سایر منابع:
سایر خبرها
مرد جوان از درخواست همسرش شوکه شد / با دیدن زن تنها در خیابان، تصمیم بدی گرفتم
روز طول نمی کشید و دوباره سراغ مواد لعنتی می رفتم. به همین دلیل همسرم مجبور شد که در یک تولیدی مشغول به کار شود و خرج و مخارج زندگی مان را تأمین کند اما من که به خاطر اعتیادم از کار بیکار شده بودم برای تأمین هزینه مواد مجبور به دزدی شدم. گاهی اوقات از دیگران سرقت می کردم و گاهی هم از زن و بچه ام. هر چیزی که به نظرم ارزش فروختن داشته باشد را برمی داشتم.از گوشواره های دخترم گرفته تا گونی ...
مهدی اخوان ثالث؛ توانمند اما پرحاشیه
گرفتم و برای ایشان ماهی 7 هزار تومان در نظر گرفتم. یک اتاق هم در اختیارش گذاشتم و به او گفتم: هر جور که راحت هستید به انتشارات تشریف بیاورید. کا رشما این جا ویراستاری است و هر جور که متن ها را به دست ما برسانید، برای ما مغتنم است، اما دوست داریم گاهی نیز شما را در این جا ببینیم. مرحوم اخوان تا قبل از این، در فرانکلین و گروه ویراستاران حرفه ای آن جا کاری انجام نداده بود؟ خیر ...
رفتار زننده پاشا با نگار در پراید مشکی / فریاد های دختر جوان عابران را به سمت خودرو کشاند
هم فرستاد. بعد هم با یکی از بستگانم در تهران قرار گذاشتم تا چند روزی میهمان شان باشم. به همین خاطر با خیالی آسوده در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده شدم. طبق هماهنگی قبلی پاشا در فرودگاه منتظرم بود، بعد هم به بهانه بازی در کلیپ با خودروی او راهی محل فیلمبرداری شدیم. پس از طی 45 دقیقه او مرا به آپارتمانی رساند که ادعا می کرد محل فیلمبرداری است. همان موقع با تعجب پرسیدم چرا سایر ...
آنها به زور مرا داخل خودرو انداختند و در اطراف شهر لباس هایم را درآوردند
کمی او را آرام کردم و بعد خواستم آنچه برایش رخ داده است را بازگو کند. پسرنوجوان گفت: چند روز پیش قرار ملاقاتی با دوستم داشتم و برای دیدن او مقابل یکی از باشگاه های ورزشی رفته بودم. هر چه منتظر شدم خبری از او نشد. همین که خواستم آنجا را ترک کرده و به خانه مان بازگردم، یک دستگاه خودروی تیبا مقابلم توقف کرد و سه مرد که سرنشینان آن بودند، نام مرا صدا زدند. آنها مرا کتک زده و به زور داخل خودرو ...
شوهرم دوست صمیمی مرا باردار کرد / تازه داماد خیلی زود از عروس جوان دل کنده بود!
نمی کرد، اما وقتی آزمایش های پزشکی این ماجرا را به اثبات رساند من هم از او طلاق گرفتم تا این که مدتی بعد با برادر دوست خواهرم ازدواج کردم تا تجربه های تلخ گذشته را فراموش کنم ولی هنوز یک ماه از زندگی ما در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی نمی گذشت که فهمیدم همسرم قاچاقچی موادمخدر است و همه سرمایه مرا نیز صرف خرید مواد مخدر کرده است. این در حالی بود که من دخترم را باردار بودم و در صورت اعتراض زیر ...
باردار شدن دختر 18 ساله از مدیر شرکت
دختر 18 ساله در حالی که اضطراب سراسر وجودش را فراگرفته بود و عنوان می کرد اگر خانواده ام از ماجرای تیره روزی و بدبختی من مطلع شوند نمی دانم چه حادثه تلخی رخ می دهد به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: چند ماه قبل از طریق یکی از دوستانم با آرمین آشنا شدم. او در زمینه واردات از کشورهای خارجی فعالیت می کرد من هم که در جست وجوی یافتن شغلی بودم به عنوان بازاریاب در شرکت او مشغول کار شدم ...
