سحر تبر: از بازداشت خود سورپرایز شدم!
سایر منابع:
سایر خبرها
ماه عسل عجیب سوگل طهماسبی بازیگر "خانه امن" + فیلم
نوجوانی به تهران مهاجرت کرد خانواده سوگل طهماسبی دو خواهر بنام ساغر و سحر و یک برادر بنام سینا دارد، پدرش استاد مینیاتور بود که فوت کرده و در حال حاضر با مادرش زندگی میکند شروع بازیگری بازیگری را از سن 8 سالگی و از تئاتر شروع کردم، 14 ساله بودم که برنده بهترین بازیگر جشنواره استانی در اهواز شدم که کیانوش عیاری کارگردان مشهور داور این جشنواره بود ...
سحر تبر کیست؟
خویشوند "سحر تبر" به بیماری کرونا را تکذیب کرده بود. " در 21 آذر 1399 خبری مبنی بر محکومیت ده ساله سحر تبر به زندان منتشر شد و فاطمه خویشند معروف به سحر تبر در گفت و گویش با رسانه ها گفته بود: "در دادگاه محاکمه شدم و قاضی من را به تحمل ده سال حبس محکوم کرده است. البته حکم صادر شده قابل اعتراض بود و من اعتراض کردم. " او در ادامه گفته بود: "چهار اتهام به من وارد شده بود که از دو اتهام تبرئه شدم. دلم نمی خواهد عناوین اتهامم حرفی بزنم، چون امیدوارم مورد عفو قرار بگیرم." با این حال، سعید دهقان اعلام کرده بود تا جمعه شب حکمی به وکلای این پرونده ابلاغ نشده است. ...
اولین گفتگو با سحر تبر در زندان +فیلم
رویداد24 سحر تبر دختر معروف اینستاگرامی 14 ماه است که در زندان روز خود را شب می کند. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
کار سحرتبر بدتر بود یا مدیرعامل بانک سرمایه؟
شعار سال: محمد دلاوری در برنامه تهران بیست گفت: به جای برخورد با یک دختر بچه، با سایت های شرطبندی و قمار که سر هزاران نفر کلاه می گذارند، برخورد کنید. تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبر آنلاین، تاریخ انتشار: 23 آذر 1399، کد خبر: 1465412، khabaronline. ...
بیژن زندگی ام را به هرزگی برد!
، و بی تو نمی توانم حتی لحظه ای زندگی کنم. آن روز شب هنگام سرانجام بیژن پس از گردشی طولانی مرا به درون خانه ای برد که هچکس در آن جا نبود، چنان مست جمال وشکوه او بودم که دیگر چیزی نفهمیدم وتا به خود آمدم دیدم قربانی هوسرانی اش شدم و گوهر پاکدامنی ام را از دست داده ام! دیوانه وار فریاد زدم: با من چه کردی!؟ او با آرامش تمام و لبخندی برلب گفت: هیچ نگران نباش زیرا من در آینده ای ...
زنی که فریادش خاموش ماند
از من کوچکتر بود نمی داد و مرتب ما را مورد تنبیه قرار می داد یا اینکه ما را از امکانات مورد نیازمان محروم می کرد. تا دوران راهنمایی بیشتر درس نخواندم. بعد از ترک تحصیل شروع به کار کردم، هر کاری انجام می دادم. در این دوران با دوستانی آشنا شدم که مشروبات الکلی را به من معرفی کردند و من هم مرتب استفاده می کردم. من اکثر اوقات در خانه نیستم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری همسرم رفتم از او خواستم فقط ...
