سایر منابع:
سایر خبرها
نامه ای برای پدران آسمانی
نبودن تو، منو ببخش اونقدری که به قاب عکست گفتم دوستت دارم به خودت نگفتم، روزت مبارک. /الهه اجاقلو شوری طعم نبودنت بهم گفتن چند جمله ای برات بنویسم، عجیبه، منی که هر روز و هر شب توی ذهنم در حال حرف زدن با تو هستم حالا هر چی فکر می کنم هیچی به ذهنم نمی رسه برای نوشتن، جز اینکه طعم نبودنت شوره... خیلی شور. /محبوبه سادات علی نژاد میان تمام نداشتن ها دوستت دارم. پدر/ ...
بچه های خانمِ ژنرال!
به شانه آن بنده خدا زد و گفت: بله برادر، هرچقدر به بچه های مدافع حرم دادند به ما هم می دهند، کلی پول و دنیا ! خانم پرستار شیخ چند ثانیه ای سکوت کرد، انگار از پشت تلفن به یک نقطه دور زل زده باشد: لحظه سختی بود، همان موقع را می گویم که به اتاقک پرستاری رسیدیم؛ خستگی در وجود کادر درمان موج میزد، چشممان که به رد ماسک روی صورتشان افتاد حال سربازان تازه نفسی را داشتیم که از ...
ماجرای زندگی تلخ یک زن دخترزا
.... وضع مالی شان توپ توپ است. خانواده ام به خاطر همین موضوع اصرار بر ازدواج ما داشتند. پدرم می گفت اگر دیر بجنبیم این پسر را از دست می دهیم. پدر شوهرم از روز اول می گفت باید هر چه زودتر پسر دار شوید. اولین بچه ام دختر بود. خانواده شوهرم به صورت این طفل معصوم نگاه نمی کردند. دو سال گذشت و دوباره باردار شدم. خدا دختر دیگری به ما داد. یک دختر ...
تهیه فیلم سیاه از دختر ساده در پارتی شبانه
او را از دست بدهم را نداشتم. یک روز پارسا ازم خواست بهانه ای جور کنم و به دیدنش بروم . من هم بدون اطلاع والدینم به سمت شهر او راه افتادم فقط یکی از دوستانم را در جریان گذاشتم. پارسا در ترمینال منتظرم بود. از دیدنش احساس خوبی داشتم. او از من خواست همراهش به جشن تولد یکی از دوستانش بروم و قول داد که اتفاقی نمی افتد و همه بچه های مثبتی هستند. این دختر با اشاره به اینکه وقتی به ...
اس ام اس تبریک روز پدر جدید
روز پدر رو خدمت شما پدر عزیزم تبریک عرض میکنم این اس ام اس جهت تبریک گفتن بچه های کوچک به باباشون هست و برای بقیه سنین توصیه نمیشود حتی شما دوست عزیز : بابای من بهترین بابای دنیاست هی بابای من روی سر همه باباهاست هی بابا دوست دارم بابت تمام زحماتی که کشیدی دستانت را می بوسم و ممنونتم بابای عزیزم روز پدر رو بهت تبریک میگم و ...
چطور یک جشن خانگی روز پدر برگزار کنیم؟/ مدیریت مادرانه در روز پدر
مذهبی هم باشد. مثل سخنرانی بزرگترها برای بچه ها و حتی برعکس! هیچ اشکالی ندارد بچه ها توی خانه برای پدر و مادرهایشان منبر بروند. به شرطی که از قبل با دادن کتاب مرتبط و یا یک تحقیق اینترنتی باهم متن سخنرانی را آماده کرده باشید. برای مراسم تان می توانید دعا آماده کنید. مناجات امیرالمومنین را بخوانید و یا چند حکمت کاربردی از نهج البلاغه به بچه ها بیاموزید. این قبیل کارها کمک می کند تا آن ها بتوانند با ...
