سایر خبرها
صدام: کشتار حلبچه برایم مهم نبود، این آزارم داد که چرا ایران عزیز شد
احضار شدم. اولین سوالی که از من کرد این بود: "صدام چگونه شخصی بود؟". پاسخ دادم که او در ابتدا خود را بی دفاع نشان می داد و کمی بعد با شوخ طبعی سرزنش وار شخص را در آسایش قرار می داد. رییس جمهور از پاسخ من به جوش آمد و من سریعا ادامه دادم: "صدام یک شخص مستبد، طعنه گو، و سادیسمی بود . همین پاسخ من، بوش را آرام کرد. وقتی خواستم از اتاق خارج شوم، بوش و دیک چنی نگاه معناداری به من کردند و رییس جمهور با ...
خوانش قرآنی تاریخی از محل ولادت حضرت عیسی(ع) + فیلم
) . مکان ولادت حضرت عیسی(ع) در روایات شیعی روایت نخست: حضرت عیسی(ع) در بیت لحم متولد شد: از هشام بن سالم به نقل از ابی عبدالله یعنی(امام جعفر بن محمد صادق(ع)) روایت شده که رسول اکرم(ص) در خلال سخنان خود در وصف معراج بیان داشتند: جبرئیل به من گفت فرود آی و نماز به پا دار. من نیز همان کار را انجام دادم . سپس جبرئیل گفت: أَ تَدْرِی أَیْنَ صَلَّیْتَ ؟ (آیا می دانی در کجا نماز خواندی؟) پاسخ دادم ...
اعدام برای 2مردی که به دختری تعرض کردند
به گزارش صبحانه ، سه سال قبل دختری جوان به مأموران پلیس یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی مراجعه کرد و مدعی شد از سوی دو مرد آزار و اذیت شده است. این دختر که حال پریشانی داشت، به پلیس گفت: دیروز صبح برای انجام کارهای شخصی ام از خانه بیرون آمدم و سوار بر ماشینی شدم، مرد راننده را می شناختم و به همین دلیل هم به او اعتماد کردم بعد از اینکه مسافتی را طی کردیم، او از مسیر منحرف و از جاده اصلی خارج شد ...
هنر، بی حضور او ستونی کم دارد
. دائم در حال راه رفتن بود مثل همیشه که آرام نمی گیرد. آن شب رفتارش کمی برایم عجیب بود. چند روز بعد به دفترم آمد. پیشنهاد داد که مطلبی درباره جایگاه زن در آثارش بنویسم. تعجب آور بود، فکر می کردم آن شب اصلاً به بحث ما توجهی نکرده است اما معلوم بود که همه را به دقت گوش داده است. این سفارش آغازی بر آشنایی 30 ساله من با بهرام بیضایی بود. بعد از آن به لحاظ کار و حرفه هیچ گاه از هم جدا نشدیم. بیضایی کارش ...
پدرم آخرین پیامش را با شهادتش مخابره کرد
، پیام داد که کارهایت روبه راه شده است. کار کربلایم را جور کرد و خودش کربلایی شد. یعنی همان ایام به شهادت رسیدند؟ کار کربلایم که جور شد، چند روز بعد، شنبه بود که با کاروان از مشهد به سمت جمکران حرکت کردم. تا پس از زیارت به مرز شلمچه رفته و عازم کربلا شویم. نگو همان روز پدر در سوریه شهید شده بود. خیلی بی قرار بودم. اصلاً انگار نه انگار که برای اولین بار به کربلا می روم. بعد از نماز ...
مسیح در آینه قرآن و روایات نگاهی به تولد و زندگی حضرت عیسی علیه السلام
های مردم بسیار نگران بود و احساس تنهایی می کرد. به طوری که با خود می گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلّی فراموش می شدم (3) آن زمان که درد زایمان بر مریم مستولی شد تنها و غمگین کنار تنه درخت خرمای خشکیده ای رفت. ناگهان صدایی از جانب خدا به او فرمود: غمگین مباش! پروردگارت زیر پای تو چشمه آبی (گوارا) قرار داده است (4) و صدا به او گفت: واین تنه ی نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازه ...
