اگر کسی به شما ظلمی کرده او را ببخشید که مورد قبول خدا است
سایر منابع:
سایر خبرها
توسّلی که همه ائمه(ع) دوست دارند
تن کرد، کافور بهشتی را طلب و خودش را خوشبو کرد. بعد به اسماء فرمود: ای اسماء! من لحظه ای ساکت می شوم. تو هم سکوت کن. بعد از ساعتی مرا صدا کن. اگر دیدی جواب نگفتم، بدان به پدرم ملحق شده ام. اسماء می گوید: حضرت زهرا علیهاالسلام جامه را روی سر کشید و دست و پایش را به سوی قبله دراز کرد. من هم نشسته بودم و نظاره می کردم اما با چه حالی! ساعتی گذشت که صدا کردم: ای دختر مصطفی علیهاالسلام! دیدم ...
روایتی عجیب از دختر مقاومت؛ نامزدم را تقدیم حضرت زهرا(س) کردم
خودم برایش خریده بودم به من می خندید. از خودم بازخواست می کردم چرا دنبال عباس می گردم؟ حتماً این فکرها از سر نگرانی سراغم آمده است. بعد از آن چند بار خوابیدم و باز از خواب پریدم تا زمانی که برای رفتن به مؤسسه بیدار شدم و خودم را آنجا رساندم و یک ساعت بعد سخت ترین خبر ممکن، خبر شهادت عباس آمد. مواجهه دختری جوان به سن و سال شما با این ضربه عاطفی غافلگیر کننده چطور بود؟ در واقع سوالم این ا ...
تولی و تبری جهادی ها
زلزله درست میکند. کودک بلوچستانی در سیل را که میبیند قرار از کف میدهد، خانهِ خراب هموطن سرپل ذهابی و زندگی در چادر او که به گوشش میرسد انگار پدر و مادر خودش بی خانه شده اند. کوله اش همیشه آماده است کنار اتاق. برمیدارد و با رفقای جهادی میزند به جاده...، اما اگر در خیابان زباله گرد ببیند چه؟ کودک کار ببیند، زن خیابانی ببیند؟ آن موقع است که چند شبانه روز خواب و خوراک ندارد و دارد فکر میکند ...
بهمن خاوری: قبل از رومینا هم یک دختر را فراری داده بودم / پشیمان نیستم/ پدرم نیز مادرم را فراری داده بود
را می خواهم، اما پدرش او را به من نداد و گفت دخترم را به تو نمی دهم. در مورد فراری دادن رومینا توضیح بده. یک شب که می خواستم او (رومینا) را فراری دهم، نتوانست فرار کند به همین دلیل قرار شد تا فردای آن روز فرار کنیم. پس از اینکه خانواده او (رومینا) خوابیدند، سر کوچه آنها ایستادم تا وسایل شخصی اش را جمع کند. در ابتدا او را به خانه پدرم بردم و خواهر و مادرم او را دیدند.، سپس او را به خانه ...
873/شهید محمد صادقی نیا: اجازه ندهید منافقان قلب ولی فقیه را به درد آورند
دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش ، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید . تبرک لحظاتمان با شهید محمد صادقی نیا: بسم رب الشهدا و الصدیقین با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و درود به همه شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی ایران و سلام بر مجروحین اسلام و همه امت مسلمان ایران. سلام بر پدر و مادر و همه ...
نجات یک امت در رهبری و ولایت فقیه است
...، سرپرست و نگهدار و رهبر و یاور و رهنما و نگهبان باش تا گیتی را به فرمان او آوری و تا دیر زمان بهره مندش گردانی. آمین. با عرض سلام به ساحت مقدس ولی عصر، امام زمان روحی و ارواح العالمین له الفدا و درود بر منجی انسانیت، امام خمینی که از خدا می خواهم از عمر من بکاهد و به عمر گران بهای امام بیفزاید و درود فراوان بر شهیدان و جانبازان و ملت مسلم ایران. خدمت پدر و مادر عزیزم سلام ...
ناگفته های مادر رومینا اشرفی از رفتار پدر و پاسخ به ادعاهای بهمن خاوری
... مادر رومینا: نمی دانم. علت مخالفت پدر رومینا برای ازدواج با بهمن چه بود؟ مادر رومینا: پدر رومینا بخاطر بهمن مخالفت می کرد و می گفت: خانواده خوبی نیستند. بهمن در مصاحبه با رسانه ها گفته بخاطر اینکه اهل سنت بوده است، اجازه ندادند با رومینا ازدواج کند. مادر رومینا: ما چنین مسائلی را مطرح نکرده بودیم و مشکل هم نداریم. این ادعا که پدرش به خاطر ...
