کتاب کتاب شهر دزدها – دیوید بِنیوف
سایر منابع:
سایر خبرها
دیدار عاشقانه در کلانتری!
به گزارش رکنا، زن 32 ساله درحالی که فرزند شیرخواره ای را در آغوش داشت قطرات اشکش را با گوشه روسری اش پاک کرد و با بیان این که از شش ماه قبل با مادرش قهر است سفره دلتنگی هایش را مقابل کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گشود و گفت: 32 سال پیش در یکی از استان های شرقی کشور متولد شدم. پدرم نظامی و مادرم خانه دار بود و به همین دلیل سال ها خانه به دوش بودیم و در شهرهای مختلف زندگی می کردیم. پدرم در بخش ...
بیوگرافی ژاله صامتی + عکس های این بازیگر و همسرش و اطلاعات زندگی شخصی و هنری
) ولی من که 48 ساعت نخوابیده بودم پس از رفتن مادر و همسرم مرتب یاس را از پتویی که در آن پیچیده شده بود در می آوردم و نگاهش می کردم و هر نیم ساعت یک بار او را در آغوش می گرفتم و دوباره روی تختش می گذاشتم. یاس هم مثل من آن شب بیدار بود و این موضوع کمی نگرانم کرد تا اینکه بالاخره زنگ زدم به بخش پرستاری و گفتم خانم پرستار نمی دانم چرا دختر من نمی خوابد در حالی که همه بچه ها خواب هستند. پرستار هم گفت خب ...
نان سال های جنگ چه مزه ای دارد؟
به گزارش گروه خبرگزاری رسا ، اولین کتاب از مجموعه تاریخ شفاهی پشتیبانی جنگ به همت انتشارات راه یار در تیراژ دو هزار نسخه به چاپ رسیده است. نان سال های جنگ ، برگرفته از خاطرات زنان روستای صدخرو واقع در 55 کیلومتری غرب شهرستان سبزوار است. مصاحبه و تحقیق درباره این خاطرات برعهده محمد اصغرزاده بوده و نگارش و تدوین کتاب را محمود شم آبادی انجام داده است. کتاب خواننده را با جذابیت های آن بخش ...
روایتی تکان دهنده از شهادت یک روحانی به دست داعش/ همسر شهید: این اندازه از قساوت تروریست ها برایم قابل ...
بیشتر به سمت کتاب هایی که زندگی شهدا را تعریف می کرد و گونه های مختلف تاریخ شفاهی متمایل شدم. کتاب های خوب بین من و دوستانم رد و بدل می شد و با هم درباره شان حرف می زدیم. گاهی هم خودم دست به قلم می شدم و با بار ها بالا و پایین کردن جملات چیز هایی می نوشتم. زمان انتخاب رشته توصیه مدیر و معلم های مدرسه، با توجه به معدل بالایم گرایش های ریاضی یا تجربی بود، اما روحیه من با رشته انسانی که ...
تنها یک قول همسرشهیدم باقی مانده/ماجرای شهادت آقای اصغرِ حاج قاسم
می شناختمش. اولین بار اصغر آقا پیشنهاد ازدواج محمد آقا را مطرح کرد و من به سرعت مخالفت کردم. هم طلبه بود و هم ده سال از من بزرگ تر. پدر و مادرش به رحمت خدا رفته بودند و خودش تک و تنها درس می خواند و زندگی می کرد. عدم شناخت نسبت به زندگی طلبه ها و زندگی شان دلیل مخالفتم بود. تازه محمد آن زمان سیگار هم می کشید و برای من چه دلیلی محکم تر از این برای مخالفت؟ اما اصغرآقا دست بردار نبود. بارها و بارها ...
هرگز چنین اشتباهی نمی کنم
حضور آنان را در کنار خود ببینند و برخی حرف ها و حدیث ها را تکرار نکنند و خطای سوء استفاده برخی افراد معدود را به پای همه روحانیت ننویسند. دوشنبه- جوانی سی وپنج ساله مرا کنار می کشد و بدون مقدمه شروع می کند به نجوا کردن؛ به خدا من هم دوست دارم زن داشته باشم و شب توی خانه ای گرم بچه ام را در بغل بگیرم. بعد سری تکان می دهد و اضافه می کند؛ دیروز تازه نصف حقوق فروردین را گرفته بودم، بعد دستی به ...
