سایر منابع:
سایر خبرها
رویای برباد رفته پاری سن ژرمن +عکس
.... اولین برخورد بزرگان؟ آن موقع حسن حبیبی سرمربی استقلال بود که انتخابم کرد، اما بعد از یک ماه از جمع آبی ها جدا شد و مرحوم پورحیدری هدایت تیم را بر عهده گرفت. بزرگان تیم همیشه به من نگاه حمایتی داشتند شاید هم می گفتند این بچه اینجا چکار می کند . تیم ملی؟ 18 ساله بودم که با استقلال قهرمان شدم و با این که بازیکن جوانان بودم در سال 1364 به تیم ملی ...
کعبی:مصلح زیر نظر برانکو ملی پوش می شود
پرسپولیس نیوز : بازیکن تیم سپیدرود رشت گفت:مدل موی من به هیچ کسی جز خودم و سرمربی تیم ربطی ندارد. حسین کعبی درباره احتمال پیوستن شایان مصلح به تیم پرسپولیس اظهار داشت:مصلح بازیکن خوبی است که در این مدت خودش را نشان داده است.او پیشنهاداتی از تیم های بزرگ لیگ برتری دارد اما هنوز تصمیمی برای آینده نگرفته است.من معتقدم اگر مصلح زیر نظر برانکو کار کند تا یک سال آینده ملی پوش می شود. ...
ماهینی: بزرگترین کمک من در خانه سفره پهن کردن است/ دعوت کی روش پاقدم دخترم بود
... تو به بچه دوست بودن خیلی معروفی، الان با آقا رضا (خواهرزاده ات) چه کار می کنی؟ رضا حسادت نمی کند؟ نه خدا را شکر، رضا خیلی مایسا را دوست دارد. رضا اولین نوه خانواده است و همین چند روز پیش اینجا بود با خواهرم و دامادمان و از در و دیوار بالا می رفت ولی مایسا را دوست داشت. خب، از زندگی بگو، از همسرت؟ من در شرایط خیلی سختی ازدواج کردم. سرباز بودم در انزلی، تنها بودم و گفتم ...
با میرحسین موسوی توافق شد تا در صداوسیما صحبت کند اما خناسان کار خودشان را کردند/ استدلال کروبی این بود ...
ظرف چند روز آینده با این ترتیب به ملاقات آقای کروبی بروم، اگر شما موافقید یکی از خواست های من این باشد که آقای کروبی به شما زنگ بزنند و شما ملاقاتی با وی داشته باشید، بلکه ان شاءلله رفتار آقای کروبی با ملاقات با شما یا اقدامات شما که مصلحت می دانید اصلاح شود. آیت الله مهدوی کنی گفت من حرفی ندارم، شما در ملاقات بگویید که اگر آقای کروبی خواستند ملاقات کنند، هیچ منعی نیست. همه ی این حرف ...
100 میلیون برای نجات از چوبه دار
بود را شست و پاک کرد. چند روز بعد خانه را به صاحبخانه تحویل داد و رفت. چرا تسلیم نشدی؟ آنقدر ترسیده بودم که باورم نمی شد دوستم را کشته ام. مدتی سرگردان کوچه و خیابان ها بودم. مانده بودم چه کنم. چند مرتبه خواستم خودم را به پلیس معرفی کنم و از این عذابی که می کشیدم رها شوم، اما ترس باعث می شد که خودم را تسلیم نکنم. سرانجام مخفیگاهم لو رفت و بازداشت شدم. چه زمانی ...
خیانت، زن جوان را به دادگاه خانواده کشاند
و نمی خواهی آشتی کنی، چرا بازی درمی آوری و به پسرم پیامک می دهی؟ جا خوردم و گفتم من و پسر شما هیچ رابطه ای با هم نداریم که پیام بدهیم. اینجا بود که فهمیدم شوهرم دوباره با آن دختر رابطه برقرار کرده است. تحملم تمام شده بود. همانجا پای تلفن تمام اتفاقاتی که در طول این مدت افتاده بود، ریز به ریز برای مادرشوهرم تعریف کردم، اما او قسم خورد که پسرش از این اخلاق ها ندارد که به همسرش خیانت کند. من کاری به رفتار مادرشوهرم نداشتم، چون خودم همه چیز را در مورد شوهرم می دانستم. دیگر دوستش ندارم و تصمیمم برای طلاق قطعی است. به نظر شما آیا منطقی است من با این مرد ازدواج کنم؟ ...
