سایر منابع:
سایر خبرها
تجاوز برادر به خواهر در تهران باعث قتل شد
مادر مقتول نشسته بود. صدایش می لرزید: ما مرده ایم آقای قاضی شمارش روزهایی که از قتل (مقتول 24 ساله) گذشته را می دانست: 859 روز است که متهم پسرم را کشته و من در این مدت، هر شب با لباس های او می خوابم یاد جنازه او افتاد که سرش با سنگ له شده بود: متهم دختر مرا دزدیده و برده بود خانه اش. ای کاش به جای پسرم ، خودم یا پدرش می رفتیم دنبالش تا خودمان کشته می شدیم. او مخالف ازدواج متهم با خواهرش بود، برای ...
تفسیر آیه 186سوره بقره
(عبادی بندگانم )، و نفرمود (ناس مردم ) و یا تعبیری دیگر نظیر آن و این نیز عنایت یاد شده را بیشتر می رساند. واسطه را انداخته ، و نفرموده : (در پاسخشان بگو چنین و چنان ) بلکه فرمود: (چون بندگانم از تو سراغ مرا می گیرند من نزدیکم ). جمله : (من نزدیکم ) را با حرف (ان ) که تاءکید را می رساند مؤ کد کرده و فرموده : (فانی قریب ) پس به درستی که من نزدیکم . نزدیکی را با صفت بیان ...
شکتمش تا گوشواره هاشو بدزدم که دوچرخموتعمیر کنم+عکس
. با تاریک شدن هوا نگرانش شدم. همه جا را دنبالش گشتم اما وقتی پیدایش نکردم با پلیس تماس گرفتم. آنها چهار ساعت بعد جسد دخترم را در یک خانه متروکه پیدا کردند. پس از سه روز، ماموران گفتند پسری 14 ساله را به اتهام قتل دخترم دستگیر کرده اند. شنیده ام به خاطر گوشواره ها، دخترم را به خرابه کشانده است. احتمالا ملیکا آنجا سر و صدا کرده و متهم هم او را خفه کرده است. وقتی به خانه می آیم و وسایل دخترم را می ...
روایت هایی از زندگی و مرگ - سهراب سپهری -
دوستانه بوده: نخستین تصویری که از او یادم می آید زمانی بود که 11 ساله بودم و پدربزرگم (پدر سهراب) فوت کرده بود. رفته بودم روی پله های خانه آقا جان نشسته بودم و گریه می کردم و سهراب آمد و به من گفت مردها که گریه نمی کنند! بیا بریم لب حوض. موهایش را با شماره 4 کوتاه کرده بود و برای این که مرا بخنداند شیر آب را باز کرد و دست هایش را به آب می زد و به سرش می کشید و نشان می داد همه سرش هنوز پر ...
خالق کارت های معروف صدآفرین کیست؟
کنم و کارم اشتباه است! البته اصلا معنی تقلب را هم نمی دانستم.او می گفت که معلم به خاطر این کار مرا تنبیه می کند! تنبیه آن زمان هم هم چوب و فلک بود. من هم ترسیده بودم و نگران شده بودم که معلم دعوایم می کند. خلاصه معلممان آمد و نقاشی ها را جمع کرد و در هنگام تماشای آن ها متوجه شد که یک نفر همه را کشیده، از مبصر پرسید و او هم مرا نشان داد! من با ترس از سرجایم بلند شدم و حتی دلم می خواست زمین دهان باز ...
آدم کشی جوان دهه هفتادی به خاطر یک دختر + عکس
به گزارش تهران نیوز ، پسری جوان، روزهای پایانی شهریورماه، در منطقۀ قلعه حسن خان شهرستان گرگان، در حالی که پس از چند سال کش و قوس و درگیری به خاطر عشق به یک دختر بارها با خانوادۀ او درگیر شده بود، این بار زبان اسلحه را انتخاب کرد و، با شلیک به سمت خانوادۀ این دختر، دایی او را کشت و سپس به مشهد گریخت، فراری که روز سه شنبه با عملکرد کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی و دستورات تخصصی قاضی میرزایی ...
