سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراف هولناک زن مشهدی که از نقشه قتل شوهرش باخبر بود
برای من ایجاد مزاحمت و بعد شوهرم دخالت کرد و آن موتورسوار نقابدار همسرم را با ضربات چاقو کشت! در ادامه بازسازی صحنه قتل، مجید جوان 29 ساله نیز مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و در تشریح این جنایت شیطانی وحشتناک گفت: حدود یک سال و نیم قبل با رضا (مقتول) در یکی از رستوران های سنتی طرقبه آشنا شدم و با هم به گفت وگو پرداختیم. من از شهرستان آمده بودم و جا و مکان و شغل درستی نداشتم آن شب رضا ...
جزئیات جدید و تکان دهنده از پرونده قتل 4 نفر در ایران
ادامه بازسازی صحنه قتل، مجید جوان 29 ساله نیز مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و در تشریح این جنایت شیطانی وحشتناک گفت: حدود یک سال و نیم قبل با رضا (مقتول) در یکی از رستوران های سنتی طرقبه آشنا شدم و با هم به گفت وگو پرداختیم. من از شهرستان آمده بودم و جا و مکان و شغل درستی نداشتم آن شب رضا مرا برای صرف شام به خانه اش دعوت کرد واین گونه معاشرت من با خانواده او شکل گرفت ولی در این میان من که با همسرم ...
درددل قاتل فراری در کمپ، دردسرساز شد
، بی فایده بود آن را برداشته و به خانه ام بردم. آن شب سر این موضوع با مرد همسایه درگیر شده و او را با چاقو زدم که متوجه مرگش شدم. در این مدت فراری بودم تا این که چند روز قبل پلیس مرا در طرح جمع آوری معتادان دستگیر کرد و به کمپ ترک اجباری برد. برای این که راز قتل فاش نشود، نامم را در آنجا تغییر دادم. در آنجا با مردی دوست شده و ماجرای قتل را برای او گفتم که شروع به اخاذی کرد و وقتی نتوانستم پول بیشتری ...
جنایت به خاطر فلاسک چای
وی لب به اعتراف گشود و ضمن تشریح ماجرای قتل گفت: حدود سه سال قبل از شهرستان به تهران آمدم تا کار کنم. اینجا به عنوان کارگر ساختمانی کار می کردم و اتاقی هم در یک خانه در جنوب تهران اجاره کردم. اما بعد معتاد شدم و حال و روز خوبی نداشتم. وقتی آن روز زن همسایه به من تهمت دزدی زد خیلی عصبانی شدم چون فلاسک مال خودم بود اما همان شب وقتی شوهر زن همسایه به سراغم آمد چون حال خوبی نداشتم و مواد مصرف کرده بودم ...
داستان حیرت آور فقر و تباهی در قتل به خاطر فلاسک چای !
می دادیم. چون همه کسانی که در آن خانه زندگی می کردند افراد فقیر و گرفتاری بودند که وسایل زندگی شان کامل نبود. یک روز قبل از حادثه مقتول گفت که قرار است همراه همسرش برای تفریح به پارک بروند و فلاسک چایی من را امانت گرفت تا چایی داخل آن بریزند و به پارک ببرند. من فلاسک چایی را لازم نداشتم، اما روز حادثه متوجه شدم که زن همسایه به خانه مقتول رفته و به همسر مقتول گفته بودکه فلاسک چایی متعلق به آن ها ...
زندگی به سبک شهدا-1|ملاک همسر شهید اندرزگو برای ازدواج
چند سال سرگردان و بدون خانواده مشغول فعالیت بود تا سرانجام با وساطت حجت الاسلام موسوی، امام جماعت مسجد چیذر و حجت الاسلام هاشمی علیا، سرپرست حوزه علمیه چیذر و با نام مستعار شیخ عباس تهرانی به خواستگاری دختر آقای عزت الله سیل سپور رفت. کبری سیل سپور همسر شهید می گوید: حدود سال 1349 بود که با آقای اندرزگو آشنا شدم و ازدواج کردم. آن زمان من 16 سالم بود و ایشان حدود 29 سال داشت. من دختری ...
250 تا 750 هزار تومان ؟
دیدن مادرم می رفتم یا آنان به خانه دایی می آمدند. دو سال از عروسی مان گذشت و زن دایی هرروز ریز اتفاقات اتاق خواب را می پرسید و بعدش آوار زخم زبان بود که بر سرم می بارید. منتظر نوه بودند و من هنوز باردار نشده بودم. سال سوم باردار شدم. فرزندم یک دختر بود که باب میل خانواده دایی قرار نگرفت. چند وقت بعد خبر آوردند که پسردایی عاشق دختر دیگری شده و می خواهد مرا طلاق دهد. به شرط اینکه ...
