سایر منابع:
سایر خبرها
سرانجام این ارتباط پنهانی به جایی رسید که همسرم پس از ازدواج باز هم ...
ازدواج کرد. هنوز مدت کوتاهی از ازدواج آن ها نگذشته بود که احساس می کردم نامادری ام مرا دوست ندارد. کمی که بزرگ تر شدم کمبود محبت را با گوشت و پوستم لمس می کردم. مشکلات و درگیری های پدرم و همسرش به جایی رسید که مرا برای نگهداری به بستگانم سپردند و من در منازل عمه، عمو و خاله سرگردان شده بودم تا این که در 14 سالگی با پسر عمه ام رابطه پنهانی برقرار کردم. حدود 2 سال بعد وقتی عمه ام در جریان ...
منحرف شدن نوعروس با جاسوسی های بی شرمانه همسایه
اما چند روز بعد همسرش با همه تلاش توانست به عروس جوان بقبولاند که هرگز خیانتی انجام نداده بلکه دشمنان برایش توطئه ای چیده اند و به این ترتیب همسرش حاضر شد به خانه و زندگی اش برگردد. اما این آرامش قبل از توفان در زندگی شان بود و دختر ناشناس چند روز بعد تماس گرفت و به او گفت: - منیژه خانم این قدر ساده دل نباش، می خواهم حقیقتی را برایت فاش کنم، شوهرت درحقیقت من را دوست دارد و مدتهاست با هم ...
او با دختر خواهر مطلقه من ارتباط برقرار کرد / مجبورم کرد خودم را در اختیار پسران غریبه قرار بدهم!
داد مادر مهربان و مظلوم برسند، او سوخت و جا در جا، مرد و برای همیشه ایّام، دختر دلبندش را در برزخی از مشکلات تنها گذاشت. من هرچند کوچک بودم امّا پیوسته خود را در مرگ مادرم مقصر دانسته و پیوسته شب و روز گریه می کردم. بعد از فوت مادر دیگرهرگز به مدرسه نرفته و خود را به تمامی در خانه حبس کردم. بعد از چهلم مادر، پدرم گلی را به خانه آورد و از همان بدو ورودش به خانه، جنگ و جدل بین من و او ...
مصاحبه به میشل توبور؛ نویسنده ای که دو هزار کتاب نوشت!
رستورانی محلی دعوت کرد و مثل مهمانی که سال ها منتظرش بوده با من سخن گفت. خیال کردم چون فراموش شده و وانهاده است از دیدن من ذوق می کند زیرا خودش هم می گفت که منتقدان او را نویسنده مشهور گمنام (celebre inconnu) می نامند. اما همان روز متوجه شدم که تقریبا هر هفته خبرنگاران ادبی از رادیو گرفته تا تلویزیون و روزنامه ها به دیدن او می آیند و مصاحبه و گزارش تهیه می کنند. گاهی هم دعوتی را اجابت می کند، برای ...
ماجرای مرد جوانی که به خانه زن شوهردار تردد می کرد - همسرش چرا این زن را طلاق نمی داد؟
از خرید به پشت بام رفت اما ناگهان صدای مهیبی شنیدیم.لحظاتی بعد همسرم وارد خانه شد. به دنبال او نیزهمسایه طبقه دوم سراسیمه به مقابل خانه ما آمد و خبر سقوط رضا را داد. آن زمان بود که متوجه شدم صدای مهیبی که به گوش رسیده مربوط به سقوط رضا بوده است حال آنکه تصور می کنم همسرم در این حادثه نقش داشته است. بدین ترتیب و باتوجه به سایر مدارک به دست آمده بهرام بازداشت شد.وی در تحقیقات ابتدایی مدعی ...
شوهرم شب عروسی به من شیشه داد !
