سایر منابع:
سایر خبرها
احترام تمام قد هنرمندان به شهدای آتش نشان
تخت کشیان برای نیمرخ ها اهدا شد. تقدیر از تورج منصوری در ادامه ایرج رامین فر و محمود کلاری برای اهدای جایزه تورج منصوری به روی صحنه آمدند. کلاری درباره این هنرمند گفت: به تقاضا و خواسته و اشتیاق بی حد و حصر خودم اینجا هستم تا این افتخار را داشته باشم که در این لحظه باشکوه در کنارش باشم. او خیلی بزرگتر از این حرف ها است. وقتی وارد سینما شدم هیچی از فیلمبرداری نمی دانستم. من ...
جان آپدایک در حوالی زندگی و هنرش
. مادر همیشه در رویای نوشتن بود و من عادت داشتم در اتاق جلویی به تماشای تایپ کردن او بنشینم. وقتی مریض بودم به همین اتاق می رفتم. آن جا می نشستم و نگاهش می کردم. او به طور اسطوره ای و قهرمانانه تلاش می کرد که نویسنده شود. هنوز بسته های قهوه ای رنگی را که مادرم به نیویورک یا فیلادلفیا می فرستاد (ستردی ایونینگ) و داستان هایش را که برگشت می خورد، به یاد دارم. همان زمان فکر کاری که ارزش تلاش ...
روایتی تلخ از زیر پوست شهر
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از ایلام رصد : باریدن برف همه جا را سفید پوش کرده بود، که برای خرید به بازار میوه فروش های شهرداری رفتم که میوه و مواد خوراکی منزل را تهیه کنم، با وجود بارش برف و سرما ولی مردمی که برای خرید آمده بودند، کم نبودند. در حال سوا کردن میوه بودم که وجود زنی و حرکات غیر طبیعیش نظرم را جلب کرد، متوجه شدم هر جا که میروم همراه من است و در کنار بقیه ...
18 هزار معلول در کهگیلویه و بویراحمد همچنان بدون حامی/ جابجایی معلولان با خودروی پراید/مسئولان به ...
همچون سایرین درآمدی برای خودشان داشته باشند این افراد تا احساس مفید بودن نکنند نمی توانند انگیزه زندگی داشته باشند. برای تهیه گزارش به یکی از مرکز آموزش دخترانه معلولان بالای 14 سال سن رفتم در بدو ورود به این مرکز دو خانم معلول در حیاط این مرکز نشسته بودند مثل اینکه منتظر چیزی بودند که بعد از گزارش متوجه شدم منتظر سرویس بودند که آنها را به خانه هایشان ببرد. داخل این مرکز بسیار دلچسب و ...
هوری: شایعه مرگ من برنامه ریزی شده بود!
این شایعه هم داریم!؟ نگران کردن مردم به چه قیمتی؟ پخش کردن این شایعه برای من اهمیتی ندارد اما نباید به مردم و خانواده من فکر می کردند؟ اگر این خبر به گوش مادرم و یا همسرم می رسید چه فاجعه ای پیش می آمد؟ هوری ادامه داد:" خداراشکر دوستان خیلی سریع به من گفتند و من هم فورا خانواده ام را در جریان گذاشتم تا پس از شنیدن آن شوکه نشوند. نکته جالب این موضوع این بود که با اطلاع قبلی این شایعه ...
بازیگران در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر 95
...> موسوی تاکید کرد:در نهایت از ترانه علیدوستی سپاسگزارم و به احترام او کلاه از سر برمی دارم. همچنین از همسرم که 38 سال من را تحمل کرده است تشکر می کنم. در ادامه به نمایندگی از همه پیشکسوت ها صدیقه کیانفر را تشویق کردند. رییس جمهور سلام رساند در ادامه صالحی امیری وزیر ارشاد روی صحنه آمد و گفت:قبل از حضور در مراسم با رییس جمهور دیدار کردم و سلام وی را برای شما آورده ام ...
