سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی و مرگ کلنل محمدتقی خان پسیان
قوچان کشته شد. کلنل در سال 1270خورشیدی در تبریز متولد شد. اصلیتش قفقازی است و پدرانش پس از عقد قرارداد گلستان زیر بار رعیتی خارجی نرفتند و راه وطن آبا و اجدادی را در پیش گرفتند. او هم در مدرسه و مکتب و سپس چند ماه در مدرسه لقمانیه درس خواند. کلنل برای تکمیل تحصیلات به تهران رفت و وارد مدرسه نظام شد. وزارت جنگ او و 9 تن دیگر را بر خلاف میل و رضایت خودشان از مدرسه خواست و با رتبه نایب دومی ...
شاعر آیینی باید شور و شعور را در هم آمیزد/ هدف شعر نباید گریاندن مردم باشد
رفتم و از حضور در این محافل احساس خوشی به من دست می داد؛ تا اینکه به لطف خداوند استعداد شعری خود را در مسیر عاشورا به کار گرفتم و به تدریج وارد اشعار آیینی شدم. ابتدای راه اشعاری می سرودم ولی نمی توانستم آن ها را عرضه نمایم زیرا مدح و مرثیه آذربایجان بسیارغنی بود و شعرای سلف آذربایجان آثار والایی از خود به جای گذاشته بودند به طوری که یک جوان کم سن و سال جرأت نمی کرد ادعای شاعری کند. اما ...
آدم ربایی معلم و چهار دانش آموزش
اختلاف سر پول است. معلم به ما گفته بود پسر شاکی به خواهر یکی از دوستان او تجاوز کرده و حالا او نقشه آدم ربایی را کشیده تا ادبش کند. اگر می دانستیم موضوع چیست، اصلا دخالت نمی کردیم. الان با این خطا، از درس و مدرسه هم دورافتاده ایم. دانش آموز سابق معلم هم با تکرار این حرف گفت: من آن موقع دانشجوی ترم آخر مهندسی عمران بودم و به خاطر ارتکاب این جرم، از تحصیل جا ماندم. قصدم فقط کمک به معلمم بود چون گفته بود ...
آرزو دارم رهبر انقلاب بر کتابم تقریظ بنویسند/کتابی که 20 روزه نوشته شد
وارد جبهه شدید و آیا خانواده شما مخالفتی نکردند؟ سال 1357 که جنگ در منطقه کردستان شروع شد تصمیم گرفتم که وارد جبهه شوم، پدرم که سال ها پیش به رحمت خدا رفته بود ولی مادرم اصلا راضی به حضور من در جبهه نبود و به این خاطر رضایت نامه مادرم را جعل کردم و به جبهه رفتم و به عنوان بهیار و امدادگر نوجوانی و بخشی از جوانی ام را در جبهه ی کردستان گذراندم. * در جبهه چه فعالیت هایی انجام می ...
معرفی قهرمانان رسالت رسانه هاست/ جوانان باید قهرمانان واقعی را بشناسند
خودم مزایای ویژه ای نخواستم و به حرفه ای که داشتم مانند هر شغل دیگری نگاه می کردم و با تمام وجود می خواستم در این مسیر کار کنم و وارد این میدان شوم. *حضور شما در جبهه شمالغرب از چه زمانی کلید خورد؟ از ابتدای شروع درگیری ها در کردستان یعنی از تیرماه سال 58 به دنبال آن تحولی عظیمی که در کردستان پدید آمد من در جبهه حضور یافتم. همین جا بود که با شهید اصغر وصالی آشنا شدم و در ...
گفتگو با جوان محکوم به قصاصی که بخشیده و آزاد شد
زندان بودی و آنجا چه می کردی؟ چهار سال و هفت ماه. سرگرمی ام شده بود قرآن خواندن. الان سه جزء قرآن را حفظ هستم و زیارت عاشورا و دعای حضرت ولیعصر را هم در زندان حفظ کردم. همچنین به بچه هایی که خالصانه می آ مدند، قرآن تدریس می کردم. برای پیشبرد زندگی ات چه کردی؟ من وقتی زندان رفتم، دیپلم مکانیک داشتم، در آنجا حدود یک سال درس خواندم و مدرک پیش دانشگاهی گرفتم و قصد ادامه ...