.... درست به خاطر دارم شب عروسی ام وقتی همه مهمان ها رفتند شوهرم شروع به مصرف شیشه کرد و پیشنهاد داد من هم مصرف کنم. آنقدر بچه بودم که به عاقبت آن فکر نکردم و مصرف کردم. اولین بار خیلی به من حال داد، اما بعد از مدتی وقتی گرفتار شدم، فهمیدم چه اشتباهی کردم. چه شد از او جدا شدی؟ یک سال قبل من تصادف کردم و اوضاع جسمی من به هم ریخت به همین خاطر شوهرم مرا رها کرد و با پسر هشت ساله ام ...
همسران مردان سیاسی چه می کنند؟
نام مریم و یک پسر به نام تارک دارند. هشت ماه پیش که اشرف غنی زمام امور را به دست گرفت، بی سابقه ترین کار را در مراسم تحلیف حکم ریاست جمهوری انجام داد. او در سخنرانی افتتاحیه همسرش را معرفی کرد. از آن زمان به بعد رولا غنی دوشادوش همسرش همواره در پی انجام امور مردم سالارانه بوده و سخنرانی هایی در باب مسائل روز داشته است اما سخنان او همواره نرم، سنجیده و دقیق و البته به دور از ...
قتل به خاطر 250 هزار تومان
راننده در کما به سر می برد و او در زندان کرج بازداشت است. به این ترتیب وی به پلیس آگاهی منتقل شد و در جریان بازجویی ها اتهامش را نپذیرفت. او مدعی شد: احسان به من گفت قصد فروش یک دستگاه موتورسیکلت به دوستم را دارد ولی چون با او تعارف دارد از من خواست تا معامله را انجام دهم و من هم قبول کردم و در سرقت و قتل نقشی نداشتم. با تکمیل تحقیقات پرونده به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده ...
برنامه ای برای قتل نداشتم
جایگاه حاضر شدند. آنها درخواست صدور حکم قصاص کردند. پسر مقتول گفت: متهم ادعا کرده پدرم به خاطر مسائل مالی با او اختلاف پیدا کرده و همین امر هم باعث شده پدرم را بکشد؛ درحالی که این دروغ است و پدرم به خاطر پول با کسی درگیر نمی شد. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او که سابقه صدور چک بلامحل هم دارد، گفت: من تا چند سال قبل حتی یک خلاف رانندگی هم نداشتم. سال 85 بود که با چند نفر به صورت شراکتی کاری ...
پیام همسر شهید مدافع حرم برای داعش +عکس
هم شروع کرد و وارد دانشگاه شد. *بچه سخت پسندی بود سال 88 پیشنهاد دادیم زن بگیرد، گفتیم الان درآمد برای اداره یک زندگی داری و به سنی هم رسیدی که نیاز به هم صحبت داری. می خواستم قبل از اینکه شیطان او را از من بگیرد خودم زمینه ازدواج را برای پسرم فراهم کنم. خواهر شوهرم همسر علی را معرفی کرد و یک روز با علی و خواهر شوهرم رفتیم منزل پدری عروسم. قبلش چند بار دیگر ...
قتل مادر به دلیل مصرف شیشه/ مرگ مشکوک دو دختر در استخر خصوصی/ خورده شدن جسد توسط موش در بیمارستان رشت
کرد که من هم در اوج عصبانیت روسری اش را به دور گردنش پیچیدم و خفه اش کردم. دیروز و در ابتدای جلسه محاکمه پدر و مادر سارا، خواستار قصاص دامادشان شدند.سپس متهم به قتل در برابر قضات دادگاه ایستاد و با چهره ای پریشان و رنگ پریده، قتل همسرش را به گردن گرفت و گفت: همسرم چند سال از من بزرگ تر بود و قبل از ازدواج مان می دانستم که سارا عاشق من است. اما من علاقه چندانی به او نداشتم. ولی نمی دانم ...
