سایر منابع:
سایر خبرها
آخرین سخنان دو محکوم به اعدام پای چوبه دار
مقادیری طلا را به سرقت بردند. نامت چیست و چند سال داری؟ م.ص هستم و 22 سال دارم. تا کلاس چندم درس خواندی؟ دیپلم دارم! چرا ادامه تحصیل ندادی؟ بعد از گرفتن دیپلم به خدمت سربازی رفتم و هنوز خدمتم به پایان نرسیده بود که این حادثه رخ داد. ازدواج کرده ای؟ بله! همان زمان ازدواج کردم ولی نامزدم سال گذشته که من در زندان منتظر تجدیدنظر در حکم بودم طلاق گرفت. ...
حاجت گرفتن از شهید برای اعزام به سوریه/ حساسیت به بیت المال و نماز اول وقت
فرزندانم در تهران بودند. یک ماه بعد از بازگشتم به محل ماموریت، همسرم به من خبر داد که فرزندمان به دنیا آمده است. از اینکه خدا بعد از سه تا دختر یک پسر به ما داده است خیلی خوشحال بودیم. گفتم اسمش را چه گذاشته اید؟ همسرم گفت علی. گفتم اسم پدرم یا پدرت را می گذاشتی که یادگاری از آنها بماند. همسرم گفت که خواب دیده است، اسمش را علی بگذاریم. وی با بیان این مطلب افزود: آن زمان در خیابان آذربایجان ...
بلوغ و پاسخگویی به سوالات نوجوانان
که نوبلوغ است فراهم آورند. فرزندان این قبیل والدین در زمان بلوغ درون گراتر و منزوی تر می شوند و از والدین خود بیشتر فاصله می گیرند و چه بسا در دام اطلاعات غلطی بیفتند که دوستان یا همکلاسی ها به آنها می دهند. والدین مسخره کننده! این ها همان هایی هستند که تا علائم جسمانی اندکی که نشانگر بلوغ است در فرزند خود می بینند شروع می کنند به سر به سر گذاشتن یا مسخره کردن! ...
کلاه های چینی کلاهدوزی تبریز را از رمق انداخته است
به خود راه نمی دهد و هنوز بسیاری از دندان های خود را در دهان دارد و چشم هایش نیز امکان کلاهدوزی و کار کردن با چرخ خیاطی را برایش می دهند. حاج ابوالقاسم کلاهدوز صحبت هایش را اینطوری به پایان می رساند: دو فرزند دارم یک پسر و یک دختر، پسرم در خارج از کشور دندانپزشک است و دخترم در تبریز صاحب سه فرزند است، خودم نیز به حول قوه الهی در سلامتی کامل بوده و هیچ ناراحتی در هیچ جای بدن ندارم. ...
دل نوشته همسر شهید نبل و الزهرا بعد از گذشت یک سال+تصاویر
بابای مهربان هر روز قربان سرت برود، و سالها از نیامدنش بی تاب شوی چطور می توانی کاری کنی که حتی مادر گریه های غریبانه هر شب دخترکش را نشنود. آسان نیست ولی من غریب نیستم با این حکایت تلخ. سخت است آرزو کنی خواب امشبت قدری طولانی تر شود تا بتوانی اندکی بیشتر روی زانوی پدر بنشینی. هر وقت می شنید مادرم صدای هق هق دلتنگی من را خوب می فهمید دوباره بهانه بابا گرفته دل بی قرارم و قصه ای می گفت تا ...
نوشته ای برای بعد از مرگ
ملی رفت و تا حالا هم هست و به ساختن خانه و کاشانه و زندگی عادی اش مشغول است و از آن داستان خودکشی و آن داستان های آوارگی فاصله گرفته و چه بسا فراموش کرده باشد. ولی با تمام شور و استعدادش به عادت ها دل خوش کرده است که خدایش بی آرام کند و دلش را توفانی کند که به تمامی دنیاقانع نشود و در راه نماند. و این هم شأن نزول آن نماز است و حرف هایی که در این باره بود. و این هم عذر پدرم که نجات این ها را ...