روایت هایی از دردِ چهار زن جانباز شیمیایی سردشت
شدیم تا واژه های عشق، دل تنگی، شهادت، ظلم، امید، نفس، درد و شهر سردشت برایتان معنای عمیق تری پیدا کند. عشق مرا نجات داد شبنم شیخی وقتی سردشت شیمیایی شد، فقط 6 سال داشت. از تلخی های روزگار که یاد می کند بازهم لبخند از روی لبش گم نمی شود. می گوید: عشق من را نجات داد، عشقی که منجر به ازدواج شد. اوایل خانواده همسرم فکر می کردند شیمیایی بودن من واگیر دارد بعدها، هم خودم و هم ...
مادر را با اشک راهی خانه سالمندان کردیم!
کار افتاده ام چیزی کم نگذاشتم مریم صادقی/همسر سالمند من از یک خانواده سنتی هستم. احترام به همسر در فرهنگ ما جایگاه ویژه ای دارد. همان حکایت خدای زن روی زمین که می گویند مردش است! وقتی همسرم بعد از تصادف خانه نشین شد من ماندم و یک تکه گوشت که مقابلم بود. چیزی نمی فهمید و عکس العمل تمام محبت هایم با نگاه بود. خودم یک زن 60 ساله بودم و مراقب یک مرد هفتاد و چند ساله! آدم وقتی مریض ...
عکس العمل حاج قاسم از ازدواج مجدد همسر شهید
بودم اصلا نتوانم حرفی بزنم. در مراسم ما سردار قاآنی لطف کرد و از طرف حاج قاسم آمد. *مهمانی که حضورش را باور نمی کردم روز 7 فروردین سال 98 آقایی با تلفن خانه ما تماس گرفت و گفت: اگر آمادگی دارید قرار است سردار فردا به منزل شما بیاید. تلفن را قطع کردم و فکر کردم منظورشان از سردار همان برادر پاسداری است که از محل خدمت همسرم گاهی به خانه ما و بقیه شهدا سر می زد. دوباره صبح ...
قتل همسایه بخاطر فلاکس چای / قاتل پس از یک سال زندگی مخفیانه دستگیر شد
می کردم تا شناسایی نشوم. چه شد که دست به جنایت زدی؟ دعوای پیش پا افتاده. یک مسئله واقعا بی ارزش؛ به خاطر یک فلاکس چای بی ارزش من تبدیل شدم به یک آدمکش. توضیح بده آن روز چه اتفاقی افتاد . من در یکی از اتاق های یک خانه قدیمی زندگی می کردم. داخل آن خانه اتاق های زیادی بود که صاحبخانه همه آنها را اجاره داده بود. درست روبه روی اتاق من زن و شوهری جوان زندگی ...
جواد قارایی مجری مستند ایرانگرد کیست؟
ماه های گذشته به ویروس کرونا مبتلا شدم و حدود 14 روز در بیمارستان خوزستان بستری بودم با این حال با تمام توان در حال کارم برای اینکه ایرانگرد به نوروز برسد. مجبورم در تهران زندگی کنم چون کارم در این شهر است ، همه عوامل برنامه و منابع آن همه در تهران زندگی می کنند با این حال خیلی وقت ها در پایتخت نیستم. دو پنجم سال را تهرانم و باقی زمانم به سفر در مناطق مختلف ایران می گذرد.من با ...
فاحشگی به زور شوهر؟
آنان گذشت بعد با اجازه خانواده با آقا سعید صحبت کردم و تمام انتظاراتم را گفتم و ایشان هم قبول کردند. ما وضع زندگی خوبی نداشتیم با وعده ووعیدهایی که سعید داد به زندگی خوب امیدوار شدم دریغ از این که تمام وعده ووعیدهایش دروغ بود و بدبختی من از همان زمان رقم خورد. بعد از یک سال همسرم اعتیاد شدید به ماده مخدر شیشه پیدا کرد و مدام در محل کار من برای گرفتن پول حضور پیدا می کرد همین ...
نقشه شیطانی عروس موقت برای مرد نیکوکار قم + عکس
گزارش رکنا، هنگامی که مأموران برای بازرسی خودرو زن و مرد جوان را پیاده کردند، ناگهان با پیکر مردی میانسال روی صندلی عقب رو به رو شدند که دست و پایش را بسته بودند و نفس نمی کشید. در ادامه بررسی ها خیلی زود هویت جسد شناسایی و مشخص شد وی همان مرد نیکوکار قمی است که روز قبل گزارش ناپدید شدنش اعلام شده بود. بدین ترتیب مرد جوان و همسر صیغه ای اش به اداره آگاهی تهران منتقل شدند و به ربودن مرد 66 ...
