فردین سه بار مانع خودکشی تختی شد/ ناگفته های سیاوش فردین از پدرش
سایر منابع:
سایر خبرها
رازی که فرزند “فردین” از تختی فاش کرد
.... به خاطر همین زیاد خاطره ی خوبی از کشتی نداشت. بله. به هر طریقی که ممکن بود. برخی مشکلات مالی داشتند و برخی مشکلات خانوادگی و پدر به واسطه حضور در عرصه ی هنر، هر کاری که می توانست، انجام می داد، اما درعین حال سعی می کرد از کشتی دور باشد. نه، به کلی دور شد از کشتی. هم دوره ای هایش هرکدام شش، هفت سال بعد از پدرم کشتی گرفتند، اما پدر دید که دیگر فایده ای ندارد. ادامه دادن ...
خاطراتی از فردین؛ قهرمان ملی کُشتی و بازیگر محبوب تاریخ سینمای ایران
ماجرای حضور همزمان ناطق نوری و فردین در سالن مسابقات جهانی کشتی آزاد سیاوش فردین، فرزند زنده یاد محمدعلی فردین قهرمان کشتی ایران و بازیگر محبوب سینما در گفتگو با ایران ورزشی می گوید: مسابقات جهانی کشتی آزاد در سال 1998به میزبانی تهران بود که محمدرضا طالقانی از پدرم دعوت کرد که در سالن مسابقات حضور داشته باشد. پدرم خیلی مخالفت کرد اما آقای طالقانی که ارتباط نزدیکی با پدرم داشت زیر بار نرفت؛ گفت باید خودم بیایم دنبالت و با هم برویم سالن. * پدر می گفت سالن بسیار شلوغ می شود و مردم اذیت می شوند و شاید فضای مسابقه به هم ریخته شود و این خوب نیست. اما طالقانی زیر بار نرفت. وقتی وارد سالن شدم، دیدم که مردم یک به یک می گویند فردین آمده و این که این جا نشسته فردین است و از این حرف ها و از همین جا در سالن به یک باره پیچید که محمدعلی فردین در سالن مسابقات حضور دارد. پایین جایگاه ویژه بودیم. در جایگاه بالاتر ا ...
فرزند فردین: پدرم سه بار تختی را از خودکشی منصرف کرد
کشتی دور باشد. یعنی دل کنده بود و دیگر وسوسه نشد که دوباره برگردد؟ نه، به کلی دور شد از کشتی. هم دوره ای هایش هرکدام شش، هفت سال بعد از پدرم کشتی گرفتند، اما پدر دید که دیگر فایده ای ندارد. ادامه دادن کشتی برای پدرم آینده ای نداشت، به همین دلیل وارد سازمان برنامه شد و بعد هم به عرصه ی هنر. این که شما گفتید به ورزش های زیادی علاقه داشتید، اما به کشتی علاقه ای ...
روایتی از دیدار و گفتگوی فردین و سیداحمد خمینی
...> – (نظر مرحوم فردین درباره سینمای بعد از انقلاب چطور بود؟) او دیگر خیلی فیلم نگاه نمی کرد. ما خودمان هم سینما داشتیم سینمای خودمان هم برای فیلم دیدن نمی رفت. – تنها از یک نفر که پدر می گفت مدام در محافل ورزشی پشت سرش حرف می زند و خیلی از او دلگیر بود. انگار که حسادت زیادی به پدرم می کرد. نامش منصور مهدی زاده بود و هست البته. انتهای پیام منبع خبر : ایسنا ...
ماجرای دیدار فردین با حاج سید احمد خمینی | ممنوع الکاری فردین از کجا آب می خورد؟
به گزارش راهبرد معاصر، سیاوش پسر محمدعلی فردین در مصاحبه ای در این مورد گفت: فردین بعد از انقلاب یک فیلم بازی کرد به اسم برزخی ها که ناصر ملک مطیعی هم در آن بازی می کرد، اما یک سری از افراد بودند که فیلم را پایین کشیدند. خواسته مسوولان این نبود که این فیلم اکران نشود و یا مانعی ایجاد کنند. متاسفانه چهره های هنری ش ...
