سایر خبرها
روایت 33 سال زندگی عاشقانه و مجاهدانه از ازدواجی که قلب امام را شاد کرد
از برهه هایی از زندگی اش می گوید: ما اهل طالقان و بزرگ شده تنکابن هستیم پدرم در ابتدا کشاورز بود و از این طریق زندگی ما می گذشت. من در خانواده ای بزرگ شدم که به اهل بیت(ع) و روحانیت ارادت بسیار داشتم و از همان ابتدا به پرداخت خمس و زکات، فعالیت در مجلس، پایگاه بسیج و ... مقید بودند. من بعد از 30 سال متوجه شدم پدر پدربزرگ من نیز روحانی بوده است و این یعنی از همان ابتدا تربیت مذهبی در خانواده ما ...
دژ مستحکم ملت برای جلوگیری از نفوذ آمریکا در ایران/ اتحاد همه جانبه با شعار #ماهم_اجازه_نمیدهیم
متحد باشند. ثابت کرده ایم که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند وی گفت: سی و چند سال است که ملت ما در برابر شدیدترین توطئه های آمریکا دوام آورده است و این بزرگترین درس برای سایر کشورهای اسلامی است. این مسئول بیان داشت: طی سال های بعد از انقلاب ثابت کردیم که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی با مقایسه ایران با سایر ...
بی مخی که تاریخ ساز شد/ شعبان بی مخ و لمپنیسم ایرانی + تصاویر
خود به دیکتاتور پیشین ایران را اثبات می نماید. کتاب خاطرات شعبان جعفری، در سال 1381 به کوشش هما سرشار ابتدا در خارج از ایران و بعد در ایران انتشار یافت. در گوشه هایی از این کتاب شعبان جعفری اساسا منکر نقش خود در 28 مرداد شده و شخصیتی متفاوت از خود ارائه داده است. وی در جایی و در پاسخ به مخالفتش با مصدق می گوید: ...بیخود میگه، من اون موقع با مصدق بودم چون می دیدم که کاراش بد نیست. کاراش ...
روایت اسف بار زندگی یک زن کارتن خواب
: شمشاد ها، نیمکت ها و درخت ها. همان اول وقتی که حرفمان می رسد به زمانی که با بدنش بدهی های شوهر را پرداخته، یک قطره اشک از چشم هایش پایین می غلتد. خونه کسی نمی رم. همین جا راحت باش می دم دیگه. همین طور که نشستم سیگاریمو بار می زنم. چون قدیمی ام، بچه ها هوامو دارند. ولی با این حال همیشه تنهام. باز تکرار می کند: همیشه تنهام. صورتش خیس می شود. دماغش را بالا می کشد. ریمل ...
نالایق ترین بنده ها هم می توانند به بالاترین درجات دست یابند
یک بنده گنه کار خدا به آرزویش رسیده است. یا رب زِ کرم، بر من درویش نگر، هر چند نیَم لایق بخشایش تو، بر حال من خسته دل ریش نگر حال که به عینه دیدید، شما را به خدا قسم، عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیایید و به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید؛ زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. فقط کافی است یک بار از ته دل صدایش کنید؛ دیگر ...
کفشگری: دو روز غصه خوردم اما حالا از اشتباهم خوشحالم / از بازی ذوب آهن لذت می برم
به گزارش متافوتبال، فقط یک اشتباه در روزی که بازوبند کاپیتانی را برای نخستین بار به بازو می بست کافی بود تا مورد انتقاد قرار بگیرد و فشار وحشتناکی را تحمل کند. مهرداد کفشگری بعد از سپری کردن تمام داستان های چند روز اخیر و پشت سر گذاشتن حملاتی که به او شد حالا راحت تر با ایران ورزشی حرف می زند. می گویند محمود خوردبین نقش پررنگی در کاپیتانی تو داشته و برانکو می خواسته ماریچ یا اومانیا ...
