سایر منابع:
سایر خبرها
قتل پدر روانپزشک به دست پسر اسلحه به دست در تهران
هیچ اطلاعی از مخفیگاه پسرش شهرام و صحنه قتل ندارد. قتل پدر به دست پسر تجسس های پلیسی نشان از آن داشت که قاتل همان شهرام است که حجت را به بیمارستان رساند و بعد از تحقیقات ماموران کلانتری پا به فرار گذاشته است. کارآگاهان در ادامه تحقیقات با توجه به اینکه شهرام 30 ساله از کشور خارج نشده خانواده وی تحت نظر قرار گرفت و با گذشت 20 ماه تیم جنایی اطلاع پیدا کرد که شهرام گاهی ...
گورخوابی پس از قتل پدر
سرویس حوادث جوان آنلاین: ساعت 11 صبح جمعه اول شهریور سال 98 بود که به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید از طبقه اول مجتمع مسکونی حوالی خیابان قلهک صدای شلیک چند تیر شنیده شده است. یکی از ساکنان ساختمان مسکونی به مأموران گفت: پس از شنیدن صدای شلیک چند تیر دیدم که پسر همسایه طبقه اول پیکر خونین پدرش را از ساختمان بیرون آورد و مدعی شد که مرد ناشناسی به او شلیک کرده و بعد هم با آمبولانس به ...
برادرکشی هولناک در تهران / چاقو در گردن مقتول فرو رفت
به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، ساعت 10 صبح پنجشنبه گذشته مأموران کلانتری 149 امامزاده حسن در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ پسر جوانی در یکی از بیمارستان ها خبر دادند. بدنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس حبیب الله صادقی آغاز شد. در ادامه مشخص شد پسر 36 ساله به خاطر وارد آمدن ضربه چاقو به گردنش به بیمارستان منتقل شده است. اما دو روز بعد با وجود تلاش کادر درمان تسلیم ...
قتل پسر جوان با ضربه چاقو به گردن
خواهرزاده پسر جوان رفتند و مرد جوان به ماموران گفت: 2 دایی 42 ساله و 35 ساله ام در ساختمان ما به صورت مجردی زندگی می کنند و 2 شب قبل صدای درگیری و داد و بیداد از خانه دایی هایم به گوش رسید که به سرعت خودم را به خانه دایی ام رساندم. وی افزود: وقتی وارد خانه شدم دیدم دایی کوچکترم که رحمان نام دارد چاقو در گردنش گیر کرده و غرق خون روی زمین افتاده است و دایی بزرگم که رامین نام دارد در خانه نیست ...
برادرکشی به خاطر یک لحظه عصبانیت
شدند که لکه های خون روی لباس هایش دیده می شد. ماموران با ورود به خانه با پیکر غرق در خون پسر 27 ساله رو به رو شده و او را به بیمارستان انتقال دادند. در حالی که تحقیقات از متهم در کلانتری ادامه داشت خبر رسید که مرد زخمی فوت کرده است. متهم در جریان تحقیقات پلیسی گفت: والدین مان فوت شده اند و من و برادرم با هم زندگی می کردیم. او کار درستی نداشت و من با کار در پیک موتوری هزینه زندگی مان را ...
پدرکشی برای 25 هزار دلار / قاتل 3 ماه در قله یکی از کوههای تهران مخفی شده بود
شده بودند به تعقیب متهم پرداختند. در میانه راه آژیر خودروی پلیس باعث شد تا مرد موتورسوار از ماجرا با خبر شود. او که فهمیده بود پسر جوان یک متهم تحت تعقیب پلیس است او را از موتورسیکلتش پیاده کرد و گفت حاضر نیست به فرار او کمک کند. با این وجود پسر جوان تلاش کرد با وسیله دیگری به فرارش ادامه دهد. او چشمش به خودرویی افتاد که جلوی پارکینگ خانه ای متوقف شده بود. راننده از پشت فرمان پیاده شده بود تا در ...
علت مرگ آزاده نامداری به دست بازپرس رسید
همان ابتدا شایعاتی مبنی بر اینکه مجری سابق صدا و سیما به قتل رسیده، مطرح شد، اما ساعاتی بعد ابعاد بیشتری از ماجرای مرگ دردناک او فاش شد که فرضیه خودکشی را قوت می بخشید. محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران درخصوص جزئیات این حادثه می گوید: ساعت 19:30 هفتم فروردین ماه بود که گزارش مرگ آزاده نامداری اعلام شد و با توجه به حساسیت موضوع شخصا به همراه قاضی حبیب الله صادقی، بازپرس ویژه قتل و ...