تمرین برای ارتقای مفهوم زندگی
بود سرم بیاید، عذاب وجدان نداشتم... (صفحات20و21). بالاخره، امیر تلاش می کند با وجدانش، کشمکش به وجود آمده را حل وفصل بکند: ... اگر خطایی محض محسوب می شد، محکوم به پرداخت دیه بودم و قصاص بی قصاص؟ خواستم نَفَسی را که حبس شده بود توی سینه ام هرجورشده بیرون بدهم ولی انگار عضلات مجاری تنفسم از کار افتاده بود. آخر چطور می توانستم ثابت کنم که نمی دانستم اسلحه پر بوده؟ اصلاً چه کسی باور می کرد ...
شهیدی که پیکرش در هور مدفون است
. بعد از پیروزی انقلاب و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزنده ای را از خود به یادگار گذاشت. ازدواج شهید مهدی باکری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش ...
اخبار حوادث
اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: گل محمد، پدرم را کشت و من فقط شاهد قتل بودم. بعد از جنایت هم فقط چک را سرقت کردم. اعترافاتم در پلیس آگاهی را قبول ندارم. تحت فشار اعتراف کردم و در این جنایت نقشی نداشتم. پس از دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند. ریزش آوار در تبریز 4 کارگر را راهی بیمارستان کرد مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان ...
شب عروسی با شوهرم شیشه کشیدیم
با این متهم را می خوانید. خودت را معرفی کن؟ سارا هستم و 26 سال سن دارم؛ 10 سال قبل ازدواج کردم و یک پسر هشت ساله دارم. چطور به سرقت رو آوردی؟ زمانی که ازدواج کردم فقط 16 سال سن داشتم و همسرم در شب عروسی به من شیشه داد و با هم شیشه کشیدیم؛ از آن به بعد معتاد شیشه شدم و در نهایت سرقت کردم، چند شب قبل نیز قصد داشتم شیشه بخرم که با دوستانم بازداشت شدم. ...
دردسرهای یک بنگاه ازدواج
به گزارش ملیت به نقل از روزنامه ایران، زن جوان رنگ به صورت نداشت. نگاهش به دور و بر بود و گاهی هم نگاهی عصبی به گوشی تلفن همراهش می انداخت. آشفتگی از سر و رویش می بارید. انگار از کسی یا چیزی فرار می کرد. با قدم های لرزان وارد اتاق مشاوره شد. گوشی را محکم روی میز رها کرد وبعد هم بلند بلند گریه کرد. هق هق گریه امانش نمی داد، اما دقایقی بعد بریده بریده شروع به صحبت کرد. چند وقت پیش برای مرد جوانی زن ...
ماجرای مرگ مشکوک زن جوان پس از خرید نان
خانواده اش از من پنهان کرده بودند. روز حادثه من به خاطر امتحانی که داشتم در خانه ماندم تا درس بخوانم و صبح زود همسرم برای خرید نان از خانه بیرون رفت و ساعتی بعد در حالی که من صبحانه را آماده کرده بودم، به خانه برگشت. شهربانو وقتی وارد خانه شد، گفت حالم بد است و به اتاقش رفت و خوابید. چند ساعتی گذشت، اما او بیدار نشد تا اینکه به سراغش رفتم و متوجه شدم نفس نمی کشد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و وقتی ...
درددل های وحشتناک قاتل قبل از اعدام در مشهد / به هیچ کس رحم نمی کردم!!
نمی کردم روزی زندگی ام به جایی برسد که برای تامین هزینه های آن مرتکب جنایت شوم. آن زمان ازدواج کرده بودم و 3 فرزند داشتم اما وقتی پای موادمخدر صنعتی به زندگی ام باز شد دیگر همه چیز به هم ریخت به طوری که نمی توانستم برای تامین هزینه هایم کار کنم. شرایط سخت زندگی من به جایی رسید که همسرم دست فرزندان مان را گرفت و مرا رها کرد. دیگر من مانده بودم و پیکانی که هر روز خراب می شد. در همین حال خواهرم نیز از ...
