سایر منابع:
سایر خبرها
فیلم های تلویزیون در تعطیلات
یک تیر و دو نشان به کارگردانی اسماعیل مهین دوست، جمعه 3 شهریورماه ساعت 13:30 از شبکه شما پخش خواهد شد. داستان این فیلم روایت زندگی فردی به نام محمود ترابی اهل آبادان و مهندس نفت است که به خاطر تخصص و کارش مدام بین تهران و آبادان در سفر است. او که مردی خانواده دوست است اگر چه علاقه و رابطه خوبی با بچه هایش دارد اما مدتی است از خانواده اش دور شده و برای جبران قضیه تصمیم می گیرد حالا که ...
پیاده روی 1100 کیلومتری به عشق شهید حججی
. سعیدی که در رستوران کارخانه ای در بجنورد به عنوان یک کارگر ساده مشغول فعالیت است، می افزاید: من، نه نظامی ام و نه دولتی. یک روز با زن و بچه سر سفره نشسته بودیم که تلویزیون وصیت صوتی شهید حججی را پخش می کرد. باور کنید که نزدیک به 10 دقیقه فقط گریه کردم و گفتم هر طوری هست باید بریم نجف آباد برای عرض تسلیت. او با تقدیر از مهمان نوازی همشهریان محسن، ادامه می دهد: مستقیم آمدم نجف ...
چه کسی سیب ها را خواهد شُست؟!
سرِقلیان موکت را مثل پنیر لیقوان سوراخ سوراخ کرده بود و از توی سطل آشغال بوی گند و کپکِ غذاهای نیم خورده می آمد. حسین که تازه بیدار شده بود، نگاهی بهم کرد و گفت: چی شده؟ بازم نگهبان جدید اومده؟ حسین را به پدرم نشان دادم و گفتم: هم اتاقی ام حسین... حسین جان ایشون پدرم هستن. حسین سعی کرد خودش را جمع و جور کند. ملافه را دور خودش پیچید و آمد با پدرم دست داد. پدر گفت: شما هم ریاضی می خونی ...
زنده ی بیدار
ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی دبیر، تصحیح دکتر علی اکبر فیاض ، دانشگاه فردوسی، مشهد: 1350٫ – خسرو و شیرین، نظامی گنجه ای، تصحیح بهروز ثروتیان، امیرکبیر، تهران: 1386٫ – دیوان ناصرخسرو، تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، انتشارات دانشگاه تهران، تهران: 1370٫ – دیوان نزاری قهستانی، تصحیح مظاهر مصفا، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران: 1371٫ – دایر ه المعارف بزرگ اسلامی (جلد چهارم): ابن سینا ...
نه به آتنا تجاوزکردم و نه او را کشتم
بار به خاطر زنا. توضیح میدی که پرونده زنا مربوط به چی بوده؟ وقتی من از زن اولم جدا شده بودم یک زنی بود به اسم فرانک؛ یک ماه با من دوست بود. یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل، منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم. گفتم باشه. بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست. اون با یکی نامزده و از این حرف ها؛ من هم ...
پدر آتنا: حرف های قاتل دروغ است
بی جان آتنا، 20 روز بعد از پرس و جوی مردم و پلیس، در منزل فردی که در پنجمین روز مفقودی دستگیر شده بود، کشف شد و طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقودشدن او برمی گردد. در مطلب پیش رو با بهنام اصلانی، پدر آتنا که در غم ازدست دادن دخترش به سوگ نشسته، به گفت وگو نشستیم تا کم و کیف این ماجرا را از زبان او بشنویم: آتنا کنارم مشغول بازی بود که به یکباره ناپدید شد ...
بیماران در دام کلاهبرداران!