شهید باکری: صدر اسلام رزمنده ای مثل رحیم ندیده/شاگرد باکری در رکاب حاج قاسم
سرباز کهنه کار امام خمینی به مناسبت روز پاسدار به گفت وگو نشستیم و او نیز با سعه صدر پاسخ سوالهایمان را داد. آنچه خواهید خواند ماحصل این مصاحبت است. *اهل اردبیلم بنده به سال 1343در اردبیل متولد شدم. پدرم مغازه دار بود و مادرم خانه دار. چهارمین فرزند خانواده بودم که پیش از من برادرانم حسن و کریم و خواهرم به دنیا آمدند و بعد از من برادرانم سلیم و سلمان و سلیمان متولد شدند. البته ...
صحبت های شیخ حسین متحولم کرد/ در اتوبوس پنهان شدم تا به جبهه بروم
سعید گلشن از جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس که ز روزهای جهاد اینگونه تعریف می کند. *صحبت های شیخ حسین متحولم کرد در اقوام ما تعداد زیادی از مردان در مناطق جنگی بودند و وقتی به مرخصی می آمدند با آنها رفت و آمد داشتیم. وجود آنها احساس رفتن به جنگ را در من تقویت می کرد و می توانم بگویم بودنشان در رفتنم بی تاثیر نبود. البته همان ایام یک شب با پسر دختر عمه ام رفته بودیم حسینیه ...
یحیی بیگی : علاقه شدیدی به رونالدو دارم
ما بزرگتر شده ایم. اولین عیدی که گرفتی، یادت است؟ از خواهر و پدر و مادرم اهل عیدی دادن هستید؟ بله حتما عید را دوست دارید با خانواده سپری کنید یا دوستان؟ با خانواده آیا عید نوروز تلخی هم داشتید؟ فکر می کنم امسال تلخ ترین عید همه ما ایرانی ها باشد یک سین فوتبالی سر سفره هفت سین؟ سوت زیرا ...
جانبازی که رهبر انقلاب او را فولاد پسر خواندند
، حقیقت بین جبهه ی نور و الگوی جوانان جرقویه سفلی بود. کسی که عشق را با تمام وجود لمس کرد تا نماد استقامت شهر محمد آباد شود. نمی خواستم مزاحمت زیادی را در حضور جانباز داشته باشیم و به این خاطر به سرعت از وی خواستم تا خود را برای ما معرفی کند. وی که تجربه ی گفتگو با بنیاد شهید جرقویه و عدم پخش آن را داشت ابتدا از ما پرسید که مصاحبه را به چه جهت از وی می گیریم و بعد از پاسخ ...
رمضانی: پس از مرگ مادرم، همه عیدهایم تلخ بود
عیدی که گرفتی، یادت است؟ تا جایی که یادم می آید اولین عیدی را از پدرم گرفتم اهل عیدی دادن هستید؟ زیاد ولی فقط به اعضای خانواده عید را دوست دارید با خانواده سپری کنید یا دوستان؟ با خانواده و دوستان صمیمی آیا عید نوروز تلخی هم داشتید؟ چند روز به عید مانده بود که مادرم را در یک اتفاق تلخ از دست دادم که از آن سال به بعد همه ...
جعفری : انسان با تلاش و کوشش می تواند به اهدافش برسد
، یورگن کلوب ، زیدان و لیونل مسی اگه بتوانی تنها با یک نفر در جهان عکس سلفی بگیرید، چه کسی را انتخاب می کنید؟ همسرم دعایی که سر سفره هفت سین می کنید؟ دعا برای پدر و مادرم ، همسرم، خانواده ام و تمامی هموطنان عزیزم خواننده مورد علاقه ات؟ محمدرضا شجریان رمز موفقیت شما ؟ انسان باید تلاش و کوشش کند تا به اهدافش برسد ...
