سایر منابع:
سایر خبرها
آنچه باید در پیاده روی اربعین بدانیم
و تا کربلا با هم می رسند. برخی قرار می گذارند که مثلاً عصر اربعین یا شب اربعین فلان جا حضور داشته باشید. * چه کنیم که در حرکت های گروهی و دسته ای گم نشویم؟ استفاده از پرچمی که به نوعی نشان دسته شما خواهد بود مطمئناً خوب است اما با توجه به اینکه این پرچم باید نسبتاً بلند باشد تا دیده شود دو مشکل اساسی دارد: اولاً اینکه کسی که این پرچم را حمل می کند مطمئناً انرژی زیادی از دست ...
جواب دی زاغو برازجونی به نامه هیلاری کلینتون+ فایل صوتی
تو وُ ترامپو چپل برغوت اخطار میکنم ، "هیچ تایم یه برازجونیه دونت (نکن) تهدید" اوکی؟ یا عملی پات اسپیک کنم؟؟؟ آیم حاضرم توو 24 ساعت، بیگ بنگ کنم (منفجر) یور کاخته ، هاااا دونت تعجب ، دونت! سی محضی که برازجونی ایز (هست) توو کل جهان حتی اُمریکا ، مِی تا now (ایسو) توو بهار نرفتیه نزیک برس دره ی شانتون؟؟؟ توو جاده اسکای لاین وسط او همه ماشین اُمریکُیی یه ماشینی میوینی که هاسی ترانه "امشوشوشه لیپق ...
حافظ ناظری: ناگفته موسیقی عبادت است
...، به راحتی از بین می رود. مثل خیلی از هنرمندانی که در یان چند وقت آمدند و فکر کردند کارهای خلاقانه انجام داده اند اما جامعه خودش، غربال خواهدکرد. همین شدت مرکز من روی تحریرها و کارهایی که انجام می دهم، باعث تعجب بسیاری بود. من می خواهم در کنار آن تغییر و مدرنیتی که به وجود می آورم، یکی از حافظان همین اصالت ها باشم. با توجه به این که کار شما، یک کار جهانی است، آیا آن طرف هم مثل ما ین ...
تمام افرادی که مسعود فراستی به آنها حمله کرده از محسن چاوشی تا...
آنقدر عصبانی بودند که مرا تشویق کردند که از ایشان شکایت کنم و گفتند چنین بی حرمتی هفتاد ضربه شلاق دارد! اما خود من به این مسائل فکر نمی کنم و معتقدم وقتی با یک فرد بیمار طرف هستیم نباید حرف هایش را جدی بگیریم چون او تعادل روحی ندارد و هذیان می گوید، بنابراین حرف هایش نباید باعث ناراحتی شود. او افزود: نمی توان سخنان ایشان در مورد فیلم ها را به عنوان نقد فیلم تلقی کرد، بلکه مطالب سردرگمی ...
شهردار تهران: پاسخ تهمت ها را با کار و خدمت می دهیم
به مردم است. وی خطاب به حاضران در مراسم افتتاحیه 70پروژه عمرانی منطقه21 گفت: خدا را شاهد می گیرم در طول شبانه روز، در هر فرصتی که داریم جز به کار و خدمت فکر نمی کنیم. به همین دلیل از شما می خواهم دعا کنید که خداوند به ما در مقابل حرف های ناروا، دروغ ها و تهمت های بی جا صبر و تحمل دهد چرا که حوصله و وقت جواب دادن به آنها را نداریم. شهردار تهران با اشاره به اینکه مردم ما دوست دارند ...
چهره مادرم را در محاصره تجسم کردم/ هدیه شهید بالازاده در حین عملیات
یک جفت زیپ به من داد. این زیپ سال ها با من بود. مرحمت بال نداشت که پرواز کند مسیر ما از کنار ارتفاعات لری می گذشت و باید از پشت کانی مانگا و شیخ گزنشین عبور می کردیم. در شیخ گزنشین نیروهای گردان ابوالفضل(ع) به صورت گروهانی به فرماندهی سردار نوعی اقدم وارد عملیات می شد. نیروهای گردان را زیر درختان بلند جمع کردیم. مهدی باکری فرمانده لشکر در جمع حاضر شد و از اهمیت ...
