سایر منابع:
سایر خبرها
آرام آرام از شوهرم دور شدم و با شبکه های اجتماعی آنچنانی با پسر جوانی آشنا شدم و ..!
کسی را ندارد، به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: بدبختی و بیچارگی من از زمانی شروع شد که خواستم به روز و به قول معروف آنلاین باشم. به همین خاطر هم قید همسر و فرزندم را زدم تا با آن مرد حیله گر ازدواج کنم اما او روزگارم را سیاه و مرا همانند نخاله ای بی ارزش خوار و ذلیل کرد. قبل از طلاق زندگی آرام و ساده ای را در کنار همسر و دختر چهار ساله ام داشتم. همسرم مرد بی ...
روزهای سیاه زندگی ندا
را فکر کردم، اما نمی دانستم باید به چه کسی اعتماد کنم؛ دم صبح به بهانه مدرسه از خانه بیرون زدم. سرگردان در خیابان ها قدم می زدم. وقتی به خودم آمدم، مقابل کلانتری بودم. وارد شدم و از امیر شکایت کردم. حالا منتظر حکم دادگاه برای سقط جنین هستم و ماموران در جستجوی امیر هستند. تاوان سختی برای شناخت امیر دادم، اما خوشحالم که این بار نه به حرف هایش اعتماد کردم و نه سرمایه زندگی ام را به حسابش واریز کردم. انتهای پیام/ ...
دختر جوان در دام 3 آزارگر
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، یازدهم آذر امسال دختری 23 ساله با حضور در کلانتری 132 نبرد تهران از سه مرد آزارگر شکایت کرد و گفت: دیروز عصر در حوالی بلوار ابوذر از خانه دوستم خارج شدم تا به خانه مان بروم. در خیابان منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی مقابلم توقف کرد و سوار شدم. وی ادامه داد: راننده در میانه راه دو جوان را سوار کرد که گمان کردم مسافر هستند. با نزدیک شدن به محله مان، از ...
ناگفته هایی خواندنی از زندگی و مرگ تختی
گونه ای که متوجه نشود ببین خانه شان کجاست. خلاصه من رفتم و پس از طی کردن کوچه پس کوچه های باریک دیدم که به یک خانه رسید که به سمت پایین چند پله می خورد و آن جوان وارد آن خانه شد. وقتی برگشتم تختی گفت خانه را یاد گرفتی که من هم گفتم بله. موقع برگشت با ماشین به جلوی خانه رفتیم و آن خانه را نشانش دادم. به تختی گفتم برای چه می خواستی که او هم در جواب گفت به نظرم آن فرد آشنا آمد. بعد این ...
دستگیری متعرضان به دختر جوان
سه مرد که به دختر جوانی تعرض کرده بودند دستگیر شدند. به گزارش اعتماد، 11 آذر دختر 23 ساله ای به کلانتری 132 نبرد رفت و گفت: در راه خانه بودم که به عنوان مسافر سوار پراید سیاه رنگی شدم. در ادامه مسیر دو پسر جوان دیگر سوار شدند تا اینکه در نزدیکی خانه مان از راننده خواستم توقف کند که ناگهان پسر جوانی که در صندلی عقب نشسته بود چاقوی دسته مشکی را از زیر لباسش بیرون کشید و با تهدید من به ...
قصه پر غصه سهیلا
بی حوصلگی موهایش را بهم می ریزد. بالاخره به حرف می آید و علتش را توضیح می دهد: درخواست رابطه نامشروع داشت. وقتی موضوع را به شوهرم گفتم، کتک مفصلی زد و از خانه رفت. همان طور که حرف می زند، نگاهم به مچ دست چپش می افتد. رد بریدگی زخم کهنه ای روی آن می بینم. دلیلش را می پرسم. سهیلا رد زخم را با انگشت لمس می کند و ادامه می دهد: از زندگی خسته شده بودم و می خواستم خودم را ...
