سایر منابع:
سایر خبرها
حکایت محمد منتظرالقائم ؛ پاسدار شهیدی که در خانه 30 متری زندگی می کرد +عکس
صابرین رفت. بعد از عقد یک خوابی دیدم، خواب دیدم،قطاری با سرعت بسیار زیاد از مقابل من در حال عبور است، توی قطار پربود از عکس شهدا، محمد کنار شهدا ایستاده بود، کم کم داشت با لبخند از کنارم دور می شد که همان لحظه از خواب بیدار شدم، وقتی که خواب را برایش تعریف کردم، گفت:خوب معلومه تعبیرش چیه. من بالاخره یک روزی شهید می شوم...! گفتم : در حال حاضر که جنگی وجود ندارد که تو شهید شوی، فقط خندید و حرفی نزد. ...
ماجرای املاک واگذارشده شهرداری از زبان چمران/ فقط یک آپارتمان دارم، آن هم سند ندارد؛ کسی خریدارش نیست!/ ...
نتوانستم وارد حرم شوم و روز بعد به حرم مشرف شدم. می خواهم بگویم اینکه گفته نمی توانستم خدمت امام نیز مشرف شوم غلو نبوده است. شهید چمران در نوشته خود عنوان می کند من از شدت علاقه گاهی اوقات نمی توانم بیایم شما (امام خمینی) را ببینم ولی دوست دارم کارهایی که کردم را بگویم ولی بعد فکر می کنم که خدا بداند کافی است. حالا من هم معتقدم کارهایی که کردیم در شهر خدا بداند کافی است ولی ناراحتم که ...
عملیات "فتح المبین" به روایت "حاج قاسم سلیمانی"
عراقی را در شیخ مزبور اسیر کردیم، بعد از 10 روز جنگ به شدت خسته بودیم. 10 شبانه روز اصلاً نخوابیده بودیم شب ساعت 12 دیگر نا نداشتم تکان بخورم، در سنگر تدارکات خوابیده بودم، برادرعزیزمان آقای بشردوست که آن وقت فرمانده محور دشت عباس عین خوش بود به نام لشکر قدس یا قرارگاه قدس، آمد مرا بیدار کرد، گفت بیا برویم دشت عباس کنار جاده آسفالت آنجا برادر حسن باقری برای شما پیغامی دارد، رفتیم، حسن داخل ماشین بود ...
کاندیدا شدم تا احتمال ترور آیت الله خامنه ای کمتر شود
خدا به من داد. بعد از ماجرای هفتم تیر و شهادت چند نفر از نمایندگان شهر مشهد در آن حادثه تروریستی، مردم مشهد به من گفتند که از مشهد کاندیدای نمایندگی مجلس شوم. من از مشهد نامزد انتخابات میان دوره ای مجلس شدم و 321 هزار رأی آوردم که آن رأی هنوز یک رکورد محسوب می شود. بعد در مجلس بودم یک روز آقای باهنر به من زنگ زد و گفت "چه کار می کنی؟" گفتم "می خواهم به راهپیمایی بروم و بعد در نمازجمعه ...
ما برای شهادت وارد آتش نشانی شدیم!
. مرد مأخوذبه حیا و بسیار مهربانی بود که متأسفانه در این حادثه به شهادت رسید. امیرحسین داداشی از بچه های بسیجی خوب ما بود. دوره غواصی، دوره کار در ارتفاع، راپل همه دوره ها را به صورت ویژه و خاص دیده بود. پسر خیلی شیطان و بازیگوشی بود. پدرش هم آتش نشان بود یک سال و نیم دو سال پیش بازنشست شد. قرار بود امیرحسین با پدرش که از بچه های لشکر 27 بودند بروند سوریه به عنوان مدافع حرم؛ تمام ...
آذر 95/ پایان فیدل و نگاه به داماتو از منظر طلاق
لغو سخنرانی علی مطهری نایب رییس مجلس شورای اسلامی درمشهد آن هم در روز اربعین بود. تا پیش از آن اقدامات متفاوت در این شهر درقبال برنامه های موسیقی انجام می شد با این توجیه که حریم بارگاه امام هشتم همه شهر است و نه تنها خود حرم. این بار اما صحبت از دستور لغو یک سخنرانی در روز اربعین بود. در حالی که نگاه ها به جانب آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد بود دفتر او در اطلاعیه ای تصریح کرد: می ...