گزارشی از روستایی بی نام در رودبار جنوب
.... آن ها هم می خواهند یک صدم امکانات بچه های شما را داشته باشند. و من دقیقاً نمی دانستم که یک صدم امکانات بچه چه کسی را می خواهند. من یا دیگری؟ از جوانی که این حرف را زد پرسیدم: شما متأهل هستی؟ گفت: بله! من پدر هشت تا بچه هستم. به سن و سالش نمی آمد. با تعجب پرسیدم: متولد چه سالی هستی؟ گفت: متولد 56 گفتم: متولد 56 و هشت تا بچه؟ با خنده جواب داد: بله! دو زن دارم و هشت تا بچه! جوان ادامه ...
این سینما به یک آفت مبهم عقیدتی مبتلاست/ عناصر فارابی دهه 60 برای آینده خود و با پول بیت المال آزمون و ...
گفتند و نشستند و بدون مقدمه فرمودند : شما – درّی – خودت جایگاهی داری که می توانی به من توصیه کسی را بکنی، تعجب می کنم که برای دیدن من باید یک شخصی از آشنایان توصیه شما بکند! در جواب گفتم در این چند سال من فقط برای ارایه فیلم نامه هایم به بخش فرهنگی مراجعه کرده ام و همواره با جواب منفی مواجه شده ام و هرگز نزد شما نیامدم. چه کسی من را توصیه کرده؟ بعد ادامه دادم؛ کار پدرم بوده و خواسته مشکل ...
عکس های عبدبطاط بخشی از تاریخ جنگ ما بود
؟ خب حمله کردند تا خرمشهر را بگیرند! این عکسها مدرکی است که از زبان عراقیها می گوید ما حرکت کردیم. مثلاً دو ساعت در پاسگاه درگیر بودیم، بعد از مرز رد شدیم. این نشان می دهد که ایران آمادگی جنگ را نداشت. حتی دو گردان در خط مرزی نبود و آنها که بودند نتوانستند جلوی عراقی ها را بگیرند. از 6 ماه قبل خبر می دادند که آن طرف مرز تحرکاتی وجود دارد؛ سنگر و جاده می زنند و غیره. این طرف می گفتند خبری نیست خیلی ...
مسئولین می دانند پاوه کجاست؟
انقلاب نقش بسزایی داشتند؟ آیا می دانند خواهرهایی که پشت جبهه برای رزمندگان در زیر زمین منزل مسکونی خود به پخت نان، شستن لباس، دوختن لباس ، واکس زدن پوتین ها و دوختن کفش ها ، بافتن دستکش، کلاه و شال گردن، همپای رزمندگان سایه به سایه، پا به پای رزمندگان، سنگر به سنگر ، قله به قله ، جاده به جاده، از این کوه به آن کوه رساندن دارو ، پانسمان کردن ، بخیه کردن، رساندن خون در سرمای 80 درجه با 3 ...
اصغر فرهادی: نمی توانم سکوت کنم
... در این سال ها رویه ام این بوده که وارد حاشیه ها نشوم و سکوت کنم، و تا الان هم سعی کردم این کار را بکنم. این دفعه هم نمی دانم که باید سکوت می کردم یا نه. ولی احساس می کنم سکوت من باعث وقیح تر شدن طرف مقابل شده است. منظورم اقلیت انگشت شماری است که اصلا کاری به فیلم ندارند و خود فیلم برای شان مهم نیست و دنبال چیز دیگری هستند. اگر احساس کنم که سکوتم را به این حساب می گذارند که می شود جلوتر آمد ...
حاج آقا مصطفی شوخ طبع بود
دو بار به نجف می رفتم. در سال 1349 یا 1350 رفتم و به امام گفتم: برای چاپ نشریه خیلی مشکل داریم و با دو سه ماشین تحریر فارسی و هزار گرفتاری نشریه را در می آوریم. امام پرسیدند: هزینه خرید چاپخانه چقدر است؟ جواب دادم: 12 هزار مارک! ایشان گفتند که این مبلغ را تأمین می کنند. شش ماهی گذشت و آقای دعایی از طرف امام برایم نامه نوشت که: وکیل امام در تهران از ترس ساواک نتوانسته است پول را حواله بدهد. اگر ...
