سایر منابع:
سایر خبرها
وزیر بهداشت منتقدان دولت را به گروهک فرقان و توده ای ها تشبیه کرد/ هنوز هم عده ای فکر می کنند باید مثل ...
روابط عمومی وزارت بهداشت؛ سید حسن هاشمی در جشنواره آموزشی شهید مطهری و گرامیداشت مقام استاد در مشهد مقدس، اظهار داشت: بنده اهل فریمان هستم. در آن دوران رسم بود که بچه ها را قبل از دبستان به مکتب می فرستادند و زمانی که 5 ساله بودم، مادرم من را به خانه پدر شهید مطهری می فرستاد تا به مکتب بروم؛ شهید علامه مطهری نیز هر سال همزمان با ایام فاطمیه برای سخنرانی به خانه پدری می آمدند و از آن زمان با افکار ...
تحلیل آیت الله هاشمی نسبت به 4سال دوم روحانی چه بود؟
. بالاخره آقای حجازی با پدرم تماس گرفتند و ایشان گفتند پیغام مرا به آقا بدهید و بگویید که من به شما گفته بودم نمی آیم اما این بار به دلیل تقاضاهای بیش از حد مردم و احساس وظیفه در مقابل ایران، اسلام و اینکه مردم از بی انگیزگی می گویند در انتخابات شرکت نمی کنند و حماسه سیاسی که رهبری عنوان کرده اند اتفاق نخواهد افتاد تصمیم به آمدن گرفته ام و منتظر پاسخ ایشان هستم. بعد از مدتی آقای حجازی تماس گرفت و گفت ...
گفت وگو با مرصاد از فرماندهان لشکر فاطمیون/ ما را ز سر بریده می ترسانید؟
حضور داشتم زمانی که آنجا سقوط کرد در سمت معاونت نیرو بودم. به شدت مجروح شدم و مچ پایم قطع شد. بعد از انتقال به بیمارستان دوباره پیوند زده شد. امروز با توجه به شرایط جسمانی در کار ستادی مشغول هستم و دیگر نمی توانم در عملیات شرکت کنم. با تمام شرایط سخت جسمانی در بنیاد پرونده ای ندارم. تا زمانی که در منطقه حضور داریم حقوقمان را می گیریم و به محض اینکه پایمان به کشور برسد آن حقوق ناچیز قطع می شود. در ...
راه دشوار تاریخ نگاری، از ایران تا امریکا
دستی اصفهان که با خودم داشتم، با ایما و اشاره به یک نیویورکی در هواپیما فروختم. روز بعد که به ژنو رسیدم تا 24 ساعتِ نخست، فقط محو خیابان ها بودم. تا آن روز البته از معتادان تزریقی شنیده بودم اما علنی ندیده بودم که در پارک، جوانانِ دختر و پسرِ خمار را دیدم که برایم از عجایب بود. بیشتر بهت زده بودم. نمی دانستم چه باید بخورم و کجا باید بروم. در متل ماندم و روز بعد به کنسولگری ایران رفتم ...
مرد جوان به کودک 11 ساله تجاوز کرد و او را به قتل رساند
. رأی صادره در دیوان عالی کشور نیز مورد تأیید قرار گرفت تا اینکه با گذشته هشت سال از حادثه، متهم موفق شد رضایت اولیای دم را جلب کند. وی روز گذشته به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات متهم شد، وی در جایگاه قرار گرفت. او یک بار دیگر مدعی شد سیاوش را خفه نکرده است و گفت: من سعی داشتم صدای خرخر او را بند بیاورم و چندباری ...
پیامک بازی شبانه به جنایت کشید
مادرش را به بیمارستان رسانده بود، درباره چگونگی وقوع ماجرا به بازپرس با تجربه شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: من دو ماهه بودم که پدرم با مرضیه (مقتول) ازدواج کرد. در واقع نامادری ام با محبت هایش مرا بزرگ کرد تا به این سن رسیدم. شب حادثه نفهمیدم که درگیری بین پدر و نامادری ام به چه خاطر رخ داد ولی وقتی با سروصدای آن ها به همراه دیگر برادرانم از خواب بیدار شدیم، دیدیم که پدرم با عصبانیت گلوی ...