یک لقمه نان به نرخ کرونا فرزانه پیری
شیشه ماشین می پاشد و و تند و تند شروع می کند به پاک کردن. دست های کوچک و پینه بسته اش به وسط های شیشه نمی رسید به سمت دیگر خودرو می رود و بی اعتنا به حرف هایم به کارش ادامه داد. آنقدر چهره اش معصومانه است که گذر ثانیه ها را حس نکردم و با بوق ماشین های کلافه شده به خود آمدم و از چراغ سبز عبور کردم. پشت چراغ های قرمز این شهر از این نوع کودکان که هم درد نان دارند و هم روزهای ...
بیوگرافی پژمان جمشیدی بازیکن سابق فوتبال و بازیگر سینما و تلویزیون + تصاویر جدید
تلویزیون اهل ایران است. به بهانه پرکاری این روزهای جمشیدی در عرصه هنرهای نمایشی و تصویری، پای حرف های او نشستیم تا برای ما و شما از روند ورودش به بازیگری و جدایی از دنیای فوتبال بگوید. این شما، این هم حرف های پژمان جمشیدی ؛ بازیگر بعد از این! دوست داشتم پیمان قاسم خانی را ببینم همه آدم های جهان به فوتبالیست شدن و بازیگر شدن علاقه دارند، ولی من هیچ وقت فکر نمی کردم ...
روزگار سیمین دانشور از کودکی تا مرگ، به روایت خواهرش + عکس
شده اند. بر سکوت این خانه انگار هنوز رد دست های جلال هست. انگار صدای کشیده شدن دمپایی سیمینِ سال های آخر، بر موزاییک های خانه شنیده می شود. این خانه انگار چیزی در خودش دارد که وقتی تکیه می دهی بر مخمل سبز مبل های قدیمی اش، دوست داری همان جا بمانی و عصر زمستانی و آرام تجریش را با طعم روایت هایی دور ببلعی. از ویکتوریا می خواهیم از سیمین روزهای گذشته بگوید و کودکی شان در شیراز. می گوید: من ...
قدر خیلی چیزها را باید بدانیم که نمی دانستیم
خودمان نیست. در کنار همین مسایل همیشه و مدام، اوضاع قرنطینه و شرایط کووید19، همه چیز را پیچیده تر کرد. در کشورهای پیشرفته با سیستم آموزشی حساب شده تر، میان مشاوران، معلمان و دانش آموزان رابطه شیرین و محترمانه شکل گرفته که همین ارتباط درست، معلمان را به در خانه دانش آموزشان کشید تا با یک دست تکان دادن پای پنجره، یادشان بیاورند دنیا تمام نشده و عالمی از دانستن و تجربه و عشق منتظر آن هاست. همین ...
سنت های رمضانه هگمتانه ؛ از کلوخ اندازان تا کیسه برکت
خبرگزاری فارس همدان، ماه میهمانی خدا از راه رسیده و چتر رحمتش را روی سر شهر وا کرده است. حالا همه جا بوی ربّنا می آید؛ بوی خوش مناجات و راز و نیاز. رمضان ماه محبوب خدا همه را به میهمانی پربرکتش دعوت کرده و همه کارت اختصاصی گرفته اند تا خود را به بلندای ملکوت پیوند زنند. ماه مبارک رمضان از دیرباز در ایران اسلامی با سنت های زیبایی همراه بوده؛ سنت هایی که گرچه امروزه رنگ باخته ...
پشت پرده هولناک از ربودن یک زن در تبریز / جوانمردی نمرده است + فیلم
راننده می گفت که حرف نزن، سرت را می برم. سارق، حرفه ای بود و نمی دانم خانوم را با برق یا با شوکر زده بود، راننده را بیرون کشیدم، دستگیره ها را درآورده بود و خانوم نمی توانست از ماشین پیاده شود. راننده متواری شد و با همکاری مردم دنبالش کردیم و گرفتیمش، فقط دلم برای خانوم سوخت، او می گفت که برای رسیدن به خانه از محل کارش عجله داشته که بعد از سوار شدن به تاکسی، این بلا سرش آمده ...
لذت عشق پس از فراق طولانی
پیام داد، و من هنگ کرده بودم، بعد از مدتی انگار که او نسبت به من احساس مشترکی پیدا کرده است، گویش و حرف هایش متفاوت شده بود، دیگر نمی توانستم این فراق را تحمل کنم به همین دلیل مادرم را به جلو فرستاده ام و همانطور که در پاراگراف دوم خوانده اید ماندانا و من به هم رسیدیم و یک جشن با شکوه توسط تشریفات ترنه به یادگار برای ما موند و در حال حاضر حس می کنم کل دنیا را در دست دارم. ...
