سایر خبرها
شهر ثروتمند شیعیان تخریب شد/ 1800 نیروی نظامی برای به زانو در آوردن 18 نفر/ آل سعود اجازه جمع آوری اجساد ...
گذشته برابر با دهم ماه می، منطقه العوامیه در استان الشرقیه را مورد حمله قرار داده و همان ابتدا با ساکنین منطقه به شدت درگیر شدند. وزارت کشور عربستان دلیل حمله نظامی به منطقه العوامیه را پیگرد و بازداشت افراد ناشناسی عنوان کرد که اقدام به بمبگذاری در مسیر خودروهای یک شرکت دولتی این کشور که در حال اجرای پروژه های عمرانی در منطقه القطیف بودند و تیراندازی مستقیم به سمت کارکنان این شرکت عنوان ...
مردی که مایه زینت سینمای ایران شد
تمام راه ساکت بودند، آنجا که رسیدیم رو به من گفتند، یکی از آن برج ها رختشوی خانه و دیگری انبار هیزم است. من با تعجب گفتم، دیروز، از شما پرسیدم، شما 24 ساعت بعد جواب مرا می دهید، آقای رشیدی خیلی جدی گفتند، چون تو سؤال های عمیق و مهمی می پرسی، نمی توان بلافاصله جواب داد، باید به سؤال های عمیق تو و پاسخی که می دهم فکر کنم، از دیروز تا حالا به پاسخ سؤال تو فکر می کردم. شاید الان کسی به این خاطره نخندد ...
من غریبم؛ قصه ام چون غصه ام بسیار
را منتشر کرده اند! به این دوست ناشر محترم گفتم شما با این همه دبدبه و کبکبه دست می برید در جیب خانواده اخوان؟! قاصدک! هان چه خبر آوردی؟ و اما اکنون بیست و هفت سال از سفر مهدی اخوان ثالث گذشته است و بعد از این همه سال مرد شاعر همچنان خبرساز است و حتی اخبار تازه ای درباره آثارش وجود دارد و انتشارات زمستان روزهای پر تب و تابی دارد و خبرهای بسیار. پسرش از انتشار این ...
واکنش های طنز مردم به شاهکار حسن یزدانی!
نزدن 3-0 جلوعه از حریف - آقا تختی تو المپیک هلسینکی تا فینال همه رو ضربه فنی کرد حسن یزدانی داره تکرار میکنه - سه تا 10 هیچ!!! تو کشتی هتریک کرد. - حسن یزدانی خیلی پرسپولیسی وار کشتی میگیره -به قول اون گزارشگر رادیو خطاب به حسن یزدانی در المپیک ریو :قهرمان من، دلاور من، قربون اون قدت برم، عاشق کشتی گرفتنتم - حسن یزدانی یه جور کشتی میگیره انگار ...
واکاوی 5 سال سکوت و کم فروغی عماد افروغ
دراز می شد. آن شب عباس سلیمی نمین هم با بنده بود. تقریبا تا صبح به حالت نشسته بودیم. به نظرم ما را به دو تا سه زندان بردند که در این میان زندان بریکستون که بعدها تغییر کاربری یافت را به یاد دارم. محاکمه هم شدید؟ بله، بعد محاکمه شروع شد. رسم است که وقتی قاضی می آید همه به احترام او بلند می شوند، اتفاقا من ایستاده بودم وقتی قاضی آمد، نشستم. گفت: چرا می نشینی؟ گفتم: برای اینکه این ...
رضوان ابوترابی میهمان یک جرعه شعر شد
...> دور و برت قشری جهاندیده اما جهانت را نمی فهمند دلتنگ یعنی، بسترت شب ها تابوت تنهایی و تشویش است هر روز جسمت را بغل کردند آنها که جانت را نمی فهمند از زندگی دل می کنی گاهی تکلیف تو با مرگ روشن نیست فرقی نداری زنده یا مرده تا این و آنت را نمی فهمند دست از سر ناگفته ها بردار از ...
