سایر منابع:
سایر خبرها
شلمچه! مرز میان زمینی بودن و آسمانی شدن/ مادر یک شهید گمنام: فرزندم مادری حضرت زهرا(س) را بیشتر دوست دارد
هم راه می شوم. از صحبت هایش معلوم است که مادر شهید جاویدالاثری است که در شلمچه به شهادت رسیده است. می گوید 30 سال است که چشم انتظار آمدن یک نشان از پسرم هستم. ده سال است که هر سال، جوانان هیئتی و مسجدی مرا به اینجا می آورند و هر سال از خود شهدا می خواهم که این دل منتظر را به نشانی کوچک از فرزندم، آرام کنند اما گویی یوسف من قصد آمدن به کنعان ندارد. بعد زیر لب زمزمه می کند: جعفرِ من، مادری فاطمه ...
“حسن روحانی” را نمی شناسم / هر کلاش و کلاهبردار مالی دمش به یک جایی و مسئولی وصل است / شهید کاوه را از ...
. میان مردم نیستند و بعد از خیلی از اینها یا با همین سن و سالشان، با هم سن و سال های خودشان مرادوه دارند، هم اندازه های خودشان. فیلمسازی که میان مردم نباشد، با اتوبوس (بی آرتی) سفر شهری اش را انجام ندهد، پیاده در خیابان قدم نزند و نسل بعدی که بچه یا نوه اوست با آنها ارتباط نداشته باشد ،یعنی اینکه طیف وسیعی از جامعه را نمی شناسند. وقتی تو مخاطب را نشناسی، مردم را نشناسی، نمی توانی سلیقه ...
از تلاوت در حرم حضرت عباس(ع) تا ترتیل خوانی در حرم امام رضا(ع)
مسجد می رفتم و حضور در مسجد یکی از بهترین خاطرات دوران کودکی ام است. هاشمی با بیان اینکه تشریف به کربلا و نجف زندگی مرا متحول کرد، افزود: سال 1394 که برای مرحله نهایی رقابت های قرآنی شوق تلاوت به کربلا مشرف و توفیق تلاوت در حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) نصیبم شد و حس و حال عجیبی داشتم، همچنین از ائمه اطهار(علیهم السلام) خواستم که مرا در راه قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) ثابت قدم نگه دارند ...
کیمیا علیزاده: به یک هوادار دروغ گفتم/ یک خرس دارم که همیشه با من است/ از شهرت بدم می آید
است ولی انرژی مثبت می دهد عروسکم یک آدمک است که اسمش را جیگیلی گذاشته ام( خنده) در کودکی خیلی ساکت بودم، بیشتر زندگی ام تکراری بوده و فکر می کنم بیشتر ورزشکاران حرفه ای هم همین طور باشند. صبح بلند می شوی یک برنامه روتینی داری و همان را تکرار می کنی، دوباره روز بعد همان برنامه روز قبل. چهار سال است که زندگی من دارد تکرار می شود، من آدمی هستم که یک بار چیزی را تکرار می کنم به هم می ریزم حتی تمرین ها ...
شهرزاد کمال زاده از ایفای نقش در ژانر کمدی می گوید کمدی می گوید بازیگر سریال مرز خوشبختی
؟ آنها هم از من توقع داشتند تا بعد از مدت ها در اثری سرگرم کننده و شیرین حضور داشته باشم. این بازیگر همچنین افزود: یادم است در برهه ای از زمان پیشنهاد حضور در نقش های کمدی داشتم، اما متاسفانه به این ژانر گارد داشتم. چراکه می ترسیدم با حضور در کمدی، پیشنهادهای درام اجتماعی را از دست بدهم. اما بعد از مدت ها دوست داشتم در کاری که فضای متفاوت تری دارد و طنز موقعیت هست بازی کنم. ...
راز هووی فیلیپینی در دعوای عروس و مادرشوهر در تهران لو رفت
رکنا نوشت:این زن فیلیپینی که به سختی فارسی حرف می زد، به افسر نگهبان گفت: در حال تماشای تلویزیون بودم که زن ناشناسی زنگ خانه را به صدا درآورد و خواست جلوی در بروم. وقتی در حیاط را باز کردم، زن عصبانی که قدی بلند داشت و لاغراندام بود، بدون هیچ حرفی به سمت من حمله کرد و مرا به باد کتک گرفت. شوکه شده بودم و قدرت دفاع از خودم را نداشتم تا اینکه بعد از دقایقی زن خشمگین که حرف ...