نجات زن از خانه وحشت/ جنایت در جشن تولد/ آتش سوزی شبانه در گورستان قدیمی
رساند که ازحدود دوماه قبل به شکل مرموزی ناپدید شده بود. این درحالی است که پسرمیانسال این زن نیز از حدود چهار ماه قبل به طورعجیبی ناپدید شده است که احتمال می رود به دست گروگانگیران کشته شده باشد. چند روزقبل مأموران پلیس مشهد درپی تماس تلفنی فرد ناشناسی راهی خانه متروکه ای شدند که اعلام شده بود زنی درآنجا زندانی شده است. مأموران پس ازدریافت دستورقضایی وارد خانه مورد نظرشده و در زیرزمین خانه ...
قتل داماد با آخرین گلوله پدرزن
یزدان و رحیم و یک نفر دیگر یک دفعه داخل حیاط ریختند. شیشه ها را شکستند و داد و فریاد کردند. هرچقدر گفتم شما بروید، من خودم یک ساعت دیگر دخترم را برمی گردانم، قبول نکردند. مجبور شدم برای ترساندنشان، دست به اسلحه ببرم و چند تیر شلیک کنم. کلت، شش گلوله داشت که آخرین آن به یزدان اصابت کرد و باعث فوتش شد در حالی که من متوجه حادثه نشدم و قصد کشتن نداشتم. او در پاسخ به این سوال قاضی که چرا تیر هوایی شلیک ...
سوءظن تیشه ای بر ریشه خانواده ها
کرد که الان با پلیس تماس می گیرد. با برداشتن مقداری لباس و پول به افغانستان رفتم. چند ماهی آنجا بودم. به گمان این که کسی متوجه نشده جنایت را من مرتکب شده ام، به ایران بازگشتم که دستگیر شدم. تحقیقات پلیس جنایی برای رازگشایی از صحت انگیزه متهم برای ارتکاب این جنایت ادامه دارد.
ناگفته های روحانی اهل سنت عراقی از ظهور تکفیر در فلوجه
. من در یک خانواده متدین بزرگ شدم که دین در آن نقش پررنگی داشت. پدرم در مدارس دینی آن زمان درس خوانده بود. طبیعتا با توجه به چنان شرایطی دروس ابتدایی را در مدرسه حسینه المازنیه در فلوجه گذراندم. یعنی در منطقه روستایی فلوجه به نام الصاف. دروس متوسطه را در مدارس دینی خواندم که این مدارس دینی در سال 1990 در عراق تاسیس شد. یعنی قبل از 1990 مدارس دینی در عراق نبود؟ شیخ نوری ...
همسر شهید بودم ولی بازجویی شدم!
.... این جمله ای بود که مرتب تکرار می کردم. این استیصال تا چند ماه با من بود. تا اینکه روزی مادرم به تهران آمدند و به نقل از دایی ام گفتند: من خواهرزاده ام را خوب می شناسم. از پسش برمی آد! هیچ وقت این را نگفتم اما این جمله مرا تکان داد و با خودم گفتم وقتی دیگران از من این توقع را دارند، باید بتوانم. یا یک هفته بعد از شهادت وقتی پدرم از من سؤال کرد بابا یک سؤال ازت دارم. می توانی از تهران تا آبدانان ...
داستان دختری از تجاوز در پارتی تا زندان قرچک و ازدواج
تولد یکی از دوستانم، به خانه اش رفتیم، همه مست بودیم و گل کشیده بودیم... بعد از یکی، دو ساعت، مأمورها ریختند، من فرار کردم و به خانه همسایه طبقه بالایی خانه دوستم رفتم. آنها هم به مادرم خبر دادند و من می دانستم مامانم دوباره تحویل پلیسم می دهد، به هر ترفندی بود فرار کردم و توی راه سوار اولین ماشینی شدم که جلویم ترمز کرد. او هم ساقی گل بود و قرار شد با هم برویم دماوند تا آنجا گل بفروشد. رفتیم دماوند ...
اظهارات مشاور آیت الله هاشمی پیرامون دلایل عدم حضور آیت الله در نماز جمعه، رد صلاحیت در انتخابات 92 و ...