از مشتاق اصفهان تا مشتاقیه کرمان
.... در بازار سنتی کرمان و نزدیک به مسجد جامع در حال گشت و گذار بودم که متوجه میدان مشتاقیه شدم. از آنجا سه گنبد در جوار هم، رو به روی من خودنمایی کردند. مشتاق شدم که نزدشان بروم. اسم مکان هم مشتاقیه بود و مردم محلی آن را به سه گنبدان می شناختند. داخل که شدم بافت سنتی و ساده بنا مرا جذب کرد. مستقیم به سمت قسمت اصلی بنا رفتم: مزار مشتاق علی شاه. در ابتدا با حیرت به مزار نگاه کردم و هرچه درباره ...
گفت و گوی صمیمانه با هوشنگ مرادی کرمانی
هم در خود این فرد وجود دارد. من – البته خودستایی نباشد و اگر من را به عنوان نویسنده قبول داشته باشید- در روستای سیرچ با آن شرایط بسیار بسیار سخت بدون مادر و پدر و همراه با یک مادر بزرگ پیر که مذهبی، تندخو و خرافاتی بود و مرا تحقیر می کرد که سرخور هستی، بودم. تا قبل از سیزده سالگی چراغ برق ندیده بودم، سوار ماشین نشده بودم و فقط دوبار ماشین دیده بودم و چیزهایی از این دست تا سیزده سالگی که به کرمان ...
برگ هویت فاطمه قلب بزرگ اوست
. نباید در این لحظات او را تنها می گذاشتم. روز اول مهر به خانه آن ها رفتم و او را در آغوش گرفتم و همراه هم به مدرسه رفتیم. فاصله خانه تا مدرسه زیاد است و مجبور شدم چند بار او را زمین بگذارم و بعد از استراحت کوتاهی دوباره او را بغل بگیرم. لبخند او را وقتی وارد مدرسه شدیم فراموش نمی کنم. بعد از مرگ پدر تا به آن روز لبخند او را ندیده بودم. انسانیت مرز ندارد انسانیت هیچ مرزی ندارد ...
کسب و کار متفاوت با لاک های رنگی؛ با لاک ناخن نقش مذهبی می کشم!
بودم خیلی دیده شد. طوری که یک نفر می گفت وقتی در هیئت عزاداری گوشی تلفن همراهش را دستش گرفته همه خوششان آمده و کار به جایی رسیده که چند نفر در آنجا سفارش دادند و قاب های محرمی گرفتند. آنقدر در این مدت قاب خریدم که برای آقای مغازه دار سوال شد. وقتی گفتم نقاشی می کشم مرا راهنمایی کرد تا قاب ها را با قیمت ارزان تری بخرم. قاب های گوشی خیلی محبوب شدند. طوری که یکی از دوستانم می خواهد برای گرفتن یکی از ...
آیه ای که 90 درصد مردم جهان را در قیامت به جهنم می کشاند
...: استاد حسین انصاریان، محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی در سخنرانی خود در حسینیه هدایت تهران، اظهار داشت: امام حسین(ع) در شب آخر خیلی قاطعانه به یارانش که آنها را در خیمه اش جمع کرده بود، فرمودند: شب است، تاریک است و راه باز است، اینها با من تنها کار دارند، اگر بمانید، شما هم در کنار من قطعه قطعه می شوید، این را من می گویم و حرفی را به شما می زنم که هیچ پیغمبری حق گفتن آن را نداشته، هیچ امامی هم حق ...
ماجرای تجاوز راننده اسنپ به خانم جوان در تهران ؛ سیر تا پیاز حادثه
روی صندلی جلو بنشیند. محمد مدعی است با اصرار، این خانم جوان را به این کار مجاب کرده است. بعد از بالا رفتن از اتوبان امام علی، راننده اسنپ در اطراف شیان تهران، خودرو را متوقف کرد. محمد مدعی است در آن روز، همانند بسیاری از روزهای دیگر، به خاطر مصرف قرص هایی که به آن ها اعتیاد دارد حال خوبی نداشته و باز هم از خود بی خود شده بود. او اصرار دارد اگر در وضعیت عادی به سر می برد، هرگز دست به ...