چریکی که شهردار شد
، اتفاق خیلی جالبی است. شاید بر ذهن من تأثیر گذاشته بودند. البته سارا را در منزل الهام صدا می کنیم. برسیم به سال 50 که بعد از این همه هراس و نگرانی بالاخره بازداشت شدید. چه بر شما گذشت؟ ببینید من به ایران برگشتم و وقتی ممنوع الخروج شدم، می دانستم که به هرحال حساسیت هایی به لحاظ سیاسی روی من وجود دارد. به همین خاطر بیشتر به دنبال کارهای فرهنگی- اجتماعی بودم. با انجمن اسلامی مهندسین و شرکت ...
روایت نیویورک تایمز از سرنوشت همسر یک داعشی
سرباز اشاره اش به حضرت محمد بود، بسیاری از مسلمانان ساکن موصل به اسلامی که داعش به آنها تحمیل می کرد بی میل بودند. نبا متوجه گریه سرباز شد. زندگی او زمانی تغییر کرد که پدرش دیدگاه های اش در خصوص اسلام را تغییر داد و به حامی رادیکال داعش بدل شد، مردی که سپتامبر گذشته دختر خود را مجبور کرد به عقد یک جنگجوی داعش در آید. اینک حامله است و "همسر داعشی" قلمداد می شود. با چنین زنانی و بچه های شان به عنوان مظنون برخورد می شود. دولت عراق اردوگاهی در خارج از موصل برای آنها برپا کرده تا از آنها بازجویی کند، یا اینکه صبر کنند تا ب ...
کدام حسین شهید شده است؟
گفت بیا که زبانم لال تشییع جنازه حسین است. رفتم خانه شان. تابوت های شهدا روی دست ها می رفت. تابوت را جلوی خانه خواهرت روی زمین گذاشتند. درش را که با کردم، دیدم حسین توی تابوت نیست. توی خواب با خودم گفتم که نکند حسین پسر خواهر تو شهید شده؟! بیدار که شدم، برای هر دو تا حسین اسفند دود کردم. حالا نمی دانم کدام حسین قرار است توی آن تابوت ها بخوابد؟ حسین من یا حسین خواهرت؟! چشمم شده سیلبند! دارم از زور بغض خفه می شوم ... * به روایت عباسعلی باقری از کتاب عباس دست طلا / نوشته: محبوبه معراجی پور ...
یک معامله خوب، از جنس خشونت پنهان / ما به این سوی آب ها پرت شده ایم
را در آن گذرانده بودم، با آن همه بالا و پایین روزگار و خاطرات تلخ و شیرین. با خوشی این مردم حتی پیروزی تیم ملی فوتبالشان شادمان بودم و با غصه هایشان ناخودآگاه غمگین می شدم. نسل جدید مهاجران، بحران هویت و فراموشی زبان چیزی که امید دستیابی بدان دارم خاطری است آسوده از بابت آینده فرزندانم. به تعبیر دوست نازنین ایرانی ام جناب بوالی، من انتحار کردم تا بتوانم فرزندانم را در مسیری ...
ایرج دوباره تیتر یک داد
شرایط فعلی من واقعا نمی تونم بعد از این همه سال همکاری و رفاقت از خاطره هامون بنویسم! می دونی؟ هر کسی به هر اندازه ای که تو رو می شناخت و باهات بود - اونقدر که خنده رو و باحال و شوخ طبع بودی- ازت خاطره داره و برای من این خاطره ها 11 ساله ایرج! 11 سالی که می تونست بیشتر و بیشتر و بیشتر باشه اما تو براش نقطه پایان گذاشتی! ایرج! همه ما شوک زده ایم و من دارم به اولین بازی بعدی که قراره تو ورزشگاه ...
مرد روشندل ایرانی که سکوهای قهرمانی را فتح کرد
چشمانم را درمان کند اما مشاور دکتر خدادوست گفت درمان این بیماری ممکن نیست و شاید سال های بعد با پیشرفت علم پزشکی بتوان دوباره بینایی را به این چشم ها بازگرداند. محمود دهقان از انتظار سخت و روزهایی که برای کار به شهرهای مختلف سفر کرد گفت و ادامه داد: از نوجوانی در موتورسازی مشغول شاگردی شدم و بعد از 6 سال به تهران آمدم و برای خودم مغازه موتورسازی باز کردم. 10 سال در تهران بودم و هر شب ...
