سایر منابع:
سایر خبرها
موتور تریل
. همان طور که توی خاک دست وپا می زدند، حاجی گفت: آخرشه... این هم کرایه ما! رمضان بلند شد. خودش را تکاند و کمک کرد تا موتور را سرپا کنند. حاجی گفت: حلال کن! این عوضی همیشه که به اینجا می رسد، بیخودی می پیچد بالای تپه... رمضان به چهره آنها نگاه کرد. از اینکه آنها از اول منتظر این لحظه بوده اند و برای رسیدن به تپه شنی لحظه شماری می کردند، خنده اش گرفت، گفت: خیلی حال داد، دمتان گرم! آنها پیچیدند به طرف موقعیت شهید برادران ذاکری و او باقی مانده راه را تا قرارگاه پیاده رفت. ...
پای صحبت زنان آتش نشان/ما زبان آتش را می فهمیم
...؛ آقای حاجی پور موقع امداد به کارگری که در چاه مانده بود، رفت. الان هم آقای قدیانی. به فاصله 3 ماه 2 بار ایستگاه ما دغدار شد. احساس می کنم این روزها همه همکاران مان نیاز به آرامش دارند. ما از همه بیشتر نگران حال خانواده های آتش نشان ها هستیم. آتش نشان داوطلب هستند، آموزش های رسمی دیده و این روزها در کنار آتش نشانان مرد با حوادث تلخ می جنگند. هنوز اجازه ندارند به دل آتش بزنند اما خیلی ...
وقتی یهویی شبکه دار شدیم!
...؛ امیدوارم فصل زیبای زمستان رو با شادی و سلامتی طی کنین؛ خدمتتون عرض کنم که 50 روز تا سال نو بیشتر نمونده! در حالی که روی گلیم جهاز ننم که به من ارث رسیده بود لم داده بودم نی نی پپوشته هی داشت کانالای تلویزیون رو بالا و پایین می کرد و هنوز ما گرم نشده بودیم که تخته گاز می رفت کانال بعدی! ناگهان با صدای غرورانگیز گفتم: بچه اگه اینجوری ادامه بدی هم من فحش می خورم هم تو ...
گفت وگو با همسر و دختر یکی از شهدای آتش نشان
کاری را کرده بودم از دستم ناراحت بود. شبش آمد بوسم کرد و بغلم کرد. گفت بیا دلم بخواب. یک بار هم در پارک سرخه حصار از روی دوچرخه پرت شدم. همه مرا دعوا کردند. فقط بابایم به من آرامش داد. همه گفتند هواس پرت اما بابا بغلم کرد، من را بوسید و گفت مبینا اشکالی ندارد، خدا خواست این را به تو نشان دهد تا دفعه بعد مراقب خودت باشی. اگر بخواهی چند خط نامه بنویسی و به یک فرشته بدهی تا به دست بابایت برساند، چه می نویسی؟ نمی دانم این حرفم درست است یا نه. اما می نویسم که خیلی نامردی. چرا؟ نباید ولم می کرد. (اشک) ...
امام به اصالت و حفظ شأن روحانیت معتقد بود/ حساسیت های امام نسبت به روشنفکران دینی
به این وضع افتاد، چون راه دیگری را برای خود نگذاشته بود. یک وقت می گوئیم یک نفر از اول کافر بود و کلک زد، اما یک وقتی طرف بعداً کافر می شود. بنی صدر هم از اولش آنی نبود که بعد شد، منتهی زیاد به آن ور می رفتند! در ایام قدیم، امام وقتی به همدان مسافرت می کرد، به منزل پدر او می رفت. در اروپا و آمریکا، امثال بنی صدر و قطب زاده و یزدی بودند که حرف های امام را منتشر کردند. با نگاه مستندی که ...
