سایر منابع:
سایر خبرها
الهیات برای نسل فردا
آغاز کرده است: بعد از گرفتن دیپلم با همسرم راهی قم شدیم. آنجا در دانشگاه رشته ادبیات فارسی را دنبال کردم. درسم به پایان نرسیده بود که هم زمان در جامعةالزهرای قم ثبت نام کردم. 7 سال بعد هم کارشناسی ادبیات فارسی را داشتم و هم سطح یک و 2 حوزه را پشت سر گذاشته بودم. بعد از آمدن به مشهد مطلع شدم دانشگاه امام رضا (ع) رشته ادبیات کودک و نوجوان دارد. کارشناسی ارشد ادبیات کودکم را از همین دانشگاه گرفتم ...
بازی ماهور الوند در فیلم سینمایی عنکبوت
سه سالی که دانشجو بودم، به سمت سینما و تصویر نرفتم تا در فضای تئاتر باشم و یاد بگیرم و بازیگری در این محیط را تجربه کنم. همین اتفاق ها هم برایم افتاد و در سال های ابتدای دانشگاه حتی در تست های بازیگری هم شرکت نمی کردم و با خودم فکر می کردم هنوز زود است و باید تئاتر را تجربه کنم. به همین دلیل در چند اجرای دانشجویی و جشنواره ای بازی کردم و بعد وقتی خبر تست فیلم آقای میرکریمی آمد، با خودم ...
یواشکی های سردار برای رفتن به سوریه + عکس
کجا می شود به سوریه رفت؟ گفته بودند از ایران؛ از آنجا قاچاق آمد به ایران و از ایران ثبت نام کردند و رفتند سوریه. **: بحث دفاع از حرم را چطور با شما مطرح کردند؟ همسر شهید: سه ماه اول که رفتند سوریه، اصلا من خبر نداشتم. کلا گوشی و تلفنش خاموش بود؛ بعد از سه ماه که آمد گوشی اش روشن شد و گفت من رفته بودم سوریه. من گفتم دیگر نرو سوریه و بیا افغانستان. گفت من دیگر نمی توانم بیایم ...
یکی از رسالت های کانون، تربیت مربی شایسته است
دانش آموزی هیأت مرکزی بودم و در بطن کارهایی که نوجوان ها انجام می دادند، حضور داشتم و به همین جهت علاقه و فعالیت در کانون های مختلف از همان زمان در من شکل گرفت. وی ادامه داد: زمانی که کارمند آموزش و پرورش شدم، از همان روزهای اولی که وارد منطقه 14 شدم همیشه علاقه مند بودم در کانون امید فعالیت داشته باشم. علت این علاقه، این بود که فکر می کردم این کانون خیلی جای کار دارد و الان که در کانون ...
ماجرای جوان قطع نخاعی که کارآفرین برتر شد!
نمی توانستم کاری انجام دهم. این معلول کار آفرین متذکر شد: من به پوچی رسیده بودم و حتی به خودکشی نیز فکر می کردم ولی نمی توانستم خودکشی کنم چون توانایی اش را نداشتم. وی بیان کرد: بعد از مدتی به خودم آمدم و گفتم تا کی قرار است حالم بد باشد و خانواده ام را عذاب بدهم. در همان زمان خانواده نیز دور من جمع شدند و یک لپ تاپ به من هدیه دادند تا من روزهایم را به جای بیکاری با آن سپری کنم ...
با مترجم بی ادعای محله لادن آشنا شوید
ازدواج کردم که حاصل ازدواجم پریسا و آریا هستند. همان سال فوق لیسانس قبول شدم، درست شش ماه بعد از شروع زندگی مشترک. همان زمان تدریس را شروع کردم. خب مسئولیت زندگی را به عهده داشتم و معیشت را به کمک همسرم که فرهنگی است باید تأمین می کردم. یکی از کار هایی که انجام می دادم تدریس خصوصی بود. تا نیمه های دهه 70، زبان فرانسه فقط در دانشگاه تدریس می شد. بعد هم جزو اولین گروه مدرسان کانون زبان ...
