ماجرای 3 روز تحصن پشت در دفتر سردار قاسم سلیمانی
سایر خبرها
قتل فهیمه 35 ساله که زن دوم کارشناس دادگستری شده بود / در دادگاه تهران چه گذشت؟ + عکس
دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به تشریح ماجرا پرداخت. وی گفت : من سال ها قبل ازدواج کردم و صاحب یک دختر بودم اما چون با همسرم اختلاف داشتم از او جدا شدم و سرپرستی دخترم را پذیرفتم. من هر روز دخترم را به مدرسه می بردم . دخترم با یکی از همکلاسی هایش رابطه خوبی داشت .او هم پدر و مادرش از هم جدا شده و همراه مادرش زندگی می کرد . چندین مرتبه که دخترم را به خانه ...
کارشناس دادگستری به دیه و زندان محکوم شد
ماجرا گفت: من از کارشناسان دادگستری بودم و وضع مالی خوبی هم داشتم. قبلاً ازدواج کرده بودم و از همسرم صاحب یک دختر بودم، اما به خاطر اختلافی که داشتیم تصمیم به جدایی گرفتیم. بعد از طلاق هم سرپرستی دخترم را به عهده گرفتم. دخترم با من زندگی می کرد و خودم هر روز او را به مدرسه می بردم. او با یکی از همکلاسی هایش که دختری به نام سحر بود صمیمی بود. یک روز دخترم به خانه سحر رفته بود. وقتی به دنبالش رفتم ...
توصیه شهید مدافع حرم به رفقای هیئتی اش
عازم جبهه مبارزه با داعش و دفاع از حرم حضرت زینب(س) شد و در دومین ماموریت خود به سوریه در 16 خردادماه سال 96 مصادف با یازدهم ماه مبارک رمضان در وقت افطار در حماء به دست تکفیری های جنایتکار به شهادت رسید. وصیت نامه شهید سیدمصطفی صادقی : پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: سزاوار نیست که مسلمان شبی را به صبح آورد مگر اینکه وصیت او آماده باشد. الحمدلله رب العالمین و الصلاه ...
اسرار قتل خانم دکتر پیش از سفر به کانادا
زن توضیح داد: دخترم فریبا در یکی از محله های تهران، داروخانه بزرگی دارد و خودش هم در آنجا کار می کند. چند سال قبل شوهرش فوت شد و بعد از مرگ وی، فرزندان آنها به کانادا رفتند و در آنجا مشغول تحصیل و کار شدند و دخترم تنها زندگی می کرد. معمولا هر روز تلفنی با دخترم حرف می زدم اما از روز شنبه از او بی خبرم. هرچه به او زنگ می زدم جواب نمی داد تا اینکه به داروخانه اش رفتم. یکی از کارمندان ...
شهید وطن! واژه ها پر از سکوت اند در برابر تو...
...، آخر مادرم هم بعد از تو غم مهمان دلش شد، هرچند به ظاهر می خندید و برای شاد کردن من شادی می کرد اما من بارها شب ها صدای گریه اش را می شنیدم که همه اش دلتنگی برای تو بود و همان غصه و درد پنهان شد غده سرطانی و ریشه دواند در تمام وجودش و او هم من را تنها گذاشت. حال مدت هاست دیگر خودم نیستم. تمامم پر شده از سه نقطه های بی نهایت. من دارم مچاله می شوم زیر نگاه، کارها و حرف های آدم هایی که ...
همه دارایی یک مادر از دو فرزندش
شهادتش مطلع شدید؟ یک روز خواهرزاده ام به من گفت مسجد خیلی شلوغ است. مردم جمع شده اند. چادرم را سرم کردم و رفتم بیرون. تا رفتم بیرون دیدم احمد رئیسی (که بعدها به شهادت رسید) و محسن و رضا داودآبادی آنجا هستند. احمد رئیسی گفت عزیز کجا می روی؟ گفتم چه شده دم مسجد؟ گفت هیچی! حاج آقا محقق می خواهند بیایند سخنرانی و مردم منتظرند. بعد گفت بچه ها تشنه هستند یک پارچ آب بیاور مادر. با احمد رئیسی ...
آشتی علی صادقی با محمد شایسته پس از چند روز اختلاف و درگیری
، سر فیلمبرداری نمیری. سر فیلم 50 کیلو آلبالو با تو قرارداد بستیم. همون روز چک تسویه حساب رو دادیم و تو وقتی دیدی فیلم در اکران نوروز می فروشد نیمه های شب برای من شماره کارت می فرستادی. ازت پرسیدم این چیه گفتی یک پاداشی به ما بده، گفتم قرار پاداش نداشتیم ولی تو می گفتی حالا یک چیزی به ما بده. بعدها شنیدم همه جا میگی من پولت رو خوردم. بهت زنگ زدم برگه قرارداد و تسویه حساب رو برات فرستادم. که در حین ...
