سایر منابع:
سایر خبرها
روایت مهران غفوریان از اتفاق خطرناکی که سرصحنه نیسان آبی برایش افتاد
دستگاه شدم انگار یک ماجرای بدی قرار بود اتفاق بیفتد که به من می گفتند چیزی نیست نگران نباش. من مدام می پرسیدم چرا عکس را نگرفتید که گفتند آنقدر رسوب کلسیم در رگ هایتان زیاد است که این عکس رنگی فایده ای ندارد و باید حتما آنژیو شوید. خلاصه فردای آن روز ساعت 8 صبح با درد شدید قفسه سینه از خواب بیدار شدم و ناگهان دست چپم کاملا لمس شد و وقتی یک قرص زیر زبانی خوردم خیلی آرام شدم. آنجا بود که مطمئن شدم ...
شب پرماجرا در محله حدادعادل +عکس
...> **: عمدتا داروهای اعصاب و روان بود؟ خانم صفدری: برخی شان قرص های اعصاب و روان بود. البته به خاطر ترکش هایی که در پایشان داشتند درد می کشیدند و مسکن های خیلی قوی مصرف می کردند. هر سه ماه یک بار، چهار ماه یک بار، بعضا دو ماه یک بار برای تزریق مسکن در نخاع می رفتند برای اینکه یک مقدار درد پاهایشان کمتر شود. من واقعا نمی دانم این را بگویم یا نه؛ اگر بخواهم پاهای ایشان را به یک چیزی شبیه کنم، فقط ...
روش جالب راجر فدرر برای رهایی از استرس و فشار روانی/ من واقعاً دیوانه ام؟!
آمدن با شکست وقتی از فدرر سئوال شد که در سنین جوانی چطور با شکست ها کنار می آمده جواب داد: همیشه بعد از هر شکست بی نهایت ناراحت و غمگین می شدم. گاهی وقت ها کل مسیر بازگشت به خانه را گریه می کردم. پسری احساساتی بودم و دوست داشتم احساساتم را نشان دهم. خانواده ام و دوستانم به من می گفتند که رفتارم احمقانه است. آن ها می گفتند که دیگرانی هم هستند که خوب بازی می کنند و برنده می شوند. قرار نیست ...
فلج کردن دختر 7 ساله به دست پدر سنگدلش | خودکشی پدر بعد از فلج کردن دختر
به گزارش شمانیوز : فلج کردن دختر به دست پدر سنگدلش اتفاق افتاد. پدر بی رحم بعد از فلج کردن دختر بی گناهش خودکشی کرد. فلج کردن دختر 7 ساله با خوراندن مواد مخدر توسط پدرش رخ داد. ماجرای فلج کردن دختر 7 ساله توسط پدر سنگدل و بی توجهی مادرش را در ادامه می توانید بخوانید: کاظم پس از خوراندن داروهای مخدر به دختر هفت ساله ام رگ دست خودش را نیز زد، دخترم به هوش آمد و از مرگ نجات پیدا کرد اما ...
رنج زیر پوست علیهِ پدر نیست؛ ضدِ خشونت خانوادگی است/ خشمِ موجود در جامعه تقصیر مردم نیست/ برای ساخت ...
ضعیف یا قوی داشته، زیرا سرتاسر حقیقت محض است. می توان گفت در مستند شما محتوا بر فرم قالب است؟ بله، در اکران جشنواره سینما حقیقت یک نفر به من گفت دوربین چرا آن قدر تکان می خورد؟ سوال من این بود که شما واقعا متوجه نشدید که من به طور مخفیانه آن صحنه ها را ضبط کردم؟ در واقع اینکه من مخفیانه فیلم برداری کردم بسیار واضح است و اگر همراه خود فیلم بردار و صدابردار می بردم که پدرم اعتراف ...
عزمی برای برخورد با جادوگری در فوتبال نیست
آن روز مسابقه داشتیم تمرین زود تمام شد، بعد از آن به همراه همین فرد به روستای کلاک بالا و باغی متروک رفتیم. باغی که متعلق به فردی به نام امیر اسکندری بود. خودش چیزی نگفت، ولی شخص همراه مان گفت اگر او دعا کند تیم نتیجه می گیرد. بعد از شنیدن این حرف توجهی نکردم و در تیم سایپا نیز هیچ همکاری با این فرد نداشتیم. بعد از یک سال من به تیم پیکان رفتم. دو بازیکن که تازه به پیکان آمده بودند به من گفتند تیم ...
توئیت های طارمی را دیدید؟؛ ترتیب اثر دهید/ یک بازی گل نمی زدم انگار خانه ام آتش گرفته است!/ من هم می ...
