سایر منابع:
سایر خبرها
با احمدتوکلی؛ از ارتباط با بهزاد نبوی تا خودشیفتگی بنی صدر
اکرام شد، از طرف امام به شدت حمایت شد. امام انگشت در عسل کرد و در کامش گذاشت ولی او دست امام را گاز گرفت. خیلی ها احمدی نژاد را مترادف و مشابه با آقای بنی صدر توصیف می کردند و می گفتند آقای احمدی نژاد اشتباهات بزرگ و بعضا جبران ناپذیری داشت اما با او مماشات شد تا دوره ریاست جمهوری اش تمام شود. حتی وقتی 11 روز خانه نشین شد، این صحبت پیش آمد که عدم کفایتش در دستور کار مجلس قرار گیرد اما ...
گپُ و گفت نوروزی موسیقی ایرانیان با گُلپا : به من گفتند برو پشت مُرده بخوان!
بگیرد و کوک سنتور را نمی داند، بعد به خودش می گوید دکتر! اجازه بدهید بگوید. ایرادی ندارد. * شما از کتاب و مطالعه صحبت کردید. کتاب هایی که می خواندید بیشتر در چه زمینه هایی بودند؟ من یک کتاب را نه یک بار بلکه چند بار تمام می کردم. تقریبا تمام کتاب هایی که در زمینه موسیقی وجود داشتند را خوانده ام. به طور مثال کتاب روح الله خالقی را دارم. منزل او بغل خانه نورعلی خان برومند ...
با ستاره تیم ملی والیبال از تیله بازی در عید نوروز تا رسیدن به المپیک
....نه فقط برای من که برای همه بچه های والیبال این طور بود.یک جورهایی سال 95 عجیب بود.هم اتفاقات خوبی در آن افتاد و هم اتفاقات بد.خیلی ازهنرمندان و ورزشکاران و ...ایرانی فوت کردند که این ناراحت کننده بود.حادثه پلاسکو پیش آمد و تعدادی از آتش نشانان عزیز از جمع ما جدا شدند.از لحاظ ورزشی هم که بعد از انتخابی المپیک رفتیم برای بازی های لیگ جهانی که یک لشکر مصدوم و محروم ماند روی دست مان.خیلی ها می پرسند ...
خوشحالم از بین پرسپولیس و استقلال پیراهن آبی را بر تن کردم
ورزشکاران این رشته ها به موفقیت می رسند. در استان ما مگر چند زمین فوتبال وجود داشته است؟ خود من در آکادمی باشگاه فولاد رشد کردم. اینکه سؤال کردید چطور به سمت فوتبال کشیده شدم به خاطر بازی ایران و استرالیا و حماسه ملبورن بود که آتش فوتبال را در دل من برافروخته کرد و می دانم خیلی از فوتبالی های این نسل به خاطر هیجان و لذت آن بازی به سمت فوتبال کشیده شدند. بعد از سال ها هنوز هم جالب است وقتی می بینم در ...
ناخواسته از پرسپولیس رفتم/کریمی و دایی مرا از خداحافظی منصرف کردند
.... خودم دوست دارم در یک تیم مازندرانی بازی کنم ولی متاسفانه مسئولان مازندران به فکر فوتبال این استان نیستند. با این همه استعداد، تیم شموشک تمام شد. نساجی هم این وضعیت را دارد. مازندران حداقل می تواند دو تیم لیگ برتری داشته باشد. دوست دارم در مازندران آکادمی بزنم بعد از اتمام دوران فوتبالم دوست دارم یک آکادمی در مازندران بزنم تا استعدادهای مازندران را به ایران و دنیا معرفی کنم. همه ...
می گفتند قاسم زنده است، آب وغذا دارد، اما جنازه تحویل دادند
و فرزندانش می گفت؛ دخترم هستی، هنوز به این باور نرسیده که پدرش را از دست داده، هستی هر لحظه می گوید " بابای من بر می گرده او همسر قاسم شجاعی، نگهبان پلاسکو است. روایت رسمی از مرگ قاسم چنین است؛ روز فاجعه، ساعت 8 صبح شیفت نگهبانی قاسم در ساختمان پلاسکو تمام شد، اما او برای کمک به آتش نشان ها پلاسکو را ترک نکرد و چند هفته بعد جسد او را به خانواده اش تحویل دادند. ولی این روایت ...