آیت الله هاشمی به زمین خورده که دیوارهای شکسته هنوز هم هست. خوشحال بودیم که به ایشان آسیبی نرسید، اما کنجکاو شدیم که چه شده است. آن موقع خبرگزاری جمهوری اسلامی، در خط ویژه خبری، منتشر کرده بود که محل ریاست جمهوری مورد اصابت خمپاره قرار گرفته است. سلیمانی ادامه داد:من فکر کردم خبر به آن ها اشتباه رسیده، یادداشتی نوشتم و توضیح دقیق تری دادم و با عجله پیش حاج آقا رفتم. وقتی مرا دیدند، با ...
زوج های هالیوودی این طوری با هم آشنا شدند
our love بودند که از این طریق با هم آشنا و در سال 2014 با یکدیگر ازدواج کردند. بلیک لایولی و رایان رینولدز بلیک لایولی و رایان رینولدز همدیگر را در مجموعه the green lantern ملاقات کردند و سپس با هم قرار ملاقاتی گذاشتند. آنها در آن زمان نمی توانستند رابطه جدی تری باهم داشته باشند زیرا هم بلیک و هم رایان در رابطه های دیگری بودند. رایان می گوید: واقعا این رابطه برای من عجیب بود ...
روایتی از شهید ارمنی که مادرش نمی خواست با رهبری دیدار کند
شکلی بود بالاخره مادرم مرا راضی کرد که قبول کنم. با اینکه عصبانی بودم، اما باورم نمی شد که آقای خامنه ای بیایند خانه مان! هنوز سالگرد شهادت ژان هم نشده بود. آقای خامنه ای هم آن وقت رئیس جمهور بودند. اول آمدنشان، من هنوز در همان حال و هوا بودم، اما خدایی، این قدر این مرد روحانی بود و این قدر فضای خانه غمزده ما را عوض کرد که من از این رو به آن رو شدم؛ با صحبت هایشان با دلداری هایشان با رفتارشان حال من ...
زندگی تلخ خانواده 11نفره مرزنشین که شناسنامه ندارند/ دختر بی خواستگار، پسر روانی، شوهر فقیر و...
ایستد و آرزو می کند روزی بتواند درس بخواند تا دکتر شود و بعد ازدواج کند. خودم هم ناراحتی اعصاب و روان دارم، اما چون دفترچه بیمه ندارم و وضعمان خوب نیست نمی توانم به دکتر بروم. زخم روی صورت دخترتان به خاطر چیست؟ چند سال پیش تصادف کرد و یکی از چشم هایش آسیب دید، اما تا امروز نتوانسته ایم برای درمان کامل حتی به شهر زاهدان برویم. او حتی آرزو دارد روزی به مشهد برود اما چون مدرک ...
از همسایگیِ اسمی تا بیگانگیِ رسمی
- سیاسی دارد. از این رو ضروری است زخم عمیقی که در روابط همسایه ها منجر به رخت بربستن مسئله همسایه از سبک زندگی ما شده با کلام و راهنمایی معصوم التیام یابد. در این رابطه سیره و سخن معصومان حاکی از اهمیت چنین امری در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسیشان است که با همه ابعاد و حدود و ثغورش در کلام و سیره عملی آنها منعکس شده است.علی(ع)، همو که ضمن برخورداری از مقام عصمت و ولایت،تجربه شهروندی و ...
مستند لبنانی - روح الله - را 15 بار دیدم - عوامل سریال مبهوت شخصیت امام(ره) بودند - حتی کارگردان
گویا آقای ورزی برای شما خواب هایی دیده اند! چند روز بعد، به دفتر آقای ورزی رفتم و بعد از گفت وگویی که داشتیم، موضوع تست گرفتن برای بازی در نقش یکی از شخصیت ها مطرح شد؛ به اتاق گریم رفتم و هنگامی که چند تصویر از حضرت امام(ره) را در آئینه دیدم، متوجه شدم برای تست نقش امام خمینی(ره) به اینجا آمده ام! البته پیش از حضور من، برای نقش امام(ره) تعداد زیادی تست گرفته بودند و تست گریم ...
