سایر منابع:
سایر خبرها
عذرخواهی اخراجی پرسپولیس ازفحش به داور
... در دربی بدشانس هستم. ما چند بازیکن دو اخطاره قبل از بازی تراکتور داشتیم. شب قبل از بازی جلسه ای داشتیم و خودم صحبت کردم و گفتم دربی مهم نیست و هر بازی برای ما اهمیت دارد و نیاز باشد کارت می گیریم. درست است که دربی بازی بزرگی است و همه توجهات به آن است اما این دیدار هم کمتر از آن نبود. خودم خیلی در این بازی مراقب بودم و بچه ها هم کمک می کردند تا ریسک کارت گرفتن پایین بیاید اما در آن صحنه ...
میزبانی امام خمینی در پاریس
... دکتر حبیبی در فرانسه از اعضای فعال انجمن های اسلامی اروپا بود و در مبارزات سیاسی خارج کشور نقش مؤثری داشت. شفیقه رهیده همسر مرحوم حبیبی با بیان این مطلب از روزهای همسایگی با امام(ره) در نوفل لوشاتو پاریس یادی می کند: خانه ما 900 کیلومتر از پاریس دورتر بود. به همین دلیل یک آپارتمان در پاریس اجاره کردیم که هر روز صبح به نوفل لوشاتو برویم و شب به آنجا برگردیم. آقای دکتر تا زمانی که افراد دیگری از ...
آخرین مأموریت فرمانده در حادثه پلاسکو
بود او در یکی از خاطره هایش به ما گفت: یکی از شب ها وقتی خواب بودیم بی سیم بابا صدا کرد وقتی بابا بیدار شد گفتم چطور شنیدی او هم مرا بوسید و گفت شهر دسته منه باید برم کمک کنم تا بقیه بابا ها هم پیش بچه هاشون باشن بعدش من و مامان، با ماشین بابا رو تا ایستگاه آتش نشانی بردیم و برگشتیم. همین خاطرات و صحبت ها باعث شده بود زهرا با این غم بزرگ کنار بیاید و کمی آرام بگیرد. زن دایی ام هم با ...
وقتی مسعودکیمیایی گردوخاک می کند-جلسه جنجالی فیلم قاتل اهلی تانیمه های شب دربرج میلاد
...: مسعود کیمیایی همیشه کارگردان تاریخ ساز و تعیین کننده ای بوده و حتی در این سال ها که کمتر نشانی از دوران اوجش دارد، همچنان جذاب و کاریزماتیک است و می تواند با هر حرف و هر حرکت به تیتر اول رسانه ها و شبکه های مجازی تبدیل شود. آخرین و داغ ترین مصداق این ادعا، حضور در برج میلاد هنگام نمایش فیلم قاتل اهلی و سپس در نشست رسانه ای این اثر در شامگاه شنبه است که حاشیه های فراوانی همراه داشت و باعث شد جنجالی ترین لحظات این دوره جشنواره فیلم فجر شکل بگیرد. ...
روایت سرگردانی 9 روزه دو برادر در پلاسکو
داره چی می گه، آخه حسام به شدت وابسته حامد بود. دلداریش دادم که مامان جان نگران نشو حامد زنده اس که گفت مامان نرفتی و اونجا رو ندیدی اگر اونجا رو ببینی می گی دیگه هیچی نمی مونه؛ اما من همش می گفتم نه حامد زندس. خدا بهم یه قدرتی داد تا بتونم حسام رو آروم کنم. همش با خودم می گفتم حامد زندس، حامد زندس اما وقتی به حسام می گفتم حامد زنده اس عصبانی می شد . همانطور که خیره به یک نقطه حرف می زد ...
مانند اصغر فرهادی نابغه نیستم
فیلم هنری بسازم، بلدم چه کار کنم که اصل پول برگردد. برایم مهم است که سرمایه گذار بعد از ساخت فیلم برگردد و پشت سرش را نگاه کند، یعنی از حوزه سینما و کار کردن در آن خاطره خوشی داشته باشد. مهم بود بعد از من با دیگران هم کار کند نه اینکه صرفا با من کار کند. سرمایه گذار می خواست سال گذشته فیلم را اکران کند من به او گفتم دست نگه دارد حالا هر روز به من می گوید خدا خیرت بدهد پیشنهاد دادی فیلم را برای حضور ...