نردبان پزشکان، وحشت از خون آلوده و چاقو و کتک!
.... از 12 تا 3 چند نفر می خوابند و وقتی آن ها بیدار شدند از 3 تا 6 صبح هم گروهِ دیگر. البته پرستارانِ بخش های سزارین و اتاق عمل کلا باید بیدار باشند. من اوایل پرستار بخش بودم و بعد به اتاق عمل رفتم و تکنسین این بخش شدم. خیلی کارِ سختی بود. همیشه درگیری هایی وجود داشت و یکی از مهم ترینِ آن تهدیدِ سلامتی است. مثلا در اتاق عمل دائما با خون سرکار داشتم که هرلحظه امکان داشت این خون به چشمم ...
یک سال که آقا ابوالفضل ماموریت نبود برایش جشن تولد گرفتم گفت شهدا قبل از رفتنشان اتفاق خاصی برایشان می ...
آنجا متوجه شدم که منظور او شهادت است، این آرزوی همیشگی اش بود، بنابراین برای سفر بعدی اش که اخرین سفرش بود خودم چمدانش را آماده و راهی اش کردم. شهیدان خلیلی و محمد خانی از دوستان ابوالفضل بودند تصریح کرد: شهادت دوستانش او را بسیاراز دوریشان اندوهگین می کرد، این اواخر در نمازهای شبش بسیار گریه می کرد و در قنوت هایش می خواند که "(الهم الرزقنی شهاده فی سبیلک...) " " قرار بود برای سال تحویل ...
با آجیل مردم طوری رفتار کنید که دوست دارید با آجیل شما رفتار شود!
با عرض تبریک سال نو خورشیدی خدمت تک تک پارسی زبانان در سرتاسر دنیا، امیدوارم سیصد و شصت و چند روز آینده نیز برای همه عزیزان توام با تندرستی و خبرهای بسیارمسرت بخش باشد. دوستانی که افتخار آن را داشتم برایشان پیام تبریک سال نو ارسال کنم، از بنده پیامک متفاوتی را نسبت به دیگر پیام های رایج دریافت نمودند و آن اینکه وضعیت موجود را به کسی تبریک نگفتم و فقط روزی را آرزو کردم که به واسطه ...
گفت و گوی عیدانه و خودمانی یا وزیر بهداشت + عکس
اشاره می کند و می گوید) فشار چشمم را خودم با دست می گیرم. ** در منزل چند پزشک دارید؟ خانمم ( لیلی کوچک زاده) متخصص کودکان و فوق تخصص خون و سرطان اطفال(استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران) است و دو دخترم (فاطمه و مریم) روانپزشک و همسرانشان یکی جراح مغز و اعصاب (از دانشگاه علوم پزشکی مشهد) و دیگری در حال گرفتن تخصص چشم بوده و پسرم(علیرضا) هم دانشجوی سال دوم پزشکی است. ...
روایتی از آخرین خداحافظی مسلم ؛ وقتی زهرا خواب بود+عکس
.... و بعد هم بنا به دلایلی دو سال دیگر هم وقفه ایجاد شد، مجددا آمدند خواستگاری و شرطش با خانواده اش این بوده که هر جایی برویم خواستگاری مهریه ام باید 14 سکه باشد و این از شرایط اصلی ازدواج من باشد و در غیر این صورت من با این ازدواج مخالفت میکنم. بنده هم نیت داشتم مهریه ام 14 سکه باشد و در همان ابتدا با نظر ایشان موافقت کردم و ایشان هم خیلی خوشحال شدند. مراسم عقد مان در اولین روز ...
جلوگیری از چروک دور چشم؛ 9 روشی که پیری را به تعویق می اندازد
معمولا تا پاسی از شب برای انجام کارهای شان بیدار می مانند و از طرفی فکرشان بیش از اندازه مشغول دغدغه های زندگی و فرزندان شان است. اما دوستان عزیزم چیزهایی از این دست می تواند عوارض بدی برای پوست صورت و مخصوصا پف یا چروک زیر چشم به همراه داشته باشد و معمولا وقتی متوجه آنها خواهید شد که دیگر کمی دیر شده است. پس چقدر خوب است که ابتدا به مراقبت های پوستی خودتان اهمیت بدهید تا برای اداره ی امور خانه ...