تاجر تهرانی 2 چشمش را مهریه عروس خانم کرد / 5000 سکه داد
وقتی رو به روی قاضی ایستاد درباره علت دادخواست طلاقش در ادامه گفت: می دانستم آن قدر پول دارند که در یک ساعت بتوانند ام را بدهند. برای این که هومن همیشه برایم بماند از او خواستم دو چشمش را هم به عنوان مهریه به من بدهد. به دور از چشم فامیل به رفتیم و همسرم دو چشمش را مهر من کرد. بعد از چند ماه به مشکل خوردیم و به مادرشوهرم گفتم چشم های پسرت را درمی آورم و آنها تازه متوجه شدند هومن چشم ...
ماجرای سفر به آمریکا بعد از 11 سپتامبر و تهدید به ترور/ پیش از انقلاب، بخاطر نماز خواندن به من اُمّل می ...
در خواستم داخل شوم اجازه ندادند و گفتند شما را نباید راه بدهیم. شما بروید و بعداً از شما تجلیل می شود. گفتم در روز من از 10 نفر تجلیل می کنم، آدمی نبودم که جایی بروم و من را وارد کنند، من یواش با سوت رفتم و با یک سوت هم آمدم بیرون. * اولین بار که شما را برداشتند زمان آقای احمدی نژاد بود؟ بله. زمان ایشان بود. قبل از آن زمان آقای هاشمی طبا هم این اتفاق افتاد. بعد 34 سال تیم ما ...
محسن چاوشی از اعدام نجاتم داد
پیش رفت که اعتماد خانواده ام را جلب کرد. من هم در زندان بودم و اصلا خبر نداشتم. سال 97 خانواده مقتول تماس گرفتند و آن موقع خانواده من فهمیدند که آن فرد، کلاهبردار بوده است. آنجا فهمیدم ماجرا پیچیده است و به زودی اعدام می شوم. من حتی یک بار به اتاق قرنطینه رفتم؛ جایی که یکی - دو روز بعد، احکام اعدامی ها را اجرا می کنند. شهریور 99 خانواده ام و یک رابط نیکوکار به نام آقای شکیبا دنبال رضایت بودند ...
خاطره ای از زنده یاد جاسم جادری
پیش آمد و چون ایشان و دکتر روحانی در تمام آن ادوار با هم در مجلس دوست بودند و خط فکریشان نزدیک به هم، تصمیم گرفت که ستاد انتخابات دکتر روحانی را راه اندازی کند. مثل همیشه خندان و با شوخی های همیشگی اش با من صبحت کرد. زنگ زد و گفت: کرد لرزبان بیا با هم برای دکتر حسن روحانی تبلیغ کنیم و در ستادش همکاری کن. جزییات صحبتهای رد و بدل شده یادم نیست اما مضمون پاسخ من این بود ...
مهریه های مهیب
. برای این که هومن همیشه برایم بماند از او خواستم دو چشمش را هم به عنوان مهریه به من بدهد. به دور از چشم فامیل به دفترخانه رفتیم و همسرم دو چشمش را مهر من کرد. بعد از چند ماه به مشکل خوردیم و به مادرشوهرم گفتم چشم های پسرت را درمی آورم و آنها تازه متوجه شدند هومن چشم هایش را به عنوان مهریه به من داده است. حالا هم مهرم را می خواهم. با احضار مرد تاجر او به قاضی گفت: سارا عشق اول و آخر ...
شهید حاج قاسم سلیمانی درباره شهید همت چه گفت؟/ سردار متوسلیان بود معادلات صهیونیست در منطقه تغییر پیدا ...
فرزندان نخبه شهدا جای شهدا علمی و سایر شهدا را پر کند. سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس افزود: امنیت و آرامش امروز ما در سایه صبر، شکیبایی و جانفشانی شهیدان است. قاسمی پیربلوطی افزود: دیروز سالروز شهادت سردار شهید همت بود که سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی درباره این شهید فرمودند: شهید همت فرمانده ده ها هزار نفر لشکر بود و در عملیاتی که اتفاق افتاد تبدیل به دسته 40 نفری ...
روایت جلال مقامی از دوبله فیلم "محمد رسول الله"/ به حضرت آقا گفتم لذتی که بردم تکرار نمی شود
صداوسیما به مکه مکرمه مشرف شدم در حالی این که این نقش را می گفتم مثل اینکه جای دیگری بودم و اصلاً این نقش کوتاهی بود اما جعفر بن ابی طالب در فیلم "محمد رسول الله" بسیار نقش مؤثری داشت. همه کسانی که به من زنگ می زنند، می خواهند که من راجع به این نقش و سکانس حرف بزنم، چون خدا را شاکرم که درست بیان شده است. وی در مبعث حضرت رسول(ص) آرزو کرد: امیدوارم این کرونا ریشه کن شود و حالا که هیچ کس ...