12 ثانیه ای که مردم یک شهر را کشت/ تراژدی غمبار بم
که شب قبل سر بر بالین گذاشته بودند روز بعد بیدار نشدند و جمعیت قبرستان این شهر در یک روز چندین برابر شد. امروز صبح در برخی از بخش های قبرستان جمعیت کشته شده های زمین لرزه بیشتر از کسانی بود که شمع در دست بالای سر قبرها ایستاده بودند. زن و شوهری که نوزاد چند روزه شان را از دست داده بودند و حالا زندگی خود را باز یافته اند و با فرزندان جدیدشان بر بالین نخستین فرزند از دست رفته ...
پایان انتظار عماد طالب زاده در اولین شب زمستان
تهیه کنندگی مجید عبدی و پویا زارع فرد در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران روی استیج رفت. عماد پیش از اجرای این کنسرت در پاسخ به درخواست خبرنگار موسیقی ما برای بیان یک جمله پیش از کنسرت گفت: فقط خدا را شکر می کنم. از همه مخاطبینم که باعث شدند کم نیاورم و خسته نشوم واقعاً ممنونم. • کنداکتور: نامحدود، بیا عشقم، اعتراف، می خوامت، اگه نبینمت، مگه می شه، من عاشقت شدم، علاقه، همه ...
روایت دختران مدرسه شین آباد از زخم های کهنه و دردهای جدید را بشنوید.
که کسی متوجه نمیشه. من هر هفته میام تهران برای درمان. از خیلی درس ها عقب افتادیم و قرار بود برامون کلاس جبرانی بذارن که نذاشتن. نادیه بزرگ شده است؛ دیگر کلاس چهارم دبستان نیست و سال بعد، باید انتخاب رشته کند. دختر متولد دهه 80 شین آبادی چند روز دیگر 15 ساله می شود و خامی کودکی اش رفته است. نذاشت از کلاس بریم بیرون و گفت اگه برین بیرون میزنمتون، زیر بارون نگهتون می دارم. ما به خاطر ترس از ...
بی خانمان ها چگونه ا نسان هایی هستند؟
خیابان برگردند. برچسب اعتیاد و مرزهایی که نمی شکند زهرا 38 ساله صورت زیبایی دارد. سفیدروست و دستهایش را موقع حرف زدن روی هم فشار می دهد. تریاک، ترامادول، متادون و شیشه را تجربه کرده. دو فرزند کوچک دارد و آرزویی ندارد، جز اینکه خانه ای داشته باشد و بچه هایش را زیر بال و پر بگیرد: بچه ام 40 روزش بود اومدم تهران. شوهرم افتاده بود زندان و خانواده اش از خونه بیرونم کردن. یه زن تنها بودم با ...
نخستین اسیر و آخرین آزاده جنگ
رفته بود تا برای دانشجوها صحبت کند. تماس گرفت و گفت شام آنجا مهمان است و دیر به خانه برمی گردد. من هم طبق روال هر روز شروع کردم به انجام کارهایم. شب که شد شام خوردم و ظرف ها را شستم و آشپزخانه را تمیز کردم. بعد هم در ورودی را قفل کردم و خوابیدم. یادم رفته بود حسین به ایران بازگشته و الان کجاست و قرار است به خانه برگردد. هنوز به آمدنش عادت نکرده بودم. لحظاتی بعد دیدم صدای در می آید. کمی ترسیدم ...
آخرین جزئیات قتل عام 10 نفر در یک روستا
سلامانه : جوان 27 ساله با حمله به خانه پدرزن سابقش در روستای جهان آبادِ فهرجِ کرمان حمام خون به راه انداخت. این قاتل در اقدامی وحشیانه اعضای خانواده همسرش را به گلوله بست. روزنامه شهروند افزوده است: کینه مرد جوان از خانواده همسرش او را به سرحد جنون رساند تا در اقدامی ناباورانه همه اهالی خانه شوهرخاله اش را به رگبار ببندد. بر اساس آخرین گزارش ها در این حادثه خونین 10 نفر کشته و 5 نفر ...