سرنوشت تلخ دختری که در 13 سالگی مادر شد
دختر 10 ساله وقتی بخاطر ازدواج مادرش به خانه مادربزرگ پناه برد تصور نمی کرد در 13 سالگی باردار شود ودر نوجوانی مادری کند. به گزارش رکنا، این دختر که در شرایط بدی زندگی می کند از پدر بچه اش که خود را پنهان کرده شکایت داشته و با صلاحدید بازپرس پرونده تحت نظر مشاوره قرار دارد. سهیلا که هنوز کودکانه حرف می زند در شکایت خود گفت: با مرگ پدرم شرایط بدی داشتیم تا اینکه مادرم ازدواج کرد و من ...
امروز جبهه فرهنگی کشور نیازمند فرماندهانی شجاع، آگاه و مدبر
دهد و ایشان دچار موج انفجار می شود، این جانباز بزرگوار خیلی ارزوی شهادت داشته وطبق گفته خودش بارها در عملیات های گوناگون همه همرزمانش شهید شدند و ایشان زنده ماندند که خودشان دلیل ان را مهر عمیق مادرشان عنوان کرده که گفته اند من تو را از خدا سلامت می خواهم چون طاقت شهادت تو را ندارم. مرادی پس از 30 سال خدمت صادقانه در ارتش جمهوری اسلامی در سن 45 سالگی بازنشسته شده است،واکنون 10 سال است پس باز نشستگی به عنوان یک بسیجی فعال در پایگاه بسیج مسجد عمار یاسر در مشهددر جبهه فرهنگی در کنار همسر وفرزندانش از ارمان های شهدا وامام شهدا دفاع می کند. انتهای پیام//م. ...
محمدحسین مهدویان پاسخ داد/ چرا امام خمینی در فیلم ایستاده در غبار نیست؟
وجود دارد که شاید به خاطر سریع بودن اتفاقات در این کشور، فیلم نیز اینگونه آن وقایع را به تصویر کشیده است. ساخت فیلم درباره متوسلیان از زمان ساخت آخرین روزهای زمستان مطرح بود در ادامه نشست حبیب والی نژاد تهیه کننده سینما، با بیان اینکه سال ها است که در حوزه دفاع مقدس کار کرده ام و چون در جبهه ها حضور داشته ام، فعالیت در این حوزه را دوست دارم، گفت: از زمانی که در روایت فتح و گروه ...
ادعای معلمی دارم
سنی به کار هنری و بازیگری گرایش پیدا کردید؟ من از سال 1357 کار تئاتر می کردم، یعنی از زمان نوجوانی با یک گروه کاملاً حرفه ای مشغول کار شدم. گروهی که از مشهد آمده بودند و من نقش نوجوان نمایش را بازی می کردم. در مدتی که درس می دادم بعد از ظهر ها در یک مکان فرهنگی و تربیتی به نام معراج که زیر نظر آموزش و پرورش بود کار می کردم. علی اکبر قاضی نظام که بعدها فیلم نامه ی ...
نیمه پنهان جنگ/ناگفته هایی از ایثار همسران و مادران شهدا
ارتباط با نوجوانان و انتقال معارف دینی و اسلامی بهره گیرد. وی بعد از اتمام ورزش، نوجوانان را با خود به مسجد برده و نماز جماعت برپا میکرد، هنگام مرخصی و بازگشت از جبهه ها نیز به این کار ادامه می داد چون معتقد بود باید فرهنگ دینی و اسلامی برای نوجوانان که آینده سازان ایران اسلامی هستند، تبیین شود. وی با بیان اینکه غلامرضا نخستین فرزند و سومین شهید خانواده است افزود: دو برادر غلامرضا ...
جزییات درگیری مرگبار پدرزن با دامادش از زبان داماد/ نمی خواستم پدرزنم را بکشم
.... در حالی که گریه می کردم به او گفتم تا من را به کلانتری ببرد چون می خواستم از او به خاطر رفتارش شکایت کنم. میلاد پذیرفت. چند لحظه بعد من با مادر و پدرم تماس گرفتم تا آنها هم به کلانتری بیایند و همراه من باشند. اما وقتی به کلانتری رسیدیم و میلاد پدرم را دید با او درگیر شد. میان دعوا پدرم محکم زمین خورد و بعد بیهوش شد. با اورژانس تماس گرفتیم و او را به بیمارستان بردیم اما او بعد از سه ساعت فوت ...