باشد که با خون ما این درخت تناور اسلام آبیاری شود
.... مادر عزیز اگر من شهید شدم و جنازه مرا آوردند مبادا ناراحت بشوی و گریه کنی چون روح من راضی به گریه تو نیست، بلکه شاد بآَشی و به پدرم و خواهر و برادران دلداری بده و با سرافرازی به مردم بگو پسر من در راه خدا و قرآن مجید شهید شد و من افتخار می کنم که مادر یک شهید شدم. آری، مادر باشد که با خون ما این درخت تناور اسلام آبیاری شود و ساقه هایش تمام جهان را به زیر خود در بیاورد ...
بهمن خاوری: قبل از رومینا هم یک دختر را فراری داده بودم / پشیمان نیستم؛ من خودم را مقصر نمی دانم / یکی ...
به پدر رومینا بگوید من دخترش را می خواهم، اما پدرش او را به من نداد و گفت دخترم را به تو نمی دهم. در مورد فراری دادن رومینا توضیح بده. یک شب که می خواستم او (رومینا) را فراری دهم، نتوانست فرار کند به همین دلیل قرار شد تا فردای آن روز فرار کنیم. پس از اینکه خانواده او (رومینا) خوابیدند، سر کوچه آنها ایستادم تا وسایل شخصی اش را جمع کند. در ابتدا او را به خانه پدرم بردم و خواهر و مادرم او ...
شهیدان با جهاد خود راه حق را آموختند
نقش موثری دارد دوری نجوئیم و آنها را اسوه و سر آغاز خود قرار دهیم. و در پایان وصیت نامه خود ابتدا معذرت می خواهم از خانواده خود پدر ، مادر و مادربزرگم که نقش موثری در تربیت من و برادر شهیدم داشتند، سپس عاجزانه از شما می خواهم خواهرانم و برادران خود عذر می خواهم. نمی دانم چه بگویم فقط این موضوع را یادآوری می کنم که ای پدر مهربان شما واقعاً مهربان و دوست داشتنی هستید؛ زیرا اسلام ...
وصیت غیرمنتظره شهید فطرس به فرزندش
شهدای ایران: شهید مهدی فطرس بیست و دومین روز از اسفند سال 1358 در خانواده ای مذهبی در بروجرد متولد شد. پدر وی که از روحانیون سرشناس زادگاه شان است، مهدی را از همان ابتدا با معارف اسلامی آشنا کرد و به گفته همسر وی، او را مرد خدا بار آورد. او دوران جوانی خود را در راه شناخت سیره شهدا گذراند و یکی از راویان فرهنگ ایثار و شهادت شد. پس از کنکور، مهدی باید میان رشته های دندانپزشکی و دام ...
باورم نمی شد مهمان خانه حاج قاسم هستم/خوشحالی سردار سلیمانی از ازدواج مجدد همسران شهدا
.... حاج قاسم میز به میز پای صحبت خانواده ها نشستند و دقایقی بعد به میز ما نشستند. ابتدا با پدر و مادر شهید صحبت کردند و بعد نگاهی به من کردند و پرسیدند شما دختر شهید هستید؟ گفتم: نه همسر شهیدم. با تعجب دوباره پرسیدند: شما همسر شهید هستی؟! گفتم: بله. با همان لحن متعجب پرسیدند بچه هم داری؟ گفتم: بله دو فرزند هم دارم. سردار گفتند: بنشین بنشین می خواهم با تو صحبت کنم. از اوضاع و احوالم ...
ای مردم! در کرامت ها و ارزش ها سبقت و پیشی بگیرید
می بوسم. دوشنبه 1361/1/30 نامه دوم: خدمت مادر و پدر عزیز و خواهران و برادر و همسر و فرزند و همه کسانی که نامشان اینجا نیامده، سلام عرض می نمایم. بعد از سلام، سلامتی شما را از خداوند متعال خواهانم. بدانید که هر انسانی آزمایش می شود و چه بهتر در راه خدا قرار گیریم و به خاطر او کار کنیم تا از امتحان خوب بیرون آییم. آری آمدنم به جبهه و حضور یافتن در محل یکی ...
خدایا شهادت نصیبم کن که برای دفاع از میهن خود آمده ام
با اینکه دارای سن زیادی نبودند اما همه ساله با همکاری بچه های محل با برپا کردن جشن و پخش کردن شیرینی به گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب می پرداختند. همیشه می گفت پدر و مادر عزیز همواره سعی کنید امام عزیز را دعا کنید و پشتیبان اهداف انقلاب باشید. او سرانجام در در حمیدیه به فیض شهادت نائل آمد. وصیت نامه پاسدار شهید سعید امرایی بسمه رب الشهداء والصدیقین ...