14 سال پس از زلزله خون بار بم تصویرگران آن روایت کردند
حجم جنازه و پسری است که یکی یکی روی جنازه ها را کنار می زده تا پدرش را پیدا کند و پیدا هم می کند.عباس کوثری، در سال 82 هم مثل امروز عکاس روزنامه شرق بوده و روایت خودش را دارد. او می گوید در سیل نکا با شرایط بحرانی و مرگ آدم ها آشنا بودم، اما زلزله، آن هم در این ابعاد واقعا فرق داشت و ما تازه صبح روز دوم متوجه حجم مصیبت و بدبختی رخ داده شدیم. او جمعه شب به کرمان می رسد و در بیمارستان های کرمان از ...
مایلی کهن: سربازها باید در تیم خودشان بازی کنند
بازی تراکتور سازی و ملوان در جام حذفی را ما باختیم، داور 2 پنالتی صددرصد برای ما نگرفت اما وقتی من به سمت داور رفتم و به او خسته نباشید گفتم. بهت زدگی را در صورت داور دیدم، من حتی از داور برای اندک اعتراض بازیکنان عذر خواستم. داور باورش نمیشد اما به هر حال تحت تاثیر قرار گرفت! از نگاه بعضی ها حرف حق زدن پرخاشگری است حال در این میان بعضی ها رفتارهای من را ...
ستاره سینمای هند که خبر آمدن ترامپ را داده بود
فرستند و شاهر خ خان در این تست موفق می شود و به قول خودش: بعدش معروف شدم. می گوید من واقعا نمی خواستم این کار را ادامه بدهم. ولی مادرم مرده بود و من به بمبئی آمده بودم. به همسر و خواهرم هم گفته ام که آن موقع ها خیلی افسرده بودم و می خواستم که تغییری در زندگی ام ایجاد کنم و برای همین تصمیم گرفتم که یک سالی بازیگری را ادامه بدهم و حالا بیست و پنج سال گذشته و هنوزم نمی دانم آیا باید رهایش کنم ...
10 پاکت سیگار برای چاپ یک عکس!
روز اول به کردستان را به یاد دارید؟ *لطفیان: بله. ما را با دو هواپیمای سی 130 به سنندج بردند. تا رسیدیم خلبان قبل از نشستن گفت: خواهشی که دارم کسی دنبال کیسه اش نگردد، به محض اینکه در از عقب باز شد باید بپرید پایین و هر کسی یک کیسه با خودش پرت کند. ده دقیقه آخر من رفتم بالای کیسه خواب ها و به محض باز شدن، اولین نفری بودم که پرت شدم بیرون. اصلا نمی دانستم قرار است چه اتفاقای بیافتد فقط ...
دلجویی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از سرباز فداکار مریوانی
در تماس تلفنی و گفتگو با سید محمد باختر از وی دلجویی کرد و دستور پیگیری وضعیت درمانی وی را صادر کرد. معاون رییس جمهور در تماس تلفنی با این سرباز فداکار ضمن آرزوی بهبود زود هنگام و سلامتی برایش گفت: از زمانی که شنیدم شما این فداکاری را انجام دادید و به شما آسیب وارد شد، بسیار بسیار متاثر شدم. ابتکار با بیان اینکه از آن لحظه پیگیر موضوع بودم، اظهار کرد: شما فداکاری بزرگی کردید و به طور ...
تمام دغدغه فرید اسراییل بود/ داعش را باید در نطفه خفه کرد
بودم که روزهای دیگر هم من کارهای خانه را انجام دهم تا ثواب خانه داری به من برسد. ما سر این ثواب ها رقابت داشتیم. فرید مرا از عشق و محبت سیراب کرد و مثل هر پدری عاشقانه بچه هایش را دوست می داشت. همیشه با محمد کشتی می گرفت و به فاطمه خیلی محبت می کرد. نسبت به اموال بیت المال خیلی حساس بودند؛ همیشه دو خودکاری توی جیبش بود خودکار سمت چپ شخصی بود و خودکار سمت راست جیبش مربوط به محل کارش. ...