بیمار ص به اطلاعات مراجعه کند. با نگرانی و استرس از بیماری شوهرم به اطلاعات مراجعه کردم و گفتند از اتاق عمل تماس گرفتند و گوشی را به من دادند. خانمی به نام ع از اتاق عمل با من صحبت کرد و گفت شماره تماسی که در پرونده ثبت شده کسی پاسخگو نیست و دکتر م (همکار دکتر الف جراح شوهرم) می خواهند با شما صحبت کنند، شماره همراه بدهید تا با شما تماس بگیرند. ما هم به دلیل نگرانی شماره خود را دادیم و بعد شخصی زنگ ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه آتنا را آزار دادم نه او را کشتم! + تصاویر
... توضیح می دی که پرونده زنا مربوط به چی بوده؟ وقتی من از زن اولم جدا شده بودم یک زنی بود به اسم فرانک؛ یک ماه با من دوست بود؛ یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم؛ گفتم باشه؛ بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست؛ اون با یکی نامزده و از این حرفها؛ من هم گفتم من اینجام اون ...
راهی افغانستان شد تا اذن والدین را برای راهش بگیرد
خواهرم در ایران بودیم که داداش بحث رفتنش را با ما دو خواهر مطرح کرد. وقتی محمد از رفتن صحبت کرد ما مخالفت کردیم و راضی به رفتنش نبودیم. محمد یک روز از من پرسید خواهرجان اطراف خانه شما عکاسی وجود دارد؟ گفتم بله چندتایی هست، بعد پرسیدم عکاسی می خواهی چه کنی؟ گفت: همین جوری. بعد کنجکاو شدم و چند باری پرسیدم اما او طفره می رفت. بعد از اینکه اصرار های من را دید، گفت: می خواهم برای ثبت نام عکس بگیرم ...
آناهیتا نعمتی و دختر مهران مدیری + عکس
برادر عجیب و بامزه هست. فرهاد در تمام مدت گفت و گو سعی می کند با حفظ استقلال خواهرش، مواظب او باشد. در منزل مدیری، همۀ با هم مفید میباشند و شهرزاد بعنوان دختر کوچک خانواده با همه ی احساس راحتی و نزدیکی می کند. دختر کوچک مهران مدیری ، از پدرش بعنوان یک هم بازی مفید در وسطی و گل کوچیک حرف می زند و وی را بعنوان نخستین آدمی که در زمان قهر برای آشتی پیش قدم می شود، معرفی می کند.معمولا در این ...
از دختر 15 ساله تا زن مطلقه 49 ساله متقاضی ازدواج
ما را می شناسید؟ من گفتم: نمی شناسم . پرسید: پس شماره ما را از کجا آورده اید؟ من گفتم: نمی دانم . از آن به بعد سعی کردم اسم معرف ها را هم بنویسم. از او پرسیدم: چه اتفاقی افتاده؟ گفتند: خانه ما خیلی خواستگار زنگ می زند. هم خواستم از شما تشکر کنم، هم بپرسم شما مگر چقدر ما را می شناسید که این موارد تا این اندازه با خانواده ما هماهنگ هستند. این خیلی برایم عجیب است که ندیده، تا این اندازه دقیق ما را می ...
آقا شاگرد نمی خواهید؟
داستان نویسی ام کشف شده بود و من یک هو سوژه ای به ذهنم رسید. مردی که کار اصلی اش سنگ تراشی است. او سنگ قبر همه را آماده می کند و یک روز می میرد. بعد خانواده اش متوجه می شوند که سنگ قبر خودش را شب پیش آماده کرده است. هیجان، داربست، داستان گفتم که برادرم خیلی اهل کار بود و جسارتش از من بیش تر بود. او توانست پس از یکی دو سال کار در یک مغازه ی سنگ فروشی با فوت و فن کار آشنا شود و ...
اعتراف تکان دهنده زن همسرکُش
شهر منتهی می شد تغییر مسیر دادیم نمی دانم چقدر از شهر فاصله گرفتیم که در کنار جاده ایستادیم ،جسد را از داخل ماشین بیرون آورده ودر کنار جاده رها کردیم. از ترس آنکه کسی جسد را پیدا کند مقداری کاه روی آن ریخته و مقداری بنزین هم روی جسد پاشیدیم،آن را آتش زدیم و بلافاصله با سرعت از محل دور شدیم.صبح روز بعد هنگامی که بچه ها سراغ پدرشان را گرفتند به آنها گفتم که پدرتان برای تعمیر ماشین بیرون رفته ...
