روایت مادر مقتول از خانه وحشت
سایر منابع:
سایر خبرها
تصویر هولناک لحظه انتقال یک جسد به زیرزمین | زیرکی زن همسایه اسرار یک جنایت را فاش کرد
هرچه سریع تر پلیس را خبر می کردم. اما پیش از تماس با پلیس تصمیم گرفتم از مرد جوان که در حال کشیدن جسد روی زمین بود عکس بگیرم و به عنوان مدرک تحویل پلیس بدهم. چرا که در روزنامه ها خوانده بودم اکثر قاتلان منکر قتل می شوند و من در آن لحظه باید مدرک تهیه می کردم. به همین دلیل فورا تماس تلفنی خود را قطع کردم و چند عکس از مرد جوان در حال انتقال جسد به زیرزمین گرفتم. بعد از آن فورا به پلیس زنگ ...
تصویر هولناک لحظه انتقال یک جسد به زیرزمین
به گزارش صبحانه ، مرد همسایه جسدی را مومیایی کرده و به زیرزمین انتقال داد و من از تمام این وقایع عکس گرفته ام. زن جوان پس از آنکه با 110 تماس گرفت وحشت زده این جمله را گفت و همین تماس تلفنی اسرار جنایت مرد پاکستانی در تهران را فاش کرد. محل حادثه یک خانه ویلایی بود که تبدیل به یک کارگاه مبل سازی شده بود. به محض اینکه پلیس رسید زن جوان به مقابل ساختمان آمد و عکس ها را به ماموران نشان داد ...
مرد جوان با مشت و لگد همسرش را کشت
تماس تلفنی خود را قطع کردم و چند عکس از مرد جوان در حال انتقال جسد به زیرزمین گرفتم. بعد از آن فوراً به پلیس زنگ زدم. تا قبل از رسیدن پلیس دیدم که مرد جوان به سختی جسد را روی زمین کشیده و بعد به سمت زیرزمین برد. عکس هایی که زن جوان تهیه کرده بود همه گویای این بود که قتلی در خانه ویلایی رخ داده است. در این شرایط ماجرای این حادثه به قاضی محمدرضا صاحب جمعی بازپرس جنایی تهران اطلاع داده شد ...
بی قراری کودک 8 ماهه کنار جسد مادر؛ یک زن تهرانی زیر کتک شوهر جان باخت
. متهم که بشدت ناراحت و پشیمان بود به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات ادامه دارد. بیشتر بخوانید: پشیمانی زن متاهل از همدستی با معشوقه اش برای قتل شوهر دوجنایت جداگانه به خاطر عصبانیت/ قتل دو جوان 19 و 17 ساله در تهران مادر دختری که در خانه وحشت به قتل رسید: قاتل را نمی بخشم ...
دام مشاور قلابی کنکور برای دختران
ادامه داد: برای این مرد پیام فرستادم و درخواست مشاوره کردم و او هم جوابم را داد. وی پس از کمی گفت وگو مدعی شد که باید در جلسات حضوری مشاوره شرکت کنم که هزینه آن ناچیز است و من با توجه به حرف هایی که گفته بود، کاملا به او اعتماد کردم و به جلسه حضوری رفتم. اما در آنجا این مرد مرا به زور مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد تهدید کرد که اگر از وی شکایت کنم، آبرویم را خواهد برد. با شکایت این دختر ...
ماجرای نجات دختر نوجوان از چنگال مرد شیطان صفت در البرز
های پلیسی 110 استان البرز تماس برقرار و عنوان می کند که خواهر نوجوانش با وعده های پوچ ازدواج فردی ناشناس به شهر کرج آمده و در آخرین تماسی که با خانواده اش داشته به صورت گریان شماره تلفن راننده تاکسی اینترنتی که او را به مقصد رسانده را داده و درخواست کمک کرده و هیچ اطلاعات دیگری از مکانی که قرار دارد، در دست نیست. وی افزود: در ادامه کاربر سامانه 110 با پیگیری خود آدرس محلی که فرد مفقود ...
ادعای تعرض به دختر ایرانی در ارمنستان
شکایت کرده تا بتواند از من باج بگیرد. متهم گفت: وقتی سینا از من خواست مراقب دختر مورد علاقه اش باشم، من به او گفتم خانه ام را در اختیارش قرار می دهم و این کار را هم کردم. من در خانه دوستم بودم که سارا تماس گرفت و گفت پیش او بروم. من قبول نکردم اما گفت تنهایی حوصله اش سر رفته است و من را دعوت کرد که مشروب بخوریم. بعد از چند بار تماس من هم رفتم و بعد هم در اتاق دیگری خوابیدم و هیچ کاری با ...
می خواستیم با ازدواج و اتومبیل پایبندش کنیم اما...
