سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای رزمنده ای که در شب عقدش شهید شد/ تبسم شیرینش خبر از اوج ایثار می داد
بزرگی انتخاب کرده بودم و برای رسیدن به آن، هر گونه شماتت ها را به جان می خریدم. قیصری به خاطرات خود در دفاع مقدس اشاره می کند و می گوید: از جمله خاطرات تلخی که خیلی مرا متاثر کرد مربوط به شهادت برادر صادقی است. ایشان یکی از رزمندگان مهاجری بود که سال 1364 در اطلاعات سپاه بانه خدمت می کرد. او قصد داشت با یک دختر بانه ای که از توابین بود ازدواج کند و مقدمات عقد آنها فراهم شده بود، آن شب بعد از ...
نخستین زیارت با دستبند!
کلی آیه از قرآن خواند که: - بابا من دین و ایمون دارم، مسلمونم، چرا باید دزدی کنم؟! اونم تو حرم آقا! رو کرد به من و گفت:-آقا شما بگو... من اصلاً به قیافه م میاد دزد باشم!؟ بابا من اصلاً تا حالا مشهد نرفتم، حرم آقا نرفتم! نه اینکه دلم نخواد، نه. کلی هم التماس آقا رو کردم که بطلبه، ولی هنوز دعوتم نکرده. سرش رو بالا گرفت و گفت:- یا امام هشتم! هی گفتم بطلب، نطلبیدی... حالا این ...
خاطراتی با حاج شیخ؛ حکایت ها و هدایت ها
. نیمه های شب اتوبوس رسید به اصفهان. دور میدان پس از پاسگاه راهنمایی پیاده شدیم. سوز بدی می آمد. لباس من کم بود و او هم عبای زمستانی کلفتی داشت. با این که جوان بودم و مجرد و قوی، وقتی سرما را در من حس کرد، عبایش را به من داد. یادم هست خودش هم حسابی سردش شده بود و به رو نمی آورد. با مهربانی گفت: تو که می دانستی زمستان است، چرا این جوری آمدی قم؟ خوب است آدمی در زمستان لباس مناسب تری بپوشد. ...
دیدن حضرت زهرا(س) در خواب
، و مداوای آنها بی نتیجه ماند، و آنها از درمان آن، اظهار ناتوانی کردند. بعضی می گفتند تا شش ماه باید تحت درمان باشی، و بعضی می گفتند تا چهل روز نیاز به درمان است. بسیار محزون و غمگین بودم، تا اینکه یکی از دوستان به من گفت: بهتر است که به زیارت مرقد مطهر اباعبداالله الحسین علیه السلام بروی، و از آن حضرت شفا بگیری، من عازم هستم، بیا با من با هم به کربلابرویم. گفتم با این حال چگونه سفر کنم، مگر طبیب ...
گفت و گو با زنی که دزد حرفه ای بود / سرقت را از کیف زنی شروع کردم!
این دزد حرفه ای است. نامت چیست؟ مرا سحر صدا می زنند اما نام واقعی ام نیست! به سحر معروف شده ام. چند سال داری؟ 25 ساله هستم. تا کلاس چندم تحصیل کردی؟ در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم. چرا؟ نامادری ام نمی گذاشت درس بخوانم و از من متنفر بود. مگر فرزند طلاق هستی؟ بله! من یک سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و پدرم مدتی بعد ازدواج کرد .من هم نزد پدرم ماندم ...
رحلت دخت علی زینب بود // جان تمام شیعه بر لب بود
هایش شبیه سیلاب است آه!خانم مگر نمی داند چشم های برادرش خواب است؟ - حق بده بی قرار اگر گشته حرف پنجاه و خورده ای سال است.... حاجتش را گرفته بعد حسین وقت رفتن رسیده خوشحال است - #آرمان_صائمی #رحلت_حضرت_زینب_#سلام_الله_علیها حسین خواهر تو بر غمت دچار شده دلم هوای تو کرده که بی قرار شده تمام موی سرم ، پینه های ...
فیلم های غیرقابل پخشی که با دوبله مجاز شد!/ ناگفته های یک اعتصاب
. من فقط بچه ها را انتخاب می کنم. * فقط انتخاب؟ بله. از زمان کدخدازاده که دوباره رفتم بالا در تلویزیون، 10 یا 12 دوره، سالی یک دفعه از جوان هایی که ثبت نام می کردند امتحان می گرفتم. * یعنی تست پذیرش را شما می گرفتید؟ بله. می گرفتم و می گفتم تو به درد این کار می خوری یا نمی خوری. تو این کار را نکنی بهتر است و دنبال کار دیگر بروی موفق تری! اما خاطرات ...
