سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با یک راننده تاکسی که به شهدا دلخوش است
گفت بگذار بچه ها استراحت کنند، خودمان همه کارها را انجام می دهیم. بمباران کارخانه قند اول فروردین 1365 بود که دشمن منطقه استقرار گردان ما و گردان مستقر در کارخانه قند پیرانشهر و جندالله را بمباران کرد. 25 نفر از بچه ها شهید شدند و من مجروح شدم. بسیاری از دوستانم چون اسلام سبزی، یمن بهروزی و حشمت به شهادت رسیدند. دیدن آن صحنه ها و از دست دادن دوستان خوب و صمیمی برایم دشوار بود. پیکر ...
بی توجه به زخم های عمیق
عصر امروز - شهید محسن دین شعاری در 5 مرداد 1338 در تهران متولد شد و بیست و هشت سال و 10 روز بعد در 15 مرداد 1366 مصادف با عید قربان در سردشت و ارتفاعات دوپازا به شهادت رسید. او از نیروهای خبره گردان تخریب و علمدار این گردان در لشگر 27 محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود. امروز سالگرد شهادت این دلاور است. آنچه در ادامه می خوانید، خاطره ای به روایت برادر این شهید، حاج صمد دین شعاری است. ...
جُونوم بیشی موگیرینی
توی امریکا و اروپا. بی نیازه. گفتم: خب شما هم بی نیاز بشین. گفتن: آقا دست خودمون نیست، پاهامون داره می لرزه. حتی اونکه توی اسارت گفت "خانم تا حجاب نداشته باشی باهات مصاحبه نمی کنم" الان ولعش بیشتر از همه ماست. ببین چه حرصی می زنه!؟ حاج حسن بذا عکسمونو بگیریم. جون مادرت حال گیری نکن دیگه. گفتم: خدایا ببین نمایندگان ملت ایران چه مییییییکننننن. آغا ما ...
رویکرد دو فرمانده در مواجهه با یک کتاب
برسانند دست همان همکار دیروزی شان. دو سه روز بعد، وسط یکی از کلاس های اسلحه شناسی، سربازی آمد و گفت که احضار شده ام دفتر گروهان. رفتم. ستوان بهرامی گفت: سریع خودت را برسان ساختمان فرماندهی، طبقه ی فلان، اتاق بهمان. کجا هست؟ آن سرِ پادگان. منطقه ی ممنوعه ای که سربازها حق ورود به آن را نداشتند. باید از هفت خوان رد می شدم و هزاربار پاسخ می دادم که احضارم کرده اند و خودم هم خبر ندارم چرا. ...
واکنش عجیب و دردناک مسعود ده نمکی به ماجرا شجاعی و حاج صفی
واکنش ده نمکی به شجاعی و حاج صفی از میان همه آنهایی که در این چند روز فرصت حمله به دولت را با دستاویز قرار دادن اتفاق رخ داده برای مسعود شجاعی و احسان حاج صفی به دست آورده اند، یکی شان که برای من از همه دردناک تر بود و می شناختمش، مسعود ده نمکی بود! نامش و رزومه اش را خیلی خوب می شناسیم. او که حالا در اینستاگرامش عکس هایی از مارادونا و رونالدو و... با پرچم مقاومت فلسطین ...
طنز؛ موگرینی در سرزمین عجایب!
موضوع فکر می کردم دیدم نماینده ها دور موگرینی جمع شده اند و سلفی می اندازند. یکی می گفت: موگرینی کی بودی تو؟ اون یکی می گفت: عکس نگیر حاج خانوم میبینه. فکر کردم شاید اگر یک لایحه جدید به این مجلس بیاید، فوری رأی بیاورد. لایحه کاهش سن موگرینی! یکشنبه ظهر: همه جا پر شده از واکنش ها به عکس های سلفی نمایندگان. داشتم فکر می کردم با وجود چنین نماینده هایی، ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاه ها ...