حاج حسین کمارجی؛ مردی که بزرگترین هنرش مردمداری بود
حتی به خانه ات دعوتش کنی". او بسیار گشاده دست و دست به خیر و در و خانه دار بود بطوریکه در قحطی و غلاء سالهای اواخر دهه 30 می گویند درب انبار غله و خرمایش را به روی مردم باز کرد و با اینکار خیلی ها را از مرگ و نیستی نجات داد. شخصی که سالها راننده اش بود برایم تعریف می کرد تا چند سال قبل از مرگ کمارجی یکی از کارهای من این بود که کیسه های گندم و جو را شبانه و بدون اینکه کسی بداند، از طرف او به افراد ...
همه چیزم را می دادم تا یک لحظه نگاهم کند...
داستان پستچی: چیستا یثربی خیلی تصادفی رفتم در را باز کنم ونامه را بگیرم ، او پشتش به من بود. وقتی برگشت قلبم مثل یک بستنی، آب شد و زمین ریخت! انگار انسان نبود، فرشته بود ! قاصد و پیک الهی بود ، از بس زیبا و معصوم بود!شاید هجده نوزده سالش بود. نامه را داد.با دست لرزان امضا کردم و آنقدر حالم بد بود که به زور خودکارش را از دستم بیرون کشید و رفت. از آن روز، کارم شد هر روز برای خودم ...
عشق به هنر، راز ماندگار شدن بازیگر یزدی
انقلاب انشاء بنویسیم، زنگ تفریحمان خورد و من هم چنان مشغول نوشتن بودم به خودم آمدم دیدم 22 صفحه انشاء نوشتم (می خندد). در کل به نویسندگی علاقه مند بودم بعد به سمت نمایشنامه نویسی آمدم و تا به حال دو نمایشنامه از من به چاپ رسیده. سین: پس استعداد هاتون توی مدرسه شکوفا شد؟ جیم: بله، میشه گفت: از مدرسه، ولی من با علم وارد این هنر شدم و علاقه هم داشتم. سین ...
گلپا: کارد سلاخ به دلم... موسیقی است؟!
برکت در انتظارشان باشد. متأسفانه در سالی که گذشت خبرهای بد کم نشنیدیم. بزرگان زیادی را از دست دادیم و اتفاقات تلخ بسیاری هم رخ داد که هر کدام از آن ها قلبم را به درد آورد و اندوهگینم کرد. امیدوارم سال 1396 با خبر خوش آغاز و با خاطره ای خوب تمام شود. شادابی من نیز به این دلیل است که سالم زندگی کرده ام. در این هشت دهه سعی کردم کارهایی انجام ندهم که به من ضرر وارد کند. این جان و تن هدیه خداوند به ماست و ...
همه اتهامات تندروها به آیت الله هاشمی در سال پایانی
به قول خودش بیشترین سخنرانی ها را در عمر چهل ساله نظام جمهوری اسلامی داشته است، از بنیانگذاران توسعه و عمران با رویکرد اقتصاد آزاد در کشور بود. روزی در ردای یک روحانی پا به عرصه مبارزه سیاسی گذاشت؛ بعد از پیروزی انقلاب در مقام نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی وارد صحنه شد. در سال های طولانی جنگ لباس رزم به تن کرد و بار فرماندهی را به دوش کشید. بعد از جنگ نیز بساط توسعه را در کشور برپا کرد ...
بیوگرافی هادی کاظمی و همسرش +ماجرای ازدواج و گفتگو
را خیلی زیاد مثبت می بینم. نمی دانم قضاوتی نمی کنم. مهم ترین چیزی که در زندگی بی خیالش شدی، چه چیزی بوده؟ نمی توانم آن ماجرا را دقیقا تعریف کنم اما چیزی بوده که در آن لحظه می خواستم و میسر نشد و بعد بی خیال شدم. شاید اصلا مصلحت همین بوده است. بعد از 20 سال فعالیت هنری به چیزی که لیاقتش را داشتی، رسیدی؟ شاید یکی از بدشانس ترین بازیگرهای ایران باشم چون بعد ...