گفت وگو با اعضای خانواده نگهبان ساختمان پلاسکو/آنقدر سرش شلوغ بود که هیچوقت مسافرت نرفتیم
: روزنامه اعتماد 110 راز گشایی ازقتل معمایی در دوربین مخفی محضرخانه + تصاویر صحنه قتل 12 روز درخانه مرد کثیف زندانی بودم / همه بدنم را با سیگار سوزاند این زن و مرد را می شناسید ؟ / آن ها وام بدون بهره می دادند! + عکس بلایی که بر سر جلاد داعشی که زنان را با ساطور می کُشت آمد + عکس آواربرداری تمام شد اما گمشده ما پیدا نشد / همسر نگهبان پلاسکو چشم انتظار است + عکس صحنه ای باورنکردنی / خارج کردن کرم دو متری از شکم یک مرد! + عکس تصمیم هولناک دختر 16 ساله پس از گرفتن نمره صفر ...
برخی از بزرگان از ناحیه فرزندانشان مسیر زندگیشان تغییر کرد/ یکی از شگردهای قدیمی دشمن استفاده از شهوت ...
حق است، تصریح کرد: به زعم خودشان پرچمی که حق بلند کرده و با برملاکردن اقداماتشان و آوردن حرف نو شعارهای آنان را کاملاَ بی رنگ کرده است، باید سرنگون شود. آنها می گویند نباید اجازه دهیم این نظام حق که در طول 4 دهه اخیر بخش هایی از جهان را متوجه خود کرده و دلها را جذب نموده، ادامه داشته باشد و این موضوع جزو استراتژی آنها است. حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای تصریح کرد: در مقابله با حق ...
عاشورایی که کربلایی اش کرد، آن هم از سوریه
یک بار بروم و دیگر نروم. این را که گفت دلم قرص شد و راضی به رفتنش شدم. از اوضاع سوریه خبر داشتید؟ تا حدودی. وقتی به رفتنش رضایت دادم گفت تو باید مادرم را هم راضی کنی. اگر تو بگویی، او هم راضی می شود. کارهای رفتنش خیلی زود فراهم شد. شخص دیگری قرار بود برود، ولی قسمت علی آقا شد. ظرف مدت دو روز کارهای رفتش انجام شد. من هم با مادرشان صحبت کردم و ایشان هم راضی به رفتن شدند. ...
جاسوسی معاون سابق روحانی؛ کِیس نفوذ در رده های بالای نظام/ اژه ای: این فرد آن زمان به دشمن یاد می داد، ...
فرزندانشان مسیر زندگیشان تغییر کرد و گاهی از این طریق ضرباتی متوجه نظام می شود. شهوت، ابزاری برای جاسوسی حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای در ادامه روش های نفوذ افزود: یکی از شگردهای قدیمی و گذشته دشمن استفاده از شهوت بوده است و چه کسانی به خاطر همین شهوت گرفتار نشدند و خود و خانواده و جریان حقی که در آنها بود ضربه خوردند و گاهی به گونه ای می شود که به حیثیت نظام ضربه وارد ...
شوخی های پیامبر اکرم(ص) با اطرافیان
...: یا رسول الله شتری دارم به غایت نَفُور (22) و جهنده می خواستم که این جماعت جهت بند کردن آن رسنی بتابند. حضرت هیچ نفرموده، روان شد، من نیز از عقب رفتم. چون از آن منزل کوچ کردیم هر جا که به من می رسید تبسّم می نمود و می فرمود السّلام علیک یا اباعبدالله شتر نفور تو چه کرد؟ من از آن گفتار خجل می شدم تا به مدینه رسیدیم من از خجلت آن که مبادا دیگر بار به من این سخن گوید مسجد و مجالست (23 ...
خانم مجری: فکر می کردم صدای جذاب تری دارم +عکس
برنامه حافظه برتر را تجربه کردم که برنامه ای کاملا علمی و تخصصی بود، سپس به دعوت آقای پورمحمدی که در آن زمان تهیه کننده برنامه سیمای خانواده بودند و اصرار همکارم آقای شجاعی مهر به این برنامه رفتم؛ نه این که میلی به حضور در این برنامه ها نداشتم، نه! به طور حتم علاقه مندی وجود داشت که این حوزه را انتخاب کردم اما انتخاب خودم نبود و درواقع از جانب آن ها به این سمت کشیده شدم. حدود هفت ماه و کمتر از یک سال ...