ز تاب چرخ خودروها چه خون افتاد در دل ها
ای بی اس است و رینگ آلومینیومی یعنی خیلی کارمان درست است. غائله به همین جا ختم نمیشود، اینقدر از یک پلت فرم تکثیر می کنیم که در کشور سازنده اصلی آن هم ساخته نشده و اگر یک فرانسوی یا کره ای به کارخانه ما سر بزند و بگوید: عجب، شما آثار تاریخی تولید می کنید! نباید تعجب کنیم. معلوم نیست چرا همیشه قرار است سرنا را از سر گشادش بزنیم. همه می دانیم تولید خودرو یک علم است متناسب با ...
روایت شهادت یک رهبر 13 ساله
مصطفوی– ایشان نیز شهید شده اند – به در منزل ما آمدند و خبر شهادت محمدحسین را به پدرم دادند. روزی مادرم در آشپزخانه بود که محمدحسین وارد شد. مادرم از او پرسید: کجا بودی؟ جواب داد کنار قبرم. مادرم تعجب کرد. حسین ادامه داد: محل دفن من قطعه 24 بهشت زهرا (س) کنار مزار آیت الله طالقانی است و بعد از شهادت محمدحسین، زمانی که سنگ قبرش را گذاشتیم دیدیم که پیش گویی او به واقعیت پیوسته است ...
دروغ بزرگ روحیه تعامل و مذاکره پذیری یزید؛ وقتی اهل سیاست از امام حسین (ع) هزینه می کنند
علیه السلام در میان آنها به مدّت نه ساعت ، در روز آویزان بود. اُمّ کلثوم ، سرش را بلند کرد و سرِ حسین علیه السلام را دید و گریست و گفت : ای پدر بزرگ (منظورش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود)! این ، سرِ حبیب تو حسین است که آویزان شده است . و در حالیکه، پیکرهای شهدای کاروان امام حسین، برهنه، با لباس های خونین و صورت های خاک آلود، وارد مجلس یزید، گردید و حامل سرها، چنین بیان می کند: تقدیم ...
رد ادعای ابراهیم یزدی درباره آخرین دیدار شهید چمران با امام(ره)
...> من نشستم و ایشان آمد و گفت می خواهد به تهران برود. گفت همراه من بیایید و من اتومبیل را به مقر سپاه بدهم و بعد به فرودگاه می روم. من گفتم شما را می رسانم. ایشان ماشین را گذاشت و ایشان را به فرودگاه اهواز بردم. وارد فرودگاه نشده، دیدم شهید فلاحی و شهید فکوری با هم قدم می زدند. به اینها رسیدیم و احوالپرسی کردیم. گفتند هواپیما ساعت 10 قرار بود بیاید و تاخیر دارد. همراه این جمع به فرودگاه ...
روایت شهادت یک رهبر 13 ساله
– ایشان نیز شهید شده اند – به در منزل ما آمدند و خبر شهادت محمدحسین را به پدرم دادند. روزی مادرم در آشپزخانه بود که محمدحسین وارد شد. مادرم از او پرسید: کجا بودی؟ جواب داد کنار قبرم. مادرم تعجب کرد. حسین ادامه داد: محل دفن من قطعه 24 بهشت زهرا (س) کنار مزار آیت الله طالقانی است و بعد از شهادت محمدحسین، زمانی که سنگ قبرش را گذاشتیم دیدیم که پیش گویی او به واقعیت پیوسته است. ...