گفتگو با دکتر خدیجه بوزرجمهری | جغرافیای زندگی را با فراز و نشیب آن در آغوش گرفتم
خانواده ها موثر بود علاوه بر اینکه خودش مشغول تحصیل بود، موظف بود 4 واحد هم در دانشگاه فردوسی تدریس کند و همه این ها با رسیدگی به امور خانه و بچه ها کار را سخت تر می کرد. مادر همسرم و خواهرانم در رسیدگی به بچه ها کمک می کردند، اما به طور کلی فکر می کنم وظیفه اصلی هر زن مربوط به مادری و خانواده اش است. در آن مدت، وقتی مشهد نبودم، همیشه تماس می گرفتم و جویای احوال بچه ها می شدم. قبل از اینکه به ...
پدر شهید کاکه جانی: بعد از شهادت پسرم خودم را از چشم مادرش پنهان کردم
. رضایت پدر و به خصوص مادر. جواد می دانست که او همه امید مادرش است. او تک پسر خانواده بود و یک جورهایی مونس چهار خواهر. راضی کردن مادر سخت بود. پدرش در وصف این دلبستگی می گوید: همسرم از لحاظ عاطفی وابستگی شدیدی به آقاجواد داشت و اگر چند روزی آقا جواد را نمی دید به شدت بی تابی می کرد. آقا جواد هر وقت که از محل کارش به خانه برمی گشت، اول به دیدار مادرش می آمد و با او دیدار می کرد و بعد راهی خانه اش ...
مرگ مرموز مرد نیکوکار در اسارت زوج گروگانگیر
: چند سال قبل صیغه مرد جوان شده و بعد از مدتی فهمیدم معتاد به هروئین است. خواستم جدا شوم که مرا هم گرفتار اعتیاد به هروئین کرد. شرایط زندگی ام خوب نبود تا این که با مرد نیکوکاری آشنا شدم. او با اطلاع از وضعیت مالی من و همسرم به ما کمک می کرد. یک روز شوهرم ادعا کرد می خواهد ترک کند و از مرد نیکوکار خواست او را به کمپ ببرد. سه نفری راهی کمپ شدیم که در میان راه، همسرم با چاقو پیرمرد را تهدید کرد. با ...
تجاوز وحشیانه مرد جوان به 16 زن + جزئیات تکان دهنده
مامور گاز مورد تعرض قرار دادم. به 14 زن دیگر هم طبق همین نقشه تعرض کردم و تعداد قربانیان خود را به 16 نفر رساندم. اما هر کاری می کردم ریشه این نفرت از دلم پاک نمی شد و همچنان فکر انتقام از زنان دیگری هم بودم. سوژه روانشناسان شدم مجید ادامه داد: بهمن ماه سال گذشته بود که طبق نقشه قصد اذیت و آزار زن خانه دار دیگری را داشتم. در کوچه ای که خانه آن زن در آنجا قرار داشت مشغول راه ...
قتل برج ساز معروف قمی به دست زن و شوهر جوان / جسد مرد ثروتمند در صندوق عقب ماشین گروگانگیران کشف شد
خالی کنم. حتی می خواستم در قبال آزادی اش از خانواده اش درخواست میلیاردها تومان پول کنم. متهم گفت: روز حادثه مقتول به خانه ما آمد که مرا به کمپ ببرد. من هم آماده شدم و به همراه همسرم سوار بر خودروی پژوی وی شدیم و او به سمت کمپ حرکت کرد. در بین راه چاقویی که از قبل داخل جیبم پنهان کرده بودم را بیرون آوردم و روی پهلویش گذاشتم. تهدیدش کردم که اگر حرفی بزند جانش را می گیرم. مرد خیر خیلی ...
با این جماعت به سفر نروید!
می دانید چرا می گویند بسیار سفر باید تا پخته شود خامی؟ چرا می گویند دوستت را در سفر بشناس؟ یا اگر می خواهی با کسی معامله کنی با او سفر برو؟ سفر آداب خاص خودش را دارد. آدم ها در سفر خود واقعی شان هستند. هرچقدر اهل بازی دادن و نقش بازی کردن باشند یک جایی کم می آورند و خودشان را لو می دهند. برای همین سفر بهترین وقت برای شناختن افراد است. فرض کنید یک دختر و پسر جوان بعد از عقد به یک سفر زیارتی یا سیاحتی می روند. همه چیز گل و بلبل است و عشق حرف اول و آخرشان است، اما قرار گرفتن در بعضی موقعیت ها شخصیت ذاتی آدم ها را هویدا می کند. ...
