سایر منابع:
سایر خبرها
نویسنده ای که می خواست کتابش را آتش بزند!
...> منایی به ماجرای نشر رمان خود پرداخت و گفت: یک سال و نیم به دنبال ناشر می گشتم و تمام ناشران تهران، این کار را سنگ قلاب می کردند و حاضر نبودند که آن را چاپ کنند. خاطرم هست که اواخر سال 85 حدود 25 داستان کوتاه نوشته بودم. خیلی هم روی آن کار کرده بودم اما با خود می گفتم که این مجموعه، آن چیزی نیست که من دلم می خواست. بنابراین آن مجموعه را به صورت کلی آتش زدم. حال می خواستم این را بگویم که بعد از آن ...
مروری بر کارنامه نشر قدیانی/ از هیچ نویسنده ای نخواسته ام با من همکاری کند
با خواندن این مجلات با شعر و داستان و ادبیات آشنا شدم. کلاس پنجم و ششم در همین مدرسه به صورت حرفه ای مسئول فروش مجلات پیک بودم. در همین هنگام بود که روزی معلم ششم ابتدایی می خواست از ما امتحان بگیرد اما چون اغلب بچه ها برگه امتحانی نداشتند معلم از من خواست از بچه ها پول جمع آوری کنم و برگه امتحانی بخرم اما برخی از بچه ها پول نداشتند و من برای اینکه بتوانم به تعداد همه دانش آموزان برگه امتحانی ...
چیز هایی که فقط خواهر ها می فهمند!
. وفاداری شما نسبت به هم هرگز آسیب دیدنی نیست. حس رقابت شما هیچوقت نمی گذارد از موفقیت و خوشبختی دیگری ناراحت شوید بلکه برعکس؛ با شادی او شاد می شوید و با غمش غمگین. برای هم هر کاری می کنید شاید وقت نداشته باشید، بی حوصله باشید یا با نظرش موافق نباشید اما وقتی خواهر شما از شما کمکی خواست حاضرید برایش هر کاری بکنید تا عشق بی همتای خواهرانه ی خود را نثارش کنید. هر چقدر هم بابت موضوعی در گذشته از او دلخور باشید باز هم در اعماق قلب تان پشتیبان او هستید؛ شما با هم خواهرید و دلیلی محکم تر از این وجود ندارد. ...
شکایت از خواسته غیراخلاقی شوهر
دوات آنلاین - زن در حالی که از شرمساری، نگاهش به زمین گره خورده بود، به آرامی سرش را بالا آورد، وحشت از نگاهش موج می زد و این گونه داستان زندگی اش را برای مشاوره پلیس استان خراسان شمالی بیان کرد: چندسال پیش به پسری که در همسایگی ما زندگی می کرد، علاقه مند شدم و هردوی مان یک دل که نه، صد دل عاشق هم شدیم. عشق ما زبانزد اهالی روستا بود. هرچند آن زمان سن کمی داشتیم و مجید هنوز به خدمت ...
تشریح مشکلات استان هرمزگان از زبان جهانبخش / آمار خودکشی در بین جوانان هرمزگان در بالاترین سطح کشور است
نقاط مرزی میهن داشته باشیم تا مردم هرمزگان همچون گذشته های دور به کسب روزی حلال از دریا ادامه دهند و معاش خود را تامین کنند. نکبت زاده ها نیز، رسم آقازادگی را از فرزندان شهدا بیاموزند. جهانبخش تصریح کرد: با وجود بیش از 1000 منصب و سمت کلیدی چون معاون رییس جمهور و وزیر معاون وزیر و استاندار و ... هیچ گاه سهم هرمزگان و استان های محروم یا بهتر بگویم؛ محکوم به عقب ماندگی دیده نمی شود ...