دردسرهای زندگی با یک سابقه دار
...: چهار سال پیش با پژمان آشنا شدم. چند وقتی از آشنایی مان گذشت تا این که یک روز پژمان در حالی که بشدت ترسیده بود، از گذشته تاریکش برایم گفت. او گفت که سارق و جیب بر بوده و به همین دلیل به زندان هم رفته است. خیلی شوکه شدم. حتی می خواستم ارتباطم را با او قطع کنم، ولی پژمان گریه کرد و گفت که از کارهای خلافش پشیمان است و می خواهد یک زندگی سالم را در کنار من تجربه کند. او گفت که اگر رهایش ...
کج خلقی های همسر انگیزه قتل
برای خود درست کنم و درگیری ها پایان می یافت به قتل همسرم راضی شدم. از روز حادثه بگو. روز حادثه، طبق نقشه قبلی، همدستم به خانه ما آمد تا نقشه جنایتی را که از قبل طراحی کرده بودیم، اجرا کنیم. داخل غذا داروی بی هوشی ریختم و پس از آن که همسرم بیهوش شد، همدستم پاهای او را گرفت و من شهاب را خفه کردم. بعد از قتل جسد را داخل خودرو گذاشته و به محلی پرت برده و در آنجا رها کردیم. ...
چرا زوج ها خیانت هایشان را تکرار می کنند؟
از روی دلسوزی با زن بیوه ای ازدواج موقت کرده است. از عصبانیت نزدیک بود بمیرم. تصمیم گرفتم هر طور شده خانه آن زن را پیدا کنم و حسابش را کف دستش بگذارم. باورم نمی شد تمام این مدت در کنار کسی زندگی می کردم که زن داشت. تا مرز طلاق پیش رفتیم. سه ماه به حالت قهر به خانه پدرم رفتم. هر روز می آمد و گریه و التماس می کرد که ببخشید. آیه و قسم می خورد که دیگر تکرار نمی کند. به خاطر بچه هایم سوختم ...
ارتباط انسان با عالم هستی/ اسلام فقر ندارد
سلام الله علیه بخوانی. بعد هم گفت من حاجتی هم دارم و این حاجت را از امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه بخواه. من اولاد ندارم و فقط یک دختر دارم که فلج است. می دانم که امیرالمؤمنین می تواند و از آقا بخواه که این بچۀ من خوب شود. علامه امینی می فرماید من رفتم اشعارش را در مقابل ضریح مطهّر خواندم و حاجتش را خواستم و به خانه آمدم. چند ساعتی طول نکشید که باخوشحالی عجیبی به من تلفن کرد و گفت: بچه ام خوب شد. من ...
درخواست طلاق همسر یک "فوتبالیست معروف ایرانی" به دلیل خیانت
ختم شده و چند تماس و ملاقات در کافی شاپ. آقای جیم تنها 23 سال داشت. قد بلند و خوش چهره بود. اما آنچه سهیلا را متقاعد به زندگی با او می کرد جدا از فوتبالیست بودن و احتمال آینده درخشانش، سادگی و ابراز عشق و علاقه اش بود. مرد جوان سال بعد به یک تیم آبادانی رفت تا آنکه در پایان فصل فرصتی برای خواستگاری پیش آمد. سهیلا خیلی زود فهمید که خانواده خواستگارش چندان شباهتی با طبقه اجتماعی خانواده ...
ترانزیت ستاره ها
قانون - لیگ شانزدهم با همه افت و خیزهایش به نیمه رسید. با این حال چند هفته ای است گمانه زنی های رسانه ای برای نقل و انتقالات زمستانی آغاز شده است. گمانه زنه هایی که نقل محافل شده و از کوچ ستاره ها از این تیم به تیم دیگر می گویند. امید عالیشاه و احمدنوراللهی با انتقال شان به تراکتورسازی، نوید یک نقل وانتقالات فوق العاده داغ و جذاب و البته پرحاشیه را دادند. در ادامه به گزینه های روی میز بازار نقل ...