در کنسرت آنلاین مهدی جهانی چه گذشت؟
شبکه ها داشتم، گفتم من شخصا به استیج اعتیاد دارم. هرچند اعتیاد چیز خوبی نیست. اما وقتی مردم را نمی بینیم واقعا حالمان بد است و حال امیداریم با اجراهای مان کمی حال شما را خوب کنیم. وی در ادامه کنسرت بازهم مردم را به خانه ماندن دعوت کرد و گفت از شما می خواهیم اگر کار ضروری ندارید در خانه بمانید. مهدی جهانی در ادامه گفت: من عاشق طرفدارانم و همه آنهایی هستم که مرا دنبال می کنند و ...
پای روانشناسان هم به دورهمی باز شد
، بی حوصلگی ترکیب شود، روان آدم را تعطیل می کند. وی ادامه داد: همسایه روبرو ما قبل از قرنطینه از تی برای تمیز کردن کف بالکن استفاده می کرد، چند روزی که از قرنطینه گذشت آن را به پایه میکروفن تبدیل کرده بود! در بخشی مهران مدیری کامنت ها را خواند. در خانه ما سه نسل طرفدار شما هستند، خودم، پدرم و پدر بزرگم می خواهم زودتر بچه دار شوم او هم طرفدار شما شود. آقای ...
قشقایی: مدال جهانی آرزوی هر ورزشکاری است و از این بابت خوشحالم
.... به مطالعه و تماشای فیلم علاقه داری؟ هم به فیلم و هم به کتاب علاقه زیادی دارم و در تعطیلات نوروز هم با توجه به اینکه وقت بیشتری برای این کار داریم، بیشتر از قبل به مطالعه و تماشا فیلم مشغول خواهم بود. دوست داری لحظه سال تحویل پیش چه کسی باشی؟ پیش پدر و مادر و خانواده ام. این ارزشمندترین چیزی است که در سال های گذشته داشتم و امسال هم دوست دارم پیش آن ها باشم. ...
روایت تسنیم از 40 سال ویلچرنشینی جانباز دوران دفاع مقدس / از کاروان شهدا جا ماندم
به شدت دوست دارم گفت: 10 روز در بیمارستان نمازی شیراز بیهوش بودم وضعیتم را برای همسرم تشریح کرده بودند اما دیگر اعضای خانواده از وضعیت من بی اطلاع بودند. مادرم علاقه زیادی به من داشت همیشه می گفت همه شما بچه های من هستید اما غلامحسین را از همه بیشتر دوست دارم به همین خاطر برای لحظه ای که مادرم مرا می دید دلهره داشتم گفتم مرا ببیند حتما داد و فریاد می زند اما مادرم خیلی آرام آمد بالای ...
خاطرات شیرین بازیگر دوپینگ از نوروزهای دوران کودکی/بهترین عیدی فرزین محدث چه بود؟
... بله. در روزهای قرنطینه و ایام نوروز کتاب می خوانم و فیلم می بینم. چه آرزویی برای مردم ایران دارید؟ ما مردم بزرگ، تاریخ ساز و مظلومی داریم، این روز ها حال من بد است، زیرا نگران کارگران روزمزد هستم. امیدوارم مردم ما سلامت باشند و سایه غم روی سرشان نباشد، امیدوارم سال جدید از نظر اوضاع اقتصادی و اجتماعی خوب باشد. اگر این اوضاع خوب باشد به فرهنگ و هنر هم نگاه ویژه ای خواهد شد. گفت وگو از مینا قنبری انتهای پیام/ ...