رابطه ای جذاب و وسوسه انگیز
به گزارش جام جم ، از ورزش های فردی همچون بوکس گرفته تا رشته های محبوب گروهی همچون فوتبال و بسکتبال که در همگی آنها میل به پیروزی و موفقیت در بالاترین حد به چشم می آید. از نمونه های محبوب غیر ایرانی می توان به سری فیلم های راکی و فرار به سوی پیروزی اشاره کرد که مخاطبان فراوانی در سراسر جهان داشته اند. در سینما و بخصوص تلویزیون کشورمان نیز به نمونه هایی با کیفیت های مختلف برمی خوریم که حول محور ورزش هایی همچون فوتبال و کشتی چرخیده اند. حال به بهانه بازپخش مجموعه تلویزیونی کهنه سوار به کارگردانی زنده یاد اکبر خواجویی که با محوریت ورزش ملی ایران (کشتی) ساخته شده، نگاهی به این آثار می اندازیم. به سوی افتخار: فوتبال با چاشنی اخلاق گرایی پس از صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی 1998 فرانسه آن هم به آن شکل دراماتیک و با گذر از تیم قدرتمند استرالیا، یکباره تب فوتبال کل جامعه را گرفت و پیر و جوان را به سمت خویش کشاند. در چنین فضایی رسانه ها نیز هم نوا با مردم جامعه خود شدند و به آن پروبال بیشتری دادند. ساخت مجموعه تلویزیونی به سوی افتخار ساخته سیروس مقدم در اواخر دهه 70 گام بلند تلویزیون در این راستا بود که با واکنش گرم مخاطبان سریال ها نیز روبه رو شد. به سوی افتخار داستان هادی خضوعی مربی سازنده فوتبال است که در تیم باشگاهی تحت هدایتش اصول خاص خود مبتنی بر اخلاق و جوانمردی را آموزش داده و برد به هر قیمتی را برنمی تابد. مقدم برای جذاب تر شدن قصه و اوج گیری درام، ضد قهرمان هایی همچون اثباتی بنگاه دار اتومبیل و فریبرز را خلق کرده و به تقابل با خضوعی و شاگردانش می فرستد. در حقیقت این شخصیت نمونه کوچکی از دلال های چسبیده به فوتبال ایران است که از هر راهی برای به جیب زدن پول بیشتر ابا نداشته و در این مسیر فوتبالیست های جوان و کم تجربه تیم خضوعی را هدف قرار می دهند. اثباتی که شباهت های بسیار کمرنگی به یکی از بازیکنان سابق فوتبال ایران دارد، فوق العاده از کار درآمده و بازی شیرین اکبر عبدی هم به جذابیت های آن افزوده است. در نقطه مقابل داریوش ارجمند در برابر کاراکتر تک بعدی هادی خضوعی کار زیادی از پیش نبرده و تنها به یک بازی بیرونی متکی بر تک گویی های معمولی روی آورده است. مقدم برای ایفای برخی نقش ها از فوتبالیست های پا به سن گذاشته ای همچون غلام فتح آبادی، مجید سبزی و سیدمهدی حیدری سود جسته که نتیجه کار هم با توجه به نابازیگر بودن آنها کاملا ضعیف از آب درآمده است. علاوه بر این سکانس های داخل زمین فوتبال هم آنچنان که باید از کار درنیامده و برای مخاطب باورپذیری چندانی ندارد. با همه اینها این مجموعه با توجه به فضای فوتبالی ایران در آن ایام توانست مخاطبان زیادی را پای تلویزیون ها بنشاند. در قلب من و بسکتبال در حاشیه حمید لبخنده پس از موفقیت عظیم در پناه تو این بار به سراغ ساخت ملودرامی خانواده محور رفت و در قلب من را روانه آنتن کرد: کاری با تیپ-شخصیت های زیاد که چند جوان نقش مهمی در پیشبرد آن دارند. رضا و سینا پسران جوانی هستند که هردو بسکتبال بازی می کنند و دورادور با هم رقابت دارند و این در حالی است که رضا به واسطه رانندگی پدرش (کریم) برای مهندس اسفندیاری احساس حقارت می کند. در این میان اتابک و روزبه هم که دل خوشی از سینا بابت کاپیتانی تیم ندارند، دست به تحریک او و دوست صمیمی اش زده و پویا را به سرحد انفجار می رسانند. لبخنده در دل داستان اصلی از این داستانک هم به خوبی بهره گرفته و با قوت بیشتری آن را پیش می برد. در این بین رقابت میان سینا و رضا هم در بازی بسکتبال، تعلیق خوبی را به داستانک آنها افزوده که در آخر به یک تفاهم و همدلی شیرین می رسد. با همه اینها در قلب من را نمی توان یک درام ورزشی به حساب آورد چرا که ورزش در متن آن حضور پررنگی نداشته و در کناره داستان راه خود را می رود. اما از آن جهت مهم تلقی می شود که برای اولین و آخرین بار در تلویزیون ایران در