سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراف عجیب ستاره سریال گامبی وزیر
] شاید دو ساعت پیش از نمایش آن به مخاطبین فیلم را به ما نشان داد، و من به شدت ناراحت شدم. فکر کردم که هرگز دوباره کار نخواهم کرد، هنوز وقتی در موردش فکر می کنم به خود می لرزم. بدترین احساس دنیا را داشتم: "کسانی که در دنیا از همه بیشتر دوست دارم را ناامید کرده ام. کارم را درست انجام نداده ام." و در حالی که فرد تقریباً پرحرفی هستم، دوست دارم حرف بزنم و ارتباط برقرار کنم، هیچ حرفی نمی زدم، فقط گریه می ...
از دیدن خودم روی پرده سینما وحشت کردم | اعتراف ستاره سریال گامبی وزیر برای اولین بار
. تیلور جوی درباره واکنشش به پربیننده شدن سریال گامبی وزیر گفت: در بلفاستِ ایرلند شمالی بودم، به همراه رابرت اگرز مشغول فیلم بردازی فیلم شمالی (The Northman) بودیم که بسیار به آن افتخار می کنم. شمالی و گامبی وزیر تفاوت های زیادی دارند. تک و تنها در آپارتمانی نشسته بودم و چیزی جز موبایل با خودم نداشتم و در این موبایل چیزهایی می دیدم که نمی توانستم باور کنم. اما بعد خوشبختانه کیت آمد و پیش من ماند (کیت دیکی، که در ساحره نقش مادر مرا بازی کرد) و هر روز اطلاعات بیشتری منتشر می شد و من به او می گفتم: فکر می کنم خوب پیش می رود و مردم سریال را دوست دارند. ...
ماجرای بیماری خونی سحر تبر و داستان شهرت!
زیاد به این چهره دست یافته است. اما در واقعیت، تمام این تصاویر با گریم، فتوشاپ و افکت های کامپیوتری به دست آمده بود. چنانچه فاطمه خویشوند یا همان سحر تبر بعد از بازداشت در این رابطه گفته بود: در کل باید بگویم که آنچه شما دراینستاگرام می دیدید، افکت های کامپیوتری بود که با آن تصویر را می ساختم. دست و صورتم را فرم می دادم و لاغر به نظر می رسیدم. خیلی ها این فکر ها را می کردند. حرف ...
نیم نگاهی به سه گاه ابوهادی؛ در روشنای زندگی روحانی شهید مدافع حرم، علی تمام زاده
.... اما حضورش در بسیج و رابطه اش با چند طلبه، او را به سمت علوم دینی کشاند. هم زمان و بی آنکه از دلش خبر داشته باشم، از شوقم برای دیدن او در لباس روحانیت گفتم، اول انگار دچار شوک شده باشد، خوب به چشم هایم خیره شد، بعد یک باره چهره اش مثل گل شکفت و خودش را پرت کرد در بغلم. اگر کسی می دید، می گفت لابد سال ها از هم دور بوده اند. طوری در بغلم فرو رفت که انگار نمی خواست هیچ وقت رها شود ...
نرگس آبیار چگونه ذبح فائزه را فیلم کرد؟
اصلی این مستند من هستم اما قطعاً آقای قاسمی و خانم آبیار به عنوان صاحبان فیلم اصلی، نقطه نظراتی هم داشتند. در این زمینه به یک تعامل رسیدیم. این مستندساز درباره جریان ساخت مستندهای مرتبط با فیلم های سینمایی مهم در سال های اخیر هم گفت: من یکی از اولین مستندسازانی بودم که کار ساخت مستند درباره پشت صحنه یک فیلم سینمایی را آغاز کردم. در سال 84 بود که پشت صحنه فیلم آناهیتا ساخته عزیزالله ...