وقتی سینما ناگهان گران شد/ شوخی شوخی از سینما بیرونمان کردند!
...> سینما رفتن تفریح خوبی ست؛ می دانم! خوبِ خوب البته اگر حالمان را خط خطی نکنند. با خودم خیلی کلنجار رفتم که این متن را باید ساده بنویسم یا به زعم یک سری، به سبک پارتیزانی و از این جنس گزارش های خشکی که همواره روی خبرگزاری و آنتن می آیند و می روند. بیخیالش شدم و زدم به خط معمول. بالاخره فعلا دور، دور خوشی ست خصوصا این دم عیدی که هرکسی، دلش می خواهد تکانی به خودش بدهد. شاید پول توجیبی هم ...
شهیدی که وصیت کرد با گریه بر امام حسین(ع) او را یاد کنند
به گزارش دیار آفتاب ؛ به نقل از فراهان خبر ؛ احمد رحیمیان در سال 1345 در روستای تبرته از توابع فراهان در یک خانواده روستایی به دنیا آمد. در کودکی از یک مریضی سخت جان سالم به در برد حتی تا موقعی که بزرگتر شد هنوز علایم بیماری در او دیده می شد. احمد تحصیلات ابتدایی خود را در روستا گذراند و برای ادامه تحصیل به تهران پیش برادرش رفت و مقطع راهنمایی را در تهران به اتمام رساند و به علت ...
نبرد تن به تن با غول کتاب نخوانی
که به پستم خورد یک خانم خانه دار بود. بعد از کسب اجازه برای گرفتن وقتش بلافاصله دست در کیفم بردم، کتاب را درآوردم و گفتم: اگه ممکنِ یک صفحه از این و تصادفی باز کنین و برام بخونین . اولش آنچنان نگاهی به من انداخت که یعنی دخترجان برو پی کارت، این کارها یعنی چه و خجالت بکش! ولی طولی نکشید که کتاب را از دستم گرفت و شروع کرد به خواندن: از لب رودخانه، از میان پونه ها می گذریم، پدرم دست مرا گرفته است و ...
رضا کیانیان: یکی از حسرت هایم این است که تا الان موسیقی کار نکرده ام!
با موسیقی آشنا می شود و چند سالی را هم در آمریکا موسیقی می خواند و بعد از برگشتنش، به عنوان آهنگساز تئاتر فعالیت می کند. در این روزهای آخر سال، فکر کردیم بد نباشد، برای اولین بار از علائق موسیقایی بازیگری بشنویم که در کنار پسر و همسرش یک موسیقی گوش کن درست و حسابی است و به قول خودش موسیقی دائماً در زندگی اش جاری است. اگر از دلایل بالا بگذریم، فکر می کنم همین یک دلیل آخر برای گفت و گو و ...
ماجرای سمیه دختری 19 ساله که به دلیل فرار از منزل در منجلابی بزرگ گرفتار شد!
من و پسردایی ام عقد کردیم و زندگی مشترکمان را شروع کردیم. بعد از ازدواج، ارتباطم با مصطفی به کلی قطع شد، از خانواده ام متنفر بودم اما بعضی وقت ها به بهانه دیدن آنها به خانه شان می رفتم تا شاید بتوانم مصطفی را ببینم، بالاخره این اتفاق افتاد. بعد از سلام و احوال پرسی شماره هایمان را با هم رد و بدل کردیم. از آن روز به بعد به دور از چشم همسرم از طریق تماس و پیامک با او در ارتباط ...
بچه ها مرا عمو کچله صدا می زنند!
ذاکرنیوز : کوچه به کوچه...دونه به دونه .... گوشه به گوشه ... میام به محله هاتون آقای مسابقه محله هر هفته این آهنگ را در میکروفون موشی خاص خودش می خواند و وارد محله ها و قاب تلویزیون می شد و حالا بعد از گذشت بیش از 20 سال، خاطره سال های کودکی سه نسل از آدم های تمام محله های ایران شده است؛ اما خودش هنوز همان مسعود روشن پژوه سال 69 است. کسی که بچه ها را همان طور که هستند دوست داشت و از شیطنت کردن و ...
آقای دیپلمات در انتخاب لباس با چه کسانی مشورت می کند؟/ زمان احضار سفرا دقیقاً چه اتفاقی می افتد؟/ ماجرای ...