کارناوال شادی پرسپولیسی ها در جزیره تکاورها
که به همراه دانیال ناظری به خبرگزاری فارس آمد. او می گوید ما همه مانند فرزندان حاج محمد بودیم و او را مثل پدر خود دوست داشتیم: من متولد 63 هستم و از سال 68 کاراته کار می کردم و تا مقطع قهرمانی آسیا هم رفتم. از طرفی هم کم کم عضو یک پایگاه بسیج شدم و قدم به قدم جلو رفتم تا به حاجی رسیدم. من پدرم را از دست داده بودم و خیلی هم مغرور بودم و هر حرفی را براحتی قبول نمی کردم ولی در ...
خاطره صادق طباطبایی از انتخابات ریاست جمهوری
بنی صدر هم در بیمارستان قلب صورت گرفت. رای مرا کمتر اعلام کردند آمار و ارقامی که از رای کاندیداهای دیگر آن انتخابات به جز آقای بنی صدر بعدها منتقل شد، اشتباه است. در مورد من نوشتند که 50 هزار رای آوردم حال آن که فقط در شهر کازرون من 64 هزار رای داشتم. آقای قطب زاده فقط در دو یا سه استان حدود 600 هزار رای داشت. اصلا ارقام آن زمان مطرح نشد. دو، سه سال بعد در مطبوعات ...
"روز خوزستانی ها" در "شهر آفتاب" تهران"شب" نداشت!
.... هواپیما با ده دقیقه تاخیر پرواز کرد و آسمان اهواز را ترگ گفت؛ در حالی که من میان قاسم آهنین جان و رضا زدوار نشسته بودم و این تنها قاسم بود که سخن می گفت و من هم تایید می کردم اما در یک چشم به هم زدن و در حالی که 50 دقیقه گذشته بود هواپیما وارد فرودگاه تهران شد. اهالی فرهنگ و رسانه خوزستان در سال گذشته با مترو به نمایشگاه کتاب رفتند که یکی دو ساعت در راه بودند اما این بار ...
قاتل مادرم را به خاطر فرزندش بخشیدم
زبان هم داشت. او را دوست داشتی؟ با او دوست بودم تا اینکه متوجه شدم ازدواج کرده و دیگر سعی کردم با او ارتباطی نداشته باشم. اما سارا با اینکه متوجه شد من هم ازدواج کرده ام تلفنی با من حرف می زد. تا اینکه پس از چند سال به سراغم آمد و از من خواست زنم را طلاق بدهم و با او ازدواج کنم. چرا او را کشتی؟ باور کنید این فقط یک اتفاق بود در جریان صحبت ناگهان عصبانی شدم ...
بسته اخبار انتخاباتی ایرنا20 تا 8 / دعوت برای مشارکت حداکثری در انتخابات
انتخابات به گرگان سفر کرده بود. نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه پاسخ به سوال جوانان اعتیاد به مواد مخدر را مهمترین آسیب اجتماعی کشور خواند و گفت: جلسات ستاد مبارزه با مواد مخدر تشکیل شده اما در این چهار سال تا دوره ای که من بودم و خبر دارم، بیش از دوجلسه آن به ریاست شخص آقای رییس جمهوری تشکیل نشده است. سومین برنامه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری با نام پاسخ به ...
در حماسه هواداران روحانی در آزادی چه گذشت؟/از سلام روحانی به خاتمی تا شعارهای پرشور مردم+فیلم و تصاویر
.... یک روز در این کشور جنگ شد جوانان زیادی رفتند و دیگر برنگشتند شهدا با هر عقیده و مذهبی برای این مردم صبور از جان خود گذشتند . بسیاری از خون شهدا سواستفاده کردند. من آرزو دارم کشورم که یادگار خون پدر و عموهایم است آباد باشد. عزتش با پول و وعده یارانه پایمال نشود. شما در این چهار سال کارهای بزرگی کردی از یک سو با تحریم و از یک سو با کاسبان تحریم مبارزه کردید. پدرم در مجنون جا ماند خوزستان جان من ...
اعدامی بخشیده شده دوباره آدم کشت +عکس
رضایت گرفت و من بعد از 12 سال بخشیده شدم و 9 ماه پیش از زندان بیرون آمدم. در این مدت چه کار می کردی؟ کارهای مختلف کردم، اما چون سابقه دار بودم نتوانستم کار درستی پیدا کنم و سر بار خانواده ام بودم. دومین جنایت را چطور انجام دادی؟ 14 اردیبهشت با یکی از دوستانم در بوستانی قرار داشتیم. زمانی که آنجا رفتم دیدم او در نزدیکی بوستان با اتوبوس بی.آر.تی تصادف کرده و ...
