سایر منابع:
سایر خبرها
حساب جواد و چهارشنبه سفیدی ها ماند به قیامت
هم صحبت کردیم، از من جواب خواستند. من هم آخر جلسه، به خود ایشان جواب دادم. یکی از خواسته هایی که فقط خودم می دانستم این بود که همسرم پاسدار باشد و که با آمدن جواد برای خواستگاری محقق شد؛ به درستی جواد پاسدار حریم اسلام و ولایت بود و در پاسداری کم نمی گذاشت . در مراسم عقد هم هر قدر بقیه اصرار کرده بودند که به قسمت خانم ها بیاید و نیامده بود. چون من از قبل به ایشان گفته بودم که نیا و آقا جواد گفته ...
پسرم وقت دلتنگی، قاب عکس پدر را بغل می کند
شغلش علاقه داشتم. ** مراسم ازدواجتان به چه صورت بود؟ شویکلو: همان چیزی که در روستا رایج است، جشن نامزدی گرفتیم و عقد کردیم، یکی دو هفته قبلش صیغه محرمیت خواندیم بعد از هفت ماه جشن عروسی گرفتیم، نزدیک سه سال خانه مادر همسرم زندگی کردیم چون پدر و مادر پیری داشت و ایشان آخرین فرزند خانه بود و می بایست از آنها نگهداری می کرد. بعد از چند سال یک خانه جدا در روستا گرفتیم و مستقل شدیم ...
برخورد لاجوردی با منافقین مثل فرزندانش بود/ روزی که صانعی عمامه اش را بر زمین کوبید
...> حاج صادق امانی معلم همه ما بود و یکی از کسانی است که در ماجرای به درک واصل کردن حسنعلی منصور نقش اصلی را داشت. من در آن مقطع 21 ساله بودم و حدود 10 سال از حاج صادق کوچکتر بودم. فردی بود خودساخته، صادق و مسلط. یادم هست 17 ربیع سال 43 که روز عقد من بود، با آقای جواهریان خدمت ایشان رسیدیم و من از ایشان درخواست کردم تا برایم شعری بگوید، همانجا یک کاغذ کاهی برداشت و شعری در 12 ...
تعطیلات رویایی از شیراز تا کیش
بازیگر و خواننده در تعطیلات رویایی مجید اوجی، تهیه کننده درباره تولید مجموعه تعطیلات رویایی به جام جم گفت: هر اثری با یک هدف مشخص تولید می شود و ما تلاش داریم یک مجموعه مفرح و طنز را برای مخاطبان شبکه دو و برای ایام نوروز تولید کنیم. با توجه به این که فضای قصه از شیراز شروع می شود و در ادامه شخصیت های مجموعه، سفری را از شیراز شروع می کنند و به بندرگاه چارک می رسند و بعد راهی کیش می شوند، به همین دلیل در مسیر راه، جذابیت ها و زیبایی های بخشی از ایران را به تصویر می کشیم. البته ایران یک سرزمین با تمدن غ ...
پسرم پرخاشگر بود، او را کشتم
ها قمه را زیر بالشش می گذاشت. همسر و دخترم از دست او آرامش نداشتند مدام آنها را کتک می زد. یک روز به خانه رفتم و دیدم دختر و همسرم خود را در توالت زندانی کرده اند که پسرم آنها را نزند. همان زمان زن و دخترم را به خانه پدرزنم فرستادم و به آنها گفتم مدتی در آنجا بمانید تا من شاهین را آرام کنم. روز حادثه پسرم دوباره با من دعوا کرد دیگر کنترل اعصابم را نداشتم همه زندگی ام تحت تأثیر پرخاشگری های او بود و ...
وقتی دلتنگ خانه باشیم
چه سرنوشتی بعد از او خواهند داشت: وقتی کبک را دراز کردم بگیرند، مردها کنار کشیدند. سه تا دختر نشسته بودند زیر پای سه تا مرد. دختر اول را نگاه کردم. سرش را بالا آورد. فاطمه بود. گفتم: کبک آوردم از رودبار. دومی سرش را بلند کرد. مردیسی بود. رو برگرداند. مردها برگشتند سمت من. احمد بود و محمد و اسماعیل. اسماعیل با صورت برافروخته نگاهم کرد. محمد سرش را برگرداند. احمد شماتت بار نگاه می کرد ...