معرفی شهید حسن وکیل زاده
پیمایی ها و تظاهرات شرکت می کند. سرانجام انقلاب اسلامی به پیروزی می رسد و حسن فعالیت خود را در مساجد و پایگاه ها آغاز می کند و همیشه پیشتاز مبارزه با افکار انحرافی در مدرسه و خارج از مدرسه بود. وی یکی از عاشقان امام امت و شهید آیت الله بهشتی بود که چند بار هم برای دست بوسی به خدمت امام عزیز رفته بود. حسن پس از ثبت نام در دبیرستان شهید مدنی و پیش از آغاز سال تحصیلی بدون اطلاع پدر و مادر ...
معرفی کتاب والدین سمی؛ شناخت آسیب های ناشی از برخورد نادرست والدین و درمان آن
برای تمام کسانی که قرار است در آینده پدر یا مادر شوند هم انتخاب خوبی است؛ چراکه با این کتاب، رفتارهای نادرست را می شناسند و از انجام آنها خودداری می کنند. این اتفاق باعث می شود که رفته رفته فرهنگ درستی در جامعه جایگزین شود که تغییری ارزشمند به شمار می آید. این گفته یکی از مراجعان من است: “من همیشه خیال می کردم پدر و مادر بهترین آدم ها هستند؛ بنابراین زمانی که پدرم مرا با کتک سیاه و کبود ...
عکاسی پوشش دهنده عرصه های زندگی است
...، می روم و شروع به عکاسی می کنم. در واقع عکاسی را نوعی عبادت می دانم چون در واقع با عکس هایم زیبایی های خداوند را ثبت می کنم. برای من افراد چه حقیقی و حقوقی یکسانند و به درخواست هر کس و هر مجموعه ای که با عکس بتوانم خدمتی کنم لبیک می گویم. لذا آرشیو بزرگی از تصاویر و فیلم های منطقه از سال 76 تا کنون دارم و به قول حمید زارعی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دشتی رسول قاسمی پدر آرشیو عکس ...
از خدمت به اسلام و مسلمین هرگز دست برندارید
بدخواهان صبور باشید. در مقابل ضدانقلاب ها گریه نکنید، صبر و استقامت را از دخت صدیقه کبری، خانم زینب(س) یاد بگیرید که شاهد شهادت پدر و مادر و برادرانش بوده و با این همه صبر نموده است. اما تو ای پدرم از شما نیز می خواهم که جدا مرا ببخشید و نسبت به اعمال و آزارهایی که به شما داده ام، مرا عفو کنید. پدرجان آرزو دارم در کارهایتان همیشه خدا را به یاد داشته باشید. پدرجان فکر دنیا و ...
برداران مسئول، مقام و پست وسیله ای برای امتحان است
منع نمی کنم ولی تو را به خدا بیاد اسارت و مظلومیت کاروان عاشور گریه کنید و همین گریه های شماست که سیل جاری می کند و می شکند سدهائی را که بر راه آرمان های مقدس انقلاب بسته شده است. پس از شما می خواهم که صبر و استقامت داشته باشید که ( ان ا... مع الصابرین ) و بدانید فردای قیامت، سرافراز و سربلند خواهید بود و نزد حضرت فاطمه زهرا (س) روسفید هستید. امیدوارم برادرانم بتوانند ادامه ...
شما را به وحدت و داشتن رابطه برادرانه سفارش می کنم
صبح فردایش آماده رفتن شد. خیلی نگران و ناراحت بودم به پایش افتادم احساسی به من می گفت دیگر او را نمی بینی. کف پایش را بوسیدم و گفتم نرو من تنهایی چه کنم. لبخندی زد و گفت: باید بروم. این آخرین باری بود که دیدمش. قاسم رفت و 17 سال بعد برگشت. وقتی می رفت پسرم امیر کودکی 2 یا 3 ساله بود زمانی که برگشت امیر من یک دختر داشت و به عشق پدر اسمش را گذاشته بود فاطمه زهرا . وصیت نامه شهید قاسم ...
