سایر خبرها
ماجرای آخرین اعزام شهید مرحمتی به پُرچالش ترین عملیات دفاع مقدس
همین آن شب که کیسه پول را در مسجد می گردانند حسین خیلی دلش می گیرد و می گوید: ای کاش من هم پول داشتم و کمک می کردم. حسین گفت: همینطوری دست کردم تقویم را از جیبم درآوردم و باز کردم و در کمال ناباوری دیدم 10 تومان پول داخلش هست. خدا می داند چقدر خوشحال شدم و پول را داخل کیسه کمک های مردمی انداختم. به او گفتیم: حسین تو رزمنده ای! تازه امروز از جبهه رسیدی نیازی نبود تو کمک مالی بکنی. گفت: چه ربطی دارد ...
گپ و گفتی خودمانی با دبیر ریاضی که در 80 سالگی دانشجوی معماری شد
از وزرای جمهوری اسلامی مثل دکتر کمال خرازی و دکتر ظریف شاگردان من بوده اند. باقری: من ماجرای شروع همکاری شما با مدرسه علوی را در سرگذشت علامه کرباسچیان خوانده بودم. دوست دارم از زبان شما هم بشنوم. مدرسه ونک را به من سپرده بودند تا بسازم. یک روز داشتم درِ مدرسه را رنگ می زدم. خیلی هم شیک لباس می پوشیدم و آن روز هم پاپیون زده بودم. روحانی ریزنقشی از آنجا رد می شد. آمد و پرسید ...
شوخی سریال نون خ 2 با نحوه داوری جشنواره فیلم فجر!
کی اینجوری رای داد؟ تو بر اساس عدالت و انصاف رای دادی؟ کیوان: من پارسال گرفتار بودم و شما قول دادید درباره پارسال چیزی نگیید. کیوان در ادامه یک انار سیاه دانه را باز می کند و می گوید جایزه هیات داوران رو باید امسال بدهیم به این. عمو کاووس: آخه کدام هیات داورانی میاد به سیاه نمایی جایزه میده؟ نورالدین خانزاده: سیاه نمایی چیست؟ این انار نژادش این است دانه ...
کرونا، جنگ جهانی چهارم است/ جانباز شیمیایی: خدا کند تا نَفَس دارم، خدمتگزار باشم
...، نان می داد. آن هم چه نانی؛ دو رو خشخاشی که برای خودمان نمی آورد... یادم می آید یک بار که مادرم فهمید کوپن های برنجمان را به عنوان خیرات به یکی از نیازمندان محله داده ام، ناراحت شد و گفت: "لیاقت نداری!" مات و مبهوت نگاهش می کردم. سر تکان داد و گفت: "آن بنده خدای نیازمند، باید بوی برنج خوب رو از خانه همسایه حس کنه؟ تو اگه راست میگی، از آن برنج های خوبی که خودت می خوری، خیرات بده..." ...
مسأله شرور، معضلی برای الهیات اسلامی نیست/ پاسخی به مدعیات سروش
یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ” (آل عمران 57) “، و خداوند، ستمکاران را دوست نمی دارد” ” وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ” (مائده 64) ” و خداوند مفسدان را دوست ندارد” جناب آقای دکتر سروش، اصولاً فلسفه بهشت و دوزخ و عدالت خدا، دلالت بر آن دارد که انسان ها در این عالم در پذیرش سخنان حق به اختیار خود برابر نیستند، برخی مفسد و کافر و برخی دیگر مؤمن و پرهیزکارند و از این رو، عدالت خداوند اقتض ...
رضا توکلی: این روزها مردم معلمان ما هستند
باشد؟ برای پرستار هیچ فرقی ندارد. این ایثار نهایت از خودگذشتگی است. این هنرمند تاکید کرد: به نظر من آدم ها برای همین به دنیا می آیند. ما غافل شدیم. خدا یک چشمه کوچک به ما نشان داد وقتی ویروسی که با چشم هم دیده نمی شود، یک دنیا را به هم می ریزد و تازه متوجه می شویم که ای داد بیداد چقدر می توانستیم همدلی کنیم و عشق بورزیم. معرفت معنا و مفهومی دارد. مردم معلمان ما هستند. ما سر سفره ای بزر ...
همتی: نیمکت نشینی پرسپولیس هم افتخار است
با 170 بار دراز و نشست توانست رکورد ستاره پرتغالی را بشکند (اینجا ببینید). به همین بهانه با آدام تماس گرفتیم ولی حرف های مان به زدن رکورد رونالدو ختم نشد. آدام ظاهراً توانستی رکورد رونالدو را بزنی. در این مورد صحبت کن. واقعیت این است وقتی این چالش را در صفحه رونالدو دیدم با خودم گفتم باید رکوردش را بزنم و بعد از مشورت با خانواده تصمیم به انجام این کار گرفتم. خدا را شکر توانستم ...