شهید مدافع حرمی که شب خواستگاری از پدرش 10 میلیون کادو گرفت
سرویس سیاسی جوان ایرانی بخش بین الملل: به گزارش جوان ایرانی به نقل از مشرق، شهید احمد عطایی از جمله شهدای مدافع حرم یگان ویژه فاتحین است که در میان رزمندگان به "دست و دل باز" شهره است؛ در ادامه روایتهایی از زندگی او را می خوانیم: ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه احرار خواند. بعد رفت هنرستان فنی و حرفه ای؛ در رشته برق دیپلم گرفت. آدم زبر و زرنگی بود. با همان دیپلم برای خودش کار ...
کلکسیون شکنجه ها و تجاوز جنسی به زندانیان
علی السنکیس بازداشت شده، نسبت به او نگران بودیم و هر لحظه منتظر بودیم که او را نیز نزد ما بیاورند، اما تصور نمی کردیم که او را در چنین حالتی مشاهده کنیم. ورود علی السنکیس به زندان مدتی بعد شهید علی السنکیس را نزد ما آمدند. سمت چپ صورتش در نتیجه شکنجه به کلی تغییر پیدا کرده بود. صورتش از قسمت جلو و و پشت سر باد کرده بدند. اطراف چشم هایش باد کرده بودند. همه صورتش اینطور بود ...
روایتی از تجاوز جنسی به بازداشت شدگان بحرینی
افتاده و چشمش آسیب دیده است و آثار باتوم ها و شکنجه در تنش نیز درنتیجه افتادن در حمام یوده است! علوی جلاد بی احساسی بود و هیچ رحم و مروت نداشت و بزرگ ترین و فجیع ترین جنایت ها را مرتکب می شد. بعد از گذشت چند روز من متوجه شدم که شهید چیزی را از ما مخفی می کند. او در شرایط غیرطبیعی بود و اوضاع روانی بدی داشت. بعد از مدتی متوجه شدم که شکنجه گران وحشی به او تجاوز جنسی کرده اند. شهید السنکیس با ...
همسر شهید: لحظه تحویل سال از خداوند برایش شهادت خواستم، دوست داشتم به آرزویش برسد
بسیار پایبند بود و با رفتار خلاف شرع مخالف. دیپلمش را که گرفت به سربازس رفت و بعد از اینکه برگشت رشته کامپیوتر دانشگاه اهواز ادامه تحصیل داد. سید مهدی یک بسیجی بود که انگار مدیریت در وجودش نهادینه شده بود. در دوران دانشجویی هم دغدغه فرهنگی داشت و دوست داشت دانشجویان را با مفهوم درست ولایت و همچنین رعایت حدود روابط زن و مرد و بصیرت افزایی و.. آشنا کند و البته کارهایی هم در این زمینه انجام داد. با ...
صلاح الدین اوزگوندوز: به سفارش امام خمینی(ره) به مسجدسازی روی آوردیم
...: بروید کار کنید. پیش خودم گفتم: لذا به امام عدول کردم که اگر کشته بشوم، لااقل شهید محسوب شوم. بعد از آن زمان هم، رفت و آمد داشتیم؛ حتی بین طلاب ترکیه معتمد امام بودم و شهریۀ طلبه های ترکیه را من می دادم و این هم موجب حسادت بعضی ها شد و رفتند خدمت امام و گفتند: ما نمی خواهیم از دست صلاح الدین شهریه بگیریم. کسی دیگر را معرفی کنید. این را آقا سیدمصطفی برای من نقل کرد. امام هم به آن ها فرموده بودند ...
روایت دلتنگی دختر شهید روحی برایم سخت بود/همه دنیا را با غروب شلمچه عوض نمی کنم
این ما هستین که افتخار می کنیم امثال موسوی ها و املاکی ها را تقدیم کردیم. شاید روایت گری برای شما که نسل بعد جنگ هستید کمی ملموس نباشد اما سر وصال شهدای مدافع حرم به آن عینبت بخشید چه ارتباطی بین این دو پیدا می کنید؟ با شهادت جمعی از دوستانمان که بعد از جنگ به دنیا آمدند و پیام امام درک نکرده بودند،مسیر را برای راویان جوان هموار تر کردند. شهدای مدافع حرم به علی اکبر های ...