. او می تواند امسال هم آقای گل لیگ برتر شود و هم به بهترین لیگ اروپایی برود ... (سکوت می کند) اما ... به نظر می رسید یک اما یا شرطی انتهای جمله شما بود اما سکوت کردید؟ نه، بحث اما نیست. مهاجم باید خودخواه باشد و در همه بازی ها به دنبال گلزنی باشد. من خودم اگر یک بازی گل نمی زدم انگار خانه ام آتش گرفته است! آن قدر نارحت می شدم و خودخوری می کردم که نگو و نپرس. هر جوری شده سعی می ...
همه چیز این خانواده قرآنی است؛ از انتخاب همسر تا فرزندآوری
قاریان قرآن از تلویزیون من را شگفت زده می کرد. ساعت ها قرآن خواندن شان را نگاه می کردم و حظ می کردم. کم کم با کسانی دوست شدم که مربی قرآن بودند و این دوستی ها شروع مسیر قرآنی من شد. حفاظ همسن و سال بسیار به من انگیزه می دادند تا مسیر حفظ قرآن را با قدرت بیشتری ادامه دهم. فارس: درس را رها کردید و به سمت قرآن رفتید؟ قرآن نه تنها مانع من نبود بلکه به طور چشمگیری باعث پیشرفت من در ...
اینقدر گلایه نکن و نعمت ها را ببین!
ماشین لکنته که حتی پول نداریم دو جفت لاستیک نو زیرش بندازیم؟ یا حقوق نجومی مون شکر داره؟ مطمئن بودم این نگاه حسرت بار من را خیلی ها در آن ترافیک تجربه می کردند. لابد آن ها هم مثل من برای خودشان قصه می ساختند و با تصور خوشبختی آدم پولدار های جاده حالشان بد می شد و از بودن خودشان بیزار می شدند. یک تصادف همه چیز را زیر و رو کرد ولی میانه های راه یک اتفاق عجیب افتاد. کمی جلوتر یک تصادف ...
کرامات امام حسن عسکری
زمین هستم. و انتقام گیرنده از دشمنان خدا. پس بعد از اینکه به عینه مشاهده کردی، علامتی را جستجو مکن! آن روز خوشحال و شاد از محضر امام علیه السلام، خارج شدم. فردا دوباره به حضور امام علیه السلام، شرفیاب شدم و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، صلی الله علیه وآله وسلم، بسیار از آنچه به من ارزانی فرمودید مسرور شدم. اما آن سنت جاریه ای که فرمودید از خضر علیه السلام، و ذی القرنین در ایشان موجود ...
قتل به خاطر 300 گرم طلا
سفارش کار برای درست کردن دستبند طلا گرفته است. همین باعث شد نزدش بروم و طلبم را بخواهم. کلتی که خریده بودم را با خودم بردم که او را بترسانم تا شاید طلبم را بدهد. ساعت پنج عصر برایش مشتری آمد و نشد او را بترسانم. از آنجا رفتم و ساعت هشت شب آمدم تا او را با تهدید سلاح بترسانم. با دیدن من وحشت کرد. به او مجال ندادم و سلاح را سمتش گرفتم. ترسیده بود و می گفت چند روز فرصت بده طلبت را می پردازم. ...
اقدام زیبای مخبر +تصاویر
تند تند راه می رفتم، یکدفعه چشمم افتاد به جناب مخبر. معاون اول رئیس جمهور. خودش بود و یه همراه. یکی دو دقیقه ای زیر نظر داشتمش ببینم چیکار میکنه و از طرفی ام دوست داشتم واکنش مردم رو ببینم. دیدم داره تک تک میره تو مغازه ها و قیمت می گیره. تو دلم گفتم دمش گرم اما فایده نداره باید یه عکس بگیرم و منتشر کنم.این شد که عکس اول رو گرفتم، تا عکس رو گرفتم یه بنده خدایی بم گفت چرا از دور می گیری برو جلو ...
شجاعی: امسال جوری بازی می کنم که به تیم ملی برگردم
در هر تیمی هم که باشی، هوادار هوادار محدودی داری اما وقت شما زیر پرچم کشورت بازی می کنی، ایرانی به جمعیت 80 میلیون را خوشحال می کنی و این بهترین حس دنیاست. دانایی: خیلی اتفاق خاصی بود، تو بازیکن استقلال و پرسپولیس نبودی اما کاپیتان تیم ملی شدی و جزو بازیکنان های محبوب و مورد علاقه آقای کی روش بودی؛ البته چیزهایی هم می گفتند که آقای کی روش بازیکنان را به تیم های خارجی می برد که البته من ...