جست و جوی پلیس برای قربانیان احتمالی راننده زانتیا
خودروی پژو با مرد شیطان صفت شباهت نداشت. این مقام انتظامی اضافه کرد: در حالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت شامگاه 26 بهمن سال گذشته دختری 22 ساله به پلیس رفت و از قربانی شدنش توسط راننده خودرویی شکایت کرد. او گفت: از متروی شریعتی به سمت خانه مان سوار خودرویی شدم که به نظرم پژو 405 بود. به غیر از من سه مسافر دیگر هم سوار خودرو بودند و راننده پس از پیاده کردن آخرین مسافر، تغییر مسیر داد و ...
قتل فجیع برادر به دست برادر
حادثه 24 - تحقیقات پلیس در خصوص قتل مردی جوان در جنوب پایتخت نشان می دهد تنها مظنون این جنایت برادر او است. ساعت 10 صبح پنجشنبه 23 اردیبهشت ماه امسال به ماموران کلانتری 141 امام زاده حسن خبر رسید که مرد 36 ساله ای که از دو روز قبل به یکی از بیمارستان ها منتقل شده بود، جانش را از دست داده است. او به دلیل اصابت ضربه چاقو به گردنش جانش را از دست داده و به درستی معلوم نبود ماجرا از چه قرار ...
افزایش قربانیان پرونده شکارچی زنان پایتخت
سرویس حوادث جوان آنلاین: سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: شکایت های مطرح شده علیه مرد فریبکار از ساعت شش عصر 23 دی سال گذشته به جریان افتاد. آن روز زنی 40 ساله به پلیس خبر داد که از سوی راننده خودروی عبوری مورد آزار قرار گرفته است. او گفت: در عبدل آباد منتظر تاکسی بودم تا به خانه ام در خانی آباد بروم که یک خودروی عبوری که به نظرم پژو آمد توقف کرد و ...
فرار به عراق پس از قتل همسر و فرزند
به شهرمان برگشت و در این باره با ما صحبت کرد. بعد از شنیدن حرف های او و گرفتن بعضی مشخصات از یاسمن با این ازدواج هم مخالف بودیم، اما سجاد دست بردار نبود و این بار هم به حرف ما گوش نکرد. وقتی سماجت سجاد را دیدم عصبانی شدم و به او گفتم اگر با یاسمن ازدواج کند دیگر او را در جمع خانواده نمی پذیریم. حتی به او گفتیم اجازه ندارد با بقیه فامیل هم رفت و آمد کند و تماس داشته باشد. سجاد همه این سختگیری ها را ...
عاملان وحشت طلافروشان دستگیر شدند
.... با دیدن افراد پولدار که آنجا می آمدند وسوسه سرقت به جانم افتاد. نخستین بار است دستگیر می شوی؟ نه. ظهر بیست و هشتم بهمن سال 95 با یکی از اقوامم مسلحانه وارد صرافی در میدان فردوسی تهران شدیم، با شلیک به پای مرد صراف او را زخمی و با سرقت 70 میلیون دلار و یورو فرار کردیم که یک هفته بعد بازداشت شدیم. چطور با اعضای باند آشنا شدی؟ با میلاد در زندان آشنا شدم ...
علت مرگ آزاده نامداری به دست بازپرس رسید / خودکشی اش تبعات دارد!
بدن وی دیده نمی شد. از سوی دیگر وی بعد از رفتن همسر و دختر خردسالش به سفر، در خانه تنها بوده و بررسی ها حکایت از این داشت که در این مدت هیچ کس وارد آپارتمان آنها نشده است. سرپرست دادسرای جنایی تهران ادامه می دهد: با انجام تحقیقات بیشتر دست نوشته ای از خانم نامداری کشف شد که خطاب به دخترخردسالش نوشته شده بود. وی در یک دفتر مشق 40برگی، برای دخترش جملاتی نوشته بود که چیزی شبیه به خداحافظی ...
شیطان زانتیا سوار به ایستگاه آخر رسید
ترین دزدان سریالی طلا در تهران + فیلم معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران تصریح کرد: با شکایت زن 40 ساله، کارآگاهان با بررسی دوربین های مداربسته اطراف محل وقوع جرم به ادعای شاکی، موفق شدند شماره پلاک چندین خودروی پژو را به دست آورند و از سویی با کمک قربانی به چهره نگاری از متهم بپردازند، اما مشخصات هیچ یک از مالکان خودرو های مذکور با مرد شیطان صفت شباهت نداشت. ...
دستگیری راننده زانتیای متجاوز به 4 زن/ پلیس در جست وجوی بازماندگان احتمالی دیگر
ساعت 6 بعدازظهر 23 دی سال گذشته زنی جوانی با حضور نزد مأموران پلیس، از راننده شیطان صفتی شکایت کرد و گفت: از عبدل آباد برای رفتن به خانه به سمت خانی آباد، سوار بر خودروی عبوری شدم و پس از سوار شدن به خودرو، به نظرم آمد که پژو باشد. شاکی در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: داخل خودرو به غیر از من مسافر دیگری نیز بود که پس از طی مسافتی مسافر پیاده شد و راننده با این بهانه که ترافیک ...