فساد بی حدو حصر دربار و مستثنی نبودن فرح پهلوی در فسادهای پشت پرده دربار/ ناگفته های فساد اخلاقی فرح ...
پسران و مردان خارجی در زمانی که وی صاحب چند فرزند بود بگذریم ، نقل و قول هایی از خاطرات خود او را در ادامه آورده ایم تا متوجه عمق فساد در این خاندان شوید. عشرتکده کیش در حال باده گساری با امیرعباس هویدا ! فرح پهلوی با نام اصلی فرح دیبا سومین همسر محمدرضا شاه پهلوی در کتاب اسرار زندگی شاه و فرح در قسمتی از زندگینامه نوجوانی خود(زمانی که دایی وی او را به یک مدرسه مسیحیت در ...
جزئیاتی از استقبال و حفاظت از امام خمینی در روز 12 بهمن
باز می گردد. من می خواهم میان امتم باشم و همراه آنان بروم ولو پایمال شوم. [5] تأمین امنیت مسیر طولانی فرودگاه مهرآباد کار آسانی نبود و نیاز به تعداد زیادی نیرو برای این کار بود. محسن رفیق دوست می گوید: مسئولیت حفاظت از جان حضرت امام به بنده واگذار شده بود، ولی یک روز هنگامی که داشتیم گروه حافظان جان امام را تشکیل می دادیم از پاریس تماس گرفتند که حفاظت از امام را به مجاهدین خلق واگذار ...
امام آمد.../ از پاریس تا مزار شهدای انقلاب/ وقایع نگاری 12 بهمن سال 57/ استقبال و حفاظت از امام خمینی در ...
...، گفت: ما یک پیشنهاد هم داریم و آن هم اینکه شما از یک پدر و مادر شهید هم استفاده کنید. که مراد آن ها مادر رضایی ها بود اما اعضاء مخالفت می کنند تا اینکه روز قبل از آمدن امام به ایران آقای توسلی گفت مسئله حل شد و امام از پاریس گفته اند مادر رضایی ها صحبت کند. من پرسیدم امام گفتند یا از پاریس گفته اند؟ که توسلی گفت نه از پاریس گفته اند ولی حتما امام گفته اند که آن ها گفته اند که من حدس می زنم ...
انتخابم به عنوان فرزند شهید هدیه تولد پدرم بود
بغض در گلو داشت و اشک چشمانش سرازیر شد یادآور شد: من یکی دو روز پیش رفتم جلوی قاب عکس پدرم نشستم و داشتم درد دل می کردم و به او گفتم که پدرجان دور روز دیگه مانده به تولد من و خیلی دوست دارم که الان پیش من باشی و تو را ببینم درست روز تولدم از بسیج ورزشکار سپاه استان با من تماس گرفتند و گفتند که امروز یادوراه شهدای ورزشکار برگزار است و شما هم به عنوان یک فرزند شهید ورزشکار به این یاد واره دعوت شدید ...
زنان در متن انقلاب اما در حاشیه تاریخ
آنچه در ادامه می آید تلاشی است جهت یادآوری زنان بی نام و نامداری که در متن قیام مردمی سال 1357 صادقانه و مخلصانه دست به یک حرکت جمعی زدند برای تغییر رژیمی که ظلم و ستمش بر همگان واضح و مبرهن شده بود و حضورشان گرچه خوب یه یادها نماند و امروزه گاهی در حقشان کم لطفی هم می شود، اما همین مناسبت های تاریخی و شکوهمند می تواند بهترین موقعیت باشد برای یادآوری دوباره آنها و ارزش گذاری بر فداکاری ها و ایثارهایشان طی سال های مبارزه برای پیروزی انقلاب. ...
کسی اشک این مادر شهید را ندیده است
سال ها فراق و حرف هایی که با خانوادهای شهدای آتشنشان دارد را روایت کند. می گوید: معصومه مؤمن،مادر شهید محمدرضا سماوات نخستین سرباز شهید مفقودالاثر دوران دفاع مقدس هستم. محمدرضا نخستین فرزند من بود که در مهرماه 1338 متولد شد. او پنج سال پس از ازدواجم به دنیا آمد. به غیر از محمدرضا چهار فرزند پسر و یک فرزند دختر هم دارم. حمید، علیرضا، امیر و عباس چهار فرزند دیگر من هستند که هر کدامشان با ...