سوالات مصاحبه استخدامی وزارت نیرو 94
...، بعدش سوال پرسیدن انواع روشهای تحقیق، فرق روایی و پایایی، ضریب همبستگی بین دو عدد قرار می گیره اون دو عدد چیه، روشهای آماری برای گردآوری اطلاعات. شروع کرد به امار وروش تحقیق منم گفتم فکر کردم مصاحبه تخصصیه البته جواب دادم کتاب داشتم گذاشت جلو دستش تیتر ها رو موردی پرسیدن د. رمورد کتاب خلاصه ای گفتم در مورد پایان نامه، بهره وری چیه، فرق بین خلاقیت ونواوری، ارزیابی عملکرد چیه، روش ها ی ...
گفتگو با زن میانسالی که قربانی اسید پاشی قاتل فراری شد
هیچ حرفی ظرف اسید را روی صورتم پاشید و فرار کرد. وقتی با صدای بلند فریاد کشیدم، دختر 22 ساله ام که در آپارتمان بود خودش را با عجله به من رساند. بعد هم همسایه ها آمدند و مرا با کمک اورژانس به بیمارستان انتقال دادند. چرا فرهاد با تو این کار را کرد؟ نمی دانم شاید به خاطر اینکه نمی خواستم با او ازدواج کنم. الان وضعیت ات چگونه است؟ آسیب زیادی به من وارد شده. گوش هایم از بین ...
آب فروشان کوچک گورستان/ روایتی از کودکانی که از آب، نان در می آورند
امیدوار است با اجرای طرح های جدیدی ازجمله طرح تکاپو فرصت های شغلی تازه ای در این استان ایجاد کند، اما در زنجان بیکاری، حرف روزمره بسیاری از مردم است، بدون امیدواری چندانی به آینده. یکی از آنها فاطمه زنی 50ساله است که ظهر پنجشنبه در گرمای قبرستان خرما و حلوا و غذای نذری به دست بچه های آب فروش می دهد: خدا شاهده من بهشان گفتم اصلا نمی خواهد برای این یک لقمه غذا فاتحه بخوانند و بعد بخورند، اما خودشان گوش ...
ماموریت کمیته امداد جلب اعتماد مردم است/مناظره های انتخاباتی عمق نداشت/پیش بینی اینقدر تغییر را در احمدی ...
کمیته امداد دارند. واقعا برای من تغییر زیاد این فضا از نظر درونی برای من سخت بود. من فردی عمرانی و اجرایی بودم. سوال: خیلی ها معتقدند روحیه شما به آن می خورد. فتاح: گفتم در این زمینه مطمئن هستید و وقتی دیدند من سوال مطرح کردم گفتند فردا بیایید و خدمت ایشان بروید. این توفیق حاصل شد و روز بعد رفتم و حضرت آقا گفتند ما منتظر شنیدن صحبت های شما هستیم. وقتی متوجه شدم نظر ایشان این است ...
لحظۀ دیدار نزدیک است
درهم آمیخت هرچند پدرش معتقد بود که صدای تار همان صدای شیطان است و او را از نزدیک شدن به موسیقی باز می داشت، او در این باره می گوید: پدرم گفت: باباجان این کار را دیگه نکن. گفتم چه کاری؟ گفت همونی که گفتم. خوب البته فهمیدم چی می گه. بعد گفتم چرا آخه باباجان، مثلاً به چه دلیل؟ گفت که دلیلش رو می خوای؟ گفتم: بله. گفت: این نکبت داره، صدای شیطان ِ ... و از این حرف هایی که می شد نصیحت کرد . از ...
بامزه ترین واکنش ها به قهرمانی حسن یزدانی در فضای مجازی
فرانسه همه حریفانش را با چنان اقتداری از پیش رو برداشت و قهرمان شد که شاید کمتر نمونه اش را به خاطر بیاوریم. سال پیش صدرالدین کاظمی گزارشگر رادیویی کشتی فینال او مقابل حریف روسی گفت: قهرمان من، دلاور من، خوشا به حال مادرت حسن یزدانی... قربون قد و بالات.. عاشق کشتی گرفتنتم... کشتی گرفتنت رو دوست دارم... حالا در کنار این جملات فوق العاده که در یادها ماند و لقب پلنگ جویبار که ...
