سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست طلاق به خاطر میهمانی های شبانه
خیلی اتفاقی در آنجا متوجه شدم او با دختر جوانی دوست شده و وقتی این موضوع را به رویش آوردم مرا کتک زد و بعد هم از هتل رفت و صبح روز بعد برگشت. قاضی با تعجب به مرد جوان نگاه کرد و گفت: چه توضیحی داری؟ رامبد سرش را پایین انداخت و گفت: اشتباه کردم باور کنید من نسیم را دوست دارم و از او به خاطر لطف و گذشتی که کرده ممنونم.امیدوارم این بار هم مرا ببخشد. اما نسیم گفت: من درخواست طلاق ...
وریا غفوری پرسپولیسی می شود/ سرنوشت کاپیتان پس از اخراج!
تیم طعنه می زنند! وریا غفوری متولد 29 ام شهریور ماه سال 1366 در سنندج می باشد؛ وی در حال حاضر عضو باشگاه استقلال تهران و تیم ملی فوتبال ایران است. وریا به معنی زرنگ و هوشیار است ، وی متاهل است و یک پسر و یک دختر دارد و علاقه خاصی به پسرش داشته که و گفته تمام زندگی من پسرم است و دوست دارم وی نیز وارد فوتبال شود . وریا غفوری ورزشکار ایرانی در مصاحبه خود گفته است: ...
گوشی قاپی پسر پولدار برای تفریح
دستگیری پسر گوشی قاپ حرفه ای 20 سال بیشتر ندارد و دوتابعیتی است؛ایرانی و فیلیپینی.اما با وجود این سن کم بارها و بارها به اتهام سرقت دستگیر شده و به زندان رفته است. می گوید وضع مالی خوبی دارد و به خاطر تفریح سرقت می کرده است. فقط به خاطر تفریح 8بار به زندان رفته ای؟ بله. اما شما بنویسید به خاطر دوست ناباب! دوست ناخلف زندگی مرا نابود کرد. در دام اعتیاد گرفتار شدم و ...
3 میلیارد هزینه برای گرفتن مجوز کارگاه صنعتی همچنان بدون نتیجه!
که سنگ اندازی های دستگاه ها به نوعی مانع کارش شده اند. رعنا فیض الهی، 35 ساله و دارای مدرک تحصیلی دکترای فیزیک گفت: بعد از اتمام درس از آنجایی که امیدی به جذب و استخدام نبود، تصمیم گرفتم که خودم فعالیتی را آغاز کنم و برای چند جوان دیگر هم اشتغال زایی شود. با توجه به اینکه در یک خانواده صنعتی بزرگ شدم، تصمیم گرفتم به حیطه صنعت ورود کنم و به تولید قطعات مورد نیاز کشور بپردازم. اما هر روز ...
قاتل: می خواستم شوخی کنم!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گرو ، 10 آذرسال 98 مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک زن جوانی در خانه اش باخبر شدند. شوهر آن زن که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم همسرم را صدا زدم، اما پاسخی نشنیدم. سراغش رفتم و او را تکان دادم که فهمیدم مرده است. نمی دانم چه بلایی سرش آمده برای همین از پلیس درخواست کمک دارم. بعد از این تماس مأموران به آدرس خانه او در خیابان ...
ماجرای کتک خوردن امین زندگانی از همسر بازیگرش
کار انتخاب کردی، گفت: می خواستم او هم تجربه کند. هی اصرار می کردم که جان من بگذار یک دانه بزنم، می گفت چرا؟! اصلا به خودت بزن! می گفتم کیف نمی دهد. همان طور که داشتم می گفتم تجربه اش خوب است و جان من و فقط یک دانه و او می گفت نه، زدم! زدم و آن صحنه بروسلی را دیده اید که روی هوا بلند می شود، او هم زد و من به پنجره آشپزخانه چسبیدم. بعد من یک زمان طولانی به جای تردمیل، دور خانه می دویم که لاغر شوم چون ...