گفت وگویی اختصاصی در زندان انفرادی ادعای عجیب قاتل: آتنا از روی پله افتاد و مرد
دوست بود؛ یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم؛ گفتم باشه؛ بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند "تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست؛ اون با یکی نامزده" و از این حرفها؛ من هم گفتم "من اینجام اون یه شهر دیگه"؛ بعد از اون مأموران پلیس امنیت اخلاقی آمدند و به من گفتند باید بروم دادگاه؛ من هم رفتم؛ پدر دختر و قاضی در ...
گفتگو با 2 خوشگذران که به طلافروشی حمله کردند و ... + عکس
دستگیر شویم. اگر می دانستیم حتماً مخفیگاه مان را تغییر می دادیم و از تهران فرار می کردیم. شما هم قبل از سرقت سی دی فروشی می کردی ؟ بله. ما هر دو سی دی می فروختیم، اما قبل از آن هر دو در یک صحافی هم کار کرده بودیم که حقوق خوبی نداشت. حرف آخر ؟ خیلی پشیمان هستم. کاش کار آبرومندانه ای انتخاب می کردم و الان گرفتار نشده بودم. فقط می دانم که بار کج به منزل نمی رسد ...
توسعه انسانی مهم تر از توسعه کالبدی است
در سال 1318 در اردکان یزد در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم. پدرم روحانی بود. تا 6 سالگی در اردکان بودم و پدرم برای اینکه ادامه تحصیل بدهد یک سال به تهران مهاجرت کرد و پیش نماز یکی از محله های تهران شد ولی چون برایشان اغناءکننده نبود به قم مهاجرت کرد و بعد از آن در قم مستقر شد و از درس آیت الله بروجردی و دیگر آیات عظام استفاده می کرد. ...
بانوی مدرسه های ایران کیست؟
...؛ اما باز وقتی که وارد کلاس شدم هیجان زده بودم و نکته جالب برایم استقبال همکاران و شاگردانم بود. من معلم جدید آن کلاس بودم. آن روز به بچه ها دیکته گفتم و بعد از آن دیدم که همه بچه ها دور من جمع شدند و از من تشکر کردند. می گفتند که دیکته را خیلی آرام و ملایم برایشان گفتم. همان روز بود که فهمیدم برای نتیجه بهتر در آموزش بچه ها حتما باید با آنها ارتباط برقرارکرد و از طرفی باید موقعیت آنها را نیز ...
قدیمی ترین پزشک یزد که سال ها پزشک شهید آیت الله صدوقی بود/ هنر نفوذ در دل مردم حتی پسرخاله شاه! +تصاویر
تهیه کن؛ چند روزی است هروئین مصرف نکردم .گفتم برادر من! اینجا مکان مقدسی است؛ اینجا بیمارستان سوانح است نه مغازه هروئین فروشی! ناراحتی داری قبول؛ ترتیبی میدهم تا صبح را راحت بخوابی. یکی دو آمپول برایش تزریق کردم بعد از دقایقی ارام گرفت.پهلویش نشستم .گفتم به سوالاتم درست جواب بده. نامت چیست؟گفت سیامک محوی هستم حدود سی و پنج سال سن دارم اهل تهران هستم و پسر خاله شاه و پدرم سپهبد ...
پیشنهاد شرم آور مادرزن به داماد در باره خواهر عروس!
