سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگوی تسنیم با همسر شهید مدافع حرم / شهید بصیری پور عاشق شهادت بود / حسرت یک دیدار تنها بر دلم ماند
...> آری خبر از شهادت آقا مرتضی بصیری پور بود، خبری که او را به آرزویش رساند و برای من، طه و خانواده اش غم دوری را فراهم کرد. فهیمه احسان فر همسر مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی است که در گفتگو با خبرنگار تسنیم گفت: 21 اسفند 96 بود که برای دفاع از حرم مشتاقانه راهی سوریه شد یک ماه بعد درست مثل امروز خبر عروجش را برایم آوردند. میان آن همه غربت، اضطراب، ناآرامی ...
دلدادگی شهید خیزاب به امام زمان (عج)
اما همسر شهید این سال ها را هم جزء زندگی مشترک خود با مسلم به حساب می آورد. او می گوید: یازده سال زندگی مشترک با جسم ایشان داشتیم. سال های بعد از شهادت ایشان را نمی توانم بگویم جزء زندگی مشترکمان نبوده و همیشه می گویم 15 سال زندگی مشترک با ایشان داشته ام. همین روحیه و نگاه مثال زدنی همسر شهید، در تمام لحظاتی که او از زندگی مشترک با مسلم می گوید به چشم می آید. همسر شهید مسلم خیزاب در ...
امام جمعه بیرجند دومین سالگرد شهید مدافع حرم را تلفنی گرامی داشت
به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی صبح امروز 20 فروردین به مناسبت سالروز شهادت مرتضی بصیری پور، اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی، در گفت و گوی تلفنی با پدر بزرگوار این شهید اظهار داشت: بنده دعاگوی شما هستم و خداوند شما و خانواده های شهدا و ایثارگران را حفظ کند که مایه افتخار هستید. وی افزود: در ایام ...
عاقبت ، صیاد ما فرهاد شد...
خبرنگار هستم. سؤال کردم: امیر! خوشا به حال روزهایی که در شاخ شمیران، مهران، سردشت، مریوان، بانه، عملیات بزرگ طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر8 و مرصاد از همه مهم تر خوشا به حال شب قبل از عملیات ثامن الائمه (ع) که سردار شجاع اسلام شهید چمران با شما درباره عملیات گفت وگو می کرد و دایم از جنابعالی به عنوان فرمانده قهرمان و شجاع یاد می کرد! چه خاطره ای از آن شب های پرفراز و نشیب دارید ...
هادی غفاری: هویدا در دادگاه گفت توکلت ُعلی الله ؛ به او گفتم حوصله کن، الان کُلت علی الله است!
خانواده تختی، از بابک بپرسید؛ آقای تختی یک روز پرونده پزشکی ندارد؛ شب بخوابد و صبح بیدار شود. ببخشید، مغز گوسفند نخورده ایم. آقای تختی چرا باید سکته کند؟ مگر در سن سکته بود؟ مرد قهرمان، سالم، بهداشتی شدید و ورزشکارانی که همه از صحنه پرت شدند و آدم های دیگر را می آوردند. کل ساواک مخفف سازمان اطلاعات و امنیت کشور، این ساواک زیر نظر نخست وزیری بود. و دو تا دیگر، اینها زیر نظر مستقیم نخست وزیر اداره می ...
حرف های یک شهید کر و لال!
که مواظب خودم باشم چفیفه خودش رو باز کرد, شکم یوسفی رو بست و نشست و گفت بیا کولم! گفتم: نمیشه خودش راه یباد بهتره! اشاره کرد سپردی بمن دیگه با من اون رو کول کرد تا عقب. بعد از مجروحیت در کربلای 5، عبدالمطلب را ندیدم. شب عملیات کربلای 8 بود. پشت خاکریزی که قراربود گردان عملیات رو شروع کنه ایستاده بودیم. بچه ها پشت خاکریز به ستون نشست و منتظر دستور. با حاج منوچهر رد میشدیم ...
خاله سارا: خیلی خطرناک بودم، دو بادیگارد مسلح داشتم + فیلم
2000هزار تومان بود. آمد خانه روی زرورق کشیدیم و من دیگر درد نفهمیدم. این اولین باری بود که مصرف کردم. بعد از هروئین چه چیزهایی مصرف کردید؟ حدود 5-6 سال که هروئین مصرف کردم زیاد جوابگو نبود. دنبال بهانه یا دستاویز جدید بودم. کراک تازه به بازار آمده بود و کشیدنش راحت بود. روی سنجاق می زدی و با یک سنجاق دیگر دور می گرفتی. به آن می گفتند سه دود. از حالت عادی خارجت می کرد و یک حال ...
علی صبوری از اخراج از دانشگاه تا آخر خط | به خاطر سردار سلیمانی کلی فحش خوردم/ نمی خواهم تکرار عطاران و ...