قیمت خودرو
دنیا آمد. یونس که فرزند پسر بسیار دوست داشت، بعد از این ماجرا کمی رفتارش با من تغییر کرد. سال ها بعد سه فرزند دیگرم نیز به دنیا آمدند که آخرین آن ها فریده دختر کوچکم است. در این مدت همسرم همچنان مشغول تجارت بود تا این که حدود 10 سال قبل متوجه شدم یونس به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه اعتیاد پیدا کرده است. خیلی زود سرنوشتم تغییر کرد و همسرم همه هست و نیست زندگی مان را فروخت و دود کرد. کار ...
داستان تلخ مردی که در شرایط بدی جان داد
.... زمانی که پسر دومم به دنیا آمد همسرم تلاش کرد تا مرا از کارکردن بیشتر بازدارد. او می گفت تو فقط به امور خانه داری بپرداز و من برای رفاه شما بیشتر کار می کنم اما همواره موضوعی در زندگی مرا آزار می داد. اگرچه همسرم هیچ گاه به طور آشکار چیزی به من نگفته بود ولی خوب می دانستم او خیلی دوست دارد که فرزند دختری نیز داشته باشد برای همین وقتی پسرم به سه سالگی رسید دوباره باردار شدم اما نمی دانستم با ...
یک کتاب می تواند سرنوشت یک نفر را عوض کند
به تدریس این هنر مشغول بودم. سال 1386کوهنوردی را شروع کردم. بعد از مدتی سراغ یادگیری دوچرخه سواری رفتم و به این ترتیب سفرهایم با دوچرخه شروع شد. همان زمان ها بود که 2000کیلومتر را رکاب زدم تا در قالب طرحی، با مردم درباره بحران کمبود آب و موضوعات مربوط به محیط زیست حرف بزنم. شعار آن سفر آب، گنجینه امروز، رؤیای فردا بود. تا اینکه تصمیم گرفتم زودتر از موعد بازنشسته شوم تا بتوانم برنامه های دلخواهم را ...
عابدزاده شوت هایم را نمی گرفت
مربیگری که سال 1385برگزار شد جزو 3نفر برتر شدم. در آن کلاس همه هم دوره ای های من در استقلال و تیم ملی مثل شاهرخ بیانی، مارکار آقاجانیان و حمید استیلی حضور داشتند اما بیشترشان الان تیم ندارند. در این 15سال هیچ پیشنهادی از باشگاه های دسته اولی هم نداشتم اما مربیانی هستند که یک فصل در سه تیم مختلف کار می کنند. یک تعداد مربی سال هاست در تیم های لیگ برتری جا به جا می شوند و مربیانی مثل ما خارج از گود مانده ...
متن کامل حدیث کسا برای حاجت +فیلم
چهره اش می درخشید همانند ماه فی لَیلَةِ تَمامِهِ وَکمالِهِ فَما کانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِی الْحَسَنِ قَدْ شب چهارده پس ساعتی نگذشت که دیدم فرزندم حسن وارد شد و اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیک السَّلامُ یا قُرَّةَ عَینی گفت سلام بر تو ای مادر گفتم: بر تو باد سلام ای نور دیده ام وَثَمَرَةَ فُؤ ادی فَقالَ یا ...
شکافتن ریه پسر 16 ساله توسط زورگیران
نبود چرا که در آن جا بسیاری از جوانان به دنبال خلاف بودند و من هم به سوی جرم رفتم. چرا همه اعضای بدنت را خالکوبی کرده ای؟ -این تصاویررا از حدود دو سال قبل و بعد از مرگ پدرم خالکوبی کردم، چون احساس غرور داشتم و فکر می کردم موجب ابهت و عظمت می شود. خودت خالکوبی می کنی؟ -نه! با خالکوب ها از طریق فضای مجازی آشنا شدم و نزد آن ها رفتم. چرا به صورت ...