گروگانگیری سرباز محافظ برای فرار!
زنی عقد موقت کردم. او باردار بود و چند هفته پیش فوت کرد. اوایل بهمن سال گذشته به خاطر حمل چاقو بازداشت شدم. به خاطر نگرانی خانواده ام و باردار بودن همسرم می ترسیدم دوباره به زندان بیفتم. همان جا وسوسه شدم فرار کنم. روز بعد که قرار بود به دادسرا بروم، خواهر و پدرم نیز همراهم بودند. در میان راه خواهرم حالش بد شد و به بهانه تماس با اورژانس با دوستم تماس گرفتم و درخواست کمک کردم. چند دقیقه بعد دوست ...
ربودن سرباز بدرقه برای رهایی مجرم سابقه دار
منتقل شد. وی در بازجویی ها به آدم ربایی اعتراف کرد و گفت: یک روز قبل از آدم ربایی به اتهام زورگیری از سوی مأموران دستگیر شدم. روز حادثه پدر و خواهرم به کلانتری آمدند تا مرا همراه سرباز وظیفه ای به دادسرا منتقل کنند. در میانه راه خواهرم حالش بد شد و پدرم خودرو را کنار خیابان نگه داشت و با اورژانس تماس گرفت. سرباز وظیفه هم که گرسنه بود به داخل مغازه ساندویچی رفت و من هم از فرصت استفاده کردم و با ...
به زنم ماجرای آوردن یک زن را به خانه ام گفتم و از او خواستم بچه ها را بیرون بفرستد!
رسانده بود، درباره چگونگی وقوع ماجرا به بازپرس با تجربه شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: من 2 ماهه بودم که مادرم از پدرم طلاق گرفت و پدرم با مرضیه (مقتول) ازدواج کرد. در واقع نامادری ام با محبت هایش مرا بزرگ کرد تا به این سن رسیدم. شب حادثه نفهمیدم که درگیری بین پدر و نامادری ام به چه خاطر رخ داد ولی وقتی با سروصدای آن ها به همراه دیگر برادرانم از خواب بیدار شدیم دیدیم که پدرم ...
با تهدید پس از ازدواجش او را به خلوتگاه شیطانی ام می بردم! + عکس
متهم با اشاره به اینکه مقتول را نمی شناخت گفت: زندگی در خانه مجردی سرآغازی بود تا من به سوی خلاف و جرایم خشن کشیده شوم. با آن که فقط 19 سال دارم اما تاکنون 3 بار به اتهاماتی از قبیل نزاع، زورگیری و ایراد ضرب و جرح دستگیر و روانه زندان شدم. آن قدر غرور داشتم که نمی خواستم دیگران روی حرف من حرفی بزنند. در واقع احساس می کردم هر کاری که من می کنم درست است. حتی ارتباطم را با دختری که از قبل می شناختم ...
نجات 3 محکوم به مرگ از چوبه دار
به گزارش جام جم ، نخستین پرونده مربوط به مردی است که شش سال پیش، پسری نوجوان را در خانه اش خفه کرده است. او در جلسه دادگاه گفت: آن روز در خانه تنها بودم که مقتول برای خرید شیشه پیش من آمد. بعد از مصرف شیشه خوابید. آن موقع خانواده ام از بیرون آمده و در اتاق دیگر بودند. ترسیدم صدای خر و پف مقتول باعث رنجششان شود، برای همین دستم را روی دهان مقتول گذاشتم، اما فایده نداشت. در ادامه گلویش را ...
با سرمایه ای کم درآمد 50 میلیونی کسب کنید!
کار را رها کنم وجود داشت گفت:پدرم بخشی از سرمایه در گردش را در اختیارم گذاشته است. وی با بیان اینکه مدتی برقکار ساختمان بودم گفت: در این زمینه کارهای بسیاری را انجام دادم. در زمینه پرورش قارچ یک بار با شکست مواجه شدم اما نا امید نشدم و دوباره شروع کردم و در حال حاضر شغلم به ثبات و سود دهی رسیده است. علاقه در کار مهمترین شاخص است، به خاطر علاقه ای که داشتم محکم سرکارم ایستادم . زمانی که ...