دل نگران خانواده
...، از این که نکند هرلحظه کارشان را از دست بدهند و آن وقت چه بر سر خانواده شان می آید؟ و خب فکر می کنید این استرس های درونی پدر خانواده، بر همسر و فرزندانش تاثیری ندارد؟ فشارهایی که آن قدر تبعات دارد که گاهی به جایی می رسد که بچه ها با خودشان فکر می کنند، بابا من را نمی بیند، بابا من را دوست ندارد؛ ذهنیت هایی که نباید در وجود کودک شکل بگیرد اما روان شناسان می گویند که این اتفاق افتاده است. ...
قتل برای زندگی لاکچری
روز آنجا بودم و برای اجرای این نقشه تردید داشتم. سرانجام تصمیم گرفتم نقشه ام را عملی کنم. یک شب وقتی در حال قلیان کشیدن بود، طنابی را دور گردنش انداخته و دو طرف آن را کشیدم. وقتی به خودم آمدم ، صورتش کبود شده بود و نفس نمی کشید. بعد چه کردی؟ تا صبح به جسد خیره بودم و نمی دانستم چه کنم. اول خواستم آن را تکه تکه کرده و از ویلا بیرون ببرم اما توانایی اش را نداشتم. سرانجام تصمیم گرفتم ...
پدر، برنده اسکار نقش اول مرد زندگی ما
! اما اسکار بهترین پدرهای دنیا تعلق می گیره به پدرهایی که در ظاهر سایه شون بالای سر بچه هاشون نبود اما کاری کردن که سایه پدر بالای سر بقیه بچه ها باشه. با افتخار دیپلم افتخار و لوح زرین در این بخش تعلق می گیره به همه پدرهای زحمت کش و مهربان دنیا، راستی پدرم روزت مبارک. تو بایرن مونیخ قلب منی، در صدر و دست نیافتنی، دوستت دارم. برنامه تون برای روز پدر چیه؟ ...
روایت یک تخریب چی بدون مرز/ نابغه اهوازی چگونه از نُبُل و الزهرا سر درآورد؟
...،گفتم حتما برای بچه های بسیج دوره گذاشته دیگر. تا اینکه یکهو یادم آمد که عباس با سپاه هم مرتبط است، سر از پا نشناخته رفتم آنجا اما دست از پا درازتر برگشتم، انگار عباس یک قطره و همان یک قطره هم بخار هوا شده بود؛ از آن روز به بعد هرچقدر بیشتر تلاش می کردیم عباس بیشتر گم میشد تا اینکه یک ماه بعد، بله تقریبا یک ماه بعد و وقتی چشم هایم از شدت گریه ورم کرده بود عباس آمد. خواب ...
15 پدر فراموش نشدنی سینمای هالیوود!! + عکس
می زد، بین تمام نقش هایش، نقشی فراموش نشدنی محسوب می شد. شاید نتوانیم او را پدر سال بمانیم. اما او برای همیشه در ذهن من ماندگار خواهد شد. گرگوری پک- کشتن مرغ مقلد آتیکوس فینچ به خاطر آنچه که فکر می کند درست است ایستادگی می کند و از اینکه فرزندانش این را ببینند هراسی به دل راه نمی دهد. اهمیتی ندارد که این موضوع در آن زمان چطور از نظر اجتماعی مورد قبول نبوده، من فکر می کنم که ...
زیر 18 ساله ها طعمه ویروس انگلیسی
.... منو مقصر می دونه میگه تو راه افتادی تو خیابون ها. واجب بود بچه رو با اتوبوس تا تهران خونه پدر و مادرت ببری. صدرای 6 ساله هم دقیقاً همین علائم را دارد. مادرش نگران حال اوست. چند هفته پیش که برای چشم روشنی به منزل جدید دایی اش در شهرک پرند رفته بودند همانجا کرونا گرفت. چند روز بعد کمی سرفه و تب داشته، ولی تست پی سی آر نشان نداده که کرونا دارد، ولی تست آنتی بادی که هفته پیش انجام شده ...