روش های دیالوگی پیامبر(ص) با غیر مسلمانان
خاصی برخوردار بود. سفر به طائف را می توان به عنوان یکی از نمونه های مهم اینگونه حضورها دانست. همچنین رسول خدا(ص) در هر فرصتی که به دست می آمد برای معرفی دقیق اسلام با مشرکان گفتگو می کرد، خصوصاً در موسم حج، که پیامبر (ص) به قبائل مختلف می رفت و اسلام و راه هدایت را به آنان معرّفی می کرد.[6 [ ج) اعزام نماینده به شهرها و قبایل : اعزام نماینده نزد نزد قبایل گوناگون، شیوه دیگری در ...
مسئله ولایت فقیه شاخص اصلی خط امام است
...، بلافاصله جواب می شنیدی که شاه شیعه است. عده ای مقدس نمای واپس گرا همه چیز را حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را را نداشت که در مقابل اینها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد، و قهراً فقیه هم مجاز نبود از این دایره و ...
یکی از بهترین مادرزن های دنیا را دارم
اند و این که برای همه وظیفه اجتماعی تعریف می کند. به عنوان مثال اگر خانه ندارد و پدرزنش خانه دارد، فکر می کند باید پدرزنش به او خانه بدهد. یا اگر ماشین ندارد، می تواند بدون اجازه از ماشین دوستش استفاده کند. همین شخصیت مسعود را جذاب کرده، چراکه بچه پررو است و فکر می کند همه باید به او لطف کنند. با توجه به این که این ویژگی مسعود را دوست داشتید، پیشنهادهایی برای کاراکتر دادید؟ ...
پدر و برادرم برای عمل به امر ولی زمان از جان گذشتند
چند ماه بعد از شهادت پدرم یعنی سال 1360به دنیا آمد. پدرمان شهید احمد حسین رضایی جزو روحانیون محلی بود. شغلش کشاورزی و دامداری بود، اما همیشه قاطعانه در برابر ظلم آن زمان خان ها شجاعانه می ایستاد و هرگز تسلیم زور نمی شد. این درسی بود که پدر از مکتب امام خمینی(ره) آموخته بود. پدرم به بچه های منطقه ما که شیعه نشین بودند قرآن آموزش می داد و از آنجایی که در جریان روند شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران ...
همه برنامه های تلویزیون در جشن های دهه فجر
ایرانی مانند طرز رفتار با همسایه، کسب روزی حلال، بازار و مشتری، خیرین مدرسه ساز و کارآفرینی مشهود است. بنابراین گزارش، ساختار این مجموعه تلویزیونی اپیزودیک طراحی و اجرا شده است و هر قسمت یک داستان مجزا دارد. داستان های این مجموعه حاوی حکمت خداوندی و عبرت های بشری چه به صورت تاریخی و چه معاصر است. مجموعه تلویزیونی قصه های تبیان در 37 قسمت توسط کارگردانان جوان زیر نظر زنده یاد ...
راننده امام در روز ورود؛ ممکن بود ماشین را به توپ ببندند
حتی از احسان طبری ما هم کمونیست تر بود و برگشت. من دنبال جایی می گشتم که درونم را اشباع کند لذا سروکله ام در خانه آیت الله کاشانی پیدا می شد. وقتی جبهه ملی شروع به فعالیت کرد تا قبل از جبهه ملی هرجا مرحوم نواب می رفت آنجا بودم. در 12، 13 سالگی پای اکثر سخنرانی های نواب حضور داشتم. زمانی که مرحوم نواب اعدام شد من پانزده ساله بودم. در منزل درباره مسائلی از دوران رضاشاه مانند کشف حجاب و ...
خواجه نصیرالدین طوسی را بیشتر بشناسید
به اخذ درجه اجتهاد و اجازه روایت از معین الدین گشت خواجه در عراق در درس اصول فقه علامه حلی حاضر گشت، وی نیز متقابلا در درس حکمت خواجه شرکت می نمود. پس از مدتی خواجه قصد مراجعت به وطن خویش نمود. در بین راهِ بازگشت به میهن از شهرهای مختلف عبور کرد و به نیشابور رسید. نیشابور در آن زمان چند بار مورد هجوم قرار گرفته بود و شهر در دست مغولان بود. خواجه بعد از نیشابور به طرف طوس ...
کورس مرگبار بازیگر معروف سینما/ سقوط چراغ اتاق عمل/دوبار طلاق در یک زندگی/جزییات جدید درباره اجساد جدید ...