پدر به روایت پسر/ منزل مرحوم طباطبایی در ماه رمضان، خانه طلبه ها می شد
از آنکه دانش لازم را فرا می گرفتند، حس استاد را پرداخت می کردند. نکته مهمتر دیگر توسل زیاد و استخاره ایشان درکارهاست. گاهی افراد از استخاره های ایشان می گویند که مثلا حاج آقا سی سال پیش حرفی به ما زد و براساس آن استخاره و حرف هنوز در حال پیشرفتیم. به من گفتند برای به دست آوردن علم استخاره یکی از خطاهایت را برای همیشه کنار بگذارتا خدا آن حکمت را به تو عنایت کند. ضمن اینکه ...
برای بازیگر شازده کوچولو که بر اثر کرونا درگذشت + فیلم
حسن عقیقی هنرمند خوب تعزیه شامگاه پنجشنبه 4 اردیبهشت ماه بر اثر ابتلا به کرونا درگذشته است. دشتی ادامه داد: دلم می خواست برایش مراسمی در خور او برگزار می کردیم ولی کرونا همان گونه که او را از ما گرفت، فرصتی هم برای برگزاری مجلس یادبود نمی دهد. پس بهتر دیدم برای گرامیداشت او فیلمی از نمایش مجلس شبیه خوانی شازده کوچولو به صورت آنلاین پخش کنم. هنوز در حال تصمیم گیری درباره چگونگی انتشار ...
چند روایت از تاثیر کرونا بر روابط خانوادگی
نمی شود. آن وقت ها در خانه ماندن اصلا کار سختی نبود. الان دو تا بچه ام در یک خانه 65 متری از هر طرف که می روند باز روزی هزار بار سر و کله شان به هم می خورد و جیغ و گریه شان به آسمان می رود. هفته های اول قرنطینه که هم بیشتر می ترسیدیم هم هوا هنوز سرد بود، همه چیز خیلی سخت تر بود اما از وقتی هوا بهتر شده، کمی از ترسم کم کرده ام، بچه ها را روزها می خوابانم تا همسرم غروب از سر کار برگردد، آخر شب بچه ...
بیوگرافی و تصاویر جدید از شیلا خداداد
باید به زندگی مشترکش بپردازد. به ویژه این که دوست داشت خیلی زود مادر شود. قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟ شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم. درباره سینما صحبت کردیم و ایشان به من پیشنهاد بازی در فیلم شان را دادند. پس از بازی در فیلم اعتراض به کلاس های ...
رقابت نیکو
طبرسی شمالی است. از کلاس دوم ابتدایی شروع به حفظ قرآن کردم. حدود هشت جزء از قرآن را حفظ کرده بودم. توقفی به وجود آمد بعد از چند سال توفیق پیدا کردم که ادامه مسیرم در حفظ کلام وحی را تا به سرانجام کار نهایی کنم. اکنون حدود 12 سال است که با قرآن مأنوس هستم. مشوق های شما چه کسانی بودند؟ موقعی که شروع به حفظ قرآن کردم نهایت خواندن و نوشتن فارسی را در مدرسه یاد گرفته بودم و حتی هنوز در سطح ...
سالروز شهادت محمد منتظرقائم
نمی آیم، نگران نباش. این بار به من تلفن نزد، نگران شده بودم، به سپاه زنگ زدم؛ همکارانش گفتند محمد عازم ماموریت شده است؛ روز جمعه دوباره تماس گرفتم؛ گفتند محمد هنوز ماموریت است. این بار خیلی بیشتر نگران شده بودم. صبح شنبه به همراه شاگرد کلاس خیاطی مادرم قرار شد که برای تحویل یک نامه به اداره کار برویم، احساس می کردم شهر، حالت تعطیل و یا نیمه تعطیل است؛ در اداره کار که آنجا هم تقریبا به شکل نیمه تعطیل بود، از یکی از کارمندان سوال کردم چرا امروز شهر سیاه پوش است؟ چون مرا می شناخت چیزی نگفت! روحش شاد و یادش گرامی باد ...
مهرانه مطلقه بود و عکس های زننده اش را به مهندس مجرد می فرستاد!