ناگفته های انصار حزب الله/مخالفت امام بابرگزاری راهپیمایی توسط الله کرم/ماجرای پناهنده شدن یک روحانی
تمام شد، آن نفر سوم نزدیک آمد و گفت می دانی این چه کسی بود؟ گفتم نه. بعد حرف جالبی درباره او نزد. همین جا تمام شد. من دیگر هیچ ارتباطی با او نداشتم. بعد از آن جلسه در مسجد فهمیدم همین آقایی که سراغ من آمده بود، انصار حزب الله را راه انداخته است. بعد از آن با شما هیچ ارتباطی نداشتند؟ هیچ ارتباطی با من نداشتند تا اینکه بحث دادگاه من پیش آمد. بعد از آن چه؟ آیا در جریان ...
ناگفته های "رئیس زندان قصر" در زمان پهلوی
. گفتم زندان شماره 4 قصر جا دارد، فقط تعمیر می خواهد. آنجا را خیلی زود آماده کردیم. قبل از اینکه زندانی ها منتقل شوند نیروهای اطلاعات مستقر شدند و یک اتاق اختیار کردند. داخل هر سلول هم میکروفن کار گذاشتند. افسر اطلاعات موظف بود هر روز 8 نوار عوض کرده و 8 نوار قبلی را به دست مافوقش در سازمان اطلاعات برساند. آن شب زندانی ها را آورند. آنهایی که با هم مأنوس بودند به صورت گروهی به سلول ها رفتند. مخفیانه به ...
روایت تلخ کارگرانی که چند ماه قبل شلاق خوردند
با لب و لوچه آویزان و کت رنگ و رو رفته اش در خانه را باز کند و بگوید دیدی خواب هایت تعبیر شد. دیدی جوابمان کردند؟... . می گفت اینجا خواب هیچ زنی چپ نیست! انگار که خواب را زندگی کرده باشی، روز و شبت به هم دوخته شده... پدرش قبل ترها در گوشش خوانده بود عروس آق دره ای ها که بشوی، نانت در روغن است... این پسر (رضا) جربزه دارد؛ اهل کار است. معدن طلا هم که کارش تمامی ندارد... روی گنج نشسته ای دختر جان! ...
ناگفته های انصار حزب الله
فلسطین شنیده ام. من اتفاقا با حسین درباره مرغ آمین حرف زدم و گفتم فکر می کنی این منش، درست است؟ و می دانم که حسین ناراحت شد. بعد از حوادث سال 74، ارتباط شما با حسین الله کرم قطع می شود؟ کم رنگ می شود، چرا؟! چون هیئت باید تضعیف می شد. طبیعتا رابطه من و حسین هم تضعیف می شود. بعد از آن دیگر او را ندیدید و او اطلاعاتی به شما نداد؟ بله. ارتباط ما قطع شد. رسیدیم به سال 76 ...
حوادث فیروزکوه و هراز از نگاهی دیگر
اطلاع رسانی قوی تر برای عدم تردد در این مسیرها، مردم را با مشکلی خاص روبه رو کند. برف و کولاک جاده دماوند – فیروزکوه در اثر باز بودن مسیر، دو دستگاه خودروی سنگین پس از برخورد با یکدیگر راه جاده فیروزکوه – دماوند را بند می آورند و موجب ترافیکی دردسرساز می شوند. از طرفی دیگر، رانندگانی که زنجیر چرخ به همراه نداشتند، راه دیگر رانندگان را سد کردند. اخبار این موضوع از روز پنج شنبه ...
ماشین دولتی یعنی چه؟
رهبر انقلاب: آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. صفحه تلگرام مقام معظم رهبری بیانات ایشان را در تاریخ 23 مرداد سال هفتاد، درباره پرهیز از استفاده شخصی از اموال دولتی، باز نشر کرده است: * "اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتی یعنی چه؟ * رهبرانقلاب: گزارش آمده که روحانی عقیدتی ...