عامل جنایت سعادت آباد اعترافش را پس گرفت
پول ها و سوئیچ خودرو شوهرم را بگویم. اما من که اطلاعی نداشتم، از ترس طلاهایم را به او دادم. شهرام با گرفتن طلاها فرار کرد و همان موقع با سروصدا از همسایه ها کمک خواستم. به دنبال این اظهارات دستور بازداشت شهرام صادر شد و چند روز بعد کارآگاهان جنایی موفق به شناسایی مخفیگاه مرد میانسال شده و او را دستگیر کردند.متهم در تحقیقات پلیسی به قتل سیامک اعتراف کرد ودرباره انگیزه جنایت گفت: مدت ها ...
آقازاده ها لانتوری را ببینند!
...، چطور به این نقش رسیدید؟ زبان اصلی به نوعی کار اولی محسوب می شد مانند فیلم اولی ها و من داشتم به یک کارگردان کار اولی اعتماد می کردم، منی که سال ها بود کار جدی در حوزه تئاتر نداشتم. یک روز رسول کاهانی تماس گرفت و متن را پیشنهاد داد، او فیلم دربند را از من دیده بود و برای بازی در این نقش انتخابم کرده بود. نمایشنامه را خواندم دیدم کانسپت قصه زیبا است اما باقی اش باید در اجرا در می ...
قتل برای سرقت موتور
نداشتم و آنچه برادرزاده ام علیه من اعتراف کرده، دروغ است. من نمی دانم از چه چیزی حرف می زند و گفته هایش را تکذیب می کنم؛ حتما خودش این کار را کرده است. وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید، او نیز اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: من در منطقه پایین شهر تهران مواد می فروختم و عمویم هم با من بود. مدتی بود که چند مشتری در منطقه سعادت آباد پیدا کرده بودم و آن شب برای اینکه به آنها مواد بدهم، داشتم به همراه ...
قاتل در دقیقه نود قتل را منکر شد
کارآگاهان جنایی موفق به شناسایی مخفیگاه مرد میان سال شدند و او را دستگیر کردند. متهم در تحقیقات پلیسی به قتل سیامک اعتراف کرد و درباره انگیزه جنایت گفت: مدت ها بود که بیکار بودم تا اینکه سیامک برایم کار پیدا کرد اما شب ها جایی برای رفتن نداشتم. به خاطر اعتیادم هر جا که می رفتم بعد از چند روز بیرونم می کردند. تا اینکه به خانه سیامک رفتم و شب ها آنجا می ماندم. شب قبل از حادثه برای خریدن قرص متادون به ...
قاتل در دقیقه نود قتل را منکر شد
خواست تا جای پول ها و سوئیچ خودرو شوهرم را بگویم. اما من که اطلاعی نداشتم، از ترس طلاهایم را به او دادم. شهرام با گرفتن طلاها فرار کرد و همان موقع با سر و صدا از همسایه ها کمک خواستم. به دنبال این اظهارات، دستور بازداشت شهرام صادر شد و چند روز بعد کارآگاهان جنایی موفق به شناسایی مخفیگاه مرد میان سال شدند و او را دستگیر کردند. متهم در تحقیقات پلیسی به قتل سیامک اعتراف کرد و درباره انگیزه ...
پایان محاکمه مرد همسرکُش: چون راضی نشد طلاق بگیرد خفه اش کردم
...: روز حادثه عصبانی بودم و حال عادی نداشتم.ضمن صحبت با سارا، گفت وگوی مان به موضوع جدایی رسید اما او مخالفت کرد که من هم در اوج عصبانیت روسری اش را به دور گردنش پیچیدم و خفه اش کردم. دیروز و در ابتدای جلسه محاکمه پدر و مادر سارا، خواستار قصاص دامادشان شدند.سپس متهم به قتل در برابر قضات دادگاه ایستاد و با چهره ای پریشان و رنگ پریده، قتل همسرش را به گردن گرفت و گفت: همسرم چند سال از من ...