مرگ مشکوک مرد پولدار بررسی می شود
تحقیقات درباره مرگ مرد پولداری که به طرز مرموزی به کام مرگ رفته از سوی تیم جنایی پلیس پایتخت بررسی می شود. به گزارش جوان، چند روز قبل مردی در تهران به اداره پلیس رفت و از همسر و دختر برادرش به اتهام قتل برادر 65 ساله اش شکایت کرد. شاکی گفت: برادرم پولدار بود و چند مغازه در تهران و املاک زیادی هم اطراف تهران و شهرستان ها داشت. او هر ماه حدود 30 میلیون تومان از مغازه هایش اجاره می گرفت اینکه ...
باتجربه ها چگونه اختلافات شان را حل می کنند؟
. اوایل خجالت می کشیدم با او مخالفت کنم و سعی می کردم این رفتارش را به زور بپذیرم اما بعد از گذشت سال ها و تجربه های خرید، متوجه شدم می توانم حرفم را بزنم. با شروع ارائه نظراتم اختلافات مان زیاد شد. چون ایشان توقع همراهی مرا داشت و من نمی توانستم راحت این شرایط را بپذیرم. من با روش دیگری در خانه پدرم بزرگ شده بودم. اوایل با گفت و گوهای منجر به جدل خسته می شدیم. از یک جا به بعد روش مان شد ...
حیف بود همسرم با شهادت از دنیا نمی رفت
طبقه رفتیم و برگشتیم تا فرزندانم دریابند که مشکلی وجود ندارد و آن ها هم می توانند سوار این اتوبوس ها شوند. مواقعی که دلم می گرفت صبر می کردم تا فرزندانم بخوابند، بعد به گوشه ای می رفتم و گریه می کردم یا قرآن می خواندم تا کمی آرام شوم. به لطف خدا تلاش هایم برای تربیت دختر و پسرم نتیجه داد و اکنون جوانان مذهبی، هیئتی، حرف شنو و سربه راهی هستند. دفاع پرس: طی این سال ها او را در ...
روایتی از زندگی شخصی و حرفه ای حمید بابادینیا که از قدیمی ترین اعضای سازمان نظام صنفی رایانه ای استان ...
خودم می گفتم ای کاش چند سال زودتر این دوره را می رفتم. اگر به عقب برگردم، بعضی حرکت های اقتصادی خودم را تصحیح می کنم. سعی می کردم بعضی تجربیاتی را که به سختی به دست آوردم، با کمک مشاوران و با هزینه کمتر تجربه کنم. من ذاتاً کاسب نبودم، فردی آکادمیک بودم و به همین دلیل بعضی مسائل مرا در زندگی خیلی رنجاند و به من ضربه زد. اگر تجربه محیط های اقتصادی را داشتم و یک مشاور توانا همراهم بود که راهنمایی ام ...
ماهور را پیدا کنید +عکس
...> نثاری با بیان اینکه زن جوان در تحقیقات اولیه گفت مدتی قبل از شوهرم جدا شدم اما پسرم را نزد خود نگه داشتم، بیان کرد: زن جوان در این مدت در بازار دستفروشی می کرد که روز حادثه دو زن جوان به سراغش آمدند و یک لیوان چای تعارف کردند. این مقام انتظامی ادامه داد: زن جوان ادامه اظهار کرد، وقتی چای را خوردم در حالی که پسر هشت ماهه ام در آغوشم بود از بازار بزرگ شهر ری تا میدان مدرس به راه افتادم و ...
از اختلاف خونین 2کارگردان تا عمل های زیبایی در زیرزمین
... سرقت های پسر مقیم فیلیپین 20سال بیشتر ندارد و دوتابعیتی است؛ایرانی و فیلیپینی.اما با وجود این سن کم بارها و بارها به اتهام سرقت دستگیر شده و به زندان رفته است. می گوید وضع مالی خوبی دارد و به خاطر تفریح سرقت می کرده است. فقط به خاطر تفریح 8بار به زندان رفته ای؟ بله. اما شما بنویسید به خاطر دوست ناباب! دوست ناخلف زندگی مرا نابود کرد. در دام اعتیاد گرفتار شدم و زندگی ام تباه ...