مسی از دیدن فرش ایرانی هیجان زده شد + عکس
فعالیت و انرژی همه ما برای انجام این کارهاست تشکر کنم. با این بازی دل بچه های ایران را شاد می کنند. ظاهرا قرار است حضور تیم منتخب جهان برای انجام امور خیریه باشد... بله، قرار است که به از بیماران ام اس حمایت کنیم و البته به دنبال کارهای خیریه دیگری هم هستیم. مطمئنا جامعه حمایت از ام اس هم خوشخال می شوند. بازیکنان بزرگ فوتبال جهان هم با امضای توپ ها و پیراهن ها به این کار ...
برای پیوند کلیه باید ازایران درس گرفت
می گیرد، دریافت کننده عضو، زندگی تازه ای را شروع می کند و احتمالا می تواند دوباره سر کارش برگردد. شرکت بیمه پول می گیرد، چون هزینه های یک جراحی پیوند عضو برابر با هزینه یک سال دیالیز است. بله، همه در این میان پول می گیرند، جز آن کسی که پاره ای از بدن خود را اهدا کرده است. انگار این فقط اهداکننده است که باید طبق اصول انسان دوستی عمل کند. یک اتفاق نظر عمومی وجود دارد که اهداکننده نباید ...
مسی فرش ایرانی را در خانه اش امضا کرد!
ایران را جواب نداده اند و ظاهرا دست به دامان شما شده اند... ماجرایش مفصل است، البته فرش مورد نظر فرشی است که با دستان زحمت کش و حادثه دیده و زلزله زده مردم ورزقان و با حمایت مالی شخصی به نام خانم خیری که ساکن المان هست بافته شده است. این خانم برای اینکه کمکی به زلزله زدگان کرده باشد این فرش را با نقشه اش سفارش داد تا ببافند و برایشان محل درآمد شود. بالاخره از طریق بنده پیشنهاد شد به ...
شهادت حاج حسن توفیق خدمت به یک جانباز را از من گرفت
زندگی من و حاج حسن هم پسرمان مجید است که 29 سال دارد. گویا شهید کولیوند با وجود مشکلات جانبازی که داشتند در کار خیر شرکت می کردند؟ بله، حاج حسن روابط عمومی بالایی داشت و خیلی با مردم صمیمی بود. برای رفع گرفتاری مردم با وجود جسم ناتوانش هر کاری می توانست انجام می داد. یک روز به شهرداری رفته بود، شهردار خودش را به او رساند و گفت چرا شما آمده اید، زنگ می زدید خدمت تان می رسیدیم ...
علت جدایی رضا رویگری از همسر اول و ازدواج با زن دوم از زبان خودش!
و مازراتی نبود. حرف بدی زدم؟! واقعیت را گفتم اما این حرف من را هم پخش نکردند! چند سال تنها زندگی کردید؟! به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ...
مشق مروت
آنها به حالت نیمه دوان زمین گود را دور می زنند تا دایره ای تشکیل دهند و بعد از آن است که میاندار وسط دایره می ایستد. با اشاره او ورزش شروع می شود و مرشد شروع به خواندن و نواختن ضرب می کند. حرکات، موزون و هماهنگ با ضرب است، هر حرکتی با یک ضربه دست صورت می گیرد. صدای زنگ مرشد، اعلام تعویض حرکت است و این بار ورزشکاران دست به تخته می شوند و شنو می روند. صدای هر زنگ، حرکت ها را تغییر می دهد و این حرکت ...
ماندم و خدمت کردم
سخت شد چون باید هم برای تلویزیون و رادیو و مخاطب می نوشتم و هم برای دل خودم. یاد گرفتم که باید از چه چیزی سوژه پیدا کنم. خدا را شاهد می گیرم که هیچ وقت از خودم صحنه سازی نکردم و دروغ ننوشتم. آیا اهالی روستا هم وبلاگ تو را می دیدند؟ بله، پیرمردی بود که الان آلزایمر گرفته و متأسفانه مرا هم نمی شناسد. بعد از وبلاگ نویسی بود که در روستا جاده سازی شد و مدرسه درست شد و این پیرمرد ...