مشکلات اقتصادی نباید روی تدریس معلم تأثیر بگذارد/ روایت برنامه ای که معلم را عاشق ادبیات کرد
نرفتم و بعد از یک سال توسط واسطه گری نماینده آموزش و پرورش شهر برخوار به آنجا رفتم و 11 سال در آن منطقه خدمت کردم. اکثر این یازده سال را به تدریس در کلاس ششم مشغول بودم و از سال 1371 به اصفهان آمدم که در مرکز آموزش عالی فرهنگیان به تدریس پرداختم تا اینکه سال 1381 بازنشسته شدم. این پیشکسوت فرهنگی ادامه داد: در برخوار به مدت 14 سال سرگروه درس و 8 سال هم در مرکز آموزش عالی مسؤول گروه بودم ...
هدف اصلی نهضت سوادآموزی، ریشه کن کردن بی سوادی است
به دانشگاه و نشستن پشت نیمکت های آن قد می دهد. این مجموعه زیرپوشش آموزش وپرورش ناحیه یک است و بیشتر افراد بومی آن را می گردانند. اجباری برای یادگیری نیست خرداد امسال مرکز یادگیری نرجس که سال 1395 راه اندازی شده بود در مدرسه شهدای نیروی انتظامی شروع به کار کرد تا در کلاس ها به جای دانش آموزان خردسال و نوجوان، افرادی بنشینند که از تحصیل جا مانده اند. کادر آموزشی نرجس از همان ...
از نواختن سه تار تا فتح آرارات/ مهندسانی که به دروازه های علم محدود نمی شوند
. وقتی بزرگتر شدم، بیشتر تمرکزم را به ادامه تحصیل در این رشته دادم و توانستم به چیزی که می خواستم برسم. معلوم است که این خانم مهندس، از آن بچه درس خوان های رشته ریاضی بود که با علاقه و اشتیاق درس می خواند و در نهایت هم به آنچه که می خواست رسید. وی، اکنون مدرس رشته خود نیز است. طی 10 سال گذشته به تدریس در دانشگاه های سطح استان مشغول بوده و حدود 15 سال است که زبان انگلیسی در سطح ...
شایسته تقدیر جلال آل احمد: با توصیه رهبر نویسنده شدم/ می نویسم به خاطر ایدئولوژی ام
... به شدت درسم ضعیف بود و نمراتم تک، درس نخواندن را از یک دروغ کوچک از سال دوم ابتدایی شروع کردم؛ درست زمانی که باید درسم را می خواندم با تردید به پدرم دروغ گفتم که درسم را خوانده ام و از همان زمان به بعد تقریباً درس نخواندم. البته در همین حین که اصلا امیدی به موفقیت در حوزه تحصیل نداشتم، بیشتر وقتم را با شعر گفتن و داستان خواندن پر می کردم، حتی سال اولی که شعر می گفتم باورم نمی شد ...
نچرخیدن چرخ روزگار زیر پای مهندسان بیکار
سنگ اندازی ها امانم را برید و به طور کامل ناامید و این فکر را از ذهنم بیرون کردم. این فارغ التحصیل رشته شیلات ادامه داد: با خود فکر کردم که برای ادامه زندگی، نباید بیکار بمانم، یک سال کارگر باغ بودم، اما خسته شدم و همیشه به این فکر می کردم که نمی توانم تا آخر عمر کارگری کنم به امیدی درس خواندم، چند ماه در خشکشویی مشغول به کار شدم، به طوری که استاد کاری برای خود شدم و بعد از تحقیق تصمیم ...
مهندسِ موسیقی دان
.... موسیقی را با سنتور شروع کردم و بعد از 5 سال که سنتور کار می کردم به عنوان ساز دوم و سوم، سه تار و ساز های کوبه ای تنبک و دف را انتخاب کردم. رشته دانشگاهی من فناوری اطلاعات بود و در دانشگاه هم رتبه الف داشتم. پس موسیقی خلاف تصور بسیاری از خانواده ها مانعی برای درس خواندن نیست بلکه می تواند یک آموزش پایه برای هر فرد باشد. من معتقدم ریتم ملودی بخشی از زندگی ماست و موسیقی یکی از ارکان ...
