سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیاتی از زندگی خصوصی کی روش در تهران +تصاویر
داد که قیمتی در حدود 70 هزار دلار ( 264 میلیون تومان ) داشت. با مطرح شدن این قیمت هیچ کدام از اعضای تیم ملی حاضر به تهیه ساعت گران قیمت Hublot نشدند و فقط کی روش ساعتی را با رنگ پرچم تیم ملی ایران درخواست داد تا بعد از این رقابت ها همواره این ساعت را در دستان سرمربی تیم ملی ببینیم. تهیه لباس فقط از فروشگاه های خارج از کشور مرد 64 ساله پرتغالی با وجود گذر از دوران میان سالی ...
فرهنگ کتابخوانی از حرف تا عمل
انداز به حساب واریز کنم. چند لحظه چرت می زنم و بعد ابروهایم را بالا می آورم تا چشمانم باز بماند. تعداد مردمی که برای انجام کارهای بانکی شان آمده اند از شش نفر فراتر نمی رود و با وجود دو کارمند که پشت سیستم هایشان نشسته اند کار بسیار کند پیش می رود. دو نفر مردی که ردیف جلویی من نشسته اند شروع به گلایه می کنند، اما کارمندها مشغول حرف زدن با هم هستند و توجهی ندارند. این تقریباً آخرین کار ...
بسته خبر یکشنبه 10 اردیبهشت ماه 1396
.... بنابراین میزان کل وام ازدواج پرداختی در سال گذشته نسبت به سال 92، 3.3 برابر شده است و نه 30 برابر. همچنین به دلیل ضعف بانک مرکزی در نظارت بر بانک ها مطابق با تبصره 29 قانون بودجه 95 قرار بود سقف دریافت وام ازدواج در پایان هر ماه به حداکثر 50 هزار نفر برسد اما همچنان در پایان سال گذشته، حدود 500 هزار نفر در صف های دریافت این وام قرار داشتند. yon.ir/5hx9q ✅ @Safir_Channel ...
جای محمود،مهدی و جواد خالی نیست
شعارهای انقلابی می نوشتند. آن شب ها مادرم خیلی نگران محمود بود و می گفت مادر جان زخمی می شوی، دستگیر می شوی، اما محمود گوشش بدهکار نبود. قرار شد بعد از ازدواج دست زنش را بگیرد و بیاورد در همین خانه پدری زندگی کنند. آن سال ها هنوز عروسی گرفتن در باغ و تالار رسم نشده بود. دیوارهای خانه را لکه گیری کرد، برنج عروسی اش را هم خرید اما همان بحبوحه باز هوای جبهه رفتن به سرش زد. او ادامه می دهد: در جبهه و در ...
زورگیری 8میلیون تومانی در مشهد
منزلم شدند، من هم که می دانستم سوء تفاهم شده بدون اینکه از آنها کارت شناسایی بخواهم، آنها را که بیسیم و دستبند هم داشتند به داخل راه دادم، اما هنوز لحظاتی نگذشته بود که آنها به طرفم حمله کردند و مرا به باد کتک گرفتند و پس از اینکه هشت میلیون تومان پول نقد موجود در منزل و تعدادی کارت عابربانکم را برداشتند، رمز آنها را هم به زور گرفتند و فرار کردند. وی ادامه داد: با توجه به اظهارات مالباخته و ...
نان کارگری ما را صبور بار می آورد/ بی پولی، 8 روز طلایی جراحی بینی دخترم را از بین برد!
بودیم اما پس از چند روز امروز و فردا کردن، سرانجام وکیلشان به منزل ما آمد و پیشنهاد کرد در ازا دریافت 500 هزار تومان و هزینه های بیمارستان از شکایت صرف نظر کنیم. او ادامه داد : در پاسخ به وکیل صاحب ملک گفتم هزینه جراحی بینی دخترم بیشتر از 500 هزار تومان می شود و پدرش هم کارگری (گچ کار ساختمان) بی کار شده است و امکان ندارد بتوانیم هزینه جراحی را خودمان تامین کنیم اما او با بی توجهی گفت، اگر ...
22 سال پروانگی، گِرد وجود جانباز شیمیایی/ اتفاقات خوب زندگی ام با ضریح امام رضا (ع) گره خورده است!
و بعد از او جا پا جای پای محمد بگذاری. موافقت کردند و من در جبهه های غرب حاضر شدم. کی ازدواج کردید؟ بعد از 9 ماهی که به عنوان پرستار در سرپل ذهاب بودم، ماموریت اصلی زندگی من شروع شد. یعنی ازدواج با محمد. ایشان آن موقع سپاهی بودند و هم رزم برادرم. روز تولد حضرت زینب(س) زندگی خود را در نهایت سادگی آغاز کردیم. قبل از ازداج هم می شناختیدشان؟ شناختی نداشتم ...
مقتول را کشتم، چون سهم من را از فروش عتیقه ها نداد
، مقتول مبلغ قابل توجهی را در یک معامله به دست آورد، اما با وجود این، هیچ پولی به من پرداخت نکرد؛ تا اینکه حتی چند روز بعد به سراغم آمد و 40 میلیون تومان نیز به صورت دستی از من گرفت. با گذشت چند روز از این ماجرا، درحالی که از این رفتار مقتول بسیار ناراحت و عصبانی شده بودم، به دروغ به او گفتم معامله سنگینی را هماهنگ کرده ام و به این بهانه مقتول را به منزل یکی از بستگان نزدیک خودم که کلید خانه اش در ...