مصطفوی: مشکل پروین را حل کردم تا سرمربی تیم ملی شود اما با فحاشی جوابم را داد
کردم این بازیکن باید حتماً دعوت شود. بد نیست بدانید یک عده در تهران دل شان نمی خواست پاشازاده به بازی تیم منتخب جهان برسد و برایش طوری بلیت گرفتند که به این بازی هم نرسید! دشمنی گزارشگر تلویزیون اوایل پاییز سال 76 یکی از گزارشگران تلویزیون به دفترم آمد و می خواست با هزینه فدراسیون به عربستان سفر کند، اما ما پول بلیت هواپیمایش را نداشتیم و درخواست او را قبول نکردیم به همین خاطر از آن ...
سخت، پرهیجان، با درآمدی کم
اجازه می دهد به درس و دانشگاهم برسم. اولش، رشته برق صنعتی قبول شده بودم، توی یکی از بهترین دانشگاه های غیرانتفاعی مشهد؛ یک ترم رفتم اما به دلیل شهریه زیادش مجبور شدم انصراف بدهم، حقوقم کفاف نمی داد. کلا درآمد پیک آن قدری نیست که بشود یک زندگی را تأمین کرد. پیک ها دو جور دستمزد می گیرند؛ یا براساس تعداد سرویس هایشان که 40درصد هزینه سرویس هرفیش است یا ساعتی. پیک موتوری هایی که توی پیاده ...
قرآن هایی با ترجمه فارسی در مسجدالنبی/ فروشندگان در مدینه التماس می کنند
. مشربه ام ابراهیم را در عمره دانشجویی به ما نشان دادند. عربستان به رفت و آمد زائرین به آنجا خیلی حساس است و خلاصه چنان دیواری دور تا دورش کشیده که حتی نگاهی به قبرها هم نتوان کرد. حدود چهار و نیم کیلومتر از مسجدالنبی فاصله داشت. ماشینی سوار شدیم و رفتیم. پرنده پر نمی زد. در بسته بود. محمد هیکلش را انداخت روی در و هل داد. لای در باز شد، اما انگار پشتش چیزی بود که نمی گذاشت باز شود. زمینی ...
دختر 17 ساله بعد از بار داری فهمید شوهرش ایدز دارد
نوآوران آنلاین - در خانه زایمان کردم، تنها و خمار بودم. بچه ام هم از خماری و نبودِ شیرخشک مُرد. حتی پول بیمارستان رفتن هم نداشتم و بند ناف نوزاد رو خودم بریدم. دو روز بود که نخوابیده بودم. وقتی بیدار شدم دیدم که بچه م مُرده و شوهرم بچه را دفن کرد. 6 سال پیش با یه مرد رابطه داشتم، با همون رابطه هم مبتلا به HIV و هپاتیت شدم؛ وقتی فهمیدم بیشتر برای بچه تو شِکَمَم ترسیدم گریه می کند، هوای ...
سید مهدی شجاعی: برج سکوت ادبیات را به قبل و بعد از خود تقسیم می کند/ تلاش می کنم تا آثار خوب را به دست ...
آن را چاپ کنند. خاطرم هست که اواخر سال 85 حدود 25 داستان کوتاه نوشته بودم. خیلی هم روی آن کار کرده بودم اما با خود می گفتم که این مجموعه، آن چیزی نیست که من دلم می خواست. بنابراین آن مجموعه را به صورت کلی آتش زدم. حال می خواستم این را بگویم که بعد از آن یک سال و نیم که هیچ ناشری حاضر نشد، کتاب را چاپ کند، شرایط روحی بسیار سختی داشتم و نگهداری از برج سکوت در خانه برایم غیرقابل تحمل شده بود. بنابراین ...
فریادی برای معافیت از خدمت
دایی فهمید برای چی رفتم پیشش، چشماش برق زد و گفت: میدونی که، من واسه هر یه تجربه ای که کسب کردم کلی بدبختی کشیدم، پس جا داره قبلش چندتا خاطره برات تعریف کنم دلم می خواست با سر بزنم تو چهارچوب در ولی به پیشنهاداش نیاز داشتم. مجبور شدم دوساعت تمام کل خاطرات خدمت دایی، که توی همه شان قهرمان داستان بود را گوش کنم. وقتی توی خاطره تعریف کردن خوب ارضا شد، دستم را گرفت و گفت: ببین دایی هرغلطی خواستی بکن ...
