سایر منابع:
سایر خبرها
ابریشم کار: پارک ربیع بهترین مکان استقرار دستفروشان است/ سواری: بیکاری معضل دستفروشی را تشدید کرد
هزار تومان برای اولین بار دست فروشی را با فروش کارت شارژ تلفن همراه شروع کردم، به یاد دارم، اولین بار فقط 2 هزار تومان سود کردم و توانستم تنها یک پاکت شیر و نان بخرم. از آن روز همت کردم و با فروش های بیشتر، توانستم سود کسب کنم، و به فروش، شانه، لیف و آینه و زیور آلات روی آورم. کم کم جذب شدم و مشتری های خود را پیدا کردم و با دستمزد خود نان به خانه بردن برایم لذت بخش شد. او در ...
خانواده ای که حرفه شان ازدواج مکرر و مطالبه مهریه است
خواهم داد. اما گویا مشکل این خانم دریافت مهریه نیست... قاضی تمایل نداشت چندان وارد جزئیات اختلاف آنها شود، اما جابر به حرفش ادامه داد و گفت: الان که خدمت شما هستم، نه خانه ای برایم مانده و نه حتی یک دست لباس دیگر. یک روز وقتی از دانشگاه به آپارتمان اجاره ای مان مراجعه کردم نه از همسرم خبری بود و نه از اثاثیه منزل. خانه را به صاحبش بازگردانده بود و همه چیز، حتی لباس ها و کتاب هایم را با ...
دخترم مانع ازدواجم بود، کشتمش
، به خانه بازگشتم و دخترم را دیدم که روی زمین افتاده و جان خود را از دست داده است. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد مریم چهارساله با مرگ طبیعی جان خود را از دست نداده بلکه علت مرگ استفاده از قرص متادون بود. تحقیقات مأموران نشان داد بیتا و دخترش چند سالی بوده است که تنها زندگی می کردند. بیتا به خاطر اختلافاتی که با شوهرش داشته، از او جدا شده و بعد از این جدایی او با دخترش در یک ...
برادرکشی بر سر مصرف شیشه
افسر تحقیق گفت: در حال جمع آوری وسایل پلاستیکی از میان زباله ها بودم که به سمت این مخروبه آمدم. سنگ های چیده شده توجهم را جلب کرد. سنگ ها را به کناری زدم و با جسد مردی که او را می شناختم، روبه رو شدم. ترسیدم و ماجرا را به چند نفر از دوستانم گفتم و آنها هم جسد را دیدند و بعد به پلیس زنگ زدم. او را چند بار همراه برادرش که او نیز معتاد بود هنگام جمع کردن ضایعات دیده بودم. با توجه به گفته ...
شلیک مرگبار به 2 پسر بچه در بوستان جنگلی/ فرجام پرونده دختری که زنده درآتش سوخت/ قتل هولناک دختر 15 ...
درخواست کمک کردند و دقایقی بعد یک آمبولانس از راه رسید تا این بانوی باردار را به زایشگاه برساند اما آمبولانس در نیمه راه بود که درد زایمان شروع شد و تکنیسین های حاضر در آمبولانس دست به کار شدند و نوزاد را سالم به دنیا آوردند و سپس مادر و فرزند را به بیمارستان شهدای 15 خرداد ورامین رساندند.حال عمومی مادر و نوزاد مساعد اعلام شده است. همسرم خیانت کرد، اما من زن و بچه ام را نکشتم! متهم به ...
زورگیران مسلح رانندگان زن به دام افتادند
درمانیِ خواهرم، از خانه خارج شدیم تا به خانه برگردیم؛ به محض سوار شدن به ماشین، ناگهان یک جوان حدودا 25 ساله سوار صندلی عقب ماشین شد و اسلحه را به سمت خواهرم گرفت و گفت: پیاده شوید؛ بعد از کمی مقاومت، این شخص گفت حرکت کن؛ حدودا سه یا چهار کوچه جلوتر مجددا به من گفت توقف کن و در ادامه مرا از ماشین پیاده کرد؛ زمان پیاده شدن از ماشین ، در ماشین را نبستم تا مجبور شود خواهرم را پیاده کند ؛ پس از پیاده شدن ...