بنیاد در آینه مطبوعات
برایمان که این پسر حتی یکبار هم با صدای بلند جواب مرا نمیدهد. یک رکعت نماز قضا ندارد. به طور خلاصه میتوانم بگویم خانواده همسرم، یکی از خانواده های متدین قوچان بودند. یادم می آید آن زمان که هنوز کسی با توضیح المسائل امام(ره) آشنا نبود، پدرشوهرم، این کتاب را در خانه داشت. هنگامیکه به خواستگاری ام آمدند، سنم کم بود و مادرم مخالف بود که عروس شوم اما برادرهایم به مادرم گفتند: حسین، پسر باخدا و باایمانی است ...
این روزها هیچ کس آستین بالا نمی زند!
رو بذارم کنار و برم یه زن بگیرم؟! این محدودیت نیست؟ از قیافه پدرم مشخص بود که از حرفام دلگیر شده، اما خودش رو کنترل کرده و با خونسردی کامل شروع کرد به حرف زدن. ببین پسر عزیزم، خوشحالم که راحت حرفات رو با من مطرح می کنی، پس بذار منم باهات راحت صحبت کنم. من از تو یک سؤال دارم: اگه یه روزی متوجه بشی که یکی از دوستات، با خواهرت رابطه داره و شب ها تا دیر وقت به هم پیام میدن، چه حالی بهت دست ...
قتل با چوب بیسبال توسط مدیر قدیمی پروژه های سینمایی +عکس
طرف آنها پرت کردم اما چوب بیسبال ناخواسته به سر مهدی برخورد کرد. وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا در مغازه ات چوب بیسبال نگهداری می کردی گفت: از چند سال پیش که از همسرم جدا شدم با دختر 20 ساله و پسر 15ساله ام زندگی می کردم. چوب بیسبال را در مغازه ام نگه می داشتم تا گاهی اوقات با فرزندانم بازی کنم. در این بین برادر قربانی که شاهد ماجرا بود گفت: حسین از قبل چوب بیسبال ...
وقتی در بام نفتی ایران کسی به فکر زندگی سخت زنان دستفروش نیست
فرزندانم مدرک لیسانس و دیگری فوق دیپلم و بقیه نیز تا دیپلم بیشتر درس نخوانده و همه بیکار در خانه هستند. وی ادامه داد: مشکلاتم زیاد است و درد و دل دو چندان اما چه کنم. به وسایلی دستفروشیش اشاره می کند و می گوید: از صبح تا غروب خورشید در گوشه خیابان نشسته ام تا بتوانم گیره مویی یا جورابی را بفروشم و مایحتاج امروز زندگی را برطرف کنم. وی به نوه بیمارش اشاره کرد و گفت: یکی ...
عشقم به همسرم 3هزار برابر شده است
... *حاصل این ازدواج چند فرزند بود؟ 3 دختر *فرزندان شما ازدواج هم کرده اند؟ بله، ازدواج کرده اند و من در حال حاضر 3 نوه هم دارم. *مراسم ازدواج فرزندانتان چطور برگزار شد؟ خیلی ها از دختر آقای احمدزاده توقع چیز دیگری داشتند ولی مراسم آنها خیلی ساده بود و این سادگی در جهیزیه، جشن عروسی و سیسمونی وجود داشت و نسبت به هم سن و سال های خود مراسم کم ...
پدرم در کنار ستارخان و باقرخان مبارز بود/ پیشنهاد مربیگری در آمریکا را بخاطر ایران رد کردم
شد و نوه کوچکترم نیز که 6 سالش است در این ایالت در رشته کشتی به عنوان قهرمانی رسید. *نگذاشتم پسرم به کشتی ادامه بدهد پسرم کشتی گیر خوبی بود. یک بار هم در ایالت ویرجینیا به مقام قهرمانی رسید و در دانشگاه نیز به عنوان اولی دست یافت اما یک روز که از تعمیرگاه به خانه آمدم و دست هایم روغنی و سیاه بود، به او گفتم دیگر نباید کشتی را ادامه بدهی، من که قهرمان کشتی بودم، حال و روزم این است تو می ...