پدرانه ترین میراث شیعه در دست گروه های جهادی
به گزارش خبرنگار ایکنا، از خود پرسیده اید که چرا عده ای دست به خیرشان خوب است و وقت و انرژی، تخصص و حتی زندگیشان را صرف امور خیر می کنند، اما عده ای نه؟ نقش پدرها در دست به خیر شدن پسرها چقدر است؟ این سؤال را از دو جهادگر گروه جهادی شهید ابراهیم هادی پرسیدیم. پاسخ هایشان ما را به سرچشمه خوبی ها یعنی پدر امت و میراثی علوی که با عمل به نسل های بعد منتقل می شود، رساند. شهاب الدین اشعری 35 ...
داستان کوتاه جوان ناکام
عموم ازدواج کنم و فردا شب هم مراسم ازدواج است ، بعد کارت مراسم اش را بهم داد ، گرفتم و گفتم سعی می کنم بیام ، گفت بدون تو میمیرم . گفتم این حقه تو که ازدواج خوبی داشته باشی و من ازاین بابت سرزنش ات نمی کنم .اشک درچشماش پیچید بدون خدا حافظی دوان دوان رفت . نتوانستم برای شرکت درمراسم برم .و تمام شب ، روی تخت ام نشسته بودم و به آ ینه ای که روی دیوارمقابل تخت ام میخکوب شده بود، ...
فضائل حضرت علی(ع) در قرآن + مسابقه
داشتند گفتند: پدرش هم مسلمان نبوده است. اول مسلمان بود. خدا رحمت کند علامه امینی را، کتاب های زیادی در مورد ایمان ابوطالب نوشته شده است. سیزده رجب را تبریک می گوییم در آستانه ایام البیض هم هستیم که معلوم نیست برنامه اعتکاف ها چطور می شود؟ هرطور دستور دادند ما انجام می دهیم. چند دعا می کنم. یک کاری کنیم حضرت علی از ما راضی باشد. رویت می شود شما بگویی شیعه هستم، اسم یکی از بچه های اهل بیت را ...
عشقی بی انتها در صفای سوم
نگاه کنم چطور می توانم دست روی دست بگذارم و او درد بکشد. عبادالله می گوید: 5 سال است که هر روز از ساعت 7 صبح تا 5 بعداز ظهر می آیم اینجا کارگری، یک روز کار هست چند روز هم نیست، امروز که کاری نبود و در این سرما نشستیم، اینجا یک بار خاور خالی می کنم 25 تومان می دهند، دیروز و امروز کار نکردم و نمی دانم دیگر باید چه کنم! هر وقت به همسرش فکر می کند اشک هایش جاری می شود، شرمندگی از ...
پدرخوانده هایی که دنیا را بهشت کردند
برای بچه های دیگر هم پدری کنند؛ چه برای دردانه هایی که آن سایه امنیت بخش از سرشان کم شده و چه برای بچه هایی که روزگار روی سختش را نشان شان داده و حالا به کوهی نیاز دارند که به عظمتش تکیه کنند. کافی است کمی جست وجو کنی تا ببینی کم نیستند چنین پدرانی که دل بزرگشان را خانه محبت فرزندانی کرده اند که روزی خیال می کردند فراموش شده اند. با ما همراه شوید تا در این مجال، داستان مهربانی چند پدر دریادل از جنس ...
رشته کوه هایی به نام پدر
برایم درست می کند، لذت ببرم و با تمام دلم این اتفاق می افتد. بابا که باشی، گاهی حواست نیست. نشسته ای در پذیرایی و زل زده ای به شبکه خبر، ولی اگر بپرسند چه گفت، یک کلمه اش را یادت نمی آید. من تازه این سال ها می فهمم زل زدن به تلویزیون و پرز فرش فتیله کردن و یخ کردن چای لیوانی یعنی چه... باباها درست وقتی در اوج نیاز و ناتوانی هستی، برایت سنگ تمام می گذارند. غذا، پوشاک، آغوش محبت ...