گفتگو با بازیگر و کارگردانی که تغییرجنسیت داده: همونی باش که نیستی
یک فرد ترنسکشوال بعد از عمل جراحی پرداختم و در همان باش که نیستی به سختی های پیش از عمل پرداختم، به تهدیدهایی که در زندگی این افراد وجود دارد، به آنچه به آنها تحمیل می شود. در همان باش که نیستی ازدواج اجباری را نشان دادم که سال 1370 برای خود من اتفاق افتاد. سال 1370 به زور ازدواج کردم هرچند آن ازدواج یک روز بیشتر طول نکشید و فردای آن روز خانه پدرم بودم. البته طلاق یک سال طول کشید. الان که در سال ...
من محدودیتی نسبت به آنها قائل نیستم وگرنه می گفتم نه
...> اما باید همه در این مسیر قرار بگیرند. بالاخره اصلاح طلبان نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند. امام را قبول دارند و همیشه هم مدعی بودند که در قبول داشتن امام از دیگران سبقت دارند. آن سالها ما (اصلاح طلبان) گروه خط امامی بودیم و دیگران غیر خط امامی. بعد که چپ شدیم به این دلیل بود که خیلی طرفدار مستضعفین بودیم و جناح مقابل طرفدار بازاریان و پولدارها. همینطور روزبه روز این جایگاه جابجا شد. دوستان اصلاح ...
روایت سرلشکر سلیمانی از وقتی که امام خمینی(ره) اسلحه را از سرباز بیت گرفت
هرکس من را شناخت، خواهد یافت و هرکس مرا بیابد، عاشقم خواهد شد و هر کس عاشقم شود، عاشقش خواهم شد و هر که را من عاشقش شوم، او را خواهم کشت و دیه اش خودم هستم. این خیلی سعادت بزرگی است. شهادت آرزویی که همه دل ها برایش پر می زند. همه عاشقان برای رسیدن به معشوق شان، برای رسیدن به هدف شان، آخرین وسیله ای که می دانند آن ها را به معشوق می رساند، شهادت است و آن را انتخاب می کنند و این افتخار ...
عید دیدنی در تالار و رستوران با کارت دعوت/سایه سنگین مسافرت های نوروزی بر صله ارحام
خانه ها جایی بود که روزی صدای بزرگ ترها در اول عید به گوش می رسید که باذوق و شوق نوه ها و بچه هایشان را بغل می کردند و آرزوی سلامتی و سال خوش داشتند و چه لذت بخش بود آن عیدی های لای قرآن که پربرکت بود و روزی یک سالمان را بیمه می کرد. سراغ نسل گذشته عید دیدنی ها رفتم و دقایقی را به شنیدن درد و دل آنها نشستم، جعفر جلیلی مهر پیرمرد 72 ساله که صحبت های خود را بابیان تاریخچه ای از نوروز در زمان ...
استاد کهنمویی خندوانه واقعاً استاد دانشگاه است؟
تنبیه کردید؟! خودش هم جا خورده بود، می گفت اگر می دانستم سال ها بعد قرار است روبروی تان بنشینم و مصاحبه کنم هیچ وقت آن خط کش را نمی زدم! ما 30 شب این کار را اجرا کردیم. اتفاقا در همین تئاتر بود که یک شب رامبد جوان آمد و اجرا را دید، حسابی هم خندید؛ به قدری که یک شب دیگر هم آمد و این بار چند نفر از دوستانش را هم با خودش آورد. به خاطر می آورم که 20 روز بعد از این نمایش بود که رامبد با من تماس گرفت و ...
دلایل رای آوری روحانی در انتخابات ریاست جمهوری
بعد از روی کارآمدن دولت تدبیر و امید در سال 92، حسن روحانی برای تحقق بخشیدن به بخشی از شعارهایش، یک دستیار ویژه در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی برای خود در نظر گرفت و حجت الاسلام علی یونسی را به این سمت گمارد. یونسی که در دوران اصلاحات صدارت بر وزارت اطلاعات را بر عهده داشت، کاری دشوار را آغاز کرد. چهار سالی که به نظر می رسد برای او با مشکلات بسیاری همراه بوده و در این مصاحبه عنوان ...