بانویی ایلامی که با چادرش مبلغ اسلام در عرصه بین المللی است
میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد. غیاثی بیان کرد: یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع ...
حسین رحمانی: شایعه حضور مجددم در خونه به خونه صحت ندارد
می دادند، بعدش می گفتند که آقای رحمانی شما به درد تیم نمی خوری نه اینکه دو روز قبل مسابقات اینگونه با من رفتار کنند. حسین رحمانی افزود: من آدمی نیستم که بخواهم پشت آدم حرفی بزنم و زمانی که از این ماجرا باخبر شدم با حاج آقا حسن زاده دست دادم و گفتم خدا پشت و پناه تیمتان و اگر مربی جنجالی بودم همان اول همه چیز را رو می کردم اما من چنین آدمی نیستم و خداروشکر تاکنون با صداقت و لطف ...
خبرنگار شهید "غلامرضا رهبر"
شد تا انها را داخل آن نفربر جا دادیم ، راننده نفربر را روشن کرد و آنها به سمت خط راه افتادند ، چند باری از طریق بی سیم با بی سیم چی آن نفربر تماس داشتم تا اینکه متاسفانه سر سه راه مرگ نفربر پر از مهمات ما توسط هلی کوپتر عراقی مورد اصابت موشک قرار گرفت بچه ها ی گردان درون خط سریع این موضوع را اطلاع دادند. غروب آن روز سردار حاج احمد نوریان مسوول ستاد لشگر گفت : دواتگر با بچه های اطلاعات ...
خانه ای که در انتظار مصطفی هنوز نفس می کشد
برای پیدا کردن آدرس خانه سردار شهید حاج آقا مصطفی ردانی پور کافی است کارت عروسی او را دیده باشی. نشانی خانه بر روی آن اینطور نگاشته شده است: خیابان بزرگمهر؛ روبه روی قرارگاه؛ کوی .... و اینجا خیابان بزرگهمر است. فقط قرارگاه دیروز، کلانتری امروز شده وگرنه همه چیز دست نخورده سرجای خودش مانده است. کوچه همان کوچه است و خانه همان خانه، هرچند با آمدن آپارتمان های بدقواره و مسیرِ تا خرخره پرشده از ماشین ...
دعوای پدرخوانده و زنی با چادر گل گلی
تقصیری خودشان حرف می زند. رفتاری که کوچک ترین شباهتی به برخورد آدم کش ها در چنین مواقعی ندارد و انگار نه انگار که این دو سال هاست برای دیوان سالار آدم می کشند. خلاصه این که هاشم می آید و با عصبانیت آن ها را از کافه بیرون می کشد و همراه با غرولند و شکایت از می خوارگی شبانه شان، راهی ماشین می شوند. همه چیز همان طور است که در مورد قتل اسد هم رخ داده: چند آدم مسلح توی ماشین، جلوی کافه منتظر خروج آن ها ...
سفر به اقیانوس ابرها در دل جنگل با مملیکا
گیریم می توانیم تا سال ها از تماشای عکس ها لذت ببریم. خیلی زود تصمیم ر نهایی کردیم. من اطلاعیه ها رو اعلام کردم و چند روزی نگذشت که تعدادمون به 32 نفر رسید. این برنامه، اصلا برنامه سبکی نیست. 37 کیلومتر کوهنوردی در مسیری که در حدود 80 درصدش کسی جز ما نیست. قرار بود برای دو روز همه چیزهایی که نیاز داریم را داخل کوله بریزیم و در این مسیر طولانی به دوش بکشیم. این برنامه، هم آمادگی بدنی بالایی می خاست و ...
سید جلیل عند محبت بود
از چهارده سال نداشتم ،در بحبوحه عملیات رمضان در حالی که مجروح وتشنه بودم اسیرم کردند،گفتم سید جان در خدمتم وسید جلیل گفت وگفت تا من واطرافیان که در آن وقت شب در فضای تاریک آسایشگاه دور هم حلقه زده بودند وعده ای هم دراز کش بیشتر با سید آشنا شویم. دوران طاغوت بود ومن هم مثل بقیه جوانان باید به خدمت اجباری می رفتم و دفترچه اعزام گرفتم ،یکراست بردنم پادگان آموزشی در تهران،پس از سه ماه ...