همایون صنعتی زاده، اعجوبه ای کارآفرین
برترین ها : همایون صنعتی زاده در سال 1304در تهران به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین صنعتی زاده از اولین رمان نویسان ایرانی بود و او را به عنوان پدر رمان تاریخی ایران می شناسند. مهم ترین اثر او مجمع دیوانگان نام دارد. پدر بزرگ همایون، علی اکبر صنعتی زاده بنیان گذار پرورش گاه صنعتی کرمان و مردی خیّر بود. مادر همایون، قمر تاج دولت آبادی، کوچک ترین دختر میرزا هادی دولت آبادی و خواهر یحیی دولت آبادی، شاعر و ...
کار ما دادن پول نیست ارائه خدمت است
بعد از آن در بنیاد تعاون سپاه و کمیته امداد مشغول به کار شدید، کدام یک را از همه شیرین تر می دانید؟ گفت: در دوره حیات سیاسی و اجرایی من دوره دفاع مقدس باید حسابش جدا شود. در آن دوره هم که در سال 59 به جبهه رفتم و دانشجو بودم، صنعتی شریف درس می خواندم اما دانشگاه را رها کردیم و به جبهه رفتیم و تا پایان جنگ برنگشتیم. وی ادامه داد: آنها که هم دوره ما ما بودند فارغ التحصیل شدن و به ما واحدهای ...
طنز؛ هواش دوباره پسه
؛ بخور زودتر تا یخ نکرده. یا مثلا یه روز تعطیل که خونه حسابی گند گرفته و یه کوه لباس منتظر شست وشو هستن، خانم به همسرش میگه بیا تقسیم کار کنیم. تو جارو کن و منم لباسا رو می ریزم تو ماشین و در میارم. آقای ادمین میگه: عزیزم من کل هفته رو کار کردم، امروز میخوام استراحت کنم . خانم هم میگه: منم کار کردم خب . شوهر هم با یه لبخند جذاب میگه: من که گفتم نرو سر کار و بمون به کارای خونه برس و ...
... ناگه غروب ستاره
بود یادش برایم گرامی که به قول معروف، روی خوش به بچه نمی خواست نشان بدهد، به پسرش به فرزندش یعنی اخم ها در هم کشیده و از این قبیل و من مانده بودم چه کنم؟ ... من نمی گذاشتم پدر بفهمد که من با ساز سر و کار دارم، چون می دانستم تعصبش را. برادرش را وادار کرد که تار را دور بیندازد و کار نکند و اینها، تار برادرش را که عموی من باشد، من گرفتم ... پدرم گفت باباجان این کار را دیگه نکن. گفتم چه کاری؟ گفت همونی ...
قصد کنایه زدن به رییسی را نداشتم/ کاندیدا شدن قالیباف درست نبود
نمادی مانند کرخه را از خود به جای گذاشتید و به واسطه آن چهره ماندگار شدید و سپس وزارت نیرو را قبول کردید و بعد از آن در بنیاد تعاون سپاه و کمیته امداد مشغول به کار شدید، کدام یک را از همه شیرین تر می دانید؟ گفت: در دوره حیات سیاسی و اجرایی من دوره دفاع مقدس باید حسابش جدا شود. در آن دوره هم که در سال 59 به جبهه رفتم و دانشجو بودم، صنعتی شریف درس می خواندم اما دانشگاه را رها کردیم و به جبهه رفتیم و ...
مادرم ساکم را بست و گفت یالله برو جبهه
...> گفتم: باک موتورسیکلت را پر از بنزین می کنم. گفت: اصطحلاکش را چطور می دهی؟ تو اون موقعیت که سخت نگران حال فرزندم بودم حرفهای عنایت اله را غیرمنطقی می دانستم و از دستش خیلی ناراحت و دلخور شدم. وقتی ناراحتی من را دید از خانه بیرون رفت. روی سکو نشستم، در این فکر بودم که چطور انسانی است بچه ام داره می میره ولی حاضر نشد او را به بیمارستان برساند. هنوز در همین فکر بودم دیدم که یک ماشین درب ...