دستور بنی صدر را اجرا نکردم دو ماه حقوقم را قطع کرد/ لاهوتی می گفت بنی صدر لیاقت رهبری دارد/ سپاه مگر ...
متوجه می شوی، ایشان از همان اول کله شق بود، اصلا گوش به حرف کسی نمی داد و فقط کار خودش را می کرد، من هم تنها بودم، یک دختر غریب که از شهرستان رفته بودم، شما تصور کنید من یک دختر جوان 18 ساله که اصلا انقلاب حالی ام نبود، مبارزه حالی ام نبود، همه اش نگران بودم که کجا می رود، البته بعد رفته رفته وارد راه انقلاب شدم. یادم می آید هر وقت از دوستانش هم می پرسیدم که ایشان کجا هستند، آنها هم جواب ...
جزئیات قتل دو خواهر جوان به دست پدر | علت قتل سولماز و سوگند +عکس
؟ فردای شب حادثه. سه شنبه صبح بود که از طریق پلیس متوجه شدم. وقتی خبر را شنیدم باورم نمی شد، شوکه شدم و اصلا یک درصد هم احتمال نمی دادم که او دست به چنین کاری بزند. شما شب حادثه در خانه حضور نداشتید؟ نه؛ من چند هفته قبل از آن حادثه به خانه برادرم رفته بودم. یعنی با همسرتان قهر کرده بودید؟ اواسط مرداد ماه بود که من را از خانه بیرون کرد و من هم به خانه برادرم رفتم؛ البته ...
خواب نجاتبخش در آخرین مهلت
پس از دستگیری همدستم وقتی یکی از ماموران به تعقیب من بود، برای رهایی از دست مامور جوان مجبور شدم به سمت او تیراندازی کنم که پس از فرار متوجه شدم مامور پلیس به کام مرگ فرو رفته است. از همان زمان به خاطر قتلی که انجام داده بودم، فراری شدم تا این که مرا به عنوان یکی از اعضای باند سارقان دستگیر کردند. این درحالی بود که من سرقتی نکرده بودم و به خاطر این که تحت تعقیب بودم، از دست ماموران فرار ...
سبقت در پیچ
این موضوع انجام دادم تا هم برند های مطرح و کیفیت آنها را شناسایی کنم و هم از دغدغه های خریداران مطلع شوم. از این رو به مدت دوسال فعالیت ها را به صورت انفرادی انجام می دادم. قدم بعدی شما چه بود؟ بعد از دو سال، با توجه به اینکه بازار را شناخته بودم و از محصولات و دغدغه های خریداران مطلع شدم، تصمیم گرفتم تا با طراحی یک سایت اینترنتی محصولات ساختمانی از قبیل سیمان، آجر، کاغد دیواری ...
گروگانگیری صوری برای سنجش عشق همسر!
گرفتم که جواب نداد. نگران و مضطرب بودم که ناگهان پیامکی از تلفن همراه او دریافت کردم. متن پیام حکایت از آن داشت که همسرم را ربوده اند و برای آزادی اش 15 میلیون تومان پول نقد خواسته بودند. آنها مرا تهدید کردند اگر به پلیس حرفی بزنم مینا را زنده نخواهند گذاشت. با شکایت مرد جوان، بلافاصله پرونده ای در شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و بازپرس سهرابی دستور تحقیقات تخصصی را به ...
دام شیطانی برای مسافر زن
چیست؟ من قبلا به عنوان راننده در اسنپ کار می کردم. چند ماه آنجا کار می کردی؟ سه ماه. بعد مرا اخراج کردند. بعد هم به طور غیرقانونی به کارم در آنجا ادامه دادم. چرا اخراج شدی؟ من طرح یک گوزن را روی دستم تاتو کرده بودم. مسئولان آن شرکت متوجه این تاتو شدند و بابت همین موضوع عذر مرا خواستند و بیکار شدم. بعد چه کردی؟ مدتی در ...