مدافع حرمی که تکفیری ها نقشه ترورش را کشیدند/ نحوه شهادتش را خودش نقاشی کرده بود
... حالا تن صدای پدرآهسته تر است؛ بغض راه گلویش را بسته ،چند لحظه سکوت می کند و بعد دوباره می گوید: ما سوم خرداد بود که از این ماجرا مطلع شدیم، درچند روزی که بی خبر بودیم چون خودش گفته بود یک ماموریت مهم می رود و امکان تماس برایش وجود ندارد،خیلی نگران نبودیم...حتی یادم است، آخرین بار سه روز قبل از مجروحیتش با او صحبت کردم، زنگ زد و گفت : بابا من یک چیزی از شما می خواهم.گفتم بگو پسرم. گفت: فقط ...
پول خوب است، به شرطی که جنبه اش را داشته باشی
خوردن نداشتیم و من تمام طلاهایی را که شب عروسی از خانواده ام هدیه گرفته بودم، خیلی راحت به او دادم که سرمایه ی دستش باشد، پدرم هم فرش زیر پایش را فروخت و به او داد و گفت، می توانی یک کاری برای خودت شروع کنی. البته فرید هم مرد زرنگ و کاری بود، با پولی که به دست آورد یک موتور خرید و مدتی کارش خرید و فروش موتور بود. وضعیت مالی ما کمی بهتر شده بود، او معامله موتور می کرد و من قالی بافی می ...
امام(ره) اعتقاد داشت حفظ نظام اسلامی اوجب واجبات است
. درباره پایان جنگ و قطعنامه 598 چه خاطراتی دارید؟ زمانی که قطعنامه پذیرفته شد، ما حدود 45 کیلومتر داخل خاک عراق بودیم و ساعت 2 بعد از ظهر بود که از رادیو خبر پذیرش قطعنامه را اعلام کردند. بچه ها هم همه ناراحت بودند، البته نه به خاطر اینکه جنگ تمام شده بود، بلکه به این دلیل که در آن سال ها از نظر ما دفاع مقدس دیگر در حاشیه بود و آن روابط همراه با پاکی و صداقت با رزمندگان و شب ...
ماجرای چند مرگ دلخراش در کویرهای ایران
داشته باشیم. لوازم مورد نیازمان را برداشتیم و با همسرم حرکت کردیم. بعد از طی مسافتی، به همسرم گفتم اگر موافق باشی بیابان را دور بزنیم و از نقطه دیگری برویم. همسرم هم از این پیشنهاد استقبال کرد. در ادامه راه، دوباره تغییر مسیر دادم و باز هم همسرم استقبال کرد. بعد از مدتی ناگهان متوجه پرایدی شدم که وسط بیابان گیر افتاده بود. سرنشینان آن هم زن و شوهری بودند که آب آشامیدنی شان تمام شده بود. همسرم که ...
ناگفته های دو خبرنگار از حادثه واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست
صندلی های سمت راننده نشسته بودم و مهشاد آن طرف نشسته بود. یعنی روی هر ردیف یک نفر نشسته بود. هر دوتایمان لبه صندلی نشسته بودیم و داشتیم باهم صحبت می کردیم که ناگهان کمک راننده از جلو بلند شد و به سمت عقب دوید و داد زد که "کمربندهایتان را ببندید"، همه ما فکر کردیم که شاید افسر پلیس دیده است، چون اصلا نگفت که ترمز بریده و فقط گفت که کمربندها را ببندید. یکبار هم اتوبوس به سمت دره چپ شد، اما دوباره ...
گفتگو با مهدی کمالی، پیش کسوت ورزش مشهد
.... خلاصه در همان اداره تربیت بدنی همه نوع ورزشی را یاد گرفتم. ازدواج سنتی در شهر غریب خیلی ساده و خودمانی صحبت می کند. روان و راحت، انگار کتاب خاطرات زندگی اش را در دست گرفته و با زبانی پدرانه برای ما می خواند. می گوید:20 سالم بود که در کرمانشاه ازدواج کردم. یکی از دوستانم خانمی را معرفی کرد. من هم به پدرم گفتم. آمد به کرمانشاه و بعد از خواستگاری در روز 26 آذر 51 ازدواج کردم ...