رهایی از قصاص بعد از قتل همسر سوم
دومم یک دختر 5 ساله داشتم. آن روز به دیدن دخترم رفته بودم که مهرانگیز پس از آنکه متوجه شد از کوره در رفت و به من فحاشی کرد. او می گفت من حق ندارم دخترم را ببینم و من در جوابش می گفتم که او دخترم است و نمی توانم او را کنار بگذارم. اما مهرانگیز عصبانی شد و به من و دخترم فحاشی کرد که خیلی عصبانی شدم و با کارد آشپزخانه به سراغش رفتم و چند ضربه به او زدم. من قصدم کشتنش نبود و فقط می خواستم زخمی اش کنم ...
مرد 3 زنه از مرگ فاصله گرفت
ترتیب متهم با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: مهناز زن سومم بود. وقتی با او ازدواج کردم از همسر دومم یک دختر پنج ساله داشتم. همان ابتدای آشنایی این موضوع را به او گفته بودم و او هم قبول کرده بود، اما این اواخر مدام بهانه می گرفت و می خواست به ملاقات دخترم نروم. مرد جوان در خصوص روز حادثه گفت: آن روز دنبال دخترم رفتم و ساعت 7 عصر به خانه برگشتم. مهناز وقتی موضوع را فهمید شروع به بدخلقی ...
خاطرات پردیس پورعابدینی در کنار لعیا زنگنه و امین تارخ در "آقازاده"
راهنمایی های آقایان توفیقی و عنقا خیلی تأثیر داشت. من وقتی وارد پروژه آقازاده شدم، شناخت چندانی از پدیده آقازاده ها نداشتم . خیلی چیزها را در این سریال متوجه شدم. وی عنوان کرد: یک سری از سکانس ها بود که واقعا به لحاظ حس فکر می کردم کم می آورم. سکانسی بود که با آقای تارخ نشسته بودیم. راضیه از زندان آمده بود و حالش خوب نبود. حاج رضا به او می گوید نگران نباش. همه چیز درست می شود. راضیه سرش ...
ماجرای این سه زن؛ یاسمین، سحر و مهناز
سطل آشغال می تواند فالوور یا دنبال کننده جذب کند و همین فالوور ها باعث شد خیل زیاد سفارش برای تبلیغ محصولات و افراد با رقم های بالا به سوی او روانه شود. تصاویر سحر تبر در اینستاگرام روز به روز عجیب تر و ترسناک تر می شد و برای اینکه عجیب تر هم به نظر برسد اقدام به گریم های آنچنانی می کرد و بیش از پیش خود را ترسناک نشان می داد. پخش اعترافات سحر تبر در صداوسیما 30 آبان ...
اعدام به خاطر پیدا کردن تربت کربلا در خانه!
صدایش بیشتر گرفت : شاید اونا هنوز دنبالتون باشن، خواهش می کنم هر کاری داشتید یا هر جا خواستید برید، به من بگید! از پژواک پریشانی اش ترسیدم، فهمیدم این کابووس هنوز تمام نشده و تمام تنم از درد و خستگی خمیازه می کشید که با وحشت در بستر خواب خزیدم و از طنین تکبیرش بیدار شدم. هنگامه سحر رسیده و من دیگر زینب بودم که به عزم نماز صبح از جا بلند شدم. سال ها بود به سجده نرفته بودم، از ...
قتل ورزشکار پرورش اندام خوزستانی معروف
در اطراف خانه مقتول درحال پرسه زنی بودم که متوجه شدم این مرد ورزشکار قصد تخلیه خانه خود را دارد که در نهایت با مقتول درگیری فیزیکی پیدا کرده و باعث به قتل رسیدن وی می شود. سپس قاتل به استان گیلان رفته و زمانیکه متوجه مرگ مقتول شده خود را به پلیس گیلان معرفی می کند. خانواده قاتل نیز روز گذشته در گفتگوی تلفنی با خبرنگار رکنا اظهار داشتند: که برادرشان پس از بررسی های دقیق به عنوان قتل غیر عمد محکوم شد که در نهایت با پرداخت چند میلیارد پول نقد از خانواده ورزشکار کشته شده رضایت گرفته و قاتل گیلانی نیز از زندان آزاد شد و این پرونده قتل نیز برای همیشه بسته شد ...