روایتی دخترانه از خشونت های پنهان خانگی
...> حالا اگر نکشند هم یک کاری می کنند که طرف فراری شود. این را یکی دیگر از دخترها می گوید و ادامه می دهد: ما یک همسایه داشتیم که همیشه صدای جیغ و دادشان می آمد. دختره را آنقدر پدر و برادرش کتک زدند که آخر از خانه فرار کرد. اصلاً نمی دانم چه بلایی سرش آمد چون خانه شان را عوض کردند. یک بار مادر من به مادرش گفته بود این دختر گناه دارد اینجور نگذار کتک بخورد. مادرش گفته بود من چه کاره ام، پدرش اختیاردارش ...
از مردم می خواهم که خون این همه شهید را پایمال نکنند
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، شهید عبدالرحمن بنیادی در یکم اسفند 1339 در بندر ریگ از توابع استان بوشهر دیده به جهان گشود و در تاریخ دوم فروردین 1361 در عملیات فتح المبین در جبهه شوش به لقاء الله پیوست و به آرزوی دیرینه خود رسید. وصیت نامه شهید: وصیتنامه خود را نام خدا و یاد او شروع می کنم و چون در این دوران حساس و شرایط کنونی که از طرف حمله به سوی اسلام عزیر شده و در ...
خانواده شهید پرور من
. آنجا زخم بود و درد و خون. جوانان رشیدی که برای آزادی خرمشهر پرپر می زدند. خبر رسید تیپ امام حسین(ع) توسط عراقی ها قیچی شده است. شوهر خواهرم در وانفسای بیمارستان نفر به نفر در پی پدرم بود؛ اما من در حال انجام وظیفه. خرمشهر که آزاد شد، من آنجا بودم. اشک و لبخند،شعف و هراس، رهایی مام وطن و گم شدن کالبدپدر!!! پدرم پدرم ارتشی بازنشسته سال های پیش از انقلاب بود ...
اوامر پیامبر گونه امام خمینی را اطاعت کنید
قدر خود را بدانید که در این مقطع زمان قرار گرفته اید وقت خود را غنیمت شمارید و این گوهر گرانبها را برای تحصیل و تهذیب و تحصیل در جهت رضای خدا به کار گیرید. برادران عزیز دلتان برای روستا ها بسوزد و درد و رنج های آنان را در دل احساس کنید و برای بر طرف کردن آنها عملا قیام کنید که ان شا الله جهاد شما از جهاد ما بالاتر است. و اما پدرو مادر عزیزم شما که در تربیت من بسیار زحمت کشیدید ...
حافظ و حامی ولایت فقیه باشید
در بخشهایی از وصیت نامه این شهید بزرگوار آمده است: "ملت حزب الله ما بسیج باشید تا پیروزی بزرگ نصیب شما شود و هیچ وقت از خط ولایت فقیه و فرمان او سرپیچی نکرده و تمام وجودتان را در اختیارش قرار دهید، خدا را بر این نعمتش شکر و سپاس میگویم که با این بنده معصیت کار خود به فضل و رحمت برخورد کرد چون فضل و رحمت شایسته توست که به این بنده توفیق اینکه با یاران امام زمان (عج) باشم و به خاطر اسلام درکنار ...
نگاهی به زندگی نامه شهید ولی محمودنسب
شوم، کشته شدن در راه تو بهترین سعادت است تا کوچک ترین خدمتی در راه اسلام کرده باشم. خواهرانم از شما می خواهم زینب گونه باشید و فرزندان خود را طوری تربیت کنید که وقتی بزرگ شدند قرد مفیدی برای اسلام باشند و در راه اسلام جان فشانی کنند. انتهای پیام/
نگاه قرآن به نژادپرستی
ای مردم ، بی تردید ما همه ( افراد نوع ) شما را از یک مرد و زن ( آدم و حوّا ) آفریدیم ، و یا هر فرد شما را از یک پدر و مادر خلق کردیم ، و شما را قبیله های بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید ( پس در میان شما برتری نژادی نیست بلکه ) مسلّما گرامی ترین شما در نزد خدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا و آگاه است. ...
توییت انصاف | خاطرات روزنامه نگاران از قاضی فراری
منصوری نشد که مانع هجوم بی رحمانه خاطرات بهمن 1391 شوم. امشب بعد از سال ها دوباره یاد آن روزها افتادم. امشب با دیدن تصویر قاضیِ رشوه گیرِ فراریِ پرونده ی روزنامه نگاران سال 91 یاد چشم های پرمهر و نگران مادر پوریا عالمی افتادم. یاد سردردهای آزاده محمدحسین که همه ی تلاشش را برای دلداری دادن به بقیه می کرد و پیگیر پرونده ی جواد دلیری بود، نگاه های بی تاب و مغرور اسدالله امرایی پدر امیلی، غیرت بغض ...