فرزند زمانه خود و حاضر در صحنه های انقلاب بود
مراسمی ساده روز 23 خرداد 1356 ازدواج کردیم. مسئول مؤسسه کیهان ایشان در آذرماه سال 1361 مسئولیت مؤسسه کیهان را پذیرفت. بعد از ازدواج مان با آن که آن روز های اول حال و هوای انقلاب و تظاهرات مردمی در جریان بود و ایشان سخت گرفتار بود من توقع زیادی نداشتم، اما اگر چیزی می خواستم ایشان هیچ وقت تقاضای مرا رد نمی کرد. با افرادی که هم فکر و هم عقیده شان بودند نشست و برخاست داشت. در بعضی ...
پزشکی که کارنامه اش در غرب آسیا درخشید
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، چندی پیش به یک دورهمی دوستانه دعوت شدم و در این دورهمی، صحبت ها حول این محور می گشت که هر کسی خاطره ای از اتفاقات عجیب و شبه معجزه ای را که برای خودش یا نزدیکانش اتفاق افتاده بود، تعریف می کرد. در این بین، خانمی حدود 40 ساله به نام مریم زارعی، ماجرای بیماری خود را تعریف کرد و اینکه دو سال پیش، در بیمارستان پیوند اعضای ابوعلی سینا توسط تیم متخصص، پیوند ...
نزاع خونین در بوستان نهج البلاغه تهران
شروین که به عنوان شاهد هم شهادت داده است، جلو آمد تا به حمایت از پارسا من و دوستانم را بزند. متهم ادامه داد: شروین به ما حمله کرد و پارسا هم چاقو کشید، من با پارسا گلاویز شدم و چاقو را از او گرفتم. پارسا دوباره به من حمله و این بار سعی کرد چاقو را از من بگیرد. می خواست مرا بزند. هم عصبانی بود هم زورش از من بیشتر بود. همین طور که با هم گلاویز بودیم، من تقریبا مطمئن بودم اگر چاقو دست پارسا ...
گلایه های همسر فرمانده گردان کمیل
قلم | qalamna.ir : روزنامه جوان در ادامه نوشت: همسر شهید، طوبی عظیمی هنوز دلتنگ همسر است و خاطرات خوب بودن در کنار شهید ثابت نیا هیچ گاه از ذهنش پاک نمی شود. او به تنهایی دو یادگار شهید را بزرگ کرده و حالا از بی مهری ها و تبعیض ها نسبت به خانواده شهدا گلایه دارد. در ادامه گفت وگو با همسر شهید ثابت نیا را که به مرور خاطرات و فعالیت های ایشان اختصاص دارد می خوانید. شما اولین بار شهید ثابت نیا را کجا دیدید و آشنایی تان چطور منجر به ازدواج شد؟ اولین باری که من ایشان را دیدم برای مهمانی خانه خواهرم از شهرستان میانه به تهران آمده بودم. همراه خوا ...
دعوت شهید میرشکار به پشتیبانی از امام و رزمندگان
ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مصاحبه ای با نرگس میرشکار خواهر شهید انجام داده است که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم: بزرگترین آرزوی شهید میرشکار رفتار برادرم با والدینمان آنقدر عالی بود که چندین بار بعد از شهادتش مادرم می گفت: کاش این چند سالی که پسرم زنده بود، یک حرف بلندتر به من می زد حداقل دلم نمی سوخت. با همه خواهر ها مهربان بود و هیچ فرقی بین ما نمی گذاشت. بزرگترین آرزوی ...