جوانی که در پی شکایت همسر صیغه ای اش مبنی بر ترک انفاق به کلانتری احضار شده بود با بیان این مطلب و با صدایی لرزان به کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: 27 سال قبل در خانواده ای آبرومند و زحمتکش به دنیا آمدم. پدرم کارمندی درستکار بود و همواره مراقب بود تا فرزندانش در مسیر اشتباه زندگی قدم نگذارند. جوان تحصیلکرده ای که در گرداب زن صیغه ای فرو رفت پدر و مادرم تلاش ...
آشنایی با رسوم کردها در ماه رمضان؛ از ریسه کلوچه تا کیسه نمک
روز پیش از آغاز ماه مبارک، کسانی از محله که با یکدیگر ناسازگاری و کدورت دارند به خانه ریش سفید و بزرگ محل دعوت می شوند تا با واسطه گری او و اهالی، با هم آشتی کنند و کدورت ها کنار گذاشته شود. مرحبا خوانی و الوداع گویی در آخرین شب ماه شعبان، فردی از معتمدین محل به بام می رود تا بعد از رویت ماه، خبر از آمدن رمضان دهد. او با خواندن دعایی به نام مرحبا مرحبا این کار را انجام می ...
سحری هایِ کودکی من
سهند ایرانمهر روزنامه نگار نوشت: علی میری با طرح هایش بدجوری آدم را هوایی میکند. آدم های طرح هایش هم واقعی اند. مادر در خانه با حجاب نیست و پدر و پدربزرگ و مابقی هم همانند که هستند. طرح جدیدش از سحر ماه رمضان را که دیدم دریغ یادهایم (نوستالژی) زنده شد. سحرهای ماه رمضان ایام کودکی برای من یعنی احساس ضربه های آرام دست مادرم که می گفت بیدار شو و صدای مناجات آقای صالحی مشهور ...
فریبا نادری| جنجال ویدیو لو رفته درپشت صحنه + فیلم وعکس
همسرش می گوید در کنار مسعود رسام زندگی عاشقانه ای داشتم و با وجود بیست و هفت سال تفاوت سنی هیچ وقت در زندگی با او خللی حس نکردم. حتی کوچکترین سخنان او برای من آموزنده بود و این بهترین خاطره ام از اوست که هنوز هم حرف های پرمحتوایش در خاطرم هست. فریبا نادری و مسعود رسام ازدواج مجدد فریبا نادری: فریبا نادری در سال 96 با مهرداد طباطبایی از فعالان مواد غذایی ازدواج کرده ...
همراه با ابوطاها از همدان تا حلب
ا جمله ای از حاج قاسم شنیدم که فرمودند: این حال و هوایی که در بین رزمندگان مدافعان حرم دیده ام در طول این 40 سال مجاهدتم کمتر دیده بودم، حتی در دوران دفاع مقدس! اون صحنه هایی رو که ما دیدیم یقین پیدا کردیم که حرف های حاج قاسم گزاف نبود. سید میلاد بعضی وقت ها بعد از کلی بگو بخند؛ شروع می کرد ذکر حسین حسین گفتن، یه بار تو دلم گفتم بابا این سید هم دیونه است، الان چه وقت حسین حس ...
جزییات مرگ دلخراش 2 برادر زیبا در دانشگاه آزاد پاسارگاد شیراز + عکس
به گزارش رکنا، محوطه دانشگاه که هم محل کار پدر محمد جواد و امیررضا است و هم محل زندگی این خانواده، با تعطیلی به خاطر کرونا؛ خیلی وقت بود که سوت و کور بود و دو پسر دانش آموز خانواده در قرنطینه روز های کرونایی خانه نشین شده بودند. بعد از ظهر که می شد تنها دل خوشی شان این بود که روی پشت بام محل زندگی شان برای کبوتر ها دانه بریزند و دقایقی با پرنده ها سرگرم باشند. بعد از ظهر روز ...
پرستار مبتلا به کرونا: دعای بیماران بدرقه راهم است
مشترک و در همین محله توس ساکن شدیم. بچه های جنگی ما در شهرک شهید مطهری واقع در محله توس زندگی می کنیم. البته من از همان بچگی در این محله ساکن بودم. زمانی که 4 سال سن داشتم پدرم ساخت خانه را تمام کرد و ما اینجا صاحب خانه شدیم. درست است که این محله جزو مناطق پایین شهر محسوب می شود و شایعات درباره آن زیاد است، اما من در طول دوران تحصیل و کارم با مشکلی مواجه نشدم. چه از زمانی که این خیابان ...