پاراگراف کتاب (107)
سرانجام پس از مرگ آن مرد است که مردم متوجه می شوند حق با او بوده. آن وقت مجسمه اش را می سازند و این همان کسی است که به او می گویند: نابغه! تیستو سبز انگشتی | موریس دروئون به حضرت داوود وحی آمد که ای داوود خانه ای را برای من پاکیزه کن تا بدان خانه آیم. داوود گفت: بار خدایا کدام جا و چه خانه ای گنجایش تو را دارد؟ که عظمت و جلال تو را شاید؟ ندا آمد: آن دل بنده مومن من ...
اعتبار پسماند بیشتر ازبودجه آتش نشانی است
... همچنین محمدمهدی تندگویان عضو شورای شهر تهران با اشاره به درس هایی که می توان از پلاسکو گرفت، بیان کرد: در این دوره از شورا درباره موضوع ایمنی، من به شخصه حدود 60 موضوع دارم که بعضی از آن ها تک پروژه و بعضی از آن ها پروژه های کلی است. در رابطه با ایمنی سازه ها فقط نباید نگران مراکز آموزشی باشیم بلکه دانشجویان هم در ساختمان هایی درس می خوانند که عمر آن ها تمام شده است. از طرفی وضعیت بیمارستان ...
ماجرای جنجال مسعود کیمیایی در برج میلاد چه بود؟
پولاد و نقشش بند کرده است. این فیلم برای خود اندازه دارد. مگر من بعد از 50 سال فیلم سازی به خاطر پسرم فیلم خود را کج وکوله کنم پولاد کیمیایی نیز بیان کرد: در این فیلم سکانس هایی از من، پگاه آهنگرانی و امیر جدیدی کم شده است. حتی سکانس پایان بندی فیلم با آنچه در فیلم نامه آمده متفاوت است و تبدیل به یک کلیپ موسیقی شده است. قوچانی در ادامه صحبت های پولاد کیمیایی که اعتراض می کرد گفت: پولاد جان شما ...
پهلوی خاندانی مرعوب و مجذوب انگلیس و خاشع و خاضع آمریکا
کردیم گفتم فرق ما با شما چیست؟ گفت کشور ما یک جزیره بود، یک حمله مغول شد که آن هم به سرانجام نرسید و یکی هم حمله آمریکا به وسیله بمب هسته ای در هیروشیما و ناکازاکی بود، ولی شما نگاه کنید که ایران چقدر در معرض هجوم و یورش بوده و چقدر می خواستند مملکت را تجزیه کنند. این است که من عاشق تاریخ هستم و تمام سرگرمی من با تاریخ است. کتابی که در آمریکا یا آلمان یا ایران چاپ شود را می خواهم. دو روز گذشته یکی از ...
روایت زهرا حسینی از یک تحول عجیب
کتاب را رها کردم. در 2-1 ساعت دو پاکت سیگار را تمام کردم. با خودم جنگیدم و دیدم نمی تواند از این کتاب بگذرم. دوباره خواندن کتاب را ادامه دادم. تا صبح روز بعد ادامه دادم و عمیقا احساس پوچی می کردم. با خود می گفتم اگر من مرد هستم پس این دختر دیگر کیست؟ قرار بود دو چهره نظامی و سیاسی را ترور کنم او ماموریت داشت تا دو نفر را ترور کند تا در فضای رسانه ای، قتل هرکدام را گردن جریان ...
یک مسجد سیاسی بی مناره گره خورده با نام آیت الله طالقانی
را به این مسجد می رساندند. این ها را آقا حبیبِ نگهبان می گوید. دم در مسجد ایستاده و به عصایش تکیه زده است. از همان موقع که 30 ساله بوده و به قول خودش به اهالی این مسجد خدمت کرده تا همین حالا که 78 سال از عمرش می گذرد، روزی نبوده که برای نماز خودش را به اینجا نرسانده باشد. خاطره ها دارد از روزهای قبل از انقلاب. از هم نشینی اش با آیت الله طالقانی؛ ایشان اصلی ترین امام جماعت این مسجد بود ...