مهارت هایت چند؟
بود که دلش می خواست با انجام کاری که در توانش باشد، درآمد منظم کسب کند و من هم قول داده بودم برای عرضه مهارت هایش، مشتری پیدا کنم و البته هنوز موفق نشده بودم. گفت: دو ساله بهم می گی برو یه مهارت به دست بیار. اونم مهارت کافی، نه کم، که من برات مشتری پیدا کنم. اما قولتو انجام ندادی. باز هم راست می گفت. عوامل زیادی مثل سن زیر 18 سالش، بیماری فراگیر کرونا و تغییرات شدید در زندگی مان ...
قصه های پدری
اصلا نوشتن از پدرها خیلی کار سختی است. همین حالا هم برای جفت و جور کردن این یادداشت باید دست به دامن کلمات شد تا بتوان آن طور که حقیقت امر است نوشت و به قول معروف حق مطلب را ادا کرد . بابا! کلمه غریبی است. از اولین کلماتی است که بچه یاد می گیرد و در طول زندگی اش میلیون ها بار تکرار می کند ولی حتی وقتی خودش پدر شود هم به کنه آن نمی رسد و متوجه نمی شود که پدر چیست؟ قرار نیست برای پدرها ...
قصه های من و بابام
بابایی بودن، جزو گروه دومم! از همان بچگی و نوجوانی، هر وقت دچار گرفتاری و مسأله ای می شدم (که البته در آن سن و سال، گرفتاری بود و الان برای من چهل و چند ساله، شوخی محسوب می شود!) بی درنگ ذهنم تلنگری به من می زد که؛ بابا هست و حلش می کند . معمولا هم این طوری می شد و پدر، اجازه نمی داد که آب ناخوش از گلویم پایین برود. حتی الان هم که خودم زندگی مستقلی تشکیل داده ام، این ذهنیت و اعتقاد را دارم ...
برادرم در خیبر و همسرم در بدر آسمانی شدند
ازدواج کرد. من سال 79 و خواهر کوچکم سال 82 ازدواج کرد. همه سر و سامان گرفتیم و مادرم خیالش راحت شد. بین شهادت دایی و پدرتان خیلی فاصله ای نیست، اما زمان شهادت عمو شما کمی بزرگ تر شده بودید، چه خاطراتی از ایشان دارید؟ عموی شهیدم بعد از شهادت بابا خیلی به ما رسیدگی می کرد. ما را بیرون می برد وسیله می خرید. پنج ساله بودم که عمو شهید شد. یعنی چهار سال بعد از شهادت پدرم. عمو خیلی ...
علی نصیریان : چطور می شود به کسی که توان خرید یک بسته ماسک ندارد گفت چرا ناامیدی؟!/ خاطره بازی درباره ...
چنین ارجمند، با جلال و جبروت، تکیه زده بر دریای خروشان استعداد و آگاهی که چاشنی تجربه بر وجاهتش افزوده، بی اغراق دست نیافتنی به نظر می رسد.علی نصیریان از تبار همین چهره های بی بدیل است؛ بزرگ منش، متواضع و به طرز شگفتی نستوه. نسلی که به سیمرغ ها و تندیس ها، اعتبار و آبرو می بخشند. نصیریان فیلم و سریال خوب و شاه نقش در کارنامه فاخر و پربارش کم ندارد. طی چند دهه هنرآفرینی هم، چنان خوش ...