چه کسانی سینما رکس را به آتش کشیدند؟
برای سینمای ایران و سینمادوستان، هیچ روزی تلخ تر از 28 مرداد 1357 نبود؛ روزی که 370 تماشاچی فیلم گوزن ها در سینما رکس آبادان در آتش سوختند تا در آستانه انقلاب، یکی از بزرگ ترین جنایت های تاریخی در عرصه فرهنگ رقم بخورد. با این حال، اما ابعاد این حادثه هیچ گاه روشن نشده و با همین رویکرد در سی و پنجمین سالگرد این حادثه، ابعاد گوناگون این حادثه را از چندمنظر می بنیم. یکی از مهم ترین حوا ...
این زن ایرانی چگونه ثروتمند شد؟ +عکس
آخه پدر امرزیده کار آفرین میره چین چکار؟ چین!کارآفرین!!!!!!!!!!!!!! میگم این خانم شغلش چیه دقیقا؟ بعد ایشون با 4 تا بچه چطوری تا 38 سالگی این همه ثروت ساخته؟ توضیح درست درمون بده. ... من هم با بقیه دوستان موافقم مصاحبه بیشتر اخلاقی و در تشریح حلال و حرام و خمس و ذکات بود تا رموز موفقیت نکته ای که قابل توجه بود، اینه که گفتن هدفمون رو بشناسیم ...
رمضانی که با سال های قبل متفاوت بود
الا بذکر الله تطمئن القلوب با همه وجود احساس می شد. برای نماز صبح بچه ها را با ماشین به شهرک بازگرداندند و این آغازی بود برای حرکت عظیم رمضان. تمرینی بود برای پرواز تا اوج زیبایی ها، گذر از خاک به افلاک و انس با خدا و درک عظمت زیبایی رمضان. زیبایی ای که برای هر کسی قابل درک نبود؛ چون پاداش رمضان خدا بود و درک رمضان یعنی درک مظهر زیبایی ها و همه رمضان سال 61 برای ما این گونه بود؛ بوی عشق ...
هم دوستدار مادریم، هم عاشق کودک
...، یک شانه و سپس شانه بعد و بلافاصله بقیه بدن به دنیا می آید. شنیدن صدای گریه او بی شک بی نظیرترین لحظه زندگیتان است... شهربانو: سختی می کشی و لحظه شماری می کنی که خدا یه بچه سالم و صالح بهت بده، درداشو به جون می خری، دربه دری های بعدشم به جون می خری. تا وقتی درد می کشی میگی بچه نمی خوام، خدا فقط کمک کن زایمان کنم. احساس می کنی لحظه های آخره، چرا می گن بهشت زیر پای مادرانه؟ وقتی بچه به دنیا میاد همه دردا یادمون می ره، از زمانی که نطفه تشکیل می شه تا زمانی که عروس یا دامادش کنی، همش لذت داره. مادر شدن حس قشنگیه.... انتهای پیام ...
خاطرات خواندنی یک آزاده جانباز از دوران اسارت
گلوله را از پایم در آوردند و عمل دوم پایم را قطع کردند. بیشتر مجروحان در اسارت زجر می کشیدند. در اردوگاه آن اوایل هفته ای دو بار پانسمان ها را عوض می کردند. بعد شد هفته ای یک بار و و گاهی ماهی یک بار. یکی از جانبازان به نام قربانعلی رئیسی در همان آسایشگاه پیش خودمان شهید شد. * با وضعیت مجروحیت تان چگونه در اردوگاه های حزب بعث جان سالم به در بردید؟ بچه های جانباز در اردوگاه را ...