آن از بسکتبال به عنوان یکی از عناصر پیش برنده داستان بهره گرفته شده است. کهنه سوار؛ مرام پهلوانی و ورزشی به نام کشتی کشتی به عنوان ورزش اول ایران همواره رقابت تنگاتنگی با فوتبال داشته و نگاه میلیون ها ایرانی را در مسابقات المپیک و جهانی به خود معطوف کرده که نمونه آن را تابستان امسال در المپیک ریو شاهد بودیم. اکبر خواجویی که از پرکارترین کارگردان های تلویزیون در دهه 70 به حساب می آید، در کهنه سوار سراغ ورزش کشتی رفته و از آن به عنوان عنصری کلیدی در پیشبرد داستان سود جسته است. حسین حسین پور، محصل دبیرستانی علاقه مند به کشتی است که پدرش در جوانی کشتی گیر بنامی بوده اما به دلایلی مجهول از این ورزش کناره گرفته و نمی خواهد حسین هم وارد این رشته ورزشی شود. خواجویی از همان قسمت نخست بخوبی روی این علاقه حسین مانور داده و بر این اساس داستان را شکل داده است. به همین خاطر هم مخاطب در تمام طول کار با حسین همذات پنداری کرده و در بیم و امید نسبت به فرجام کارش به سر می برد. در نقطه مقابل با اصغر چاووشی به عنوان رقیب حسین در کشتی مواجهیم که ضدقهرمان متقاعدکننده ای به نظر می رسد. در واقع از تقابل این دو است که درام شکل گرفته و نقاط عطف رقم می خورد. خرده حساب قدیمی پدر اصغر با پدر حسین هم که زمانی رقیب هم بوده اند نیز به جذابیت های ناشی از برخورد این دو کمک شایانی کرده و قرینه سازی خوبی در این رابطه شکل گرفته است. از نیمه داستان به بعد، خواجویی سراغ افول و سقوط حسین رفته که پس از قهرمانی جهان و ازدواج با دختر مورد علاقه اش دچار غرور کاذب شده و زمین می خورد اما در نهایت خود را باز می یابد. زنده یاد حسین ابراهیمی برای ایفای نقش حسین انتخاب فوق العاده ای بود که به راحتی مخاطب او را به عنوان یک جوان کشتی گیر می پذیرد و بازی اش هم به مرور پخته تر شده که بیش از هر چیز نشان از هدایت خوب خواجویی در مقام کارگردان دارد. در این میان نباید از بازی روان و به شدت باورپذیر محمدعلی کشاورز هم در نقش پدر حسین بسادگی گذشت که نوعی زندگی در نقش و نه بازی در آن را به نمایش گذاشته است. سه، پنج، دو؛ ترکیب کمدی و فوتبال حسین سهیلی زاده که در دهه 80 مجموعه های موفق زیادی را روی آنتن فرستاده و چندی پیش هم سریال پریا را در حال پخش داشت، در سریال سه، پنج، دو سراغ فوتبال و حواشی آن رفته و روی زشتی های حاشیه فوتبال مت ...
در سریال بوعلی سینا 15 کیلو وزن کم کردم
همسرشان هم در آن جمع حضور داشتند و از ما به قصد سفر رفتن خداحافظی کردند و متاسفانه در جاده تصادف کردند و از میان ما رفتند و این امر برای همه ما خاطره تلخی به همراه داشت. یکی از بازی های جذاب شما برای مخاطبان مامور سلطان محمود غزنوی در سریال بوعلی سینا بود... . سریال بوعلی سینا یکی از سریال های خوب تلویزیون در دهه 60 بود و کیهان رهگذر، کارگردان محجوب و کار بلدی در عرصه کارهای تاریخی ...
گوش دادن به سخنان مقام معظم رهبری قلب ها را بیدار می کند/ به راهی که رفتم یقین داشتم
را برایش باز کنند و آن شهدا نیز حاجت مصطفی را دادند و راه را برای رفتن به سوریه برایش باز کردند. زمانی که نوجوان بود در خواب دیده بود که از مسجدی که در آن فعالیت می کرد شهید آورده بودند و از این مسجد نوری به سمت آسمان بلند می شود که چند سال بعد خودش و شهید عفتی اولین شهدای این مسجد می شوند. مصطفی چندین بار مجروح شده بود و تقریبا نقطه سالمی در بدن نداشت و ضربات فتنه نیز بر تنش بود و هر ...
خاطرات اسارت : آزاده فاطمه ناهیدی(11)
این موضوع خوشحال شدیم، چون مسلماً اتفاقی افتاده بود که آنها این طور به تکاپو افتاده بودند. آبان ماه بود که سر و صدایی در راهرو بلند شد. این جور مواقع روی زمین دراز می کشیدیم و گوشمان را به در می چسباندیم تا صداها را بهتر بشنویم. متوجه شدیم که وزیر نفت را گرفته اند. تعجب کردیم. مگر آنها تا تهران رفته اند؟ از آنجا که سربازها گاهی می آمدند و می گفتند ما تا تهران هم رفته ایم، ما که از همه جا ...