در تهاجم فرهنگی دشمن به جوانان مشت می زند درحالیکه ما حتی یک تلنگر هم نزدیم/ مسئولین فرهنگی بم از حرکت ...
اجرای برنامه را خمس مال خود می دانم یوسف بختیاری در پایان گفت: پس از گذشت چند روز از اولین مرحله ای که در سال 89 به منطقه طلاییه رفتم، مشاهده کردم که اینجا محلی برای درآمدزایی نیست و بهتر است حال که 350 روز برای پول درآوردن وقت دارند این جا به جای پول، دل خود را به دست بیاورم از همین رو هرسال در ایام راهیان نور تنها برای دل خودم کار می کنم و این را خمس مال خود می دانم. ...
دل کندن خیلی سخت بود در آن شب وداع
الشهدا شده و قبل از آن فقط زائر راهیان نور بوده تسکین دهنده دلی که در نبود پدر بی تاب و بی قرار است. فرصتی پیش آمد تا با پسر شهید مدافع حرم قنبری هم کلام شویم. امیر از گمنامی پدرش و دردی که سال ها بعد از هشت سال دفاع مقدس در دل داشت می گفت: لشکر 25 کربلا به فرموده امام خامنه ای لشکری خط شکن بود. وقتی بهمراه پدرم به مناطق عملیاتی جنوب آمده بودیم، پدرغریبی همرزمانش را می دید خیلی عذاب می کشید ...
شهید رقیه رضایی معتقد بود ما بانوان زیبا هستیم و نباید در جامعه خود را نمایان کنیم
من که شدید به وی وابسته بودم خیلی سخت بود و یادم هست در همان روز حمله هوایی رخ داد و همه به طرف پناهگاه ها رفتیم و این وسط شهید رقیه رضایی من را صدا زد و گفت بیا کارِت دارم و من همراه دوستم پیش ایشان رفتیم و به من گفتند که پرستو یکی از پسرعموهای من شهید شده به نظرت چطور به خانواده اش خبر بدیم و من گفتم سه برادر من هم در جبهه هستند و ما آماده هستیم هر دوشنبه پنجشنبه خبر شهادت یکی از آنان به ما برسد ...
آخرین ایستگاه پرواز شهید سیمرغ میزبان مسافران نوروزی می شود/ پرواز را به خاطر بسپار
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری میزان، بعد از اتمام جنگ تحمیلی تعدادی از گروه های مردمی به صورت خودجوش به مناطق عملیاتی اعزام شدند، تا بتوانند ضمن بازسازی و رسیدگی به مناطق، بازدیدی هم از خاطرات مربوط به رشادت های رزمندگان داشته باشند. در سال 78 مقام معظم رهبری با سفر به مناطق عملیاتی شلمچه در میان زائران قرار گرفتند و با تاکید خود بر استفاده و بهره مندی از ظرفیت ...
از اینستاگرام چه خبر؟ (7) + تصاویر
... عکس نوشت: یکی از آخرین عکس های شهید رضا بخشی قبل از شهادت در نزدیکی مرز اسرائیل هم خیلی خوشگل شده بود هم نام مادرش رو سینه اش حک بود فکر کنم اولین باره دارم منتشرش میکنم! حجت الاسلام حامد کاشانی تمام امید ما شعر منسوب به شافعی در مدح حضرت امیر المومنین علی علیه السلام، اثر عبدالعلی یزدی سال 1329 هجری قمری صفحه شهید سید مصطفی موسوی ...
کلکسیون شکنجه ها و تجاوز جنسی به زندانیان در بحرین
نیز پاسخ او را می گفتم. در ادامه ایهاب وارد سلول من شد و من از آنجا خارج کرد و به جایی دور از سلول ها برد تا جایی که کسی صدای من را نشنود، بعد به من گفت: رضا تو انسان خوب و محترمی هستی، اما تصمیم به انتقال مکان وی تصمیم من نیست، بلکه تصمیم مدیریت است، اما من به تو قول میدهم در این زمینه وارد عمل شوم تا علی را جابجا نکنند. از آن زمان به بعد رفتار این مزدور با همه ما زندانی ها تغییر کرد. شهید علی اما ...