کارگران تکرار
اما اگر موقعیت بهتری داشتم، حتما این کار را رها می کردم. یعنی کارتان را دوست ندارید؟ کار را دوست دارم اما انجام آن خیلی سخت است. تمام مدت باید سر پا بایستم، چون در حالت نشسته سرعت چسب زدن جعبه ها کمتر می شود. همیشه تمام تنم درد می کند. وقتی کار می کنم سمت راست بدنم را روی میز می اندازم تا فشار کمتری به پاهایم وارد شود. به همین دلیل ستون فقراتم منحرف شده و نمی توانم صاف بایستم. پاهایم ...
ماجرای اسلام آوردن یک زن و شوهر
حادثه اسلام آوردن این زن و شوهر نیز جالب است. هرگاه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قصد تفریح و مزاح داشت، از ابوذر می خواست که ماجرای اسلام آوردن خود را بازگو کند. ابوذر نیز آن ماجرا را این گونه روایت می کند: در قبیله خویش (پیش از اسلام) بتی داشتیم که نامش نَهم بود. یک روز نزد آن بت رفتم و مقداری شیر که دوشیده بودم جلویش گذاشتم و رفتم. کمی که از بت دور شده بودم، نگاه ...
داستان تجاوز راننده تاکسی به زن شوهردار
مسافر را به مقصد برسانم و به خانه بروم که این اتفاقات رخ داد . چرا با اسم و هویت خودت در تاکسی اینترنتی کار نمی کردی؟ 2 ماه قبل در تاکسی اینترنتی کار می کردم که بخاطر خالکوبی و جای چاقویی که روی سرم بود اخراج شدم و در خیابان بودم که دیدم چند نفر کنار خیابان ایستادند و راننده استخدام می کنند که با یکی از آنها در مورد اتفاقی که افتاده صحبت کردم که پسر جوان اعلام کرد که اگر ...
مادر شهید مدافع حرم گفت: خیلی با پسرم صحبت کردم و گفتم تو به من کلک زدی، به من گفته بودی نمی خواهم بروم ...
دوبار اشتباه زنگ زده اند، یعنی دعوت شده ام، باید بروم. کارهای من دست خودم نیست. چطور شما اجازه دادید که سوریه برود؟ شب قبل از رفتن در پذیرایی نشسته بودیم که پدرش را صدا کرد و به اتاق خودش برد. از لای در نگاه کردم و دیدم پدرش کاغذی را امضا کرد. من به شدت عصبانی و ناراحت شدم که مصطفی برگه را پاره کرد و در سطل آشغال اتاقش ریخت. به پدرش گفتم من همین یک پسر را دارم. اما او گفت: من ...
محله آذری باغ ندارد؛ گودال دارد!
ها انجام شود؛ اما متاسفانه در روز به راحتی از این خیابان می گذرند... چندین بار با پلیس راهور منطقه بابت مزاحمت هایی که عبور این خودروهای غول پیکر برای محله دارند؛ صحبت کرده ایم؛ اما پلیس راهنمایی جلوی حرکت این کامیون ها را نمی گیرد... یک موتور سوار جلو حرکت می کند و کامیون ها را داخل این خیابان هدایت می کند... با موبایل با راننده های کامیون هماهنگ می کند و آمار می دهد که پلیس راهنمایی ابتدای ...
سرانجام نافرجام عشق های خیابانی
آن روز با من تماس گرفت و گفت می خواهد با من حرف بزند و مرا حضوری ببیند ولی من زیر بار نمی رفتم ولی اشکان اصرار داشت و می گفت اگرنیایی مشخص می شود دوست داشتن و ابراز علاقه ات نسبت به من در این مدت دروغی بیش نبوده. من هم از آنجایی که وابستگی عاطفی به او پیدا کرده بودم و نیز برای اثبات دوست داشتنم به او با او قرار گذاشتم. به موقع بر سر قرار آمد و من سوار ماشینش شدم تا ضمن شنیدن حرف های او ...