ما مرگ را تشییع می کنیم
.../ حال و هوای بهشت زهرای تهران؛ از ابطال شناسنامه تا خرید قبر. خانم با چشم خودت دیدی؟ با دست می شورند یا با ماشین؟ زن میانسال است. چادر مشکی بر سر دارد و برای شرکت در مراسم تشییع جنازه یکی از بستگانش به اینجا آمده. مقابل غسالخانه بهشت زهرای تهران به انتظار نشسته. چون از سمت سالن تطهیر می آیم، فکر می کند، رفته ام داخل غسالخانه. جواب می دهم: نمی دانم خانم. من ندیدم، اما ...
از شلیک کف دست در شب عملیات تا آبگوشتی با طعم پوتین
بودیم و 12 نفرمان از رفسنجان آمدند. وی تصریح کرد: سه ماه از شروع جنگ می گذشت که از رفسنجان اعزام شدیم، تعداد کمی بودیم و ما را به منطقه کردستان اعزام کردند. بشکوئی خاطر نشان کرد: شب عملیات چهار نفر همسنگر بودیم، ظهر ناهار را که آوردند، من غذا را گرفتم، چلو مرغ بود، پیش از ناهار من اسلحه خودم را سرویس کردم و گذاشتم بغل سنگر، وقتی غذا را داخل سنگر آوردم به هم سنگرام گفتم بچه ها ...
نعیمی: فراستی نفرت پراکن است!/ انتقاد فهیم از استعفای دیرهنگام جنتی از وزارت
خطرناک در عرصه هنر می شناسد که در کنار محتوازدگی آسیب زننده ست. فراستی نیز بیان داشت: اگر به این برسیم که از فرم، محتوا درمی آید و وارد اولویت بندی نشویم، تا اینجا با هم موافقیم که محتوا نه موضوع، نه تم، نه تکنیک و نه تم است! تکنیک فن مهارت استفاده از ابزار است. اما فرم، کوشش رسیدن به یک شکل منظوم است توسط کسی که مهارت تکنیکی دارد. فهیم: جریان روشنفکری بیشتر محتوازده است ...
داستان کوتاه طنز: این یک خبر هیجان انگیزاست!
...> **** هفته قبل در اتاق مشاوره، مشغول بررسی پرونده های مراجعین گرفتار در پیچ و خم روزگار بودم که ناگهان مردی هیکل دار و چهارشانه، به یکباره و با عجله وارد شد و با صدای بلند گفت:" سام علیکم آق مشاور!... کجایی؟... نمی بینمت!... هستی یا نیستی؟!" از پشت میز و صفحه مانیتور سرک کشیدم و به قد و بالا و اندام بسیار قوی مرد نگاه کردم و جا خوردم و بر خود لرزیدم؛ فکر کردم شاید آمده است تا مرا ...
خاطرات آزاده فاطمه ناهیدی(10)
لحاظ شخصیتی دچار ضعف می شد و می رفت و می گذاشت مدت بیشتری ناخن گیر دستمان باشد. موهای ما بلند شده بود و حدود شش ماه شانه نداشتیم، چون ممنوع بود. ما مجبور بودیم موهایمان را با انگشت شانه کنیم. قرار گذاشتیم یک روز که ناخن گیر دادند، بیشتر نگهش داریم و موهایمان را با آن کوتاه کنیم. سریع ناخن هایمان را گرفتیم و شروع کردیم به کوتاه کردن موها. ولی در کل موهای همه مان بلند شده بود. یک بار از یکی از سربازها ...
نخستین اسیر و آخرین آزاده جنگ
در روز نوزدهم مرداد سال 1388 بر اثر عارضه های ناشی از دوران اسارت در سال های جنگ تحمیلی به شهادت رسید.شهید حسین لشکری در مصاحبه با رسانه های جمعی در سال 1387 (مقارن با سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی) گفته بود: اعتقادات مذهبی و مکتبی سربازان ایرانی مهمترین عامل مقاومت آنها در مقابل فشارهای روحی، روانی و جمسی بعثی ها بود. الان هر یک از ما به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در هر جای دنیا ...