حاج حسین ؛ مسؤولی که حواسش به همه چیز بود، از لباس و سلاح تا روحیه نیروها +فیلم
که حاج حسین خرازی، حاج احمد کاظمی و سردار قربانی حضور داشتند، همان جا ماندم تا شب شود و در آن عملیات توی خط باشم، حاج حسین آمد پیشم و شروع به احوال پرسی کرد و بعد چند دقیقه به من گفت دستت را بده و بیا این طرف که تو اینجا مزاحم بودی! بعد از کلی معذرت خواهی از حاجی، گفتم چرا مزاحم؟ گفت دستت بده من و بیا! آمدم حرکت کنم که دیدم پایم سنگین شده و تازه متوجه شدم که تیرخورده. اگر مزاحم نشده بودی ...
نوشتن از شهید فلاح پیشه جذابیت های خاصی داشت/ به کارگیری سبک جدید در نگارش کتاب همت پنج، به گوشم
خانواده شهید حکایت از یک رزمنده منحصر به فرد داشت و به همین خاطر، مرور اولیه خاطرات و مصاحبه های مربوط به شهید پنج ماه زمان برد. وی عنوان کرد: خاطرات همسر شهید فلاح پیشه بسیار صادقانه، جذاب و با جزئیات بود. همچنین نوشتن از شهید فلاح پیشه جذابیت های خاصی داشت. شهیدی که از نوجوانی در بسیج محله مشغول بوده و در جوانی وارد دفاع مقدس و درگیر جنگ می شود و در گیرودار جنگ ازدواج می کند و دارای ...
روایت سَر شهیدی که سه ماه نزد پدر ماند
صفر است که در سال 61 و در عملیات محرم و شب اربعین شهید شد. آن زمان من عضو پایگاه بسیج آیت الله شفیعی بودم و محمدرضا نیز عضو گردان کربلای همین پایگاه بود. جدا شدن سر از بدن هنگام شهادت آل مبارک به سال های بسیار دور برمی گردد و از چگونگی به شهادت رسیدن محمدرضای 16 ساله این گونه می گوید: آن موقع ماه محرم بود و کسانی که شاهد شهادت برادرم بودند می گویند که محمدرضا آن روز روزه ...
سوگواری وفات حضرت زینب(س) با اشعار آئینی/ نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب
عبا خاتم نه در وقت سفر از لب لعل لبت اذان میخواستم، اما نشد یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من هر روز وشب تویی همه جا روبه روی من در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من تصویر قتلگاه تو یادم نمی رود یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من از خاطرات آن شب مقتل کنار تو مانده هنوز لاله سرخی به روی من یک ...
آقای حسن بیگی از خودت بگو!
کلاس ششم را در دو سال خواندم و به هر مکافاتی بود دیپلمی گرفتم. نمونه دست نوشته آن موقع، سال 1351 شده بود و من از یک طرف باید خرج خانه می دادم، که لازمه اش کار کردن بود و از طرف دیگر دوست داشتم به عشقم، به نوشتن برسم و خیلی زود نویسندگی به صورت شغلم در آمد و با دستمزد ماهیانه 250 تومان عضو موظف مجله امید ایران شدم. آن زمان، همسرم هم دستمزدی در همین حد و حدود داشت و چون در ...
شهید خرازی: مقابل اشاعه فساد، فحشا و بی حجابی بایستید
سپرده یه کالیبر ببرم خط. با این آتیشی که اونا می ریزن، 2 دقیقه نشده، کالیبرو می فرستن رو هوا. بالاخره نبرد. از موتور که پیاده شد، یک راست رفت سراغ علی. یک سیلی گذاشت تو گوشش. داد زد اون بچه های مردم دارن جون می دن زیر آتیش، دلت نمی سوزه، واسه یک کالیبر دلت می سوزه؟ می خواستم مثلاً دلداریش بدم. گفتم اگه من جای تو بودم، یه دقیقه هم نمی ایستادم اینجا. گفت چی داری می گی؟ می خواستم دستشو ببوسم ...
توپ جمع کنی که قهرمان آسیا شد
خوب است. جوان که بودم و تجریش هم خلوت بود، دور میدان را شاید 10 دور می زدم. از بوستان نیاوران تا تجریش پیاده می رفتم و حالم خوب می شد. حتی دوستان آلمانی ام را که به ایران می آیند به تجریش می برم. چند سال پیش یکی از دوستانم را دعوت کردم که برای تعطیلات کریسمس به ایران بیاید. گفتم: تو که همه جای دنیا را رفته ای یکبار هم به ایران بیا. حتماً وسایل اسکی را هم بیاور. تعجب کرد که مگر ایران برف دارد! مگر کوه دارد! آن سال آمد و 5 سال پیاپی دیگر هم برای اسکی در شمشک به ایران آمد. 3 سال بعدش هم با همسرش آمد. باور نمی کرد که طبیعت ایران این قدر زیبا باشد. ...