شهدا واسطه ازدواج من و حسین شدند
خوب صحبت کنی. با حرف ها و کارهایش ما را برای شهادتش آماده می کرد. قبل از تولد زهرا دخترم یک CD از دختر شهید محمد ناصر ناصری به خانه آورد. دختر شهید در آن برای پدرش می خواند: بابا جان باز سلام، منم زهرایت، دختر کوچک تو. ای امید من و ای شادی تنهایی من. یاد دارم که دم رفتن تو دامنت بگرفتم و به تو می گفتم پدر این بار نرو. پدر این بار نرو. من همان روز بله فهمیدم سفرت طولانی است.... ...
ناگفته های آیت الله یوسف صانعی از آیت الله هاشمی
. آقای هاشمی پدرش هیچ روز تلاوت قرآنش ترک نمی شد، بارها عرض کردم به خود آقای هاشمی هم گفتم - منتها نمی دانم چه طور شده است که به حرف های ما گوش نمی دهند- گفتند شما تو خاطراتت بیاور، ما وقتی آمدیم قم، ظاهراً یا اولین نماز بود یا اولین نماز میّت بود که ما دیدیم پدر آقای هاشمی را آورده بودند دفن کنند، آدم متدیّن و متشرعی بود. امام از درس که فارغ شد، گفتند امام می روند داخل صحن نماز میّت بخوانند، ما تعجب ...
فلسفه انسان را از اسارت فکری نجات می دهد/ آشتیانی قلندر بود
فلسفه درس می دهم. ما هم این برنامه را قبول می کردیم. به آقای آشتیانی گفتیم که ما اینجا آمده ایم که فلسفه بخوانیم شما یک کاری بکنید تا فلسفه درس بدهد. او را واسطه کردیم که حداقل درس فلسفه را صبح بیندازد، علیرغم اینکه آیت الله رفیعی حرف کسی را قبول نکرد، اما حرف آقای آشتیانی را قبول کرد. این استاد فلسفه افزود: آشتیانی مردی بود که متناقض نما بود، هم تنها بود و هم اجتماعی ترین آدم بود. محضر ...
نیروهای شهربانی با انقلابی ها همکاری می کردند/ سربازان ارتشی را فراری می دادیم
خطر هستی و دارند دنبالت می گردند، یک جوری برادرت تبرئه می شود، برو وگرنه خودت را هم بازداشت می کنند. این فعال انقلابی اذعان کرد: آن شب مرا زندانی کردند. زندانی که به آن صورت در مهدیشهر نداشتیم یک خانه دو طبقه ای بود که طبقه پایینش دو اتاق داشت و برای زندان بود. جالب این است که چند سال پیش قبل از سربازی که بنایی می کردم همین زندانی را که آن شب در آنجا بازداشت بودم، به همراه استاد کارم ...
انتقاد ضرغامی نسبت به واردات چادرمشکی به کشور
چادر مشکی را حداقل برای فرزندان خود از سبد خریدشان حذف کردند. یعنی مجبور شدند. ضرغامی نوشت: "چادر!ایشان مرحوم والده هستند. سال 81 فوت کردند. مرحوم پدر نیز در سال 65 فوت کردند . خداوند در این شب جمعه اموات شما و ما را رحمت کند . حال داشتید فاتحه ای بخوانید. اگر نه یک صلوات خودتان را میهمان کنید. اینجا هم منزل پدری است و یک دنیا خاطره ! چادر سفید، هم در خانه استفاده می ...
منصوریان: السد فقط ژاوی نیست!
آنها نمی شویم اما بازی در ورزشگاهی است که هواداران ما در طول جریان بازی نخواهند نشست. جوانان ما شناخته نشدند و اگر قرار است ستاره شوند از بازی فردا آغاز می شود. همچنین ما چند بازیکن با تجربه و خوب در کنار آنها داریم. تنها نکته ای که می دانیم این است که فردا خسته نمی شویم. درباره زخم ها حرف نمی زنم نباید درباره زخم های گذشته صحبت کرد. دو خرید خیلی خوب داشتیم و چشمی نیز در آستانه ...