درست و حسابی نداشت. حتی به بهانه های مختلف از منیژه پول می گرفت و چند وقت یکبار غیبش می زد. در روزهایی هم که در خانه بود با بچه ها و نوه ها سازش نداشت و به آنها توهین می کرد. در سال سوم ازدواجشان دعوا و بحث دیگر همنشین دائمی خانه آنها شده بود. اما منیژه خانم می سوخت و می ساخت و البته دلش نمی خواست با طلاق گرفتن مایه سرافکندگی بچه ها و نوه هایش شود. با همه این مشکلات یک روز شوهرش رفت و دیگر برنگشت ...
دل نوشته همسر شهید نبل و الزهرا بعد از گذشت یک سال+تصاویر
وقتی علی از سر و کولت بالا می رفت پدرانه ترین لبخندها را از شاخسار محبت بابا می چید و درس ها می آموخت برای تمام فراز و نشیب های زندگی. محمدحسین تازه دو سال داشت و چقدر ذوق می کرد وقتی معصومانه ترین نگاه های خود را هدیه می کرد به صورت ماه پدر. حالا یک سال گذشت با همه محنت ها و رنج ها. علی دارد سعی می کند جای خالی تو را پر کند. پسر دو ساله ات حالا بزرگتر شده. ولی ...
خاطرات یک مولف انقلابی فامنینی از 12 بهمن 1357
می آمد دو سه نفر از درجه دار ها دور جمع می شدند و از او می خواستند که کارهای خلافی را که بعد از ظهر روز گذشته انجام داده بود تعریف کند. او هم به سادگی می نشست و تعریف می کرد و اطرافیان هم می خندیدند. عظیم، از وضع و اوضاع گروهبان خیرالله بسیار ناراحت بود. از طرفی می دید که او نیرویی است ورزیده و توانمند. از طرف دیگر او را می دید که به راه خلاف افتاده بود و می رفت که همه چیز خود را به باد ...
قطع شهریه شهید مدنی به خاطر مواضع انقلابی
نماز می خواند. در نورآباد در آن شهر حضور دارد. هر روز بین ساعت های یازده تا دوازده ظهر از خانه به طرف ژاندارمری پیاده می رفت و می آمد. یکی دو بار گفتم آقا هوا گرمه سنی از شما گذشته اجازه بدهید با ماشین برسونمتون. اصرار داشت که باید این مسیر را پیاده برود. می گفتم لااقل صبح های زود بروید که هوا بهتر است. ابروها را بالا می برد که نه همین ساعت خیلی هم خوب است. اوایل نمی دانستم چرا اصرار ...
مقاوم سازی فکری در خانواده ها نداریم
همانطور که شیطان خطوات دارد و انسان را گام به گام به سوی انحراف می کشاند ما هم در حق فرد همینطور باید دست او را بگیریم و گام به گام با او و همراه او در مسیر صحیح حرکت کنیم. به اعتقاد بنده همه ما مسئول هستیم، همین فرمایش ساده آیت الله بهجت که می فرمود: معلم خداست، واجبات را انجام بدهید، از محرمات پرهیز کنید، جای دیگری فرمودند: کم کم به مستحباتی هم بپردازید، یعنی شما بدانید اگر این کار را انجام دادید، آقای شیخ رجبعلی خیاط هم می توانید بشوید. ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (400)
شکارچیِ سیمرغ آخرین جشنواره، یعنی پریناز خانم ایزدیار که امسال هم با 3 فیلم، یعنی ویلایی ها ، یک روز بخصوص و تابستان داغ از پرکارترین های جشنواره است و نیم نگاهی به تکرار موفقیت اش در جشنواره پارسال دارد. نهایت تلاش صابر ابر برای غیر عادی نبودن، اینی هست که میبینید. یعنی پیراهنی منقش به کله ی گربه! علی مصفا هم از این ور بام افتاده بود و با سادگی بیش از حد، با واقع همان وضعیتِ ...