کاسبی در سرمای منفی یک درجه
بخشیده یک بسته کشمش ازروی کارتونی که پهن کرده بود برمی دارم و قیمتش را می پرسم .روی صندلی تاشویی که نشسته جابه جا می شود سرش را بالا می آورد و با نگاه مهربان می گوید قابلی نداره دخترم قیمتش ده هزار تومانه... نبود شغل مناسب در روستا و دستفروشی در تهران اسمش علی اصغر لرستانی و 85 ساله است . می گوید 9 فرزند دارد . 8 پسر و یک دختر و 24 نوه و 4 نتیجه و ادامه می دهد : در یکی از ...
یخ محرومیت روستای غلام آباد کردکوی با نفس گرم جهادگران شکست + تصاویر
در دل یک دختر روستایی زنده کنند. روستایی که می توان با اطمینان گفت در ابتدای استقرار گروه جهادی و آغاز کلاس ها، نونهالان و نوجوانان روستا از نظر سواد قرآنی مشکل اساسی داشتند طوری که دانش آموزان حتی در شناخت حروف الفبا باز می ماندند، حال امروز که چند روز از آغاز کلاس های گروه جهادی گذشته است نونهالان و نوجوانان روستا در گام نخست می توانند قرآن را قرائت کنند و این اردو آنقدر اثرگذار بود ...
سه راوی و خاطراتی از انقلاب، دفاع مقدس و سوریه/اتفاق های اسارت
...، یک تیربارچی با فاصله حدود ده متر از ما بود و با وجود اینکه ما سه نفر آرپی جی زن بودیم و عراقی ها اصلاً ما را نمی دیدند، نتوانستیم آن تیربار عراقی را بزنیم و گویا خدا می خواست که این تیربار بماند و ما صبح روز بعد از این تیربار علیه خود عراقی ها استفاده کنیم. من وقتی به بالای تپه رسیدم از پشت سر تیر خوردم و داخل کانالی افتادم. تا ساعت هفت صبح که بچه ها در حال سنگر گرفتن بودند، خون ...
مدافعان حرم از زاویه ای دیگر/ می توان فیلم سلام را یک خبر خوش دانست
این باعث می شود که فیلم درگیر بیان حرف های سنگین نشود و در عوض جهانی به شدت رنگی و صاف، از فرزند مدافع حرم را روایت کند، جهانی بسیار شیرین و پر نشاط؛ آن گونه که دست مخاطب را تا انتهای فیلم رها نکند. در ابتدای فیلم می فهمیم که امید اهل سلام کردن نیست و اطرافیانش به او تذکر می دهند. او می فهمد که اهل خانه درگیر نذر و نیاز و پخت حلوا هستند که هرچه زودتر خبر سلامتی و یا خود پدرش از راه برسد ...
کودکم خیلی عصبی است، علتش چیه؟
سوال باعرض سلام خدمت شما مشاور خوب پسرمن 3.5 است و تنها فرزند خانواده ما و کل خانواده همسرم و خودم خانواده سه نفری ما درطبقه پایین منزل مادرهمسرم قراردارد این روزها ازدست پسرکوچولوم عصبانی هستم بخاطراینکه اکثر اوقات روز رو درخانه مادربزرگش سپری میکند و وقتی می خواهد به خانه بیاید گریه می کند حتی بعضی وقتها بدون اجازه فرار می کند و میرود یا برای ناهار و شام ماندن در خانه انها پافشا ری می کند ...