مزاحمت های نامحسوس!/دلایل سکوت زنان در برابر آزار جنسی
کند تا پس از این کمتر شاهد چنین اعمالی باشیم. مزاحمت برای زنان در حاشیه امنیت 17 سال داشت و در یک عصر پاییزی به شدیدترین حالت ممکن، مورد آزار دو مرد غریبه در پارک قرار گرفته و چند ساعتی از هوش رفته بود. تا به هوش بیاید و خود را به خانه برساند تقریبا صبح شده بود .مدت ها از روز حادثه می گذشت که در دادگاه او را دیدم. همچنان در شوک بود و توان حرف زدن نداشت. متعرضین شناسایی و ...
خانواده ام را خودم از زیر آوار بیرون کشیدم
کجا بروم. در جواب راننده ها، هیچ کلمه ای از دهانم خارج نمی شد. تا این که سربازی سوار بر ماشین، کنار پایم توقف کرد و گفت: امام زاده عبدالله می روم. مسیرت آن جاست؟ گفتم: هان؟! بله، بله! و سوار شدم. نزدیک باباطاهر، از ماشین پیاده شدم. دقایقی بعد در سیل جمعیتی افتادم که به سمت محله ی بمب باران شده ی ما می رفتند. غروب شده بود و نزدیک افطار. از کسانی که کنار خرابه های خانه ام ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (362)
میکنید به شما نزدیک تر است... 13٫ یک توده هوای سرد همیشه این موقع از سال میاد که تنها هدفش سرویس کردن کساییه که تو صف جشنواره فجر وایمیستن. 14٫ میخواستم با یه دختر تو دانشگاهمون دوست بشم هرچی پروژه داشت براش انجام میدادم. یه روز بهش گفتم بریم کافه؟ گفت شرمنده امشب خونه پدرشوهرم دعوتم. 15٫ رفتم سیگار بخرم یهو یکی از فامیلامون اومد تو مغازه.سریع پاکت سیگار رو انداختم سطل ...
شهیدِ فراهانی در خیابان های کمیجان به خون غلتید/سوز سرمای بهمن، مغلوب عشق به انقلاب شد
را ببینم از بردارم سراغ او را گرفتم و از او یک پاسخ شنیدم؛ با هم سوار ماشین شدیم اما صفرعلی اصرار بر ماندن داشت برای همین نیامد، شما برو به گوسفندان برس و علوفه آنها را بده تا او بیاید. دستجانی بیان کرد: به خانه برگشتم، شب شد، چراغ نفتی را روشن کردم و روی کرسی گذاشتم، هر دو فرزندم خوابشان برد، اما خبری از آمدن صفرعلی نبود، با هر صدایی لرزه ای در جانم می افتاد؛ صدای در به گوشم رسید به ...
از عوامل پیروزی انقلاب این بود که امام خمینی(ره) به راحتی افراد را کنار نمی گذاشت
وینستون یا به گمانم کالاهای آمریکایی را امام(ره) تحریم کردند، بعد ایشان گفت من خودم در این قضیه مجتهد هستم. از ایرادهای آقای طالقانی این بود که سیگار زیاد می کشید. زمانی که به ملاقات در خانه ایشان رفتیم یکسری از مسایل خارج از کشور برای آیت الله طالقانی گفتیم در آخر با شوخی گفت شما انگار امروز گوش مجانی پیدا کردید. راجع به شهید مطهری هم خاطره ای به یادم آمد که بگویم، شهید مطهری به اتفاق ...
بیکاری و فقر در کشور بیداد می کند/اقدام و عمل مطرح شد تا عده ای از خواب غفلت بیدار شوند/مسئولان با مردم ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از انعکاس بناب ، ضیاء الله اعزازی بعد از ظهر امروز در برنامه گرامیداشت ایام الله دهه مبارکه فجر در محل مسجد مهرآباد، ضمن تبریک این ایام، با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: ما مدیون شهدا و امام راحل و جان فشانی آن ها در دوران قبل و پس از انقلاب هستیم، باید پیام این انقلاب به نسلهای امروزی به نحوی رسانده شود. نماینده بناب در ادامه ضمن ارائه ...