اسامی بازیگران فیلم لختگی+ زمان اکران
، مهدی کوشکی ، نسیم ادبی ، گیتی قاسمی ، سیامک صفری، توماج دانش بهزادی، عاطفه اکبری، مریم مرادی نیا، فرهنگ شاهسواری و (با حضور) امیررضا دلاوری، بازیگرانی هستند که حضورشان در این فیلم قطعی شده است. تست گریم نهایی تمامی بازیگران نیز ظرف چند روز گذشته انجام شده است. در خلاصه داستان لختگی که برای حضور در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر تولید خواهد شد، آمده: این اراضی سال هاست رازی در سینه خود ...
افشای پشت پرده ژیمناستیک ایران توسط یک مخالف/ از شب نامه نویسی تا تجمع خودجوش علیه رئیس فدراسیون
افرادی بودند که صحبت هایی را از طرف من به صورت مصاحبه می زدند. در دوره ای علیه اینچه درگاهی شب نامه هایی منتشر می شد که این مسائل از 50 سال پیش وجود داشته و اتفاق جدیدی نیست. افرادی که از طرف فدراسیون برای سرمربیگری تیم ملی انتخاب نشدند، همراه سه چهار نفر دیگر که سن و سال بالایی دارند و دارای تفکر قدیمی هستند، اقدام به انتشار شب نامه ها کردند. آخرین باری که این مطالب را دیدم، واقعا خیلی متاسف شدم. پس ...
رمز و رازهای عجیب و پنهان درباره سریال “بازی مرکب”
ورزشی مدارس کودکان سبز است که به معنای فرمانبرداری و فردیت زدایی را برای آنها دارد و این رنگ برای شرکت کننده هایی انتخاب شده که از حقوق خود گذشته اند و برای زنده ماندن به حرف مجری های بازی گوش می دهند. رنگ صورتی در فرهنگ کره معنی ترس و خطر می دهد، به همین خاطر نگهبان ها صورتی پوشیده اند. 22- راهرویی که شرکت کننده ها بعد از هر بازی از آن عبور می کنند، صورتی رنگ بوده و الهام گرفته ...
اهمیت تمرکز بر ارزش های هسته ای کسب وکار
یک کسب وکار چطور می تواند با تمرکز دوباره بر ارزش های هسته ای خود احیا شود. ارزش های هسته ای ما برتری در کیفیت غذا و خدمات رسانی عالی به مشتری بود. وقتی من وارد این شرکت شدم، برخی افراد می گفتند باید کارمان را به ارائه صبحانه توسعه دهیم، یا برای افزایش ایمنی غذایی بیشتر به غذاهای یخ زده روی آوریم، یا به سبک برگرهای زنجیره ای وعده های ترکیبی (ارائه پیش غذا و نوشیدنی) ارائه کنیم. اما نیازی ...
زندگی شخصی لعیا زنگنه
.... آقای رمضانی گفت که نه، تو به درد ما نمی خوری. بلند شو من تو را یک جایی ببرم. من هیچ چیز نمی دانستم غیر از اینکه گفتند دفتر آقای شاهسواری است. ایستادم وسط همان سالن بیرون و از یکی از اتاق ها آقای لبخنده خارج شد و یکجوری مرا نگاه کرد که انگار از مریخ آمده ام [می خندد]! که بعد من رفتم خانه گفتم رفتم به دفتری که همه چیزش غیرعادی بود. گفتند چطور؟ گفتم یکجور غیرعادی ای خوب بود. ...
از کادر درمان متشکرم
حرف ها سرش نمی شود و راهم را سمت بیمارستان قلب دکتر حشمت رشت کج کرد. بین خودمان باشد کمی ترسیده بودم، با خودم ودرخلوت ذهنم چرتکه می انداختم، حالا وقت رفتنم نیست اما اجل وقت و ساعت خودش را دارد و به حساب و کتاب امثال من کاری ندارد. از روزی که ویزیت سرپایی شدم تا لحظه ای که روی تخت آنژیوگرافی خوابیدم حدود یک هفته ای گذشت و به هر جان کندنی بود آن هفت روز را به کمک داروهای تجویزی گذراندم. باور نداشتم ...
خط و نشان هنرمندان ایرانی برای اسرائیل در خانه پدر موشکی جبهه مقاومت اسلامی/ مهران رجبی: خانواده شهید ...
خداوند و کار شهید بود که در این جلسه معنوی حضور داشته باشم. شهادت 2 نفر مرا بسیار تحت تأثیر قرار داد و واقعاً بی قرار شدم؛ یکی شهادت حاج حسن طهرانی مقدم بود که همان روز بنده در تهران بودم؛ خاطرم هست وقتی ایشان به شهادت رسید بی قرار شدم. دیگری هم شهادت حاج قاسم سلیمانی بود که واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد. وی افزود: بنده شهید طهرانی مقدم را از نزدیک ندیده بودم اما درباره ایشان بسیار ...