روایت 55 روز برزخی در “قلب کرونا”/دلتنگ توام مادر
خورد مریم بود گفت:《 نگران مادر نباش، من هستم》. دلم نیومد قضیه رو بهش بگم گفتم بی خیال یک روز و تموم میشه؛ سریع رفتم واسه عملیات آماده شدم آخه وضعیت مقابله با کرونا مثل عملیات نظامی بود؛ همیشه خدا از ماسک زدن بدم میومد اونم ماسک ان 95 ولی خوب چاره ای نبود؛ دکتر اومد بیمار معاینه کرد و برگشتم پیش بقیه که یکدفعه انگار لولوخورخوره داشته باشم همه از کنارم رد شدن ولی جرات نداشتن با دکتر ...
پوپک بسامی : برای پرستاری از بیماران مبتلا به کرونا جانم را هم بدهم، باز هم خوشحالم
که گفتم در دوران دبیرستانم به شدت دوست داشتم رشته تربیت بدنی را انتخاب کنم اما مادرم با من صحبت کرد و گفت در بیرون از مدرسه هم همیشه در سالن ورزشی و باشگاه هستی، دوست دارم تو رشته تجربی انتخاب کنی و پزشک شوی. خودم خیلی مخالف نبودم ولی بعدها پرستاری علاقمند شدم و حالا خیلی دوستش دارم. *پرستاری چه دنیایی دارد؟ ویژگی های این شغل چیست؟ با روحیاتت سازگار است؟ من دختری هستم که مراقبت ...
شهادت در دقیقه پنجاه و پنج
بود و اتفاقی تلخ در تاریخ ورزشی کشورمان رقم خورد و شاید به جرات بتوان گفت بی سابقه ترین جنایت جنگی تاریخ ورزش جهان به حساب می آید. کتاب دقیقه پنجاه و پنج نوشته عزت الله الوندی و روایتی روان از فاجعه بمباران زمین فوتبال چوار است که در سال 1365 اتفاق افتاد و طی آن تعدادی از ورزشکاران و مردم ایلام به شهادت رسیدند. متاسفانه از این رویداد تلخ چندان سخنی به میان نیامده است. متن زیر بخشی از ...
طلبه ای که سالش را در غسالخانه تحویل کرد+عکس
تجهیزات را ببینیم کل غسالخانه را دور زدم تا حالا از نزدیک و اینجور بی محابا داخل غسالخانه دور نزده بودم انگار کلاس تشریح فقهی بود اصلا فکر نمی کردم که چند لحظه دیگر باید لباس بپوشیم و مشغول غسل دادن اموات شویم، خواهران قم لباس رزم پوشیدند، حالا قرار بود دو نفر که قبلا کار کرده اند و آمادگی بیشتر دارند برای تغسیل اموات کمک دهند و بقیه لباس بپوشند تا یاد بگیرند چون از فردا خواهران قم می رفتند و باید ...
خواندن فصوص الحکم با ریه های کرونایی
شهدای ایران: فکر می کنم اردیبهشت ماه امسال بود که کتاب مناجات های متفاوتش توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد، کتابی که بسیار جذاب و دوست داشتنی بود و با زبانی متفاوت به مسئله دعا و مناجات پرداخته بود. اسفندماه سال پیش بود در همان روزهای اول حضور کرونا که خیلی برایمان همه چیز شوکه کننده بود شنیدم که عباس حسین نژاد هم در بیمارستان بستری شده است و دلیلش هم این ویروس است. از او خواستیم تا با همان زبان ...
کمک فامیلی به بیماران سخت درمان همدان/ حساب و کتاب مهربانی
زحمات شبانه روزی سایر دوستان بود. کار در مرکز تعویض پلاک طوری پیش می رفت تا کار ارباب رجوع به فردا موکول نشود و تا فردا دوباره به آنجا مراجعه کند، گاهی می شد تجهیزاتی خراب می شد و می گفتم با هزینه شخصی آن را تعمیر کنند تا کار مردم لنگ نماند. 12 سال در این مرکز ماندم و سال 90 هم آنجا را به یکی از دوستانم تحویل دادم. روزی وقتی نوه ام را به دانشگاه پیام نور می بردم و بدجوری هوای ...
صادقیان: دوستی من با تتلو به هیچ کس ربطی نداشت!