زنم به من نارو زد ولی من نبودم که آن عمل قبیح را با او انجام دهم!
. چند وقت قبل از این حادثه نیز در کمپ بستری بودم و پس از بازگشت به خانه، بسیارعصبی و به هم ریخته بودم. سوءظن تو نسبت به همسرت در این مدت به وجود آمد؟ بله، در مدتی که در منزل نبودم و در کمپ بستری بودم، فکر می کردم همسرم با فرد دیگری در ارتباط است، تا هنگامی که از دخترم جویای ماجرا شدم و او هم به من گفت که در غیاب من دو نفر به خانه ما رفت و آمد دارند و با این حرف فرزندم، دیگر شک من به ...
زن متاهل برای رسیدن به قصد کثیفش چه نقشه ای برای شوهرش کشید؟
به گزارش جوان ایرانی ، زمانی که پرونده را با دقت خواندم متوجه شدم این مقدار موادمخدر از داخل خورجین موتورسیکلت مردی در پارکینگ محوطه یکی از دادگاه های خانواده کشف شده است. صاحب موتور روز دستگیری برای حضور در دادگاه خانواده و رسیدگی به پرونده طلاق همسرش در دادگاه حاضر شده بود که دستگیر شد. متهم دستبند به دست همراه سرباز جوانی وارد شعبه شد . آن دو مقابلم روی صندلی نشستند. ظاهر مرد ...
راز کشته شدن نوعروس بی گناه تهرانی
به گزارش راوی نیوز ، این مرد جوان در بازجویی ها گفته: شامگاه پانزدهم آبان سال 89 وقتی از محل کارم به خانه ام در خیابان 17 شهریور برگشتم، با جسد خونین همسر جوانم به نام هستی روبه رو شدم. در حالی که شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، موضوع را بلافاصله به مادرم خبر دادم. بعد هم مأموران پلیس به خانه آمدند. در بررسی ها مشخص شد همسر نوعروسم با 11 ضربه چاقو کشته شده بود. جلال – 35 ساله ...
تصویر دردناک از کودک روهینگیایی که یادآور آیلان شد
بیش ازحد پر و سپس غرق شد. پدر این خانواده یک روز بعد و در پی یک تماس تلفنی متوجه حادثه می شود.به گفتۀ این مرد: کسی به من زنگ زد و گفت جسد پسرم پیدا شده است. او با تلفن همراهش عکسی از پیکر پسرم گرفت و برای من فرستاد. زبانم بند آمده بود. ظفر عالم به همراه خواهر 18 ساله و برادر 14 ساله اش در اردوگاهی در جنوب بنگلادش زندگی می کند. (عکس از سی ان ان) تنها رودخانه می داند ...
حادثه ای تلخ که در خاطره تاریخ خواهد ماند!
این خصوص گفت: پیکر 43 نفر از جان باختگان استان را به خانواده های آنان تحویل داده و پنج هم استانی را نیز به ناچار به خانواده هایشان مفقودی اعلام کردیم. "علی عبدپرودگار" یکی از داغدیدگان حادثه ی قطار تبریز-مشهد است که طی این ضایعه، همسر و فرزند خود را از دست داده است، در این خصوص اظهار کرد: زمان وقوع این حادثه بنده در کربلا بودم و از ماجرا خبری نداشتم، تا اینکه بعد از وقوع حادثه به تبریز ...
آزادی مادری که دخترش را کشت
اعتیاد و سرقت به زندان افتاد و من نیز به صورت غیابی از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می کردم. شب قبل از حادثه، سارا سرگرم بازی بود و بعد از شام کنار من خوابید، اما صبح وقتی بیدار شدم، دیدم سارا نفس نمی کشد که با جیغ و فریاد از برادرهایم کمک خواستم. آنها هم با اورژانس تماس گرفتند و وقتی پزشکان برای کمک آمدند از مرگ دخترکوچولویم خبر دادند. مرگ با متادون پس از اظهارات مادر 30 ...