روانشناسی کودک، علت علاقه نداشتن به مادر
سوال با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما مشاور ارجمند و ضمن عرض تشکر از زحمات شمامادری هستم کارمند که حدود 7 ساعت پسر 14 ماهه ام را نمی بینم. و مادربزرگش ( مادر همسرم) از وی نگهداری می کند. متاسفانه احساس میکنم این کودک علاقه چندانی به من ندارد و وقتی که من وارد منزل میشوم و یا خارج می شوم عکس العمل چندانی ندارد ( مگر اینکه کسی غیر از مادر بزرگش در منزل نباشد که در آن صورت موقع خرو ج من گریه ...
نامه یک مادر به کانون وکلا
من و همسرم چهل سال پیش و قبل از انقلاب به تهران آمدیم و خدمتگزار منزل یک وکیل دادگستری بودیم و ایشان چند سالی است به رحمت خدا رفته است که انشاءالله جایش در جنت باشد متاسفانه همسرم بیست و پنج سال پیش از دنیا رفت و من ماندم ودخترم و کار در منزل آن وکیل محترم الان دخترم بیست و هفت ساله است ما همیشه در طول زندگیمان با توجه به رفت و آمد زیاد وکلای دادگستری به منزلی که در آن خدمتکار بودیم حداقل با سی ...
شهیدی غرق در عشق معبود+عکس
را خدا در قرآن کریم میگوید: "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون". مبادا بر شهادتم بگریید که دشمن شاد می شود بدانید که انشاء الله من در جوار رحمت حق جای خواهم گرفت و خداوند متعال مقام شهادت به من عطا خواهد کرد. پدر و مادر داغدارم چگونه می توانستم مشاهده کنم که هر روز عده ای از بهترین جوانان کشته می شوند و من به کار های روزمره مشغول باشم ...
خدا همان خداست!
...! إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ. کرامت دوم، ارائه راه کار و مطمئن ساختن او از سلامت و بازگشت فرزند است که نه تنها زنده می ماند و به آغوش خودت برمی گردد، بلکه او را از پیامبران قرار می دهیم. موسی در دامان فرعون! مادر موسی نیز همین کار را کرد و فرزندش را در یکی از نهرهای نیل انداخت. ولی بالاخره مادر احساس انسانی دارد و نمی تواند آرام بنشیند. این ...
رزمنده ای که 60 نفر را از محاصره داعش نجات داد
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : زمانی که شهید جبار دریساوی را آورده بودند؛ همسرم به من گفت چهل روز دیگر بشماری جنازه من را هم همین طور می آورند. دقیقاً همان شد که گفته بود، رفتن حسن آقا یکباره اتفاق افتاد. -خوزستان شهری که کانون جوشان ایثار و شهادت و دژ مستحکم مدافعان راستین ولایت است؛ آری خوزستان پایتخت مقاومت ایران اسلامی است. در سفر راهیان نور به اهواز و منزل شهید ...
تب داغ 10 شب با 33 فیلم / معرفی آثار ارائه شده در بخش مسابقه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر
ایران آنلاین / امسال هم مثل هر سال یکی دو اسم مدعی از مسابقه بیرون مانده اند و مدت ها پیش از آغاز جشنواره غیبت اجباری برخی فیلمسازان برجسته حسرت تماشای آثارشان را در ایام جشنواره بر دل نشاند اما جشنواره که از راه می رسد انگار دیگر کمتر کسی دست خالی جشنواره از همراهی نام های آشنا را به رخ اش می کشد و چشم ها در جست وجوی یافتن آشنایان و کنجکاو تازه نفس هایی است که شاید با همین چند روز برگزاری ...
هدفها و کارکردهای قدرت نامطلوب
فقط از شهوات خود پیروی می کند و به دنبال برآورده شدن آرزوهای خود است. نمونه ی بارز این امر فرعون است که خود را خدا و پسر خورشید و حق مطلق می پنداشت. (55) او به صراحت می گفت: من جز آنچه معتقدم، به شما عرضه نمی کنم و شما را جز به راه صحیح راهنمایی نمی کنم. برتری طلبی مانع از پذیرش حق می شود. به فرموده ی قرآن آنان دعوت انبیا را نمی پذیرند؛ زیرا پذیرش دعوت به برتری آنه پایان می دهد؛ به آنکه در ...