آیا آفریقا پیشگام فلسفه است؟
... در تقابل با دیدگاه های یاکوب، کانت یک قرن بعد در ملاحظات در باب احساس امر زیبا و والا 17 (1764) می نویسد: زن اندکی احساس شرمساری می کند که از بینش های والای خاصی برخوردار نیست ؛ و در درس گفتار های کانت دربارۀ اخلاق (94-1760) چنین می خوانیم: میل مرد به زن معطوف به او به مثابه یک انسان نیست، در سوی مقابل، انسانیت زن هیچ اهمیتی برای وی ندارد؛ و تنها هدفِ میلِ مرد جنسیت زن است . یاکوب ...
تجاوز هولناک در کوچه پس کوچه های تهران | اعتراف مرد شیطان صفت: از گریه دختر جوان لذت می بردم!
به گزارش آفتاب، پرونده این ماجرا ازچندی قبل و در پی شکایت زن جوانی در دستور کار پلیس آگاهی تهران قرارگرفت. این زن به مأموران گفت: در یکی از محله های غرب تهران سوار خودرو تیبا شده بودم، اما پس از طی مسافتی راننده ناگهان در محلی خلوت نگه داشت. او گفت ماشین خراب شده ،ولی ناگهان تمام درهای ماشین را قفل کرد و بدون توجه به التماس هایم، بی رحمانه مرا مورد آزار و اذیت قرار داد، بعد هم رهایم کرد و گریخت ...
اولین خانم عکاس ایرانی که به جام جهانی می رود
...، خبری و ورزشی فعالیت می کند. به بهانه حضور این عکاس جوان در جام جهانی روسیه با او گفتگو کردیم. عکاسی برای شما از چه زمانی شروع شد؟ جذب دوربین عکاسی و وسایل پدرم شدم. دوربین آنالوگ و حرفه ای بود و وقتی می دیدم پدرم یک کیف عکاسی دارد که همه لنزها داخلش است. آنجا بسیار جذب هنر شدم. در هنرستان گرافیک خواندم و در دانشگاه هم رشته عکاسی را انتخاب کردم. دانشجوی ترم اولی بودم که ...
شلتر ، خانه فراموش شدگان
لیوان آب هم روش؛ می گوید خانواده ام رهایم کردند و زن دیگری گرفتم اما حالا از او هم دورم چراکه توان پرداخت هزینه های زندگی را ندارم و 3 سال است که اینجا زندگی می کنم. از جیبش کیفی درمی آورد و مدارکش را به سویم می گیرد، نگاه کن این عکس دختر و پسرم است آهی می کشد و سینه اش را جلو می دهد با لحن خاصی می گوید: این طور نگاهم نکن من هم دارای خانواده وزندگی خوبی بودم، اما الان یک کلیه دارم و اینجا ...
علی رهبری:به تاریخ موسیقی خیانت نکنیم
من در آن زمان در آکادمی وین هم به عنوان دستیار و هم کار آهنگسازی می کردم و تدریس هارمونی و کنترپوان هم داشتم. همان موقع بود که از ایران وزیر وقت با من تماس گرفتند و از من خواستند که به ایران بیایم. وقتی به وزارت فرهنگ آن موقع آمدم ایشان به من گفتند که آقایان حسین دهلوی و مصطفی کمال پورتراب و چند استاد دیگر علاقه دارند شما رئیس هنرستان ملی موسیقی بشوید. خب من خیلی از این دعوت خوشم آمد البته همان زمان هم به من گفتند اگر دوست داشته باشم می توانم یک ارکستر هم درست کنم. ...
فاکنر و سیاست های خواندن
برای ترجمه رمانی از نویسنده امریکایی، کمک می خواست؛ یا از طریق فرستادن مقاله ای که درباره فاکنر نوشته بودم، یا با جواب دادن به سؤال هایش در مورد رمان. مقاله در دسترسم نبود و قبول کردم در حد توانم به سؤال های شاپور جواب دهم و چند ماه بعدی، من و او مکاتبات مهیجی با هم داشتیم. مبادله ایمیل ها فقط برای شاپور در کار ترجمه اش مفید نبود، بلکه برای من هم شخصاً چنین بود؛ چون مرا واداشت توجه دقیق تری به ...