گفت کم در این شبکه های مجازی باش؛ پاشو خانه ات را تمیز کن. اینطور می کرد تا من دلگرم شوم. ما بلند شدیم و خانه را تمیز کردیم؛ دیگر شب عید بود؛ فکر کنم 20 اسفند آن سال تولد حضرت زهرا(س) بود؛ تماس گرفت برای تبریک. دو بار برای تبریک روز مادر با من تماس گرفت. گفتم حسین! چطور دوبار تماس گرفتی؟ تعجب کردم؛ چون حسین خیلی تماس نمی گرفت؛ می گفت مامان بگذار تماس ها را متأهل ها بگیرند، من در شبکه های مجازی هستم ...
هزارتوی کودک همسری/ ازدواج در سن پایین با موازین شرعی سازگاری ندارد
11 تا 13 سالگی همه منتظر ازدواجش هستند؛ به همین علت والدین او در مواظبت، تغذیه و تهیه رخت و لباس مناسب برای آن ها از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند . مرور سفرنامه نویسان دوره قاجار نشان می دهد که ازدواج در سنین پایین ریشه در آداب و رسوم گذشته ایرانیان دارد و عوامل متعددی از جمله فقر، عدم آگاهی، کمبود سواد والدین، گرایش های مذهبی شدید و خوانش نادرست از دین سبب شده است تا ازدواج در میان کودکان رواج پی ...
پدر شوهر پس از کشتن عروس خودکشی کرد!
که روز اول آذرماه رخ داد تیراندازی منجر به خودکشی مرد کرمانشاهی پس از به قتل رساندن همسرش در شهرک معلم به نیرو های پلیس گزارش شد که مأموران بلافاصله در محل حادثه حاضر شدند. با حضور پلیس در محل حادثه مشخص شد مردی 55 ساله پس از به قتل رساندن همسر 48 ساله اش با شلیک اسلحه پران، خود نیز اقدام به خودکشی کرده است. علت این حادثه نیز اختلافات خانوادگی تشخیص داده شد. بیشتر بخوانید: قتل مشکوک زن معتاد؛ آیا شوهر قاتل واقعی است؟ مادر دختری که در خانه وحشت به قتل رسید: قاتل را نمی بخشم ادعای دخترجوان در پرونده قتل برادرش: مادرم قاتل نیست، قاتل واقعی برادر دیگرم است! ...
پشیمانی زن متاهل از همدستی با معشوقه اش برای قتل شوهر
پس از چند روز لب به اعتراف گشود و گفت: چند سال قبل با مسعود آشنا شدم و ازدواج کردیم. اوایل،زندگی خوبی داشتیم اما شوهرم که در کار ساخت وساز و برج سازی بود، کم کم آنقدر سرگرم کار و پول درآوردن شد که من را فراموش کرده بود، از طرفی اخلاق و رفتارش نیز تغییر کرده و دیگر هیچ توجهی به من نداشت و من از تنهایی و مشکلات زندگی خسته شده بودم اما در همان زمان با مرد جوانی به نام منصور آشنا شدم و بعد از مدتی به ...
همسرم به خاطر خیانت من خودکشی کرد!
تماس گرفتند. اگرچه پیکر غرق در خون همسرم را به بیمارستان رساندم ولی او جان خودش را از دست داد و من هم توسط ماموران به کلانتری منتقل شدم و حالا نه تنها آینده من تباه شده است بلکه دختر چهار ساله ام نیز با رنج بی مادری بزرگ می شود و... . شایان ذکر است، بررسی های بیشتر با دستورات ویژه قضایی توسط افسران تجسس کلانتری قاسم آباد مشهد در این باره ادامه یافت. بیشتر بخوانید: سرگذشت تلخ یک مادر؛ از دست دخترم می خواستم خودکشی کنم! خودکشی یا قتل؛ نقش معاون مدرسه در مرگ شوهرش چه بود؟ ...
اخبار حوادث امروز (30 بهمن 1400) از خواسته مادر دختر فراری خانه وحشت تا قتل فجیع پسر مشهدی به دلیل ...
... دختر فراری خانه وحشت چطور به قتل رسید/ خواسته مادر دختر مشهدی قصاص سعید است پس از گم شدن دخترم روزهای سخت و وحشتناکی را گذراندم. حالا هم تنها خواسته ام این است که هرچه زودتر قاتل دخترم قصاص شود . این بخشی از صحبت های مادر دختری است که در خانه وحشت به قتل رسید. این زن که ساکن مشهد است می گوید فهمیده معلوم شده جسدی که در خانه وحشت پیدا شد، متعلق به دختر اوست. گفت وگو با این مادر داغدیده را در ادامه می خوانید. آخرین اخبار حوادث را در صفحه اخبار حوادث حادثه 24 بخوانید. ...