اتفاقات خوب و موفقیت با صبر به دست می آید
هایش واقعا تاثیر گذار بود و دوست داشتم ثابت کنم که در کار هنری ام موفق می شوم. بعد از این اتفاق، محکم و جدی تر هدفم را دنبال کردم، هرچند با این همه سال آموزش، باز هم اعتماد بنفس نداشتم و ناامید شده بودم. سال 93 متاسفانه خبر مرگ مادرم هم در این وضعیت موثر بود و نا امیدتر از گذشته شدم. هرچند گوشه گیر شده بودم، سعی کردم به تدریج خودم را سرگرم علاقمندی هایم کنم تا کمی حالم بهتر شود. در ...
عطامکانیک یک زن است
تجربه کردم. یک دفعه گفتید مکانیک ماشین شوم! نه. یک دفعه نبود. از دوران دبیرستان کلمه رسالت برایم حس عجیبی داشت. هر وقت می شنیدم یک نفر می گفت رسالت من این است، فکر می کردم پس رسالت من چیست؟ فکر می کردم رسالتم در همین حیطه محیط زیست است، چون آن را دوست داشتم. برای پول درآوردن شغل هایی مثل منشیگری بورس، فروش بیمه و مربی مهدکودک را امتحان کردم تا اینکه متوجه شدم کلاسی هست که می تواند به ...
خاطرات عالم انقلابی ساده زیست
برویم و جو را آرام کنیم، از فرصت حداکثر استفاده را کردم. مطمئن هم بودم که وقتی بیرون بیایم، گرفتار می شوم و همین طور هم شد و موقعی که برگشتم، مرا بردند ساواک! من مکرر ساواک رفته بودم، ولی خاطره آن روز هرگز از یادم نمی رود. در ساواک یک ترابی نامی بود که بسیار آدم خشن و بداخلاقی بود و برخورد های زشتی داشت. گمانم سرهنگ بود. این آقا بعد از اینکه مقداری توهین کرد، گفت آقایان تو را فرستاده اند که بروی ...
دوست دارم تا آخرین روز فوتبالم لژیونر باشم
از پیشنهاد پانیونیوس روی این باشگاه تحقیق کردم و می دانستم آنها سال های طولانی، سابقه روشنی در ترانسفر بازیکنان به تیم های بزرگ داشته اند. در نهایت عضو این باشگاه شدم و در همان سال اول در لیگ سوم شدیم و من هم خوشبختانه آمار خوبی داشتم. در آن فصل همه چیز برای من خوب بود. بعد از بازی در پانیونیوس راهی المپیاکو شدی. شرایط تو در این تیم چطور بود، آیا خودت راضی بودی؟ بله، سال بعد به تیم ...
این خانه صاحب دارد
ندایی درونم فریاد می کشید که اگر دنبالت نیایم پشیمان می شوم، فریاد می کشید این آخرین دیدار است. آمدم، با قلب ترک خورده ای که هرلحظه ترس خرد شدنش را داشتم. آمدم با نفس هایی که از شدت اضطراب به شماره افتاده بود و با دست هایی که از دوری ات بی وقفه می لرزید. ذکر لبم صلوات و لاحول ولاقوه الا بالله بود. من، بچه به بغل، دربه در و آواره پیدا کردن تو از میان خیل جوانانی بودم که هرکدام شان یک سربند ...
یک جوان خیر کردستانی جان 16 نفر را از قصاص نفس نجات داد+ عکس
عنوان شاکی در آن حضور داشت حاج فرهاد نیز بود و من را کنار کشید و گفت که دخترت قصاص می خواهد و من نیز با درنظر گرفتن خدای خودم در اینکه جرمی که مرتکب شده بودم از روی ناچاری بود جواب دادم من کاملاً آماده قصاص هستم، اما حاج فرهاد با خنده رویی به من گفت خواهرم اینچنین هم نیست که شما می فرمایید. بانوی کردستانی ادامه داد: بعد از چند روز از برگزاری جلسه دادگاهی با چهره نورانی و سخنانی که حاج ...
