سایر منابع:
سایر خبرها
تلگرام؛ عامل گم شدن پدر 4قلوهای مشهدی
و همانند پروانه ای به دور همسرم می چرخیدم تا کمبودی احساس نکند. در این میان از درمان ناباروری هم غافل نشدیم تا این که روزی با شادمانی و درحالی که از خوشحالی پر می کشیدم خبر باردار شدنم را به همسرم دادم. از آن روز به بعد زندگی ما رنگ و بوی دیگری گرفت تا این که 7 ماه قبل 4 قلوهایم به دنیا آمدند. 3 پسر و یک دختر ناز ،دیگر همه وقت مرا پر کرده بودند اگرچه رسیدگی و نگهداری از آن ها سخت و ...
فاصله 40 میلیونی دخترک 3ساله تا آغوش پدر
94 بود کلاه شان را برداشت و فرار کرد و بعد از عید بود که گرفتاری هایمان شروع شد. بدون وقفه خاطرات تلخ چند سال پیش را به یاد می آورد و ادامه می دهد شوهرم تازه بازار رفته بود، وضع مان از زمانی که دستفروشی می کرد یا روی موتور کار می کرد، قدری بهتر شده بود اما چوب بی تجربگی و اعتمادش را خورد. وقتی باز هم نگاهمان به ریحانه می افتد و سعی می کنیم با او حرف بزنیم، می گوید از وقتی ...
زندگی فرزندم با آتش بازی دیگران نابود شد
، نچرخان، که فرصت پیدا نکردم این جمله را بر زبان بیاورم، همه چیز در یک ثانیه اتفاق افتاد، وقتی به خودم آمدم، دیدم آتش شعله ور شد، سوزش شدیدی را در دست و صورتم احساس کردم، در همان لحظه پیش خودم گفتم بد بخت شدم و از این به بعد باید خانه نشین شوم، مثل مجسمه ای سیاه رنگ در کوچه نشسته بودم و هاج و واج بودم، مردم به اورژانس زنگ زدند، پدرم داشت سکته می کرد، در نهایت با خودروی شخصی به همراه والدین به ...
پوراحمد: هنوز خود را فیلمساز متوسطی می دانم/ دغدغه ساخت فیلم خوب را دارم
جهانی شوم مطمئنا به آن رسیده بودم. کارگردان سینمای ایران با بیان اینکه با ساخت فیلم قصه های مجید به مرحله ای در زندگی که دوست داشتم دست یافتم، تاکید کرد: من هنوز نیز خود را فیلمساز متوسطی می دانم که سعی می کند هر روز بهتر باشد. وی ادامه داد: بر این اساس گاهی فکر می کنم بدون این دغدغه فیلم هایم چه می شد چراکه اکنون اعتقاد دارم یک در میان فیلم های خوبی دارم. پوراحمد ...
بانویی که بر لب های سانحه دیدگان بخش سوختگی بیمارستان شهید مطهری گل لبخند می کارد
سوختگی شهید مطهری شدم، برایم بی معنا شد زیرا متوجه شدم حتی آن کودکانی که از شدت درد حاضر نبودند به چهره ام نگاه کنند، با خواندن ترانه ها و قصه های آهنگین در عرض چند دقیقه یادشان می رفت که تا لحظاتی پیش، جیغ و فریاد دردناک شان سقف اتاق را به زمین می دوخت. خوب یادم هست 4 سال پیش که مسئولیت این کار را بر عهده گرفتم، با توجه به روحیه ای که از خودم سراغ داشتم گمان نمی کردم از پس آن بر بیایم، به همین دلیل می ...
آنچه مهناز افشار از زندگی خصوصی و زخم هایش گفت...
میزان ناراحتی ام کمتر شده است. سال های اول به خصوص زمانی که دخترم به دنیا آمد از یک سری مطالب و حواشی آزرده شدم. اما از جایی به بعد گفتم من نمی توانم تمام عمرم را برای اثبات خودم زمان بگذارم. ما در یک مملکتی زندگی می کنیم که همین الان من می توانم به شما بگویم دزد . اگر همه آدم ها این حرف را بشنوند از من نمی خواهند ادعایم را ثابت کنم، برعکس از شما می خواهند ثابت کنید دزد نیستید! شما چطور می توانید ...