فرزانه فصیحی دونده المپیکی ایران کیست؟ + بیوگرافی و عکس
و جگوار ایران مشهور است. وی در سال 2020 با کسب رکورد 7.29 ثانیه در مسابقه دوی 60 متر در بلگراد صربستان، با ثبت رکورد جدیدی در ایران و بهبود رکورد قبلی خود، و همچنین ثبت رکورد مورد نیاز ورودی برای مسابقات جهانی، به عنوان اولین زن ایرانی به مسابقات جهانی دو و میدانی داخل سالن راه یافت. رستگاری در 7 ثانیه و 29 صدم ثانیه؛ فرزانه فصیحی حالا با این رکورد سریع ترین زن ایرانی است ...
کشف پیکر مرد نیکوکار روی صندلی عقب زن صیغه ای / جزئیات
خودرو شد. بازرسی خودرو زن و مرد جوان هنگامی که مأموران برای بازرسی خودرو زن و مرد جوان را پیاده کردند، ناگهان با پیکر مردی میانسال روی صندلی عقب روبه رو شدند که دست و پایش را بسته بودند و نفس نمی کشید. در ادامه بررسی ها خیلی زود هویت جسد شناسایی و مشخص شد وی همان مرد نیکوکار قمی است که روز قبل گزارش ناپدید شدنش اعلام شده بود. بدین ترتیب مرد جوان و همسر صیغه ای اش به ...
قتل زن 82 ساله در خانه اش به خاطر یک مشت طلا
دست به جنایت زده پشیمان است. از قبل برای جنایت نقشه کشیده بودی؟ نه واقعا اینطور نبود. همه چیز در یک لحظه رخ داد. قصد من سرقت بود و برای دزدی نقشه کشیده بودم اما ماجرا جور دیگری رقم خورد و به قتل منجر شد. چه شد که به قتل منجر شد؟ مشکلات مالی فراوانی داشتم. به دنبال راهی بودم که از این وضعیت خلاص شوم تا اینکه یک روز همراه مادرم به خانه مقتول رفتم. مادرم ...
گفت و گو با خواهر و همسر جانباز بانو بنایی اسکویی 65 دفتر قلم زدن به عشق شهدا تا عروج ناتمام با حضرت ...
مجروح شد، دو بچه ی کوچک داشتم و مستاجر بودم و بسیار سخت بود. در یک خانه ی دو اتاقه با مادرم بودیم و برادر کوچکترم هم کوچک بود و سه تا بچه ی خیلی سخت بود اما اصلاً ناراحت نبودم. سختی بود اما من ناراحت نبودم. چون اتفاقی که افتاده بود را وظیفه می دانستم. یک وظیفه ی ملی مثل رای دادن. حتی وقتی که همسرم مجروح بود هم ما برای جبهه بافتنی می بافتیم و ارزاق جمع می کردیم. من در این سال های پیری به ...
با درد کودکان سوری راهی سوریه شد
نظامی چطور بود؟ زندگی با یک نظامی اگر با عشق نباشد واقعاً سخت است. من دختر 20 ساله بودم که با ایشان به بندرعباس رفتم. در تنهایی و غربت زندگی کردم. تنها چیزی که مرا کنار ستار نگه داشت عشق به ستار بود. به خانه و زندگی خیلی عشق داشت. همه خدمت ستار در مناطق جنوبی و بندرعباس بود. بعد که منطقه پنجم را دادند، گفتند به فرمانده جوان نیاز داریم. همسرم را به عنوان فرمانده پدافند پنجم معرفی کردند در بندر ...
روایت کارتن خوابی پدر و پسر ثروتمند سنندجی/پاکی هنرمند نقاش بعد از 32 سال مصرف مواد
که مواد مخدر مصرف می کنم و در آن زمان هیچ گونه آگاهی نسبت به مواد مخدر و اعتیاد نداشتم و دوستانم مرا به لذت مصرف مواد تشویق می کردند و من هم جوانی جاهل و در پی لذت جویی بودم. نادر از همسر و خانواده اش می گوید؛ همسرم بعد از یک سال و نیم زندگی مشترک به اعتیاد من پی برد اما چون همسرم نیز آگاهی نسبت به اعتیاد و مواد مخدر نداشت و همچنین از لحاظ اقتصادی می توانستم خرج و مخارج زندگی را تامین ...
هرگز فکر نمی کردم روزی معتاد شوم/ افیون باعث شد روی پدر و مادرم دست بلند کنم
ترسید این بار هم مانند دفعات قبل باشد؛ اما دوباره به من فرصت داد فرصتی که مرا به زندگی بازگرداند. احمد ادامه داد: از آن روزها سه سال می گذرد و حالا که درباره آن صحبت می کنم هیچ دلم نمی خواهد بعضی از خاطرات را به یاد بیاورم زیرا اعتیاد کاری با من کرد که متاسفانه دستم را روی والدینم بلند کردم و در نهایت از خانه فراری شدم و همه را دشمن خود می دانستم جز مواد مخدر اما تنها کسانی که همیشه ...