در سوگِ مردی که طرح هایش به فرش ها جان می داد
روحانی پرسید اگر روزی بین پدرت و فرد دیگری مشکلی به وجود بیاید، آیا می توانی پدرت را به زندان بیندازی و بردارم گفت نه. همین پرسش باعث شد که به جای قبول وکالت به کار تجارت وارد و کارشناس فرش شود و به افراد زیادی خدمت کند . وی با بیان جزییاتی درباره برادر دیگر خود، یدالله صفدرزاده تصریح کرد: پدر ما یک کارگاه قالیبافی در خیابان نشاط داشت که خاطرم هست توریست ها هم از آن بازدید می کردند و اکنون ...
شهیدی که در 9 سالگی چله ختم قرآن گرفت
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، شهید سید علی میر سعیدی در دومین روز از بهار سال 1343 دیده به این جهان باز کرد. درکود کی در سایه محبت های پدر و مادر و الطاف خداوندی رشد نمود و فرزندی باهوش و خوش اخلاق ببار آمد. سید علی دوران تحصیلات ابتدایی را در مدرسه 22 بهمن سپری کرد و 9 سال بیشتر نداشت که موفق شد در طی 40 روز قرآن را ختم کند. او برای طی کردن دوره راهنمایی وارد مدرسه ...
هر لحظه جبهه برایم تداعی صحنه عاشورا بود/مسئولان مشکلات را به سبک فرماندهان دفاع مقدس، مدیریت کنند
جانبازان قزوینی دوران دفاع مقدس بنشینیم؛ حسنعلی نوروزی متولد پنج شهریور سال 1344 در روستای اسلام آباد قزوین چشم به جهان گشود، وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت است و سه فرزند دارد. وی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر شاخص، اظهار کرد: با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریورماه سال 1359 و فراخوان عمومی توسط امام خمینی (ره) مبنی بر دفاع از اسلام، نظام و انقلاب اسلامی و حضور ...
الهام حمیدی| کادوی لاکچری جنجال ساز شد + عکس
الهام حمیدی پدر، مادر و برادر الهام حمیدی الهام حمیدی درباره ی خانواده اش می گوید: پدرم بازنشسته و مادرم خانه دار است. من در خانواده ای رشد یافتم که مهر و محبت در آن موج می زد. روابط پدر و مادرم، خیلی دوستانه بود و آنها عاشقانه زندگی کردند و همیشه به ما آرامش انتقال دادند. خانواده ای که همیشه نظم در آن حرف اول را می زد... به هر حال باید توجه کنیم که در ...
جامعه ما به شکل بالقوه از ایثار نشات گرفته است
بودم و زنگ خانه به صدا در آمد، بعد از سه ماه پدرم را در لباس سبز رنگ جبهه دیدم، به سمتش دویدم و او را در آغوش گرفتم. و صحنه دوم وقتی بود که پدرم به همراه دوستش از جبهه آمده بود و در منزل مشغول ضدعفونی کردن پانسمان دست پدرم بودند. من وقتی تاول های بسیار زیاد و بزرگ را روی دستش دیدم خیلی ترسیدم و هیچ گاه آن تصویر از یادم نمی رود. وی در بیان علل موفقیتش گفت: دعا و زحمات پدر و مادرم، تشویق ...
همسرم گفت آرزو دارم به جبهه بروم و به اسلام خدمت کنم
گفت امروز فهمیدم بدون اجازه پدر و مادر می توانم به جبهه بروم چرا زودتر نرفتم، سپس در سپاه محمد رسول الله ثبت نام کرد و به من گفتند خواهش می کنم در این رابطه با پدر و مادرم صحبت نکنید زیرا مانع رفتن من به جبهه می شوند، من آرزو دارم به جبهه بروم و به اسلام خدمتی کنم بعدا نامه ای برایشان می نویسم و می گویم که مرا حلال کنند. همسر شهید با بیان اینکه علی اصغر معاون آموزش و پرورش در لرستان بود ...