خلیل جان هنوز رفتن را باور نکرده ام
بازی های زمان کودکانه مان، هم کلاسی ها، همکاران و تمامی آحاد مردم شهیدپرور استان. همگی الان قدر تو و رشادت هایت را می دانند، همه رفقا آمده بودن از سیدمسلم گرفته تا رحیم، محسن، مجتبی، محمد، مهدی، سیداحمد نورالدین و... معراج شهدا تهران و مراسم هایت روز محشر بود و در تاریخ کشور ثبت شد. خلیل جان انوار معنوی که از وجود شما در شهرها پیچیده است بر دل های پوسیده ما می بارد! و تو بار ...
ماجرای عاشقی فریدون آسرایی/تا 80 سالگی گارانتی دارم
و خیلی ها که قرار بوده بشوند خواننده، شده اند مدیر کل! با او که امروز 62 ساله شد درباره همه چیز حرف زدیم، از سفر گرفته تا رفتن و ماندن و عشق و موسیقی. اگر اشتباه نکنم اولین کار رسمی شما در 42 سالگی منتشر شد. برای شروع دیر نبود؟ یادم نیست چند ساله بودم اما اولین کار هنری ام در ایران منتشر نشد. سال 77 در کانادا در گروه رامین زمانی کارم را شروع کردم که یک آلبوم مشترک منتشر کردیم ...
زندگی در اوج رنج و مصیبت زدگی/ داستایفسکی؛ مردی که جهان به او مدیون است
رویداد24 در خاطر دارم نخستین بارکه به دیدن فیلم شب های روشن نشستم، ازآن سکانس که استاد، تمام کتاب هایش را فروخت و تنها یک کتاب را در باران به جیب گذاشت تا به یادگار همیشه پیش خود داشته باشد تا آخرین سکانس فیلم می خواستم بدانم که نام آن کتاب چیست ؟ اثر کدام نویسنده است؟ تا لحظه موعود رسید و در آخرین سکانس روی میز کافه شب های روشن از فیودورداستایفسکی دری از دنیای آثار او را روبه من باز کرد و این ...
شعر آیینی آبروی ادبیات است
...، شعر در فضای مرثیه و اشک نبود بلکه به لایه های پنهان و دلایل جهاد جبهه مقاومت می پرداخت. چهارمین نکته، نوع برخورد و تشویق و تحسین منحصر به فرد حضرت آقا بود. لبخند و بغض و تحسین های مکرر حضرت آقا را به خودم نمی بندم! آن آفرین ها و تشویق ها، تقدیر از خون شهدا و قلب سوخته خانواده شهدا بود. برخورد حضرت آقا روحیه دادن به مبارزان جبهه مقاومت بود، به نوعی بنده زبان مدافعان حرم شده بودم. خود شعر، تحت ...
آن روز خیلی ویژه
کجا باید می دانستند صاحب آن اثر ماندگار همین جوانک لاغر و درمانده است که کارمند بانک محل، از دیرکرد وامی که گرفته، به ستوه آمده است؟ حس کردم دست کم ده دوازده سانتیمتری از کف زمین بالاتر هستم. دلم می خواست جلوی همه رهگذران را بگیرم، مطلب و نام صاحب اثر را با استناد به کارت دانشجویی نشان شان دهم تا بدانند چه اندازه فروتنی و بزرگواری می خواهد که آدمی صاحب این همه کرامات، بدون ظاهرسازی و ...