فضائل و مناقب حضرت زینب علیهاالسلام
او را ام کلثوم کبری، و صدیقه صغری می نامیدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود. او زنی عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود. نسب نبوی، تربیت علوی، و لطف خداوندی از او فردی با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طوری که او را عقیله بنی هاشم می گفتند. با پسرعموی خود عبدالله بن جعفر ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانی بود که دو تن از آن ها (محمد و عون) در کربلا، در رکاب ابا عبدالله الحسین علیه السلام شربت شها ...
الهه منصوریان: MMA هدف اصلی من است
او تبریک می گویم. روزی که من وارد جشنواره فجر شوم و کلی منتقد داشته باشم، جزو زمان هایی است که به خودم افتخار می کنم. الان پژمان جمشیدی هم باید افتخار کند که کلی منتقد دارد و بسیار درباره اش صحبت می کنند. ولی او ایستاده و نقش هایش را خوب بازی می کند و مردم هم او را دوست دارند. در ورزش هم از من انتقاد می شود، چه برسد به وقتی که بخواهم وارد حرفه دیگری شوم. تو در فیلم قطع فوری حضور داشتی که ...
نغمه شاد زندگی در کنار پدری جانباز/ رزمنده ای که سالهاست راحت نخوابیده
شادی و عشق خانواده همراه است. سردار دستاری در گفتگو با خبرنگار ما اظهار: در بیست و یکمین روز از اسفند سال 66 به درجه رفیع جانبازی و قطع نخاعی نائل آمده ام در آن روز من ماموریت داشتم به ماوت و خط مقدم مهمات ببرم که از ناحیه گردن دچار آسیب جدی شدم. 33 سال است راحت نخوابیدم وی افزود: در طول این 33 یک ساعت راحت نخوابیدم البته گلایه ای نیز ندارم ، و روزی که امام جمعه ...
انتقام هولناک رقیب عشقی!
می گفت که هیچکس نباید از مخفیگاهت مطلع شود وگرنه با کنترل خانواده ات تو را پیدا می کنند و ... خلاصه آن قدر در گوشم خواند که مجبور شدم پیشنهادش را بپذیرم و در حالی که نمی توانستم شما را فراموش کنم، به جنوب کشور رفتم و زندگی مخفیانه ای را شروع کردم اما در این 20 سال هیچ وقت نتوانستم شما را فراموش کنم! حتی یک شب هم بدون یادآوری چهره زیبای فرزندانم نخوابیدم. روزهای سختی را سپری کردم تا این که شش ماه ...
کتاب نعمت جان رونمایی شد
جان منتشر شد. وی ادامه داد: این خاطرات بعد از قریب به 20 سال بازخوانی شده و حاصل ساعت ها گفت وگو است. زنان امدادگر بسیاری هستند که خاطرات نابی از دوران دفاع مقدس دارند اما هنوز روایت آنان منتشر نشده است. راوی کتاب با بیان بخشی از خاطرات زندگی خود گفت: من قصد داشتم که با یک جانباز قطع نخاعی ازدواج کنم اما خانواده ام مخالف بودند؛ بعد از رضایت خانواده در سال 67 با یک جانباز قطع ...
پیرزن 91 ساله با زندگی عجیبش از دست فرشته مرگ فرار کرده است + عکس
، دهان و زیر ناخن های من وجود داشت، بنابراین بدیهی است که خاک گیاه را خورده باشم، این گیاه هدیه ای از جانب پسرم بود، بنابراین من از او بسیار ممنونم. " رزماری گفت:" تنها چیزی که می دانم این است که اگر کوودری برای کمک به من نیامده بود، من مرده بودم. او جان من را نجات داد، او و من نمی توانم به اندازه کافی از او برای کاری که انجام داد تشکر کنم. " ریچارد پسر رزماری گفت: " زمان بسیار ...
مْراد و مرد به از میرِ ذوالفقار پدر
می گذرد: پدر؛ جلوه بهار چراغ روشن شب های غم نثار، پدر قرار دلکش دل های بی قرار، پدر به غیر نام بلند تو و صفای دلت کسی نبرد مرا سوی افتخار پدر دعای پاک تو بال فرشته را نو کرد که پر کشد به سوی عرش کردگار، پدر در اوج بارش غم از چهار سوی حیات به مهر پاک تو بودم امیدوار پدر برای از تو سرودن به روز مرد نبود، ...