جلیل سامان: دوست ندارم مردم برای دیدن کارهایم پول بدهند/ سفارشی کار نمی کنم
.... البته ممیزی هایی نیز در این میان وجود دارد و شاید در بیرون از تلویزیون بتوان این سریال را ساخت. چمران الگویی برای تمام نسل ها است، او به همه چیز پشت پا زد و راه خود را انتخاب کرد. سامان درباره اینکه آیا سراغ کارهایی که به هر دلیلی ساخته نشدند، می رود یا خیر گفت: این را نمی دانم اما ممکن است زمانی که با این پروژه ها دوباره مواجه شوم علاقه ای دیگر به تولید آن ها نداشته باشم. وی درپایان درباره تفاوت میان فریبرز باغ بیشه و پرویز پرستویی در فیلم لیلی با من است بیان کرد: من شباهتی را میان این دو شخصیت پیدا نمی کنم چراکه این دو بازیگر کاملا در فضاهای متفاوتی قرار داشتند. ...
روایت تلخ اعتیاد در شهر
را برای چند ساعت از مشکلات دور و سرخوش کند اما دلهره بعد از آن از سر مصرف کننده دست بر نمی دارد، حال خوش تنها بخش وسوسه انگیز این ماجراست و سیاهی روزگار بعد از آن خود را نمایان می کند. در اوج جوانی درگیر مسائل عاطفی شدم و برای رهایی از مشکلات به مواد مخدر پناه بردم، اولین پکی که به مواد زدم تمام هم و غم روزگار از من دور شد، انگار در دنیای دیگری سیر می کردم... در گوشه دیگری ...
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
سرای حرم همیشه شلوغ است اما لحظه های پیش رو با تمام شب ها و روزهای گذشته حضور فرق دارد. شادی در نگاه تمام زائران حاضر در این خانه موج می زند و صدای نقاره ها و آواز ساعت روز میلاد امام مهربانی ها را نوید می دهد. با ذوقی دو چندان از حضور به عاشقانی چشم دوخته بودم که سرگرم مناجات و به شکل عجیبی در حال خود غرق شده بودند، عشق در گوشه گوشه حرم جا خوش کرده بود و تماشای لذت افراد در حال مناجات ...
ردبول، گرندپری فرانسه در فرمول یک را برد
، در حالی که ریکاردیو هم از ساینز و گاسلی پیش افتاده بود. جلوتر، والتری بوتاس در دور 18 برای نخستین بار به پیت استاپ رفت و فرستاپن را که 3 ثانیه از همیلتون عقب افتاده بود، به فکر انداخت تا دور بعد لاستیک خود را تعویض کند. همیلتون هم در ادامه به پیت استاپ رفت اما انتظار نداشت که با این کار فرستاپن بتواند از او عبور کند. راننده ی نخست تیم رد بول به خوبی بعد از پیت استاپ یک شروع دوباره داشت ...
قصاص؛ تأیید حکم قاتل پزشک سرشناس تهرانی
با من زندگی می کرد. من به فکر انتقام افتادم و تصمیم گرفتم مادر و خواهرشوهر سابقم را بکشم، اما مردانی که برای قتل اجیر کرده بودم، اشتباهی شوهر خواهرشوهرم را کشتند. با اطلاعاتی که مأموران پلیس به دست آورده بودند، سه روز بعد سه قاتل اجاره ای ردیابی و بازداشت شدند. آن ها بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای ...
یک بلیط رفت و برگشت برای مشهد مقدس
به گزارش خبرنگار ایلنا، با خود گفت کاش من هم یکی از کبوترهایش بودم! کبوتری کنار پنجره نشست. از روی ویلچر بلند شد؛ چند قدم جلوتر نرفته بود که کبوتر پرواز کرد. این چند جمله با عنوان اوج تنها یکی از داستانک های واگن مخصوص است که توانسته یکی از آرزوهای ما شیعیان را در قالب داستانک شرح دهد: کاش کبوتر حرمت بودم! واگن مخصوص کتابی شامل تعداد زیادی داستانک رضوی ویژه زیارت و کرامات ...