با همسرم هشت سال زندگی عارفانه را تجربه کردیم / حجاب برای او بسیار مهم بود
زائر شهدا اظهار داشت: شهید دو بار به سوریه رفت، در دور دوم که در بهمن 95 بود، در حین پاکسازی فرودگاه تدمر در اثر انفجار مین به شهادت می رسد. همسر شهید سنجه ونلی با اشاره به استقبال با شکوه مردم از پیکر همسرش در مینو دشت اظهار داشت: ارتباط گرم و صمیمی با مردم داشت، به طوری که بر سر مزارش افرادی حاضر شدند که هیچ گاه آنان را ندیده بودم. وی افزود: همسرم را در سوریه به علت رشادت ...
وقتی رضایی سرلشکرجعفری را وسط بیابان رها کرد
احساساتی بودن من. چون من، بعد از طریق القدس و تک دشمن، به شدت دل نگران شهید دادن نیروهای خودمان بودم. آن قدر نگران بودم که یک بار رفتم پیش برادر محسن و از ایشان خواستم اجازه بدهد از جبهه بروم و مدتی در حوزه علمیه درس بخوانم تا کمی بُعد معنوی من قوی تر بشود. آقا محسن گفت: کجا بروی؟ حالا حالاها کار داریم. گفتم: ولی کار جبهه ما که تمام شده. فکر نمی کنم دیگر در اینجا کاری داشته باشیم. یک خط پدافندی ...
نحوه برخورد تکاور صابرین با نوعروس+عکس
...> حسن از همان ابتدا که وارد سپاه شده بود، مدام درباره شهدا و زندگیشان و خانواده هایشان برای خانواده صحبت می کرد و به این وسیله آنها را آماده ی شهادت خودش کرده بود. حسن در ایام ماه رمضان برای مرخصی به خانه برمی گرد ، قبل از بازگشتش به ماموریت به برادرش می گوید: چند روز بعد از عید فطر خبر خوشی به شما می دهند و برادرش هم فکر می کند که احتمالا سفر کربلا یا مکه در پیش دارد. شهید حسن حسین پور به ...
کلکسیون شکنجه ها و تجاوز جنسی به زندانیان در بحرین
و من نیز پاسخ او را می گفتم. در ادامه ایهاب وارد سلول من شد و من از آنجا خارج کرد و به جایی دور از سلول ها برد تا جایی که کسی صدای من را نشنود، بعد به من گفت: رضا تو انسان خوب و محترمی هستی، اما تصمیم به انتقال مکان وی تصمیم من نیست، بلکه تصمیم مدیریت است، اما من به تو قول میدهم در این زمینه وارد عمل شوم تا علی را جابجا نکنند. از آن زمان به بعد رفتار این مزدور با همه ما زندانی ها تغییر کرد. شهید ...
روایتی خواندنی از شاعری که خادم شهدای مدافع حرم شد
شهدا مدافع حرم را زمزمه می کنند. محمدزاده با اشاره به ماجرای شعر گفتنش و اینکه چگونه باعث شد در این مسیر قلم بزند، می گوید: من در مسیر شعر شهدا و قلم زدن برای شهدا نبودم. شناختی هم از شهدا نداشتم تا اینکه با عنایت خود شهدا باعث شد در این مسیر قدم بردارم. محمدزاده درباره علاقه اش از خادم بودن شهدا گفته و ادامه م یدهد: وقتی شب آخر در اردوگاه شهید باکری قسمت محل اسکان راهیان نور ...
مسئول انتصابات بازرسی ستاد مشترک سپاه با ام الشهدای گیلان دیدار کرد+تصاویر
درخواست کرد تا ایشان را مورد دعای خیر و نصیحت خود قرار دهد. مسئول انتصابات بازرسی ستاد مشترک سپاه پاسداران اظهار داشت: شهدا شعله های منور و راهنمای مسیر ما هستند و هر زمان از یاد و نظر ما فراموش شوند مسیری را که در آن گام برداشته ایم گم کرده و به بیراهه خواهیم رفت. سردار کاظمی پور نیز در این دیدار با ذکر یاد و خاطره یکی از فرزندان شهید این مادر گرامی که در دوران دفاع مقدس در گردان ...