ماجرای آزار و اذیت دختر ایرانی در ارمنستان/ دفاعیات پسر و دختر در دادگاه تهران
ماجرا عنوان کرد: سال گذشته با مرد جوانی به نام سعید آشنا شدم. او تاجری است که اقامت کشور ارمنستان را دارد. پس از مدتی به او علاقه مند شدم چند ماه بعد با پیشنهاد سعید به اتفاق هم برای انجام کاری به ارمنستان رفتیم، چون برای سعید در ایران کاری ضروری پیش آمد مجبور شد چند روز زودتر از من به ایران برگردد، او مرا به خانه دوستش خسرو برد، اما وی در نبود سعید به من تعرض کرد. پس از آن شکایت کردم، اما به ...
ماجرای تجاوز به دختر ایرانی در ارمنستان
حادثه من خانه دوستم بودم که سارا به من زنگ زد و گفت حوصله اش سر رفته و خواست به آنجا بروم. من هیچ کاری به او نداشتم و نمی دانم چرا شکایت تجاوز را مطرح کرده است. سپس قضات خطاب به سارا گفتند: پزشکی قانونی در ایران اعلام کرده شما سالم هستید و آسیبی به بدن شما وارد نشده؛ چرا چنین ادعایی را مطرح می کنید؟ سارا در پاسخ گفت من نظریه قبلی پزشکی قانونی را قبول ندارم. مرا به صورت دقیق معاینه ...
فیروزه پس از اطلاع از متاهل بودن نامزدش، خودکشی کرد
فیروز ه پس ازچند ماه مراجعه به آژانس هواپیمایی که رامین مدیریت آن را به عهده داشته با وی آشنا شده،همین رفت و آمد مستمر سبب ارتباط ونزدیکی این دو به هم می شود،تماس های های وقت و بی وقت رامین با فیروزه سبب شک خانواده به وی می شود.فیروزه موضوع را به رامین منتقل می کند،یکی دو روز بعد ، زوج کهنسالی به محل کار فیروزه مراجعه ،خودشان را والدین رامین معرفی می کنند و از فیروزه می خواهند تا موضوع را با ...
3 پرونده جنایی روی میز بازپرس
خانه آمدند و او را معاینه کردند گفتند که پزشک سالخورده فوت کرده است و بعد هم موضوع را به مأموران پلیس خبر دادند. تیم جنایی در ادامه تحقیقات خود متوجه شد چند روز قبل مبلغ 150 میلیون تومان از کارت مرد فوت شده به کارت مستخدمش انتقال داده شده است. بنابراین دوباره از مستخدم تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: من در این سال ها خدمت زیادی به پزشک سالخورده کردم و دخترش که در آمریکا زندگی می کند همیشه ...
رد خون در آخر هفته پایتخت
پرستاری از او مراقبت می کرد، اما روز پنجشنبه 29 بهمن ماه اورژانس و پلیس در جریان مرگ این پزشک پیر قرار گرفتند. وقتی تنها شاهد حادثه، پیش روی تیم تحقیق نشست، گفت: سال هاست که از این پیرمرد پرستاری می کنم اما یکدفعه نفسش بند آمد منم ترسیده بودم به همین خاطر با پلیس و اورژانس تماس گرفتم. ادعاهای پرستار جوان متناقض بود. از سوی دیگر معاینات نخست تیم پزشکی نشان داد که مرگ پزشک پایتخت مشکوک است. همین موضوع ...
6 روز از زندگی دختر فوتبالیست افغان؛ فراری از طالبان!| از کابل تا ملبورن
پسرهاست نه دختران! اکثر مردم از دختر هایی هم که در این شرایط شجاعت به خرج می دادند و ورزش می کردند بدشان می آمد و حتی به ما گاهی فحش و دشنام هم می دادند. افکار مرد های افغانستان خیلی پایین است و برای همین افکار کوچک آنهاست که دختران حق ورزش ندارند، ولی با همه این ها زنان افغان شجاع و قوی هستند. دنیای جدید منوژ حالا توانسته از دست طالبان فرار کند و بعد از روز های سختی که گذرانده به ...
دوجنایت جداگانه به خاطر عصبانیت/ قتل دو جوان 19 و 17 ساله در تهران
به مقتول زدم. مقتول که روی زمین افتاد، متوجه شدم چه اشتباهی مرتکب شده ام. باتوجه به سن عامل جنایت، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت پرونده او به دادسرای اطفال ارجاع شد و تحقیقات ادامه دارد. بیشتر بخوانید: مادر دختری که در خانه وحشت به قتل رسید: قاتل را نمی بخشم سارقی که مرتکب قتل شده بود بدون دیه بخشیده شد ...
