سایر خبرها
دختر عشایر، قهرمان کیک بوکسینگ ایران +عکس
...، بچه ها رو جمع کنم و ورزش یادشون بدم چون خیلیاشون زندگی سختی دارن. یه روزایی بود که میرفتم خونه فامیلی، جایی بهم تیکه میانداختن. میگفتن بعضیا میرن شهر معلوم نیست چیکار میکنن، اون وقت الکی میگن میرن ورزش. اینا رو به من میگفتن. بارها پشت سرم و جلوی روم این حرفارو زدن اما من ریختم توی خودم و ادامه دادم. دوست دارم به تیم ملی دعوت بشم. من هر روز میرم باشگاه و با قدرت حدود سه، چهار ساعت تمرین می ...
بیماری که حالا مهندس برق است
می کنی تو هم یک قهرمانی؟ بله. صد در صد همینطور است. بیماری من آنقدر سنگین بود که پدر و مادرم، تمرکز بیشتری روی من داشتند تا خواهر و بردارهایم می کردند.. من قطعا قهرمانم که توانستم این بیماری را شکست دهم. چند تا خواهر و برادر داری؟ چهارتا بچه هستیم و من بچه آخرم؛ دوتا خواهر و یک برادر بزرگ تر از خودم دارم. شرایط مالی پدرم قبل از بیماری من بسیار خوب بود ولی به خاطر ...
چاشنی طعم خوش طلاق در ذائقه زوجین امروزی
مسأله درگیر عوامل متعددی مانند بیکاری و عدم اشتغال، اعتیاد، عدم توازن درآمدها و هزینه ها، ناامیدی، خیانت در خانواده ها و ... است که باید از سوی دستگاه های دست اندرکار و مسؤولان امور فرهنگی جدی گرفته شود. * سن طلاق در سال های یک تا پنج سال ازدواج معاون فرماندار چالوس با اشاره به اینکه امروز بیشترین حوزه فعالیت دولت بر مبنای سه موضوع اشتغال، اعتیاد و طلاق است، گفت: با توجه به ...
تصاویر جدید احسان کرمی و همسرش + بیوگرافی و گفتگو با او
. آشنایی با همسرم من در این سال ها حدود 40 شغل عوض کردم؛ یکی از شغل های من تور لیدر بود؛ مثلا هوس می کردم که به اصفهان بروم و تور یک روزه به اصفهان می بردم. در یکی از این سفرها با همسرم آشنا شدم؛ البته من و همسرم با یکدیگر بزرگ شدیم چون من از 19 سالگی با او آشنا شدم و با یکدیگر ازدواج کردیم و حالا یک پسر داریم و همه چیز خوب و نرمال است. همسرم همیشه می گفت که هیچ وقت دلم نمی ...
داستان سه خواهر شکست ناپذیر
خودش ورزشکار است وشرایط مرا درک می کند، چون زمانی که ورزش حرفه ای می کرده خانواده مانع این کار او می شدند و راه را برایش باز نمی گذاشتند این باعث شده دیدگاهش عوض شود وهمیشه ازمن حمایت کند تا جلو پیشرفتم گرفته نشود.البته دوری از خانواده واقعا سخت است و چند سال است که من وهمسرم این مساله را تحمل می کنیم. تا چه زمانی می خواهی به ورزش قهرمانی ادامه دهی؟ فکر می کنم تا مسابقات جهانی ...
بررسی وقایع استان از معیارهای ازدواج در بین شهروندان سه شهر ایران؛/ازدواج هندوانه در بسته نیست
:”وضعیت اقتصادی عامل مهمی در انتخاب همسر است.” 20 ساله، دیپلم و کارگر مغازه مکانیکی است. عرفان می گوید:” من ترجیح می دهم در سن 30 سالگی با دختری که از خودم بزرگتر است، ازدواج کنم و هیچ وقت بچه دار نشوم. من همسری را انتخاب می کنم که کارمند باشد، این روزها وضعیت اقتصادی به شکلی است که زن و شوهر هر دو باید کارمند باشند. در غیر این صورت مشکلات مالی به وجود می آید که باعث بسیاری از مشکلات دیگر می شود.” ...