شیلا خداداد| جنجال ماجرای پست عجیب در اینستاگرام اش + عکس و بیوگرافی
این که دوست داشت خیلی زود مادر شود. قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟ شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم. درباره سینما صحبت کردیم و ایشان به من پیشنهاد بازی در فیلم شان را دادند. پس از بازی در فیلم اعتراض به کلاس های بازیگری رفتم و آقای علی ژکان ...
بختیاری زاده: تلاش می کنم کرونا نگیرم!
کمک کند اما چیزی که وجود دارد این است که در کنار خانواده هستم و این بزرگ ترین لذت است. می توانید آرامش داشته باشید. خدا را شکر امسال را به خوبی گذراندم. سلامتی برای من مهم تر از همه چیز است. امسال کشورمان مشکلات اقتصادی زیادی را پشت سر گذاشت و امیدوارم سال 99 سال بهتری باشد و به خصوص مردم و جوانان بتواند شرایط بهتری داشته باشند. از سال گذشته چه خاطرات خوب و بدی در ذهن دارید؟ ...
افشاگری کورتوا در صفحه توئیتری خود
...> عدد 13 برای شما چه معنی دارد؟ عدد شانس من است. اگر پست اختصاصی شما دروازه بان نبود دوست داشتید در چه پستی بازی کنید؟ من در شروع زندگی فوتبال خود در سمت چپ زمین بازی می کردم. بعد از ضربه سرم در بازی مقابل والنسیا فکر می کنم مهاجم خوبی هم می توانستم باشم. چه دروازه بانی الگوی شما بوده است؟ در دوران جوانی ایکر کاسیاس و ادوین ون در سار را بسیار دوست داشتم. در تاریخ تیم رئال مادرید کدام بازیکن مورد علاقه شما بوده است؟ ایکر کاسیاس انتهای پیام/ ...
توصیه های خسرو شکیبایی به پسرش
زیادی من و مادرم صدایمان درآمد که باید کاری کرد. وگرنه مردم فکر می کنند دیواری کوتاه تر از ما وجود ندارد. اما او همیشه ما را به آرامش و صبوری دعوت می کرد. همیشه می گفت بخشیدن راحت تر است. این آرامش کماکان ادامه داشت در خانواده ما. به سکانداری ایشان خیلی راحت تر می بخشیدیم. اگر سکان دست من بود، شاید طور دیگری رفتار می کردم. اما پدر همیشه خط مشی اش بخشیدن بود. به همین دلیل وقتی از همه چیز می گذری ...
مادرم استخوان را به برادرم داد و همین موجب شد من قهر کنم و به جبهه برگردم
رو به اتمام. برگ تسویه را گرفتم و رفتم سراغ فرمانده گردان. پرسید: تسویه کردی؟ گفتم: بله. گفت: ای عهدشکن! مگر قرار نبود در این عملیات با هم شرکت کنیم! خلاصه برگشتم منزل. اولین بار بود که به مرخصی می رفتم. وجدانم ناراحت بود. دنبال بهانه ای می گشتم که برگردم جبهه. بک روز ظهر آب گوشت مرغ داشتیم. مادرم استخوان را داد به برادرم و همین موجب شد من قهر کنم و به جبهه برگردم. بیشتر بخوانید: وصیت نامه الهی - سیاسی حاج قاسم سلیمانی منتشر شد + متن کامل انتهای پیام/ ...
شبی که وحید برات شهادت گرفت/ طهارتی که ثمره اش شهادت فرزند شد
بستنی ساده وحید اصرار می کرد که پدر و مادرم را هم ببریم. همه می گفتند، پس از شهادت وحید، کمر پدرم شکست. راست می گفتند؛ چراکه او طاقت دوری از داماد خود را نداشت و پنج سال بعد از شهادت وحید، بابا هم رفت پیش وحید... دفاع پرس: گمان می کنید یک انسان چطور می تواند چنین شخصیتی پیدا کند؟ تمام مناعت طبع وحید دست پرورده مادر او بود. زن با ایمانی که می گفت همیشه وضو داشتم و تمام غذا ها را ...