همچنان چشم انتظار علی اکبر هستم
گذشت 30 سال از شهادتش همچنان چشم انتظار علی اکبر هستم تا در این خانه را بزنند و بگویند "آویش آمد"؛ آرزو دارم یک روز خبر دهند "آویش آمد". حاج خانم مجموع زندگی با سردار چند سال بود؟ همسر شهید: شش سال؛ شش سالی که بهترین زندگی ام بود، زندگی که با مردی خدادوست، مردم دوست، خانواده دوست، مردی که بهترین معلم در زندگی ام بوده و بهم درس های زیادی آموخته است. و اکنون خدا را ...
سینمای کودک را به بیگانگان واگذار کرده ایم
دستاورد بزرگ حکومت است. باید گروهی عاشق به میدان بیایند و کار کنند اگر بستر سازی شود این سینما ابعاد جهانی پیدا میکند. نبوی در این باره گفت: حال هر چه بوده گذشته اگر اکنون بخواهیم برنامه ریزی کنیم باید چه کنیم؟ از آقایان جهانگیری، روحانی و نوبخت که تصمیم گیرنده در حوزه مالی هستند باید درخواست هزینه بیشتر بکنیم. چگونه می توانیم حوزه های دیگر را درگیر کنیم؟ اول از همه باید ...
زن فوتبالیست مشهور مهریه اش را به اجرا گذاشت +عکس
در حوالی خانه ملیحه برخورد کرد. در آن روز زیبای بهاری سهیلا برای کنکور آماده می شد، که پسر جوان سر راهش سبز شد بعد هم به سهیلا شماره تلفن داد و خواست بیشتر با هم آشنا شوند. اما دختر جوان تصمیمی برای ازدواج نداشت، اهل دوستی خیابانی هم نبود به همین خاطر همانجا مخالفت کرد. اما وقتی شنید موضوع ازدواج در میان است، ته دلش خوشحال شد که سرنوشتش با یک فوتبالیست گره خورده است. بعد هم موضوع را با ...
از ترسم می خواستم با قاتل شوهرم ازدواج کنم!
مرد جوان اغفالم کردو مدام از من می خواست از شوهرم جدا شوم و با او ازدواج کنم. من اختلافی با شوهرم نداشتم اما کم کم اسیر وسوسه های او شدم. شب حادثه Incident شوهرم خانه را ترک کرد و بازنگشت. ساعاتی بعد مردآشنا به خانه مان آمدو زمانی که علت حضورش را پرسیدم، مدعی شد که شوهرم رابا همدستی دو نفر از دوستانش کشته تا با من ازدواج کند. وی افزود: حرف هایش را باور نکردم. او تهدیدم کرد باید راز این ...
وزیر بهداشت کابینه موسوی: موسوی یا عقل نداشت یا خائن بود
داشتید؟ من آن زمان همان پسر را داشتم که شهید شد و بعد از مدتها دوباره ازدواج کردم. تلویزیون عراق چند بار جنازه او را به عنوان افتخارات شان نشان داده بود که مثلا یک بچه 15 ساله را فرزند یکی از مسئولان است به شهادت رسانده بودند. تسنیم: در برخی سایتها نوشته شده است مرحوم محمد زمانی که دانش آموز بود به ظن ارتباط با مخالفین نظام در کلاس درس دستگیر و بازداشت شده بود اما با پیگیری شما ...
ضرورت چهره به چهره بودن کمک به فقرا
وقت ازاو نقل نمی کنند که اگر فقیر به در خانه اش می رسید می رفت دست فقیر را می بوسید. یعنی می فهمید که این آدم بیش از آن که فقر مادی داشته باشد فقر عاطفی دارد. امام حسین با این کارش فقط فقیران را سیر نمی کرد خودش را هم از لحاظ معنوی سیر می کرد. و ما به این توجه نمی کنیم و به نظرمان می آید که چشم تو چشم نشویم. البته در دنیای بزرگ امروز ارتباط از راه دور چاره ناپذیر است اما چاره ناپذیر را آنقدر که چاره ناپذیر است باید تسلیمش شد. اگر با طرف مقابلم بتوانم مواجه شوم و کمک کنم نباید جور دیگری کمک کنم. انتهای پیام کلمات کلیدی: فقر - مصطفی ملکیان ...