وقتی سن در زندگی مشترک رنگ می بازد
جامعه ایران، عمدتاً توسط والدین و شبکه خویشاوندی ترتیب می یافت و الگوی همسرگزینی از قدیم با محوریت خانواده بود. وی ادامه داد: در گذشته، مردان و زنان مجرد از نظر اجتماعی تحت فشار بودند تا زودتر ازدواج کنند و پیدا کردن همسر مناسب برای فرزندانِ در سن ازدواج، و ترتیب دادن یک ازدواج شایسته برای آنان وظیفه خانواده بشمار می رفت، به همین دلیل فرصت کافی برای انتخاب آزادانه و مستقل همسر آینده وجود نداشت ...
خانواده ام بهترین پرستارانم هستند/اثرات گازهای شیمیایی باعث نابینا شدن تعدادی از رزمندگان شد
شیمیایی شدنم، با همسرم عقد کرده بودم که در اواخر سال 68 ازدواج کردم. خانواده همسرم مذهبی بودند و مقام یک جانباز برایشان اهمیت خاصی داشت. من در حال حاضر 3 فرزند پسر دارم. در حال حاضرچه عوارض شیمیایی دارید؟ از 30 سالگی به بعد، این عوارض به شکل شدیدتری در من بروز پیدا کرد. به طوری که درحال حاضر شنوایی خودم را به طور متوسط از دست داده ام و به ناچار از سمعک استفاده می کنم. سلاح ...
سقوط مرد غریبه از بالکن خانه زن با دیدن شوهرش در دماوند
تیتر 3: فریبا و مهرداد که یک بار از اتهام قتل مردی غریبه در خانه شان در دماوند تبرئه شده بودند با اعتراض اولیای دم و رد حکم در دیوان عالی کشور بار دیگر به عنوان متهم تحت محاکمه قرار خواهند گرفت. مقتول، مردی جوان بود که قصد برقراری ارتباط با فریبا را داشت اما روز حادثه با دیدن مهرداد به یک باره به بالکن طبقه پنجم خانه رفت و با سقوط از ارتفاع 15 متری جان باخت. این حکم با ...
مرد معتاد: من همسرم را آتش نزدم
کند و به کمپ رفته بود اما بعد از مدتی آنجا را ترک کرده و عصبی به خانه رفته بود. می گوید: همان موقعی که من در کمپ بودم همسرم با دوستانم رابطه داشت. این را وقتی از زبان همسرم شنیدم باور کردم. وقتی گفت در نبود من دوستانم به خانه مان می آیند. بهرام درباره اینکه چرا روز قتل دختر و همسرش را از میان آتش نجات نداده و در مقابل فریادهای همسایه ها که از او خواستند تا در را روی شان باز کند می گوید ...
تکرار تراژدی آیلان در میانمار با بدرقه سکوت
. هنگامی که با همسرم صحبت می کردم صدای پسر کوچکم (محمد) را می شنیدم که مرا صدا می کرد. تنها چند ساعت پس از این تماس تلفنی عملیات فرار خانواده این مرد آغاز شد. پدر محمد دراین باره گفت: وقتی پلیس میانمار متوجه شد عده ای قصد عبور از رودخانه را دارند، روی آنها آتش گشود. مرد قایقران برای فرار از گلوله ها باعجله مردم را سوار کرد. قایق بیش از حد پر و سپس غرق شد. یک روز بعد، کسی به من زنگ زد و گفت ...
تازه داماد همچنان منکر قتل نوعروس
به گزارش بولتن نیوز، در این پرونده مرد 40 ساله راننده آژانس دارای سابقه کیفری متهم به مباشرت در قتل همسرش در روز 15 آبان سال 89 است. ساعت 18 و 40 دقیقه روز حادثه متهم با پلیس تماس گرفت و از قتل همسرش با ضربه های چاقو خبر داد. متهم در تحقیقات اصرار داشت روز حادثه از ساعت 7 و 50 دقیقه صبح از خانه خارج شده و ساعت 18 و 40 دقیقه بازگشته است. این در حالی است که همسایه وی ادعا کرده خودروی متهم را بین ...