عباس غزالی چگونه بازیگر شد؟
چهره های جدید در قاب رسانه به ایفای نقش بپردازند. حتی من که این مانع را پشت سر گذاشتم باز هم موانعی که تنها شکل آن عوض شده را داشتم و آن اینکه وقتی به سراغت می آیند انتظار دارند همانند نقش های قبلی یکنواخت عمل کنی. آیا در عرصه دیگری هم فعالیت می کردید؟ بله قبل از فعالیت در سریال رستگاران یعنی در اوایل جوانی ام اجرای برنامه ای تحت عنوان نردبان از شبکه 5 سیما را به مدت 4 سال ...
خاطرات آزادگان درباره ی امام خمینی (قدس سرّه)
آمدیم و دشمن را در چند قدمی خودمان دیدیم، به خاطر اطلاعاتی که من از حساسیت دشمن به امام داشتم، عکسی از امام را ، که خیلی به آن علاقه داشتم و همیشه و در همه لحظات آن را با خود داشتم، درآوردم و بوسیدم و روی سینه گذاشتم و با گریه از آن جدا شدم و آن را در جایی مخفی کردم تا به دست دشمن نیفتد یا اگر به دست آن ها افتاد، شاهد توهین به آن عکس نباشم. حسرت 3-22.در زمان اسارت، توهین به ...
گفت وگوی خواندنی با پدر فوتبال یاسوج؛ از کار امثال بهرامی تا خوشحالی از نگاه به پشت سر
فوتبال حضور داشتند، اما نتوانستند سختی ها را تحمل کرده و دوام بیاورند. باید عاشق باشی تا در مقابل سختی ها مقاومت کنی. ما از روز اول فوتبال این استان را با آموزش 10 تا 15 بازیکن شروع کردیم و قبل از آن فوتبال به معنای واقعی در این شهر وجود نداشت. هنوز هم ورزش می کنید؟ الان با تعدادی از بازیکنان گذشته تیم فوتبال شاهین گاه گاهی به تمرین می پردازیم، اما دو ماهی می شود که در بستر بیماری ...
درخواست جدایی شوهر سارق در جلسه بازجویی
مرا رها نکرد و چندین بار مرا به کمپ ترک اعتیاد برد و مواد را ترک کردم، اما چند روز بعد دوباره مواد مصرف می کردم و آلوده می شدم. وی ادامه داد: من همیشه به سراغ پس انداز همسرم می رفتم و پول هایش را سرقت می کردم و هر وقت پولی نداشت به داخل خیابان می آمدم و دست به سرقت از شهروندان می زدم و به همین دلیل چند بار هم دستگیر و روانه زندان شدم. در حالی که بازجویی از سارق جوان ادامه داشت، همسر وی ...
آدم ربایی 5 میلیاردی با آموزه های زندان
ابتدای جلسه پسر نوجوان در جایگاه حاضر شد و در شرح ماجرا گفت: روز حادثه بعد از تعطیلی مدرسه کنار خیابان رفتم تا با تاکسی به خانه بروم. همان لحظه یک خودروی سمند که سه سرنشین داشت، ترمز کرد و به عنوان مسافر سوار شدم. در مسیر بودم، که آنها من را تهدید کردند تا ساکت باشم. بعد چشم هایم را بستند. ساعتی بعد وقتی چشم هایم را داخل یک ویلا باز کردند، متوجه غلام شدم. او از بستگان من بود و باورم نمی شد که ...
عاقب زندگی یک زن با همسرش کثیفش/تجاوز به دختر ژیمیناست کار/قتل در خانه مجردی+عکس
سرقت کیف دستی اش گرفتم ولی پس از دزدی خیلی زود دستگیر شدم. تحقیقات از امیر ادامه داشت که ناگهان زن این دزد پای در شعبه چهارم دادیاری دادسرای ویژه سرقت گذاشت و پیش روی قاضی پرونده خواستار جدایی از همسرش شد. زن جوان گفت: 13 ساله بودم که با امیر ازدواج کردم و آن دوران مثل امروز نبود که زن و شوهرها با کوچکترین مشکلاتی حاضر به جدایی شوند و به همین خاطر در 18 سال با همه شرایط زندگی سوختم و ...