ترک عادت های بد در کودکان، نقش مهم مادر
را برای قاطی شدن با بقیه بچه ها برداشت. ********************************* مسخره نکنیم عباس جوانمرد، 41 ساله، شغل آزاد بابای محمدامین می گه: محمدامین، دو، سه ساله که بود از همه چیز می ترسید؛ از صدای جاروبرقی، از بلند حرف زدن من با تلفن، از تاریکی، گربه و خلاصه، هر چیزی که فکرش را بکنید. من و همسرم سعی می کردیم این ترس ها را نادیده بگیریم؛ به خصوص من ...
سایه های بلند کوره
پول عمل پدرشان را جور کنند اما به هیچ جا نمی رسیم. بار ها به ارباب ها التماس کرده ام مرا هم به کوره راه بدهند تا اندازه یک مرد برایشان کار کنم اما قبول نمی کنند. شب هایی که بچه هایم گرسنه می خوابند پتو را روی سرم می کشم و گریه می کنم. به خدا مردمی که اینجا زندگی می کنند معتاد نیستند. افغانی و مهاجر داریم اما بیشتر ایرانی هستند و از شهرستان های دیگر به کوره پزخانه آمده اند. اگر دست تان می رسد بنویسید ...
جانبازی که درمسیرخانه خدا سرازقطعه شهدا درآورد!
تابلو قطعات شهدا را می دید...در همین حال باز صدای زنگ تلفن همراهاش به صدا درآمد... شاید آقای سعیدی باشد... زود اتومبیل را نگهداشت : - سلام علیکم بفرمایید. دکترسجاداست : سلام. چی شده چرا اینقدر رسمی صحبت میکنی ؟ - سجاد تویی...خدابگم چیکارت کنه فکر کردم حاج آقاسعیدیه... آخه گفتی شماره مو بهش دادی که بامن تماس بگیره... منم خیلی رسمی و مودب سلام دادم... گفتم شاید به دلش بشینم و بقیه ...
ماجرای درج "شعار مرگ بر آمریکا" بر روی جورابهای میرحسین موسوی
چیزش هم مشخص بود، بعد از ظهر روز 12 بهمن، ساعت 4، اداره انتظامات رفاه دست شهید اسلامی و مرحوم حاج اکبر پوراستاد و حاج اکبر صالحی بود. روز یازدهم بعد از ظهر، آقای اسلامی آمد پیش من، با ناراحتی گفت که گروه منافقین آمدند، همه 4 طبقه مدرسه رفاه را نیروهایشان را چیدند از اعضای خودشان و در واقع مدرسه را اشغال کردند. رفتم به مسئولشان که با من هم آشنا بود و زندان بودیم با هم، گفتم برای چی آمدید ...
خبرنگاری که با اصرار فراوان مجوز حضور در جبهه را گرفت
. شب قبل خواب دیده بودم که سه تا ماهی در حوض خانه است، ماهی بزرگ یک دفعه خودش را از آب به بیرون پرت کرد و جان داد. خیلی نگران بودم، رفتم خانه اش که همسرش را ببینم شاید او خبری از غلامرضا داشته باشد. وقتی که به آن جا رسیدم او هم خبری نداشت. بچه کوچکش هم مریض شده بود نگرانی من بیشتر شد. به خانه دختر خواهرم (همسر شهید ایرانمنش) رفتم و همچنان ناآرام بودم. تا اینکه در روز 27 ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (426)
خوبیه؟ منم ندیدم. خواهر من، برادر من، عزیز من!! بی شعوری که زنگ میزنی میپرسی به تو چه کنکور چکار کردم 37. من هنوزم امیدم به اینه که کاشکی لک لک دوست شه با اردک. تا که نباشن این دو تا تک تک... 38٫ کاش جای نهنگا مگسا و پشه ها خودکشی دسته جمعی میکردن. 39٫ تو دعوا پسره گفت ببین من بچه فلاح م, گفتم کدوم فلاح؟ گفت کوچه فلاح تو سهروردی شمالی. ...