باعث افتخار است در پرسپولیس بمانم/ جلسه ای با باشگاه نداشته ام/ کم آورده بودم اما دوباره بلند شدم
بازی با تراکتور در سوپرجام به اتمام رسیده و خوشحالی ما و هواداران هم باید تمام شود. ما باید به بازی های بعدی فکر کنیم. * این بازی روی زمین چمن مصنوعی برگزار می شود و قطعا کار ما سخت است. با این حال به چیزی جز گرفتن 3 امتیاز این بازی فکر نخواهیم کرد و در این مقطع، پیروزی برابر مس برای ما بسیار مهم است. از طرفی فرسایشی شدن لیگ هم کار را سخت تر کرده، خصوصا اینکه ما در 4 جام درگیر بودیم و ...
آغاز لیست بازی های جدید
احسان شوق الشعرا- یک روز اینطرفی ها و روز دیگر آنطرفی ها سُکان شهر را به دست می گیرند، در خط بندی های سیاسی انگار نوبتی برای عرض اندام گروه ها وجود دارد، که هر دوره یا دو دوره یکبار، به یک گروه خاص با تفکر ویژه این شورا تعلق میگیرد و سردمداران شهر با اصول و قواعد خود برای مدیریت کلان شهری تصمیم میگیرند. حزب بندی هایی که از سالیان قبل آغاز و تا به امروز ادامه داشته و به سادگی در عملکرد ...
دیدار با صداهای ماندگار
گو داشته که در ادامه می خوانید. آقا جلال و مستر رابرت سال1394 بود که مستندی درباره آقای بهروز رضوی با عنوان روزگار بهروز ساختم که آن هم برای این بود که یک تصویر آرشیوی و قدیمی از ایشان دیدم و به شبکه مستند طرحی را ارائه دادم مبنی بر این که مستند پرتره بسازیم. اولی را به صورت تک قسمتی درباره آقای رضوی ساختم و بعد که مورد توجه و استقبال قرار گرفت، مجموعه ای را به نام پیشکسوتان ...
محاکمه عاملان قتل دکتر سرشناس
خود گفت: در مترو دستفروش بودم. همسرم بیماری قلبی و کلیوی داشت و برای درمان او نیاز به پول داشتم. با فریبا آشنا شدم و او وقتی از مشکلات مالی من باخبر شد، خواست خواهرشوهر و مادرشوهرش را بکشم. ماجرا را با دو نفر از دوستانم در میان گذاشتم و با پنج میلیون تومان دو اسلحه خریدم. فریبا عکس مادرشوهر و خواهرشوهرش را برای من ارسال کرد. قرار بود بعد از قتل خواهرشوهرش، به اکباتان برویم و مادرشوهرش را بکشیم تا با ...
بو می کشم طراوت این چشمه سار را
آرامگاه هزاران تن بی جانی بود که به آنجا پناه آورده بودند. این را درست زمانی بیشتر فهمیدم که پدربزرگ خدابیامرزم را در طبقات زیرین حرم دفن کردند و من فهمیدم نه تن ها زنده ها، که مرده ها بیشتر به آنجا پناه می آورند. این شد که پا به جهان کشف و شهودی گذاشتم و همه جای حرم را سیاحت کردم. سفر یک روزه من از صبح زود، بعد از کنسلی اولین کلاس دانشگاهم شروع می شد و تا خود غروب ادامه داشت. اول به جست ...
راز و رمز هنر ماندگار استاد فرشچیان/ روایتی شنیدنی از طراحی ضریح امام رضا(ع) و خلق تابلوی ضامن آهو و عصر ...
بروم اصفهان، یک روز دیدم که تیمساری به محل سربازی ما آمد، همه آماده باش بودیم، من تمام صف را به هم ریختم چون بلد نبودم، افسر بزرگ به من گفت که ستوان بیا، من رفتم و گفتند چه کار می کنی، تیمسار من را که نگاه کرد گفت فرشچیان تو هستی، گفت: کجا هستی تو به درد این کار نمی خوری. برو باشگاه افسران و تابلو بساز، آنجا رفتم و تمام دوره کارم را تابلو ساختم. در باشگاه افسران به من گفتند که تو معاون ...