معمای 7 ساله قتل یک نوعروس
خیابان 17 شهریور برگشتم، با جسد خونین همسر جوانم به نام هستی روبه رو شدم. در حالی که شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، موضوع را بلافاصله به مادرم خبر دادم. بعد هم مأموران پلیس به خانه آمدند. در بررسی ها مشخص شد همسر نوعروسم با 11 ضربه چاقو کشته شده است. جلال - 35 ساله - که برای بازجویی های فنی به اداره آگاهی منتقل شده بود، در تمامی مراحل تحقیقات منکر جنایت شد تا اینکه چهار ماه پس از ...
قصاص پایان کابوس در وقت اضافه
به گزارش جوان ایرانی ، دو مرد اعدامی چهار روز تا مرگ فاصله داشتند. تمام درهای امید به روی آنها بسته شده بود. چند جوان که از سال ها قبل برای جمع آوری دیه قاتلان پشیمان تلاش می کردند، از موضوع مطلع شده و با کمک مردم مهربان ایران دیه را تهیه کردند و کابوس اعدام برای دو قاتل برای همیشه پایان یافت. محمد و هدایت هردو ناخواسته در جریان دعواهای جداگانه ای منجر به قتل دو جوان شدند. این گونه شد ...
عذاب وجدان های اعتراف برانگیز
ناصرخسرو خریده بودم ابتدا بیهوش کرده و سپس آنها را خفه کردم. در این مدت تصمیم گرفتم مادرم را هم به قتل برسانم، اما او متوجه شد و مرا از خانه اش بیرون کرد. عذاب وجدان در تمام این سال ها لحظه ای مرا رها نکرد و حتی چندباری تصمیم به خودکشی گرفتم که موفق نشدم درنهایت خسته از زندگی پر از عذاب و تنش خودم را معرفی کردم. اختلاف شخصی، انگیزه تیراندازی مرگبار در ماجرای دیگر جوان 24 ساله ...
دو قلوها قربانی جنایت
باز نکرد به همین دلیل تصمیم گرفت با استفاده از کلید یدک وارد خانه شود، اما متوجه شد در از داخل قفل و کلید پشت آن است. زن جوان که بشدت نگران شده بود در تماس با پلیس موضوع را اطلاع داد. دقایقی بعد ماموران خود را به محل حادثه رساندند و وقتی در را شکستند خود را در برابر جنازه حلق آویز شده حسن دیدند. این مرد با شکستن پنجره خودش را از نرده آویزان کرده بود، البته روی گردنش نیز آثار ضربات چاقو وجود داشت که ...
همسر شهید: به من قول داده بود یک بار دیگر رهبر انقلاب را از نزدیک ببینم، با شهادتش به قولش وفا کرد/ راحت ...
سالاری امروز گذری مختصر از زندگی همسرش با رجانیوز داشته است. معرفی شهید مریم سالاری سال 1356 در بندرعباس متولد شدم. عبدالحمید هم دوم شهریورسال 1355 در روستای سردر از توابع شهرستان حاجی آباد هرمزگان به دنیا آمد. دوران کودکی تا پایان راهنمایی در همان روستا می ماند، به خاطر نبودن دبیرستان جهت ادامه تحصیل به شهر بندرعباس می آید. سال اول دبیرستان بود که وارد نیروی انتظامی می شود، چند ...
مرثیه ای برای جهان پهلوان؛ تختی زنده است؟
...> یکی از خادمین حرم امام رضا (ع) می گوید: آخرین باری که تختی به مشهد آمد از خادمین حرم خواهش کرد پس از خلوت شدن حرم به او اجازه دهند چند دقیقه در حرم باشد. مسئولان با درخواست تختی موافقت کردند و آن شب شاهد صحنه ای بودم که واقعا مرا متأثر کرد. مرحوم تختی تنها وارد حرم شد و حدود 15 دقیقه کنار ضریح به راز و نیاز پرداخت. چراغ های حرم خاموش بود و من گوشه ای منتظر بودم که تختی کارش تمام شود و در را ببندم ...