سناریوی مدرسه ای برای گروگانگیری
ماشین شده و مرا با خود به باغ آوردند. در این مدت رفتار بدی با من داشتند و دو روز بدون آب و غذا بودم. متهمان هم به جرم خود اعتراف کردند. آقامعلم که طراح این آدم ربایی بود، گفت: معلم یک آموزشگاه در شرق استان تهران هستم. بر سر خرید یک خودرو با شاکی مشکل داشتم و برای این که از او پول بگیرم، نقشه ربودن پسرش را طراحی کردم. دانش آموزانم از موضوع بی خبر بودند و تصور می کردند من با انگیزه ناموسی دست به این ...
مسئولان فراموش نکنند میراثدار خون شهدا هستند
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ مهدی اکبرنژاد، جانباز گیلانی و قهرمان شنای جهان در گفتگو با خبرنگار ورزش بسیج درباره حضورش در جبهه ها در دوران دفاع مقدس گفت: اولین بار 17 سالم بود که به عنوان داوطلب مناطق عملیاتی رفتم، در خانواده ای بزرگ شده بودم که هم پدرم و هم برادرم به جبهه رفته بودند و این مسئله سبب شد تا با توجه به اعتقاد و روحیه ای که برای دفاع از میهن داشتم به جبهه ها بروم. اوایل شاید ...
آموزش احکام در اسارت/ نوشتن احکام بر روی پاکت های سیمان
نجفعلی عظیمی، آزاده و پاسدار بازنشسته شهرکرد در گفت وگو با کانون خبرنگاران ایکنا ، نبأ اظهار کرد: بنده 34 ساله و دارای چهار فرزند بودم که با تحصیلات ابتدایی برای اولین بار به جبهه رفتم. روز دهم اردیبهشت ماه سال 1361 در عملیات بیت المقدس شرکت کردم که روز بیستم عملیات به اسارت دشمن درآمدم و مدت هشت سال و چهار ماه در بند اسارت بودم. بعد از بازگشت به وطن درسم را ادامه دادم، موفق به کسب مدرک کارشناسی ...
همیشه از پایگاه "علم الهدی" جوی خون جاری بود
هزینه آن برای جبهه ها پتو، ملافه یا سایر اقلام موردنیاز را تهیه و ارسال می کردیم. اسفندیاری در پاسخ به این سوال که آن زمان چند فرزند داشتید و آیا همسرتان با این فعالیت های شما مخالفتی نمی کرد، گفت: من حدود 27 یا 28 ساله بودم، سه فرزند داشتم دخترم سه ساله، پسر بزرگم 8 ساله و پسر دومم 6 ساله بودند و چون همسرم از اعضای بسیج بوده و خود نیز پشت جبهه در بخش تدارکات و اعزام فعالیت داشتند، خوشحال ...
آشنایی با "آهنگساز ایرانی" سریال "بازی تاج و تخت"
و همین طور از حافظه یک ملودی را نواختم. در آن لحظه پدر و مادرم یک آن به همدیگر نگاه کردند و به این نتیجه رسیدند که شاید خوب باشد من موسیقی یاد بگیرم. من با نواختن ارگ شروع کردم و تا سن 11 سالگی هم ادامه دادم. از 11 تا 13 سالگی اصلا کار موسیقی نکردم. 13 ساله که بودم گیتار به دست گرفتم و بعد از حدود یک سال و نیم به طور فشرده کار تمرین را شروع کردم. توی یک گروه راک شروع به گیتار زدن کردم و آنجا بود ...
همدستی معلم و دانش آموزان برای آدم ربایی
معلم جوان وقتی نتوانست طلبش را از صاحب نمایشگاه خودرو وصول کند نقشه آدم ربایی کشید و آن را با همدستی شاگردانش عملی کرد. به گزارش همشهری، روز 24مرداد ماه سال 94پدر جوانی 18ساله نزد مأموران پلیس پیشوای ورامین رفت و گفت چند داعشی پسرش را ربوده اند. او گفت: در خانه بودم که یکی از همسایه ها آمد و گفت چند جوان که سر و صورت شان را پوشانده بودند درحالی که چاقو و قمه در دست داشتند، پسرم را به ...