عالیشاه: کم آورده بودم، اما دوباره بلند شدم
؟ جدا از پرسپولیس در تراکتور و راه آهن هم با آقا یحیی کار کردم و ایشان جزو مربیان خوب فوتبال ما ست. همه ما دست به دست هم می دهیم تا پرسپولیس موفق باشد و در کنار هم موفقیت های بزرگ را جشن بگیریم. آیا فصل بعد هم در پرسپولیس می مانی؟ باعث افتخار من است که در پرسپولیس بمانم و در خدمت این تیم باشم. فعلا که لیگ برتر تمام نشده و بازی های مهمی داریم که باید روی آنها تمرکز کنم. آیا تا به امروز با باشگاه مذاکره کرده ای؟ تا الان جلسه ای نداشتیم ولی به احتمال فراوان در پایان فصل با پرسپولیس جسله می گذارم. ...
با تالیف کتاب شرق مقرنس دین خود را به امام رضا (ع) ادا کردم
یک و نیم سال پیگیر اسپانسر بودم اما کسی پیدا نمی شد ولی بعد از اضافه کردن این 7 فریم در یک روز 3 اسپانسر بسیار قوی پیدا کردم . وی افزود: حدود 352 میلیون تومان برای تالیف این کتاب هزینه شد که حدود 290 میلیون تومان شرکت تیراژه اسپانسر آن شد و مابقی آن با فروش دوربین تامین شد. احمدپور بیان کرد: اگر از معماری حرم مدام عکاسی شود باز هم تمام شدنی نیست لذا اگر بخواهم دوباره عکاسی حرم ...
پینگ پنگ باز زن ایران و رد یک شایعه عجیب کرونایی!
شعار سال : ندا شهسواری پینگ پنگ باز مطرح تیم ملی زنان ایران چندین روز است که به خاطر ابتلا به کرونا در زیرزمین خانه شان قرنطینه شده و به همین دلیل نتوانست در اردوی تیم ملی حاضر شود. او درباره شایعه عجیبی که بعد از ابتلایش منتشر شد و همچنین بدشانسی اش به خاطر درگیری دوباره با کرونا صحبت کرد. روزهای قرنطینه را چطور می گذرانی؟ نسبت به روزهای قبل بهتر شدی؟ روزهای اول ...
کرامات امام هشتم (ع) قابل وصف نیست/ کمک بی منت به مردم، هر عاشقی را خادم حرم رضوی می کند
برویم ولی یک روز بعد از امتحان به مشهد می رسیدیم و من دو روز قبل باید آنجا بودم، چون امتحان روز های پنجشنبه و جمعه برگزار می شد. موضوع را با پدرم در میان گذاشتم؛ وقتی پدرم شور و اشتیاق من را دید؛ قبول کرد که دو روز زودتر از خانواده و تنهایی به مشهد بروم؛ باورم نمی شد پدرم قبول کند، بنابراین بلیط گرفتم و راهی شدم؛ تمام فکر و ذکرم امتحان بود. یک روز قبل از امتحان با کتابی که در ...
ماجرای عجیب مدیریت استقلال/ وزیر به دنبال حفظ مددی به هر قیمتی!
کند که البته این مساله مورد تایید سلطانیفر وزیر ورزش قرار نگرفت و حتی او در پی این است تا تمام اعضای هیأت مدیره را تغییر دهد تا احمد مددی با هیأت مدیره جدید به کار خود ادامه دهد. چندی پیش نیز هیأت مدیره استعفای دسته جمعی خود را اعلام کرده بودند اما طی جلسه ای که با سلطانیفر و معاونش علی نژاد داشتند، دوباره سر کار خود برگشتند. حال باید دید در جلسه ای که روز چهارشنبه در مجمع استقلال برگزار می شود چه تصمیمی در این خصوص خواهند گرفت. انتهای پیام/ ...