اعجوبه 85 ساله مهابادی+عکس
هم تدریس می کرد. ایشان روحانی بود و به مردم دروس شرع و قرآن تدریس می کرد، به همین خاطر از زمانی که خودم را شناختم به همراه پدرم سر کلاس ها حاضر می شدم و از همان موقع به تدریس و همچنین تحصیل علم، خیلی علاقه پیدا کردم. همین شد که مکری از 15 سالگی شروع کرد به تدریس علوم قرآنی: در کنار درس در مدرسه، درس طلبگی هم می خواندم و در کنار پدر، علوم قرآنی و شرع را هم تدریس می کردم. شروع ...
عباس جدیدی: حقوق خواندم چون حقم را در ورزش خوردند/ هزار جلد کتاب دارم/ هرگز در لیست اصولگراها نبودم/ ...
تا بیاموزم چگونه می توانم حقم را بگیرم. * چرا حق تان را در ورزش خورده اند؟ هیچ وقت نتوانستم در وزن خودم کشتی بگیرم، یعنی هیچ وقت نگذاشتند من در وزن خودم کشتی بگیرم. همیشه مرا به عنوان بالانس تیم ملی انتخاب می کردند. من در وزن 90 کیلوگرم کشتی می گرفتم و همیشه هم برنده می شدم، به تیم ملی راه پیدا می کردم، اما نمی گذاشتند در وزن خودم کشتی بگیرم. مرا به یک وزن بالاتر می فرستادند ...
الگوی رفتار فاطمی در خانواده
خصلتی است که همسران باید از آن بهره مند باشند. امام رضا (ع) مؤمنین را به الگو پذیری از خداوند در داشتن این خصلت دعوت کرده اند. امام محمدباقر (ع): به راستی که این زبان کلید همه خوبی ها و بدی هاست. (8) با مطالعه در زندگی مشترک مادر سادات حضرت طاهره صدیقه (س) ظریف ترین نکته های همسر داری را می توان مشاهده نمود. خانم فاطمه زهرا، عشق و محبت را که اصلی ترین رکن بنیاد خانواده است، نثار همسر بزرگوارشان می ...
یک روز با بدهکاران مهریه در اوین
قتل عمد در زندان رجایی شهر بوده است. او می گوید: 15 ساله بودم که با همسرم آشنا شدم و از همان ابتدا خانواده او با من مشکل داشتند. برادر همسرم همیشه با من درگیر می شد که در یکی از این درگیری ها زمانی که چاقو را به سمت من زد، چاقو را از دستش گرفتم و برای دفاع از خودم به او زدم و جانش را از دست داد. یک سال فراری بودم و بعد از آن به جرم قتل عمد دستگیر و به زندان رجایی شهر منتقل شدم. پدرم برای ...
درخانه ای که هنوز عطر ابراهیم دارد
های ازدواجش با او، نداشتن مهریه بوده است). همسر حاجی خیلی دلش می خواسته که امام خطبه عقدشان را بخواند، ولی حاجی می گوید: من راضی نیستم وقت مردی که این همه انسان با او کار دارند را به خاطر کار شخصی خودم بگیرم. مادر می گوید: موقع جاری شدن خطبه شان که توسط یکی از روحانیون اصفهان انجام شد، تنها من و دختر بزرگم همراه عروس و داماد بودیم. بعدش هم یک انگشتر عقیق دست هم کردند. همین... و رفتند گلستان شهدا ...
زندگینامه و مبارزات محمدتقی بهار + دانلود کتاب گزیده دیوان اشعار
...، دل از کاشان بر کنده و به خراسان رفته بود. پدر بهار در مشهد به دنیا آمد و بهار نیز؛ اما پیوند با کاشان و پیوند با صبور هرگز فراموش نشد. او از یادهای دوران کودکی خویش چنین یاد می کند: از کودکی به گل و نقاشی میل مفرطی داشتم، پدرم گلباز بود و من گلچین. یک بار به جرم چیدن یک بوته کوچک از زمین، در همان ایام بچگی، از پدرم کتک خوردم و بعد از آن دست به گل نمی زدم. بهترین تعارفی که مرا در ...