زنانی که در "چایخانه" خبر شهادت عزیزانشان را شنیدند و "دم" نزدند!/ هشت سال دفاع مقدس را با سه پسرم در ...
پسر بزرگم به مناطق عملیاتی، من هم دوست داشتم در کنار آنها به رزمندگان کمک کنم. این هم خواسته قلبی من بود و هم به عنوان یک مادر مرا به فرزندانم نزدیک تر می کرد. این بانوی فعال انقلابی ادامه می دهد: گاهی که از پشت جبهه به خانه می آمدم باز هم مشغول فعالیت برای رزمندگان در پشت جبهه بودم. با خانم ها انواع ترشی، مربا و حتی شرینی هایی چون حلوا را درست می کردیم و بعد به جبهه ها می فرستادیم ...
وضعیت کنونی جامعه در حد انتظار شهدا نیست
ماه بود و بچه ها مشغول کلاس و درس بودند اما بستگان به بهانه استقبال از من آنها را به شیراز و بعد آبادان آورده بودند وقتی که رسیدند فهمیدند که پدرشان به شهادت رسیده است. یک خاطره ای که دختر کوچکترم دارد این است که سال 86 سالگرد تولد دختر کوچکترم در آن سال مصادف شده بود با ایام محرم، چون کم سن و سال بود از پدرش می پرسید که آیا برایش جشن می گیرد یا نه که پدرش گفت: ایام محرم و عزاداری است جشن ...
بچه های امروز از همه چیز اشباع شده اند
دنیا آمده و رشد کرده اند، شما چطور راهتان را جدا کردید؟ من تا 14 سالگی در آن محله بودم بعد کاملا از خانواده ام جدا شدم و به صورت مستقل زندگی می کردم. در محله نارمک اتاقی اجاره کردم و به آنجا رفتم. هشت ساله بودم که پدرم فوت کرد و به دبیرستان که رفتم از خانواده ام جدا شدم. در آن سن چگونه مخارج زندگی تان را تامین می کردید؟ هم درس می خواندم و هم برای روزنامه ها حروفچینی ...
نا گفته های همسر شهید محسن الهی/ اگر بخواهم اورا وصف کنم در هزار کتاب نگنجد
.... حاج محسن را از چه سالی می شناسید؟ از دوران بچگی با هم بزرگ شده بودیم و حاج محسن به من همیشه میگفت به کارهایت توجه کردم هم از نظر حجاب و عفاف هم اخلاق ,شیفته مظلومیت و معصومیتت شده بودم و هیچ وقت نمیتوانستم جز شما به کس دیگری فکر کنم. حاج محسن قبل از ازدواج پسردایی بنده بودکه خداوند ما را قسمت هم قرار داد در سال 1370 ازدواج کردیم و جشن ساده ای برگزار کردیم ...
خانواده پورقربان با 6 دانشجو؛ رکورددار کسب علم و تحصیل همزمان در دانشگاه آزاد اسلامی
بچه بودم دانشگاه می رفت و سال ها پیش لیسانس گرفت. علاقه من هم به رشته ادبیات و علوم انسانی به دلیل علایق مادر است. مادر همیشه در خانه برای ما شعرهای حافظ و مولانا را می خواند و خیلی هم به رشته روانشناسی علاقه داشت و مرا تشویق می کرد. من هم با فاصله اما با انگیزه و علاقه بیشتری شروع کردم به درس خواندن. من این رشته را به خاطر کاربردی بودنش دوست داشتم؛ چون می توانم آن را در زندگی خود و اطرافیانم ...
خاطرات آزاده علی احدی نژاد می شود از اینجا هم فرار کرد
مادرم اول مخالفت کردند، اما طولی نکشید که راضی شان کردم. اولین دفعه ای که رفتم جبهه، سال 1362 بود. اوایل بهمن ماه بود. احدی نژاد در جریان اجرای عملیات کربلای پنج به اسارت نیرو های عراقی درآمد. می شود از اینجا هم فرار کرد؟ شرح خاطرات دوران اسارت اوست. در خلال خاطرات احدی نژاد مخاطب با جزئیات زندگی اسیران ایرانی زندان های عراق در سال های جنگ تحمیلی آشنا می شود. در صفحه 40 کتاب می ...