آقای ترامپ! ملتی که محسن حججی دارد پوزه ات را به خاک می مالد
در سال 85 آنقدر به مادرمان حضرت زهرا متوسل شدم تا در اوج جوانی مسیری را برایم روشن کند. این مسیر آشنایی با شهید کاظمی و حضور در موسسه فرهنگی کاظمی بود... انگار حاج احمد دستم را گرفت و ره صد ساله را به سرعت پیمودم و آنگاه که زمان سربازی ام فرا رسید، خدمت در مناطقی دورافتاده را انتخاب کردم بعد قصه ازدواجش را اینطور شرح می دهد: به واسطه شهدا با دختری آشنا شدم و خدا را شاکرم که حاج احمد از دختران پاک ...
مرتضی مایه دلگرمی رزمندگان عراقی و افغانستانی بود
برعهده داشته است و دست آخر حدود چهل روز پس از پایان یک ماه روزه داری در شرایط سخت و با جراحت سنگینی که در کتفش ایجاد شد به شهادت می رسد. یکی از دوستان نزدیکش می گوید دو عامل، مرتضی را پدیده کرد یکی تدین و دیگری جهاد و از این رو بود که وقتی در بین رزمندگان عراقی و افغانستانی نام او برده می شد همه دلگرم می شدند و به عنایت خدا و موفقیت در کار اطمینان می یافتند. او در دل فاطمیون، زینبیون و حیدریون ...
زندگینامه بازیگران سریال آرماندو
حضور داشت. آشنایی اش با مهران مدیری سبب شد از او برای بازی به عنوان یکی از بازیگران اصلی سریال شوخی کردم سال 92 دعوت شد وی نشان داد که در بازیگری نیز استعداد داشته و حرف های برای گفتن دارد. او به عنوان کمدین در برنامه خندوانه رامبد جوان نیز استند آپ اجرا کرده است. او گفته است:قبل از سریال شوخی کردم سال ها پیش دریک فیلم کوتاهی که خودم ساخته بودم بازی کرده بودم اما در کل علاقه و تجربه ای در ...
پیشنهاد غیراخلاقی به پرستار خانگی
آنجا غریب نیستیم. خلاصه بار سفر را بستیم و به شهر خودمان کوچ کردیم. این جا هم مدتی دنبال کار بودم تا اینکه پرستاری زن کهن سالی را برعهده گرفتم ، پیرزن وضع مالی خوبی داشت و از من خواست همراه خانواده ام در منزلش زندگی کنم تا همیشه مراقبش باشم. حالا دیگر خیالم از بابت اجاره خانه هم راحت بود. همه چیز به خوبی داشت سپری می شد تا اینکه سر و کله پسر پیرزن پیدا شد. ناصر 60 سال داشت و ...
سفیران آگاهی از لحظات تلخ و شیرین می گویند/ از سوز خبرنگار تا ساز مسؤول
...، لیسانس فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و متولد تهران و یک دوره کاردانی خبرنویسی هم از مرکز پژوهش های خبرگزاری فارس اخذ کردم. همزمان با دوره دانشجویی از آنجایی که عضو فعال بسیج دانشجویی در هسته سیاسی بودم خیلی تصادفی دعوت به گذراندن دوره خبرنگاری شدم، آن زمان شناخت دقیق و حرفه ای با کار خبر نداشتم و این امر طبیعی بود به دلیل اینکه در سال های 80 خبرگزاری های زیادی به شکل امروز در ...
اولین خبرنگار بسیجی مدافع حرم چه کسی است؟/ خبرنگاری اول عشق است، بعد یک شغل
این خبر خیلی هم افسوس خوردم که چرا با وجودی که خودم سال ها در عراق و سوریه بودم، خدا شهادت را برایم روزی نکرد و محسن هم مانند خیلی از دوستان دیگرم از من پیشی گرفت. فارس: فکر می کنید، اگر شهید خزائی اکنون در بین ما بود، چه دغدغه ای داشت؟ بخشی از دغدغه ها و درددل های محسن را در مستند راز حلب آورده ایم، تاکید ویژه ای به پیروی از مقام معظم رهبری داشت، در وصیت به فرزندانش هم این ...