نبرد فجایع و تخصص
ایرانیان می گوییم عابری که در تهران به احتیاط رانندگان و حق تقدمی که قانون در عبور از محل خط کشی برای او مقرر داشته اعتماد می کند و بدون توجه به این سو و آن سوی خود، از خیابان بگذرد "بی احتیاطی" کرده است [41] اما نظم حقوقی فوق می گوید این عابر صرفاً "احتیاط های فوق العاده" را به کار نبسته است چون "بی مبالاتی منفعل"[42] عابر به هر اندازه که باشد رافع مسئولیت فاعل زیان در "بی مبالاتی فعال"[43] نیست. در ...
اخبار حوادث
اگر مرا دوست داشته باشد به خواسته گروگانگیران توجه می کند و پول را پرداخت می کند. اما اگر علاقه مند نباشد به این موضوع اهمیت نمی دهد. در این مدت خانه یکی از دوستانم پنهان بودم و از تلفن همراهم به شوهرم پیام می دادم. اما زمانی که فهمیدم او ماجرا را به پلیس گفته ترسیدم که لو بروم. برای همین خودم به خانه برگشتم و به دروغ گفتم مرا رها کرده اند. با توجه به اظهارات زن جوان، همسرش از شکایت صرف نظر کرد. ...
از برخورد خودروی حمل بیمار با هواپیما تا کلاهبرداری در پوشش دکتر
...، خود را از طبقه چهارم این ساختمان به بیرون پرت کرد. احمد خسروی وفا با بیان اینکه با حضور به موقع اورژانس این متهم به بیمارستان منتقل شد افزود: این فرد هم اکنون تحت درمان قرار گرفته است. وی گفت: علت وقوع این حادثه در دست بررسی است. سقوط سنگ و مرگ راننده جوان در رودسر سقوط تخته سنگ در منطقه کوهستانی اشکورات رودسر بر روی یک خودرو سواری، جان راننده جوان را گرفت. ...
تاوان تظاهر به دیوانگی/ زمانه وحدت و قاطعیت
اقتصاد مقاومتی و صادرات غیرنفتی به آن کشور و صادرات مجدد از ارمنستان به اروپا و کشورهای مشترک المنافع پیگیری شود. با توجه به معافیت مالیاتی و گمرکی بین ارمنستان و کشورهای مشترک المنافع، امکان صادرات کالاهای ایرانی از ارمنستان به سایر کشورهای منطقه بدون پرداخت حقوق گمرکی مجدد فراهم است و این فرصتی برای توسعه صادرات کالاهای غیرنفتی است؛ فرصت طلایی که تحقق آن در گرو افزایش نظارت بر کالاهای صادراتی و ...
برگزاری کلاس های در آغل گوسفندان
بارها من با معاون وزارت آموزش و پرورش در امور نوسازی مدارس در دفترش در آن ساختمانی که در یکی از خیابان های فرعی خیابان دکتر شریعتی قرار داشت، ملاقات کرده بودم؛ بر سر چند موضوع، اول مشکل یکی از دوستانم که برای آن معاونت مدرسه یا بنایی ساخته بود و اذیتش می کردند و دوم برای مدرسه موقوفه مرحوم حسین مکی سیاستمدار معروف ایران در دوران ملی شدن نفت. مرحوم مکی وصیت کرده بود یک دبستان و دبیرستانی از قسمتی ...
گفت وگو با راننده اسنپ که به یک زن تجاوز کرد +عکس
سوار کرد تا به فرودگاه برساند ولی چه کسی می دانست او در سرش افکار شیطانی می پروراند. دختری که برای مداوا به تهران آمده بود و هر چقدر به این جوان التماس کرد که کاری با او نداشته باشد ولی محمد گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و بدون اینکه به عاقبت این کار فکر کند، نقشه سیاهش را به اجرا گذاشت. روبه روی مان نشسته، پای چپش گویی روی زمین از استرس ضرب گرفته است. این را می شود از حرکات و رفتارش و ...