روایتی از مردان شرمگینی که به جبر فقر آمدند
سلامت نیوز : این ساعتایی که توی مترو جوراب می فروشم، شبایی که بدون استراحت، بعد از نگهبانی روز، برای نگهبانی شب تا صبح، اضافه کار می مونم، فقط بچه هام میان جلوی چشمم. اون وقتی که بچه ام میگه بابا یه بسته بیسکویت برام بخر و من پول ندارم که حتی یه بسته بیسکویت بخرم. واقعا ندارم. بار ها شده که حتی کرایه رفتن به محل کارم رو نداشتم. بچه ام آرزوشه که یه ماشین اسباب بازی داشته باشه. آرزوشه یه رستوران ...
پدران شهدا آستانه صبرشان بالاست
شهید بودن می رسد. به مناسبت روز پدر، مهمان پدر شهید 105 ساله ای می شویم که امروز راوی زندگی و سیره فرزند شهیدش محمدصادق عاملی می شود. هر چند در طول مصاحبه چشمانش اشک بار می شد و بغض های گاه و بیگاه به سراغش می آمد و شانه های پدرانه و دستان فرتوتش را به لرزه وا می داشت، اما بسیار زیبا از شهیدش برایمان سخن گفت. از افسر ارتشی که اگر چه مدتی در امریکا ساکن بود، اما ایمان و اعتقاداتش از او یک مبارز ...
آقای خواننده ای که خلبان شد/ بازیگر سرشناس: واکسن ایرانی کرونا را می زنم/ عکسی پربازدید و تکان دهنده از ...
سان به آن برای کاربران از طریق تلفن های همراه حالا این امکان فراهم شده است تا آن ها بتوانند از فعالیت های بازیگر محبوب خود مطلع شوند. این روز ها چهره های هنرمند عرصه موسیقی، سینما و تلویزیون و ... یک یا چند صفحه شخصی و عمومی در شبکه های اجتماعی مختلف دارند و از این طریق شبانه روز با کاربران و هواداران خود ارتباط مستمر و دو طرفه ای برقرار می کنند. بیشتر بخوانید محس ...
شهید حمید باکری؛ پیکرش به خاک وطن بازنگشت
گرفت و آسیه چهار دست و پا جلو آمد و پا های بابا را چسبید. بعد از رفتن حمید، بچه ها سخت مریض شدند و شهر اسلام آباد هم بمباران شد. قبل از عملیات خیبر، مهدی در جمع فرماندهان گفت: ما باید در این عملیات ابولفضل وار بجنگیم و هرکس آماده شهادت نیست پا پیش نگذارد و حمید آرام گفت برادران دعا کنید من هم شهید بشوم این جمله حمید همه را به گریه انداخت. عملیات خیبر شروع شد. هنگام رفتن حمید، مهدی کوله پشتی ...
گفت وگو با علی اصغر یعقوبیان ، چراغ مسجد عباسی
.... خودم دو سه باری از بالای ساختمان و دیوار به زمین افتادم، اما انگار یکی بین زمین و آسمان مرا نگه می داشت و آسیبی ندیدم. این هم لطف پروردگار است. دوباره خاطراتش به خانم غیابکی و ساخت مسجد رسید. مسجدی که پس از سال ها حالا برخی از هم محله ای ها او را پدر محله می نامند و به فکر برگزاری بزرگداشتی به همین مناسبت برایش هستند تا شاید تقدیری از زحمات 50 ساله او در این مکان باشد. ...
مرگ ارغوان دو ساله به روایت مادرش
فایل مرتبط کبنا ؛ 22 بهمن ماه بود که ارغوان بشارت کودک 2 ساله دهدشتی به دلیل قصور پزشکی فوت کرد. بعد از گذشت دوهفته از این حادثه دردناک، مادر ارغوان بشارت به جزئیات ماجرا اشاره کرد. به گزارش کبنا نیوز ، مرگ ارغوان بشارت به روایت مادرش به شرح زیر است: ارغوان دوسال سن داشت، چهارشنبه (22 بهمن 99) در حین بازی افتاد و کتف سمت راستش برآمدگی و درد داشت مرتب گریه می کرد. فوری به بیمارستان مراجعه کردیم پزشکان و اورژانس رسیدگی کردن ...