کلاس پرنده
زهرا چوپانکاره برای اغلب آنهایی که این مطلب را می خوانند، درست مثل خبرنگار و عکاس و صفحه آرا و ویراستار این مصاحبه، تصویر کمابیش مشابهی از بازگشایی مدارس و درس و مشق و معلم وجود دارد: دفترهای 40 برگ و 100 برگ، مداد سیاه و گلی، صف های اول صبح و دغدغه سوال پرسیدن های درس علوم و پای تخته رفتن برای حل تمرین ریاضی و بعد جیغ و داد و دویدن های ممنوعه در حیاط مدرسه. تصویر اغلب ما، تصویر مدارس دولتی یا غیرانتفاعی است، تصویری معمولی و رایج که اوایل مهر که می شود در شبکه های اجتماعی یا جمع های دوستانه و خانوادگی ممکن است آنه ...
سوسن با نامزدم در ارتباط بود / یکی از میهمان ها از کار زشت او در مراسم عروسی فیلم گرفته بود
پدرم نگاه کنم. خراسان 110 ماجرای پسری که دوست دخترانش را مجبور به هم خوابی با دوستان دیگرش می کرد مادری که به رفتارهای نوجوانش بعد از مدرسه شک کرده بود با واقعیت کثیفی روبرو شد + عکس نجات سه دختر بی گناه ازخانه وحشت در یکی از محلات تهران زمانی که برادر کوچک به خانه رفت از دیدن وضعیت برادرش شوکه شد / او دیشب در خانه تنها بود+ تصاویر پزشک جراح مشهدی بیمارش را مورد آزار و اذیت قرار داد ...
حقانی: قاجاز به انگلیس و فرانسه اعتماد کرد
راه افتاده بود و سردار ایرانی و بچه شش ماهه اش را هم می کشند و کشتار فجیع و وحشیانه ای می کنند. سال بعد درست شب عاشورا قوای ایران آماده می شوند برای پس گرفتن گنجه و در تواریخ آمده سپاهیان ایران جمع می شوند و شروع به عزاداری می کنند و بعد با شعار یا حسین می روند و گنجه را پس می گیرند و همان بلائی را سر روس ها می آورند که روس ها عاشورای قبل سر نیروهای ایرانی و اهالی گنجه آورده بودند، این یک ظرفیت بزرگ ...
از توجه سازمان سیا تا مسلمان شدن گروهی توریست/ همیشه با وضو کار کردم
که نامش پرفسور جیناح بود او فقط هفت زبان از جمله فارسی را تدریس می کرد و به قدری تسلطش به زبان فارسی بالا بود که حتی از من هم اشکال می گرفت علاوه بر این ها، پرفسور جیناح حافظ کلام الله مجید هم بود؛ او نسبت به من خیلی محبت داشت و در روز آخر به من گفت تو نخستین فردی هستی که می بینم از استعداد بالایی برخورداری. این مترجم قرآن کریم حدود 43 سال قبل، بعد از هندوستان تصمیم می گیرد تا برای ...
ناگفته های دعایی، بختیاری، غرضی و درودیان از آغاز جنگ
، سربازها جلو هستند. تعدادی از درجه داران عزیز ما هم از اطراف نگاه های ناملموسی می کردند، تقریباً از یک بعد از ظهر که نماز تمام شد من احساس کردم که در آنجا اتفاقی در حال رخ دادن است؛ بنابراین این جمعیت را به مدت سه ساعت نگه داشتم و دائم راجع به رشادت های ارتش ایران در طول تاریخ صحبت کردم. در حین صحبت متوجه شدم که جمعیت پراکنده می شود، در نهایت فقط سربازها باقی ماندند. وقتی به استانداری برگشتم بچه های ...
شاهدبمباران بیمارستان ایلام بودم/پای قطع شده همکارم حین تصویربرداری جا ماند
تا ببینم جواب میدهد یانه! که بعد از چندبار صداکردن جواب داد که من زنده م نگران نباشید ولی ترکش های خمپاره ماشینش را سوراخ سوراخ کرده بود. دریکی از موشک باران های ایلام در سال 65، خانه های پشت مسجد جامه یک شب توسط موشک های عراقی بمباران و با خاک یکسان شده بود، من تصویربردار صبح بودم که باید برای تصویربرداری از آثار بمباران دیشب به محل می رفتم که یکی از صحنه هایی که در خاطرم مانده همین ...