دامی که عضو یک حزب تندرو برای محمدرضا لطفی پهن کرد/آیا لطفی ساواکی ست؟
دیوار هم که باشند صدایشان به گوش می رسد. تار، سه تار، دف و کمانچه سازهای مورد علاقه پیرمرد بودند. هنرمند یک عشق دیگر هم داشت: عود. بوی عود باید در خانه می پیچید. از صدقه سر بویی که در مکتب خانه هربار دود می شود؛ خیابان حقوقی هم بوی عود به خود می گرفت. اما حالا که پیرمرد نیست؛ عودها هم خاموش مانده اند. کسی با کفش وارد نشود هنوز قوانین محمدرضا لطفی در مکتب خانه میرزاعبدالله ...
برادرکشی بر سر مصرف شیشه
مردی که او را می شناختم، روبه رو شدم. ترسیدم و ماجرا را به چند نفر از دوستانم گفتم و آنها هم جسد را دیدند و بعد به پلیس زنگ زدم. او را چند بار همراه برادرش که او نیز معتاد بود هنگام جمع کردن ضایعات دیده بودم. با توجه به گفته های این مرد، ماموران به تحقیق از دوستان وی پرداختند که معلوم شد مرد معتاد درست می گوید. مقتول و برادرش با هم ضایعات جمع می کردند که روز حادثه آن دو را با هم دیده اند ...
میهمانی شوم برای دختر دانشجوی شهرستانی در خانه خلوت / به دیدن پارسا رفتم که
. مثل دیوانه ها شده بودم. خودم را به درو دیوار می زدم. نمی دانستم باید چه کنم و چه خاکی بر سرم بریزم. اگر پدر و مادرم موضوع را می فهمیدند باید چه می کردم و برای آبروی بر باد رفته چه توجیهی داشتم. هر طور بود مبلغ درخواستی را تهیه کردم ولی کاش به همان یکبار ختم می شد. این شیطان دوباره از من اخاذی می کرد و به خرجش هم نمی رفت که هیچ پولی در بساط ندارم. چند بار تصمیم گرفتم خودکشی کنم که دوستانم مانعم ...
بی تفاوت شده ایم؛ ولی تا چه حد؟!
؟ ■ عکس نوزاد پنج ماهه ای رهاشده در مبارکه اصفهان همراه با نامه مادرش در قنداق، منتشر شد. این یکی حتی آنقدرها طوفان نساخت. در آخرین دقایق نوشتن این یادداشت، متوجه شدم رضا صادقی، خواننده پاپ کشورمان هزینه نگهداری این نوزاد را به عهده گرفته است. خدا پدرش را بیامرزد ولی آخرش چه؟ این چاره نهایی است؟ چند نوزاد؟ چند آدم خیر؟ چند مادر و پدر فقیر به سیم آخرزده؟ ضرب المثل ماهی دادن و سیرکردن و ...
پسر عمویم در حیاط فهمید قصد ازدواج با او را ندارم ولی کار خودش را کرد و
ادامه داد: دختر عمو؛ مطمئن باش خوشبختت می کنم. کاری می کنم که همه حسرت زندگی مان را بخورند. کشمکش ها تا روز عروسی مان ادامه داشت و من به زور پدرم و با تهدیدهای او پای سفره عقد نشستم. چند سال اول فقط بداخلاقی بود اما همیشه همه حق را به حامد می دادند. اما این دو سال دیگر امانم را بریده است. او معتاد به شیشه شده و شب ها مست می کند و کنترلی روی رفتارش ندارد. وقتی به خانه می آید مرا زیر مشت و لگد می ...
داستان زندگی دختر گدایی که مدل شد!+ تصاویر
آوارگی و اعتیاد به مواد مخدر گیر افتاده و باید افسار زندگی اش را دست خودش بگیرد. خوشبختانه دوستان، اعضای خانواده و متخصصین به موقع به داد لورنا رسیدند و مسیر زندگی اش تغییر کند. لورنا سپس وارد کمپ های ترک اعتیاد شد و پس از آن نیز در مدرسه هنر ثبت نام کرد. لورنا تاکر در کنار ویوین وست وود سال بعد، دوباره از طرف یک موسسه مدلینگ معروف به لورنا پیشنهاد شد. این بار اما ...
