سه شنبه ۰۱ خردادساعت ۲۱:۴۲May 2024 21
جستجوی پیشرفته
ایران آنلاین ۱۳۹۷/۰۸/۲۴ - ۰۹:۰۷

گلشن جان

احمد توی سنگر نشسته بود. از شکاف سنگچین دیوار دفترچه ای بیرون آورد و با مداد کوچکش شروع به نوشتن کرد: گلشن جان سلام، اگر از احوالات من جویا باشی، ملالی نیست جز دلتنگی برای تو، که آن هم بزودی میسر می شود. ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)