رازهای همچو علامه شدن در روایت شیدایی
مجلسی با صاحب مجلس بر سر قیمت صحبتی کرده باشد، حتی بسیاری مواقع پولی که در مجالس به وی می دادند به اندازه پول تاکسی بود که علامه با آن به مجلس رفته بود. مرحوم علامه 20 سال خانه پیرزنی مجلس می رفت، حتی پس از مشهور شدن نیز این مجلس ترک نشد. آفت در مداحی از سه راه وارد می شود؛ بی استادی، بی سوادی و بی تقوایی سازگار تصریح کرد: مداحان باید توجه داشته باشند که دروغ گفتن گناه است، اما ...
درد دل گروه های زباله گرد
شب از نیمه گذشته ، دو بچه قد و نیم قد کنار سطل زباله ایستاده اند ،چند ظرف پلاستیکی بزرگ و مقداری نان خشک چند قدم آن طرف تر کنار پیاده رو روی زمین افتاده است. زن نیم نگاهی به بچه هایش دارد و باقی حواسش به زباله های داخل سطل است. چیزهایی را داخل سطل جابه جا می کند،بعددستش را از وسط زباله ها بیرون می کشد،جمع و جور می کند و روسری اش را روی سرش جابه جا می کند و به سمت بچه هایش برمی گردد. سر ...
شگردهای نویسندگی چخوف
تا داستان چون زندگی، واقعی و بی طرفانه جلوه کند. به همین خاطر، به مسائل طرح شده پاسخی نمی داد و خواننده را وامی داشت تا خودش به راه حل دست یابد. به عبارتی، بخشی از شیوه نویسندگی چخوف، بر خویشتنداری بنا شده بود. این شیوه، اغلب در همه آثار او به چشم می خورد. مثلاً، در نامه ای به زن نویسنده ای توصیه می کند که اگر می خواهد مردمان محروم را توصیف کند، به این قصد که حسّ همنوعدوستیِ خوانندگان ...
پسری در برج همراه پسر زن جادوگر به بازار کتاب آمدند
.... این داستان جایزه کتاب سال کالدردیل 2015 را دریافت کرده و تا حالا نامزد جایزه های زادی مثل مدال کارنگی 2015 شده و به لیست نهایی جوایزی مثل جایزه ی کتاب کودک واتر ستونز 2015 و جایزه ی کتاب کودک ساسکس 2016 راه یافته. این کتاب در قالب 299 صفحه با شمارگان دوهزار نسخه و قیمت 210 هزار ریال منتشر شده است. پسر زن جادوگر به کتاب فروشی ها رفت در کتاب پسر زن جادوگر تنها ...
پدرم در کنار ستارخان و باقرخان مبارز بود/ پیشنهاد مربیگری در آمریکا را بخاطر ایران رد کردم
دوست داشتم در ایران مربی شوم اما به هر دلیل جلوی آن را گرفتند. وقتی آمریکایی ها به من این پیشنهاد را دادند پیش خودم گفتم چرا باید به عده ای کشتی یاد بدهم که بروند مقابل هموطنانم این فنون را به کار گیرند و آن ها را شکست دهند. پول بسیار خوبی به من می دادند اما حاضر نشدم کمک کنم. بابی داگلاس که روزی حریفم بود یک شب به خانه من آمد و به من گفت دو برابر بیشتر از صحبتی که داشتیم به تو می دهیم اما باز من ...
سه راوی و خاطراتی از انقلاب، دفاع مقدس و سوریه/اتفاق های اسارت
.... نزدیک غروب، زنی با گریه و صورتی خون آلود از ناخن کشیدن، بچه ای نیمه جان را به بهداری آورد و التماس می کرد تا کاری برایش بکنیم. بچه اسهال و استفراغ شدید داشت. مادر همچنان که گریه می کرد، بچه را گذاشت و رفت. ما در آن زمان رمزمان یا مادر بود و ایمان داشتیم تا زمانی که دست مان در دست حضرت زهرا (س) باشد، هیچ گونه اتفاقی نخواهد افتاد. در آن لحظه در دلم گفتم یا مادر، خودت به این بچه کمک کن، چون اگر ...