واکنش نفسیه روشن به شهادت دو خلبان+عکس
...> نفیسه روشن (متولد 13 اردیبهشت 1361 در تهران) هنرپیشه سینما، تلویزیون و تئاتر ایران است. نفیسه روشن در محله باغ صبا تهران به دنیا آمده و دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی است. نفیسه روشن، فعالیت هنری اش را از سال دوم دبیرستان با ایفای نقش در تئاتر " بسوی سعادت " آغاز نمود که در این اولین تجربه، موفق به دریافت لوح تقدیر از آموزش و پرورش منطقه گردید. نفیسه روشن ...
کتاب شاهین برآفتاب نگاهی به زندگی آموزگار بسیجی
وزوایی پرسیدم: یعنی چیست؟ گفت: بومی های اینجا می گویند هر روز نزدیک غروب،شاهینی از قله کوه بر آفتاب بلند می شود سه بار در دل آسمان چرخ می زند و بعد ناغافل غیب اش می زند. با رفتن او شب از راه می رسد. به او گفتم: یعنی تو این را باور می کنی؟ گفت: اگر باورش نکرده بودم صبح تا حالا این قدر پاپیج تو نمی شدم که بگذاری به جای تو امشب من به خط بر آفتاب بزنم. انتهای پیام/ ...
کبریتی که روشن نشد
... اتهام قتل هم داشتی؟ تبرئه شدم، اما به خاطر همین موضوع یک سال و نیم از عمرم در کانون اصلاح و تربیت بودم. ماجرای قتل چه بود؟ 16 سالم بود و آن زمان در یک میوه فروشی کار می کردم. چند نفر با هم درگیر شده بودند و من هم در حالی که چاقوی میوه فروشی در دستم بود برای میانجیگری وارد درگیری شدم. در این میان چاقو از دستم افتاد و یک نفر دیگر چاقو را برداشت و قتل رخ داد. زمانی که ...
شهید سید حسین میررضی؛ از دستگیری توسط ساواک تا شهادت
به گزارش گروه استانی تیتریک ، سید حسین میررضی در ظهر روز عاشورا مصادف با سال 1337 در کرج چشم به جهان گشود و از همان دوران کودکی بذر وجودش بر خاک فقر و ترنم ذکر مؤمنانه مادر رشد یافت. قبل از تولد او، مادرش در عالم رؤیا خواب دید که سواری با نقاب، شمشیری را در دامنش می گذارد، این رؤیا سال ها بعد در جریان جنگ تحمیلی به حقیقت پیوست. سید حسین دوران تحصیلات مقدماتی را با موفقیت پشت ...
نصرالله: رژیم صهیونیستی، موقتی و رو به زوال است
به گزارش ایسنا، سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان، شامگاه امروز (چهارشنبه)، در مصاحبه ای با شبکه المنار خاطراتی از زندگی شهید سید عباس الموسوی دبیرکل سابق این جنبش روایت کرد. نصرالله گفت: پیکر سید عباس موسوی رفت؛ اما روح، اندیشه، فرهنگ، برادران، دوستان، شاگردان، خانواده و تمام کسانی که راه او را ادامه دادند، همچنان هستند. به گزارش العالم، وی خاطرنشان کرد: من با سید عباس موسوی در شانزدهم یا هفدهم دسامبر سال 1976 در نجف اشرف آشنا شدم، شهید شیخ علی کریم که با او آشنایی داشتم من را با سید عباس الموسوی در نجف اشرف آشنا نمود. آشنایی با شهید موسوی ...
سید حسن نصرالله: در جریان انقلاب اسلامی، تمام جهان همگام با نهضت امام خمینی (ره) بود / موضع ما جنگ با ...
...، برخلاف عادت طلبه ها، سه سال به صورت مستمر در آنجا ماند. سید عباس الموسوی مسئولیت گروهی از طلبه ها را برعهده گرفت. از شانس خوب، در کنار منزل او یک مدرسه بود که من را به یکی از اتاق های آن مدرسه برد و در آنجا اسکان داد . سید حسن نصرالله افزود: سید عباس زمانی که درس می داد، روز بعد همان مسائل را تکرار می کرد. در اولین سال تحصیل در نجف با او هیچ روز تعطیلی در کار نبود. آخر سال تحصیلی با ...