پا جای پای مادرش گذاشته است و با ناسزا و الفاظ رکیک، عذابم می دهد. من هیچ اختیاری در زندگی خودم ندارم. بدون توجه به میزان درآمدم، فقط دنبال خوش گذرانی و ول خرجی هستند. مادر همسرم از من خواست مرخصی بگیرم و به مسافرت برویم. راستش، دستم خالی بود و مرخصی هم نداشتم. او همسرم را، بدون اجازۀ من، دو هفته به سفر برد. وقتی هم دراین باره توضیح خواستم، هرچه از دهانشان درآمد نثارم کردند. من بچه می خواهم و مادرزنم می گوید تا هفت یا هشت سال دیگر حق نداریم بچه دار شویم. نمی خواهم این زندگی را. خیلی خسته و کلافه شده ام. ...
از آواز خواندن در اتاق عمل تا اجرا با فرزاد حسنی
اینکه حرفهایم اثرگذاری بیشتری داشته باشد واقعا خودم به همه توصیه هایی که داشتم عمل می کردم. مثلا اگر می گفتم نوشابه نخورید خودم لب به نوشابه نمی زدم. شما یک صفحه پرمخاطب هم در فضای مجازی دارید. یعنی جزو معدود متخصصان علم پزشکی در کشورمان هستید که در اینستاگرام فعالید و تجربیات تان از عمل های جراحی مختلف را با مردم به اشتراک می گذارید. ایده این فعالیت در دنیای مجازی از کجا آمد؟ ...
منافقی که خانه های تیمی را تنها برای شهید لاجوردی فاش کرد
...> من به ایشان می گفتم "بچه ها را اردو می بریم سخت است. بچه ها مجرم هستند". ایشان می گفتند که "7 و 8 نفر هم فرار کردند اشکالی ندارد ولی اصل قضیه زیرسؤال نرود". حالا رئیس سازمان زندان ها به من این گونه می گفت و من به عنوان مدیر چقدر تقویت می شدم که البته این موضوعات از نظر سازمانی خلاف قانون است ولی اعتقادش این بود و من در چهار دوره خودم در تهران در شهرستان با الگوگیری از ما بچه ها را بردیم شمال. ...
شکسته، و دوتا! | ناصر آملی
و می گفت هر روز کار در شالیزار، به قدر چند روز عملگی انرژی می برد و خود سازی شما بچه بورژواها را باید سر کوزه گذاشت؛ و آبش را خورد را، نمی گفت؛ چون مازنی بود و بخش دوم ضرب المثل را نمی دانست یا به یاد نمیاورد. باری، از کوچه شان بیرون آمدم و وارد یک خواربارفروشی کوچک شدم و به بغال میانسالش موضوع رفاقت و هم دانشگاه بودن با علی را گفتم و اینکه می خواهم بیینمش. مرد در چشمانم ...
شهیدی که طلبگی را بر پزشکی ترجیح داد
در ادامه این دیدار گفت: فقط شهید ما مطرح نیست و همه شهدا عزیز هستند، اگر آنها نبودند و جانفشانی نمی کردند، معلوم نبود اکنون در چه وضعیتی بودیم. اکنون نیز دست هایی در کار است و فتنه گری می کند، اما به لطف خون شهدا و وجود جامعه قرآنی نخواهند گذاشت آنها به اهداف خود دست یابند. وی افزود: من کاسب بودم، اما در محضر علمایی چون آیت الله احمد مجتهدی تهرانی و آقا شیخ جعفر خندق آبادی حاضر می شدم و ...
بالغ بر20 احیای موفق داشته ام/ بدترین خاطره یک پزشک از دست رفتن بیمار است
گوسفند به من داد که بعد از چند سال تبدیل به گله ای کوچک شد و ما از گوشت آن ها استفاده می کردیم. (با خنده) خاطره دیگری هم که دارم این است که یک بار برای ویزیت بیماری وارد منزلی شدم و بیمار خانم مسنی بود و در همان حین که وارد می شدم شنیدم چند نفر خانمی که اطراف ایشان بودند با ناراحتی گفتند وای دکتر عبدلی آمد و این پیر زن دوباره سرحال خواهد شد. (با خنده) اگر خاطره تلخی هم دارید ...