سرگرمی هایتان زمانی که فارغ از کار می شوید چیست؟ قاسمی: بسم الله الرحمن الرحیم.من هم پیشاپیش سال نو و عید نوروز را به خود شما و همکارانتان و مجموعه دوستان در خبرگزاری داشجو و مردم شریف ایران تبریک می گویم .البته این اولین تبریک سال آینده من است و فکر می کنم هنوز تا نوروز فاصله زیادی است ولی به هر حال درکارهای زیبا و خوب می توان پیش قدم شد. من فکر می کنم خیلی تعطیلاتی ندارم با ...
گفت وگو با یک تلگرام گرد حرفه ای
تلگرام به قول خودش دلایل بنیادی آورد. گفت: در جریان اصلی جامعه شناسی دو نحله حضور دارند. یکی جامعه شناسی دورکیمی که تحلیلی تبیینی است یا دست کم جامعه شناسی اثبات گرا. یکی هم جامعه شناسی پسااثباتی است. خودم در کلاس ها جامعه شناسی دورکیمی را تشویق می کنم. این که ابتدا طرح بحث کنید و با نظریه تحلیل کنید و خیلی روشمند از آن دفاع کنید. ولی از سال 1375 به بعد کمی از این زاویۀ دید فاصله گرفتم و طرفدار دیدگاه ...
عابدینی: پول های میلیاردی حق فوتبالیست ها نیست/ به خاطر پارمیس از تیم ملی خداحافظی می کنم
؟ پارمیس. *چند وقت به چند وقت دخترتان را می بینید؟ شاید باورتان نشود در سال سهمیه المپیک و المپیک در آن یک سال بدترین موقع زندگی ام بود چون ماهی 10 روز یا هفت روز در ایران بودم. در مسابقات و اردوها بودم و جوری می شد که می آمدم فرودگاه و هواپیما عوض می کردم و می رفتم ولی بعد از المپیک بهتر شد. الان در تمام اردوهایی که شرکت می کنم سعی می کنم آخر شب هم که شده برسم به خانه ...
شورجه: حذف روایات غیرقابل استناد از فیلمنامه حضرت موسی(ع) / قرآن منبع اصلی این پروژه است
من بودم که افتخار همکاری با آقای سلحشور را داشتم. او هرچند روز که بخشی از فیلمنامه را می نوشتند تحویل این تیم می دادند و تمام دیالوگ ها و زیرساختهای فیلمنامه در این شورا کاملاً بررسی می شد. در این جلسات آقایان مصطفوی، طائب و من و البته گهگاهی خود آقای سلحشور حضور داشتند، گهگاهی هم بنا به مناسبات دعوت می کردیم از عزیزان دیگری که بیایند و کمک کنند، البته مواردی که تخصصی و قرآنی بود به دست آقای ...
حبیب الله بدیعی کماندار زرین دست
سروده بودم در هم ریختم و به یاد مجنون افتادم که به همراه پدر به خانه کعبه می رود تا از خداوند بخواهد تا درد بی درمانش را شفا دهد و عشق لیلی را از او بگیرد. و اینگونه بود که شعر 'کعبه دلها' را سرودم. زنده یاد علی تجویدی می گوید برای شناخت هنر حبیب الله بدیعی لزوما باید با موسیقی بویژه نواختن ویولن آشنایی داشت. وی با اشاره به اینکه حدود چهل سال با او دوستی و همکاری داشتم، افزود: اگرچه آثار ...
چطور پرحرفی، این ضعف را تبدیل به یک مهارت ارتباطی کنیم؟
، قطعا نیاز به درمان پرحرفی خود دارید. گاهی اوقات نیز سرعت صحبت کردن دیگران با شما متفاوت است. اجازه بدهید دیگران حرف شان را بزنند. صبور باشید و باور کنید که یکی دو دقیقه تحمل کردن، هیچ کس را خانه خراب نمی کند. بعد از اینکه صحبت کسی تمام شد، 4 تا 5 ثانیه به او زمان بدهید. شاید او بخواهد در تکمیل حرف هایش چیزی اضافه کند. اگر در حین صحبت دیگران، فکر یا نظری به ذهن تان رسید حرف او ...