شجاعی: دیدار سختی در آزادی خواهیم داشت/ دژاگه: هواداران صبر کنند آینده ای خوبی داریم
خبر چه حسی داشتید؟ دژاگه: وقتی شنیدم که آقای قوچان نژاد از تیم ملی خداحافظی کرده لحظه اول ناراحت شدم چون چندین سال باهم کار کردیم، از روز اول هم اتاق بودیم و واقعاً از این موضوع ناراحت شدم. ولی آقای قوچان نژاد خیلی آدم باهوشی است و تصمیمی که گرفت قطعاً خوب به آن فکر کرده بود و این تصمیم قطعاً برایش آسان نبود، ولی واقعاً برای تیم ملی خیلی کار کرد و در این چندین سال کمک زیادی به ما کرد و ...
حال و هوای مردم نجف آباد در سالروز اسارت و شهادت شهید محسن حججی + تصاویر
نمونه بارز مردانگی، شجاعت و به فرموده مقام معظم رهبری "حجت خدا بر روی زمین" بود. امروز سالروز اسارت شهید حججی است مردم شهرستان نجف آباد از همان روز اسارت شهید حججی او را در یادها و خاطره های خود زنده نگه داشته اند، اما این روزها در تکاپو هستند تا در مراسم سالگرد شهادت او حضور پیدا کنند. مردم نجف آباد با حضور در یادمان شهید حججی باری دیگر به این شهید نشان می دهند که ...
نجف، پیشاور،قم، تهران؛ آرمان شهید عارف الحسینی وطن نداشت
شب نیست بلکه روز است، به خدا قسم، به خدا قسم، به خدا قسم قبول می کنم و حرف ایشان دروغ نیست. آنجا بود که من فهمیدم واقعا ولایت فقیه چه مقامی دارد . یا خاطره دیگری که مربوط به روز قدس می شود. یک سال قبل از برگزاری روز قدس نمایندگانی از طرف دولت آمدند.شهید عارف حسینی (رح) آن سال اعلام کرده بود که مسیر راهپیمایی را تغییر می دهیم و نیازی هم به اجازه دولت نداریم. نمایندگان دولت ی آمده بودند ...
انتشار داستان هایی طنز و منتشرنشده از چخوف
و فعالیت ادبی آنتون چخوف وجود دارد که سال های 1841 تا 1904 را در برمی گیرد. در داستان ها و داستانک های این مجموعه به وضوح می توان جهت گیری سیاسی و اجتماعی چخوف را مشاهده کرد. این نوشته ها سراسر کنایاتی هستند که این نویسنده روس با استفاده از آن ها جامعه خود را مورد انتقاد قرار داده است. مثلا در داستان دختر ییلاق نشین می خوانیم: آن ها عقیده داشتند که اگر در پشت دیوارهای ...
روزهایی که جنازه با جنازه پوشانده شده بود
صحنه ها را به چشم دید: تپه هایی از جنازه دیدم، همه جا جنگ و مرگ و سیاهی بود. جنازه با جنازه پوشانده شده بود. همه جا نیستی و مرگ بود. خون و جنازه و در یک کلام نابودی. من به دلیل حملات بالگردی و بمب افکنی آسیب دیده بودم. حافظه ام سر جایش نبود. اما همان لحظه از خدا خواستم نجاتم بدهد . فجایع جنگ ویتنام باعث شد تا مدت ها درگیری ذهنی داشته باشد. پس ازآن به طور سلسله وار اقدام به انتشار خاطراتش ...
سنگی بر روی بافه علی محمد افغانی را بخوانید
به گزارش خبرگزاری شبستان، سنگی بر روی بافه آخرین رمان علی محمدافغانی است که نگارش آن در سال 1382 به پایان رسید. . کتاب، یک داستان نیمه بلند عاشقانه است. که در سالهای 1325 و 1326 اتفاق می افتد .... اسم کتاب ممکن است قدری عجیب به نظر برسد و خواننده در ابتدا معنای بافه را درک نکند ، ولی در طول داستان و پیگیری قصه ، به معنای آن و علت استفاده از این نام ، پی می برد . ... در این ...