بدون معطلی جواب بله را گفتم و حالا...
وضو گرفتم و چند رکعت نماز خواندم اما از این تصمیم منصرف شدم. بعدازظهر بود که مادرم مرا صدا زد. او میوه و شیرینی خریده بود. می گفت یکی از همسایه ها قرار است به خواستگاری ام بیاید. سر شب زنگ خانه به صدا درآمد. زن همسایه و پسرش وارد شدند. من که می خواستم از گذشته ام هرچه زودتر فاصله بگیرم، بدون معطلی جواب بله را گفتم و مراسم عروسی برگزار شد. مادرشوهرم یک فرشتۀ واقعی است. همسرم نیز با عشق با من زندگی ...
فرشته گفت حالم بد بود / بدون توجه به التماس هایم مرا داخل خودرو مورد آزار و.. + عکس
کابوس می بینم و مدتی است تحت درمان یک روان شناس هستم. این زن که اشک می ریخت ادامه داد: قبل از این ماجرا زندگی خوبی داشتم و دغدغه زندگی ام مقابله با بیماری ام بود اما حالا با همسرم هم دچار اختلاف شده ام و زندگی ام در آستانه فروپاشی است. سپس فرامرز پشت تریبون دفاع ایستاد و ابراز پشیمانی کرد. وی گفت: مهندس برق هستم اما چون کار مناسبی پیدا نکردم ظهرها با ماشین مسافرکشی می کردم ...
یک روز پنهانی، در نبود مجتبی، به خانه رفتم صحنه ای که دیدم باورنکردنی بود و ...
.... او همچنین تهدید کرد که دیگر فرزندانم را هیچ وقت نمی توانم ببینم! همان نیمه شب به خانه پدرم رفتم اما غم دوری از آن ها برایم خیلی سخت بود. هر روز برای دیدن فرزندانم به منزلم بازمی گشتم ولی همسرم اجازه دیدن بچه ها را نمی داد. تا این که یک روز پنهانی، در نبود مجتبی، به خانه ام آمدم و با دیدن سر و وضع زخمی و به هم ریخته کودکانم متوجه شدم که او در نبود من آن ها را کتک می زند و با از بین بردن کتاب های درسی شان، آن ها را از رفتن به مدرسه باز داشته است و ... حالا هم با دیدن این وضعیت چاره ای جز طلاق ندارم ... این اخبار را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
در 16 سالگی عروس صیغه ای شدم!
. هنوز 4 سال بیشتر از عمرم نگذشته بود که واژه طلاق در فکر و ذهنم پیچید. آن زمان پدر و مادرم آخرین روزهای توأم با نزاع و فحاشی را در کنار من سپری می کردند و هر بار فریاد طلاق پایان بخش درگیری آنها بود. من هم با شنیدن این کلمه فقط می دانستم قرار است آن ها از یکدیگر جدا شوند ولی از عاقبت فاجعه بار این کلمه اطلاعی نداشتم. بالاخره آن روز فرا رسید و مادرم در حالی که مرا در آغوش گرفته بود با چهره ای خشمگین به ...
روایتی از مجاهدت های "شهید ترابیان"/شهیدی که در دوران حکومت پهلوی طناب به گردن یکی از مجسمه های شاه ...
دوره ابتدایی وقتی از مدرسه به خانه می آمد ابتدا نمازش را می خواند و بعد به تکالیف و دیگر کارها می پرداخت و دوره راهنمایی را در مدرسه فاضل شهرستان بیجار گذراند و در تنظیم وقت خیلی دقیق بود و در کنار درس و تحصیل ساعتی از وقتش را به مطالعه کتب غیردرسی و قرائت قرآن می گذراند و در کارها به پدر و مادرم کمک می کرد. "برادر شهید ترابیان" تصریح کرد: برادرم در کنار درس و انجام تکالیف مدرسه کار هم ...