دخترانی که به زندگی در خانه مجردی روی آورده اند
تعداد زیادی دانشجو از شهرهای مختلف و فرهنگ های متفاوت کار سختی بود، به همین دلیل با 2نفر از دوستانم یک خانه کرایه کردیم، از همان ترم های اول دانشگاه کار کردم، اول کار دانشجویی و بعد از 4 سال که درسم تمام شد، در یک شرکت به صورت تمام وقت استخدام شدم. بعد از فارغ التحصیلی ترجیح دادم تنها زندگی کنم. کار در شرکت های خصوصی سخت است، چندین بار به دلایل مختلف محل کارم را عوض کرده ام و الان 8ماه است در یک ...
وقتی خودم را به آدرس محل قرار آن ها رساندم چشمانم از تعجب گرد شد / از آن چه می دیدم، حیرت زده شدم!
با وسواس خاصی همه حرکات و رفتار شوهرم را زیرنظر می گرفتم اما به خودم اجازه نمی دادم که درباره این گونه سوءظن ها با وی سخنی بگویم، چراکه دوست داشتن و عشق ورزیدن را در نگاه های همسرم حس می کردم.این بود که دختردایی ام را محرم اسرارم یافتم و ماجرای سوءظن هایم را در حالی برایش بازگو کردم که او بدون هیچ تأملی مرا به گرفتن طلاق تشویق کرد و ... . زن 35ساله با بیان این که دیگر کارد به استخوانم ...
روایت شبانه یک زورگیری در 6 پرده
اول خون از سرم جاری شد. پول و موبایلم را گرفتند و کلی فحش دادند و رفتند. به پلیس زنگ زدم و وقتی آمدند ماجرا را توضیح دادم. آنها گفتند: این سومین گزارش زورگیری آنها طی امروز است اما پس از آن شکایتم به جایی نرسید. تنها چیزی که نمی توانم هضمش کنم رفتار مرد بقال بود که کمکم نکرد. یکی دیگر از کسانی که مورد زورگیری قرارگرفته عنوان می کند: اردیبهشت امسال سوار یک تاکسی گذری شدم که بعد از طی مسافتی ...
یا فتاح ذکر لب جوان کارآفرین طبسی
فعالیت کردم. در تنهایی و فشار متوجه شدم کسانی هستند که همیشه دوستت دارند چه پولدار باشی چه بی پول، در شادی و غم، در گرفتاری و در همه شرایط. اولی خداست و بعد بستگانی که تو را بخاطر خودت دوست دارند نه موقعیتت، برای اینها اگر تلاش کنی به موفقیت خواهی رسید. دیپلم افتخار جشنواره ملی حضرت علی اکبر(ع) در سال 87 پس از مشاهده فعالیت های عباسعلی قادری، او را به عنوان ...
پی دی جیمز؛ ملکه جنایت!
...، بیشتر به منش و شجاعت و هوش و طنازیش آشنا و علاقه مند شدم. الان که فکر می کنم هم پدر و هم مادرم را با عشق تمام به خاطر می آورم. آنها اگرچه با هم زیاد جور نبودند، اما به عنوان پدر و مادر بی نظیر بودند. بیشترین خوشحالی پدرم را زمانی می دیدم که در زمینه ای موفقیتی به دست می آوردم... ادبیات را در دانشگاه هم تحصیل کردی؟ نه؛ وقتی 16سالم شد، مجبور به ترک تحصیل شدم. حقیقتش ...
شیرینی لبخند نشاندن بر لب کودکان یتیم را فراموش نکنیم
آرزوهایشان را این طور می نویسند: امیر حسین 9 ساله: آرزو دارم مثل همه بچه ها پدری داشته باشم که هرچه احتیاج داشته باشم برایم فراهم کند . مهدی 11 ساله: آرزو دارم برم مشهد دیگری آروز یش را این طور می نویسد: من دوست دارم امکانات درسی داشته باشم تا بتوانم درسم ادامه دهم و یک دوچرخه و یک تبلت د اشته باشم من پدرم را چند سال پیش به خاطر مریضی سرطان از دست دادم من دوست دارم وضع مالیمان خوب ...