روایت مهران غفوریان از اتفاقی که سرصحنه نیسان آبی برایش افتاد / خدارا شکر می کنم سر کار این اتفاق برایم ...
تمام مادران ایران هستم، مرا نجات داد. وی ادامه داد: واقعاً خدا را شاکرم که زنده ماندم چون واقعاً فکر کردم یکی دو دقیقه مردم و دوباره مرا برگرداندند. خدا را شکر می کنم که این اتفاق سر صحنه فیلمبرداری برایم افتاد و من فعالیت داشتم و این آلارم را به من داد، در حالی که متاسفانه این اتفاق برای خیلی از همکاران و دوستانمان افتاد و به عنوان مثال شب خوابیدند و صبح بیدار نشدند و ما متاسفانه خیلی ...
روایت مهران غفوریان از اتفاق خطرناکی که سرصحنه نیسان آبی برایش افتاد
مهران غفوریان گفت: خدا را شکر حالم بهتر است و ان شاءالله با پایان دوره نقاهتم با اجازه پزشک می توانم به کارم برگردم.
به شعار خواستن توانستن است اعتقاد عجیبی دارم/ به دنبال ایده های نو هستم
.... خدا را شکر با کمک خانواده ام توانستم این اثر را در چهار روز تمام کنم. یک اتفاقی که افتاد مدام در بطری ها می افتاد من خیلی خیلی ناراحت شدم و استرس گرفتم اصلا گریه کردم تمام زحماتم به باد رفت. اگه در بطری ها توی نمایشگاه بریزد چی؟ اگر موقع پست کردن خراب بشود چی؟ تمام وقت ترس و استرس داشتم تو این چهار روز آنقدر فکرم گذاشتم روی نمایشگاه نه خواب داشتم نه خوراک تنها کسی که مدام با دیدن اثرم ذوق ...
فراز و فرودهای زندگی پدر موشکی ایران؛ داستان شکل گیری یگان موشکی
المعارف مردم است. جوانی که در دانشگاه مقاومت، فارغ التحصیل شد؛ از صدام تا سران صهیونیستی و آمریکایی برای سرش جایزه گذاشتند و کابوس بی پایان لشکریان شیطان و امیر لشکریان خدا شد. همرزمانش که با او زیسته اند و در رکاب او سال ها طی طریق کرده اند، اذعان دارند که اطرافیانش اگرچه می دانستند او از تبار بزرگان است، اما وسعت روحش را نمی شناختند. پست و مقام برای او پست و زیر بود و تا لحظه آخر به خلق ...
کووید، کات!
ای و جادوی تصویرش فکر می کند. راستی اصلاً چه کسی است که دلش نخواهد در تاریکی شگفت انگیز سالن سینما و روی پرده بزرگ نقره ای فیلم مورد علاقه اش را ببیند. اصلاً همان هول هول آماده شدن برای رسیدن به سالن، گیشه بلیت، کنار هم فیلم دیدن راستی که کرونا در دو سال گذشته کلی زندگی مان را تغییر داده و حسرت به دلمان گذاشته. حالا دوباره سالن های سینما بازگشایی شده اند، یعنی این بار واقعاً کرونا مغلوب ...
روایت زندگی معلولی که عروسک هایش به هند رسیده است!
، داشتم حیاط را جارو می کردم که یک دفعه صدای نصرالله بلند شد و گفت؛ خانه خراب شدیم زن، من هراسان کمر راست کردم گفتم چه شده است مرد گفت؛ رفعت نمی تواند روی پاهایش بایستد. من هر آنچه در دستم بود زمین انداختم و رفتم سراغش، با صحنه عجیب و باور نکردنی روبه رو شدم رفعت یک تکه گوشت شده بود. مادر با آه و افسوس ادامه می دهد؛ خودمان را آن روز به هر آب و آتشی زدیم تا اینکه خودرویی پیدا کردیم ...
نگاهش به قله بود/ موشکی که تیر غیب را تداعی کرد!
رهبری گفتند: پدر شما یک مدیر طبیعی بود درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود . بعد از این دیدار به تکاپو افتادیم که روی سبک مدیریتی شهید طهرانی مقدم کار کنیم؛ شیوه مدیریتی ایشان تلفیق بسیاری از نظریات مدیریتی است. تمام مؤلفه های ایرانی_اسلامی را می توان در نحوه مدیریتی شان دید. شهید طهرانی مقدم یک مدیر مدبر شیعی درجه یک بود. توکل به خدا؛ رمز موفقیت در مدیریت علی ...