قاتل دوست قدیمی محاکمه می شود
چون جایی برای ماندن نداشتیم به خانه دوست قدیمی ام رفتم. در مدتی که آنجا بودم دوستم به خاطر حسادت سعی داشت بین من و همسرم اختلاف بیندازد. برای همین خانه او را ترک کرده و اتاق دیگری اجاره کردم. دوستم از این ماجرا خیلی ناراحت شد و کینه به دل گرفت. بر سر این مسئله و اختلافاتی که از قدیم با هم داشتیم به دنبال فرصتی برای انتقام بود تا اینکه روز حادثه یکی از دوستان مشترک من و مقتول سراغم آمد و ...
عاشق موسیقی و تئاتر بودم اما جراح شدم
هیچ هزینه ای از این افراد دریافت نمی کنم. بنده درست مرداد سال 1358 از دانشگاه فارغ التحصیل شدم و به شهر خودم یعنی جهرم مراجعت کردم، در جهرم به عنوان رئیس بیمارستان انتخاب شدم، مدت 3 سال رئیس بیمارستان بودم. بعد از طی این مدت در کنکور دستیاری شرکت کردم و دستیار رشته زنان شدم، مدت کوتاهی مشغول به خدمت بودم و بعد سال 1369 برای گذراندن دوران فلوشیپ به کشور آلمان عزیمت کردم. آنجا فلوشیپ ...
چرا شهر تبریز دوباره عزادار شد؟
ویدئو اش در اینترنت دست به دست می شود صحنۀ نادر بلعیده شدن یک مار توسط افعی + عکس تمام اعضای یک خانواده را اعدام کردند + عکس لحظه سربریدن یک مشروب فروش را ببینید + عکس جسد شوهرم هنوز داخل اتاق بود که برادرشوهرم به اتاق خانه آمد! رفتار زشت پلیس با یک دختر نوجوان را ببینید! + عکس سهیلا گفت صاحبخانه ام بی اخلاق بود و درخواست ناجوری از من داشت و .. ...
وقتی عکس های عریان زنان را در تبلت همسرم دیدم، دنیا برایم تیره و تار شد
وسیله کارش دست زده ام. آن روز، اردشیر با کمال بی شرمی به دیدن عکس ها و فیلم های مستهجن ابراز علاقه کرد و من که با شنیدن صحبت های اردشیر شو که شده بودم، واقعیت را قبول کردم و با آرامش به پند و اندرز او پرداختم اما نه تنها هیچ نتیجه ای نگرفتم، بلکه متوجه ارتباط او با زنان خیابانی نیز شدم. به همین خاطر از خانواده اش برای نجات همسرم کمک خواستم ولی آن ها نه تنها ناراحت نشدند بلکه مرا وادار به سکوت کردند و ...
آزاد شد تا بندگی اش را تمام کند
روحانیت پایدار بود و همراه روزهای زندگی پر فراز و نشیب همسر شد.در سیر و سلوک و عبادت، به تبع از همسر، مقید بود. می گفت: یک نمازم قضا نشده است. سحرخیز بود و اهل تهجد...ساده زیست و ساده پوشید، تا آخر عمر؛ بدون زیورآلات.فقط یک انگشتر عقیق به دست داشت. می گفت: خانم هایی که پشت در خانه می آیند و با آقا کار دارند، بضاعت شان کم است، خوب نیست آنگونه مرا ببینند! قبل از انقلاب از تمام فعالیت های چریکی و ...
کمپین برای نجات دو اعدامی از مرگ / 4 روز کابوس به فرصت طلایی تبدیل شد
روانه زندان شدم و زندگی ام ورق دیگری خورد. همه چیز انگار برایم یک بود و یک دفعه رخ داد. لحظه نیز مثل یک سکانس فیلم متوقف شد برای ابد. با همسرم اختلاف هایی پیدا کرده بودم. او قهر کرد و به خانه پدری اش رفت. برای بازگشت او به خانه خیلی تلاش کردم. آخرین شانسم را هم امتحان کردم و به خانه پدری اش رفتم. اما برادر و پسرخاله همسرم با من دعوا کردند و خواستند دیگر با آنها کاری نداشته باشم و فقط باید طلاق ...
اعدامم کنید! / غیرتی شدم و همسرم را کشتم. همین!