زنان مبتلا به ایدز چگونه زندگی می کنند؟
من هم اصراری ندارم خیلی آنها را بترسانم. اما جامعه پزشکی و برخوردشان برایم دردآور است. پزشکانی که راه های انتقال بیماری را می دانند اما باز از پذیرفتن ما امتناع می کنند. سارا بعد از مرگ همسرش دوباره ازدواج کرد: دختر 18 ساله همسرم مرا ایدزی خطاب می کند. یک بار در ترمینال به من گفت: بدبخت ایدزی! من تمام مسیر رسیدن از اراک تا تهران را اشک ریختم و نگاه های سنگین مسافران را تحمل کردم. حالا ...
رویای 18 ساله که فرزند شیطان است / او در کمین پسران پولدار بود و ..!
آرام کشیدن پنهانی سیگار را آغاز کردم و بعد از آن هم به هروئین معتاد Addicted شدم به طوری که دیگر نه تنها از هروئین های پدرم نمی دزدیدم بلکه در کنار او و با یکدیگر مصرف می کردیم تا جایی که گاهی از پدرم نیز بیشتر مصرف می کردم. در این وضعیت بود که درس و مدرسه را در آخرین روزهای امتحانات پایانی سال سوم راهنمایی رها کردم و با چند دختر خلافکار که به ظاهر مهربان و دلسوز بودند آشنا شدم. از آن ...
تصویر امید بر تابلوی زندگی
ایران آنلاین /وقتی خودش را شناخت از دو دست و یک پا معلول بود. زبانش هم به سقف چسبیده بود و نمی توانست کلامی حرف بزند. همه اینها در کنار هم می تواند زندگی را برای یک انسان کاملاً بی هدف و بی معنا کند اما برای مسلم جهانبخش این امر سکویی بود که او را به قله های موفقیت پرتاب کرد. پسری که پایان سفر در تونل دنیا برایش نه تاریکی بلکه روشنایی مطلق بود. جوان 23 ساله دهدشتی که با مهارت زیاد نقاشی می کشد، رانندگی می کند، دوچرخه سوار می شود، آشپزی می کند، ...
وجود ولایت فقیه زندگی در ایران را برایم خوشایند کرده است/ توضیحات قرآن درباره هدف خلفت انسان برایم جذاب ...
و به حرم حضرت معصومه(س)، جمکران و کوه خضر رفتیم. وقتی وارد حرم حضرت معصومه(س) شدم احساس عجیبی به من دست داد. وی بیان داشت: سال 89به ایران آمدم و اولین جایی که با همسرم در ایران به آنجا رفتیم حرم حضرت معصومه(س) بود، وقتی به حرم داخل شدم احساس عجیبی داشتم. این بانوی تازه مسلمان شده افزود: نام قبلی من اتکو بود، چون پدر و مادر نداشتم بعد از مسلمان شدن تصمیم گرفتم اسم دختر پیامبر ...
ایستاده ایم و سربلند همچون سرو
پدرم آمد، به هنگام شهادتش دو ساله بودم و با آنکه هیچ تصویری از پدر در ذهن ندارم اما از گفته های مادر، او را برای خود ساخته ام. مادر همیشه می گوید مردمدار و مهربان بود، احترام به پدر و مادر را بر خود واجب می دانست و در کل خیرخواه مردم بود. با شنیدن خبر بازگشت پدر، فرزندان حس و حالی دوگانه دارند و محمدرضا از حسی می گوید که برای اولین بار تجربه می کند. بسیار خوشحالم از اینکه بعد از سال ها پدر به آغوش ...
عذاب وجدان از قتل پسر بیمار
کشور بفرستم. او در همان دوران خدمت سربازی به خاطر اذیت و آزارهایش به درخواست فرمانده اش در بیمارستان روانی بستری شد، اما آنقدر مرا تحت فشار قرار داد تا به رضایت خودم او را مرخص کنم. بالاخره به هر سختی بود دو سال خدمتش تمام شد. متهم در ادامه گفت: بعد از سربازی من و همسرم به خاطر قولی که به او داده بودیم همه تلاشمان را کردیم تا او را به خارج بفرستیم. من پیک موتوری بودم و درآمد ...