خوشحالم به هندبال برگشتم - هیچ قولی نمی دهم - در حق همسرم بد کردم
رئیس فدراسیون هندبال می خوانید. * خبرگزاری مهر - آقای رحیمی با تبریک فرا رسیدن سال نو. درست در اواخر سال و پس از هفت سال به این فدراسیون بازگشتید . پیش بینی می کردید که باز هم به این مجموعه بازگردید؟ - علیرضا رحیمی: من درست یک روز مانده به آخر سال 95 حکم خود را دریافت کرده و به فدراسیون آمدم. وقتی که کاندید شدم پیش بینی می کردم برگردم. من آمده ام تا کار انجام دهم و کار مثبتی ...
سیاهکل در پوشش اینترنتی مقام اول در استان را به دست آورد | ایجاد دو روستای بدون بی کار در سیاهکل در سال ...
از چند ماه به عنوان دبیر شورای ترافیک و پس از آن مدیر حمل و نقل و در نهایت در ماه های آخر سال 94 به عنوان فرماندار سیاهکل معرفی شدم. بامردم: از زمان حضورتان در سیاهکل این شهرستان را چطور دیده اید؟ سیاهکل شهرستانی بسیار با صفا و زیبا و دارای مردمانی مهربان، با فرهنگ و بسیار بالا همراه است. مردمان سیاهکل بسیار میهمان نواز بوده و اگر حادثه ای برای گردشگران و مهمانان رخ ...
بچه های ممد گره به بازار نشرآمدند/ روایت ماجرای دیده بان نفوذی
نیروهای مردمی نمی داد و به غیر از دو سه تن که پیش از جنگ، خدمت سربازی را در ارتش گذرانده بودند، کسی با به کار گیری ظرفیت آتش منحنی آشنا نبود. در سال 1359 که شروع خاطرات کتاب هم از همین مقطع است، رزمندگان سپاه همدان، مسئول دفاع از شهر سرپل ذهاب بودند و سهمشان برای این دفاع، فقط یک قبضه خمپاره اندازه 120 میلی متری بود. این کتاب 6 بخش دارد که به ترتیب عبارتند از: دیده بانی در سال 1359 ...
گفت وگو با پل استر ؛ نویسنده محبوب آمریکایی
تهران – اقتصاد برتر – 7 فروردین 96 فقط دو کتاب؛ نسخه ویرایشی کتابخانه امریکا از مجموعه مقالات جیمز بالدوین و رمان ها و داستان های نخستین . از زمان دبیرستان (با توجه به اینکه در سال 1965 فارغ التحصیل شدم) تا همین چند وقت پیش هیچ چیزی از بالدوین نخوانده بودم و چون رمانی که روی آن کار می کردم داستان آن در دهه های 1950 و 60 می گذرد، از روی وظیفه نگاهی به این کتاب کردم. طولی نکشید که وظیفه جای خود را به لذت، حیرت و تحسین داد. بالدوین در هر دو جبهه ادبیات داستانی و غیرداستانی نویسنده قابلی است و من جایگاه او را در میان بزرگ ترین های قرن بیستم امریکا می دانم. نه فقط به خاطر خبرگی و شجاعتش، نه فقط به خاطر طیف گسترده احساسی اش (از فوران خشم تا دلنشین ترین عواطف) بلکه به خاطر کیفیت نوشتارش، به خاطر جمله های تراش خورده اش. نثر بالدوین، نثری است که آن را امریکایی کلاسیک می نامم، به همان شکل که تورو را کلاسیک می دانم و در بهترین شکل به او باور دارم، بنابراین برایم بالدوین با تورو در بهترین شکلش کاملا برابر است. خیلی عجیب است که خواندن هر دوی کتاب ها را تقریبا یک سال پیش تمام کردم اما هنوز هم روی میز عسلی ام هستند. نمی توانم بگویم چرا؛ فقط دوست دارم این دو کتاب آنجا باشند. مایه تسکینم هستند. زنی به مردانی نگاه می کند که به زنان نگاه می کنند ، مجموعه ای وسیع و شاهکار از مقاله های سیری هوسوت. اما از آنجایی که با سیری ازدواج کرده ام اجازه بدهید انتخاب دیگرم را هم معرفی کنم؛ رمانی از فران راس به نام Oreo که نخستین بار ناشری کوچک در سال 1974 آن را منتشر کرد، توجه ناچیزی به آن شد یا اصلا نشد، سپس کاملا ناپدید شد تا اینکه انتشارات نیو دیرکشنز