یک کتاب می تواند سرنوشت یک نفر را عوض کند
به تدریس این هنر مشغول بودم. سال 1386کوهنوردی را شروع کردم. بعد از مدتی سراغ یادگیری دوچرخه سواری رفتم و به این ترتیب سفرهایم با دوچرخه شروع شد. همان زمان ها بود که 2000کیلومتر را رکاب زدم تا در قالب طرحی، با مردم درباره بحران کمبود آب و موضوعات مربوط به محیط زیست حرف بزنم. شعار آن سفر آب، گنجینه امروز، رؤیای فردا بود. تا اینکه تصمیم گرفتم زودتر از موعد بازنشسته شوم تا بتوانم برنامه های دلخواهم را ...
موجودیت اسرائیل موقتی بوده و نابودی آن تنها مسئله زمان است
نسبت به عملیات ما بود. در دوره های مختلف ما در دوره های آموزشی شرکت کردیم و من و شیخ یزبک و برخی دیگر از دوستان در دوره دوم آموزشی رفتیم. نصرالله در پاسخ به این سوال که آیا بعد از این مرحله سید عباس برای دیدار با امام خمینی به ایران بازگشت گفت: مدت ها بعد این اتفاق افتاد. فکر می کنم آخرین سال جنگ تحمیلی بود که ایشان به ایران رفت و تعدادی از برادران را نیز با خود برد. آن موقع امام خامنه ...
تحول معرفتی و نرم افزاری
پیوند حوزه و دانشگاه با مرکز تحقیقات نزدیک تر شود. وی در بخش دیگری عنوان کرد: شروع کار ما قصه خوبی داشت اما مسیر جذاب تر بود و به نوعی ما در این مدت مرجع شدیم که مهم ترین دستاورد ما در این مسیر بود. با افتخار می گویم که ما در رصد اجتماعی کشور و امید به آینده و نگرش به آسیب های اجتماعی قطب شدیم. حتی جاهایی هم پیشگام شدیم؛ از جمله در روش و تکنیک، تعالی دانش بومی، معماری رسانه ملی، مدیریت ...
طراحان مد و لباس غربی از نقوش شرقی روی پوشاک استفاده می کنند
، در تدریس، این مهارت های ارتباطی به کمکش می آید و از او معلمی با توانایی های لازم می سازد. این طراح لباس ادامه می دهد:، چون آن زمان رشته مان مقطع کارشناسی نداشت، با اکراه تصمیم گرفتم در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل دهم، اما سال 79 بود که یک روز دوستم فریادزنان سمتم آمد و گفت کارشناسی رشته طراحی دوخت هم به رشته ها اضافه شده است. همان سال شرکت کردم و قبول شدم و سال 84 جزو اولین فارغ ...
گلایه های همسر فرمانده گردان کمیل
قلم | qalamna.ir : روزنامه جوان در ادامه نوشت: همسر شهید، طوبی عظیمی هنوز دلتنگ همسر است و خاطرات خوب بودن در کنار شهید ثابت نیا هیچ گاه از ذهنش پاک نمی شود. او به تنهایی دو یادگار شهید را بزرگ کرده و حالا از بی مهری ها و تبعیض ها نسبت به خانواده شهدا گلایه دارد. در ادامه گفت وگو با همسر شهید ثابت نیا را که به مرور خاطرات و فعالیت های ایشان اختصاص دارد می خوانید. شما اولین بار شهید ثابت نیا را کجا دیدید و آشنایی تان چطور منجر به ازدواج شد؟ اولین باری که من ایشان را دیدم برای مهمانی خانه خواهرم از شهرستان میانه به تهران آمده بودم. همراه خوا ...
داستانی جالب از ماجرای آشنایی زوج مخترع ایرانی
. در بخش دوم گفتگو فرشید قلی پور گفت: من کار تئاتر را از سال 1371 از 10 سالگی شروع کردم و همینطور ادامه دادم، اما از یک جایی به بعد متوجه شدم در این زمینه نیاز به دانش و آگاهی دارم. او ادامه داد: من ساعتی را بدون مطالعه در این زمینه نگذراندم و سعی می کردم هر چیزی را که می بینم یا می شنوم در دفترچه یادداشت کنم و به خاطر بسپارم. قلی پور توضیح داد: کتاب نمایش در ایران ...