پسر این مرد سردسته باند سرقت های مسلحانه است
+ عکس مجری معروف: 8 سال با همسرم زندگی کردم اما ظرف سه ساعت به این نتیجه رسیدیم که باید طلاق بگیریم! + عکس معجزه ای عجیب / تصادف باور نکردنی این خودرو را ببینید + عکس دختر افغان گفت: دو مرد من و مادرم را به جایی خلوت بردند و به ما تعدی کردند!
سرطان برای من نعمت بود
دیگران نداده چون می دانسته شاید ناشکری کنند ولی به من و شما بیماری داده چون می داند می توانیم طاقت بیاوریم و شاکر باشیم. به دوستانم بارها گفته ام که سرطان برای من نعمت بوده و هست. من با بروز این بیماری خودم را شناختم و دیدم که جایگاهم پیش اطرافیانم چگونه است. من با این بیماری توکلم به مهربانی خدا بیش تر شد. الان هم کسی باور نمی کند سرطان دارم، چون ورزش می کنم. به زندگی ام می رسم ...
10 پاسخ دندان شکن برای آنهایی که می پرسند چرا هنوز ازدواج نکرده اید
کورکورانه راهی که بقیه رفتن رو منم برم؟ چون میترسم که خودم برای زندگیم تصمیم بگیرم؟ 7. الان وقت خوبی برای ازدواج کردنه. پاسخ: وقت خوب وقتیه که من کسی که میخوام رو پیدا کرده باشم. نه وقتی که چون فقط جامعه فکر میکنه من باید ازدواج کنم یه آدم اشتباه رو انتخاب کنم. 8. حتماً احساس تنهایی میکنی. پاسخ: پس شما بخاطر احساس تنهایی ازدواج کردین؟ این راهیه که آدمی که می ...
معلم عشایری که پدر پیوندکبد ایران شد
یاد دارد پدرش مریض احوال بود و او و خواهر وبرادرش زیر سایه مادر پناه گرفتند. پسرک قصه ما هنوز محصل بود که همان سایه مادر را هم به دلیل بیماری کبد از دست داد. مادرش در سن 35 سالگی فوت کرد و بچه ها تحت قیمومیت پدر بزرگ آیت الله سید صدر الدین ملک حسینی آصدرا درآمدند.مرگ مادر خاطره دردناکی بود که پسرک قصه ما را تبدیل به کسی کرد که اولین پیوند کبد ایران را انجام داد. دردی که هنوز از پس گذشت 50 سال بغض ...
استوار، مقتدر و پر ابهت همچون دماوند!
بمباران شده! خود راه آهن را چند بار زده بودند. مثل مخروبه بود. نامه نوشتن های من از آن وقت شروع شد. بعضی از آن نامه ها را هنوز دارم. من خواهری داشتم که دو سال از من بزرگتر بود. من که نامه می نوشتم، خواهرم که هنوز در خانه و مجرد بود، او میخواند. وقتی می نوشتم حواسم نبود که چه کسی این نامه را میخواند و باید چطور بنویسم و ...! توصیف کردم که این ساعت رسیدیم و راه آهن بمباران شده و ...
زن پولدار گفت: خانه ام در پشت کاخ نیاوران واقع است / یکی از اتاق های خانه ام را در اختیارش گذاشتم
شدم / همسایه مان همسرم را به انحراف کشاند + عکس مجری معروف: 8 سال با همسرم زندگی کردم اما ظرف سه ساعت به این نتیجه رسیدیم که باید طلاق بگیریم! + عکس معجزه ای عجیب / تصادف باور نکردنی این خودرو را ببینید + عکس دختر افغان گفت: دو مرد من و مادرم را به جایی خلوت بردند و به ما تعدی کردند! ...