زندگینامۀ فرماندهی که مسیح کردستان لقب گرفت
- عراق توسط عناصر ساواک رژیم شناسایی و دستگیر شد. مادر محمد از این دوران می گوید : خبر آوردند که او را در خوزستان سر مرز گرفته اند. رفتم اهواز سازمان امنیت عکسش دستم بود و گریه میکردم... از آنجا رفتم زندان ساواک سوسنگرد ... این پسر آنجا بود.وقتی وارد اتاق بازجویی شدم دیدم او را از پاهایش به سقف آویزان کرده اند و کتکش میزنند. همین طور مثل باران چوب و شلاق و باطوم بود که روی سر صورت بچه ام می بارد ولی ...
انتقاد اعظم طالقانی از سریال معمای شاه : حذف منتظری تحریف تاریخ است
این سریال به دور از واقعیت است. این اعتراض بر این سریال وارد است که چرا برخی قسمت ها بیش از حد طولانی و به تفصیل است اما نهضت آزادی (جبهه ملی اول و جبهه ملی دوم)، این قدر کوتاه و تبعیض آمیز به تصویر کشیده شده اند؛ بنابراین در بهترین حالت، می توان گفت که این سریال شصت درصد با واقعیت آیت الله طالقانی مطابقت دارد. برای مثال هنگامی که در این سریال نشان داده می شود که هنگامی که مأموران به خانه ایشان ...
ماجراهای شگفت انگیز از تماس تلفنی با مردگان!+عکس
.... شماره متعلق به مردی بود که مدتی قبل فوت کرده بود. وقتی با همسر این مرد گفتگو کردم با خودم گفتم که احتمالا اشتباهی صورت گرفته است اما ماجرا به همین جا ختم نشد. بعد از مدتی دو تماس دیگر هم از همان صدا داشتم و وقتی بررسی کردم متوجه شدم که شماره تلفنی که از آن تماس برقرار شده بود، شماره تلفن همسر مرد مرده است. در آن زمان شماره تلفن شخصی این مرد باطل شده و غیرقابل استفاده بود. ...
قهوه خانه هایی که مواد مخدر و اموال دزدی می فروشند
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، روزنامه شهروند نوشت: 40 سال پیش وقتی علی قهوه چی ، تنها قهوه خانه دار خیابان زهتابی ، در محله اش یکه تازی می کرد و پیر و جوان را با آن چای های دبش اش تا پاسی از شب در مغازه رنگ و رو رفته، روی صندلی های فلزی، جلوی مراد برقی و مرد 6 میلیون دلاری میخکوب می کرد، هیچ وقت تصور نمی کرد روزی بشود که محله زهتابی را به قهوه خانه های زیادش ...
شلیک مرگبار به 2 پسر بچه در بوستان جنگلی/ فرجام پرونده دختری که زنده درآتش سوخت/ قتل هولناک دختر 15 ...
...> پرونده مرد جوانی که در میهمانی مواد مخدرمرتکب جنایت شده بود همزمان با صدور کیفرخواست، به دادگاه کیفری استان ارسال شد. در این جنایت که 27 آذر سال گذشته، رخ داد مأموران کلانتری 156 بی سیم از نزاعی خونین در خانه ای با خبرشدند. آنها پس ازحضور در محل حادثه با پیکر خونین مرد جوانی روبه رو شدند که از ناحیه گردن هدف قرار گرفته بود. مرد جوان که محمود نام داشت بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما ...
زن دلال، "گرگ بازار" دلار
...> می گویم: برای همین دلال شدی؟ می گوید: مملکت با دلالی می چرخد! شغل درست و حسابی کجا بود؟ می خواستم با مهریه ام خانه بخرم و دست بچه هایم را بگیرم و به خانه خودم بروم؛ اما دیدم شغل نیست یا اگر هست با درآمدش زندگی ام نمی چرخد وارد بازار شدم. می پرسم: پس کجا زندگی می کنی؟ می گوید: خانه پدرم. البته تصمیم داشتم تا بازار راکد است یک آپارتمان کوچک بخرم ولی باز هم نان به دلار ...