حکایت علی پرورش ؛ روزی که چشم عقاب اطلاعات صابرین گریست+عکس
به گزارش گفتمان ، شهادت یعنی گذشتن از جان و مال و گذشتن از همه قیود دنیوی و تقدیم بهترین و عزیزترین وجود خویش به ذات کبریا . آری شلمچه، فاو، دهلاویه و هویزه و شرهانی، طلائیه و مجنون و ... هر روز برای ما به بلندای تاریخ انسانیت مثنوی می سرایند و فرزندان امروزی حضرت روح الله، انگار با رزمندگان دیروزی در جبهه ها زندگی کردند تا مثنوی “یاد امام و شهدا دل رو می بره کرببلا” را سر دهند و چون ...
شهادت، برازنده مرتضی بود/ پدر همسرم خواب محل دفن مرتضی را در پیاده روی اربعین دیده بود
شوری وصف ناپذیر از اتفاقی بزرگ اما زیبا سراسر وجودش را گرفته بود ... همسر شهید را می گویم، شهید مدافع حرم مرتضی زارع که دوازده روز پیش شهادت را پیشه خود کرد و دیدار حق را لبیک گفت و روز پنج شنبه 19 آذرماه سه روز بعد از شهادتش، خانواده اش را خبردار کردند و فراقی 24 روزه به پایان رسید . چهار خواهر و دو برادر، که آقا مرتضی فرزند چهارم خانواده هستند، پدر و مادرشان در ابتدا راضی ...
بنیاد در آینه مطبوعات
(ع) طلب می کنم. . � در این مراسم همچنین فاطمه غیور، عضو شورای اسلامی شهر مشهد، گفت: اگر سیره و ویژگی شهدا مکتوب نشود، ماندگار نمی شود و به مرور زمان در نسل های بعد به فراموشی سپرده خواهد شد. . وی افزود: حضور در جمع خانواده های شهیدان رضایی و توسلی و دیگر شهدای والامقام مدافع حرم موجب افتخار من و جمع حاضر در این محفل نورانی است. یاد و خاطرۀ این قهرمانان برایمان بسیار عزیز است. در پیشگاه ...
مادر شهید جهانی: خودم هم دوست دارم "شهید" شوم
را به جماعت در مسجد می خواند، در تمامی راهپیمایی ها حضور داشت و در حوزه فعالیت های فرهنگی و انقلابی بسیار فعال بود. تسنیم: فکر می کنید چه شد که پسر شما تصمیم گرفتند عازم سوریه شده و به جبهه مدافعان حرم حضرت زینب(س) بپیوندند؟ مادر شهید جهانی: شهید جهانی زمانی که به شهادت رسید بار چهارمی بود که عازم سوریه شده بود؛ نمی دانم چه اتفاقی افتاده بود که تصمیم گرفت به سوریه برود و مدافع حرم شود ...
جاویدالاثر امیرعلی محمدیان؛ شهیدی که عاشق گمنامی بود
/ محل شهادت: دمشق جوان ترین شهید مدافع حرم است. شهید جاویدالاثری که پدر و مادرش به وقت دل تنگی باید با یاد و خاطره ی او زندگی کنند. متولد آذرماه 1371 بود. با شروع جنگ آرام و قرار نداشت، معتقد بود در مکتب امام حسین(ع) درس آزادگی یاد گرفته است و دلش راضی نمی شود به خاندان پیامبر(ص) اهانتی شود. همه ی دل خوشی اش رفتن به مسجد بود امیرعلی از همان دوران کودکی نوع نگاه و ...
همسر شهید: یک سال که آقا ابوالفضل ماموریت نبود برایش جشن تولد گرفتم گفت شهدا قبل از رفتنشان اتفاق خاصی ...
: این عکس را به کسی نشان نده.و این ماجرا را برای کسی تعریف نکن.گفتم : چشم... گذشت تا چند روز بعد شهادت آقا ابوالفضل که خانه پدر آقا ابوالفضل با بقیه خواهر ها و برادرانش جمع بودیم و مشغول نگاه کردن عکس ها و کلیپ های آقا ابوالفضل بودیم.یاد عکس و آن شهید و شباهت آقا ابوالفضل به اون شهید افتادم. عکس را پیدا کردم و به خواهر آقا ابوالفضل نشان دادم و گفتم : میدانی این کیه؟؟ گفت : معلومه ...