هزار تومان. گفتم می شود از من 30 هزار تومان بگیرید؟ بعد از قرار گرفتن در چند صفحه دیدم، صفحه تازه وارد من چندین کامنت گرفت و نظر خورد. فردای آن روز 100 هزار تومان قرض گرفتم که برای سه ویدئوی دیگر، سه بار تبلیغ کنم. تا اینکه چند نفر آمدند و استقبال کردند و گفتند این طنزش خاصه! اصلاً روند رو به اتفاقات عجیب و غریب می رفت و به بازدیدکننده میلیونی می رسیدم. رفته رفته به جایی رسیدم که دیدم ...
دستورالعملی از امام زمان(عج) برای رفع گرفتاری در حال اضطرار
عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابی البغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیه السلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیده ام. هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده ...
هر جایی ماسک نزنیم
به گزارش دیار آفتاب ؛ به نقل از مشرق، سید مجتبی مومنی از فعالان فرهنگی این روزها در اورژانس بیمارستان امام خمینی تهران به بیماران کرونایی خدمات پزشکی ارائه می کند. آنچه در ادامه می خوانید، روایتی از اوست... روایت های قبلی او را اینجا بخوانید: مهناز کرونایی چرا می خواست به زندان برگردد؟ مگر از جانت سیر شدی جوان ؟! 5 ماسک با پارچه تبرکی حرم / ناخن های کاشته دخترکی که کرونا ...
معینی: خودم نفهمیدم، با حرکت داور فهیمدم گل زدم
.... او درباره عدم وجود فیلم این دیدار با توجه اینکه آن مسابقه به طور کامل فیلم برداری شد و در کل، نبود آرشیو مدونی برای بازی های فوتبال در آن دوران افزود: البته راستش را بخواهید من خودم فیلم 10 تا 15 ثانیه ای گلم را که بر روی ارسال مرحوم منصور پورحیدری به دست آمد، بعد از 40 سال در کشور کانادا توسط یکی از دوستان دیدم. فیلم مربوط با آن لحظه ای است که توپ را فقط من شوت می کنم ...
انتظار؛ از دگرگونی انسان تا تحول در جامعه
برای خودم ذنب ها و گناه ها و نقطه ضعف های را قبول دارم و از آن طرف در صدد هستم که مصداق های این کلّی را بشناسم. و در خودم با آن درگیر بشوم، چون من این کلی را قبول دارم و معتقد به عصمت خودم نیستم، توضیح کلی شما برای من فایده ای ندارد. بهتر است که مشخص کنید و بگوید در برخورد مثلاً با من یا دیگری، شما حرفی زدید یا کاری کردید که نباید می کردید و این کار غلط ما را به انزوا کشاند. ساکت بود، گفتم مثلاً با ...
آخه کی مجبورت کرده مَرد!؟
بیشتر حق را به او می دادیم. بعد از گذشت 10دقیقه سکوت سنگین خانه را شکستم و گفتم: ببخشید می شه یه سوال بپرسم؟ لبخندی زد و گفت: بله. حتما. بفرمایید. گفتم: جسارتا اگه ناراحت نمی شن می شه بیشتر با هم آشنا بشیم؟ با لبخندی مهربان گفت: آقای سیارسریع من همیشه ستون های شما رو می خونم. همیشه پیگیر کارهای شما هستم. مخصوصا این ستونی که ماجراهای خودتون و ایشون یعنی همسرتون رو می نویسین. خیالم کمی راحت شد ...
ناگفته هایی از "حاج میرزا سلگی " به روایت همسرش / رزمنده ای که با پاهای قطع شده هم باز به جبهه رفت
شهادت پرداخت کرد. این راوی شهید همسری دارد که سهم او از اجر مجاهدت ها اگر از سهم همسر جانباز و شهیدش بیشتر نباشد قطعا کمتر هم نیست. بانویی که در 13 سالگی به عقد جوانی 19 ساله درآمد و دوشادوش او با گرم نگه داشتن کانون خانواده و تحمل سختی ها، دشواری های معرکه جهاد اصغر را برای همسر جانبازش تحمل پذیر کرد. آنچه پیش رو دارید گفت وگوی مهربانانه و صمیمی همسر صبور و با گذشت، بانو ...
شفای شهید در شب عملیات
فرمودند مصلحت نیست با این وضعیت شما بری جبهه همینکه دلت با آنهاست کفایت میکنه شما وظیفه ات را انجام داده اید. آمدیم خانه. نیمه های شب بود دیدم دارند در میزنند رفتم در را باز کردم دیدم همان حاج آقایی است که امروز پیشش بودم .بعد از سلام .گفت حاج قاسم من اشتباه کردم به شما گفتم نرو جبهه برو دوای درد شما جبهه است هرچه اصرار کردم ماجرا را شرح بده، نداد. صبح ساک را بستم و هرکس جلوموگرفت گوش ...