ناگفته هایی از رازِ سربه مهرحزب الله + عکس
توانستم بشناسمش. بسیار آدم گرمی بود. *با شنیدن خبر شهادتش منگ شدم آخرین بار او را چند روز قبل از شهادتش در کفرسوسه دیده بودم. وقتی خبر شهادتش را شنیدم، در ابتدا بسیار تعجب کردم. ضربه خیلی سختی بود. منگ شده بودم، انتظار نداشتم چنین اتفاقی برایش بیفتد. *عکس یادگاری از خرابی های جنگ 33 روزه بعد از جنگ 33 روزه من رفتم خرابی های لبنان را دیدم. خرابه های خانه ...
اقدام کثیف با 3 زن و دختر داخل تیبا در غرب تهران
به گزارش خبرنگار حوادث خبرگزاری برنا، دو ماه قبل بود که مأموران پلیس در جریان وقوع حوادث مشابه هولناکی در غرب تهران قرار گرفتند. ماجرا از آن قرار بود که گزارش های رسیده به پلیس حکایت از تجاوز به سه زن و دختر در غرب تهران داشت. یکی از شکات که زن جوانی بود در اظهارات خود به بازپرس سهرابی در شعبه نهم دادسرای امور جنایی گفت: خانه من در غرب تهران است. عصر هنگام سوار ...
شناخت ابعاد زندگی صدیقه طاهره(س) از قدرت قلم ها و ادراک خارج است
. حضرت خطاب به مهاجرین و انصار در جواب همه ستمهایی که بر ایشان جاری شد چنین فرمودند: إلَیْکُمْ عَنّی ، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِکُمْ، وَالاْمْرُ بعد تقْصیرکُمْ، هَلْ تَرَکَ ابی یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْوٌ؛ از من دور شوید و مرا به حال خود رها کنید، با آن همه بی تفاوتی و سهل انگاری هایتان ، عذری برای شما باقی نمانده است آیا پدرم در روز غدیر خم برای کسی جای عذری باقی گذاشت. امیرالمومنین ...
واکنش همسران شهدای مدافع حرم درباره "به وقت شام"/ ماجرای اهدای چفیه شهید مدافع حرم به ابراهیم حاتمی کیا
فیلم شده بودند و در تمام مدت پخش فیلم, به صحنه ها, حتی صحنه های دلخراش توجه میکردند. محمد یاسین با اینکه سنش کم است و هنوز باور ندارد که پدرش شهید شده و همیشه می گوید پدرم بر می گردد, در صحنه های فیلم, پدرش را جستجو می کرد. محمد متین و نهال هم بعد از تماشای فیلم گفتند که پدر ما چقدر شجاع بوده که به سوریه رفته و شهید شده است. محمد متین هم چفیه پدرش را که به یادگار از او باقی مانده بود به آقای حاتمی ...
مقامات دنیایی حضرت فاطمه (س) از زبان پیامبراسلام(ص)
...! محبتت به او زیاد می شد. شب معراج که مرا به آسمان چهارم بردند، جبرئیل اذان و میکائیل اقامه گفت، سپس به من گفته شد: یا محمد نزدیک شو. گفتم: من جلو بیفتم در حالی که تو در حضور من هستی، ای جبرئیل؟ گفت: بلی، خداوند عزوجل پیامبران مرسلش را بر ملائکه ی مقربینش فضیلت داده است. من جلو افتادم، و برای اهل آسمان چهارم نماز خواندم بعد به طرف راستم توجه کردم، و ابراهیم را در باغی از باغهای بهشت ...
پاسخگوی شماره 25
همچنین کاسب هایی که از این جملات استفاده می کنند: از همین واسه داداشم برده راضیه، این بهترین کارمونه و مرگ نداره و... هم بیکار می شدند. 2. سطح علمی جامعه دچار افت فاحش می شد: در دانشگاه دانشجو نمی توانست با گفتن پدرم فوت کرده، مادرم مریض است و نون آور خانواده هستم، مدرک بگیرد. 3. آمار طلاق سر به فلک می کشید: به محض این که مردی به همسرش می گفت می روم ماموریت یا در ترافیک بودم، دستگاه بوق می زد و زندگی آنها از هم می پاشید. نتیجه می گیریم که چقدر خوشبختیم دستگاه دروغ سنج روی انسان وجود ندارد. ...
