سایر منابع:
سایر خبرها
و فرزندان دیمینگ به رین هال آمدند و به خانه اجاره ای او نقل مکان کردند. او مجبور شد که به هتل برود و به محلی هایی که شک کرده بودند گفت که آن زن خواهرش و آن بچه ها فرزندانِ خواهرش هستند و فقط مدت کوتاهی بناست در شهر بمانند. او ظرف چند روز همه آن ها را به قتل رساند و کف آشپزخانه ویلایش آن ها را دفن کرد و بعد با چند لایه سیمان روی آن را پوشاند. دیمینگ در ماه سپتامبر با امیلی ماتر ازدواج ...
زندگی را به هر رهروی طریقتی می آموزد. داستان دیدار علامه با رهبر انقلاب و بعد یاد داستانی افتادم که از دیدار آقا با علامه شنیده بودم. سال 72 رهبر انقلاب برای اولین بار در دوران رهبری خود به مازندران سفر کرده بودند. در سفر به آمل بدون اینکه به کسی بگویند قصد می کنند به دیدار علامه بروند. وقتی به نزدیکی منزل ایشان که در بالای یک تپه قرار داشت می رسند، می بینند که علامه به ...
وَفِی الآخِرَة؛خدا کسانی را که ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و در آخرت با سخن استوار پابرجا می کند . امام علی(ع) یکی از اوصاف پارسایان را ثبات قدم در راه دین می داند و می فرماید: فِی الزَّلازِلِ وَقُورٌ، وَ فِی الْمَکارِهِ صَبُورٌ، وَ فِی الرَّخاءِ شَکُورٌ؛[افراد پرهیزکار] در حوادث زندگی ، با وقار و پابرجا هستند و در ناگواری ها، بردباری نشان داده و در هنگام رفاه، سپاس گزاری دارند . ب دین ...
به گزارش جامعه 24 ، عمر و جوانی اش را پای حفاظت از طبیعت و حیات وحش منطقه دنا گذاشته است، 25 سال آزگار در سرما و گرما در طوفان و برف و آفتاب جان سوز تا پای جان ایستاده است. دو بار در برخورد با شکارچیان غیرقانونی مرگ را به چشم دیده، آسیب های شدید متحمل شده، اما باز هم به دامان طبیعت بازگشته است. چهار روز کار 24 ساعته و پرخطر در مناطق دور از دسترس و صعب العبور به دور از خانواده و چهار روز استراحت ...
شعار سال: ناب ترین طغیان کینه توزی را چند سال پیش در جشن تولد یکی از دوستان سابقم دیدم. همگی بین 20 تا 25ساله بودیم و خیلی نوشیده بودیم. به آشپزخانه رفتم تا گیلاسم را پُر کنم. وقتی برگشتم، میزبان را دیدم که صورتش گل انداخته و از دست دوست پسرش، به دلیل خطایی توجیه ناپذیر، بسیار عصبانی بود. کیک بزرگی که دوست پسر رسواشده اش برای تولدش خریده بود روی میز بود. دختر عصبانی کیک را برداشت و روی زمین انداخت. مهمان ها با ...
آبرویش برایم ودیعه خواهد گذاشت. او می گوید: پنج و نیم سال گذشت و به من اعلام کردند که در 23 مرداد قصاص خواهم شد؛ خانواده، رفقا و بچه محل هایم تلاش زیادی برای کسب رضایت از خانواده مقتول می کردند ولی هیچ فایده ای نداشت. کار من به قدری گره خورده بود که هر روز خود را نزدیکتر به چوبه دار می دیدم، البته برخی شیطنت ها هم در این میان از طرف عده ای انجام گرفت که نه تنها باعث رنجش خانواده مقتول شده ...