روایت زندگی شهید افغانستانی مدافع حرم به چاپ رسید
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب تو جای همه آرزوهایم روایت زندگی یک شهید افغانستانی است و از به دنیا آمدن شهید نعمت الله نجفی در افغانستان تا شهادتش در سوریه را شامل می شود که به قلم سمیه گنجی نوشته شده و از سوی انتشارات روایت فتح روانه بازار کتاب شده است. شهید نعمت الله نجفی در اولین روز از بهار سال 1362 در شهر هرات افغانستان متولد شد. او پس از گذراندن سختی های زیاد در زندگی ...
بالگرد شکاری که شکار بالگرد شد!
می سپاریم. در حال خداحافظی، شهید صیادشیرازی گفت: مادامی که اینگونه انجام وظیفه می کنیم ما پیروزیم. شب 21 فروردین سال62 زمان موعود فرا رسید. عملیات والفجر یک در منطقه فکه، شمال غربی شهر العماره عراق انجام می شد. حدود ساعت ده و نیم شب با آتش تهیه سنگین توپخانه های ایران، عملیات بسیار طوفانی آغاز شد. همانطور که گفتم قبل از شروع عملیات، گروه ما در چند متری کمین های دشمن، مستقر و ...
خاطره شهید بیضایی از حاج قاسم
...> احمدرضا بیضائی سه سال از برادر شهیدش بزرگتر است. او در مقطع دکترای حرفه ای رشته دامپزشکی تحصیل کرده و در حال حاضر عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی به روایت برادرش احمدرضا بیضایی در کتاب تو شهید نمی شوی تهیه شده در واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی از برخی خاطرات یاد کرده است. پیش تر بسیاری از خاطرات نقل شده در این کتاب در گفت وگوی این برادر ...
عکس نسرین مقانلو در پشت صحنه
زرگم اتفاق افتاد یا بن بست اصغر نعیمی که با فرهاد اصلانی و دکتر عزیزی بازی کردم. ازدواج، فرصتی برای امتحان کردن خودم با ازدواج، عاشق شدم و با خودم فکر کردم این بهترین فرصت برای امتحان کردن خودم است که آیا می توانم مدتی از آنچه دوست دارم، دور باشم یا نه! آن 10 سال خیلی بر من سخت گذشت؛ بسیار دلتنگ بودم، خیلی شب ها می نشستم برنامه چشم انداز را می دیدم، همکارانم را نگاه می کردم، گریه می کردم. ...
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی: دست بوس کارگران هستیم / مسئولان به وعده هایشان عمل کنند
: مسئولین برای کار و اقداماتی که می خواهند برای مردم انجام دهند، شفاف سازی کنند و این زمانی محقق می شود که برای وعده هایی که می دهند مصوبه قانونی وجود داشته باشد. امام جمعه بیرجند: دعاگوی خانواده شهدا هستم عبادی همچنین طی تماسی تلفنی فرا رسیدن دومین سالگرد شهادت شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی را به خانواده این شهید والامقام تبریک و تسلیت گفتند. ...
تصویری از نسرین مقانلو در پشت صحنه
.... نسرین مقانلو و بازگشتش به وطن 10سال پیش بالاخره تصمیم گرفتم با همسرم صحبت کنم و میزان دلتنگی و علاقه ام به کارم را به او گفتم، خوشبختانه او هم قبول کرد به همراه بچه ها به ایران برگردیم تا بتوانم بدون دغدغه و استرس به کارم برسم. اولین فیلم پس از بازگشت دختری در قفس آقای صلح میرزایی اولین فیلمم بعد از آن دوران بود و بعد از آن برای بازی در سریال مسافری ...
تمام زندگیش وقف انقلاب شد/شهدا از دست نمی روند،به دست می آیند
به گزارش راهیان نور ؛ شهید مرتضی آوینی در طول سال ها فعالیت اش در حوزه دفاع مقدس، آثار مکتوب و تصویری متعددی را در جهت معرفی دلاوری های رزمندگان در جنگ تحمیلی ایران و عراق از خود به یادگار گذاشت. آقامرتضی که به همراه گروه تصویربرداری روایت فتح در منطقه فکه به سر می برد، در اثر اصابت ترکش مین باقی مانده از جنگ ایران و عراق به شدت مجروح شد و لحظاتی بعد در سن 46 سالگی به شهادت رسید. ...
روایت امدادگر جبهه ها از یک قدمی گلوله های مرگبار+عکس
همراه سایر داوطلبان اهل رامسر به اعزام نیروی چالوس و صبح فردای آن روز به خوزستان اعزام شدیم و در اطراف شهر شوشتر وارد مقر تیپ 45 جواد الائمه (ع) شده تا در یگان ها تقسیم شویم. چند کیلومتر قبل از خرمشهر وارد ستاد تیپ شده و خودم را به فرمانده یگان مربوطه معرفی کردم، تا 17 روز تقریبا هر روز به مأموریت به یگان های مختلف گذشت.... نیمه شب 17 فروردین با لرزش مداوم سنگر و صدای ممتد ...