سفارش های هفتگانه خدا به پیامبر(ص)
. اولیاء خدا اصلاً از موسیقی ها و ترانه ها انزجار دارند و گوششان نمی خواهد بشنود. گوششان فقط می خواهد ذکر خدا را بشنود، ذکر خدا فقط در قلب نیستف در اعضاء و جوارح انسان سیطره پیدا می کند. گوش به خودی خود از ترانه های باطل بدش می آید و انزجار دارد. همه ی این ها به خاطر این کنترل تفکّر است. با کنترل فکر، این حال را پیدا کردند. بصیر شدن دل مرده با تفکّر لذا پیامبر اکرم، محمّد مصطفی(صلّی ...
دردسر عشوه های دختر دانشجو برای پسر جوان / با شنیدن حرف های دختر شوکه شدم
نمی دهند. تو پسر خوب و چشم پاکی هستی به همین خاطر می خواهم کمکم کنی. قول می دهم به محض خروج از کشور طلاق نامه ام را برایت بفرستم و دیگر هیچ وقت مزاحم زندگی ات نشوم... بعد شروع کرد به قسم دادن و التماس کردن. من هم که جوان و بی تجربه بودم خام حرف هایش شدم و پذیرفتم. چند روز بعد قرار گذاشتیم و من بدون اینکه به پدر و مادرم حرفی بزنم تنها به محضر رفتم، او هم با خودش فردی را به اسم پدرش و چند ...
ذهن مردم در رابطه با حقوق ها و املاک نجومی اقناع نشد
؟ در فتح المبین مجروح شدید؟ من عملیات فتح المبین مجروح شدم. من با آغاز مسائل کردستان در واقع اعزام شدم به کردستان * قومیتی های کردستان؟ قائله های کردستان. بله. برای عملیات فتح المبین از کردستان به جنوب رفتم. در عملیات فتح المبین شرکت کردم و توفیق مجروحیت پیدا کردیم. 6 ماه بستری مطلق بودم. در فاصله بین رفتن به کردستان و آمدن به جنوب و این دوره به توصیه دوستان از ...
قصه خشونت علیه زنان را پایانی نیست
. همسر مادر مردی جا افتاده بود که از ازدواج اولش یک پسر داشت. پذیرفته بود که مادر همراه من و خواهرم به خانه اش برود. دیگر یادم نمی آید از آن تاریخ به بعد صدای خنده ای از ما شنیده شده باشد. چند ماه اول همه چیز در سکوت پیش می رفت. بارها در خفا شنیده بودم که مادرم دوباره آماج تحقیرها به خاطر ما قرار می گیرد. از اینکه چرا تلویزیون روشن می کنیم؟ چرا از حمام استفاده می کنیم؟ چرا در یخچال را باز می کنیم و ...
باورتان می شود این زن برای رسیدن به مردی دیگر با شوهرش چه کرد؟
رابطه عاطفی شد که دو روز بعد هم نخستین قرار ملاقاتمان را در جاده چالوس گذاشتیم. از دانیال شنیدم که متأهل است اما همسرش مهریه اش را اجرا گذاشته و او یک ماه در زندان بوده است. برایم تعریف کرد که پیش از این اعتیاد داشته اما ترک کرده است. او با ابراز علاقه شدید از من درخواست ازدواج کرد و چون شوهرم مانع خوشبختی مان بود، تصمیم به قتل اش گرفت. ضمن اینکه وقتی با مخالفت هایم روبه رو شد مرا تهدید به ...
استادش در نجف گفته بود شهادت شما مسلّم است!
حدیث یا حکایتی را نقل می کردند و من آرام می شدم! ایشان ارتباط عجیبی با خدا داشتند و به همین دلیل هم به شهادت رسیدند. برای انسان والامقامی چون ایشان، مرگ عادی کم بود و به خاطر مقامی که داشتند، کسوت شهادت به تنشان برازنده بود. آیا موقعی که ایشان از تبعید برگشتند، شما در شیراز بودید؟ خیر، در قم بودم، اما شنیدم استقبال و تجلیل عجیبی انجام شده بود. از ویژگی های اخلاقی ...