طرح/ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
محفوظ نماید. حضرت فاطمه زهرا (س): بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد. حضرت فاطمه زهرا (س) پس از ماجرای هجوم به خانه حضرت ، خطاب به ابوبکر کرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت ، سوگند به خدا، در هر نمازی تو را نفرین خواهم کرد. حضرت فاطمه زهرا (س): ای ابا الحسن! همسرم ، همانا رسول خدا با من عهد بست واظهار نمود: من اوّل کسی هستم از ...
سخنرانی رهبر انقلاب در مرداد 1359- امروز روزی است که باید سیاست توأم با اخلاق و عبادت باشد
... (البته برادرانی از تاکسیرانان مومن و متعهد گله کردند که ما این همه خدمت می کنیم، زحمت می کشیم فلانی می گوید تاکسیران ها) من همان جا هم گفته بودم بعضی از تاکسیران ها نه همه، بعضی از معممین بد هستند، بعضی از اداری ها بدند، بعضی از کاسب کارها بد هستند، بعضی از تاکسیران ها بدند، نه همه، بعد که بنده این نکته و سررشته شایعه پراکنی را معرفی کردم، آن وقت افرادی که هوشیار شده و متوجه شده بودند، پی در پی می ...
قیمت ؛ قبل و بعد از مدیری
شروع کردیم. همسرم هم کارمند هست و با هم کار کردیم و زندگی را ساختیم. با پسرم رفیقم باید بگویم که هیچ وقت حس پدر بودن نداشتم و همیشه دوست داشتم که با پسرم رفیق باشم و الان هم خیلی با هم رفیقیم. به خاطر همین حس بوده که تا حالا خودم را به لحاظ سنی خیلی بزرگ تر ندیدم. وقت هایی که سیاوش سر به سرم می گذارد و ادای احترام نظامی را در می آورد و می گوید بله قربان! به او می گویم که عزیزم من قربان نیستم و ما با هم رفیقیم. و در آخر امیدوارم بتوانم کاری کنم که با حالی خوش زندگی کند و هیچ وقت به کاری که دوست ندارد مجبورش نخواهم کرد. ...
مربی که با نقاشی سعی داشت امید و نشاط را به کودکان بازگرداند
ساختن کاردستی جدیدی با کاغذ باطله(روزنامه)بودم و همسر و دختر 4ساله ام مشغول دیدن تلویزیون بودند با اینکه شدت زلزله مرا به دیوار راهرو می کوبید در کمترین زمان ممکن بیرون رفتیم و به سرعت منزلمان به طور کامل تخریب شد به زحمت توانستیم چادری مسافرتی از زیر آوار پیدا کنیم و با همسایه ها زیرهمان چادر ماندیم شهر پراز غبار بود, کوه ریزش کرده و برق قطع شد و بی خبری از وضعیت سایر محله های شهر نگرانی را به ...
رییسم با من دوستی کثیف داشت و ..! / "سهیلا" و 2 زن دیگر چه راز شومی داشتند؟!
زنی ادعا کرد رییس شرکت با او رابطه کثیفی دارد و..! پدرم همیشه می گفت انتخاب درست همسر که با عقل و منطق همراه باشد، سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی انسان را تضمین می کند چرا که انتخاب عاقلانه، عشق صادقانه را نیز به وجود می آورد. این جملات طلایی پدرم نه تنها در زندگی خانوادگی ما خودنمایی می کرد بلکه راهگشای خوبی برای ازدواج من بود و ... مرد جوان که موفق شده بود با حمایت و ...
فوتبالیست جوان چگونه دست به کثافتکاری زد؟ / راز جام شیطان چه بود؟
زندان آزاد شدم و فردی را در حال سرقت از صندوق صدقات دیدم. او را ترساندم و پول های مسروقه را برداشتم. هنوز غروب نشده بود که دوباره راهی زندان شدم. جوان 27 ساله گفت، پس از آزادی Freedom پدرم با فروش لوازم منزل برایم موتورسیکلتی خرید تا با آن به عنوان پیک موتوری کار کنم، اما چند بار به خاطر تخلف موتورسیکلتم را توقیف کردند. دیگر روی بازگشت به خانه را نداشتم که باز هم به خاطر سرقت از صندوق صدقات دستگیر شدم و.. رکنا ...