عاشقانه های هنریِ این پدر و دختر هنرپیشه
...> پدر: تا زمانی که نیکی هنوز مدرسه نمی رفت، هر جا سر فیلم برداری می رفتم، همه با هم بودیم و آن زمان بیشتر فیلم ها در شهرستان ها ساخته می شد و مثل امروز نبود که بیشتر لوکیشن ها در تهران باشد. از دست دادن همسرم برای ما خیلی سنگین بود. وقتی این اتفاق فاجعه بار پیش آمد، من و نیکی بیشتر در کنار هم بودیم. حدود 10 سال پیش به این نتیجه رسیدم که سینما دیگر جای من نیست و به سمت تلویزیون کشیده شدم و نیکی هم ...
مهمان راه پله ها بودم/ در جستجوی مادر
، با هر خاطره ای چهره اش بیشتر در هم فرو می رود و آرام تر حرف می زند. 9 ساله بودم که مادرم به اتهام حمل مواد مخدر در یکی از شهرهای مرزی کشور دستگیر شد. از پدرم بی خبرم، یعنی اصلا او را ندیدم فقط می دانم که مغازه ای داشت و هر ماه مبلغی پول به حساب مادرم می ریخت. اوایل زندگی مان خوب بود و حتی خدمتکار داشتیم و همان پیرزن خدمتکار مرا معتاد کرد. بچه که بودم هر وقت مریض می شدم و گریه می کردم ...
گفت وگو با دختر و پسری که ازدواج سفید کرده اند! ؛ بخوانید
ازدواج سفید را سیاه کرد مهسا یکی از چندین دختری است که برای عقب نماندن از دوستان روشنفکرش دست به ازدواج سفید زده است. زمانی که وارد دانشگاه شدم گروه دوستانم از افرادی بودند که بی قیدی را ملاک روشن فکری می دانستند. من هم تحت تأثیر آنها با یکی از همین افراد روشنفکر آشنا شدم و پنهانی از پدر و مادرم روزها به خانه اش می رفتم. پس از مدتی از او خواستم تا به خواستگاری ام ...
طلاق،پایان زندگی مدیرعامل52ساله و منشی31ساله
حضور شان دادخواست زن جوان بود که مهریه و نفقه اش را خواسته بود. در آن لحظات آرزو تصور می کرد تقدیر با او درافتاده است.همانطورکه به آرزوهای رنگ باخته اش فکر می کرد دلش می خواست در کشتزاری وسیع آنقدر فریاد بکشد و گریه کند که مرغ های آسمان هم با او همدردی کنند. 16 سال پیش، آرزو شوهر کرد، آن هم با فشار خانواده ای سنتی که ازدواج سریع دختر را به صلاح می دانستند و می گفتند ادامه تحصیلش وقت ...
بازیگر معروفی که با دروغ مادرش بازیگر شد!
لبخند بیشتری می زنم. سلمان خان می گوید، من خیلی خجالتی و منزوی هستم. مجبورم که کارهای عمومی را انجام دهم و انجام هم می دهم و این کارها را با شادی بسیاری می کنم. ولی نمی توانم آن ها را با خودم به خانه ببرم. من آدم خیلی حساسی هستم برای همین هم هست که خیلی صمیمی و دوست داشتنی و همه آن چیزهایی هستم که مردم توقع دارند باشم، ولی دوستان زیادی ندارم. مطمئن هستم که این گفته اش چندان هم درست نیست ...
آسیب های اجتماعی نگران کننده در بم
بودن به جنازه های متحرک باید چه کار کنند. بعد هم هر چی رفتیم جلو دیگه بودجه ها کم شد و مردم فراموش شدند. نفس عمیقی می کشد. برای چند لحظه سکوت می کند: من هم یکی از همین جنازه های متحرک بودم. تا چند ماه کابوس می دیدم. ولی خب زود از پس مشکلات بر اومدم. اما خیلی از زن ها بودند که شوهر و بچه هاشون رو از دست دادن و زمینی هم نداشتن که بخوان صاحب خونه بشن. خیلی ها هم بودن که برنگشتند بم. هر کسی گوشه ای ...