چاپ مجدد آن را در سال 2015 منتشر کرد. متاسفانه این تنها رمانی است که راس نوشت، و بدبختانه اینکه راس در 50 سالگی یعنی در سال 1985 از دنیا رفت. اما چه شاهکار کم حجمی است این کتاب، حقیقتا یکی از لذت بخش ترین، خنده دارترین و هوشمندانه ترین رمان هایی که در این چند سال اخیر به آن برخورده ام، اثری کاملا مبتکرانه که زبان آن ترکیبی از نثر فرهیخته، محاوره سیاه پوستان و زبان ییدیش به بهترین نحو است. صدها بار از خنده ریسه رفتم و کتاب کوتاهی است کمی بیشتر از 200 صفحه که در هر صفحه اش از خنده به خود می پیچید. به سوی فانوس دریایی اثر ویرجینیا وولف. وقتی 18 ساله بودم چند کتاب از وولف خواندم ( امواج و اورلاندو ) خیلی از این کتاب ها خوشم نیامد و برای 51 سال بعد اسم وولف را از فهرستم خط زدم. چه اشتباه احمقانه ای کردم. به سوی فانوس دریایی یکی از زیبا ترین رمان هایی است که خوانده ام. داستان در من رسوخ کرد و باعث می شد به رعشه بیفتم و مدام اشک در چشم هایم جمع می شد. موسیقی جمله های بلند و پیچ دارش، دست کم گرفتن عمق احساساتش، ریتم دقیق ساختارش آنقدر برایم تکان دهنده بود که تا آنجا که می توانستم آهسته خواندم، سه چهار بار یک پاراگراف را می خواندم و بعد سراغ پاراگراف بعدی می رفتم. علف های هرز غرب ، کتابی 628 صفحه ای، کتاب راهنمای پر از تصویری که نوشته گروه چهل نفره متخصصان علف هرز است و سازمان انجمن غربی علم علف آن را منتشر کرده است. عکس های رنگی آن گیرا هستند اما چیزی که خیلی از آن خوشم آمد اسم های گل های وحشی است... صدها اسم گل هست و لذت خالص خواندن این کلمه ها با صدای بلند هرگز در بهبود حال و روزم با شکست مواجه نشد. این کتاب اشعار زمین امریکایی است. داستان های زیادی هست، داستان های خیلی زیادی که طی سال ها جمع شده اند، اما زیر سایه نفرتی که علیه برخی نامزدهای اخیر ریاست جمهوری بر زندگی مهاجران انداخته اند، این داستان را به شما معرفی می کنم چون بازیگر آن یک مهاجر است. صاحب لوازم التحریر فروشی محله مان در بروکلین مردی است که در چین متولد شده است. دستیار او در مکزیک بدنیا آمده و زنی که صندوقدار است در جاماییکا. چند ماه پیش عصر یک روز سرد، جلوی پیشخوان این فروشگاه ایستاده بودم و آماده پرداخت وسایلی که خریده بودم می شدم، صندوقدار جاماییکایی متوجه شد که آب بینی ام دارد می ریزد (به خاطر هوای سرد) اما به جای اینکه بی توجهی کند تا بهم بگوید که بینی ام را پاک کنم، یک دستمال کاغذی از جعبه دستمال بیرون کشید، از روی پیشخوان دولا شد و بینی ام را پاک کرد. باید اضافه کنم که خیلی آرام این کار را کرد، بدون اینکه حرفی بزند. اینکه بدون اجازه ام من را لمس کرده بود، اشتباه بود؟ شکی نیست که بعضی ها این فکر را می کنند. اما از نظر من، رفتارش عملکرد غیرمتعارف مهربانی بود و به خاطر کمکی که بهم کرد، از او تشکر کردم. نمونه ...
اعتراف تاج به فساد در فوتبال ایران
فدراسیون را گرفته بود بیش از ما اسیر برف شده بود. قرارهای قبلی رئیس فدراسیون هم به دلیل همین بارش غیرمنتظره سرجای خودش باقی مانده بود و می شد حدس زد که مصاحبه قطعا تأخیر دارد. تاج با ورودش میهمان های زیادی را پذیرا شد. کمتر پیش می آید که روز پنجشنبه رئیس تازه فدراسیون فوتبال، که تلاش کرده از زمان ورودش به این ساختمان کمتر با رسانه ها گفت وگو کند، این قدر شلوغ باشد. بعد از یک ساعت، او خودش را به اتاق علی ...