بدرقه "جان بخش کلاه قرمزی" به آرامگاه ابدی
جان و دل کار کرده و کار می کنند از پرویز فنی زاده تا دنیا فنی زاده. درخواست عادل بزدوده؛ جایگاه عروسکی ها در خانه سینما مشخص شود در بخش پایانی این مراسم، عادل بزدوده با بیان اینکه در چند وقت گذشته حادثه عجیبی در خانواده اش رخ داده و بعد از دست دادن یکی از بازیگران بزرگ ایران، پدرش را از دست داده و حال در تشییع دنیا فنی زاده است، بیان کرد: آن دو بزرگواری که پیش از این از دست ...
تجلّی محبت به امام زمان(عج) در اطاعت از ولی فقیه است - ولایت مداری مهم ترین شاخصه کارگزاران نظام
که روی فرش انداخته اند. هنگام خداحافظی، استاد ما به این مرد آهسته گفت که خانه ات را طوری قرار بده که اگر بنا شد روزی امام زمان وارد خانه ات شود، او را معطل نکنی و شرمنده نشوی. این قالیچه ای را که عکس زن و مردی داشت که در آن، در حال تار زدن و خوردن شراب بودند، به چه دلیلی روی فرش انداخته ای؟ اصلاً قالیچه روی فرش چه معنایی دارد؟ باید زندگی ما زندگی امام زمان پسند باشد. چه قدر این روایت ...
مذاکره استقلالی ها با زهیوی/ شکست بلندقامتان شهرداری مقابل نفت/ برگزاری یادواره شهدای ورزشکار خوزستان
نیم فصل دوم محک بخورند. دیدار تدارکاتی تیم های استقلال خوزستان و استقلال اهواز روز شنبه 11 دی ماه در استادیوم تختی اهواز برگزار خواهد شد. مدافع استقلال خوزستان به سپاهان پیوست سید جلال عبدی مدافع راست تیم استقلال خوزستان به تیم سپاهان پیوست. سید جلال عبدی مدافع راست تیم استقلال خوزستان با درخواست خود و موافقت سید سیروس پورموسوی از این تیم جدا شد و امروز به ...
سه روایت از شاهدان عاشورای خونین 88
به گزارش بلاغ ، 7 سال از روز تاریخی و به یادماندنی 9 دی 88 می گذرد. همان روز چهارشنبه ای که مردم ایران یک صدا و یک دل به خیابان ها آمدند و فریاد بصیرت سر دادند. نهم دی ماه حماسه بی سابقه و پرشکوهی رقم خورد که خواب را از چشم گستاخان فتنه گر گرفت و همچون پتکی مرگبار، بر سر فتنه فرود آمد و آن را ضربه مغزی کرد. همه مردم به عشق ولایت فقیه و رهبری بدون در نظر گرفتن عقاید سیاسی و حزبی در حماسه باشکوه 9 ...
ماجرای تکان دهنده در گرمخانه تهران
برای خرید نوشابه از خانه پدری اش در نظام آباد تهران خارج شد و 18 روز بعد بدن نیمه جانش در حالی که بدنی کاملاً سرما زده و بی حس داشت در اطراف مهرشهر کرج پیدا شد. مهدی که دچار اختلال حواس بوده به بیمارستان انتقال یافت، اما کار از کار گذشته بود و به دلیل سرمازدگی شدید هر دو پایش را قطع کردند. در آن شب سرد خانواده مهدی، با در دست داشتن عکس و مدارک این مرد که اختلال حواس داشته است همه جا را زیر و رو ...
بدرقه مادر مهربان کلاه قرمزی به خانه ابدی
در ابتدای صحبت های خود گفت: اگر شب خوابی ها و روزهای پر درد را از عمر چهل و چند ساله دنیا کنار بگذاریم به چیزی حدود 15 سال می رسیم و مطمئنم که دنیا با همین سن و سال 15 سال از بین ما می رود. او نوجوانی 15 ساله است که خوب زندگی کرد. طائرپور: هیچکس دنیا را با غم ندید وی ادامه داد: دنیا همه بهانه ها را برای غمگین بودن داشت اما غمگین نبود و حتی یک لحظه از تلاش و کوشش در زندگی دست ...