فوتبالیستی که نقش مهمی را در دوران دفاع مقدس ایفا کرد
خیبر برای سامان بخشی به آتش پشتیبانی به خط مقدم محاصره شده طلائیه رفت و تیربار بدست همپای بسیجیان عاشق ساعت ها جنگید و نهایتاً 11 اسفندماه سال 1362 هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفته و شربت شهادت را نوشید. پیکر مطهرش در طلائیه ماند و زیر آب رفت و هیچ گاه بازنگشت. یکی از همرزمان شهید غازی می گوید: جنگ شروع شده بود، یک روز حسن را با لباس بسیجی دیدم، گفتم دانشگاه را رها کردی و رفتی جنگ ...
فیلم ممنوع التصویر شدن شهاب حسینی در تلویزیون
اظهارنظر خود درباره ماجرای ممنوع التصویرشدنش در اجرای تلویزیونی اینطور گفت: ممنوع التصویر شدن در اجرای تلویزیونی برایم رحمت بود؛ باعث شد به سمت بازیگری کشیده شوم. اگر آن اتفاق نیفتاده بود الان یکی از مجری های با سابقه شبکه 2 تلویزیون بودم. از صداوسیما به من گفتند بازیگری به پشتوانه و تاریخ اجرای شما لطمه می زند؛ گفتم شما من را اخراج کردید، آن وقت نگران رزومه من هم هستید؟ ...
مراسم بزرگداشت سالگرد شهادت مدافع حرم حسین جوینده برگزار می شود
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از رشت، مراسم بزرگداشت دومین سالگرد شهادت مدافع حرم حسین جوینده ، شامگاه پنج شنبه (21 اسفند) بعد از نماز مغرب و عشاء در گلزار شهدای شهرستان رشت برگزار می شود. این مراسم با سخنرانی سردار خسرو عروج مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران و با مدیحه سرایی عبدالحسین شفیع پور برگزار خواهد ...
ماجرای خواندنی شناسایی پیکر شهید ستار یکه زارع
رنگین تر بوده است؟ وی ادامه داد: 45 روز بعد به مرخصی آمد و 7 روزی پیش مان ماند، او رفت و دیگر هیچ وقت برنگشت. در عملیات خیبر حضور داشت؛ عده ای می گفتند او شهید شده و عده ای دیگر می گفتند در اسارت است اما ماه ها از او بی خبر بودیم و چشم انتظاری مان ادامه پیدا کرد. شب ها وقتی می خواستیم بخوابیم، در خانه را قفل نمی کردیم، منتظرش بودیم یا اگر کسی می آمد و به پنجره می زد، مدام فکر می کردم که ...
مردی که از همسر و دخترانش کتک می خورد
بابا صدا می زدند، بعد از 13 سال هیچ احترامی برایم قائل نبودند و روزگارم را تلخ کرده بودند. آن ها نه تنها ژیلا را اذیت می کردند بلکه رو به روی من می ایستادند و با گستاخی می گفتند تو چه کاره هستی که رفت و آمد ما را کنترل کنی؟ جسارت آن ها به جایی رسید که دیگر با پشتیبانی مادرشان مرا کتک می زدند و با دخترم بدرفتاری می کردند. تازه به نصیحت های پدرم پی بردم، اما دیگر دیر شده بود. تحمل این همه توهین و الفاظ ...
شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی از تولد تا شهادت/شاهرگی برای حریم
خاطرنشان کرد: زندگی تمام شهدا به دو بخش جذاب عموماً تقسیم می شود بخش اول ازدواج و آشنایی آنان با همسرانشان است و در بخش دوم شیوه شهادتش ایشان است که البته من شیوه شهادت شهید حمیدرضا اسداللهی را بیشتر دوست دارم، زیرا شهادت خاصی نصیب این شهید مدافع حرم شد، وی قبل از زمان شهادتش نماز خود را به پایان رساند و وارد میدان نبرد شد. انتهای پیام/ ...
شهید مدافع حرم کرمانشاهی قهرمان حماسه تکریت شد
را به شهادت رساند، پدرم بیشتر اطلاعات انقلاب را از طریق ایشان دریافت می کردند. شهید صادق یاری از چه سالی و به چه شکلی وارد سپاه بدر شدند؟ در اوایل انقلاب صدام و رژیم بعث ایرانی های ساکن عراق را اخراج می کند و خانواده ما نیز به تبع این قضیه در سال 1358 به ایران باز می گردد. پس از بازگشت به ایران شهید مدافع حرم صادق یاری عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می شود و با ...