برای زندگی کردن جنگیدم
عصبی است که بر حرکت و هماهنگی منظم عضلات تأثیر می گذارد. افراد مبتلا به آتاکسی اغلب در تعادل، راه رفتن، بلع و گفتار مشکل دارند. 15 ساله بودم که علائم بیماری در من ظاهر شد، خیلی سخت راه می رفتم و مدام تلوتلو می خوردم، موقع ایستادن تعادل نداشتم، گه گاهی سرگیجه به سراغم می آمد و چشم هایم ضعیف شده بود. بعد از گذشت 3 سال از شروع بیماری، توان حرکت را به طور کامل از دست دادم و مجبور شدم روی ویلچر بنشینم ...
هنرمند برجسته قزوینی: موسیقی سنتی ایران در حال از بین رفتن است
...، عاشق و مرد خانواده می بینیم که به اجبار و الزام شرایط جنگ وارد این سطح از خشونت جنگ شده است و این شاعرانگی در کل فیلم وجود دارد، جنبه های شاعرانه فیلم خیلی روی شخص من تاثیر گذاشت، کاش روزی جنگ به طور کلی از جهان برچیده شود و این زیبایی ها جهان را نجات دهد. در بخش مستند کاندید سینما حقیقت بودم و در سریال های تلویزیونی دلدادگان و نجلا نیز 2 دوره کاندید جام جم شدم و برای سینما نیز ...
پزشکی که کارنامه اش در غرب آسیا درخشید
: حامد نیکوپور هستم، متولد سال 1360 و در یک خانواده اهل بوشهر به دنیا آمدم، پدرم کارمند و مادرم آموزگار کلاس اول بود و در خانواده 6 نفره ما، من فرزند سوم خانواده بودم و هر سه برادرم تحصیلات عالی در دانشگاه های خوب دارند، تا کلاس سوم دبستان در بوشهر بودم و بعد از آن تحصیلاتم را در شیراز گذراندم و دوران متوسطه را در دبیرستان توحید طی کردم و در رشته پزشکی عمومی دانشگاه شیراز پذیرفته شدم. مدرک پزشکی ...
فائزه هاشمی: فعالیت های ورزشی ام ماندگارتر شد تا سیاسی/ جرمم “دختر رفسنجانی بودن” است
برای آموزش و پرورش بودند و به من هم پیشنهاد دادند در اردوی وحدت دوره ببینم. یک سال دوره علمی و عملی را پشت سر گذاشتم و سال 1360 در مدرسه سهیل در خیابان شریعتی که الان اسمش به شهید بهشتی تغییر پیدا کرده، معلم شدم. یک سال معلم بودم تا اینکه دانشگاه ها باز شد و استعفا دادم تا برای ورود به دانشگاه درس بخوانم. البته تا سال 1368 پشت کنکور ماندم. در این فاصله آقای ادیبی پیشنهاد کرد که مسئول ورزش زنان وزارت ...
واکنش لژیونر مطرح به پیشنهادهای پرسپولیس/ هم خوشحال شدم؛ هم ناراحت/ به پرسپولیس بازخواهم گشت
میکنیم و جمعه هم بازی داریم. شما مگر در لوهانسک نیستید؟ شهری که جدایی طلبان حضور دارند. الان شهرهایی که درگیر جنگ هستند، چندین سال است و شش هفت سال است که روسیه آنها را اداره می کند. این شهرها دونتسک و لوهانسک و یک شهر دیگر است. دونتسک که تیم شاختار و المپیک (تیم قبلی من) را دارد، از زمان همان جنگ چند سال پیش جابجا شدند و رفتند کیف ولی خب دونتسک که در پسوند تیم بود، همچنان نامش ...
زن40ساله: برادرم مرا به دوستش فروخت
آسایشگاه بیماران روانی زندگی می کند. اعتیاد امانم را بریده بود که مردی معتاد به من نزدیک شد و زمانی که فهمید جا و مکانی ندارم ما را در حاشیه شهر به محله ای برد که همه زنان و مردان آواره و معتاد در آن جا بودند. دخترم زجر می کشید و پسرم لب به غذا نمی زد ولی من چاره ای نداشتم تا این که چند روز بعد فرزندانم را با نشانی که از معتادان گرفته بودم، به بهزیستی بردم. کنار خیابان به دخترم گفتم دست برادرش را ...