بم؛ 13 سال پس از زلزله به روایت خبرنگار و عکاس ایران
، آنقدر شدید بود که اینور و آنور پرت شدیم، با بدبختی از خانه بیرون آمدم ولی زن و بچه هایم و پدر و مادرم توی خانه بودند. وقتی زلزله تمام شد به خانه برگشتم، فقط زنم و یکی از بچه هایم زنده مانده بودند، بقیه مرده بودند... محسن ، یکی از هزاران آدمی است که هنوز مرگ عزیزانش را فراموش نکرده و هر پنجشنبه سر مزار عزیزانش می آید. او پدر و مادر و دو خواهرش را در زلزله از دست داده است. او می گوید: از دار دنیا ...
خشونت روانی رایج ترین خشونت علیه مردان/ رواج افکار فمینیستی خشونت علیه مردان را افزایش داده است
را به قتل رساندم. شوهرم بسیار بداخلاق بود و دایم به من ناسزا می گفت. دیگر نمی توانستم با او زندگی کنم. 24. دی 93 تهران دفاعیات مردی که همسرش را به خاطر سوختن غذا کشت کاظم مردی که اعتیاد داشت، یک سال و نیم بعد از ازدواج بهار همسر 17 ساله خود را به قتل رساند. او در اعترافات خود گفت به دلیل سوختن غذا از دست همسرش عصبانی شده و بعد از این که او را کتک زده، با ...
قانون مدنی ایران، ادبیاتی مردسالارانه دارد
در این مرحله تدبیر، دوراندیشی و واقع نگری کنند و بر اساس واقع نگری و دوراندیشی بین این فتاوا، اجراپذیرترین آن را انتخاب کنند. به طور مثال در این روزها آیت الله مکارم گفته اند که به نظر من ازدواج دختر بچه های زیر 13 سال جایز نیست؛ حال چرا شما می روید آن فتوا را انتخاب می کنید که می گوید 9 سال هم درست است، 5 سال هم درست است؟ این هم فتواست، آن هم فتواست و هیچ کدام هم نمی توانیم قسم بخوریم بگوییم که ...
حرف و حدیث ها پشت ما زیاد است/ مهم این است که سخت می گذرد و سخت نمی ماند
آن عکس روی دیوار خانه نصب شده و در کنارش عکسهای پدر مانده و حال گوئی نوبت بچه ها و مادر خانه است که از عکس ها نگهداری کنند. مهدی(حامد) کوچک زاده متولد آخر شهریور سال 1361 در سال 86 عقد نمود که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های ریحانه 7 ساله و فاطمه 2 ساله هستند. ریحانه ای که امسال متفاوت با دیگر بچه های کلاس اولی وارد مدرسه شدو برای رفتن به مدرسه از پدرش در مزای شهدای رشت اجازه گرفت ...
ر15 خرداد،یک گردان مامور به خانه ما هجوم آوردند!
. بعد به حیاط آمدیم و دیدیم سربازها دارند برادرم آسید هاشم را می زنند و مادرم هم دست او را گرفته بودند و می کشیدند و اعتراض می کردند که چرا او را کتک می زنند؟ رفتار بسیار زشت و خشنی با همه کردند، طوری که همه خون آلود شده بودند! انگار که یک گردان سرباز به خانه ما ریخته بودند! تصور می کردم قیامت شده است و از ترس به خود می لرزیدم. درآن شب توانستند چه کسانی را دستگیر کردند؟ همه ...
بنیاد در آینه مطبوعات
باید بروم و از حرم دختر پیغمبر(س) دفاع کنم. � دو دختر دارم رو به همسر شهید که تا الان ساکت بود، می گویم: فکر نمی کنم بیشتر از سه دهه از زندگی تان گذشته باشد. چند سال است ازدواج کردید؟ هیچ وقت فکر می کردید همسر شهید لقب بگیرید؟ می گوید: بله، درست است. من الان یک دختر ده ساله دارم و خانه دار هستم. من هم راضی نبودم؛ اما آن قدر گفت که دیگر فکر کردم باید راضی شوم. او وظیفه خودش می دانست، شغل ...