رفقای خودم دعوا کردم. ستاره سال های نه چندان دور پرسپولیس تاکید کرد: فوتبالیست های زیادی الان وجود دارند، اما استعدادها کم هستند. اگر مربی باشی، به پیام صادقیان چه حرفی می زنی؟ ؛ پیام صادقیان در پاسخ به این سوال اظهار کرد: من می گفتم فوتبال بازی کن ولی هر کاری دوست داری انجام بده و فقط در زمین از تو فوتبال می خواهم. فوتبال ترکیه سطح بالایی دارد و من وقتی در این کشور و اروپا ...
کامیابی نیا: باید مجسمه برانکو را بسازند
راحتی پیروز شوید. چون همه می آیند جلوی پرسپولیس خودشان را نشان بدهند و به خاطر همین باید در پرسپولیس همیشه بهترین باشید. بعد از جراحی ات که مشکلی نداری؟ نه اما روزهای سختی داشتم، به نقطه ای رسیده بودم که شاید می گفتم دیگر فوتبال بازی نکنم ولی خیلی ها کمکم کردند و به من روحیه دادند. بعد از عملی که انجام دادم و فکر می کنم عمل دومم بود، شرایط ریکاوری کردن سخت بود. در اوج بازی ها ...
نبرد سخت(7): کاهش 15 درصدی لنفوسیت/ تو کرونا مثبت هستی!
عصر ایران - "نبرد سخت" یادداشت های کوتاه عباس پازوکی -نویسنده و روان شناس- از خاطرات واقعی و تجارب شخصی اش در روزهای سخت کرونایی است که برای عصر ایران نوشته است. *** صبح هشتم فروردین بود و من از شب قبل که رفتم بیمارستان و سرم زدمT خیلی حالم خوب بود، بعد از چند روز سرحال بیدار شدم و خیالم راحت بود که کرونا ندارم. حالا باید کارهای عادی زندگی رو انجام می دادم. با علی ...
پای تفسیر یک معتاد؛ خاطره یک همراه جهادی بیمارستان
زنده است، کمی ترسیده بودم، چاقوی میوه خوریش را هم از جلوی چشمانش دور کردم، دو روز بعد نوبت شیفتم بود، تا وارد بیمارستان شدم دیدم در حیاط است و به سمت در خروج میآید، من را که با لباس روحانیت ندیده بود نشناخت، با اسم کوچک صدایش کردم که کجا میروی؟ گفت حاج آقا کبریت میخوام بخرم، سیگار دارم،ساعتی بعد در راهرو دیدمش، دوباره سرش را شسته بود، کمک خواست، گفتم برو تو اتاقت میام ببینم چی شده، باز هم ناله و ...
قافله ای به مقصد بهشت
خواهرم بازی می کردیم و مادرم در حال تدارک شام بود. شامی که هرگز نخوردیم. آری آن وقت بود که آقای ابراهیم دوست پدرم که او هم همراه پدرم به جبهه رفته بود زنگ در را زد و من حس کردم که پدر جان تویی، بسرعت در را باز کردم ولی آقای ابراهیم با قد و بالای بلندش همانند تو جلو در بود، خبری از تو نبود به دقت اطراف در را پاییدم اما انگار آقای ابراهیم تنهای تنها بود. بی صبرانه گفتم پس بابام کجاست. او که آمده ...
برخی می ترسند خطوط تلفن، ناقل کرونا باشند!
فاصله ی عمیق و طویل و شدیدِ اجتماعی شد! مثلا آن همکار شهرداری که هر یکی دو روز یک بار، می آمد و تا یک دم کش چائی را استکان به استکان سر نمی کشید، از رو نمی رفت و پا نمی شد برود رد کارش، الان 53 روزست که این حوالی آفتابی نشده است. یا همکار دیگری که مسئولیت مستقیم در نظارت بر فرایند ایمنی پرسنل دارد و از روز شروع بحران تا امروز، برغم درخواست کتبی، از دور اوضاع ما را مانیتورینگ ...
این پرستار داوطلب، مدافع حرم است +تصاویر
توسل بانوی مسیحی به حضرت رقیه و نبرد با داعش می گوید. سید صادق رمضانیان کار هر خبرنگاری را برای نوشتن سخت می کند، تا گمان می کنی زیر و بم خاطراتش را بیرون کشیده ای یک نوبرانه دیگر رو می کند. وقتی سراغش رفتیم که هنوز رد خستگی چند هفته کار طاقت فرسا در صدایش مانده است. روایت را از روزی شروع می کند که آشنای دور و نزدیک او را دیوانه خطاب کردند و گفتند با سابقه بیماری سخت تنفسی تو ...