لبخند شهدا پیشواز راهیان نور/ برابری حس زیارت اربعین و یادمان
اینکه اگر خدا قسمت کند باز هم سال های آینده در مناطق عملیاتی حضور پیدا می کنم، توصیه می کند: همه امنیت خود را مدیون شهدا هستیم و توصیه می کنم تمامی جوانان برای یک بار هم که شده به یادمان های دفاع مقدس بیایند. چقدر زیباست تولد معنوی و شخصیتی خود را با سالروز تولد واقعی ات همزمان در یک روز داشته باشی و چقدر زیباتر اینکه شادی ات به حضور و عطر شهدا متبرک شود. جوانان خود باید به ...
نگاهی نامه نانوشته اثر ابراهیم دم شناس
محسوب می شوند، در هم می آمیزد، کسی که بی حرف و حدیثی مسئولیت هرگونه بی منطقی، هرگونه ناسازی، را برعهده می گیرد؛... چنین کسی جامعه ی ما را به سخره خواهد گرفت: دادگاه، مدرسه،... لذت متن ص22 در نامهء نانوشته می خوانیم: مدرسه خراب شود، چه داشتن؟ ... مدرسه جمعیت است جمعیت بلاست. ص44 یا شاید از آتش اصحاب مدرسه بود که از کرتا سرد نمی شدم؛... آن ها این همه از امانت داری و امر به آن قال و مقال کرده بودند ولی ...
هیچ وقت ناامید نشوید
کنند تا اعتمادشان برای کار کردن با آن ها جلب شود، خاطره هایی در این زمینه دارم که هیچ وقت فراموش نمی کنم. یکبار یکی از بازاریان که با او همیشه کار می کردم مرا صدا زد و گفت 10 هزار تومان داری به من قرض بدهی؟ گفتم بله، گفت یک چک بنویس و من بده، من هم دسته چکم را از جیبم درآوردم و چک کشیدم؛ گفت تا سه سال پیش من نیا و در مورد این موضوع هم با کسی صحبت نکن؛ بعد از چند روز من را صدا زد و گفت تو را خیلی دوست ...
تفاوت پیامبران با فلاسفه در چیست؟
خوب به خودش ثابت کرد که او بلند شو نیست، گفت: من تشنه نیستم، خواستم تو را امتحان بکنم. یادت هست که به من می گفتی: چرا ادعای پیغمبری نمی کنی، مردم می پذیرند؟ من اگر ادعای پیغمبری بکنم، تو که شاگرد منی و چندین سال پیش من درس خوانده ای، حاضر نیستی امر مرا اطاعت کنی، خودم دارم به تو می گویم: بلند شو برای من آب بیاور، هزار دلیل برای من می آوری علیه حرف من، آن بابا بعد از چهارصد سال که از وفات پیغمبر ...
پیش بینی خواننده معروف از نتیجه انتخابات 96
عوام فریب و یک آدم اشتباهی است. البته آدم های اشتباهی در اکثر کشورها زیاد وجود داشته اند! * اگر فقط خودت باشی، 15 روز عید چه می کنی؟ اگر فقط خودم باشم، همه 15 روز را می نشینم پای کار موسیقی ام. یعنی شعر می نویسم، آهنگ می سازم، تنظیم می کنم، می خوانم آن هم با ولوم و صدای بلند. کار کردن یکی از چیزهایی است که مرا سرپا و سرحال نگه می دارد چرا که من عاشق کارم هستم. ...
مهاجرت که می کنی حس بویایی را از دست می دهی - زندگی را دوست دارم
آن ارتباط می گیرد راضی ام. *گفتید فیلم کمدی دوست دارید. چه نوع سینمای کمدی را دوست دارید؟ - من عاشق فیلم های لورل و هاردی و چارلی چاپلین هستم. از ابتدا عاشق سینمای آنها بودم و بعدترها چند نفر از همان کلاسیک ها به این لیست اضافه شدند. اینها ذهنیت خلاق و طبع شوخ مرا ساختند. از ابتدا طنز را دوست داشتم و حتی کتاب های طنز را جمع می کردم. یادم است مجلات فکاهی می خواندم و صفحات ...