زنم به من نارو زد ولی من نبودم که آن عمل قبیح را با او انجام دهم!
به گزارش جوان ایرانی ، مدام از توهم خیانت همسرش حرف می زند.با اضطراب می گوید: فکر می کردم او با کسی رابطه دارد به همین خاطر ازچندی قبل به او مظنون شده بودم، اما نرگس بسیار زیرکانه عمل می کرد و من هیچ وقت نتوانستم مدرکی علیه اش به دست آورم. برای گفت وگو با بهرام که به اتهام قتل همسر و فرزندش در زندان روزگار می گذراند، راهی زندان شدم. بهرام مدعی بود که همسر و فرزندش خودسوزی کرده اند و او در قتل ...
زن متاهل برای رسیدن به قصد کثیفش چه نقشه ای برای شوهرش کشید؟
بازداشت شده نشان می داد آدم موجهی است و به او نمی خورد که معتاد باشد و شیشه مصرف کند. از سرباز خواستم دستبند او را باز کند تا گفته هایش را بشنوم و همچنین اظهاراتش را بنویسد . مرد به پهنای صورت اشک می ریخت و می گفت: باور کنید آقای قاضی من حتی به سیگار هم لب نمی زنم، چه برسد مواد و آن هم از نوع شیشه . تا به حال در زندگی ام خلاف نکرده ام. با روزی حلال زندگی خودم، همسر و تنها دختر خردسالم را- که به مدرسه می ...
هنگامی که ناپزشکان نسخه می پیچند !
...، ولی روش استفاده آنان نادرست است! برای نمونه، برخی شنیده اند که گل گاوزبان، درمان هزار درد است، از این رو مشت /مشت آن را دم می کنند و پیاپی می نوشند، در حالی که نباید آن را بدون سنبل طیب دم کرد؛ یا به سبب داشتن یک ماده شیمیایی(آلکالوئید) که به چنگار کبد می انجامد، باید در نوشیدنش اندازه را نگه داشت. الکالوئید، چه بسا سبب تولد نارس نوزاد شود یا از شیر مادر وارد بدن نوزاد شده و وی را مسموم کند ...
طعم شهادت را قبلا چشیده بود/وضع مالی اش خوب بود اما خدا را می خواست
گفتند تیر به قلبش خورده یک روز گفتند به ریه اش.من تنها چیزی که فکر نمی کردم به شهادت بود.بعد از چند روز گفتم من به هزینه شخصی خودم می خواهم بروم او را ببینم.بعد گفتند نمی شود و به ما 2 روز فرصت بده.کم کم نگران شدم و می دانستم او در هر حالی باشد برای من زنگ می زند حتما حالش خوب نیست که زنگ نمی زند. در خانه بودم که یکی از دوستانمان از شهری دیگر آمدند گفتند همین جوری آمده ایم به تو سر بزنیم و من ...
بزرگداشت تکمیل همایون؛ سپاس از مورخ جامعه شناس
خواستم خودم را لوس کنم، گفتم سقراط در دادگاه فرمایشی آتن محاکمه شد. یک دفعه دکتر صدیقی گفت: آقا این چه حرف هایی است می زنید؟ کجا در آتن دادگاه فرمایشی وجود داشته است. به شیوه دموکراتیک سقراط را محاکمه کردند. دادگاه فرمایشی امروز و در ایران است. این درس بزرگی بود و متوجه شدم هر چیزی را نباید گفت و هر تشویقی نباید کرد و باید در تاریخ حقایق و واقعیات را گفت و از حب و بغض کناره گرفت. تکمیل ...
آزادی مادری که دخترش را کشت
حادثه چند قرص متادون به دخترم دادم و با هم خوابیدیم. نیمه های شب متوجه بد بودن حالش شدم، اما روی سرش پتو کشیدم تا چیزی نبینم و صبح وقتی مطمئن شدم سارا فوت کرده با سر وصدا از برادرانم کمک خواستم. با اعترافات این زن و بازسازی صحنه جنایت، پرونده او برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این درحالی بود که پدر سارا در همان تحقیقات نخست به دادسرا رفت و رضایت خود را اعلام ...