زندگی تلخ رخساره و پسر بیمارش در یاسوج/گذران زندگی با 45 هزار تومان/ شوهری که رخساره را به خاک سیاه ...
این ماجرای تلخ را از زبان خودش بشنوید. وقتی او را دیدم مهربانی و صداقت را در چشمانش خواندم اما در کنار این مهربانی چهره مظلومش بیشتر از همه چیز نمایان بود یک انسان هر چقدر هم پیچیده باشد اما وقتی چند دقیقه با او حرف بزنید متوجه خواهید شد که چگونه آدمی است من نیز در چند دقیقه فهمیدم رخساره مظلوم است این را در حرف زدنش و قسم هایی که با صدای آرامش می خورد متوجه شدم. رنگ رخسار ...
مثلث "مبارزه در مشهد" چه کسانی بودند؟
...؛ اما مرتب زیر فشار و سؤال بودم. بالاخره شب نهم بود که سرای محمدیه تعطیل شد و منبرم را ممنوع کردند. حدود 7 الی 10 ماه این ممنوعیت ادامه داشت؛ ولی مردم آنقدر سروصدا کردند و فشار آوردند که دستگاه مجبور به آزاد کردن منبرم شد. کلا تا سال 41 و قبل از رفراندم - در زمان اسدالله علم - مرتب شبه زندان و شبه تبعید بودم؛ ولی بعد که رفراندم انجام شد، پس از چند سخنرانی داغ در مشهد دستگیر و پس از ...
سرنخ قتل مادر و کودک در دست دختر گمشده
تلاش ها برای یافتن دختر نوجوانی که شاهد قتل مادر و برادرش بوده بار دیگر به جریان افتاد. به گزارش ، روز 21 مرداد سال 89 بود که مأموران کلانتری 140 باغ فیض از ماجرای مرگ تلخ مادر و پسربچه ای در خانه شان در شهرک فرهنگیان حوالی خیابان آیت الله کاشانی با خبر و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه که طبقه دوم آپارتمانی بود با جسد زن جوانی و پسر خردسالی روبه رو شدند که بررسی جسد ها حکایت از آن ...
همسر کولاکوویچ می تواند به ما کمک کند - دیپلماسی هندبال ضعیف است
درخشانی در این رشته ورزشی داشته باشند. * شیرین ترین و تلخ ترین اتفاق هندبال در این مدت از نظر شما چه بود؟ - بخشیدن محرومیت تیم هندبال نوجوانان پسر و دختر شیرین ترین اتفاق برای من بود اما تلخ ترین اتفاق عدم حضور ایران در مسابقات قهرمانی جهان فرانسه بود که واقعا جای تیم ایران را خالی دیدم. به گزارش جوان ایرانی به نقل از مهر، مجمع انتخاباتی رئیس فدراسیون هندبال فردا سه شنبه 17 اسفندماه در محل سالن اجتماعات آکادمی کمیته ملی المپیک برگزار می شود. ...
سفره ای برای 65 نفر
رغبتی برای گفتن ندارد، ادامه می دهد: بعد از پیروزی انقلاب، مدتی در دفتر حزب جمهوری بودم. در آنجا هم مشغول جمع آوری کمک های مردمی بودم و در همان زمان هم هیچ وقت از توجه و حمایت نیازمندان غافل نبودم و در حد توان حمایت هایی را انجام می دادم. در زمان 8سال جنگ تحمیلی فعالیتمان با دوستان گسترش پیدا کرد و همزمان فعالیت های مختلفی را برای حمایت انجام می دادیم.در سال های سخت جنگ هر جمعه از اذان صبح تا نیمه ...
با شک به گذشته بنگر*
هوشیاری به خرج می دادم که این اتفاقات را چگونه ثبت کنم، طوری که گزارش صرف نشود و تاریخ مصرف نداشته باشد. باید تلاش می کردم که این یادداشت ها را به ادبیات تبدیل کنم. می دانستم اگر این نوشته ها به رتبه ادبیات برسند آثاری ماندنی خواهند بود وگرنه مثل خیلی از نوشته های دیگر درباره جنگ که انبوه هم بودند یکی دو هفته خوانده و بعد روانه می شوند به بایگانی. به یاد آوردم وقتی جوان تر بودم یک مصاحبه از ارنست ...