گفت وگو با کشاورز بوشهری که با قبر مارادونا در خانه اش خبرساز شد/ این سنگ تا قیامت همین جاست
را گرفت و برایم فرستاد. من همین جوری عکس را توی گروه دوستانم گذاشتم چون اصلا صفحه مجازی ندارم. مدتی بعد بود که دیدم باز کلی پیام و تلفن دارم. از همه جا عکسم را می فرستادند که بین افراد مختلفی دست به دست شده بود. به دوستم زنگ زدم گفتم: قاسم بیا این عکس را حذف کنیم. من دوست ندارم این جور دست به دست بشه . قاسم گفت: چی میگی. عکس الان جهانی شده. همه جا دارند درباره عکس تو حرف می ...
سحر تبر به 10 سال زندان محکوم شد +ویدئو، عکس
خود خبر داد و گفت: در دادگاه محاکمه شدم و قاضی من را به تحمل 10 سال حبس محکوم کرده است. البته حکم صادر شده قابل اعتراض بود و من اعتراض کردم. چهار اتهام به من وارد شده بود که از دو اتهام تبرئه شدم. دلم نمی خواهد از عناوین اتهامم حرفی بزنم، چون امیدوارم مورد عفو قرار بگیرم. A post shared by اِرشاد زمانی | Ershad zamani (@ershad_zn1) کاربران با نظرات متفاوت در این باره این موضوع ...
فوری/ سحر تبر به 10 سال حبس محکوم شد
من را به تحمل ده سال حبس محکوم کرده است.البته حکم صادر شده قابل اعتراض بود و من اعتراض کردم. سحر تبر در ادامه گفت: چهار اتهام به من وارد شده بود که از دو اتهام تبرئه شدم. دلم نمی خواهد عناوین اتهامم حرفی بزنم چون امیدوارم مورد عفو قرار بگیرم. سحر تبر کیست و چرا معروف شد؟ سحر تبر یا فاطمه خویشوند، دختری متولد 26 خرداد سال 1380 است که سیکل دارد و تا سوم راهنمایی ...
سحر تبر به 10 سال حبس محکوم شد
...> فاطمه خویشوند همچنین با توجه به قابل اعتراض بودن حکم صادرشده از سوی دادگاه گفت که به این حکم اعتراض کرده است. سحر تبر: می خواستم معروف شوم سحر تبر در ادامه گفت: چهار اتهام به من وارد شده بود که از دو اتهام تبرئه شدم. دلم نمی خواهد عناوین اتهامم حرفی بزنم، چون امیدوارم مورد عفو قرار بگیرم. اولین اعترافات تلویزیونی سحر تبر بعد از دستگیری فاطمه خویشوند معروف به ...
صبحانه خبری / اول صبح این خبرها را از دست ندهید / اعدام زم / جنجال اردوغان و پاسخ ایران / کاهش فوتی های ...
سفیر ایران را فراخواند و اتهامات ایران را تهمت به اردوغان دانست. واکنش واشنگتن و لندن به مصوبه مجلس - آمریکا انگلیس نسبت به اجرای مصوبه مجلس درباره آینده برنامه هسته ای هشدار دادند. لندن می گوید اگر این قانون اجرا شود، همه تحریم ها را به اجرا می گذارد. سحر تبر به ده سال حبس محکوم شد - فاطمه خویشوند، معروف به سحر تبر، چهره اینستاگرامی 20ساله، به 10سال زندان محکوم شد. ...