کودتا یی که ایران را عقب راند
.... اینها همه فرآیندی بود که از این ترتیب مورد استفاده قرار گرفت و به همین دلیل جریان ملی شدن صنعت نفت و مشروطیت تا امروز همیشه به عنوان روندی شناخته می شود که در آن خواست مردم تحقق واقعی خودش را احراز نکرده. یعنی مثل نیمه تمامی است که مانده ولی ارزش های گذشته از ملی شدن و دموکراسی سازی باقی می ماند. به طوری که ما بعد از صد و اندی سال هنوز بر سر اصل آزادی بین جناح اصولگرا و ...
مصدق پوپولیست بود؟
...> کیمیایی: بله، به هر جهت دهه 20 و 30 دهه سرنوشت سازی بود. دهه ای که در آن مشاهدات عینی درس زندگی می داد. خیلی چیز ها دیدیم، دو تا شاه و کلی آمدن و رفتن های بعد از آن را. رشد بعضی از آدم ها، مرگ بعضی دیگر و اعدام شدن کسان دیگری را، یعنی انتهای یک انسان و شروع یک انسان را به چشم دیدیم. خیلی چیز ها بود که فکر می کردیم دروغ است، اما از همه راست تر بود و آنچه فکر می کردیم حقیقت محض است، از همه دروغ تر از ...
7 نکته برای داشتن شکم شش تکه
برای خوردن زیاد می شود و احساس سیری نمی کنید. انسولین: هر بار که شما وعده غذایی با کربوهیدرات بالا یا یک نوشیدنی شیرین مصرف می کنید، بدن شما در پاسخ به آن انسولین آزاد می کند تا گلوکز اضافی را از طریق سیستم گردش خون جذب کند. اضافه وزن اغلب می تواند به مقاومت به انسولین منجر شود که در نتیجه باعث می شود سلول ها پاسخ کمتری به هورمون ها بدهند و اولین عارضه آن می تواند دیابت باشد ...
قاتل مرد دلارفروش به قصاص محکوم شد
چهارشنبه - 1394/05/28 - 10:35:04 نهم دی ماه سال 93 مأموران پلیس در انباری ای واقع در قرچک ورامین خود را در برابر جنایتی دیدند. به گزارش ایسکانیوز وبه نقل از ایران، در این قتل مرد 64 ساله ای به نام عبدالعلی خفه شده بود و پسرش که در صحنه جنایت حضور داشت، به تیم قضایی پلیس گفت: ساعت 11 صبح بود که برای دیدن پدرم که دلار فروش بود به انباری رفتم چند بار در را زدم که برایم باز کند اما ...
جای خالی مصدق در خیابان های شهر
فرآیند گروه های قدرتی که در نتیجه فروپاشی ساخت قدرت مطلقه رضا شاه آزاد شده بودند، یکی پس از دیگری منکوب و منقاد گردیدند. پس از کودتا دربار فرماندهی نیروهای مسلح را بار دیگر به دست آورد و اراضی سلطنتی بار دیگر به دربار برگردانده شد. در دهه نخست پس از کودتا منازعه ای میان دربار و روحانیون به وجود نیامد و به قولی حمله به محافل بهائیان در سال 1334 ه ش به وسیله ارتش در جهت جلب نظر مساعد و حمایت علما صورت ...
تاکسی لبخند و جوک!
نمونه شناخته شود: 4 سکه بهار آزادی جایزه گرفتم که همه را به همسرم هدیه کردم. چون من خودم طلا هستم! و نیازی به طلا ندارم! دهباشی برای خود اصولی دارد و آنقدر مقید به انجام این قوانین شخصی است که همه بندهای آن را از حفظ است و با سرعتی عجیب و غریب و بدون هیچ مکثی تمام آنها را ردیف می کند: من به خاطر آرامش خودم هیچ موقع برخورد خصمانه با هیچکس ندارم؛ حتی با خانم و بچه ها. تفاهمم که نباشد (که الان ...