زود به خانه بازگشتم زنم با حالت زننده از اتاق بیرون آمد/ فرشاد دوست صمیمی ام آنجا بود با فروغ ارتباط ...
بودم احساس غرور می کردم و با آن که یک بار نیز همسرم را در حال گفت و گوی پنهانی با فرشاد دیده بودم اما از این موضوع چشم پوشی کردم چرا که احتمال نمی دادم همسرم به من خیانت Cheat کند. حدود سه سال از ازدواجمان می گذشت تا این که چند روز قبل به علت بارندگی ناگهانی نوبت کاری ام زودتر از موعد معمول به پایان رسید. وقتی اوایل شب وارد منزل شدم همسرم را در وضعیت زننده ای دیدم که وحشت زده از اتاق بیرون آمد ...
زود به خانه بازگشتم فرشاد را در خانه ام دیدم
احساس غرور می کردم و با آن که یک بار نیز همسرم را در حال گفت و گوی پنهانی با فرشاد دیده بودم اما از این موضوع چشم پوشی کردم چرا که احتمال نمی دادم همسرم به من خیانت کند. حدود سه سال از ازدواجمان می گذشت تا این که چند روز قبل به علت بارندگی ناگهانی نوبت کاری ام زودتر از موعد معمول به پایان رسید. وقتی اوایل شب وارد منزل شدم همسرم را در وضعیت زننده ای دیدم که وحشت زده از اتاق بیرون آمد. او که دستپاچه ...
افشای راز قتل دو مرد در ساختمان نیمه کاره/مادر و پسری که قتل را گردن هم دیگر انداختند/انتقام از ...
. درحالی که هروقت به آنجا می رفتم ظرف ها را می شستم تا کمکی کرده باشم. آن شب در خانه برادرم خوابیدم و فردای آن روز برادرم به محل کارش رفت. نیم ساعتی گذشته بود که الهه، دختر کوچکش را کنار من گذاشت و خودش از اتاق خارج شد. حدود ساعت 9 صبح 24 آبان سال گذشته بود، در خواب و بیداری بودم که حس کردم یک نفر دارد خفه ام می کند. به او گفتم چه کار داری می کنی که ناگهان ظرف اسیدی که روی میز بود را روی من ریخت. از ...
شگردهای خاص دزدان خانه/ سرقت با کاغذ سفید
تحقیقات گفت: من و دیگر اعضای باند در خیابان های کرج پرسه می زدیم و خودروهای مدل بالا را سرقت می کردیم و با نصب پلاک جعلی برای خودروهای مسروقه در شهرهای اطراف کرج پرسه می زدیم و چند روزی محله ها را زیرنظر می گرفتیم. وقتی مطمئن می شدیم کسی در منزل حضور ندارد، نیمه های شب وارد خانه ها شده، در مدت 15 دقیقه وسایل داخل آنها را سرقت کرده، وسایل سرقتی را سوار خودروهای مدل بالا می کردیم و چون ...
اقدام وقیحانه جوان 21 ساله مشهدی با برادر 13ساله اش
کارآگاهان قرار گرفت، لب به اعتراف گشود و گفت: برادرم را مجبور می کردم از موادمخدری که می خریدم استفاده کند چرا که شنیده بودم موادمخدرهای مذکور دارای ناخالصی زیادی هستند و از سوی دیگر هم می خواستم او را کنم تا کارهای مرا به پدرم گزارش نکند. روز حادثه هم قرار بود که پدرم دنبالم بیاید و من باید مواد مصرف می کردم، به همین خاطر وقتی مادرم صبح برای شست و شوی لباس ها داخل حمام رفت، من هم از فرصت استفاده کردم و ...
مرگ مغزی دخترخردسال براثر ضرب وشتم ناپدری/مرگ پسربچه به خاطر تست مواد مخدر/قتل به بهانه دلتنگی/پایان تلخ ...
موادمخدری که می خریدم استفاده کند چرا که شنیده بودم موادمخدرهای مذکور دارای ناخالصی زیادی هستند و از سوی دیگر هم می خواستم او را معتاد کنم تا کارهای مرا به پدرم گزارش نکند. روز حادثه هم قرار بود که پدرم دنبالم بیاید و من باید مواد مصرف می کردم، به همین خاطر وقتی مادرم صبح برای شست و شوی لباس ها داخل حمام رفت، من هم از فرصت استفاده کردم و مقداری کراک را آماده کردم. چند دود به برادرم دادم و بقیه را خودم ...
کشف جسد سوخته مردی در صندوق عقب خودرو
که قصد دارد به منزل پسرعمه پدری اش به نام بابک ( 40 ساله ) برود و پس از آن از ما جدا شد. اظهارات اولیه بابک با توجه به اظهارات خانوده مقتول، تحقیقات از بابک در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت، بابک در اظهاراتش با تأیید این موضوع که نادر به همراه آنها و پس از پایان عروسی به خانه شان آمده، به کارآگاهان گفت : نادر پس از پایان عروسی به خانه ما آمد؛ قرار بود که آن شب در خانه ی ما بماند اما حدودا ساعت 02 ...