من زنده ام و نفس می کشم هنوز
. نیروهای امدادی مرا به فرودگاه و از آنجا به بیمارستان شیراز انتقال دادند، چند روز در بیمارستان شیراز تحت درمان بودم، ماندن زیاد زیر آوار به کلیه هایم آسیب رسانده بود، دست و پایم شکسته بود و عصب پایم کشیده شده بود. بالاخره بعد از 2 هفته دختر عموهایم برای ملاقاتم به شیراز آمدند از دینشان خوشحال شدم و احوال پدر و مادرم را پرسیدم، آنها گفتند همه مثل تو به بیمارستان های شهرهای مختلف منتقل ...
سفرنامه کاریکاتوریست اصفهانی از سی و سومین جشنواره کارتون آیدین دوغان ترکیه
ایرادی دارد؟یا در بازارهای محلیتان لازم نیست قیمت کالاها را بنویسید، دلتان خواست ارزان بفروشید، دوست نداشتید؛ انتقام آبا اجدادتان را از مشتری بگیرید، مثلا هرچه باشد شما فروشنده اید ها! از طرف دیگر بعضی جاها هم هیچ ربطی به ما ایرانی ها ندارند، مثلا وسط سیاه زمستان دمای اتاق هایشان از 26 درجه بالاتر نمی رود و شما مجبور می شوید شب ها با کاپشن و جوراب بخوابید یا روی پله برقی هایشان به جای ...
آغوش باز مافیا برای بچه های گمشده
بیمارستان هر وقت حوصله داشتند و سرشان خلوت بود به ما زنگ می زدند و به همین دلیل بچه های زیادی از دست ما در رفته اند. در شب هایی که تیم های داوطلب ما شبگردی می کردند، متوجه وجود شیرخوارها در خیابان می شدند. از طرفی ما در این شبگردی ها موضوعات زیادی را دیدیم که به پلیس گزارش دادیم. مهم ترین مسئله، گم شدن و غیبت کودکان سه، چهار ساله بود. عده ای از خانواده ها این غیبت را به پلیس گزارش داده و عده دیگری ...
عاشقانه های هنریِ این پدر و دختر هنرپیشه
را بیشتر به زندگی جمع کنم. درواقع با این اتفاق یک سونامی وارد خانه ما شد که من باید مدیریتش می کردم. البته در آن دوره سناریوهای خوبی هم به من پیشنهاد نمی شد، بنابراین پس از مدتی کم کاری به سمت تلویزیون رفتم و در جایگاه تهیه کننده و بازیگر کار کردم. پس از مدتی به دلیل اتفاق های بد زندگی از جمله نبودن همسرم دچار افسردگی و بیماری روحی شدم تا جایی که چند ماه در خانه با اکسیژن زندگی می کردم ...
دام کثیف مرد قوی هیکل برای طعمه هایش + عکس
دستگیری جلال شدند.جلال 38 ساله به ماموران گفت: چند سال است که به هروئین اعتیاد دارم و به همین خاطر خانواده ام مرا از خانه بیرون کردند و چون برای تامین هزینه های زندگی و اعتیادم نیاز به پول داشتم سناریوی را طراحی کردم.وی افزود: به جلوی دستگاه های عابربانک ها می رفتم و با شناسایی افراد کم سن به آنها نزدیک می شدم و به بهانه اینکه باید برای همسرم پول واریز کنم ولی حسابم خالی و پول نقد دارم از طعمه ...
جزئیات دستگیری پنج مرد جوان مسلح در تهران!
متهم دیگر ادامه دارد. انگیزه متهمان از سرقت هایشان چه بوده است؟ متهمان اعتیاد دارند و انگیزه شان از سرقت ها فقط تأمین مالی بوده است. ایران 110 این اخبار را از دست ندهید: عکس؛ پراید سیل زده در خیابان های کربلا! تجاوز وحشیانه به دختر 8 ساله مقابل چشم زنانی که فقط جیغ می کشیدند! پسر 19 ساله چطور خود را به خانه خانم های ...