روایت دختری که به حاج حمید بله گفت / مهریه ام 24 درهم بود
برادرم روی پا بند نبودند. انگار که تمام آمال و آرزوهای چند ساله شان تحقق پیدا کرده بود. دیگر خیلی نمی دیدیم شان. هر روز سرشان یک جا گرم بود تا اینکه حاج حمید وارد کمیته شد. پذیرفتن مسئولیت کلانتری نزدیک خانه ما هم باعث می شد که بیشتر ببینمش. هرچند وقت یک بار هم با کلی پوستر و عکس پیدایش می شد. آ ن موقع من دانش آموز مقطع راهنمایی بودم و شرایط هیجان آور و پر التهاب اوایل انقلاب مرا هم سر ذوق آورده ...
گفت وگوی متافوتبال با ورون ایران: کوین کیگان هم مرا با هافبک آرژانتینی اشتباه گرفت / شرایط استقلالی شدنم ...
اولین کسی بودم که موهام رو تراشیدم. کسی بهت گفت بتراشی؟ خب یه مقداری ریزش مو و اینا داشتم ولی همیشه فکر می کردم دیوید بکهام که همیشه به موهاش این همه اهمیت می داد و حتی می گفت اگه من فوتبالیست نمی شدم حتما یه آرایشگر می شدم، موهاش رو از ته تراشید و من فکر کردم حتما یه دلیلی داشته چون اونا که بی دلیل کاری رو انجام نمیدن، مثلا غذا خوردنشون، نشستنشون راه رفتنشون همش با تفکره و فکری ...
فنون توقف گفت وگوی درونی و دنیا
: دون خوان طریقه ی ویژه راه رفتن در شب را که راهپیمایی اقتدار می نامید، به من نشان داد. جلوی من بی حرکت ایستاد و از من خواست تا با لمس کردن، شکل پشت و زانوهای او را بررسی کنم، بالاتنه ی او به جلو خم شده بود، درحالی که پشتش کاملاً صاف بود. زانوهایش مختصر خم بودند. آرام مقابل من راه رفت. متوجه شدم که در هر قدم، زانویش را تقریباً تا سینه اش بالا می برد. دوان دوان دور شد و بازگشت. نمی توانستم ...
مادری با 2 فرزند مهربان در اندیشه فروش کلیه خود/کلامی درد آور از مادر: حاضرم بمیرم اما گرسنگی فرزندانم ...
ساله دارم، تاثیری که همسرم روی فرزندانم میگذاشت بسیار منفی بود، حتی تا حدی پیش رفته بود که از فرزندانم به عنوان حامل مواد استفاده میکرد. وی ادامه داد: سر انجام برای جلوگیری از تاثیرات منفی همسرم روی فرزندانم، مجبور به تماس با پلیس شدم، در نهایت او را زندانی کردند و هنوز هم در زندان به سر می برد، سالهاست با کارگری و تمیزکاری و نگهداری از پیرزنان و کودکان، خورد و خوراک خانواده ام را تامین ...
مراقبم حجابم کمرنگ نشود
هم هست، زمان دانشگاه هم به من پیشنهاد می شد، بعد هم در شبکه های 2 و سحر به من پیشنهاد اجرا دادند که به دلایلی نپذیرفتم، تا اینکه گفتند شبکه خبر تست می گیرد. رفتم و قبول شدم و کارم را با خبر 20 شروع کردم. مدتی هم در شبکه خبر گوینده، دبیر خبر و مترجم بودم. بعد از مدتی تست گفت وگوی ویژه خبری را دادم و قبول شدم. قرار بود اجرا کنم که گفتند تستی هم برای خبر 14 بده پذیرفته شدم و به این بخش خبری آمدم. ...
واکنش جهانی به ممنوعیت های مهاجرتی ترامپ
به تاریخی غرورآمیز برای استقبال از پناهندگان و مهاجران پشت می کند، کسانی که به ساختن امریکا کمک کردند و آماده سختکوشی در مقابل فرصتی عادلانه برای شروع یک زندگی تازه بودند. مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک هم در یادداشتی نوشت: من مثل خیلی دیگر از امریکایی ها از نسل مهاجران هستم. این مسائل برای من حتی ورای خانواده ام جنبه شخصی دارد. چند سال پیش، من در کلاسی در یک مدرسه راهنمایی درس می دادم و بعضی از ...