رفتن ترس داشت اما من باید می رفتم
کسی به سمتی می دوید. باز از سگ پرسیدم چه خبر شده این جا چرا همه می دوند به این سو و آن سو. گفت این جا مثل اون سمت نیست غذات را جلویت بگذارند کم یا زیاد و بخوری و سیر شوی. این جا آزادی اما باید بدوی برای غذا و پیشرفت. گفتم خب ما هم بدویم. گفت عجله نکن نوبت تو هم می شو برای دویدن. گفتم می دانی من آدم بودم و خروس شدم ای کاش جای خروس یک ...
روح الله زم اعدام شد
رسیدن و چقد چاق شده و ماشالله تو دادگاه خیلی تپل شده و اینا. من تو دادگاه زمستون بود با همین لباس بودم. دو سه ماه اول خب 98 کیلو بودم اومدم اینجا. توی همینجایی که داریم صحبت میکنیم شدم 108 کیلو رفتم بیرون. چاق شدم، ولی بعدش فک کنم 25 کیلو اینا وزن کم کردم رضوانی: بعد از چند سال پدر مادرتو دیدی؟ زم: پدرمو تقریبا بعد از 9 سال دیدم. ولی مادر و خواهرمو بعد شیش سال رضوانی: سوال آخرو بپرسم. اگه قاضی بودی خودت به خودت چه حکمی می دادی؟ زم: سختگیرانه تو روز اول گفتم اعدام دیگه. ...
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود/ اتفاقات خوب زندگی آقای اتفاقیان
هم باز شد و هر چه نمی دانستم آنجا یاد گرفتم مثل اینکه برای تهیه مواد راه و چاه جدید به من نشان دادند. چند مدت در میان راهم به زندان یا بازپروری ختم می شد اما به جای درس عبرت در حبس تمام فکر و ذکرم این بود که آزاد شوم و همنشین مواد، خانواده و اطرافیان خیلی تلاش کردند که پاک بشوم اما نشد که نشد. هر بار روز از نو روزی از نو به هر حال حدود 16 سال به صورت ناهنجار مواد مصرف کرده بودم. ...
بچه های زمستان
صدای قرآن قطع شده بود ولی من چنان در خود فرو رفته بودم که متوجه تمام شدن قرآن نشده بودم. دستی به شانه ام خورد: اولین شبته که اینجایی؟ سرم را که بالا گرفتم همان بسیجی قرآن خوان بود، جوانی تقریبا به سن و سال خودم. در حالی که همچنان اشک می ریختم با سر گفتم: بله. لبخندی صورتش را روشن کرد و گفت: مرد که گریه نمی کند، تو چرا گریه می کنی؟ نمی توانستم ...
بیرانوند: مصدوم بودم اما تا آخر بازی کردم
مردم کشورم را شاد کنم. من بعد از 4،5 ماه توانستم برای آنتورپ بازی کنم. یک ماه و نیم هم به خاطر مصدومیت همسترینگ بیرون بودم. در بازی تاتنهام هم اتفاق در همان ناحیه همسترینگ پایم درد داشتم ولی خودم خواستم تا آخر در زمین بازی بمانم. فرصتی بود که می خواستم خودم را نشان دهم. درباره بازی: درنیمه اول موفق شدم چند موقعیت تاتنهام رو مهار کنم. این تیم خیلی تو حمله قوی بود و ...
روایت زن جوان از پیامک های عشقی یک زن متاهل به شوهرش
.... اما هنوز چند ماه بیشتر از ماجرای ازدواجمان نگذشته بود که فهمیدم حرف های دیگران درست است و پرهام اعتیاد دارد،اما به خاطر آن که پوستی جوان و سفید داشت آثار اعتیاد در چهره اش نمایان نبود. خلاصه من چاره دیگری نداشتم و باید به این زندگی ادامه می دادم. بنابراین تلاش کردم تا همسرم اعتیادش را ترک کند ولی هیچ وقت موفق نشدم چرا که او با موادمخدر خو گرفته بود و هر بار ترک او بیشتر از 10روز ...