به خبرنگار زن خارجی گفتم تا زمانی که حجاب نداشته باشی با تو مصاحبه نمی کنم
16 سال ما معمولا سنمان را بیشتر می گفتیم پرسید از کجا گفتم اصفهان و بعد گفت آقای صدام حسین آدم بشردوستی است دلش خیلی به حال شما بچه های ایران می سوزد دوست دارد شما را آزاد کند نزد خانواده هایتان بروید و به درس و تحصیل خود برسید اما رهبر شما آقای خمینی گفته این بچه ها برای ما نیست. آن وقت این درست است رهبر شما می گوید این بچه ها برای ما نیست و شما در این شرایط هستید. طبق قانون آنها این سوال سیاسی ...
سبک تغذیه ایرانیان نا سالم است
ببینند روی آن چند کالری دارد. چون همه الان موظف هستند این را بزنند، لااقل خانواده ها با دید بازتری نسبت به تهیه ی غذا برای منزل و برای بچه هایشان اقدام کنند. حالا در جهان می گویند لیبل خوانی یا برچسب خوانی که باید حتماً انجام بگیرد. حالا سازمان دارو و غذا هم قول داده که این مسئله ی چراغ راهنمایی را روی غذاهای بسته بندی شده بزند. این غذا از بعد پروتئین سبز است، از بعد چربی قرمز هست، از بعد شکر زرد ...
نظام ملی ارزیابی سلامت محصولات تراریخته در ایران وجود ندارد
.... حال در دوره جدید به همت اساتیدی مثل استاد تبریزیان و دیگر اساتید این بحث ها دارد جدی تر می شود، بعد شما به ما می گویید روایات امام صادق علیه السلام را نخوانیم؟ راه شما برای تعامل با این مجموعه های تحول خواه در حوزه های علمیه گفتگو است. طرف مقابل استدلال می کند و وارد گفتگو می شود و جواب می دهد و اقناع می کند. اگر شما عالم هستید جواب پرسش را بدهید. شنیدم آقایان تلاش کردند که پرونده ...
تجملات نمی تواند عامل خوشبختی زوجین باشد
ازدواج سالم و تشکیل خانواده محسوب شود. مهریه تان چقدر است؟ قصد داشتم به نیت 5 تن آل عبا 5 سکه برای مهرم در نظر بگیرم اما با مشورت خانواده ها و همسرم 14 سکه را مهریه ام قرار دادم. شغل همسرتان چیست؟ در دانشگاه ها و موسسه های خصوصی تدریس می کند و در کنار آن در حوزه علمیه مشغول تحصیل است. البته آقای حبیبوند نیمی از حقوقش را برای کمک به نیازمندان ...
ظریف: یکی دو سفیر زن خواهیم داشت
حجاج و خانواده هایشان از تجربه حج امسال راضی باشند و یقین داریم با تلاش دوستان در سازمان حج و زیارت و بعثه مقام معظم رهبری این مهم محقق می شود. رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان در پاسخ به این پرسش که به تازگی شاهد سفرهای متعدد مقامات عراقی به عربستان بودیم و حتی سران برخی جریان های تشیع عراق نیز به عربستان و امارات سفر کردند، شما این تحلیل را قبول دارید که عربستانی ها با نزدیکی به دولت عراق و ...
جزئیات جنایت هولناک خیابان شیخ بهایی از زبان قاتل
. خب شغل دیگری هم داشتید؟ بله، مدیر تور بودم و به غیر از استرالیا به همه کشورها سفر کرده ام. بعد از انقلاب هم دو شرکت واردات تجهیزات پزشکی داشتم که ورشکست شدند. الان از کجا درآمد دارید؟ 18 میلیون خودم و 30 میلیون هم همسرم داشتیم که گذاشته بودیم بانک و سود آن را می گرفتیم، خانه ای هم که مال مادرم بود به من رسیده بود. کی ازدواج کردید؟ ...