6 قدم از ازدواج تا بچه دار شدن
نداشته باشد، از آن به بعد باید این تست را هر دو یا سه سال یک بار تکرار کنید. از آنجایی که طی بارداری نمی توانید پاپ اسمیر انجام دهید، انجام این تست پیش از بارداری ضروری است. معاینه داخلی و بررسی وضعیت سینه ها: قبل از اینکه باردار شوید، باید دستگاه تناسلی و سینه های شما توسط پزشک متخصص زنان کنترل شود تا اگر کیست، عفونت و... دارید، مشخص شود. معاینه بالینی: فشار خون شما باید قبل از باردارشدن چک شود. اگر ...
خیراندیش: شهرک غزالی خانه اول من است
سالخورده دیگر روی صحنه تئاتر نبودید؟ قرار بود دو بار برای آقای هادی مرزبان بازی کنم که مسائلی برای نمایشنامه پیش آمد یا وقتمان باهم جور درنیامد. مثلا در نمایش تانگوی تخم مرغ داغ قرار بود نقش مقابل آقای نصیریان را بازی کنم و خانم فرزانه کابلی در کمال دوستی و ادب گفتند، نقش دوم کار را بازی می کنند، اما متاسفانه نشد در خدمت دوستان باشم ولی قول می دهم دو سال بعد حتما در یک تئاتر بازی کنم. ...
زنان قهرمانی که دامانشان شهید پرورش می دهد
. پسرم یک هفته بعد از محرم به دنیا آمد دهه اول و دوم محرم چون اکبر مداح بود، مشغول هیئت بود بعد از به دنیا آمدن بچه غروب که به خانه می آمد تند تند شعرش را می نوشت و سبک ها را تمرین می کرد و می رفت .. . اربعین با پای پیاده به کربلا رفت 10 روز بعد سوریه رفت و شهید شد . مدت زندگی ما آنقدر کوتاه بود که خاطره و حرف خاصی نمی ماند . برای بازرسی منطقه رفته بود که تکفیری ها او را شناسایی ...
شاید این ماموریت آخر باشد
چون نمی توانست 10 طبقه پایین بیاید و برای دختر بچه ماسک ببرد و او هم فداکاری کرد و ماسک خودش را به بچه داد و در نهایت به دلیل استنشاق گازهای سمی، دچار مرگ مغزی شد و 24 ساعت بعد در بیمارستان درگذشت و اعضای بدنش هم اهدا شد. این یعنی اوج فداکاری یک آتش نشان؛ چه در زمان حیات و چه پس از مرگ؛ آتش نشانی که حالا در بهشت زهرای تهران، کنار دیگر همقطاران شهیدش آرمیده است. *منبع : روزنامه ایران **گروه اطلاع رسانی**1893**9131 ...
روایتی از نخستین زن اسیر ایرانی
اسارت درآمده بودند و .... بخشی از خاطرات او از آن دوران است. بهار سال 61 یعنی حدود دو سال بعد، خدیجه آزاد شد و به ایران برگشت... اما تنها... این بار حبیب همراهش نبود... حبیب هنوز هم برنگشته است... آن روزها در بستان زندگی می کردیم. 4 برادر و 4 خواهر بودیم و من فرزند ششم بودم. خانه پدری ام حسینیه بزرگی داشت. هم مهمان خانه بود و هم حسینیه. پدرم حاج محمدعلی میرشکار، هم در حسینیه ...
نقش مراکز مشاوره پیش از طلاق
که بعد از طلاق با آن مواجه شده اند و گرفتاری هایی که پیدا کرده اند، گفتگو با مردان صورت بگیرد و مشخص شود که پس از طلاق چه مشکلاتی برای آن ها حادث شده است. افراد جامعه و حتی بستگان زن مطلقه چه طور با او برخورد می کنند؟ این که بچه های طلاق فردا چه آینده ای در انتظار آنان است و چگونه می خواهند بزرگ شوند؟ این نمونه فیلم ها و عکس ها، کتاب و... در اختیار زوجین قرار دهند، به آن ها مهلت بدهند، آن ها بروند ...