لحظه تاریخی تصمیم امام(ره) برای بازگشت/ نحوه انتخاب سرنشینان پرواز/ اتفاق دلهره آور فرودگاه
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) هر سال با آغاز ایام الله دهه فجر مرور خاطرات آن روزها از زبان کسانی که به اشکال گوناگون کنار امام(ره) بودند حلاوت خاصی دارد و یکی از این افراد که از نوفل لوشاتو تا آن پرواز تاریخی ایرفرانس در کنار امام(ره) بود، محمد هاشمی، رئیس اسبق صداوسیما و برادر یار دیرین امام و رهبری؛ مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی است. وی در این گفت وگو از خاطرات آن روزها در ...
پیشکسوت پرسپولیس:سرمربیگری استقلال برای منصوریان زود بود
و وجودشان را برای پیراهن تیم شان می گذاشتند. من مخالف پول گرفتن فوتبالیست ها نیستم. یک فوتبالیست ماکسی موم تا 10 سال می تواند بازی کند و پول بگیرد. اما صحبت من این است که همه تلاش کنند تا پولی که به خانه شان می برند حلال باشد. * اما گفته بودید که بعضی فوتبالیست ها جنبه پول ندارند؟ - بله من گفتم... بعضی از فوتبالیست ها اصلا جنبه پول ندارند و وقتی دوزار پول توی جیب شان می رود ...
حربه ای که با آن سرسخت ترین افراد نرم می شوند
داد و فریاد راه انداختن، بد زبانی کردن، کتک زدن و تندخویی نمودن در برابر گناهکار ، آن هم با جوانی که روحیه اش لطیف است و دنبال استدلال و منطق، با وظیفه ی پدری که باید همراه عشق و محبت باشد سازگار نیست و این گونه رفتار کردن جز نفرت و عکس العمل شدید طرف مقابل نتیجه ای نخواهد داشت. فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان - پدر: تو بی خود می کنی که با این دوستان رفت و آمد داری، اصلا نمی ...
90/ عبور از آتش حاشیه، هنر سوشا مکانی
احسن انجام می دهد و نانی که سر سفره زن و بچه اش می برد مسلما حلال است. کسی که با حکمش باعث می شود یک جوان ایرانی که در یک کشور غریب دارد سختی می کشد برای بالا نگه داشتن پرچم ایران ،اطلاع رسانی درباره این جوان ایرانی ، رسالت یک خبرنگار و رسانه را نشان می دهد و این جور افراد در مملکت ما کم نیستند. کسانی که با قلم خود اگر کاری از دستشان برمی آید برای پوشش دادن موضوعات مهمی مثل این کم نیستند. از طرف ...
سرگذشت یک زن آشنا زیر پل سیدخندان
عصر بانک ؛به گزارش شهروند، این جمله را شیرین خانم می گوید که همه مامان شیرین صدایش می زنند؛ زنی با قامت متوسط که روزگار بیش از آنچه در شناسنامه اش ثبت شده، گرد پیری را بر چهره او پاشیده. حالا سه سال است هر روز ظهر، همراه همسرش با یک پراید سفید زیر پل سید خندان غذای خانگی می فروشد. سه سال پیش، شوهر مامان شیرین، در کلاس درس، پای تخته، قلبش گرفت و سکته کرد. تکلمش دچار مشکل و مجبور شد کار را رها کند. حالا نوبت شیرین بود که در 53 سالگی رانندگی ...
شهیدی غرق در عشق معبود+عکس
راضی باشد چون من از تو راضی هستم و ای پدر و مادر عزیزم در زندگی رنج فراوان به شما داده ام ولی مرا حلال کنید. مادرم می دانم که در زندگی خیلی زحمت ها و سختی ها را تحمل کردی برای ما ها و من هم نتوانستم ثمره ی مادی به شما انجام بدهم. امیدوارم که خداوند ماها را در صف شهیدان قرار بدهد تا بتوانیم از نعمت های معنوی به شما ثمره برسانیم. می دانید که مادیات انسان را فریب می دهد خوش به حال آن کسی که ...