... چرا او را کشتی؟ من نمی خواستم او را بکشم، اما نمی دانم چه شد که خفه اش کردم. وقتی به خودم آمدم نفس نمی کشید. حدود ساعت یک نصف شب بیدار شدم دیدم در پذیرایی نشسته و تلفن همراهش دستش است. سر این موضوع درگیر شدیم. شروع به سر و صدا کرد، فحاشی می کرد. خواستم ساکتش کنم. دستم را جلوی دهانش گرفتم. عصبانی بودم؛ نفهمیدم و خفه اش کردم. بعد از قتل چرا ناپدید شدی؟ به ...
سفارش به نماز اول وقت و حفظ حجاب
. وی ادامه داد: چون پدر و مادر در کنار ما نبودند من نزد بردارم سید حسن بودم و او مانند پدر و همسرش مانند مادر برایم مادری کرد. سید رضا حسینی گفت: آخرین باری که تو محرم برادرم عازم سوریه بود به گفتم برادر چندین بار رفتی و برگشتی و آنچه دین تو بوده ادا کردی از این پس لازم نیست دوباره بروی، تو زن و بچه داری اما در جواب من گفت، رفتن من تکلیف است که باید انجام دهم اسلام در خطر است و ما هم مسلمانیم و باید از دین خود دفاع کنیم و این آخرین باری بود که رفت و در راه اسلام و حرم و حریم ولایت به شهادت رسید و شهادت او افتخاری بزرگ برای من و خانواده من است. ...
گریه های قاتل سارا کوچولو در دادگاه +عکس
به گزارش جام جم ، دومین روز فروردین امسال زنی جوان در حالی که نگران و آشفته بود، کودک بی جان خود را به بیمارستانی در جنوب تهران رساند و گریه کنان از پزشکان برای نجات جان او کمک خواست. معاینات پزشکی نشان داد، این کودک جان خود را ازدست داده است. ماجرای مرگ مرموز دختربچه ابتدا به کلانتری خزانه تهران و سپس به بازپرس ویژه قتل گزارش شد و جسد سارا کوچولو با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال ...
وقتی شوهرم ارثیه اش را گرفت شلوارش دو تا شد!
زن 29 ساله ای که برای حل مشکل خانوادگی اش دست به دامان شده بود با بیان این که نصیحت ها و التماس هایم برای بازگشت همسرم به راه صحیح زندگی فایده ای نداشت به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: وقتی تحصیلاتم در دبیرستان به پایان رسید عاشق جعفر شدم به طوری که دیگر ادامه تحصیل را به فراموشی سپردم و فقط به زندگی کنار او می اندیشیدم. خیلی زود جعفر با اصرار من به خواستگاری ام آمد و من بدون توجه به ...
کم کم از همسرم فاصله گرفتم و با سیر در فضای مجازی با بنیامین آشنا شدم و ..!
کردم تا او زودتر مرا طلاق بدهد. همسرم نیز به محض پی بردن به ارتباط من و بنیامین دادخواست طلاق داد و بعد از هشت سال زندگی مشترک و بدون هیچ گونه دریافت حق و حقوقی از شوهرم جدا شدم. در حالی که خانواده ام از این رفتار من به شدت خشمگین بودند و مرا سرزنش و طرد کردند از سوی دیگر با به عهده گرفتن حضانت دختر چهار ساله ام توسط پدرش احساس کردم تمام هستی ام را از دست داده ام و به سوی خانه مجردی ...
چرا دختر جوان در مورد پسر عموی مستش چنین تصمیم سختی را گرفت؟
بگو یا امشب خانه خان داداشم می آید یا کاری می کنم که سیاهپوش من شود! وقتی این جملات را شنیدم تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد. مطمئن بودم پدرم با عرقی که به برادرش دارد کاری دست خودش می دهد. به همین دلیل آماده شدم و به خانه عمویم رفتیم. انگار نه انگار که مراسم خواستگاری من بود. عمویم می برید و می دوخت و پدر هم فقط چشم می گفت. وقتی حرف های اولیه زده شد، عمویم یاد ما هم افتاد و رو به من و حامد ...