مصطفی ردانی پور هنوز مثل مادرش بی مزار است/ عارف یا تک تیرانداز؟
دنیا چسبیده ام، این وظیفه من بود و حضور در جبهه هم وظیفه دیگه منه. تازه سه روز از عروسی اش گذشته بود که دست زنش را گذاشت تو دست مادرش و سرش را انداخت پایین و گفت: دلم می خواهد دختر خوبی برای مادرم باشی، بعد هم آرام و بی صدا رفت منطقه و چند روز بعد از آن در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران در تاریخ 1360.05.15 ش به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت در راه خدا رسید. شهید ردانی پور می ...
شهید ناصری؛ سردار بی نشان دستگاه دیپلماسی کشور
شهدا بودیم. چون او همیشه چهره نورانی و حال و هوای روحانی داشت قبل از هر عملیات بچه ها به شوخی و جدی حرف شهادتش را پیش می کشیدند. در لابه لای صحبت ها جدی و با اطمینان گفت: اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد، من در این جنگ کشته نمی شوم حتی اگر به لبنان و فلسطین هم اعزام شوم باز یقین دارم که سالم بر می گردم. با عشق و علاقه وافری که از او نسبت به شهادت سراغ داشتم، از شنیدن این جمله ها تعجب کردم و گفتم: یعنی ...
طارمی: امسال با 20 گل آقای گل می شوم
گفتم با همان ظاهری که به پرسپولیس آمدم و به فوتبال ایران معرفی شدم، با همان ظاهر هم کارم را ادامه می دهم. مهدی طارمی با همین ظاهر می ماند و خواهد ماند. از اینکه هر روز از بزرگ تا کوچک فوتبال به تو بگویند مراقب حاشیه هایت باش و سالم زندگی کن، چه حسی به تو دست می دهد؟ من آدم انتقادپذیری هستم ولی تا جایی که این انتقادات درست باشد. اگر تا حالا به اینجایی که هستم، رسیدم، خودم و خانواده ...
چراغ روشن کوهبان در پایگاه امداد و نجات جم چن
از شیراز آمده بود و در برف جانش را از دست داده بود. آن زمان با چه مکافاتی توانستیم جنازه را یک شب و یک روز از بالا به اردوگاه دره گل برسانیم. سال 95 هم یک معلم ایرانشهری سکته قلبی کرد و جانش را از دست داد و بچه ها جنازه را به پایین رساندند. بچه های ما خیلی فرز هستند، کوهنوردی که باید به قله تفتان برود، حداقل 6 ساعت در راه است تا به قله برسد، اما بچه های ما ان شاءالله رحمان دو ساعته خودشان را به آن ...
ماجرای ازدواج یک کیهانی با دختری که طرفدار سعید حجاریان بود/ لقب مهدی محمدی جوجه فیلسوف بود/ تحریریه ...
برای شهیدی بود که به مرحوم حسن منتظر قائم، برادر شهید منتظر قائم ماجرای طبس که آن زمان مدیر کیهان فرهنگی بود دادم و در روزنامه چاپ شد، یک گزارشی هم از راهپیمایی 22 بهمن نوشته بودم، یک روز 22 بهمنی بود که نزدیک تئاتر شدم تا در جشنواره فجر نمایش ببینم که آقای دعایی را دیدم، مطلب را همان جا مطالعه کرد و گفت عکس داری به ما بدهی گفتم بله، یک قطعه عکس دادم چند روز بعد دیدم اولین مطلب رسمی من در روزنامه ...