پایان محاکمه مرد همسرکش: چون راضی نشد طلاق بگیرد خفه اش کردم
گردنش پیچیدم و خفه اش کردم. دیروز و در ابتدای جلسه محاکمه پدر و مادر سارا، خواستار قصاص دامادشان شدند.سپس متهم به قتل در برابر قضات دادگاه ایستاد و با چهره ای پریشان و رنگ پریده، قتل همسرش را به گردن گرفت و گفت: همسرم چند سال از من بزرگ تر بود و قبل از ازدواج مان می دانستم که سارا عاشق من است. اما من علاقه چندانی به او نداشتم. ولی نمی دانم چه شد که تن به ازدواج دادم و طی پنج سالی هم که با ...
راز سقوط کشنده مرد هوسران در خانه یک زن
درگیری منجر به جنایت با علیرضا اعتراف کرد. داوود در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از چندی پیش بود که متوجه ارتباط همسرم با علیرضا شدم اما بواسطه روابط فامیلی و خانوادگی سعی در پنهان نگه داشتن موضوع داشتم؛ حتی در چندین نوبت نیز به علیرضا اخطار داده بودم تا اینکه از مدتی پیش همسرم به من فشار وارد می کرد که از یکدیگر جدا شویم اما من همچنان بواسطه همان ملاحظات خانوادگی همچنان سعی در حفظ زندگی خود ...
طبل بزرگ جنگ زیر پای بسیجی کوچک
های بسیج مسجد هم هستند، از ترس اینکه دوستانم مرا نبینند خودم را پنهان کردم. آنجا متوجه شدم که به جنوب می رویم. در همان راه آهن لباس دادند، بعد شام آوردند. معمولاً چند نفر باهم بودند یا بچه محل بودند یا در اعزام های قبلی با همدیگر دوست شده بودند اما من تنها بودم و دوست و همدمی نداشتم. از طرفی هم می ترسیدم متوجه سن من بشوند و مرا برگردانند. مراسم اعزام تا شب به طول انجامید. بعد از نماز مغرب و عشا ...
عاشق دلشکسته
17 سالم بود که عاشق بهروز پسر همسایمان شدم او هم عاشق من بود ولی خانواده ام مخالفت شدیدی با ازدواج ما داشتند اما من وقتی با مخالفت آنها روبرو شدم تهدیدکردم که خودکشی می کنم! خلاصه اصرار های بهروز و تهدیدهای من باعث شد که آنها رضایت بدهند و ما در یک جشن خانوادگی به عقد یکدیگر در آمدیم. هنوز زمان زیادی از عروسی ام نگذشته بود که متوجه اعتیاد بهروز به تریاک و حشیش شدم ،راه به جایی نداشتم ...
مرد چرا زن خیانتکارش را طلاق نمی داد؟
کنجکاو نشوند و شک نکنند به دروغ گفته بودیم رضا برادر من است. ساعتی پیش همسرم به خانه آمد و از او خواستم از مغازه کمی خرید کند. بعد از خرید به پشت بام رفت اما ناگهان صدای مهیبی شنیدیم. لحظاتی بعد همسرم وارد خانه شد. به دنبال او نیز همسایه طبقه دوم سراسیمه به مقابل خانه ما آمد و خبر سقوط رضا را داد. آن زمان بود که متوجه شدم صدای مهیبی که به گوش رسیده مربوط به سقوط رضا بوده است حال آنکه تصور ...
اعدام خواننده قلابی در زندان مشهد
سرنخی از خودروی مقتول ادامه یافت تا این که روز بعد از کشف جسد و درج خبر این حادثه در روزنامه خراسان، مردی در تماس با پلیس فاش کرد صحنه ای را دیده که با خبر این روزنامه مطابقت دارد. همین کافی بود تا قاتل شناسایی شود و وی وقتی برای خرید مواد مخدر صنعتی در خیابان رسالت پرسه می زد به دام افتاد. قاتل 29 ساله که مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفته بود لب به اعتراف گشود و درباره چگونگی وقوع جنایت ...