اینجا شب ها خدا می خوابد| روایت زندگی 4 کودک وقتی پدر و مادر زندانند تصور می کردم در ایران وقتی هر دو ...
ا کامل معرفی کردم و گفتم: سعی می کنم کنارتان باشم. نگرانی نداشته باشید. هم خدا هست و هم بندگان خدا ... فقط به درس خواندن فکر کنید. روزی حضور من در خانه شما خاطره می شود. کمی شوخی کردم و حال، اتاق ها و یخچال را با شوخی و بهانه دیدم. خانه خالی بود ... فقط یک موکت و یک فرش و کابینت ها و یخچال خالی ... اینجا شب ها خدا می خوابد... شماره تلفن همراهم را با خودکار روی دیوار نوشتم و گفتم ...
جباری مولانا: آماده سازی 3 نمایش برای اجرای آن لاین/این روزها خط مقدم هنر، فضای مجازی است
هار داشت: نمایش دوم روز چهلم به نویسندگی و کارگردانی خودم است که تلفیق فضای مجازی و نمایش است و در دل این کار هم که داستان یک پرستار است که چهل روز در خدمت رسانی به بیماران کرونایی می پردازد در صورتی که همسر و بچه اش در منزل هستند ما در این نمایش ارتباط و داستان های بین این زن و خانواده اش از طریق ویدئو چت اتفاق می افتد را روایت می کنیم. وی با بیان اینکه نمایش بعدی که در قالب نمایشنامه خوا ...
با مهندس بازرگان بر سر هویدا دست به یقه شدم
شعار سال : 41 سال پیش در چنین روزی، 18 فروردین 58، امیرعباس هویدا، نخست وزیر شاه در فاصله سال های 43 (بهمن) تا 56 (مرداد)، به حکم صادق خلخالی حاکم شرع دادگاه های انقلاب در زمان تنفس دومین دادگاه خود به ضرب گلوله اعدام شد. خلخالی در خاطرات خود (سایه، 1379، 374-388) محاکمه و اعدام هویدا را چنین روایت کرده است: یکی از بزرگ ترین مهره ها و عوامل فساد دستگاه پهلوی آقای امیرعباس هویدا بود. او پس از اعدام انقلابی منصور بر سر کار آمد و به مدت نزدیک به سیزده سال نخست وزیر شاه بود. او را به دستور ازهاری ظاهرا به زن ...
تجربیات یک بیمار کرونایی در قرنطینه خانگی
.... چهار روز قبل بدنبال خرابی ناگهانی ترمز ماشینم بناچار به تعمیرگاه رفتم و شدم گرفتار در معرکه پیدا کردن قطعه معیوب ترمز چرخ عقب پژو. القصه داستان رفع خرابی و رفت و آمد من به لوازم فروشی و هواگیری ترمز لعنتی تا بعد ظهر ادامه یافت. احساس می کردم هوا سرد شده و باد نیز می وزید. حس خوبی نداشتم خسته شده بودم و کلافه و به قول معروف سرما به درونم رفته بود. بعد از اتمام کار مکانیک به سرعت به ...
سفر برای دیدن جاذبه های تفریحی مشهد
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر ، از آنجا که مشهد به عنوان آرامگاه امام رضا ( ع) ، امام هشتم شیعیان شناخته می شود، هر سال میزبان بیش از 30 میلیون زائر ایرانی و حدود 1 میلیون زائر خارجی است. در مورد خاستگاه نام شهر باید گفت که مشهد به معنای محل شهادت است. هم اکنون شهر مشهد یکی از شلوغ ترین شهرهای ایران و خاورمیانه از نظر جذب گردشگر است. هر ساله بسیاری از مسافران با رزرو و اجاره روزانه خانه در مشهد ...
روایت خانم دکتری که تعطیلات عیدش را در غسالخانه رشت گذرانده!/ زوج طلبه گیلانی؛ کاری کردند کارستان!
...! اما هر کاری کردم دیدم نمی توانم با خودم کنار بیایم . می گفتم: خدای من خدای دخترم هم هست ، اما با این حال وقتی حرکت کردم بیایم وجودم می لرزید به دلیل خاطره ی بدی که از رویارویی با میت داشتم. سعی کردم نیتم را برای خدا خالص کنم. مطمئن باشید جزء دست خدا چیزی دیگری نیست ما فقط تصمیم گرفتیم و خدا خیلی زیبا کارها را پیش برد. روزی که من آمدم دومین روز آغاز به کار غسالخانه بود و خانم "خوشرو" اولین روز ...