دل مان شکست به خدا واگذارشان می کنیم
مدعی نیستیم و چیزی هم نمی خواهیم. برای همه ما مهم هادی بود که رفت. البته بعضی از بازیکنان پرسپولیس با خانواده نوروزی در تماس هستند و احوال آنها را می پرسند: مهدی طارمی، محسن مسلمان و تعدادی دیگر از بچه های تیم هنوز با ما در تماس هستند و حال ما را می پرسند... شاید باورتان نشود که رفتن هادی و جای خالی او هنوز برای ما غیرقابل باور است و نمی توانیم این موضوع را هضم کنیم. ...
منافقین گفتند آزاد شویم دست به اسلحه می بریم/ رد ادعای آیت الله منتظری در نوار حاشیه ساز/ از حکم 67 امام ...
نذر کردم که آزاد شوم و گفتم اگر اسمم را صدا بزند، 1000 صلوات می فرستم اتفاقا همان روز صدایم کردند و مرا چشم بسته برای محاکمه بردند. در آنجا اتفاق عجیبی برای من رخ داد. به من گفتند که تو محکوم به اخراج از عراق شده ای و بازپرس پرونده گفت "اخراج، اخراج"! من به حسب ظاهر گفتم من عراق را دوست دارم ولی قبول نکردند و حکمم قطعی شده بود. جای تعجب اینجا بود که از پرونده من هیچ سوالی نپرسیدند و هیچ ...
گفتنی های شنیدنی استاد فضل الله توکل از یار همراهش اسدالله ملک
محل ساختمان تلویزیون ملّی ایران. شنبه ها ما سه یا چهار برنامه 45 دقیقه ای تصویری ضبط می کردیم. چهل و پنج دقیقه اجرای تصویری واقعاً کار سختی است؛ زیرا همه چیز باید مهیا باشد، لباس مرتب باشد، یقه ی لباس نامرتب نباشد، مضراب کج نشود، به هر ترتیب بسیار سخت تر از ضبط رادیویی است. * ایرنا:استاد، شما سال ها در کنار مرحوم استاد ملک حضور داشتید و هنرنمایی کرده اید؛ لطفاً از ویژگی های ...
واقع بینی و بصیرت از شاخصه های اصلی خبرنگار انقلابی است
تلاش کرد تا رابطه ولایت و مردم همانند امروز قوی و مستحکم باشد. اتفاقی که معتقدم بخشی از آن را رسانه ها رقم می زنند. در ادامه این نشست، سردار رسول سنایی راد، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنانی اظهار کرد: من روز خبرنگار به عنوان روز شهادت تعریف می کنم؛ چون روز خبرنگار مزین به نام شهید سارمی شده است. وی افزود: دنیای غرب امروز تمام امکانات خود را در اختیار رسانه ها ...
زن ایرانی شوهر داعشی اش را کشت!
خیابان دولت تهران به گزار ش پرونده ، ظهر شنبه 9 اردیبهشت ماه سال جاری بود که صدای شلیک 3 گلوله در خیابان دولت تهران ماموران پلیس Police را در جریان یک سناریوی قتل Murder قرار گرفتند و خیلی زود بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی برای تحقیقات ویژه همراه تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران در صحنه جنایت Crime حاضر شدند. ماموران با حضور در محل با جسد ...
برانکو: بیکار نیستم وقتم را صرف حرف های لوکا کنم!
تمرینات پیش فصل دیر به ما اضافه شد و زمان می برد که به آن آمادگی سابق برگردد. با این حال برخی بازیکنان فوتبال در خون شان است و طارمی هم این چنین است. نمایش واقعی او و سایر بازیکنان را جلوی الاهلی عربستان باید ببینیم. *فرشاد احمدزاده، حسین ماهینی و محسن ربیع خواه به دلیل مصدومیت به بازی با نفت تهران می رسند؟ تا جایی که من می دانم مشکل برای همراهی ما ندارند. باید روز بازی با نفت ...