محبوبه چطور سر از خانه وحشت درآورد؟
در آنجا قربانی کرده است. آخرین بار دخترتان به شما چه گفت؟ اواخر وقتی زنگ می زد، زود قطع می کرد. به او می گفتم برگرد. ولی صدایش یک جور عجیبی بود. می گفت تهران و در خانه ای هستم. یک بار هم گفت در امامزاده حسن هستم و برمی گردم. بعد هم تماس قطع می شد. احساس می کنم دخترم وقتی آن روز ها تماس می گرفت، واقعا در آنجا زندانی بود. از صدایش فهمیده بودم که وضعیت مناسبی ندارد. تا ...
مادر قربانی خانه وحشت: قاتل دخترم را قصاص می کنم
تقریباً ماه رمضان امسال بود که دخترم از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. چند روز بعد با شما تماس گرفت؟ یک هفته ای که گذشت با شماره همان مردی که در خانه اش بود به من زنگ زد. اما چون شماره ناشناس بود من تلفن را پاسخ ندادم. چند دقیقه بعد از تلفن خودش زنگ زد. گفت به تهران رفته و با مرد جوانی آشنا شده است. بعد هم مرد ناشناس که لحن خاصی داشت گوشی تلفن را از او گرفت و با من صحبت کرد. می ...
درخواست قصاص برای عامل خانه وحشت
مجرمان دیگر درس عبرت شود. خبرنگار ما گفت وگوی تلفنی با مادر دختر به قتل رسیده در خانه وحشت سعید انجام داده است که در زیر می خوانید. چه زمانی از حادثه با خبر شدی؟ حدود 40 روز پیش از اداره آگاهی تهران با من تماس گرفتند و درباره دخترم سؤال کردند که به آن ها گفتم از ماه مبارک رمضان دخترم گمشده است. آن ها به من گفتند که جسد دختر ناشناسی را در تهران کشف کرده اند که لازم است برای شناسایی ...
خودم طناب دار را دور گردن قاتل می اندازم
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جام جم ، سعید عامل جنایت خانه وحشت در پایتخت است. او به اتهام قتل یک زن ، زندانی و آزارو اذیت هفت زن و دختر و تهیه فیلم سیاه از دو ماه و نیم قبل بازداشت شد. جسد تنها قربانی او داخل کیسه های پلاستیکی در خانه متهم پیدا شد. پس از شناسایی هویت مقتول با آزمایش دی ان ای، مادر او در تحقیقات گفت: دخترم 19سالگی ازدواج کرد و بعد از یک سال به دلیل اعتیاد شوهرش ...
دختران فراری که گاهی اسیر خانه وحشت می شوند؛ دکتر مریم ظهوریان: فرار دختران زمینه فرهنگی و تربیتی دارد/ ...
سعید مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند. در خصوص جسد نیز اعلام کردند که حدود 4 ماه قبل، دختری که از مشهد به تهران آمده بود در دام سعید گرفتار شده و از آنجایی که پس از چند روز قصد ترک خانه را داشته توسط سعید کشته می شود. با انجام آزمایشات صورت گرفته، مشخص شد جسد کشف شده در خانه وحشت، متعلق به محبوبه است. بدین ترتیب راز هویت جسد خانه وحشت برملا شد. همچنین خانواده محبوبه برای تحقیقات بیشتر و اینکه خواهان ...
تولد خونین در رباط کریم/ انفجار گاز 9 نفر را به کام مرگ کشاند +عکس
ولی از خانه ما نبود فقط دیدم تلی از خاک و سنگ و آهن روی سرمان آوار شد. زهرا نصیری که در زمان حادثه خانه دخترش مهمان بود گفت: دخترم در طبقه اول آن ساختمان زندگی می کرد. با من تماس گرفت و گفت مامان امشب به خانه من بیا. یکی از دوستانش هم که خانمی باردار بود مهمان او بود. به محض اینکه پایم را در چارچوب در گذاشتم صدای مهیبی شنیدم و دیگر چیزی نفهمیدم همه جا سیاه شد. الان به علت سوختگی در ...
حادثه گلستان هفتم، جانِ مادر را گرفت/ ناگفته های مادر شهید محمدعلی بایرامی از شهادت تازه دامادش
بهمن ماه 1396 بود، دیر تماس گرفت، 6 و نیم صبح تماس گرفتم و گفت مادرجان اتفاقا همین الان رسیدم، فراموش کرده بودم به شما زنگ بزنم. حدودای ظهر دوباره تماس گرفتم، برای موتورش وسیله گرفته بود و می خواست با دوستش موتور را برای تعمیر ببرد. پس از آنکه موتورش را تعمیر کرد، به باشگاه رفت و پس از صرف ناهار با دوستش استراحت می کرد که من همان لحظه با محمدعلی تماس گرفتم. به شوخی گفت مامان تند تند به من زنگ نزن ...