عباس زاده: تلاش می کنم به چشم پرسپولیس بیایم
دیگر در تیم محبوبم توپ بزنم و منتظر دیدگاه آنها درباره خودم خواهم ماند. در نساجی بزرگ شدم و با این تیم به پرسپولیس رسیدم اگرچه پرسپولیس را دوست داشته و دارم. هر بازیکن قطعا به پیشرفت و رشد فکر می کند من هم همین طور؛ نساجی مثل خانواده ام است و با ازدواج هرگز از خانواده جدا نمی شوی و خانواده ات همیشه برای تو عزیز و محترم خواهد بود اگرچه با ازدواج پیشرفت می کنی و به زندگی جدیدی خواهی رسید. ...
جنایت وحشتناک برای رسیدن به یک مشت پول!
وجدان نداشتی؟ کمی عذاب وجدان داشتم. خطا کردم و فریب آن زن را خوردم و این چنین گرفتار شدم. آبرو و خانواده ام را از دست دادم.گمان نمی کردم پیرمرد مرده باشد چطور با همدستانت آشنا شدی؟ عباس: من اهوازی ام و در یزد همراه همسر و دو فرزند خردسالم در بنگاه املاک کار می کردم. چند ماه پیش از حادثه با مصطفی از طریق دوست تهرانی ام آشنا شدم. در تهران با او و زن جوان که طراح سرقت ...
چرایی ورود متقاضیان فروش کلیه به بازار سیاه
خواهرم موقعیت خوب ازدواج پیدا کردند. من مجبور شدم برای جهیزیه آنها یکی از کلیه هایم را بفروشم. مرتضی پدر و مادرش را در یک سانحه تصادف از دست داده است و به تنهایی کار می کند و خرج خانواده را در می آورد. همانطور که چایی تعارف می کند،می گوید: علاوه بر جهیزیه خواهرهایم این خانه را هم پیش خرید کردم. البته چند ماهی کار دارد تا خونه خوبی شود. مرتضی برای چندمین بار بابت گرد و خاک خانه و سرمایش عذرخواهی می کند ...
عزیزی: اصفهانیان مگر علم غیب دارد که می داند بار فنی ما کم است؟
. اصلا اهل کلاه گذاشتن نیستم، اما آنقدر هوا سرد بود که مجبور شدم کلاه روی سرم بگذارم. می خواهم با کمیته انضباطی صحبت کنم تا شاید در محرومیت هفته بعد من تجدیدنظر شود. واقعا از روی سکوها بازی دیدن سخت بود. سرمایی که تحمل کردم از محرومیت سخت تر بود. مدیر فنی تیم فوتبال سیاه جامگان در مورد تقابل این تیم با پرسپولیس در هفته پانزدهم لیگ برتر عنوان کرد: بازی سختی خواهیم داشت. بازیکنان ما شرایط خوبی ...
به بهانۀولادت رسول مهربانی ها و امام صادق(ع)
وقتی منصور، امام را به براندازی حکومتش متهم کرد، امام فرمود: به خدا سوگند من اینکار را نکرده ام و آن را جایز نمی دانم، و به آن عقیده ندارم و در همه حال اطاعت از شما را لازم می دانم. من دیگر پیر و ناتوان شده ام، اگر می خواهی مرا در زندان بازداشت کن تا مرگم فرا رسد که چندان دور نیست. در مورد دیگر باصلابت و تهدید خطاب به منصور می فرماید: اگر دست از اذیت و آزار ما نکشی، هرروز پنج نوبت تو را نفرین می ...
ویژه نامه میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع)
پنج سال از دوران کودکی خود را، در صحرا در میان قبیله بنی سعد گذراند، دایه او حلیمه می گوید: محمد سه ساله بود که به من گفت چرا برادران خود را در روز نمی ببینم؟ گفتم: آنهاروزها گوسفندان را برای چرا به خارج از آبادی می برند، گفت: من نیز با آنان بیرون می روم گفتم. دوست داری بیرون بروی؟گفت آری، فردای آن روز به هنگام خروج فرزندانم، سرمه در چشمان محمد کشیدم، مقداری روغن بر موی او مالیدم و برای حفظ از گزند ...
دولت 14هزار میلیارد تومان به شهرداری بدهکار است/ تحمل پلیس نبود در ماجرای کوی دانشگاه 82 واقعه ای بدتر ...