دختر 16 ساله: بر سر این که به خانه کدام یک از پسرها بروم دعوا بود
درگیر شدند. در همین زمان من وحشت زده از کافی شاپ بیرون آمدم و با ماموران انتظامی رو به رو شدم . آن ها که چهره وحشت زده و پریشان مرا دیدند متوجه شدند که من از خانه فرار کرده ام و به چنگ چند پسر غریبه افتاده ام. آن ها با دستگیری چند پسر جوان که حالت طبیعی نداشتند مرا هم به کلانتری انتقال دادند. این جا وقتی از سرگذشت و عاقبت تلخ و وحشتناک دختران فراری آگاه شدم که در دام باندهای فساد گرفتار شده اند و ...
چهارمین شاکی در پرونده راننده زانتیای متجاوز
...: ادامه تحقیقات در پرونده راننده زانتیایی که زنان و دختران جوان را به عنوان مسافر سوار خودرواش کرده و آنها را مورد آزار و اذیت قرار می داد، به شناسایی یکی دیگر از قربانیان او منجر شد. چندی قبل زن جوانی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و گفت یک راننده او را مورد آزار و اذیت قرار داده است. او گفت: در خیابان منتظر تاکسی بودم که یک زانتیا مقابلم توقف کرد و چون 2مسافر دیگر هم در خودرو ...
بن بست پر دردسر!!!
کوچه خبر دار می شوند!!! تعارف هم ندارند و راحت سر سفره می نشینند و کاری به کم و زیاد غذا و مهمان غریب و آشنا هم ندارند!!! یک ماه قبل یکی از دوستان قدیمی و خانوادگی مان از استان همجوار زنگ زد که برای چند روز به خانه ما می آیند! البته از بابت کرونا خیالشان راحت بود چون همه خانواده کرونا گرفته و خوب شده بودند. ما هم به تازگی تست داده بودیم. خلاصه از بابت کرونا ...
شورش مرگبار برای فرار!
کودک از پدرش گرفته بود در تهران خانه ای خریده بود نمی دانست راز این گروگانگیری به دست خودش بر ملا می شود. بیشتر بخوانید شورش مرگبار برای فرار! ریاد های دلخراش معتادانی که میان دود و آتش گرفتار شده بودند، هر لحظه بیشتر شدت می گرفت. بیشتر بخوانید انکار قتل راننده اتوبوس بعد از 7 سال رسیدگی به پرونده راننده اتوبوسی که 7 سال پیش از سوی 2 مرد نقابدار به قتل ...
دوست پسرم را در کمد لباس ها پنهان کردم! / مرد بی نوا غافلگیر شد !
...، ماموران پس از شناسایی هویت قربانی،در نخستین اقدام تحقیقات خود را روی همسر او آغاز کرده و او را مورد بازجویی قرار دادند. زن در بازجویی های ابتدایی گفت:همسرم صبح زود برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. بعد از آن نیز هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتم پاسخگو نبود. بشدت نگرانش شدم و همه جا را دنبال او گشتم، ولی پیدایش نکردم. می خواستم موضوع را به پلیس اطلاع دهم تا این که متوجه ...
قتل برادر سر میز شام
حادثه 24 - درگیری دو برادر به خاطر خوردن غذا و ایجاد سر و صدا، به قتل برادر کوچک تر منجر شد. ساعت 30 دقیقه بامداد چهارشنبه گذشته مرد جوانی با مأموران کلانتری 117 جوادیه تماس گرفت و از سر و صدای همسایه طبقه سوم شکایت کرد. با تماس مرد همسایه بلافاصله مأموران کلانتری راهی محل حادثه شده و با ورود به طبقه سوم ساختمان قدیمی، با بدن نیمه جان پسر27 ساله مواجه شدند. پسر جوان با چاقو مجروح شده بود و ...
مهدی پاشازاده: رئیس جمهور را راحت تر از منصوریان پیدا می کنید!
را کتک بزند. در پایان وقتی وارد رختکن شدم دیدم دو بوقچی با چاقو می خواهند گلر تیمم را بزند. متاسفانه اتفاقات بدی افتاد ولی خدا را شکر برای خاطیان هیچ مشکلی پیش نیامد و با خیال راحت به خانه شان رفتند. به من می گفتند کینگ این اولین عکس را در اولین سال حضورم در اتریش گرفتند. رفتن به آن کشور برایم خیلی خوب بود. لقبی هم به من داده بودند که دوستش داشتم. به من می گفتند هوتلدورف ...
