسرافیل می داد تو بی نظیر عالمی همتا نداری تو شاهکار حضرت پروردگاری ای آنکه ختم الانبیا را جانشینی شایسته ی نام امیرالمؤمنینی زیبایی گلواژه ی ...
پسر شرور پدرش را زنده زنده به آتش کشید!
به طلاق بکشد! در برابر مخالفت های پدرت چه کردی؟ اول بشدت با او مخالفت کردم. حتی مدتی از خانه قهر کردم، ولی پدرم به سراغم آمد و با هم آشتی کردیم. در نهایت تسلیم خانواده ام شدم و گفتم هر کسی را که بخواهید، با او ازدواج می کنم. اما مادرم این بار مخالفت کرد. نمی دانم چرا مخالفت می کردند. سر همین موضوع بود که دوباره با هم دعوایمان شد و این بار پدرم مرا از خانه بیرون کرد. او حتی ...
بنیاد در آینه مطبوعات
نمی گفتند پیش ما بمان؟ نه همه ما می دانستیم اصرار هم بی فایده است اما علی همه اش به من می گفت مامان هر طور هست بابا را یک روز بیشتر نگه دار تا ببینیمش همین یک روز هم غنیمت است. گویا حضور ایشان به قدری برای دشمن و تکفیری ها مهم بود که حتی بعد از شهادت ایشان هم منافقین تبریک گفتند، علتش را در چه می دانید؟ آقا مرتضی خوب می دانست که باید با آن ها چطور برخورد کند، دوستانش به او لقب ...
آخرین وارث خدایان غزل
شورای فرهنگ عمومی تصویب و به شورای عالی انقلاب فرهنگی بازگردانده و از سوی این شورا تنفیذ شد و از آن سال به بعد همه ساله روز بیست و هفتم شهریور ماه به عنوان روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار گرامی داشته می شود. شاید بهتر بود سالروز تولد استاد شهریار پیشنهاد می شد، علت انتخاب سالروز وفات استاد شهریار چه بود؟ بله، اگر تاریخ، روز و ماه دقیق را در دست داشتیم شاید ترجیح ...
جبهه دفاع از حرم نه مرز می شناسد و نه ملیت
کسل بودم که حتی اطرافیان به من توصیه کردند به پزشک مراجعه کنم. روز بعد همگی خانه مادرم جمع بودیم که گوشی خواهر کوچکم زنگ خورد و بعد از اتمام مکالمه اش شروع کرد به گریه و ما فکر می کردیم اتفاقی برای مادربزرگم افتاده است. اصلاً فکر نمی کردم برای محمد اتفاقی افتاده باشد که خواهرم در میان هق هق گریه اش گفت محمد محمد. . . فهمیدم که همسرم به شهادت رسیده است. پسرتان چطور با شهادت پدرش کنار ...
قسمتی از وصیتنامه شهیدفیض اله حاجی پور
رزمندگان به جبهه شلمچه شتافتند تا مانع از ورود دشمن بعثی به اک کشور مان شوند و در این راه تا مرز شهادت پیش رفتند. در سال 1360 جهت شناسا یی منطقه به خط رفته که در محل تپه چشمه خودروی وی مورد اصابت گلوله مستقیم تانک دشمن قرار گرفته و وی مجروح می شود، طبق گفته خود شهید ایشان در آن لحظه رو بطرف حرم امام حسین (ع) نموده و سلام می دهد و طلب کمک می کند، زیرا در آن منطقه تنها بوده ، در آن لحظه یکی از ...
تاریخ وهابیت (2)
...: کفر زمانی حاصل می شود که انسان با زبان سبّ حضرت رسول کرده، و از دین بیزاری بجوید، یا آگاهانه انکار احکام دین نموده و کفر را بر ایمان ترجیح دهد. این کفری است که هر مسلمانی بر آن صحّه می گذارد . وی در بخش دیگری می گوید (همان ،2930): منافقین با آنکه در ظاهر گفتند به خدا و روز آخرت ایمان آورده ایم، در حقیقت مؤمن نبودند، اما همراه مسلمین نماز می خواندند و با آنان ازدواج می کردند و از آنان ارث می ...
روایت ابوعلی از پاداش یک عمر نوکری اهل بیت(ع)
بعد پاسپورت قانونی سفارت افغانستان برایم صادر شد. رفتم حرم و خدا را شکر کردم که حج واجب قسمتم شد. قرار بود گذرنامه را برای گرفتن ویزا تحویل دهم. در همان حرم با خودم کلنجار رفتم که برای گرفتن پاسپورت که اول 100 تومن چیزی شبیه رشوه دادم و حق یکی دیگر را هم ضایع کردم، این کار به دلم ننشست، گذرنامه را انداختم توی گاوصندوق مغازه و دیگر سراغش نرفتم تا اینکه مسئله سوریه پیش آمد. ...
روی وصیت نامه اش می نوشت باطل شد، از شهادت خبری نیست
استخاره کرده بود جوابش مثبت بود؛ اما خودش می گفت: می خواهم این دختر آخریم درس بخواند و دکتر بشود . یک روز که با مادرم به مسجد حظیره رفته بودیم، ناگهان با موتورش از کنارمان عبور کرد. همان لحظه به دلم افتاد بر سر مزار شهید صدوقی بروم و از ایشان بخواهم کمکم کنند. کنارقبر ایشان نشستم و گفتم آقا حسن پاسدار و محافظ شما بوده،اگر صالح می دانید این وصلت سر بگیرد . به خانه برگشتم و ساعتی نگذشت که مادر ...
علی اصغر شعردوست
... مرتع سبز به دامان تلی ساخته ام من در این کلبه تاریک به اشراق ادب آفتابم که به برج حملی ساخته ا م. این معمار زبان فارسی و آفتاب عالم تاب عالم اشراق که ادب امروزی ایران مدیون و مرهون کوشش های عاشقانه و دلباختگی های پاکبازانه اوست، آخرین سلطان ملک می فروشان ادب ایران زمین در سرزمین آذربایجان بود. شگفتی کار او در این بود که با وجودی که پارسی زبان مادری اش نبود ...