مسئولین ما و کسانی که شرایط را دارند برای ارتباط با اقشار مختلف جامعه در سطوح مختلف واقعاَ وقت بگذارند. علی رغم همه گرفتاری هایی که دارم هفته ای یک روز را به تدریس در دانشگاه اختصاص دادم. قبل از این که ادعا کنم برای بچه های جوان خودمان تاثیر داشتم، برای خودم دیدن دیدگاه ها و شنیدن صحبت های نسل جوان امروز و دغدغه های آنها موثر بوده است. – خودتان چه رشته ای خواندید؟ طلائی ...
ناگفته های خواننده ای که روی صحنه تمام تنش می لرزید
خیابان و متروپل را با ایشان کار کردم. این خواننده بیان کرد: تیتراژ سریال مرگ تدریجی یک رویا ورودم به تلویزیون بود و می توانم بگویم که برای من آلبوم سلول شخصی مهمتر از بقیه آثارم است. شاید از لحاظ اقبال عمومی کمتر دیده شده باشد اما معتقدم که این آلبوم چند سال بعد شنیده می شود. وی با بیان اینکه ما که در کشورمان ستاره نداریم ، گفت: من همیشه دنبال مهر و امضای شخصی خودم بودم و این برایم مهم است نه ستاره بودن. من در روند کاریم سعی کردم خودم را تکرار نکنم. ...
اقدام زشت مردی در حرم امام رضا علیه السلام
تحصیل می کردم هر کدام از خواهران و برادرانم ازدواج کردند و به دنبال خوشبختی خود رفتند. من که آخرین فرزند خانواده بودم بیشتر از همیشه مورد توجه پدر و مادرم قرار می گرفتم به طوری که آن ها مرا آزاد گذاشته بودند. من هم با چند جوان به ظاهر پولدار آشنا شدم و پایم به مجالس پارتی های شبانه و میهمانی های مختلط کشیده شد. از آن روز به بعد استفاده از مشروبات الکلی و مواد مخدر در میهمانی ها و مجالس ...
ارتباط زشت زن شوهردار با دوست پسرش / پارسا به من آرامش می داد و سروش به زندگی راحت و بدون دغدغه!
زن جوان حلقه دستبندهای فولادین قانون را بر دستانش جابه جا کرد و به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: کلاس دوم دبیرستان بودم که سروش مرا از خانواده ام خواستگاری کرد اما من هیچ علاقه ای به او نداشتم در واقع موضوع ازدواج را جدی نگرفته بودم. با خودم فکر می کردم اگر با سروش ازدواج کردم مدتی بعد وقتی خودم مستقل شدم از او جدا می شوم و با همسر دلخواهم ازدواج می کنم. سروش 13 سال از من بزرگ تر بود و ...
امیر مرا بیرون شهر برد و ... / از او باردار شدم و از وقتی فهیمد ناپدید شده است!
...؛ یک روز جهنمی مرا در برزخ تنهایی گذاشت و رفت تا هشت ماه بعد... یکی از عموهایم با مشکل مالی مواجه شده بود، پدربزرگم چند ده میلیون از حسابم برداشت کرد و به او داد، از آنها متنفر شده بودم چطور می توانستند به تنها پشتوانه یک دختر محروم از پدر و مادر اینگونه دست اندازی کنند. در همان موقع سروکله امیر پیدا شد، تا آن موقع نمی دانست که من صاحب چنین ثروتی هستم اما مجبور شدم همه چیز را برایش ...
عمل کثیف با دختر دم بخت در "پراید شیشه دودی"+عکس
دستگاه خودرو پراید هاچ بک سبز رنگ با شیشه های تیره (دودی) به دنبال من آمد تا مرا نزد مادرش ببرد . در طی مسیر بود که به بهانه خرید نوشیدنی ، امیر در مقابل یک مغازه آبمیوه فروشی توقف کرد و پس از دقایقی با دو لیوان آبمیوه شیرموز به داخل ماشین بازگشت ؛ هنوز مقداری کمی از آبمیوه را نخورده بودم که دچار سرگیجه شدید و پس از آن بیهوشی شدم . زمانیکه به هوش آمدم داخل یک فضای سبزی افتاده بودم اما قادر به حرکت ...