دیداری که سردار سلیمانی اجازه نداد ضبط شود
بچه ها رو توصیف می کرد و گفت : برام دعا کنید، از خدا بخواهید من هم بروم پیش باباهای شما که سخت دلتنگشونم. همه گریه می کردیم. چرا آن لحظه معنای حرف های او را نفهمیدم . الان که فکر می کنم میگم ای کاش پا میشدم ازش تمنا می کردم عمو تو ما را خیلی دوست داری، تو الان دار و ندار مایی، تو را به خدا عمو قاسم نگو نگو. حرف رفتن نزن، کی برای ما به این زیبایی پدری کنه؟ کی حواسش به بچه های شهدا باشه ؟ کی ...
سعید حدادیان: با پول نویسندگی ازدواج کردم!
لباس پوشیده و برای کمک رفته است. آقای حدادیان خودتان اشاره کردید به این موضوع، همان ویدئو مداح که منتشر شد، همه جا با تصویر و نام شما می چرخید، چطور ثابت کردید که شما نیستید؟ ثابت نکردم، چند بار مصاحبه کردم و در تلویزیون گفتم، اما تغییری ایجاد نشد، دیگر وقتی پخش شده بود، کاری برایش نمی شد انجام داد. شما سر ماجرای حرفی که در ارتباط با آقای احمدی نژاد و رحیم مشایی زده بودید ...
پاسخ محمد محمدرضایی به اظهارات اخیر عبدالکریم سروش: این سخن که خدا در هر حادثه خاص حضور ندارد شبیه ...
) مهار هر جنبنده ای در کف تو، و بازگشت هر انسانی به سوی توست. این که آقای سروش می گوید خدا به هر دردی نمی خورد و حضوری در حوادث عالم ندارد، از ایشان سوال می شود پس چه کسی کارگردان عالم هستی است؟ بت پرستان در توحید در خالقیت مشکلی نداشتند و برآن بودند که خدا، خالق همه موجودات است اما تدبیر برخی از حوادث از جمله حادثه جنگ را بر عهده خدا نمی دانستند و از این رو آنها به ...
وقتی که مُثله شدم!
چنین بلایی در کودکی سرش آورده صرفا به جهت ناآگاهی بوده است. او لحظه دیدار با مادرش را بعد از این همه سال این طور توصیف می کند: در آن تاریکی پرسید کیست؟ صورتش را در دستانم گرفتم و پیشانی اش را بوسیدم. بعد گونه ام را به گونه اش چسباندم تا اشک هایم را لمس کند. لحظاتی به نفس هایم گوش داد و صورتم را به سمت خودش کشید و آرام گفت: تو کی هستی؟ گفتم: منم مامان... واریس. می دانم صدایم را شناخت چون برای لحظه ...
شجریان در حق فرهنگ ایران لطف کرد
بهترین حالت ممکن مرغ سحر بخوانیم. استاد محمدرضا شجریان که خدا ایشان را حفظ کند، آثار فوق العاده فاخر بسیاری خوانده اند که اغلب ما آنها را شنیده ایم. میان آنها آثاری وجود دارد که پاپ محسوب می شوند و زبانشان معیار نیست بلکه محاوره است. مثل من و تو قصه یک کهنه کتابیم مگه نه؟ . او چنین آثاری را خواند و به این وسیله شنوندگان عام را جذب کرد. در ادامه همان شنونده عام، پنج سال بعد نشست و 90 دقیقه آلبوم ...
همه چیز درباره طلسم سحر و جادو و جادوگری و راه های مقابله و ابطال آن
، یقین و توکل مردم به خدا وند باشد که بر طرف کننده تمامی مشکلات است . ((و من یتوکل علی الله فهو حسبه))[35] هر کس بر خداوند توکل کند (و کار و بار خود را بدو واگذارد) خداوند او را کافی است . کسانی که از خدا و قرآن رو گردانی کنند و از قرآن هدایت و راهنمایی نگیرند گمراه می گردند و شطان قرین آنها می شود و شیطان بد هم نشینش است ((و من یعش عن ذکر الرحمن نفیض له شیطانا فهو له قرین ))[36] ؛ هر کس که از یاد ...
درباره عطّار نیشابوری امیرحسین دولتشاهی
امشب شکم بی نان مرا /// نیست نان درخوردتر از جان مرا بعد از این جز جان نخواهم از تو من /// تا توانم نان نخواهم از تو من گرگ را تو بر سرم بگماشتی /// گر بفرمایی، کند گرگ آشتی... . [9] عطار در ادامه تعریف می کند که به محض پشیمانیِ مجنون از آن نالیدن به درگاه حق، گرگ از وی دور می شود. شاعر در پایانِ این حکایت یادآور می شود که رهروی که جویانِ حق است و می خواهد به وصال حق ...