تارکوفسکی، شاعر بزرگ دنیای سینما
را در میان موهایش فرو می برد و آرام می گرید. با آمدن همکارش در میان گریه، لبخند می زند و بعد از حرف های نیش دار دوستش دوباره بغض می کند و می گرید و همۀ این ها با جزئیات در چهرۀ مادر نشان داده می شود. داچا (کلبۀ روستایی چوبی) که یادآور دوران کودکی تارکوفسکی است در جای جای فیلم و در خاطرات پراکندۀ او حضوری دائمی دارد، بی جهت نیست که تارکوفسکی می گوید: آینه را می توان داستان یک خانۀ قدیمی ...
بخشش قاتل به شرط شفای دختر
سینه اش دچار خونریزی شده و جان خود را از دست داده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، زن صاحبخانه، دخترش را عامل قتل معرفی کرد و گفت: ساعت 7 بعد از ظهر امروز، دخترم با مقتول درگیر شد و با چاقو ضربه ای به او زد که نقش زمین شد. روز بعد، ماموران متهمه را دستگیر و به کلانتری منتقل کردند. او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت: چند وقت پیش پدر و مادرم از هم جدا شدند و من ...
وقتی لباس های آرش را می شستم اتفاق عجیبی افتاد و ... +عکس
معنایی نداشت. چند باری موضوع اختلافاتمان را به خاله و شوهر خاله ام گفتم اما آنها توجهی نکردند و گفتند همه زن و مردها ممکن است مشکل داشته باشند. فکرم به هیچ جا نمی رسید. حتی به توصیه مادرم، با کلی خواهش و التماس بچه دار شدم اما هیچ چیزی عوض نشد. با آمدن بچه دیگر نمی توانستم براحتی حرف از طلاق بزنم. به قول معروف برای حفظ آبرویم باید می سوختم و می ساختم و دم هم نمی زدم. تقدیرم را پذیرفته بودم تا اینکه ...
سفرنامه ی کتاب
...، کتاب می دیدند، کتاب می خریدند، کتاب می شنیدند. دشت کتاب به صدای خواندن بچه ها دل سپرد و دلش روزبه روز بزرگ تر شد. حکایت دل دادگی دشت کتاب در همه ی استان ها پیچید. دشتی به نام کتاب و به گستره ی ایران. * * * اولین دور سفر کتاب به پایان رسید. کتاب ها خوش خبر از سفر بازگشتند. به درون قفسه ها رفتند تا چند هفته بعد به دور دوم سفر و به پنج استان دیگر بروند. به سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، بوشهر، گلستان و خراسان جنوبی. ...
اتفاقی باورنکردنی برای دختر19 ساله در روز خواستگاری
ازدواج با او یک بچه معلول به دنیا آوردم. از زندگی خسته شده بودم تا اینکه یک روز به خانه پدری ام رفتم و مصطفی را دیدم. شماره های مان را به هم دادیم و رابطه مان شروع شد. قرار شد با هم فرار کنیم. با هم به خانه ای در شهر گرگان رفتیم. چند ماه آنجا زندگی می کردیم تا اینکه یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که مصطفی نیست. ناگهان در اتاق باز شد و چند مرد وارد شدند و برای چند روز به من تعرض کردند. بعد از همه این اتفاق ها تصمیم گرفتم خودم را به نیروی انتظامی معرفی کنم. ...
قبل از آزادی، لباس هایمان را سوزاندیم
برنامه ریزی شده بود. دهه فجر نزدیک بود و عراق می خواست تعدادی از اسرا را آزاد کند و همراه آنها تعدادی از جاسوس ها را هم به ایران بفرستد برای بمب گذاری و ترور. گفته بود می خواهیم تعدادی از افراد کم سن و تعدادی هم پیرمرد بیمار را آزاد کنیم. اما این طور نبود. وقتی هم که اسرا به ایران رفتند، یکی از مطبوعات نوشته بود نمی دانیم چرا بچه های ایران به این زودی پیر شدند. در همین روزهای آخر یک روز ...