ابعاد تکان دهنده از پرونده سارق مسلح بانک های شیراز واصفهان
افسردگی گرفت. به همین خاطر از کار کردن در نیروی نظامی منصرف شدم و با خودم گفتم اگر برای من هم اتفاقی بیفتد پدرم تحمل داغ دیگری را ندارد. بعد از اینکه از کمیته بیرون آمدم متوجه شدم پتروشیمی آبادان درحال جذب نیروست. من هم در آزمون پتروشیمی شرکت کردم و قبول شدم. درآنجا کارم را به عنوان افسر حراست پتروشیمی آغاز کردم. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه ماجرای ازدواج من و دخترداییام باعث شد اولین کار خلاف عمرم ...
اظهارنظر مهدویان درباره کاهانی و درمیشیان
دارد با بی سیم صحبت می کند و صدایش روی آن می آید که احمد تماس گرفت و گفت آذوقه بفرست. در داستان همین قدر کافی است. من دیدم یک گروه کردی هست که آنجا دارند می رقصند. این صحنه در فیلمنامه خیلی ساده بود اما بعد از یک پیروزی بود. به نظرم رسید چرا ما این صحنه را در فیلم نبینیم. من گفتم به جای این که احمد پشت میزش بنشیند بیاید پشت پنجره رو به حیاط صحبت کند. در حالی که پشت سرش این افراد دارند به شکل کردی ...
همیشه دعای مردم پشت و پناهم بود/قول مسئولین مردونه نیست
دعوت شدید؟ انتخابی آزاد کشور همه سال برگزار میشه که اول شدم و راه پیدا کردم به تیم ملی و از اون به بعد عضو تیم ملی شدم یعنی از 13 سالگی چه شد که به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شدید؟ اینکه چون مسابقات نوجوانان رفته بودم و رویداد های مهم و مدال های رنگارنگ دیگه توی بزرگسالان حضور پیدا کردیم و اساتید خواستن روی من سرمایه گذاری کنن تا تجربیات لازم را کسب کنم چون خیلی فرق داره ...
سوالات مصاحبه تخصصی استخدامی وزارت نیرو 94
بگیم کار میکنی، استرس داری؟ از خودت بگو، چه علایقی داری، الگو داری تو زندگیت؟ در مورد نقطه قوتت هم سوال پیچ میکنن. تجربه شماره 2: رشته کارشناس آزمایشگاه(آبفا) اولش که وارد شدم سلام کردم و نشستم. خب منتظر بودم که شروع کنن. روانشناسه روبروم نشسته بود و همینجور زل زده بود به من! مث اینکه میخواس چیزی رو تو صورتم یا تو حالاتم جستجو کنه! همون لحظه فهمیدم طرف روانشناسه. خوشامد گویی و ...
واکنش های توئیتری به قهرمانی حسن یزدانی در رقابت های کشتی آزاد قهرمانی جهان؛ د کینگ این د نورث
...> یزدانی یه جوری همه رو برد که انگار دسته خرابه دست رقباش بود! نیو دخو #حسن_یزدانی اول مسابقه گفت سریعتر بباز میخوام برم المپیک کار دارم. Sepehr Khorami #حسن_یزدانی یه طوری حریفانش رو شکست میده انگار خصومت شخصی داره :)). لامصب اینقدر فنی تر از بقیه است که کشتی رو کلا لوث کرده ! جان کوری دیگه پلنگ جویبار فایده نداره باید بهش بگیم بمب اتم جویبار ...
عکاسی یعنی هنر ادراک زندگی/ امیرکبیر و مصدق بزرگ ترین شخصیت های تاریخ معاصر ایران
های زندگی مردم عکس می گرفتم. هنوز هم عکسی را که آن زمان از یک بچۀ پابرهنۀ کنار خیابان که درحال بستنی خوردن است دارم که ذوق خوردن بستنی در چشمانش دیده می شود. اولین مرتبه که برای کار به دانشگاه خواجه نصیر رفتم بعنوان کارگر در انتشارات این دانشگاه مشغول شدم. درواقع رفته بودم کارمند بشوم اما کاربند شدم! دوست داشتم بیشتر از اینها از من استفاده شود و کار بهتری داشته باشم، به همین دلیل گفتم من ...