کسی که لبخندش به روی خواسته های هنرمندان بازتر است، روحانی است/ گفتگوی انتخاباتی با یک خواننده پاپ
عوامل عوض شدند. ناصر با خود من درد دل کرد و گفت فرمان، دلم می خواهد برگردم. گفتم ناصر، نرو بندرعباس. دو دفعه هم به او سوء قصد کرده بودند. گفت ببین من بیکارم. به شهر خودم بروم تا شاید کاری پیدا کنم. تازه چهار بچه هم داشت. ناصر رفت و آن اتفاق برایش افتاد. یکی یکی نگاه کنید و تاریخ فوت هنرمندان در آن هشت سال را ببینید. یک بار به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بروید و از ضلع جنوبی قبرها را نگاه کنید. من ...
ربودن سرباز وظیفه برای فرار از دستگیری
بود و پدرم می خواست او را به بیمارستان ببرد، از ماشین پیاده و سوار ماشین دوستانم شدیم. آن سرباز از همه جا بی خبر سوار شد و در بین راه با تهدید قمه کلید دستبند را از او گرفتیم و پس از باز کردن آن به دست سرباز بستیم. دوستم چشمان او را با پارچه ای بست و به سمت باغی در جنوب تهران حرکت کردیم. در آنجا سرباز جوان را به اتاقک متروکه ای منتقل و پس از آن فرار کردیم. از آن به بعد فراری بودم تا اینکه چند روز پیش درحالی که همراهم حشیش بود، مأموران به من شک کردند و فرار کردم و درنهایت در جریان تیراندازی آنها که باعث مرگ همسر باردارم شد، دستگیر شدم. به گزارش همشهری، تحقیقات از این متهم ادامه دارد. ...
این “مرد” روزی 32 قرص می خورد
عوض کنیم. همانجا نزدیک پایگاه بسیج یک مغازه عکاسی بود که هنوز هم هست و الان عکاسی دیجیتال شده. ما رفتیم از شناسنامه هایمان کپی گرفتیم و همانجا ازهمان مغازه دار یک خودنویس هم گرفتیم بچه ها توی کپی عدد سال تولدشان رادرست کردند،اما من هرکاری می کردم درست نمی شد.به خاطر همین ناراحت شدم ، شناسنامه ام را باز کردم و مستقیما در خودشناسنامه دست بردم و تاریخ تولدم را تغییر دادم. جالب اینجاست که فقط عدد سال ...
تاوان یک حس کاذب
گفت و گفت تا جوگیر شدم و پاشنه کفشامو ورکشیدم و بدوبدو دنبالش به راه افتادم. چند کوچه بالاتر اردشیر چندنفری رو از دور با انگشت نشون داد و گفت: داش حبیب؛ خود نامردشونن، اونجا بود که من احمق هم نپرسیده و ندانسته زودی چاقو ضامن دارمو بیرون آوردم و عربده کشان به سمت اونا رفتم و به محض رسیدن دو نفرشونو با چاقو نقش بر زمین کردم و در رفتم و بعد از چندساعتی سگ دوزدن تو کوچه پس کوچه ها به خونه برگشتم. هنوز ...
شورای شهر یا شورای شهردار
، انتخاب دوباره روحانی و همکارانش اهمیت دارد. او در ادامه به انتخابات شورای شهر اشاره کرد و گفت: شورای اول که اصلاح طلب بود، به دلیل اختلافات نتوانست به درستی عمل کند و ما شاهد چند شهردار در یک دوره چهار ساله بودیم. من آن زمان مسئولیت مترو را داشتم و مستقیما با شورا و شهرداری کار می کردم. همان زمان خط یک مترو را می ساختیم و خط هفت را طراحی می کردیم. آن زمان بارها طول خیابان مولوی را پیاده ...
قالیباف: هم روحانی و هم جهانگیری از رانت “املاک نجومی” استفاده کرده اند/ رئیسی: نزدیکترین فرد به روحانی ...
...: ما در برابر تحریم ها ایستادیم و شکستیم و ما پی ام دی که هر روز می توانست جنگ ایجاد کند از بین بردیم. من آمادگی دارم در 4 سال بعد غیر از تحریم ها آماده دارم همه تحریم ها را بردارم و عزت و منفعت ایران را به ملت ایران بازگردانم. مردم ما عهد بستیم که از رکود خارج شویم و به رشد اقتصادی برسیم که رسیدیم. ما عهد بستیم که به رکود تک رقمی برسیم. کشاورزان عزیز ما تعهد دادیم که در گندم خودکفا شویم که ...