533 دختر زیر 14سال اصفهانی خانه دار شدند
...> وی می افراید: علی که پدر و مادرش از در سانحه تصادف از دست داده بود پس از ازدواج برادر بزرگ ترش تنها در خانه زندگی می کرد و تنها به خاطر علاقه به من تن به این ازدواج داد. این کودک اصفهانی همچنین به مخالفت خانواده اش برای این ازدواج اشاره می کند و ادامه می دهد: علی رغم همه مخالفت های والدینم با علی ازدواج کردم و او که باتجربه تر از من بود نتوانست رفتارهای بچه گانه مرا تحمل کند و در ...
می خواست خودش در گوش زینب اذان بگوید
، سردار برونسی را در قامت یک همسر و پدر به خواننده معرفی کرده است. کتاب برونسی به روایت همسر شهید از مجموعه کتاب های نیمه پنهان ماه به قلم توانمند مهدیه داوودی منتشر شده است که با هم نگاهی به داشته های این کتاب می اندازیم. عبدالحسین پسر خاله ام بود. من او را زیاد ندیده بودم. با اینکه توی یک ده بودیم، خوب نمی شناختمش. بابا و مادرم زیاد می رفتند خانه خاله، اما من و خواهرهایم نه. می ماندیم خانه ...
روایتی بسیار تکان دهنده از خشونت علیه زنان در افغانستان - زنی از خشت و آینه
.... خانه خواهر بودم همراه پسر سه ساله و بچه یک و نیم ساله ام. باز آمد مرا زد، باز جنگ و دعوا. از خاطر بچه کلانم (بزرگم) دلم نمی خواست جدا شوم. خانه ما در دهلیز پایین بود. یک شب همه میهمان بودند خانه پدرشان. بچه هایشان همه چیز داشتند. لپ تاپ و کیف و دفتر خوب. نداشتیم. غصه می خوردیم. پسرم آمد سر من گریه که چرا من ندارم. چند سال بود قرص اعصاب می خوردم. خودم را زدم. چشم هایم و دست هایم خون شد. جارو را ...
آقا دفتر را گرفتند و زیر آخرین لحضه های ارتباط مهدی با دنیا، دست خط زیبایی نوشتند. حالا دفترچه و تمام ...
دوستش میپرسد نمیخواهی ازدواج کنی؟ میگوید اگر مورد خوبی باشد که با شرایطم کنار بیاید مایل هستم. دوست دارم سید باشد، میخواهم داماد حضرت زهرا شوم. من خادم جمکران بودم و همسر دوست شان هم کار بود. سه شنبه شب شیفت بودم آمد و گفت زنگ زدم خانه تان با مادر هماهنگ کردم، فردا خواستگار بیایید و فردا شب هم در میان صدای تکبیر همسایه ها آمدند. درست 21 بهمن ماه ساعت 9 شب. در روز خواستگاری چه ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (346)
میگه عه! مگه من نفتو ملی کردم؟! شب یلدا بعد از رفتن مهمونا 9٫ بعضی از کافه ها به قدری تاریک هستند که هرلحظه ممکنه یکی با یه سینی پر از عکس بیاد سراغت و بگه: بفرمایید عکسای شما رو ظاهر کردیم شد 35هزارتومن. 10٫ امروز از صبح با خودم گفتم بمونم خونه درس بخونم و امروز از همون صبح کمک مادرم ظرف شستم، گلدون آب دادم، جارو زدم، اخبار دیدم، الانم غذام رو اجاقه. 11٫ ...
نباید با تاریخ شوخی کنیم!
آروزی آن را داشته است. فکر می کنم وقتی که جوان تر بوده همیشه آرزو داشته ازدواج کند و بچه دار شود و رمان بنویسد و هیچ کدام از آنها اتفاق نیفتاده. زمانی که با او آشنا می شویم، طلاق گرفته و رمانش هرگز به جایی نرسیده و دانش آموزانش به نظر خیلی مشتاق چیزهایی که سعی می کند به آنها یاد بدهد نیستند. بنابراین در زمان حال خیلی چیزی برای از دست دادن ندارد. اگر فرصت جیک را داشتید دوست داشتید به ...