آوارهای پلاسکو برای آقای دوربینی نان می شود
تصمیم شخصی گرفتید گفت: انگیزه هایی برای خودم ایجاد شد و با مشورتی که با اساتیدم در حوزه آتش نشانی، دوستان و رسانه ها کردم بر این تصمیم مصمم شدم . دلایل جلال ملکی برای انتخابات شورای شهر ملکی افزود: حتی کسانی که مرا نمی شناختند و به هر ترتیب به تلفن من دست پیدا کرده بودند در شبکه های اجتماعی ، پیامک و در برخوردهایی که در خیابان با من داشتند اذعان می کردند که دیگر شورای شهری با ...
احمد پوری از ترجمه و رمان های نوشته و نانوشته اش می گوید
و نوشته ها با آن وقایع آشنا شدم. در رمان های شما فانتزی و تاریخ به هم آمیخته اند. رگه هایی از این جهان بینی مربوط به تصور شما از سال تولدتان نیست؟ من در داستان هایم و در این دو رمان اتفاقا به آن سال نپرداختم. به قبل از آن یعنی سال 1324 پرداختم. این نپرداختن تعمدی بوده است؟ نه اصلا. من چون در آذربایجان بودم، برای من از فرقه دموکرات داستان ها و قصه هایی ...
به چشم مردم نگاه می کنم شیر می شوم/ وسط کنسرت شعرها یادم می رود!
بودن یا نوازنده شدن را در سر می پروراندید؟ من در کودکی خیلی آرزوی روشنی نداشتم و مثل خیلی از بچه ها شاید آرزو داشتم خلبان یا دکتر و مهندس بشوم؛ ولی کم کم به دبیرستان که آمدم، از همان سال های راهنمایی و دبیرستان با استاد حلی آشنا شدم که از استادان به نام کاشان بودند و به صورت مختصری چند تا از دستگاه ها را با ایشان کار کردم. در کنار ایشان یک آشنایی در کاشان داشتیم که شاگرد آقای جمشید ...
روابط پشت پرده سیاسیون با هم تفاوت های اساسی با روی پرده دارد
عرض کردم اراده اقدام و عمل باید وجود داشته باشد، اینجا دیده می شود. من دیدم که من چند ماه است نماینده شده ام. باید می آمدند به من می گفتند که تو چه داری که بعد بتوانند بگویند به تو چه چیزی اضافه شده است و آنچه اضافه شده، مشروع بوده یا نامشروع. الان 10 ماه گذشته و آئین نامه عملی نشده است. از این قبیل زیاد داریم و خاص یک قوه یا یک جناح هم نیست. حاجی دلیگانی: نه، یک بیماری است که در بین ما ...
نامه های قائم مقام فراهانی: از زن و موش می ترسم
محمد میرزا روحی فداه را به سلامت بدارد. برحسب وصیت، آنی از خدمتش فارغ نیستم و خوش قلبی او نسبت به مادرها و خواهرها و برادرها بل همگی قوم و قبیله و نوکرها بسیار بسیار راضی و امیدواریم. دایم در تحت قبه ای امام علیه الصلوات والسلام دعا می کنیم و جز درگاه این دودمان راه به جایی نمی برم. دنیای من تمام شده است، اگر وصیت نبود مجاور مزار می شدم. نوشته بودید فراهان می روم، هزار بار شکر خدا کردم که به نان ...
بازیگر مطرح زن: "استقلال" فصل بعد قهرمان لیگ می شود
که چند روز قبل از سال تحویل اسکناس نو می گیرم و به کوچکتر و بزرگتر از خودم عیدی می دهم. همه از من عیدی می گیرند. از خاله و عمه و دایی گرفته تا دوستان و همکاران و کلا کسانی که مرا می شناسند. نمیدانم علت چیست که من فقط عیدی می دهم. البته عیدی دادن را دوست دارم ولی خوشحال می شوم اشخاصی هم پیدا شوند که به من عیدی بدهند. ...
هریسون فورد بازیگری که تمام نمی شود/از جنگ ستارگان تا ایندیانا جونز+عکس
کرد با بقیه بچه ها فرق دارد. در مدرسه پیوسته قوی ترها به او زور می گفتند و هر روز جونز آینده را به پارک می بردند و حسابی کتک می زدند و سپس از بالای تپه ای به پایین قل می دادند. او هیچ وقت از خودش دفاع نمی کرد. هر چند که از درون از خشم می سوخت، خشمی که سال ها در او ماند ولی همیشه سیاست گاندی را در پیش می گرفت و صبر پیشه می کرد و با این عکس العمل دشمنان خود را جری تر می نمود. سال های دبیرستان را در ...