علی (ع) بهترین الگو برای هدایت بشر/ امام اول شیعیان سر حلقه ولایت است
کسی را محبوب تر از علی نیافتم، لذا با زبان او با تو سخن گفتم تا قلب تو مطمئن شود. علی (ع) در مقامی است که در خانه خداوند چشم به جهان گشود، خداوند، با لسانی چون او با رسول خاتمش سخن گفت، در آسمان چهارمش فرشته ای با هیبت ایشان بر منبری از نور نشاند تا دعاگوی محبانش باشد و نیز سفرش به سوی آخرت را هم ابتدا از خانه خودش مسجد کوفه قرار داد. علی (ع) فروغ عالم تابی است که ولایتش تاکید موکد خداوند در معراج بوده است. علی (ع) مظهر عجایب است و سببی است از اسباب خلق عالمین. علی (ع) سر سلسله مردان مقتدر و مظلوم خداست، او جان پیامبر (ص)است. انتهای پیام/ س ...
سایه، دور از وطن ولی همچنان عاشق ایران
...> بدین ترتیب سایه که زادۀ 6 اسفند 1306 خورشیدی در شهر فرهنگی رشت و بالیدۀ آن سامان و تهران است، امروز 93 ساله می شود و از این حیث بختیار است که بیش از اکثر قریب به اتفاق شاعران و نویسندگان این سرزمین، در این جهان زیسته و امیدواریم همچنان بزیَد و چشمۀ خلاقیت او باز هم بجوشد. چندان که هنوز هم شعر ناب می سراید و اگر چه به باورهای سوسیالیستی شهرت دارد و سال هاست دور از ایران زندگی می کند اما یاد ایران و ...
مجید صالحی در برنامه دورهمی
وی و فرزنداش و خاطرات مشترکشان صحبت کرد. بازیگر ترش وشیرین درباره 11 عمل جراحی اش گفت: تاندون های دستم پاره شد و چند بار عمل کردم. دیسک عوض کردم. با یوسف تیموری با ماشین تصادف کردیم و دره رفتیم شبکیه چشم ام را عمل کردم، عمل قلب داشتم. مجید صالحی از رفاقتش با رضا عطاران گفت و در این خصوص خاطره ای هم تعریف کرد: شب مهمان خانه عطاران بودیم و به خاطر صمیمیتی که با رضا داشتم یکی از ...
مقایسه امیرالمومنین و حضرت جبرائیل/ ماجرای طلبه ای که به لوسترهای حرم مولا اعتراض داشت/ یعسوب الدین به ...
...> عمل امیرالمؤمنین(ع) امام باقر (ع) میفرماید: یک روز در اتاق پدرم زین العابدین(ع) نشسته بودم، داشتم عبادت پدرم را نگاه می کردم، رکوعش را، سجودش را، حالش را، بعد با صدای بلند شروع کردم گریه کردن. پدرم نمازش را که سلام داد و فرمود: باقرم! چرا گریه می کنی؟ گفتم: پدر از این سنگینی عبادتت دلم سوخت، پدرم شروع کرد گریه کردن. به پدرم گفتم: من دلم برای شما سوخت گریه کردم، شما برای چه گریه می کنی؟ فرمود ...
سبک زندگی مؤمنانه پدر امام علی (ع)/ جایگاه و منزلت جناب ابوطالب در کلام اهل بیت(ع)
، عاقبت تو جهنم خواهد بود. نکته دیگری هم در این باره در کتاب کمال الدین و تمام النعمة نوشته شده با این مضمون که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در جمعی فرمود: به خدا سوگند! نه پدرم و نه جدم عبدالمطلب و نه هاشم و نه عبد مناف هیچ بتی را نپرستیدند. مردم پرسیدند: پس آن ها چه می پرستیدند؟ آن حضرت فرمود: به سمت کعبه نماز می خواندند و بر دین حضرت ابراهیم علیه السلام بودند. زندگی خانوادگی ...
سروده هایی در مدح مولا / چه غم ز فتنه ی ایام تا علی داریم
ماندم و شراب شدم مِی شدم پیاله شدم مست بوتراب شدم هی علی علی گفتم در علی مذاب شدم می نویسم از عشقم می نویسم از دردم غیر دور چشمانش هیچ جا نمی گردم توی محفل ذکرش دُرِّ ناب می ریزند پای هر علی گفتن هی ثواب می ریزند روی ما فرشته ها هی شراب می ریزند توی جام خالی ما هی شراب می ریزند روی چشممان خاک بوتراب می ریزند در شب سیاه ما آفتاب می ریزند ...
ادامه صدرنشینی شنای پروانه در جدول فروش سینمای کشور
خبرگزاری میزان - جدول فروش هفتگی سینمای ایران با اعلام صدرنشینی فیلم سینمایی شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت با فروش معادل 9,865,834,159 ریال منتشر شد. سینما های سراسر کشور از اسفند ماه گذشته با تعطیلی سالن های خود به دلیل شیوع بیماری کرونا وضع ناگواری را تجربه کردند، اما حال بعد از گذشت این زمان هشت فیلم آغازگر راه سینما در سال 99 و همزمان با بازگشایی سالن های تماشای فیلم هستند ...