ماهور 10 ماهه را پیدا کنید + عکس
برای یافتن کودک ربوده شده آغاز شد. زن جوان در تحقیقات اولیه گفت: مدتی قبل، از شوهرم جدا شدم، اما پسرم به نام ماهور را نزد خودم نگه داشتم. در این مدت در بازار دستفروشی می کردم. روز حادثه 2 زن جوان به سراغم آمدند و یک لیوان چای تعارف کردند. یوسف تیموری: همسرم من را برای همیشه ترک کرد/ آرمین پسرخوانده من است این مقام انتظامی ادامه داد: زن جوان ادامه اظهار کرد، وقتی چای را خوردم ...
همسرکشی در تهران/ مرد جوان با مشت و لگد همسرش را کشت
.... ناگهان صدای گریه پسر 8ماهه ام مرا به خودم آورد و دیدم همسرم بی حال روی زمین افتاده است. به شدت ترسیدم و سعی کردم او را احیا کنم اما حالش خوب نبود. همان لحظه به اورژانس زنگ زدم و درخواست کمک کردم. وقتی اورژانس رسید و همسرم را معاینه کرد ناباورانه اعلام کرد که او فوت شده است. اصلا باورکردنی نبود، من هرگز قصد گرفتن جان همسرم را نداشتم. من عاشق او بودم و آن زن مادر پسرم بود. دلم می خواست زمان را به ...
در گرمخانه میدان شوش چه می گذرد؟
قلم | qalamna.ir : روزننامه ایران در ادامه نوشت: زن را در گرمخانه ای در میدان شوش می بینم. 18 سال سابقه پاکی دارد یعنی 18 سال است لب به مواد مخدر نزده. سال هاست گوشه همین گرمخانه زندگی می کند. به قول خودش دیگر سه چهار سالی شده. جایی که باید خانه موقتش بوده باشد حالا تبدیل به خانه دائمی اش شده. هر روز اتاق ها را تمیز می کند و دلش به همین خوش است. می گوید دیدی چقدر اتاق ها تمیز است؟ دیدی ...
بهروز غریب پور: پای قولم به مردم جنوب شهر ایستادم | ماجرای مخروبه پر از مار و عقرب | می گفتند این ...
رخدادهای بزرگ و کم نظیر فرهنگی و اجتماعی و هنری را به دنبال داشت. من خیلی خوشحالم که به قولی که به مردم جنوب شهر داده بودم عمل کردم. اما متأسفانه در آن سال ها از خانواده خودم غافل ماندم. در روزهای شکل گیری فرهنگسرا دخترم آیرین 5 ساله بود و خانمم پا به ماه. وقتی پسرم آران به دنیا آمد اوج کارم بود. فقط توانستم نیم ساعت پیش خانمم باشم. آن وقت ها صبح که از خانه می رفتم بچه هایم خواب بودند و نیمه شب که بر می ...
مورد عجیب خانواده محمدعلی رامین
ندارند و راه خودشان را می روند. محمدعلی رامین در دولت محمود احمدی نژاد معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد بود و اهالی رسانه که در آن سال ها فعالیت می کردند، به یاد دارند که در دوره تصدی او چه فضای محدود و تلخی بر روزنامه نگاران گذشت. او سرزده ار تحریریه ها بازدید می کرد تا ببیند در کدام تحریریه حجاب به سختی رعایت نمی شود! مستوره نصیری روزنامه نگار در توئیتر خود نوشته هرآنچه برای دختر و پسر محمدعلی ...
نگاهی به پیشینه و علل وقوع قتل های ناموسی و دو پیشنهاد/ علی محمدی جورکویه
بر من تعدی کرد و سوگند خورد که مرا خواهد زد. حضرت گفت: ای کنیز خدا! صبر کن تا روز خنک شود، آن وقت ان شاءالله برای شفاعت تو خواهم آمد. زن گفت: در این صورت خشم و غضب شوهرم بر من بیشتر خواهد شد. امام سر پایین انداخت و پس از درنگی سر برداشت و گفت: نه، به خدای سوگند! باید که حق مظلوم، بدون کمترین نگرانی او، گرفته شود. خانه ات کجا است؟ پس همراه او به سوی خانه اش راه افتاد و آنگاه که رسید، گفت: السّلام ...