90/ اینقدر به کی روش نگویید چشم
/1315 در سرزمین طلای سیاه (آبادان) به دنیا آمدم. 90: در کدام محله بزرگ شدید و در حال حاضر ساکن کدام محله هستید؟ در کوچه های خیابان گمرک و اروندکنار بزرگ شدم واز سال 1340 ساکن تهران هستم و اکنون در شهرک غرب سکونت دارم. 90: چه طور وارد دنیای فوتبال شدید ؟ در کودکی 3، 4 رشته را حرفه ای دنبال می کردم . با والیبال و بسکتبال تا قهرمانی کشور هم ادامه دادم . یکی ...
پسر شیشه ایم مرا با نامزدش اشتباه گرفت و این کار را کرد! + عکس
خیلی بدتر شد. این اواخر سر کوچک ترین بهانه ای به طرفم حمله می کرد و کتکم می زد. چند روز قبل پس از مصرف مواد مخدر دچار توهم شد. مرا با نامزدش اشتباه گرفته بود و می گفت چرا طلاق گرفتی و... نزدیک بود مرا بکشد. از دستش شاکی شدم و ما را به مرکز مشاوره پلیس معرفی کردند. نمی دانم مشکلمان حل می شود یا نه. محبت بیش از حد باعث شد سرنوشت این پسر ناخلف تباه شود. ما هم مقصریم ...
متهمان پرونده کمپوست در ایستگاه محاکمه
مالباخته دیگری که چند روز پیش در تجمع ده ها نفری مقابل دادگاه کیفری استان تهران شرکت کرده است، می گوید: در میان مالباخته ها افرادی هستند که یک میلیارد تومان پولشان از بین رفته است. من خودم 20 میلیون تومانم را از دست دادم. از اطرافیان شنیده بودم که سرمایه گذاری در این شرکت اعتبار دارد و سودش بموقع و خوب است. بعضی ها در چند ماهه ابتدایی سود خوبی نصیبشان شد اما من حتی هیچ سودی ...
رضویان: از سینما و وطنم طلبکار نیستم
نادری و نشستم پشت یک میز در محوطه قوسی شکل شرق کافه. یک فنجان قهوه سفارش دادم، شاید هم چای سفارش داده باشم؛ چون آن روزها بی پول بودم! خیره شدم به کاج خشکی که در حیاط شرقی جنب کافه خودنمایی می کرد! حتما فکر می کنید از خشکی این کاج یک نتیجه اخلاقی یا یک پند مهم گرفتم و مثل مورچه ای که تلاش می کرد و به تیمور لنگ شکست خورده انگیزه جمع آوری سپاه داد، من هم دچار تحول شدم! اما نه اصلا این طور نبود! در ...
مردی که لباس سبز بر تن مرزهای ایران پوشاند
در یک کیلومتری هر ده شهرستان استان ایلام به صورت انبوه و زیبا وجود دارند. عاشق طبیعت ام عاشق طبیعت است. این حرفیست که از روی عشق و علاقه می زند و هیجانی که هنگام حرف زدن درباره جنگل و عرصه های طبیعی دارد موید این امر است؛ از کودکی عاشق درختکاری بودم. دوران کودکی ما در باغ شخصی پدرم گذشت؛ باغی که تحت عنوان باغ فلاحتی مشهور بود و امروز سازمان جهادکشاورزی در آن مستقر است. 9ساله ...
مشکلات نابینایان در گفت وگو با مدیر جامعه نابینایان کاشان
بوده است و تغییری که در مسیر زندگی اش داده حتی از نابینا شدن بیشتر بوده. تا سال 83 پیش از پذیرش مسئولیتم در جامعه نابینایان، با نابینایی کنار آمده و مسیر را پیدا کرده بودم و بیشتر به خودم فکر می کردم. اما بعد از ورود به این جامعه متوجه شدم به لحاظ روحیه و نگرشم نسبت به بروز این تفاوت همچنین به لحاظ حمایت خانواده و هدفی که برای خودم تعریف کرده بودم شرایطم از بسیاری از افراد بهتر بود. احساس کردم ...