علت مرگ آزاده نامداری به دست بازپرس رسید / خودکشی اش تبعات دارد!
بدن وی دیده نمی شد. از سوی دیگر وی بعد از رفتن همسر و دختر خردسالش به سفر، در خانه تنها بوده و بررسی ها حکایت از این داشت که در این مدت هیچ کس وارد آپارتمان آنها نشده است. سرپرست دادسرای جنایی تهران ادامه می دهد: با انجام تحقیقات بیشتر دست نوشته ای از خانم نامداری کشف شد که خطاب به دخترخردسالش نوشته شده بود. وی در یک دفتر مشق 40برگی، برای دخترش جملاتی نوشته بود که چیزی شبیه به خداحافظی ...
عاشورا را در جبهه ها دیدم/ شهدا کجا و من کجا؟
درکی از جنگ نداشتم آرزو می کردم کاش جنگ آنقدر طول بکشد تا بتوانم به جبهه بروم. از دوستم پرسیدم چگونه می توانم اعزام شوم؟ از کجا باید اقدام کنم؟ او هم مرا راهنمایی کرد که باید از پدر یا مادرم رضایت نامه داشته باشم، به بسیج محل بروم، ثبت نام کنم و اعزام شوم. پیشنهاد دادم هر دو با هم برویم، گفتم دوست دارم وارد سپاه و پاسدار شوم. صبح روز بعد به جای مدرسه، به دفتری رفتیم که اعزام ...
لباس های خونین، تنها سرنخ از زن ناپدید شده
جوان بود چون با هم دوست بودیم. فکر می کنم او با سوسن طرح دوستی ریخته و مرا به جای خودش جا زده است. من و دوستم مراد هر دو در یک پروژه ساختمانی کار می کردیم و او چند ماه قبل، پیش من آمد، موبایلم را برگرداند و گفت قرار است از ایران خارج شود. من فکر می کنم او از سرنوشت سوسن خبر دارد. ادعای مرد مظنون عجیب و پر از تناقض بود. فرضیه قتل در این شرایط قاضی حبیب الله صادقی، بازپرس جنایی ...
پیشنهاد کثیف در خانه دوست صمیمی به پسر 19 ساله/ باید با خاله اش ازدواج می کردم
.... بابک افزود: فکر می کنم اگر از مادرم دور نمی شدم واز ترس او به خانه دوستم نمی رفتم این قدر به فلاکت کشیده نمی شدم. چند ماه بعد از ازدواج شومم خبردار شدم خواهرم ازدواج کرده و پس از چهار ماه او نیز طلاق گرفته است. من خواهرم را از صمیم قلبم دوست دارم و با این خبر دیگر هیچ امید و هدفی برای آینده ام نداشتم. در آن شرایط تنها چیزی که فکر می کردم می تواند مرا بی خیال غم و غصه دنیا کند مواد ...
مرگ کودک با سیانور
با زنی دیگر خشمگین بود سس بادام را با سیانور آغشته کرده بود تا وی را به قتل برساند. این زن آدرس محل زندگی همسر سابقش را به راننده داده و به او گفته بود تا آن را به شخصی با نام حمید برساند. راننده تاکسی به آدرس اعلام شده مراجعه، اما همسر این زن از قبول بسته غذا خودداری کرد. سپس این راننده غذا را با خود به خانه برد و به همراه پسر 10 ساله و همسرش اقدام به خوردن آن کردند. در حالی که این ...
عشوه گری شیطانی دختر یک سرایدار در میهمانی اعیانی
عالمه حرف نگفته با من خداحافظی کرد و رفت. بعد از رفتن او، میهمان ها یک یک از جایشان بلند شدند. مهسا جون... مهمونیت واقعا معرکه بود... به ما که خیلی خوش گذشت. مهسا جون...یه شب فراموش نشدنی بود. از حالا منتظر جشن تولد سال دیگه ات هستیم. داشتم با خودم فکر می کردم که حالا این وقت شبی چه جوری برگردم خانه. لبخندی زدم و گونه هایم را به گونه های مهسا کشیدم: اوه عزیزم... معرکه بود... همه چیز ...
جنگ، طعم مادری و زندگی را از ما گرفت!
دکتر سقز را انتخاب کرد ویه روز همگی ما را ترک کردن. برای من خیلی سخت بود چون خانواده من تهران نبودن ومن خیلی به ترانه جون عادت داشتم. البته ما هر دو فرهنگی بودیم ومشغول کار. ترانه جون فکر کنم مرخصی گرفت. منم سرم را با هانی ومدرسه گرم می کردم. نمی دونم چند وقت بود رفته بودن که شب اخبار اعلام کرد دیشب سقز را صدام کافر بمباران کرد. من یه باره دلم ریخت ولی گفتم جای اونا امنه و در ...