پشت پرده قتل عام خانوادگی داماد جوان
به خانه خانم های تهرانی می رساند؟ ماجرای باورنکردنی و عجیب مرد شیطان صفتی که همسر جوانش را تقدیم آزار گران کرد + عکس پسرجوان با دختر 8 ساله چه کرد که به دوبار اعدام محکوم شد؟ تجاوز سرایدار افغان به دختر 7 ساله در محل کار مادرش + عکس باورم نمی شد نامزدم با دست خودش مرا به دست راننده کثیف سپرد / فیلمی که از همه ماجرا پرده برداشت! دانشجویانی که همکلاسی دختر را در حمام دانشگاه گیر انداختند + عکس ...
مسجدی به ظرافت شیشه ها/هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
و ادامه می دهد: هرچند من به دلیل نداشتن بضاعت مالی نمی توانم این هنر را به نام خود ثبت کنم ولی نمی توانم از نام شهر و استان خود بگذرم و این هنر را به نام استان دیگر ثبت کنم. وی در خصوص انتظارات خود از مسئولان می گوید: شاید خرید آثار از سوی مسئولان، انتظاری آرمانی باشد ولی اگر مکانی برای فروش آثار در مرکز استان در اختیار ما قرار بگیرد، می توانم با فروش آثار علاوه بر توسعه فعالیت های هنری ...
خانه زوج جوان بندرگزی در آتش سوخت/ زندگی در چادر سهم زوج جوان و کودک سه ساله در دل زمستان + تصاویر و ...
چند شب گذشته روانه خانه یکی از اقوام خود شدند تا شاید سهمی از شادی ها و دلخوشی های زندگی این عصر، نصیبشان شود اما تقدیر هم آهنگ ناسازگاری کوک کرد و خانه نوساخته ی آنها را آتش کشید. خانه ای که خشت خشتش را خون دل خورد تا پشتی استقلالش را به دیوارش تکیه دهد و تا اجاق محبت خانواده اش را مأمنی باشد در این سخت سرمای زمستان روزگار... حالا خوب به این عکس ها نگاه کن؛ اینجا باغو کناره ...
ته تغاری اش را فرستاد پیش مسیح
جشن عید نوروز می گوید: ما هر سال در آستانه سال نوی میلادی خانه های مان را تمیز و مرتب می کنیم و به اصطلاح خانه تکانی داریم. این کارها هم برای شادی و سلامت روح و جسم ما خوب است و هم برای پذیرایی از مهمان ها آماده می شویم . او از مراسم برپا کردن کاج هم می گوید: هر سال یک درخت کوچک کاج از فروشگاه های اطراف خانه می خریم و آن را برای شب اول سال نو تزیین می کنیم. مراسم سال نو را با رفتن به مزار پدر و ...
یک انجمنی عجیب با اعضایی عجیب تر!
را دارند و شبیه هم هستیم. این موضوع باعث تسکین خاطرم شد چون همواره عذاب می کشیدم که مگر کسی به خاطر خوردن یا نخوردن دعا می کند.اما در انجمن دیدم که من تنها نیستم. همان روز اول احساس انزوا و تنهایی من از بین رفت و راغب شدم جلسات انجمن را ادامه دهم. بعد از اولین جلسه انجمن که حضور یافتم شب را راحت خوابیدم. درحالی که مدت ها بود خواب به چشمم نمی آمد و تصمیم گرفته بودم به روانشناس مراجعه کنم. ...
اکران فصل باران های موسمی در موزه سینما/ برزگر: اکران نشدن این فیلم به سود من تمام شد
فصل باران های موسمی حاضر شدم، فکر می کردم سینما فضایی خوب است و کار در سینما شیرین و جذاب است. حضور در این فیلم چنین حسی را به من می داد اما پس از فصل باران های موسمی متوجه شدم که سینما چنین نیست و روز به روز از این حس شیرین نسبت به سینما دور و دورتر شدم. فصا باران های موسمی بهترین تجربه سینمایی من بود و می خواهم از کارگردان فیلم تشکر کنم چرا که دیگر هرگز این تجربه برایم تکرار نشد. فصل ...