عروس، پدرشوهر سارق را لو داد
...> علاوه بر این هربار که به زندان می افتادم، به رد مال محکوم می شدم و باید پول مالباخته ها را برمی گرداندم. بار آخر اما توبه کردم و گفتم دیگر سمت کار خلاف نمی روم اما چند روز قبل ماشینم خراب شد و پول نداشتم آن را تعمیر کنم. به هرکسی که فکرش را کنید رو انداختم اما بی فایده بود و در نهایت تصمیم گرفتم ماشین بدزدم. با ماشین سرقتی چه می کردی؟ درست است که من دزد ...
شهید مدافع حرم علی منیعات
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز آبادان ، شهید مدافع حرم علی منیعات در سال 1364 به عنوان پنجمین فرزند در خانواده ای پرجمعیت در خرمشهر دیده به جهان گشود که 4 برادر و 2 خواهر هستند. سال 1386 ازدواج و زندگی ساده و بی آلایش خود را آغاز کرد، یک سال بعد خداوند دختری به آنها عطا کرد که نام او را زینب نهادند و زندگی مشترکشان حدود 9 سال به طول انجامید. این جوان خرمشهری در نخستین ...
صحبتهای حسین ماهینی از رای حاج صفی به آجورلو
ازدواج بود از اهواز ماجرای آشنایی من با همسرم آغاز شد و این که با خانواده ها صحبت کرده بودیم و قرار بود بعد از جام جهانی برزیل مراسم ازدواج مان را برگزار کنیم که از برزیل برگشتیم به موضوع سربازی برخورد کردیم و وقفه ای در آن افتاد؛ من کارهایم را انجام دادم و به انزلی رفتم و مشخص شده بود که من بازیکن ملوان هستم و باید دو سال برای این تیم بازی کنم، 6 ماه دوم هم من را محروم کردند و اجازه ...
روایتی از دردِدل پدر شهید با خاک شلمچه
نور بود که در طی مدت هشت روز یک میلیون و 898 هزار نفر از دانش آموزان به صورت زندهاز شبکه شاد این برنامه ها را تماشا کردند. فارس: بهترین خاطره شما در طی این سال ها از برگزاری سفر راهیان نور چیست؟ ستیزه: به خاطر دارم در ایام راهیان دانش آموزی به شلمچه رفته و در نقطه صفر مرزی برای افراد نقش امنیت را توضیح می دادیم، بعد از اتمام روایتگری، پدر شهیدی را دیدم که برای نخستین بار به ...
دانشگاه فرهنگیان هسته اساسی تثبیت ایثارگری/ اسلامی که در آن فرهنگ شهادت نباشد، اسلام آمریکایی است
زنده نگه داشتن یاد شهدا کم تر از شهدا نیست و بخاطر همین حرف است که اینجا حضور دارم. راوی دفاع مقدس تصریح کرد: در کشورهای دیگر کسانی قهرمان ملی هستند که جانشان را فدای وطن کرده اند ولی نمی دانم چرا در کشور ما افرادی مثل سلبریتی ها به نام قهرمان ملی شناخته می شوند. وی افزود: باید از قهرمانان واقعی ملی مان یعنی شهدا برای فرزندان و دانش آموزانمان بگوییم تا این ستاره ها را به عنوان ...
مقاومت رزمندگان لشکر 5 نصر در چهار راه خندق
...، فرمانده لشکر پنج نصر سردار مرتضی قربانی و سردار سرلشکر شهید نورعلی شوشتری در نبش چهارراه، داخل یک سنگر بدون سقف مستقر بودند و نیروها را فرماندهی می کردند و در تلاش بودند تا نیروهایی که جلو مانده بودند را به طریقی به عقب هدایت کنند. حدود ساعت 2 بعد از ظهر از شدت پاتک دشمن کاسته شد و معلوم بود که نیروهای عراقی خود را برای یک حمله گسترده آماده می کردند. از ساعت 10 صبح در ...
مادرانه شهید محمدرضا تورجی زاده
. برشی از کتاب: نویسنده در صفحه 9 کتاب از زبان مادر شهید چنین خاطره ای را بیان می کند و چنین می نویسد: پدرم به بیماری سختی مبتلا شد. هر روز حالش بدتر می شد. هرجایی می بردندش، نمی دانستند دردش چیست. یک سالی با بیماری اش دست وپنجه نرم کرد تا اینکه آبان سال 1320، به رحمت خدا رفت. آن موقع مادرم من را باردار بود. خودش برایم تعریف می کرد: - پابه ماه بودم. حال ...